سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 234

دیدگاه زیبا و تاثیرگذار سینا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت

من که عاشق جهت دهی به کانون توجهم هستم.

اگر دقت کنیم و توجه کنیم به فایل های سفر به دور آمریکا، متوجه میشیم چقدر زیاد باور های مناسب رو در ذهن ما تقویت میکنه. همین دقایق اول وقتی که کشتی هارو دیدم آگاهانه گفتگو های ذهنیم رو به این شکل جهت دهی دادم که: 

خدای من چقدر فراوانی توی جهان هست چقدر ثروت و چقدر نعمت.

دوباره تقویت باور فراوانی توی مغازه ها که فراوانی نوع و تعداد کاملا محسوس به چشم میاد.

نکته بعدی، تغییر نگاه استاد به خوراکی هاست که چطور کشف منطق های قانون سلامتی و ایجاد باور های مناسب، سبب تغییر ما میشه. خب قطعا همه ما گذشته استاد رو دیدیم و اون عادات غذایی نامناسب که قطعا اگر اون شخص میومد توی این مغازه شکلات فروشی، احتمال اینکه حداقل 4،5 مورد از محصولات موجود اون مغازه رو تست کنه بود. اما الان با هر بار دیدن و خوندن مواد اولیه هر کدوم از اون خوراکی ها، کل منطق های قانون سلامتی برای استاد مرور میشه. در نتیجه بدون نیاز به اراده پولادین و به راحتی، استاد حتی میل هم به خوردن همچین چیزایی ندارند.

درسی که میتونیم بگیریم این هست که -برای اینکه یک کاری رو انجام بدیم نیاز نیست که اراده به خرج بدیم و خودمون رو اذیت کنیم بلکه فقط باید منطق های قوی انجام اون کار رو پیدا کنیم و تکرار کنیم تا آسان بشویم برای آسانی ها و این هست که تفاوت استاد رو با 99/99 درصد افراد تعیین میکنه.

توی قسمت قبلی اگر دقت میکردید یک جمله ایی روی دیوار ها نوشته بودند که: nobody say it was easy هیچ کس نگفت آسان بود. اما واکنش استاد این بود که: but it was. یعنی: اما بود.

اهرم های ذهنی وقتی با باور ها و دلایل درست تنظیم بشن دیگه سختی نداره همش لذت و راحتی

واقعا میامی چقدر ثروت درونش هست و چقدر خوبه که ما با این فایل ها داریم جهان رو بیشتر میشناسیم. استاد عزیزم ممنونم بابت اطلاعات فوق العاده ایی که به ما میدین و فقط و فقط آگاهانه (که طی این سالها تبدیل به عادت شده) همواره به فراوانی و ثروت توجه می کنید و هر چیزی رو از فیلتر فراوانی نگاه میکنین.

این سری از سفر به دور آمریکا فقط قراره باور های ثروت ساز مون تقویت بشه. فقط باید از تک تک ثانیه های این فایل ها استفاده کنیم برای توجه به زیبایی ها و فراوانی ها.

چقدر خوب شد که استاد از دوست نزدیکتون که ویس ارسال کردند مثالی زدید تا دوباره به ما یادآوری کنین که چقدر تحسین زیبایی ها در هدایت ما به تجربه زیبایی ها اهمیت داره و باید تحسین زیبایی هارو جزوی از شخصیتمون کنیم!

درس بعدی فایل، صحبت های استاد در مورد خواسته های درونی، فوق العاده ارزشمند بود. اینکه خیلی وقت ها ما به دنبال چیزایی هستم که خواسته واقعی ما نیستند بلکه به خاطر جلب توجه یا نگاه دیگران می خواهیم اون خواسته ها رو داشته باشیم. در حالی که اگر همون نیرو رو برای خواسته های درونی خودمون بزاریم، هم قدرتش بیشتره هم از مسیرش لذت می بریم. این اهمیت خودشناسی و پیدا کردن خواسته های واقعی و درونی خود ماست که: من دوست دارم چجوری زندگی کنم؟ و چه تجربیاتی رو تجربه کنم؟

حالا یا زودتر این سوال رو از خودمون میپرسیم و در مسیر خواسته های واقعی مون قرار میگیریم یا هم که مثل اون سلبریتی های عزیز بعد از تجربه چیزایی که فکر میکردیم خواستمون هستند اما بعد از بدست اوردنشون متوجه شدیم که خواسته های حقیقی ما یک چیز دیگست!

خدایا شکرت چقدر فایل فوق العاده ایی بود. چقدر زیبایی و فراوانی دیدیم توی این فایل.

هر موقع که میخواستم باور فراوانی ثروت ، احساس لیاقت، باور امکان پذیر بودن، باور اینکه فرصت ها زیاده و کلی باور مثبت دیگه رو در ذهنم تقویت کنم، این فایل رو دوباره و دوباره نگاه میکنم و مینویسم و توجه میکنم راجع بهش و منطق های بنیادین میسازم که منجر به احساس خوب دائمی در من بشه و بازم اهمیت جهت دادن به کانون توجه رو به خودم یادآوری میکنم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

343 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سحر خسروی» در این صفحه: 1
  1. -
    سحر خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1499 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنین

    هنوز این فایل رو ندیدم و میخوام کامنت بنویسم ،راستش تو کامنت نوشتن خیلی تنبلم که اونم به عزت نفس برمیگرده به خاطر ترس از قضاوت شدن .

