https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/07/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-07-05 06:55:182024-07-12 23:31:27سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 244
305نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای مهربان همیشگی همه کاره ام که همیشه مراقب و محافظ من هست
سلام به دوستان خوبم
دوستی ….
امروز صبح با ذوق و شوق فایل رو دیدم و شب دارم براش کامنت میذارم . حسم الان اومد . دوستی آره خدای من دوستی …
مهمترین چیزی که نظرم رو جلب کرد و فکرم رو برد سمت خودش علاوه بر اون مزرعه بی نهایت زیبا اون ماشینها و کارگاه معرکه اون آقای شریف که چقدر دلم خواست ( همیشه عاشق آبادکردن ویرانی ها بودم همیشه . حالا فکر کن شغل خودم همینه . منتهی روح و رفتار آسیب دیده رو ترمیم میکنم و از اون مهمتر میتونم پیشگیری کنم . خدایا شکرت همیشه کارم رو دوست داشتم و دارم)
دوستی ….. ذهنم درگیر شد و از خودم پرسیدم : چند نفر دوست خوب داری؟
و جواب این بود که دوستان بسیار بسیار سالم و خوب و ماه و موفقی دارم ولی به سختی باهاشون هم مدار و هم فرکانس هستم . دارم از دنیای واقعی حرف میزنم و گرنه اینجا چندین دوست ماه و فرشته دارم که از خواهر و برادر خودم بیشتر دوسشون دارم و باهاشون احساس نزدیکی میکنم .
اما وقتی استاد جانم و مریم جانم رو با دوستای هم فرکانس دیدم روی ماه علی آقا رو دیدم که هر روز صبح با تمرینات ورزشی اش بهم کمک میکنه ، دلم خواست . به خدا گفتم خدا جونم لطفا در واقعیت دنیای واقعی ام به من دوست هم مدار بده .
حقیقت اینه که گاهی تنهایی زورش زیادتر از ایمان من هست و من فقط قایم میشم تو بغل خودت خدایا و تو خودت میدونی که من چقدر چقدر چقدر زیاد بهت وابسته ام و روت حساب میکنم . در واقع تو بهترین و قویترین و همیشگی ترین دوستم بودی و هستی و خواهی بود .
از خودت میخوام چند تا از دستهای خوبت رو در دنیای واقعی سرراهم بذاری . از خودت میخوام . تو قبول کنی حله . به تو میگم کارم درسته . با تو حرف میزنم با تو زندگی میکنم حالم عالیه .
در واقع تو اون عشقی هستی که قلب مهربون من همیشه میخواسته . مرسی که هستی خدای قشنگم .
هر چی تو بگی همون درسته .
میخوام فقط تو مسیر خودت باشم. صراط مستقیم (قلب قرمز و سفید اینجا نیازه)
هر آدمی هر موقعیتی هر شرایطی برام پیش میاری فقط میخوام منو به تو وصل کنه . من فقط لایق بودن با خودت هستم . همون دختر کوچولوی بغلی … میدونی که….
سفر به دور آمریکای منم میشه عشق بازی با تو فقط . چه تو ساحل فلوریدا و میامی و تو اون کروز ها که آرزومه باهاشون سفر کنم باشم چه همینجا تو کشور خوبم ایران و با مروارید جونم (اسم ماشینم) سفر برم،میخوام فقط تو باشی….
خدایا کمکم کن شروع کنم خلق خواسته مالی امسالم رو . میدونم که میشه . قبلی ها شدن اینم میشه .
«و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم جز این که به او وحى مىکردیم که: خدایى جز من نیست، پس مرا بپرستید.
انبیاء-25»
استاد عزیزم
خانم شایسته عزیزم
بچه های سایت عباسمنش پاک و خوش قلب و الهی
خیلی دوستتون دارم
به قول استاد عاشقتونم
استاد اینو میدونین؟من هرررر وقت این فایلهای زیبارو میبینم در حین دیدنشون حالم به شدت خوبه
پر از شوق و ذوق لحظه های بعدم
از دیدن شما و مریم جان عشق میکنم
از دیدن مناظر فقط لذت میبرم
و انرژی مثبت میدم
استاد قبلا اینجوری نبودم
پر بودم از حسادت و نفرت و کینه که چرا فلانی فلان کشوره عشق و حال میکنه
من تو این مملکتم
چرا فلانی همچین پارتنری داره
چرا لاو میترکونن ولی مارو ببین
خلاصه دیدم کلا اعتراض بود و ناشکری و حرفهای منفی.
خداییش ی کف مرتب به افتخار خودم
به افتخار این همه تغییر مثبت
من خیلی افکارم مثبت شدن
ترس هام ریختن
امیدوارم و متوکلتر
احساس قدرت دارم قدرتی که منم توانایی خلق زندگیمو دارم پس منم میتونم همون چیزهای خوبی که میبینمو حتی بهترشو تجربه کنم
برای همین حسادتی ندارم
نفرتم ندارم
وقتی باور دارم خداوند در همه جا و در همه افراد وجود داره،هر کسی هرجایی که هست جای درستشه
منم بزودی سرجای درستم قرار میگیرم
اون چرخ دنده ای که جاش خالیه منم و بزودی میام پرش میکنم تا جهان رو گسترش تر بدم
خدای مهربانم کمکم کن تا به همه اهدافم برسم
استاد ی چیزی جدیدا خیلی در خودم حس میکنم که خیلی مشهوده
عجله ندارم
استرس اینکه وااای دیر شد و فلان بیسار ندارم
نه اینکه روی خودم کار نکنم،نه
چرا دارم هرروز فایل گوش میدم در جهت کارم قدم برمیدارم ولی نمیترسم استاد از پایان کارم
نمیترسم از اتفاقات توی راهم
ی حس ارامش دارم همراه با یقین
که میشه میشه میشه
استاد امروز 10 باری جمله just do it رو تو جاهای مختلف دیدم
انگار خدا میگه بهم افرین فقط انجام بده افرین بقیه اش با منه تو فقط انجامش بده تو فقط انجامش بده بسپارش به من
استاد این از لطف پروردگار من
این همه ارامش
این همه احساس خوب
استاد تقریبا یک ماهه پیش
بخاطر سندروم pms یک شب تا صبح نخوابیدم
تا صبح افکار شیطانی بهم هجوم اورده بودن
و هیچ جوره اروم نمیشدم
همش میگفت دیدی به هیییچ جا نرسیدی
نگا کن شغل درست حسابی نداری
نگا کن ازدواج نکردی
بچه نداری
هم سن و سالاتو ببین
نگا کن ماشین نداری
اصلا تو خیلی ضعیفی
استاد من هرکاری کردم اروم نشدم
تا لحظه ای که خدارو صدا زدم و گفتم خدایا کمکم کن
یاد حرف شما افتادم که تا درخواستی نباشد چه اجابتی!
من درخواست کمک کردم و خدا ارامشی از جنس خودش بر قلبم گذاشت
ساعت 7صبح خوابم برد
میدونین استاد اونروز فهمیدم مهمتررررین دستاورد من تو این چندسال اشنایی با خدا و شما ارامش بوده
ارامش
اینکه سرتو شبا راحت بزاری روی بالش بخوابی این نعمته
ایا قبلا اینجور بودم؟نه
ایا همه اینقد ارامش دارن؟نه
این ارامش از جانب خداونده
اینو نمیشه با پول خرید
با هیییچ چیزی نمیشه ارامش رو بدست اورد
واقعا الا بذکر الله تطمئن القلوب
تنها با یاد خدا دلها ارام میگیرد..
استاد ازت خیلی ممنونم
دوست دارم روزی برسه که بغلت کنم و ببینی من چقدر زوود گریه ام میگیره
خداوند منو دوست داشت و داره که شمارو بهم معرفی کرد
استاد دارم روی این جمله کار میکنم که جهان سرشار از ادم های فوق العاده مهربون و خوش قلبیه که دستانی از خداوندن و دوست دارن به من کمک کنن و هیچ چیزی در قبالش نمیخوان
اونها دستان خداوندن و از طرف خدا مامور شدن تا منو تا رسیدن به هدفم یاری کنن
من ازونها سپاسگزارم ولی سپاسگزاری اصلی برای خداست
اونها بی چشم داشت به من کمک میکنن و توقع جبران ندارن چون از جانب خداوند در مسیر من اومدن
استاد مثل همین اقای شریف و مهربون باغدار که بلوبری داشت که بدون توقع یا جبران یا هر منظوری شمارو برد به گاراژ ماشینها و همه چیزو با جون و دل توضیح داد
استاد ی چیز دیگه
وااااقعا ادمها برای چه چیزهایی پول میدن
اینکه ما حاضر نیستیم برای همچین چیزی پول بدیم به این معنا نیست که ادمهای دیگه هم حاضر نیستن
جهان سرشار از تنوع و تفاوت در سلیقه هاست
شاید ما برای چیزی هزینه کنیم که بقیه نکنن و بالعکس
ولی این نشون میده که در چیزهایی که فک میکنی پول نیست هسسسست
پولهای بزرگم هست
کافیه فقط انجام بدی اون مسیری که خدا در دلت نجوا کرده رو
استاد الان داداشم ی کلیپی بهم نشون داد
ی مغازع بود توی تهران
که انواع و اقسام بطری آب رو داشت
مثلا آب گرم فیجی
ی همچین چیزی برای ژاپن بود
یا اب فلان چشمه تو فلان کشور
بعد استاد باورتون میشه؟؟؟ ی بطری یکیشون 32 میلیون بود
یکی دیگه اب سنگین بود
یکی دیگع اب سبک
یکیشون میگفت ی قلپ بخوری سنگین ترین غذا که خودشم با خنده گفت مثل دیزی رو توی نیم ساعت هضم میکنه
استاد از آب داره همچین پولی درمیاره
و مشتریاشو داره
حالا ما نباید خودمونو نگاه کنیم که نمیخریم
چرا باباااا اینقد هست ادم کع ازینا میخرن
من دارم میگم که هست ولی نوبت خودم که میشه که مثلا ی محصولی بفروشم میگم نبابا مردم مگه خرن که بخرن
هیچکس نمیخره
ولی طرف داره میفروشه
بابا آب رو داره میفروشه به این قیمت
خیلی جالبه و ی عده هم میخرن
از خداوند تقاضای کمک میکنم که به این ذهن منطقی ما بگه بیا اینم منطق
ازین واضحتر
دیگه هی نگو نمیخرن نمیخرن.
ی عده هستن که تعدادشونم کم نیست حاضرن هزینه کنن برای هررررر چیزی
مثلا استاد ی زمانی کی فکر میکرد حاضرن ی عده از دخترا و خانمها و حتی اقایون بیان اینقدرررر ژل و بوتاکس بزنن اونم برای 6 ماه
بعد اینا مشتری ثابت میشن که دوبارع و دوباره میرن میزنن
یا مثلا شید لب
استااااد پسراهم شید لب میکنن
شاخای من درومده
واقعا هیچکس فکرشو نمیکرد
ی عده برای همچین چیزایی اونم وقتی خودشون زیبا و جوان و شادابن پول میدن تا این بلاهارو سر خودشون بیارن
صنعت مد توی ایران داره به کجا میره
استاد صورتها دیگه 6ضلعی نیست
8ضلعی هم نیست
نمیدونم اصلا این چه زاویه سازیه
انگار از فضا اومدن
گونه ها
لبها
چانه
گردی صورت
لیفت
اصلا ی چیزای عجیب غریبی میبینم که
میخوام بگم مردم که خیییلی هم زیادن دارن پولهای خیییلی هنگفتی هر 6ماه یکبار به پزشک مربوطه پرداخت میکنن اونم بخاطر همچین چیزی،ای خداااا
خداروشکر من با خداوند و شما اشنا شدم و بعدش اعتماد به نفسم بیشتر شد تا دنبال این کارها نرم
وگرنه منم الان ی فضایی بودم.
استاد آسمون و اون جاده جنگلی سرپوشیده شبیه توی کارتونا بود
من نگاش میکردم غرق شدم توش
تجسم کردم خودمو تو ماشین که دستمم از پنجره اورد بیرون تا باد بخوره بهش
و بعدش صورتمو میارم بیرون پنجره و چشمامو میبندم و نفس عمیق میکشم و لذت میبرم
استاد ممنونم که فیلم گرفتین و با ما به اشتراک گذاشتین
راستی من تاحالا بلوبری نخوردم
نمیدونم دقیقا چه مزه ایه
ولی ازونجایی که دوستتون گفت با پنیر و نون باید خورد حسش کردم که باید چجوری باشه
پراز احساس خوبم که منم خالق زندگیمم و منم باید این زندگیو برای خودم بسازم
استاد درسته که این فایل بیشتر تم روانشناسی ثروت داشت ولی از همون کاور فایل و دیدن سمی جان و آقا رامتین کنار شما، برای من نمود بحث روابط بود، فایل قبلی هم که باز شما داشتید در خصوص تحسین کردن آدمها و تاثیر اون صحبت میکردید
امروز هم خداوند من رو هدایت کرد که جلسه پنجم دوره عشق و مودت رو گوش کنم، جایی که شما داشتید در خصوص بحث مدارها توی روابط صحبت میکردید و میگفتید اگه یه آدم نامناسب توی زندگیته، بابا جان برای اینه که یا تو خودتم هنوز نامناسبی یا اینکه به اون رفتار نامناسب خیلی داری توجه میکنی، و باز هم در مورد تحسین کردن آدمها صحبت کردید
یعنی همه اینا داشت بهم میگفت که دیگه خدا چطوری باهات حرف بزنه، اگه یه سری رفتارها داره ناراحتت میکنه توی همه این فایلها داره راه حلش بهت داده میشه، حالا تو عمل کنی یا نکنی اون یه بحث دیگه اس
القصه که من از اول خرداد با هزاران امید از کارم اومدم بیرون تا بشینم تمرکزی روی خودم کار کنم و هزار و یک امید داشتم ولی از اون طرف هم خواهرم که یازده ساله به شهر دیگه ای مهاجرت کرده بودن، شرایط کاریشون اوکی شد و برگشتن و از اون جایی که خونه اشون دست مستاجر بود و بعدشم الان داره یه مقدار بازسازیش میکنن تا این لحظه هنوز مهمون خونه ما هستن، با دوتا دختر شیطون و جیغ و جیغو و یه شوهر خواهر…… که فقط یه سره گوشی دستشه و اکسپلورر اینستا رو آباد کرده، تازه با خواهرمم از نظر اخلاقی خیلی متفاوتیم و اونم حسابی روی نِروم بود
من جلو جلو برای حفظ شرایط امنیتی تصمیم گرفتم دیگه از خانواده مستقل بشم، البته چون مامان بابام هر وقت حرف مستقل شدنم میشد خیلی بهم میریختن با خودم نشونه گذاشتم که به مستاجرم میگم که بلند شه اگه بلند شد که میرم خونه خودم، وگرنه که این یه نشونه بین خودم و خدا که فعلا باید با خانواده بمونم، حتی قبل از جدا شدن از کارم پول مستاجر رو هم آماده کرده بودم که به مشکلی نخورم ،همین تیرماه هم موعد قراردادمون بود ولی خب من به مستاجرم گفتم میخوام خودم بیام بشینم ولی اون انــــــــــقدر اصرار کرد که تو رو خدا و قول میدم امسال سال آخرم باشه و این حرفها، که من گفتم پس الان وقت مستقل شدن نیست ولی با شرایطی که بهم تحمیل شد روزی هزار بار به خودم میگفتم چه اشتباهی کردم
از اونجایی که ما یه خانواده کم جمعیت و کم رفت و آمد هم هستیم، من به این حجم از بی نظمی و صدا اصلا عادت نداشتم و چند روزی که حسابی رفتم توی در و دیوار و حس قربانی شدن و تازه دو سه روزه که خدا باز کمکم کرد که بتونم افسارِ این احساسم که به سوی بد شدن یورتمه میرفت رو بگیرم
من سرکارم با نیروهام و مدیرانم روابط خیلی عالی ای داشتم حتی توی این چند وقت که اومدم بیرون، مدیرم هی پیغام میدن که دکتر(مدیرعامل شرکتمون) هی سراغت رو میگیره و تازگی هم گفته بوده که دیگه وقتشه به این دختر زنگ بزنم بگم برگرده، بسه دیگه خوب استراحت کردی، در صورتی که توی شرکت هر کسی اسم رفتن رو می آورد، دکتر دیگه توی روشم نگاه نمی کرد
خب همه اینها به خاطر این بود که من خیلی روی نکات مثبت همکارانم تمرکز میکردم و قلبا دوستشون داشتم ولی در مورد نزدیکانم، انگار این باور رو داشتم که چه خوب، چه بد، من باید همه جوره بپذیرمشون و چاره ای ندارم ولی امروز با گوش کردن به جلسه پنجم دوره عشق و مودت، دقیقا یکی از سوال های مطرح شده این بود که چطوری با خانواده که تا آخر عمر باهاشون هستیم کنار بیایم؟
خلاصه که شروع کردم به نوشتن ویژگی های مثبت خواهرم و شوهر خواهرم، و خودمم باورم نمیشد بتونم اینقدر ویژگی های مثبت ازشون پیدا کنم، تازه چند وقت قبل هم خدا بهم گفت بابا این یه فرصته که من برات ایجاد کردم،من این شوهر خواهرت رو گذاشتم جلوی چشمت، تا تو راحت تر بتونی از قانون تضاد استفاده کنی و به خواسته ات که یه همسر و رابط خوبه برسی، یعنی ببین چه ویژگی هایی از این آدم رو دوست نداری برعکس اون چیزها رو بخواه ولی خب امان از نجواهای ذهن، که قفلم کرده بودن
سلام سلام سلام به استاد عزیز، مریم جان و دوستان عزیزم
من هنوز موفق نشدم این فایل هدیه ی زیبا رو ببینم فقط صبح قبل از اینکه بخوام از منزلم خارج بشم وارد سایت شدم که فایل قسمت دوم “چه عادتی زندگی شما رو برای همیشه تغییر میده” دانلود کنم و در حین مسیر گوش بدم. دو بار هر دو فایل رو گوش دادم و بعد با دیدن تصویر این فایل جدید که واقعا ذوق زده شدم که چقدر استاد و مریم جان اکتیو هستن و این روزا پشت سر هم سایت رو و در واقع ما رو شارژ میکنن و نشون میدن که دنیا به سرعت در حال پیشرفت هست تا ما هم به خودمون بیایم و در مسیر پیشرفتمون گام برداریم و فقط زیبایی ها رو ببینیم، دیدم مریم جان توی این عکس زیبا یه تی شرت پوشیدن از اونجایی که تهران هم فوق العاده گرم شده منم یه تی شرت تقریبا شبیه همین پوشیدم و نگم که چقدر خنک بود و چقدر راحت تر بودم باهاش نسبت به وقتی که پوشش معمول یه خانم ایرانی رو داشتم و اصلا نگران این نبودم که با توجه به اینکه مغایر قوانین جمهوری اسلامی هست برام اتفاقی بیفته اتفاقا خیلی هم کیف کردم.
فقط از این عکس مشخصه که چه فایل زیباییه و چقدر زیبایی ها رو به تصویر کشیدید و مثل همیشه از قانون صحبت کردید و احتمالا شامل آگاهی های جدید هست و یا از زاویه ای نو به مسائل نگاه کردید و بیننده ها هم کلی کیف کردن و لذت بردن.
امروز بصورت خیلی اتفاقی همسرم پیشنهاد داد که بریم و اطراف تهران جوجه کباب کنیم و با وجودی که خیلی خسته بودم پذیرفتم چند بار پرسید کجا بریم و جواب دادم هر جا خودت دوست داری چون میدونستم که با این حس و حال خوبم هر جا برم بهترین اتفاقات برام میفته.
به بهترین مکان در یکی از روستاهای فشم کنار یک چشمه فوق العاده زیبا هدایت شدیم و من از دمای اون منطقه تعجب کردم که خنک رو به سرد بود. امروز بجای بلوبری ما یه صندوق گیلاس رو از پیک نیک برای خودمون هدیه آوردیم و چقدر این تشابه برای من جالب بود.
استاد میفرمایند که شما وقتی تو مسیر درست باشید طبق قانون هزینه هاتون کمتر میشن و این موضوع رو من امروز به وضوح تجربه کردم چقدر هزینه های ما نسبت به زمانی که تجربه مشابه داشتیم کمتر شد.
در مسیر برگشت بین من و همسرم مکالمات سراسر عشق و دوستی رد و بدل شد طوری که اشک ذوق رو در چشمانش دیدم.
استاد من تک تک فایل های رایگان شما رو دارم بارها گوش میدم. از تک تک لحظاتم سعی میکنم به بهترین نحو استفاده کنم. چند روز پیش فایل 32 گفتگو با دوستان رو گوش می دادم که راجه به اهرم رنج و لذت بود و روی اهداف خودم هم پیاده کردم این تمرین رو؛ و چقدر حالم خوب شد از یک سمت نوشتن که معجزه میکنه و از یک سمن اجرای تمرینی که شما توصیه کردید.
من وقتی خیلی دچار بی خوابی میشم سردردهای بدی میگیرم امروز بخاطر اینکه کانون توجهم رو آگاهانه به سوی زیبایی ها هدایت کردم اصلا این اتفاق نیفتاد و در پایان روز من یک خسته خوشحال بودم.
من امروز فایل های قدم دوم از دوره دوازده قدم رو به مناسبت تولدم به خودم هدیه دادم و به نظر خودم بهترین هدیه بود.
در مسیر برگشت دختر سه ساله من چنان آروم نشسته بود توی ماشین و صبورانه مسیر رو طی می کرد که من و همسرم خیلی خوشحال شدیم و بی نهایت من سپاسگزار خداوندم بخاطر حضور عزیزانم با این حد از کیفیت در زندگیم و حضور شما و مریم جان.
سلام و درود فراوان خدمت شما استاد عزیزم و مریم خانم شایسته…
باور نمیکنید چقدرررررررر من ذوق کردم و هیجان زده شدم از این ویدیو و مزرعه بلو بری و کارگاه بازسازی ماشین.واقعا فیلم قشنگی بود چقدر توش نکات + و حس خوب بولد بود و متجلی بود.خیلی کیف کردم واقعا یکی از زیباترین و پندآموز ترین قسمت های سفر ب دور آمریکا بود ک دیدم.دست همسر آقا رامتین درد نکنه ک این جای عالی رو پیدا کردن.چقدر ایشون با خودشون در صلحن چقدر دختر مهربون و صاف و صادقی ان چقدر دوست خوبی ان،اصلا من چهره ایشون رو میدم و میدیدم ک با چ ذوقی تعریف میکردن از مزرعه بلوبری کیف می کردم احسنت بهشون.
چقدر چمن های مزرعه سبز و یکدست کوتاه و زیبا بودن دست آقای مزرعه دار درد نکنه چقدر بلوبری ها خوب بودن و درشت و سفت و آماده خوردن و خوشمزه.
این کارگاه ترمیم ماشین های قدیمی مزرعه دار چقدر عالی بود اصلا ی جرقه تو ذهنم زد ک ببین امیرحسین.ماشین های قراضه رو آقای مزرعه دار ب ماشین های نوی نو تبدیل میکنه حالا ببین ما انسانها و مردم ایران هر چقدر هم باور های کهنه و خراب داشته باشیم میتونیم و خواهیم تونست باورهامونو ترمیم کنیم و دقیقا مثل اون ماشین های نوی نو با موتور جدید 2024 بشیم و گویی ک هیچگاه ما اصلا خراب و قراضه نبودیم.
الهی شکرت چقدر این ویدیو حالمو خوب کرد چقدر غبطه خوردم ب حال استاد و مریم جان ک خدایا من هم میخوام ب جای استاد برسم و زندگی رو زندگی کنم و زندگیمو تجربه کنم…
امروز من رفته بودم دریا لب ساحل یاد جت اسکی سوار شدن استاد و لب ساحل میرفتن ب مریم خانم میفتادم میگفتم خدایا من هم میخوام ب اونجا برسم و آسمون رو میدیدم و کوه ها رو و آب بی انتهای آبی رنگ دریا رو میدیدم ب خودم یادآوری میکردم ک ببین امیرحسین خدایا با اون عظمت چی خلق کرده پس مطمئن باش ک اگه باوراتو عوض کنی همون خدایی ک داره کیهان رو رهبری میکنه ب قول استاد در دوره عشق و مودت در روابط همون خدا زندگی تو رو ترمیم میکنه……..
ضمنا ی غبطه دیگه هم خوردم ب انگلیسی حرف زدن و متوجه شدن استاد ک واقعا دلم میخواد ک ی روزی برسه منم مثل استاد مثل بلبل انگلیسی حرف بزنم و بفهمم و با افرد و آدمای خارجی حرف بزنم
درود ب استاد عزیزم برای من هم دعا کنید ک ب آرزو هام برسم الهی شکرت مرسی ک کامنتمو خوندید….
من خداشاهده اصلا روی فایلهای دانلودی کامنت نمیزارم ولی نمیدونم چیشد خدا بهم گفت این کامنتو بنویس نمیدونم حکمتش چیه….ضمنا ی چیزی هم درونم گفته برو قران رو بخون و دارم قرآن رو میخونم و دارم میبینم چقدر خدا داره محکم حرف میزنه واقعا خدا داره محکم حرف میزنه اصلا جا خوردم وقتی داشتم معنی آیات رو میخوندم قشنگ پی ب محکم و متقن و استوار حرف زدن خدا در قران پی بردم…خدای مهربون من واقعا میخوام ب آرزوهام برسم و از استاد عزیزم و مریم جان هم میخوام و از همه دوستان ک اگه مطابق با این کامنتم راهکاری و نشانه ای دارن ب من بگن واقعا خیلی راه ها رو رفتم ولی نمیدونم چرا گیر پاچ کردم و دیگه بعنوان آخرین تیر رفتم سراغ قرآن ببینم خدا چی گفته؟!….
ب من کمک کنید راهمو پیدا کنم واقعا الان اشک تو چشمام جمع شده….خدایا لطفا مدار منو عوض کن..
سلام به استاد عزیزم سلام مریم جون زیبا سلام ب دوستانم
اخ که چقدر خوشحالم استاد الان که دوباره شروع کردم روی خودم کار کنم شماهم فایل میذارین خیلی خوشحالم خدایاشکرت واقعااااا
مریم جون موهای فر خیلیییی بهتون میاد چقدر زیبا تر شدین استاد عزیزم شماهم هرروز خوش هیکل تر میشین و چه دوستای با محبتی داشتین و چقدر ب فکر شماهم بودن که براتون ویدیو فرستادن و گفتن که شماهم به اون مزرعه ببرن واقعا لذت بردم
و چقدر زیبا شما در مدار این مزرعه ی زیبا بودین و جوری که به صورت اتفاقی به این مزرعه بخورد کرده بودن و چقدر این صاحب مزرعه فردی با حوصله و پرفکتی بودن و چقدر خوب شما باهاش مچ شدین لذت میبرم از این روابط عالیتون با دیگران
واوووو استاد باورم نمیشه که یکی بیزینسش درست کردن ماشین های داغون باشه ماشین هایی که حتی ادم حاضر نی مفتی هم بگیرشون ولی این ادم چه بیزنسی راه انداخته بود واقعا دمش گرم واقعا جای تحسین داره و خدایاشکرت که جهانت پر از ثروت و نعمته این ادم از چه کاری داره ثروت میسازه واقعا شگفت انگیزه
کلی لذت بردم از این فایل زیبا که پر از زیبایی بود و هرچقدر تحسین کنم کمه ازتون سپاسگزارم برای این ویدیو های زیبا ازتون میخام فایل زندگی در بهشت هم بذارین خیلی وقته منتظریمممم استاد
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و همه دوستان ارزشمند در این سایت ارزشمند و الهی
استادجانم شاید بارها و بارها شده که در مسیر احساس کردم واای دیگه خیلی سخت شد کنترل ذهن ولی وقتی وارد سایت شدم همه چی تغییر کرده و یهو ایمانی در من شارژ شده که انگار باهاش میتونم کوه رو جابه جا کنم وقتی به چندماه گذشته داشتم فکر میکردم از تعهدی که ابتدای سال به خودم برای رسیدن یک هدف مهمم دادم دیدم خدارووووشکر امسال چقدر فعال تر از پارسال دارم پیش میرم و خیلی درک کردم این رو که میگید:
« خدایا امسال بهترین سال باشه و هرسال بهتر از امسال»
خیلی ذوق دارم برای تیک زدن این هدفم و بعد گفتن نتایج فوق العاده اش و برکاتش،که از الان هم پیداست به امید الله مهربانم
اما برای یاآوری خودم بگم از ابتدای سال چقدر سفر بلند و کوتاه رفتم و چقدر تجربه های زیبایی داشتم اول سال تو ایام عید هدایت شدیم به گیلان خونه پدربزرگم در صورتی که ما تو چتدسال گذشته عید جایی نمیرفتیم واای خدای من از این سفر برای اولین بار رفتم جنگل اونم جنگل های ماسال که شیب داره اماانقدر استقامت بدنیم عالی بود که فقط گفتم خداییااا من همون آدمی هستم که یه پنج دقیقه راه میرفتم غر میزدم خسته شدم؟؟پس چرا نمیرسیم؟آخه این جنگل با این همه پشه و جوونور چی داره برای دیدن؟؟؟
نگم از تجربه چایی آتیشی و سکوت کوه که اصلا ملکوتی بود و حسابی شارژم کرد وقتی از بلندای جنگل به زمین های کشاورزی نگاه میکردم به ابرها یه حس نابی داشتم و تموم اون تصاویر هنوزم تو ذهنم هست انقدر که بکر بودن حتی بعد عید همکارام بهم گفتن چقدر خوشگل شدی چقدر پوستت خوب شده معلومه حسابی خوش گذروندی
خدای من جالبش اینجاست امسال اولین سالی بود که درختانشون بار پرتغال داده بودم اونم چه پرتغالییییی بکر و طبیعی، و نا محدود یعنی انقدر درختها بار داده بود که پرتغال میدادن به گاوها:))))) در درست زمان ممکن اونجا بودیم و چقدر تغییرات داشت مثلا هرکس تو روستای کوچیک یه کلبه یا خونه ساخته بود و شبی از 800هزارتومن اجاره ها شروع میشد حتی یه ویلا لاکچری بود شبی 7میلیون اجارش بود یعنی یه روستا تو شمال و درآمدزایی که هر روزم داشت بیشتر میشد اونم با بوم گردی
تو خردادماه با همکارانمون به یک باغ ویلا دعوت شدیم و چقدر من الگوهای ثروت مند دیدم مثلا همون باغی که هزارمتر بود و اطراف تهران قیمتش 28میلیارد بود یعنی فردی تو همین اوضاع و شهر و کشور من فقط قیمت یه دونه از ویلاش اینه حالا نمیدونم احتمالا جاهای دیگه هم داره ویلا و حتی گفت بهمون که یک باغ میوه هم دارن و دفعه بعد دعوتید اونجا بدون یک ریال دریافت هزینه اونم با پذیرایی کامل و اونم چه پذیرایی لاکچریه
تو همون خرداد ماه با چندتا از دوستام رفتیم محله دارآباد که پارک جنگلی داشت و من تا بحال نمیدونستم تهران همچین جایی داره چون این دوستم که یک ساله باهاش آشنا شدم کوه نورده و همه جا ها کامل میشناسه و اون روز هم واقعا مثل یک سفر برام بود و کلی از طبیعت لذت بردم و مثل بچه ها پاهام رو گذاشتم تو آب خنک کاری که قبلا عمرا تو جمع دوستامم میکردم چون به اصطلاح بی کلاسی میدونستم
و دیروز ما به یه مهمونی خارج شهر دعوت شدیم یک روزه که یکی از نزدیکانمون هست اوایل ورود به سایت که من تازه با این مسائل آشنا شدم اولین کاری که کردم کنار گذاشتن حجاب اجباریم بود که فقط برای تایید گرفتن از اطرافیان و شوآف بود و خودم انتخاب نکرده بودم (در واقع مقدمه ورود من به سایت از طریق فایل های حجاب در قران بود و چند ماه بعدش که خیلی جدی آموزش ها رو دنبال کردم و پای ثابت شدم ) بعد از کنار گذاشتن حجاب اونطور که میخواستم لباس پوشیدم خب خیلی نگاه ها بهم عوض شد و حتی یه حرف هایی هم میشنیدم از گوشه و کنار:)))) از قضاوت شدن ها
اون زمان خیلی برام سنگین بود و همش احساس گناه داشتم انگار اون تایید طبیه هنوز تو وجودم نمرده بود و دوست داشت تایید بشم ولی کلی با خودم کلنجار رفتم که اینم بخشی از تغییر منه باید فارغ از، سبکی که اطرافیانم دوست دارم زندگی کنم باید بت شکنی کنم و این قضیه گذشت و گذشت تا دیروز که ما مجدد به این مهمانی رفتیم بعد از سه سال و من دیگه اصلا برام مهم نبود اونها چه نگاهی دارن و جالب اینکه اونهام اصلا بمن کار نداشتن و هیچ قضاوتی نداشتن و چقدر اتفاقا بهم خوش گذشت قبلا ها وقتی میرفتم خیلی حس بدی بود دوست داشتم زود برگردم و اصلا راحت نبودم ولی این سری واقعا یاد گرفته بودم که از جایی که هستم لذت ببرم و چون به هیچ چیز و هیچ کس گیر نمیدادم و در لحظه کیف میکردم کسی هم به من گیر نمیداد و من گفتم واقعا خدایا شکرت مکان همون مکانه، آدما همون آدمان ولی من تغییرکردم بخدا اگر این ارزشمندی که از اطرافیان آدم دریافت میکنه اسمش تغییر نیست پس چیه و جالبه یکی از افراد جمع این خاطره رو از دوتا پدر بزرگش تعریف کرد که: دوتا پدربزرگشون یکی بسیار مذهبی و یکی بسیار خوش گذرون و قرتی ولی این دو نعر انقدر برای هم ارزش و احترام قایل بودن و حتی در نبود هم همیشه از خوبیهاشون پیش دیگران میگفتن و داشت میگفت چقدر خوبه آدم احترام گذاشتن به عقاید دیگران رو یاد بگیره و نخواد نظرش رو تحمیل کنه و منو میگی همین طور هاج و واج که اینا همون آدمان:!!!! و ته دلم فقط میگفتم شکررر خدای خوبم منو نگه دار در مسیر
و یکی از جذاب ترین اتفاقات اخیرمم هدایت شدن به سینمابعد از سه سال بود یکی از همکارانم از اردیبهشت ماه بهم اصرار میکرد بیاین بریم فیلم مست عشق ببینیم منم چون کلا فیلم تاریخی دوست نداشتم و دوست نداشتم ورودی بد بگیرم هی عقب مینداختم تا اینکه بالاخره خودش رفت و دید…. بعد ازش پرسیدم چطور بود پایانش خوش بود؟؟ من از فیلمهای غمناک خوشم نمیاد…. گفت ایییی بد نبود فقط ارزش نیم بها دیدن داره!!! واقعا نمیدونم چی شد که رفتم سینما و گفتم حالا بذار ببینم چون میدونستم داستان شمس و مولانا بود…. وااای خدای من حالا یکی بیاد تو سینما اشک های منو جمع کنه دستمالم نداشتم:)))) اصلا چه فیلم هندی شد برام:)))) چقدر درک کردم مولانا رو و فهمیدم توی این وادی معرفت من تازه قدم اولمم و دارم تاتی تاتی یاد میگیرم معرفت رو……
چقدر این فیلم فرکانسی بود خدا حتما پیشنهاد میکنم دیدنش رو
جالب بود برام فیلمی که برای من انقدر تاثیرگذار و تثیبت قانون خداوند بود و بارها تو دلم گفتم خدایا تو منو هدایت کردی به دیدن این فیلم، میشنیدم که بقیه میگن
این چی بود تبلیغش از خودش قشنگ تر بود!!!
این چرا انقدر بی خود بود!!!! و…
و دیدم واقعا منم به لطف خدا با کار کردن روی خودم میتونم درک کنم چه بر مولانا گذشته و شمس کی بوده و گرنه: گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش!!!
بعد از تموم شدن فیلم انگار سبک شده بودم تویه قستمی از فیلم در خاطرات مولانا در کودکی پدرش بهش میگه در نردبان زندگی وقتی داری به سمت بالا میری گاهی به یک پله شکسته برمیخوری که اجازه نمیده بیشتر بالا بری و همونجا خدا برات کمکش رو میفرسته کمک مولانا تو اون برهه از زندگیش شمس بود وکمک ما هم شما هستید که معرفت رو بهمون یاد میدید
استادجونم مطالبی که نوشتم به این قسمت مربوط نمیشد ولی یه حسی منو کشوند که یه ردپا از خودم بذارم از تیر403 و به خودم یادآوری کنم که زندگیم چقدر روون شده
پول تو حسابم چقدر برکت گرفته
هزینه های الکیم چقدررر کم شده
پس اندازم چند ده برابر شده
ظرف وجودم چقدر افزایش یافته
چقدر با خودم بیشتر در صلح قرار گرفتم و
انسان های اطرافم چقدر تغییر کردن
و از خدا بخوام منو ثابت قدم نگه داره در مسیر و مستم کنه از عشق خودش
خدایا شکرت برای وجود استاد نازنیم که پدر معنوی ما شدن ش سایه تون مستدام استادجونم شماجای همه کسانی که نه خودشون رو شناختن، نه خدا رو و نه زندگی رو برامون پر کردید و بهمون جان دوباره دادید کلامی برای تشکر ندارم فقط عاشقانه دوستتون دارم
سلام خدمت همه دوستان و استاد و مریم جان امیدوارم زندگیتون پر از شادی باشه
خیلی خوشحالم و خیلی برام عجیبه من به تازگی کاری رو شروع کردم و پیشرفتی نداشتم بدنبال ترمزهام بودم تا بتونم نتیجه بگیرم وارد سایت شدم و با این فایل فوق العاده رو به رو شدم استاد گفتن که اصلا نگاه نکن که فکر خودت درباره اون کار چیه و هزینه میکنی براش یا نه این دوست ما از این کاری که شاید خیلی از ما براش هزینه نکنیم داره پول میسازه منم فکرم درباره کارم همین بود که با اینکه هزینه خیلی کمتری میگیرم نسبت به افراد دیگه ممکنه کسی اصلا برای این کار من پول خرج نکنه ولی الا این ترمز پیدا کردم و این حس بهم منتقل شد که به خودت نگاه نکن خیلی ها برای کار تو ارزش قائلن و هزینه های زیادی هم حتی برای بعضی کار ها حاضرن خرج کنن خیلی خوشحالم خیلی حس خوبی پیدا کردم و خیلی بهم کمک کرد که ترمزم رو پیدا کنم
همینجوری که استاد داخل خیلی از فایل ها میگن تغییر باور ها پیدا کردن الگوهای درست هست و من امروز یک الگو قشنگ و درست پیدا کردم خیلی سپاسگزارم
این فایل این باور من رو هم تقویت کرد که ما هستیم که داریم شرایط زندگی خودمون رو میسازیم و رقم میزنیم اصلا مهم نیست چی بخوای یا چقد از نظر بقیه بی ارزش باشه چقد رسیدن بهش سخت باشه تو با باورهایی که داری اونو رقم میزنه و خداوند همه درخواست های مارو میپذیره
درس دوم من و نکته دیگه ای که با خودم تکرارش کردم هدایت ما توسط خداوند هست و اگه به خدا توکل داشته باشیم و بخواییم که هدایت شویم خداوند از بی نهایت طریق و از ساده ترین راه ها مارو هدایت میکنه و چون سیستم جهان سادگی و راحتی هست لذت بردن و هدایت شدن به ساده ترین مسیر هاست بهترین مسیر و سادهترین و اون مسیری که در از لذت هست رو به ما نشون میده چون خدا میخواد که ما لذت ببریم چون سیستم جهان این هست
استاد خیلی قشنگ و با عشق به این مزرعه هدایت شدند
همچنین صاحب مزرعه که اینجوری به این سمت هدایت شدند که با لذت فروان و سادگی این مزرعه قشنگ دارند و بدون اینکه زحمتی داشته باشه داره ازش پول میسازه خیلی زیباست
حتما این دوست ما خیلی باور های درستی ایجاد کرده که هردوتا کاری که داره خیلی شگفت انگیزه و خیلی راحت داره پول می سازه از چیزهایی داره پول می سازه که شاید خیلی ها بهش باور ندارن و فکر نمیتونن ازش پول بسازن کار تعمیر ماشین ها که از چیزی که خیلی ها مسخره میدونن و حاضر نیستند براش پول خرج کنن داره پول می سازه و کاریه که عاشقشه و این نکته قشنگ دیگه این فایل بود که اگه عاشق چیزی باشی و براش انگیزه بسازی خیلی قدرتمندتر هستی و کار دومش که اصلا بدون اینکه زحمتی بکشه داره پول میسازه خیلی لذت بخش بود
نکته دیگه ای که موردتوجه من قرار گرفت هدایت شدن استاد و ارتباط ایشون با آدم های درسته یعنی وقتی روی باورها کار کنی وقتی احساس خوبی داشته باشی وقتی روی خودت کار کنی دور تو پر میشه از اینجور آدم های شگفت انگیز و همینطور که دیدیم از راه خیلی فوق العاده دوست استاد مزرعه رو پیدا کردن خیلی اتفاقی این دست خدا و هدایت خداوند بوده است
زیبایی های که داخل فایل دیدم چهره مهربانی بود که همه شما داشین چهره ای که به آدم حس امید و حال خوب منتقل میکرد
مزرعه که خیلی حس و حال خوبی داشت خیلی دوستت دارم در طبیعت زندگی کنم و مطمعنم به سمتش هدایت میشم چون فقط من هستم که خواسته هامو با باورهام رقم میزنم
سادگی و راحتی همه کارها
سطل هایی که برای جمع کردن بلوبری بود حتی اون ها هم رنگ قشنگی داشتن هم حس خوبی به من دادن بنظر من حتی این سطل ها نشون میده صاحب مزرعه امید داره و درونش شادی هست و عشق ایشون رو به کارش نشون میداد
