سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 237

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

213 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «پری سیفی» در این صفحه: 1
  1. -
    پری سیفی گفته:
    مدت عضویت: 2570 روز

    سلام به سارای عزیزم

    درود بر شما با این عزم و اراده‌ای که داشتین

    چند روز پیش زمانی که چندروزی بود خیلی فایل گوش نمیدادم و زیاد توی سایت نبودم و احساس خلاء زیادی می‌کردم به خدا گفتم خدایا هدایتم کن به کامنتی که خیییلی انگیزه‌هام رو ببره بالا و خدا من رو به کامنت شما هدایت کرد.

    قبل از خوندن کامنتت رفتم داستان هدایتت رو خوندم آخه گفتی میخوام ادامه نتایج خودم رو بگم. همین جمله رو که دیدم گفتم آخ جون برم ببینم سارا خانم چه کرده و از کجا به کجا رسیده؟

    سارا جانم من داستان هدایت خیلی از دوستان رو خوندم و درس گرفتم اما داستان هدایت شما و اتفاقاتی که افتاده و چالش‌هایی که شما داشتی و تا این حد تمرکز بر آموزه‌ها و اینقدر نتایج عاااالی رو در هیچکدوم از نوشته‌ها ندیدم یا بهتره بگم خیلی کم دیده بودم

    واقعا اشکم دراومد که هر کی جای شما بود بعد از اون همه اتفاق دیگه بلند نمیشد. احسنت به شما.

    شما الگوی بسیار عالی هستی برای همه اعضای سایت

    و اون جملات آخر که منِ نوعی رو مخاطب قرار دادی و گفتی که روی دوره‌ها کار کن و همینطور توحید عملی‌ها …. چقدر زیبا گفتی و چقدر به دلم نشست. تحسینت میکنم و افتخار میکنم به داشتن دوستانی مثل شما در این سایت بینظیر

    در یکی دیگه از کامنت‌هات متوجه شدم که خداروشکر الان در کشور موردعلاقه‌ت هستی. خدارو صدهزار مرتبه شکر. یعنی میشه واقعا منم یه روزی مثل شما مهاجرت کنم؟ نمیگم نمیشه ولی من اونقدر در زندگیم چالش دارم که تا میام روی یکیشون تمرکز کنم اون یکی بیشتر خودش رو نشون میده. البته میدونم این بخاطر این هست که دارم راه رو اشتباه میرم. بخاطر همین دارم یه کارهایی انجام میدم البته نتایجی هم گرفتم ولی دوس دارم یک سال بعد هم من بیام و نتایجم رو اعلام کنم که اول خودم لذت ببرم بعد هم شما و سایر دوستان

    چی شد که بعد از چند روز برات کامنت نوشتم. اون روز که میخواستم بنویسم نشد. امروز میز تحریر خریدم و چون این پولش رو خدا برام فرستاده بود (چند وقت پیش دیگه احساس کردم خیلی به یک میز تحریر نیاز دارم بخاطر همین هر شب توی دفترم مینوشتم که خدایا من یه میز تحریر با کیفیت میخوام با یه قیمت مناسب. خودت برام جورش کن. بعد از چند شب نوشتن دیدم از بانک برام یه پیام واریزی اومده بود و زیرش نوشته بود جایزه قرعه‌کشی. خیلی شگفت‌زده شدم گفتم خدایا خیلی دمت گرم اصلا فکر نمی‌کردم از این راه پولشو بهم بدی. واقعا خدا از جاهایی میرسونه که ما فکرش رو هم نمی‌کنیم. خدا همیییشه روزی رسانه) بخاطر همین گفتم دوست دارم اولین کاری که انجام بدم روی این میز، نوشتن کامنت در سایت باشه تا میزم متبرک بشه و همیشه بهترین‌ها رو بخونم و بنویسم و …

    یادم اومد که میخواستم برای شما کامنت بنویسم و نوشتم

    منتظر خبرهای موفقیتت در کشور موردعلاقه‌ت هست خانم دکتر عزیزم. شما هم منتظر شنیدن خبرهای موفقیت من باشید.

    با آرزوی بهترین‌ها برای شما و همه دوستانم در این سایت بینظیر و الهی

    خدا یار و همراهتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: