سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 233 - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عزیزو همه ی دوستان این فایل نشانه ی امروزم بود و الحق که خدا میزنه تو خال

نجواهای ذهنی امروز منو کشت گفت تو درآمدای غیر نقدیتو که هر ماه حساب کردی چرتن راست میگی پول نقد بدست بیار

حالا من میگفتم آقا جان برای اون چیزایی هم که اومده تو زندگیم پول پرداخت شده من اونا رو نبینم و حساب نکنم که یعنی کفر نعمت

بعدم این مسئله جدیده من باید حلش کنم

خلاصه من عصر طبق معمول اول اومدم ببینم فایل نشانه امروزم چیه و بعد رفتم پیاده روی

رفتم پیاده روی گفتم از کدوم ور برم

جواب اومد چون میخوای با خودت زیاد حرف بزنی امروز یه مسیر طولانی تری رو برو

خلاصه تو مسیر من با خودم حرف زدم گفتم فلانی تو همونی هستی که فلان نسئلت رو حل کردیا

آرزوت بود 50 هزار تومن از کارت بسازی به حدی رسیدی که رسیدی آخر سال به یک ملیون تومن

بعد گفتم فلانی تو این مسئلت رو حل کردی

حالا بزرگتر میخوای

حالا یه نشتی انرژی داشتی بزرگ که نشستی رو باوراش کار کردی بهترش کردی.

الان که اینا رو حل کردی عزیز دلم خواسته هات بیشتر شده

قبلن میگفتی بابا من پول میخوام بتونم کلاس ثبت نام کنم

متریال بخرم حتی کم

الان میگی خب من اینا رو میخوام ولی میخوام مستقل هم بشم

خب این یک مسئله ی جدیده تو زندگیت اینم حلش میکنی

راه حلش سادست

سخت نیست تو همین مسئلست

من داشتم حرف میزدم و با آپوزشگاه یکی از اساتید قدیمیم برخوردم

ماه ها بود میخواستم برم ولی نبودن و بسته بود آموزشگاه

یهو یه خانومو دیدم امروز کلی وسیله نقاشی دستش بود گفتم اگر این خانومه بره سمت آموزشگاه یعنی امروز بازه و میتونم برم یه سلام احوال پرسی بکنم ازشون بعد از 10 12 سال

رفتم و دیدم باز بودن

جاتون خالی کلی صحبت کردیم و اینا

بعد استادم بهم گفتن تو مدرک مربی گری داری و اینا گفتم نه

فکر کرده بود من رفتم پیشش که برم اونجا کار کنم کنارش بهش گفتم من فقط اومده بودم ببینمت

خلاصه بهم گفت هفته دیگه نمونه کاراتو بیار من ببینم

گفتم باشه حالا اینم یه تجربه جدیدیه امتحانش میکنم

برگشتم خونه نشستم این فایل زیبا رو دیدم

اون تابلوی ظاهر و باطن برام بینهایت بلد شد

و جالبه استاد روی همون تابلو بیشتر از همه ی آثار دیگه توضیح داد

قشنگ خدا بهم نشون داد یه آدم غمگین با یک هویج قوی

ولی چون ریشه و باطن رو نمیبینه ناراحته

انگار بهم گفت تو پی ساختمونت قویه

فقط فعلن نمیبینی باید ادامه بدی

تجربیات جالب من از امروز بود

اینم بگم که من دو تا از هنرمندهایی که اونجا کار کردن رو میشناسم و خیلی سبک کاریشون باحاله

واقعا هر سبک هنری خواستار خودش رو داره

چه قدر زیبا بود اون مکانی که درست کرده بودن و چه قدر کار من حرفه ی من پول ساختن داخلش راحته که تو میای به اندازه یک هفته یا بگیم یکماه اصلا وقت میزاری نقاشی میکشی بعد تا چند سال بعدش اینطوری ازش پول میسازی.

هم مردم لذت میبرن هم تو پول میسازی

پس پول ساختن تو کارمن اتفاقا خیلی آسانع.

چه قدر فضاها زیبا دسته بندی شده بودن که اینهمه هنرمند درکنار هم بودن با سبک ها و سوژه های متفاوت ولی اصلن هیچ چیز درهم برهم نشده بود و هر کس به راحتی تونسته بود خود واقعیش رو به تصویر بکشه و خلاقیتش رو نشون بده

چه قدر ازادی این کشور رو من دوست دارم

راحتی مردمشون رو

خندیدن و شاد بودن و بازی کردنشون رو

علی بی غم بودنشون رو

یه مدته میخوام تمرین کنم منهم علی بی غم باشم آخه واقعا خسته شدم که چرا به بعضی از خواسته هام اینقدر سخت میرسم و این اصلا طبیعی نیست

چه قدر اون غذاهای آخر ویدیو خوشمزه بودن والا منم گشنم شد دیدمشون