بلوبری ها و فراوانی اون ها فراوانی نعمت رو نشون میداد به من و این آدم حتی باور فراوانی رو هم در وجودش داشت چقد قشنگ و شگفت انگیزه
من خوشمزگی بلوبری رو از همین جا حس کردم اونقدر که اون خانم با لذت بلوبری میخوردن و سپاسگزار بودن
لذتی که مریم جان میبردن در راه رفتن به کارگاه که نشون میده بخاطر چیزهای همینقدر کوچیک هم میشه لذت برد و سپاسگزار بود
استاد که همیشه بدنبال یادگرفتن چیزهای جدید و تجربه های جدید هستن درس خیلی خوبی به من داد که همیشه بدنبال پیشرفت باش همیشه بدنبال یادگیری باش همیشه برای خودت هدف داشته باش
کلا حال و هوای این فایل خیلی خوب بود و همه فایل های استاد خیلی حس خوبی رو منتقل میکنه و من درسته در اونجا حضور ندارم ولی خیلی لذت میبرم خیلی خیلی حس خوبی پیدا میکنم یه حسی که نمیتونم توصیفش کنم یه چیزی که از قلبم حسش میکنم خیلی لذت بخشه به من این درس میده که تو همین شرایط هم وقتی حتی چیزی رو نداری باز هم میشه لذت برد و حال خوبی داشت تا خیلی راحت تر به سمتش هدایت شی
خیلی از شما سپاسگزارم که این صحنه و درس های خوب را با ما به اشتراک میزارن تا خواسته در درون ما هم ایجاد شه و همچنین بتونیم خیلی راحت تر احساس خوبی داشته باشیم احساس خوب اینکه منم میتونم داشته باشم خیلی خوشحالم خیلی حس خوبی دارم میخوام روی زیبایی ها تمرکز کنم از شما خیلی خیلی خیلییی سپاسگزارم
اول از هر چیزی میخوام یه سپاسگزاری ویژه بکنم از دوستان عزیزی که کامنت های عالی میزارن واقعا بعضی از کامنت هاخییییلی خوبن خیلی بهم کمک میکنن که بیشتر متوجه این آگاهی ها بشم ک چطور باید برخورد کنم و چطور باید روی خودم کار کنم واقعا خوندن کامنت بچهها تابه الان خیلی بهم کمک کرده باز هم تشکر میکنم از همه ی دوستان عزیزم
خدایا شکرت بخاطر یه قسمت دیگه از این سریال بی نظیر که هر بار زیبایی های این کشور فوق العاده رو به تصویر میکشه
خدایا شکرت که هربار زیبایی ها و فراوانی های این کشور بی نظیر و میبینم و لذت میبرم و هر بار این خواسته ی زندگی تو این کشور بیشتر در من زنده میشه
چقدر مزرعه بلوبری رویایی و بی نظیر بود
خیلی لذت بردم از تمیزی و یکدست بودن چمن ها و نظم وترتیبی که درختان داشتن
و چقدر اونر این مزرعه مرد دوست داشتنی و مهربون بود و قشنگ مشخص بود که با عشق برای استاد توضیح میداد
چقدرم رنگ چشماش زیبا و جذاب بود
سمیه جان هم خیلی دوست داشتنی و زیبا و خوش خنده هستن
کلا این فایل سراسرش زیبایی و فراوانی و انرژی مثبت بود خیییییلی حال کردم از دیدن این فایل باز هم سپاسگزارم مریم جان که این تصاویر زیبا رو با ما به اشتراک میزارید همچنین شما استاد عزیزم که با پرسیدن سؤال های خوب باعث شدید این کارگاه هیولا وماشین های قشنگ و ببینیم و این باور در ما تقویت بشه که میشه تو هر کاری که عشق و علاقه داشته باشی براحتی پول ساخت حتی اگه در ظاهر قضیه بعید باشه بشه از این کار پول ساخت ولی همیشه جهان پر از آدمای با سلیقه های متفاوت هست این وسط چیزی که مهمه باورها و عشق و علاقه ی ما به کارمون هست
به نام خدای مهربان همیشگی همه کاره ام که همیشه مراقب و محافظ من هست
سلام به دوستان خوبم
دوستی ….
امروز صبح با ذوق و شوق فایل رو دیدم و شب دارم براش کامنت میذارم . حسم الان اومد . دوستی آره خدای من دوستی …
مهمترین چیزی که نظرم رو جلب کرد و فکرم رو برد سمت خودش علاوه بر اون مزرعه بی نهایت زیبا اون ماشینها و کارگاه معرکه اون آقای شریف که چقدر دلم خواست ( همیشه عاشق آبادکردن ویرانی ها بودم همیشه . حالا فکر کن شغل خودم همینه . منتهی روح و رفتار آسیب دیده رو ترمیم میکنم و از اون مهمتر میتونم پیشگیری کنم . خدایا شکرت همیشه کارم رو دوست داشتم و دارم)
دوستی ….. ذهنم درگیر شد و از خودم پرسیدم : چند نفر دوست خوب داری؟
و جواب این بود که دوستان بسیار بسیار سالم و خوب و ماه و موفقی دارم ولی به سختی باهاشون هم مدار و هم فرکانس هستم . دارم از دنیای واقعی حرف میزنم و گرنه اینجا چندین دوست ماه و فرشته دارم که از خواهر و برادر خودم بیشتر دوسشون دارم و باهاشون احساس نزدیکی میکنم .
اما وقتی استاد جانم و مریم جانم رو با دوستای هم فرکانس دیدم روی ماه علی آقا رو دیدم که هر روز صبح با تمرینات ورزشی اش بهم کمک میکنه ، دلم خواست . به خدا گفتم خدا جونم لطفا در واقعیت دنیای واقعی ام به من دوست هم مدار بده .
حقیقت اینه که گاهی تنهایی زورش زیادتر از ایمان من هست و من فقط قایم میشم تو بغل خودت خدایا و تو خودت میدونی که من چقدر چقدر چقدر زیاد بهت وابسته ام و روت حساب میکنم . در واقع تو بهترین و قویترین و همیشگی ترین دوستم بودی و هستی و خواهی بود .
از خودت میخوام چند تا از دستهای خوبت رو در دنیای واقعی سرراهم بذاری . از خودت میخوام . تو قبول کنی حله . به تو میگم کارم درسته . با تو حرف میزنم با تو زندگی میکنم حالم عالیه .
در واقع تو اون عشقی هستی که قلب مهربون من همیشه میخواسته . مرسی که هستی خدای قشنگم .
هر چی تو بگی همون درسته .
میخوام فقط تو مسیر خودت باشم. صراط مستقیم (قلب قرمز و سفید اینجا نیازه)
هر آدمی هر موقعیتی هر شرایطی برام پیش میاری فقط میخوام منو به تو وصل کنه . من فقط لایق بودن با خودت هستم . همون دختر کوچولوی بغلی … میدونی که….
سفر به دور آمریکای منم میشه عشق بازی با تو فقط . چه تو ساحل فلوریدا و میامی و تو اون کروز ها که آرزومه باهاشون سفر کنم باشم چه همینجا تو کشور خوبم ایران و با مروارید جونم (اسم ماشینم) سفر برم،میخوام فقط تو باشی….
خدایا کمکم کن شروع کنم خلق خواسته مالی امسالم رو . میدونم که میشه . قبلی ها شدن اینم میشه .
خدایا دوستت دارم .
همیشه عاشقتم .
بنام خداوند یکتا
سلام
«و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم جز این که به او وحى مىکردیم که: خدایى جز من نیست، پس مرا بپرستید.
انبیاء-25»
استاد عزیزم
خانم شایسته عزیزم
بچه های سایت عباسمنش پاک و خوش قلب و الهی
خیلی دوستتون دارم
به قول استاد عاشقتونم
استاد اینو میدونین؟من هرررر وقت این فایلهای زیبارو میبینم در حین دیدنشون حالم به شدت خوبه
پر از شوق و ذوق لحظه های بعدم
از دیدن شما و مریم جان عشق میکنم
از دیدن مناظر فقط لذت میبرم
و انرژی مثبت میدم
استاد قبلا اینجوری نبودم
پر بودم از حسادت و نفرت و کینه که چرا فلانی فلان کشوره عشق و حال میکنه
من تو این مملکتم
چرا فلانی همچین پارتنری داره
چرا لاو میترکونن ولی مارو ببین
خلاصه دیدم کلا اعتراض بود و ناشکری و حرفهای منفی.
خداییش ی کف مرتب به افتخار خودم
به افتخار این همه تغییر مثبت
من خیلی افکارم مثبت شدن
ترس هام ریختن
امیدوارم و متوکلتر
احساس قدرت دارم قدرتی که منم توانایی خلق زندگیمو دارم پس منم میتونم همون چیزهای خوبی که میبینمو حتی بهترشو تجربه کنم
برای همین حسادتی ندارم
نفرتم ندارم
وقتی باور دارم خداوند در همه جا و در همه افراد وجود داره،هر کسی هرجایی که هست جای درستشه
منم بزودی سرجای درستم قرار میگیرم
اون چرخ دنده ای که جاش خالیه منم و بزودی میام پرش میکنم تا جهان رو گسترش تر بدم
خدای مهربانم کمکم کن تا به همه اهدافم برسم
استاد ی چیزی جدیدا خیلی در خودم حس میکنم که خیلی مشهوده
عجله ندارم
استرس اینکه وااای دیر شد و فلان بیسار ندارم
نه اینکه روی خودم کار نکنم،نه
چرا دارم هرروز فایل گوش میدم در جهت کارم قدم برمیدارم ولی نمیترسم استاد از پایان کارم
نمیترسم از اتفاقات توی راهم
ی حس ارامش دارم همراه با یقین
که میشه میشه میشه
استاد امروز 10 باری جمله just do it رو تو جاهای مختلف دیدم
انگار خدا میگه بهم افرین فقط انجام بده افرین بقیه اش با منه تو فقط انجامش بده تو فقط انجامش بده بسپارش به من
استاد این از لطف پروردگار من
این همه ارامش
این همه احساس خوب
استاد تقریبا یک ماهه پیش
بخاطر سندروم pms یک شب تا صبح نخوابیدم
تا صبح افکار شیطانی بهم هجوم اورده بودن
و هیچ جوره اروم نمیشدم
همش میگفت دیدی به هیییچ جا نرسیدی
نگا کن شغل درست حسابی نداری
نگا کن ازدواج نکردی
بچه نداری
هم سن و سالاتو ببین
نگا کن ماشین نداری
اصلا تو خیلی ضعیفی
استاد من هرکاری کردم اروم نشدم
تا لحظه ای که خدارو صدا زدم و گفتم خدایا کمکم کن
یاد حرف شما افتادم که تا درخواستی نباشد چه اجابتی!