    از خداوند خواستم خودش قلمم بشه و بهم جرات نوشتن رو بده و اگاهی هایی رو که بهم داده با شما به اشتراک بذارم

    ﴿وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ﴾

    [ یونس: 105]

    و به دین حنیف روى آور و از مشرکان مباش.

    ﴿وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَ ۖ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِینَ﴾

    [ یونس: 106]

    به جاى اللّه، خدایانى را که نه به تو سود مى‌رسانند و نه زیان، مخوان. اگر چنین کنى، از ستمکاران خواهى بود.

    امروز که قران رو باز کردم این ایه ها اومدن که همتون اشنایی دارید با درک‌این مفاهیم چرا که استاد خوب توضیح دادن

    ولی واقعا چه چیزی باعث شده این مردم(میامی-امریکا) در این سطح کیفیت و رفاه زندگی کنند ؟

    از دریا و سواحل زیبا تا ماشین ها و خونه ها و لوازمشون گرفته تا تفریحاتشون که همه در سطح بالایی هستش ؟

    هر چی نگاه کردم علت عبور از ترس ها و قضاوت هاست که از نیاکانشون تا به الان در حال عبور از اون ترس هان

    وقتی نگاهشون رو مقایسه کردم با نگاه های خودم یک دنیا شرک رو در دیدگاه های خودم دیدم

    اینکه خونه هاشون نزدیک ساحل اقیانوس بود و چه ویوی زیبایی دارند رو تجربه میکنند به خاطر نبود ترس از اب و ترس از نابودیه و این تجربه رو از خودشون نگرفتند اینکه نیومدند دیوار های بلند اطراف خودشون بکشند و از در های آهنی بزرگ استفاده بکنند علتش باور به داشتن امنیت و از دنیا نترسیدن است اینکه لباس های ازاد میپوشند به خاطر نبودن ترس از قضاوت ،ترس از امنیت و نبود ترس های دیگه بوده حتی اینکه روی دیوار خونه و خیابون هم اینجوری نقاشی کشیدن هم جرات میخواد اینکه بچه هاشون از هیجده سالگی مستقل میشن هم جرات میخواد وقتی به زندگی خودمون(منظورم کسانی که من اون ها رو میبینم )نگاه میکنم سراسر ترس به خاطر نبود توحید هستش ما از اب خیلی میترسیم حتی برای تفریح کنار یه رودخانه که عمقش ده سانت هم نمیشه میترسیم، بشینیم میگیم نکنه یه بچه به اب نزدیک بشه و خودمون رو از وجود اب محروم میکنیم ، این از بی ایمانی نیست پس از چیه ؟به جز اینه‌ خطر رو برای خودمون بزرگ کردیم در حالیکه اونا نزدیک اقیانوس خونه ساختند.

    روزهایی که بارون میاد خیلی دلم میخاد با ماشین برم بیرون ولی ترس از جاده لغزنده بودن مانع انجام میشه این بی ایمانی نیست پس چیه اینکه مردم امریکا خونه ها رو برای اجاره یا سکونت بچه هاشون در اینده چند طبقه درست نمکنند (منظورم اپارتمان نیست)و هر کسی خونه بزرگ خودش رو داره و نمیگن شاید بچه مون نتونه خونه بخره و غصه بچه ها رو‌نمیخورن‌ که زن بگیره خونه داره یا نداره چون میدونن اونم به خواسته هاش میرسه خب اینا نشانه ایمانه نشانه مشرک نبودنه نه اینکه اینجا هر کی بخواد خونه بسازه ،به‌ تعداد بچه هاش طبقه درست میکنند و فکر میکنند اونا هستن که باید زیر پر وبال بچه ها رو باید بگیرن و اتفاقا شرایط جوری برای بچه ها رقم میخوره که اصلا نتونن خونه بخرن و پیشرفت کنند اینا بی ایمانی نیست پس چیه ؟ما فکر میکنیم که این ما هستیم از خونه با دیوار و درهای اهنی و قفل و کلید و دزدگیر داریم محافظت میکنیم یا اینکه با محدود کردن بچه ها اینکه از خودمون دور نشن و زیر پر و بالشون رو بگیریم اینده شون رو میسازیم و یا اینکه با خرید چیزهای بی کیفیت و از خواسته هامون زدن داریم قاشق قاشق سرمایه جمع میکنیم همه اینا از مشرک بودن ماست که فکر میکنیم خدا نمیده ،خدا مواظب ما نیست ،ما مسول هستیم ،ما مجبوریم و اینجوری خودمون رو از تجربه های زیبا محروم کردیم و کسی مثل استاد ومریم جان باور داشتند که لایق زندگی باکیفیت هستند و خداوند هدایتشون میکنه ایشالا همیشه تجربه های عالی داشته باشید و سربلند باشید

    خدایا ایمان دارم ما هدایت یافتگان هستیم و هر روز زندگی مون‌‌ با کیفیت تر میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: