سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 240 - صفحه 7

سریال سفر به دور آمریکا قسمت 240 به تاریخ 31/3/403

بنام خدا

با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و همه دوستان الهی ام

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

از خداوند طلب کمک میکنم تا نور آگاهی و درکی رو که بر قلبم جاری کرده بتونم متناسب با ظرفم به صورت مکتوب در بیارم تا بمونه بر صفحه هوشمند هستی به یادگار از فردی که داره سعی میکنه با دریافت این آگاهی ها هم خودش خوب زندگی کنه و هم دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن دیگران کنه چون هم خودش ارزشمند خلق شده و هم دیگران و این رو مرهون لطف خداوند میدونم و عشق و محبت استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

راستش صبح که دیدم فایل جدید اومده با خودم گفتم که من برنامم اینه که هر شب ی قسمت از این سریال رو میبینم پس میزارم امشب نگاه میکنم و میرم سراغ دوره لیاقت اول اون رو کار میکنم بعد .اما دلم طاقت نیاورد و وسط کار کردن که ذهنم ی کم به رفرش نیاز داشت اومدم سایت و دیدن همان و غلیان احساسات همان و حس نوشتن همان و دیگه اختیار و انتخاب افتاد دست قلبم که چه چیزی با ارزش تر از دیدن این فایل .دیدن همین هم لیاقت میخواد بخاطر فرکانس بالاش و خدا رو شکر که بودم توی این فرکانس امروز و این لحظات

همون ابتدای فایل که حرکت ماشین ها رو دیدم به سمت جلو این جمله استاد توی جلسه دوم احساس لیاقت برام تداعی شد که:

>

آره قراره که همیشه به سمت جلو حرکت کنم و اگر به عقب هم ی نگاهی میندازم برای مرور تجربه ها و خاطرات خوشش باشه مثل اونجایی که استاد میگه دیروز رفتیم انیمال سافاری و همون لحظه جریان خوش خاطراتش توی ذهن من پلی میشه و جریان شاد احساسی لحظات الان رو تقویت و تشدید میکنه

قراره با بهتر کردن هر روزه باورهام با دیدن این زیباییها و مثبت نگری ها زندگیم خودم رو به سمت جلو و البته مثبت پیش ببرم تا منفی های گذشتم کم کم و به تدریج کمرنگ تر و کم رنگ تر بشن

و در حین اینکه غرق در این افکار شیرین حرکت رو به جلوم هستم دست خداوند یعنی خانم شایسته عزیز دستم رو میگیره و میگه بیا بریم این خونه رو ببینیم خونه ای که نه مال اونه نه مال من اما خیلی شبیه به خونه اییه که توی دفترم ویژگیهاش رو همین چند وقت پیش نوشتم و از خزانه گنج های ربم درخواستش رو دادم و رهاش کردم یعنی در اصل رها نشده رفته توی سیستم هوشمنده جهان جا گرفته تا بموقعش یعنی زمانی که من آماده دریافتش هستم دوباره برگرده به سمت خودم

میدونم که باور میکنید که چشمام بارانی شدن آخه این خونه خیلی شبیه رویای منه :

ی خونه دوبلکس توی ی منطقه ی سرسبز آرام پر از سکوت و آرامش و البته فراوانی و ثروت

ی خونه تمیز شیک و در عین حال ساده و خلوت که چیز اضافه ای هیچ جا دیده نمیشه

ی خونه ای که هر جاش رو باز میکنی به نور و روشنایی سرسبزی باز میشه

ی خونه فول امکاناتی که از قبل همه چیز مهیا شده

و البته این رو هم بگم که من همین الان هم توی ی خونه خلوت و ساکت و آرام هستم و نور گیر و دلباز که تمیز و مرتبه و شیک در حد خودش اما خیلی بهترش رو میخوام با اون ویژگیهایی که گفتم که صفر تا صدش مال خودم باشه و شراکتی نباشه

پس درخواسته رو دادم و اجازه میدم که بقول استاد هدایت کار خودش رو بکنه در زمان مناسب و در مکان مناسب خلاصه اینکه خیلی دلم رفت واسه این خونه انگار که خانم شایسته از طرف خداوند اومده بود که خونه رویاهام رو بهم نشون بده و باز هم حال خوشم رو خوش تر کنه

و بعدش رسیدم به اون Ping-Pong camp training و واقعا کیف کردم که :

که باز هم بقول شما استاد توی جلسه دوم دوره لیاقت که :

که میشه توی هر سنی شروع کنی به یادگیری ورزش و اون باورهای غلطی که توی فلان سن نمیشه و توی فلان سن عضله سازی دیگه اتفاق نمی افته همون چیزی که توی یکی از فایل های توحیدیتون میگین رو بزاری کنار و خودتون میشین الگو توی این زمینه و کسی که توی اون فایل این حرف رو زده الان خودش الگوی اون حرفه اس تا من نوعی که میخوام دوچرخه سواری و شنا رو یاد بگیرم تازه توی سن 46 سالگی باور کنم که میشه یادگرفت

چقدر لذت بردم از این همه مربی ماهری که معرفی شدن توی این کمپ که هر کدوم از ی جای دنیا بودن با سابقه های عالی و مدال هایی که کسب کرده بودن . تها چیزی که اینها رو کنار هم قرار داده بود همین مهارت و تجربشون بوده وصد البته عشق به کار و باز هم چقدر سنشون متفاوت بود و این نشون میده که سن فقط ی فاکتور بیرونیه

و باز هم اینجا خانم شایسته ی عزیز دست من رو گرفتن و آوردن توی اون جیم تا به بهم نشون بدن که وقتی استاد از ترکیب عشق و علاقه صحبت میکنن با بالا بردن مهارت یعنی چی . وقتی این ترکیب باشه نتیجه میشه لذت و ثروت

استاد یادتونه توی جلسه تکمیلی جلسه اول دوره لایقت گفتین من و عزیز دلم ی ویدیو دیدیم از ی بچه 6 ساله چینی یا ژاپنی فکر کنم که شما وقتی دیدین فقط تحسینش کردین و سعی کردین ازش یادبگیرین و خودتون رو مقایسه نکردین ؟

حالا جهان به این توجه شما جواب داده و شما رو هدایت کرده به جایی که بصورت واقعی و از نزدیک تجربه کنین بودن در چنین مکانی و حتی یکی از همون بچه ها هم همون ویژگیهای اون بچه رو داده با سن خیلی کم و مهارت بالا

و ی نکته ی جالب این بود که اون مربی ها فقط ی حرکت خاص رو به تعداد زیاد و با سرعت زیاد با افراد کار میکردن یعنی همون اصل خارپشتی هزارتا چیز رو همزمان کار نمیکردن هر دفه فقط ی حرکت و اونقدر این رو تکرار کردن که سرعت این افراد به اینجا رسیده

چقدر شما و خانم شایسته هم با وجود اینکه خودتون کار کردین و مربی نداشتین مهارتتون رفته بالا و سرعتتون عالیه

خانم شایسته عزیز چقدر اندامتون با قانون سلامتی عالی شده واقعا قابل تحسینه و اینم ی تلنگر برای من که اصلا ربطی نداره شما چاق باشی یا لاغر با دوره سلامتی میشه همچین عضلات و اندامی ساخت پس باید تمریناتم رو جدی بگیرم و ادامه بدم

آقا جان پیام این ورزشه اینه :

کلید موفقیت تمرکز تمرکز تمرکز

اصلا هرجا که نگاه میکنی همشون دارن این رو داد میزنن

خداییش من وقتی این فروشگاههای آمریکا رو میبینم نه فقط فراوانی دنیای مادی جلوی چشمام به صف میشن اصلا توصیف خداوند توی بهشت رو بهتر درک میکنم که :

لکم فیها فاکهه کثیره منها تاکلون : برای شما در بهشت میوه های فراوانی است

و امددناهم بفاکهه و لحم مما یشتهون :و پیوسته هر نوع میوه و گوشتی مه بخواهند به آنان می دهیم

فیهما فاکهه و نخل و رمان :و درآن دو میوه و خرما و انار است

فاکهه مما یتخیرون : و میوه هرچه که بخواهند بر میگزینند

و فاکهه کثیره :و میوه های فراوان

یدعون فیها بکل فاکهه امنین : بی دغدغه و آسوده خاطر هر میوه ای که بخواهند طلب می کنند

و …..

تازه توی بهشت میشینی رو تخت تزیین شده و برات میارن یا اونقدر شاخه های میوه پایینن که دست میبری میکنی ازشون مفت و مجانی .شراب طهور هم که یا میارن برات توی ظرفهای بلوورین و نقره ای یا میری سر چشمه و با جام بلورین مینوشی

دیگه از این بهتر و آسانتر و راحت تر مگه داریم ؟!!!!!!!

فکر کنم استاد دیگه اونجا میگن بچه ها دیگه سوال :

چطور از این بهتر چطور از این راحت تر چطور از این آسانتر چطور از این با کیفیت تر چطور از این نتیجه بخش تر

دیگه تمام شد اینجا دیگه ته خطه . دیگه فقط بخورین و بنوشین دیگه کار ذهنی هم تمام خخخخ

بچه های دوره لیاقت و سردستشون سعیده جان که اونموقع من باهاتون نبودم دیگه آب نارنگی و آ ب انگور و اینا هم که دستا نوچ بشه دیگه تعطیل. چشمه با مزاج کافور و زنجبیل و امثالهم جاریه فکلوا و اشربوا هنیئا مما یشتهون

خداییش تصورش چه حس خوبی به آدم میده

آقا من میخوام همین مسیر رو ادامه بدم مگه اینکه واقعا عقلم ایرادی داشته باشه !!!!

سلامتی همتون و لقاتون نضره و سرورا دم چشمه های بهشتی

در پناه حق

سپاسگزارم