من درخواست کمک کردم و خدا ارامشی از جنس خودش بر قلبم گذاشت
ساعت 7صبح خوابم برد
میدونین استاد اونروز فهمیدم مهمتررررین دستاورد من تو این چندسال اشنایی با خدا و شما ارامش بوده
ارامش
اینکه سرتو شبا راحت بزاری روی بالش بخوابی این نعمته
ایا قبلا اینجور بودم؟نه
ایا همه اینقد ارامش دارن؟نه
این ارامش از جانب خداونده
اینو نمیشه با پول خرید
با هیییچ چیزی نمیشه ارامش رو بدست اورد
واقعا الا بذکر الله تطمئن القلوب
تنها با یاد خدا دلها ارام میگیرد..
استاد ازت خیلی ممنونم
دوست دارم روزی برسه که بغلت کنم و ببینی من چقدر زوود گریه ام میگیره
خداوند منو دوست داشت و داره که شمارو بهم معرفی کرد
استاد دارم روی این جمله کار میکنم که جهان سرشار از ادم های فوق العاده مهربون و خوش قلبیه که دستانی از خداوندن و دوست دارن به من کمک کنن و هیچ چیزی در قبالش نمیخوان
اونها دستان خداوندن و از طرف خدا مامور شدن تا منو تا رسیدن به هدفم یاری کنن
من ازونها سپاسگزارم ولی سپاسگزاری اصلی برای خداست
اونها بی چشم داشت به من کمک میکنن و توقع جبران ندارن چون از جانب خداوند در مسیر من اومدن
استاد مثل همین اقای شریف و مهربون باغدار که بلوبری داشت که بدون توقع یا جبران یا هر منظوری شمارو برد به گاراژ ماشینها و همه چیزو با جون و دل توضیح داد
استاد ی چیز دیگه
وااااقعا ادمها برای چه چیزهایی پول میدن
اینکه ما حاضر نیستیم برای همچین چیزی پول بدیم به این معنا نیست که ادمهای دیگه هم حاضر نیستن
جهان سرشار از تنوع و تفاوت در سلیقه هاست
شاید ما برای چیزی هزینه کنیم که بقیه نکنن و بالعکس
ولی این نشون میده که در چیزهایی که فک میکنی پول نیست هسسسست
پولهای بزرگم هست
کافیه فقط انجام بدی اون مسیری که خدا در دلت نجوا کرده رو
استاد الان داداشم ی کلیپی بهم نشون داد
ی مغازع بود توی تهران
که انواع و اقسام بطری آب رو داشت
مثلا آب گرم فیجی
ی همچین چیزی برای ژاپن بود
یا اب فلان چشمه تو فلان کشور
بعد استاد باورتون میشه؟؟؟ ی بطری یکیشون 32 میلیون بود
یکی دیگه اب سنگین بود
یکی دیگع اب سبک
یکیشون میگفت ی قلپ بخوری سنگین ترین غذا که خودشم با خنده گفت مثل دیزی رو توی نیم ساعت هضم میکنه
استاد از آب داره همچین پولی درمیاره
و مشتریاشو داره
حالا ما نباید خودمونو نگاه کنیم که نمیخریم
چرا باباااا اینقد هست ادم کع ازینا میخرن
من دارم میگم که هست ولی نوبت خودم که میشه که مثلا ی محصولی بفروشم میگم نبابا مردم مگه خرن که بخرن
هیچکس نمیخره
ولی طرف داره میفروشه
بابا آب رو داره میفروشه به این قیمت
خیلی جالبه و ی عده هم میخرن
از خداوند تقاضای کمک میکنم که به این ذهن منطقی ما بگه بیا اینم منطق
ازین واضحتر
دیگه هی نگو نمیخرن نمیخرن.
ی عده هستن که تعدادشونم کم نیست حاضرن هزینه کنن برای هررررر چیزی
مثلا استاد ی زمانی کی فکر میکرد حاضرن ی عده از دخترا و خانمها و حتی اقایون بیان اینقدرررر ژل و بوتاکس بزنن اونم برای 6 ماه
بعد اینا مشتری ثابت میشن که دوبارع و دوباره میرن میزنن
یا مثلا شید لب
استااااد پسراهم شید لب میکنن
شاخای من درومده
واقعا هیچکس فکرشو نمیکرد
ی عده برای همچین چیزایی اونم وقتی خودشون زیبا و جوان و شادابن پول میدن تا این بلاهارو سر خودشون بیارن
صنعت مد توی ایران داره به کجا میره
استاد صورتها دیگه 6ضلعی نیست
8ضلعی هم نیست
نمیدونم اصلا این چه زاویه سازیه
انگار از فضا اومدن
گونه ها
لبها
چانه
گردی صورت
لیفت
اصلا ی چیزای عجیب غریبی میبینم که
میخوام بگم مردم که خیییلی هم زیادن دارن پولهای خیییلی هنگفتی هر 6ماه یکبار به پزشک مربوطه پرداخت میکنن اونم بخاطر همچین چیزی،ای خداااا
خداروشکر من با خداوند و شما اشنا شدم و بعدش اعتماد به نفسم بیشتر شد تا دنبال این کارها نرم
وگرنه منم الان ی فضایی بودم.
استاد آسمون و اون جاده جنگلی سرپوشیده شبیه توی کارتونا بود
من نگاش میکردم غرق شدم توش
تجسم کردم خودمو تو ماشین که دستمم از پنجره اورد بیرون تا باد بخوره بهش
و بعدش صورتمو میارم بیرون پنجره و چشمامو میبندم و نفس عمیق میکشم و لذت میبرم
استاد ممنونم که فیلم گرفتین و با ما به اشتراک گذاشتین
راستی من تاحالا بلوبری نخوردم
نمیدونم دقیقا چه مزه ایه
ولی ازونجایی که دوستتون گفت با پنیر و نون باید خورد حسش کردم که باید چجوری باشه
پراز احساس خوبم که منم خالق زندگیمم و منم باید این زندگیو برای خودم بسازم
این زیبایی هارو ببینم
این چیزهای خوشمزع رو بخورم
با ادمهای خوب ارتباط داشته باشم
تو بهترین جای دنیا زندگی کنم در سایه لطف پروردگار
من لیاقتشونو دارم
باور دارم که من لیاقتشونو دارم.
بنام خدا
وقتی بنر فایل جدید رو دیدم با ذوق اومدم تماشا کردم
من هنیشه فکر میکردم بلوبری بوته داره و درموردش سرچ نکرده بودم
و جالب بود برام درختهای کوتاه که چیدن و دسترسی رو اسون کرده
یاد پارسال شهریور افتادم با خانواده مادریم رفتیم ب ی منطقه ای ب نام فلورد ( فکر کنم سمت پل سفید استان مازندران)
جایی ک بودیم بینظیر بود
ویلایی روی کوه در میان ابرها
ی روز عصر رفتیم دور و بر ی چرخی بزنیم و درختانی بود که میوه بنفش رنگ و سایز و اندازه بلوبری داشت
فقط اندازه درخت بزرگتر از درخت بلوبری بود
و البته اون میوه هسته های ریز داشت
ی چیزی مثل زالزالک با رنگ بلوبری
( تو شمال بهش میگن ولیک)
در بخش بعدی ک استاد کارگاه رو تشون دادن ک اون اقا سخاوتمندانه وقت گذاشت و براشون توضیح داد
من رو یاد استاد
خوشنویسیم انداخت
که چقدررر با حوصله و سخاوت برای من وقت میذارن
رفع اشکال و تدریس میکنن
کارهاش رو ب من نشون میده
ایده ب من میدن
تشویق و تحسینم میکنن
با سخاوت زمان ازمون انجمن
مرکب درجه یک و زیر دستی چرم شون رو دراختیار من قرار داد
و هرچقدر از محبتشون بگم کم گفتم و دست خدا هستن برای رسوندن رزق پروردگار ب من
اون نکته که استاد در مورد مشاغل و مواردی گفتن که ی عده برای چیزایی حاضرن پول بدن که ممکنه ما حاضر ب پرداختش نباشیم
ب شخصه چون خودم کار تدریس میکنم و ب توانایی ک خدا در وجودم قرار داده شناخت دارم
که. راحت ی چیزی رو یاد میگیرم
مثلا فقط با نگاه کردن ی عکس یا ی کلیپ کوتاه
و در اکثر مواقع بدون نیاز ب کلاس
یا مثلا ریاضی رو با اینکه کلا تغییر کرده. با دیدن ی کلیپ راحت یادمیگیرم و برای پسرم توضیح میدم
تو نظرم اینه که اینکاری نداره که
چرا مثلا باید ی جلسه ریاضی 500 تومن باشه
اینکه خیلی سادس و حاضر نیستم بابتش بها پرداخت کنم
ولی یکی مثل همسرم ک حوصله ندارن و بلد هم نیستن این متد جدید رو
حاضره مبلغ رو بابت این اموزش پرداخت کنه
خداوند کلی توانایی در وجودم قرار داده که تا حالا از همشون پول ساختم ولی بخاطر باورهای نادرست و کمبود
نتونستم در حد اعلا ازشون پول بسازم و کد مخربم هم اینه که
این که کاری نداره
این کرامر زبان ،اب خوردن
این نقاشی که خیلی سادست
دوخت این پیراهن یا این سنگ دوزی که کاری نداره
و ….
و این کد خراب باعث شده که بابت مهارت و توانایی هام و خدماتم در دریافت پول معذب باشم
یا خودم رو لایق ندونم
خدایا شکرت برای درک و شناخت بهتر خودم
خدایا شکرت برای دسترسی ب سایت
و همزمانی حیاتم با استاد عباسمنش
سلام به همگی
استاد درسته که این فایل بیشتر تم روانشناسی ثروت داشت ولی از همون کاور فایل و دیدن سمی جان و آقا رامتین کنار شما، برای من نمود بحث روابط بود، فایل قبلی هم که باز شما داشتید در خصوص تحسین کردن آدمها و تاثیر اون صحبت میکردید
امروز هم خداوند من رو هدایت کرد که جلسه پنجم دوره عشق و مودت رو گوش کنم، جایی که شما داشتید در خصوص بحث مدارها توی روابط صحبت میکردید و میگفتید اگه یه آدم نامناسب توی زندگیته، بابا جان برای اینه که یا تو خودتم هنوز نامناسبی یا اینکه به اون رفتار نامناسب خیلی داری توجه میکنی، و باز هم در مورد تحسین کردن آدمها صحبت کردید
یعنی همه اینا داشت بهم میگفت که دیگه خدا چطوری باهات حرف بزنه، اگه یه سری رفتارها داره ناراحتت میکنه توی همه این فایلها داره راه حلش بهت داده میشه، حالا تو عمل کنی یا نکنی اون یه بحث دیگه اس
القصه که من از اول خرداد با هزاران امید از کارم اومدم بیرون تا بشینم تمرکزی روی خودم کار کنم و هزار و یک امید داشتم ولی از اون طرف هم خواهرم که یازده ساله به شهر دیگه ای مهاجرت کرده بودن، شرایط کاریشون اوکی شد و برگشتن و از اون جایی که خونه اشون دست مستاجر بود و بعدشم الان داره یه مقدار بازسازیش میکنن تا این لحظه هنوز مهمون خونه ما هستن، با دوتا دختر شیطون و جیغ و جیغو و یه شوهر خواهر…… که فقط یه سره گوشی دستشه و اکسپلورر اینستا رو آباد کرده، تازه با خواهرمم از نظر اخلاقی خیلی متفاوتیم و اونم حسابی روی نِروم بود
من جلو جلو برای حفظ شرایط امنیتی تصمیم گرفتم دیگه از خانواده مستقل بشم، البته چون مامان بابام هر وقت حرف مستقل شدنم میشد خیلی بهم میریختن با خودم نشونه گذاشتم که به مستاجرم میگم که بلند شه اگه بلند شد که میرم خونه خودم، وگرنه که این یه نشونه بین خودم و خدا که فعلا باید با خانواده بمونم، حتی قبل از جدا شدن از کارم پول مستاجر رو هم آماده کرده بودم که به مشکلی نخورم ،همین تیرماه هم موعد قراردادمون بود ولی خب من به مستاجرم گفتم میخوام خودم بیام بشینم ولی اون انــــــــــقدر اصرار کرد که تو رو خدا و قول میدم امسال سال آخرم باشه و این حرفها، که من گفتم پس الان وقت مستقل شدن نیست ولی با شرایطی که بهم تحمیل شد روزی هزار بار به خودم میگفتم چه اشتباهی کردم
از اونجایی که ما یه خانواده کم جمعیت و کم رفت و آمد هم هستیم، من به این حجم از بی نظمی و صدا اصلا عادت نداشتم و چند روزی که حسابی رفتم توی در و دیوار و حس قربانی شدن و تازه دو سه روزه که خدا باز کمکم کرد که بتونم افسارِ این احساسم که به سوی بد شدن یورتمه میرفت رو بگیرم
من سرکارم با نیروهام و مدیرانم روابط خیلی عالی ای داشتم حتی توی این چند وقت که اومدم بیرون، مدیرم هی پیغام میدن که دکتر(مدیرعامل شرکتمون) هی سراغت رو میگیره و تازگی هم گفته بوده که دیگه وقتشه به این دختر زنگ بزنم بگم برگرده، بسه دیگه خوب استراحت کردی، در صورتی که توی شرکت هر کسی اسم رفتن رو می آورد، دکتر دیگه توی روشم نگاه نمی کرد
خب همه اینها به خاطر این بود که من خیلی روی نکات مثبت همکارانم تمرکز میکردم و قلبا دوستشون داشتم ولی در مورد نزدیکانم، انگار این باور رو داشتم که چه خوب، چه بد، من باید همه جوره بپذیرمشون و چاره ای ندارم ولی امروز با گوش کردن به جلسه پنجم دوره عشق و مودت، دقیقا یکی از سوال های مطرح شده این بود که چطوری با خانواده که تا آخر عمر باهاشون هستیم کنار بیایم؟
خلاصه که شروع کردم به نوشتن ویژگی های مثبت خواهرم و شوهر خواهرم، و خودمم باورم نمیشد بتونم اینقدر ویژگی های مثبت ازشون پیدا کنم، تازه چند وقت قبل هم خدا بهم گفت بابا این یه فرصته که من برات ایجاد کردم،من این شوهر خواهرت رو گذاشتم جلوی چشمت، تا تو راحت تر بتونی از قانون تضاد استفاده کنی و به خواسته ات که یه همسر و رابط خوبه برسی، یعنی ببین چه ویژگی هایی از این آدم رو دوست نداری برعکس اون چیزها رو بخواه ولی خب امان از نجواهای ذهن، که قفلم کرده بودن
خدایا ممنونم ازت برای همه هدایتهات
سلام سلام سلام به استاد عزیز، مریم جان و دوستان عزیزم
من هنوز موفق نشدم این فایل هدیه ی زیبا رو ببینم فقط صبح قبل از اینکه بخوام از منزلم خارج بشم وارد سایت شدم که فایل قسمت دوم “چه عادتی زندگی شما رو برای همیشه تغییر میده” دانلود کنم و در حین مسیر گوش بدم. دو بار هر دو فایل رو گوش دادم و بعد با دیدن تصویر این فایل جدید که واقعا ذوق زده شدم که چقدر استاد و مریم جان اکتیو هستن و این روزا پشت سر هم سایت رو و در واقع ما رو شارژ میکنن و نشون میدن که دنیا به سرعت در حال پیشرفت هست تا ما هم به خودمون بیایم و در مسیر پیشرفتمون گام برداریم و فقط زیبایی ها رو ببینیم، دیدم مریم جان توی این عکس زیبا یه تی شرت پوشیدن از اونجایی که تهران هم فوق العاده گرم شده منم یه تی شرت تقریبا شبیه همین پوشیدم و نگم که چقدر خنک بود و چقدر راحت تر بودم باهاش نسبت به وقتی که پوشش معمول یه خانم ایرانی رو داشتم و اصلا نگران این نبودم که با توجه به اینکه مغایر قوانین جمهوری اسلامی هست برام اتفاقی بیفته اتفاقا خیلی هم کیف کردم.
فقط از این عکس مشخصه که چه فایل زیباییه و چقدر زیبایی ها رو به تصویر کشیدید و مثل همیشه از قانون صحبت کردید و احتمالا شامل آگاهی های جدید هست و یا از زاویه ای نو به مسائل نگاه کردید و بیننده ها هم کلی کیف کردن و لذت بردن.
امروز بصورت خیلی اتفاقی همسرم پیشنهاد داد که بریم و اطراف تهران جوجه کباب کنیم و با وجودی که خیلی خسته بودم پذیرفتم چند بار پرسید کجا بریم و جواب دادم هر جا خودت دوست داری چون میدونستم که با این حس و حال خوبم هر جا برم بهترین اتفاقات برام میفته.
به بهترین مکان در یکی از روستاهای فشم کنار یک چشمه فوق العاده زیبا هدایت شدیم و من از دمای اون منطقه تعجب کردم که خنک رو به سرد بود. امروز بجای بلوبری ما یه صندوق گیلاس رو از پیک نیک برای خودمون هدیه آوردیم و چقدر این تشابه برای من جالب بود.
استاد میفرمایند که شما وقتی تو مسیر درست باشید طبق قانون هزینه هاتون کمتر میشن و این موضوع رو من امروز به وضوح تجربه کردم چقدر هزینه های ما نسبت به زمانی که تجربه مشابه داشتیم کمتر شد.
در مسیر برگشت بین من و همسرم مکالمات سراسر عشق و دوستی رد و بدل شد طوری که اشک ذوق رو در چشمانش دیدم.
استاد من تک تک فایل های رایگان شما رو دارم بارها گوش میدم. از تک تک لحظاتم سعی میکنم به بهترین نحو استفاده کنم. چند روز پیش فایل 32 گفتگو با دوستان رو گوش می دادم که راجه به اهرم رنج و لذت بود و روی اهداف خودم هم پیاده کردم این تمرین رو؛ و چقدر حالم خوب شد از یک سمت نوشتن که معجزه میکنه و از یک سمن اجرای تمرینی که شما توصیه کردید.
من وقتی خیلی دچار بی خوابی میشم سردردهای بدی میگیرم امروز بخاطر اینکه کانون توجهم رو آگاهانه به سوی زیبایی ها هدایت کردم اصلا این اتفاق نیفتاد و در پایان روز من یک خسته خوشحال بودم.
من امروز فایل های قدم دوم از دوره دوازده قدم رو به مناسبت تولدم به خودم هدیه دادم و به نظر خودم بهترین هدیه بود.
در مسیر برگشت دختر سه ساله من چنان آروم نشسته بود توی ماشین و صبورانه مسیر رو طی می کرد که من و همسرم خیلی خوشحال شدیم و بی نهایت من سپاسگزار خداوندم بخاطر حضور عزیزانم با این حد از کیفیت در زندگیم و حضور شما و مریم جان.
صمیمانه قدردان آگاهی های نابتون هستم.
در پناه الله یکتا باشید.
سلام و درود فراوان خدمت شما استاد عزیزم و مریم خانم شایسته…
باور نمیکنید چقدرررررررر من ذوق کردم و هیجان زده شدم از این ویدیو و مزرعه بلو بری و کارگاه بازسازی ماشین.واقعا فیلم قشنگی بود چقدر توش نکات + و حس خوب بولد بود و متجلی بود.خیلی کیف کردم واقعا یکی از زیباترین و پندآموز ترین قسمت های سفر ب دور آمریکا بود ک دیدم.دست همسر آقا رامتین درد نکنه ک این جای عالی رو پیدا کردن.چقدر ایشون با خودشون در صلحن چقدر دختر مهربون و صاف و صادقی ان چقدر دوست خوبی ان،اصلا من چهره ایشون رو میدم و میدیدم ک با چ ذوقی تعریف میکردن از مزرعه بلوبری کیف می کردم احسنت بهشون.
چقدر چمن های مزرعه سبز و یکدست کوتاه و زیبا بودن دست آقای مزرعه دار درد نکنه چقدر بلوبری ها خوب بودن و درشت و سفت و آماده خوردن و خوشمزه.
این کارگاه ترمیم ماشین های قدیمی مزرعه دار چقدر عالی بود اصلا ی جرقه تو ذهنم زد ک ببین امیرحسین.ماشین های قراضه رو آقای مزرعه دار ب ماشین های نوی نو تبدیل میکنه حالا ببین ما انسانها و مردم ایران هر چقدر هم باور های کهنه و خراب داشته باشیم میتونیم و خواهیم تونست باورهامونو ترمیم کنیم و دقیقا مثل اون ماشین های نوی نو با موتور جدید 2024 بشیم و گویی ک هیچگاه ما اصلا خراب و قراضه نبودیم.
الهی شکرت چقدر این ویدیو حالمو خوب کرد چقدر غبطه خوردم ب حال استاد و مریم جان ک خدایا من هم میخوام ب جای استاد برسم و زندگی رو زندگی کنم و زندگیمو تجربه کنم…
امروز من رفته بودم دریا لب ساحل یاد جت اسکی سوار شدن استاد و لب ساحل میرفتن ب مریم خانم میفتادم میگفتم خدایا من هم میخوام ب اونجا برسم و آسمون رو میدیدم و کوه ها رو و آب بی انتهای آبی رنگ دریا رو میدیدم ب خودم یادآوری میکردم ک ببین امیرحسین خدایا با اون عظمت چی خلق کرده پس مطمئن باش ک اگه باوراتو عوض کنی همون خدایی ک داره کیهان رو رهبری میکنه ب قول استاد در دوره عشق و مودت در روابط همون خدا زندگی تو رو ترمیم میکنه……..
ضمنا ی غبطه دیگه هم خوردم ب انگلیسی حرف زدن و متوجه شدن استاد ک واقعا دلم میخواد ک ی روزی برسه منم مثل استاد مثل بلبل انگلیسی حرف بزنم و بفهمم و با افرد و آدمای خارجی حرف بزنم
درود ب استاد عزیزم برای من هم دعا کنید ک ب آرزو هام برسم الهی شکرت مرسی ک کامنتمو خوندید….
من خداشاهده اصلا روی فایلهای دانلودی کامنت نمیزارم ولی نمیدونم چیشد خدا بهم گفت این کامنتو بنویس نمیدونم حکمتش چیه….ضمنا ی چیزی هم درونم گفته برو قران رو بخون و دارم قرآن رو میخونم و دارم میبینم چقدر خدا داره محکم حرف میزنه واقعا خدا داره محکم حرف میزنه اصلا جا خوردم وقتی داشتم معنی آیات رو میخوندم قشنگ پی ب محکم و متقن و استوار حرف زدن خدا در قران پی بردم…خدای مهربون من واقعا میخوام ب آرزوهام برسم و از استاد عزیزم و مریم جان هم میخوام و از همه دوستان ک اگه مطابق با این کامنتم راهکاری و نشانه ای دارن ب من بگن واقعا خیلی راه ها رو رفتم ولی نمیدونم چرا گیر پاچ کردم و دیگه بعنوان آخرین تیر رفتم سراغ قرآن ببینم خدا چی گفته؟!….
ب من کمک کنید راهمو پیدا کنم واقعا الان اشک تو چشمام جمع شده….خدایا لطفا مدار منو عوض کن..
مرسی از شما
سلام به استاد عزیزم سلام مریم جون زیبا سلام ب دوستانم
اخ که چقدر خوشحالم استاد الان که دوباره شروع کردم روی خودم کار کنم شماهم فایل میذارین خیلی خوشحالم خدایاشکرت واقعااااا
مریم جون موهای فر خیلیییی بهتون میاد چقدر زیبا تر شدین استاد عزیزم شماهم هرروز خوش هیکل تر میشین و چه دوستای با محبتی داشتین و چقدر ب فکر شماهم بودن که براتون ویدیو فرستادن و گفتن که شماهم به اون مزرعه ببرن واقعا لذت بردم
و چقدر زیبا شما در مدار این مزرعه ی زیبا بودین و جوری که به صورت اتفاقی به این مزرعه بخورد کرده بودن و چقدر این صاحب مزرعه فردی با حوصله و پرفکتی بودن و چقدر خوب شما باهاش مچ شدین لذت میبرم از این روابط عالیتون با دیگران
واوووو استاد باورم نمیشه که یکی بیزینسش درست کردن ماشین های داغون باشه ماشین هایی که حتی ادم حاضر نی مفتی هم بگیرشون ولی این ادم چه بیزنسی راه انداخته بود واقعا دمش گرم واقعا جای تحسین داره و خدایاشکرت که جهانت پر از ثروت و نعمته این ادم از چه کاری داره ثروت میسازه واقعا شگفت انگیزه
کلی لذت بردم از این فایل زیبا که پر از زیبایی بود و هرچقدر تحسین کنم کمه ازتون سپاسگزارم برای این ویدیو های زیبا ازتون میخام فایل زندگی در بهشت هم بذارین خیلی وقته منتظریمممم استاد
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و همه دوستان ارزشمند در این سایت ارزشمند و الهی
استادجانم شاید بارها و بارها شده که در مسیر احساس کردم واای دیگه خیلی سخت شد کنترل ذهن ولی وقتی وارد سایت شدم همه چی تغییر کرده و یهو ایمانی در من شارژ شده که انگار باهاش میتونم کوه رو جابه جا کنم وقتی به چندماه گذشته داشتم فکر میکردم از تعهدی که ابتدای سال به خودم برای رسیدن یک هدف مهمم دادم دیدم خدارووووشکر امسال چقدر فعال تر از پارسال دارم پیش میرم و خیلی درک کردم این رو که میگید:
« خدایا امسال بهترین سال باشه و هرسال بهتر از امسال»
خیلی ذوق دارم برای تیک زدن این هدفم و بعد گفتن نتایج فوق العاده اش و برکاتش،که از الان هم پیداست به امید الله مهربانم
اما برای یاآوری خودم بگم از ابتدای سال چقدر سفر بلند و کوتاه رفتم و چقدر تجربه های زیبایی داشتم اول سال تو ایام عید هدایت شدیم به گیلان خونه پدربزرگم در صورتی که ما تو چتدسال گذشته عید جایی نمیرفتیم واای خدای من از این سفر برای اولین بار رفتم جنگل اونم جنگل های ماسال که شیب داره اماانقدر استقامت بدنیم عالی بود که فقط گفتم خداییااا من همون آدمی هستم که یه پنج دقیقه راه میرفتم غر میزدم خسته شدم؟؟پس چرا نمیرسیم؟آخه این جنگل با این همه پشه و جوونور چی داره برای دیدن؟؟؟
نگم از تجربه چایی آتیشی و سکوت کوه که اصلا ملکوتی بود و حسابی شارژم کرد وقتی از بلندای جنگل به زمین های کشاورزی نگاه میکردم به ابرها یه حس نابی داشتم و تموم اون تصاویر هنوزم تو ذهنم هست انقدر که بکر بودن حتی بعد عید همکارام بهم گفتن چقدر خوشگل شدی چقدر پوستت خوب شده معلومه حسابی خوش گذروندی
خدای من جالبش اینجاست امسال اولین سالی بود که درختانشون بار پرتغال داده بودم اونم چه پرتغالییییی بکر و طبیعی، و نا محدود یعنی انقدر درختها بار داده بود که پرتغال میدادن به گاوها:))))) در درست زمان ممکن اونجا بودیم و چقدر تغییرات داشت مثلا هرکس تو روستای کوچیک یه کلبه یا خونه ساخته بود و شبی از 800هزارتومن اجاره ها شروع میشد حتی یه ویلا لاکچری بود شبی 7میلیون اجارش بود یعنی یه روستا تو شمال و درآمدزایی که هر روزم داشت بیشتر میشد اونم با بوم گردی
تو خردادماه با همکارانمون به یک باغ ویلا دعوت شدیم و چقدر من الگوهای ثروت مند دیدم مثلا همون باغی که هزارمتر بود و اطراف تهران قیمتش 28میلیارد بود یعنی فردی تو همین اوضاع و شهر و کشور من فقط قیمت یه دونه از ویلاش اینه حالا نمیدونم احتمالا جاهای دیگه هم داره ویلا و حتی گفت بهمون که یک باغ میوه هم دارن و دفعه بعد دعوتید اونجا بدون یک ریال دریافت هزینه اونم با پذیرایی کامل و اونم چه پذیرایی لاکچریه
تو همون خرداد ماه با چندتا از دوستام رفتیم محله دارآباد که پارک جنگلی داشت و من تا بحال نمیدونستم تهران همچین جایی داره چون این دوستم که یک ساله باهاش آشنا شدم کوه نورده و همه جا ها کامل میشناسه و اون روز هم واقعا مثل یک سفر برام بود و کلی از طبیعت لذت بردم و مثل بچه ها پاهام رو گذاشتم تو آب خنک کاری که قبلا عمرا تو جمع دوستامم میکردم چون به اصطلاح بی کلاسی میدونستم
و دیروز ما به یه مهمونی خارج شهر دعوت شدیم یک روزه که یکی از نزدیکانمون هست اوایل ورود به سایت که من تازه با این مسائل آشنا شدم اولین کاری که کردم کنار گذاشتن حجاب اجباریم بود که فقط برای تایید گرفتن از اطرافیان و شوآف بود و خودم انتخاب نکرده بودم (در واقع مقدمه ورود من به سایت از طریق فایل های حجاب در قران بود و چند ماه بعدش که خیلی جدی آموزش ها رو دنبال کردم و پای ثابت شدم ) بعد از کنار گذاشتن حجاب اونطور که میخواستم لباس پوشیدم خب خیلی نگاه ها بهم عوض شد و حتی یه حرف هایی هم میشنیدم از گوشه و کنار:)))) از قضاوت شدن ها
اون زمان خیلی برام سنگین بود و همش احساس گناه داشتم انگار اون تایید طبیه هنوز تو وجودم نمرده بود و دوست داشت تایید بشم ولی کلی با خودم کلنجار رفتم که اینم بخشی از تغییر منه باید فارغ از، سبکی که اطرافیانم دوست دارم زندگی کنم باید بت شکنی کنم و این قضیه گذشت و گذشت تا دیروز که ما مجدد به این مهمانی رفتیم بعد از سه سال و من دیگه اصلا برام مهم نبود اونها چه نگاهی دارن و جالب اینکه اونهام اصلا بمن کار نداشتن و هیچ قضاوتی نداشتن و چقدر اتفاقا بهم خوش گذشت قبلا ها وقتی میرفتم خیلی حس بدی بود دوست داشتم زود برگردم و اصلا راحت نبودم ولی این سری واقعا یاد گرفته بودم که از جایی که هستم لذت ببرم و چون به هیچ چیز و هیچ کس گیر نمیدادم و در لحظه کیف میکردم کسی هم به من گیر نمیداد و من گفتم واقعا خدایا شکرت مکان همون مکانه، آدما همون آدمان ولی من تغییرکردم بخدا اگر این ارزشمندی که از اطرافیان آدم دریافت میکنه اسمش تغییر نیست پس چیه و جالبه یکی از افراد جمع این خاطره رو از دوتا پدر بزرگش تعریف کرد که: دوتا پدربزرگشون یکی بسیار مذهبی و یکی بسیار خوش گذرون و قرتی ولی این دو نعر انقدر برای هم ارزش و احترام قایل بودن و حتی در نبود هم همیشه از خوبیهاشون پیش دیگران میگفتن و داشت میگفت چقدر خوبه آدم احترام گذاشتن به عقاید دیگران رو یاد بگیره و نخواد نظرش رو تحمیل کنه و منو میگی همین طور هاج و واج که اینا همون آدمان:!!!! و ته دلم فقط میگفتم شکررر خدای خوبم منو نگه دار در مسیر
و یکی از جذاب ترین اتفاقات اخیرمم هدایت شدن به سینمابعد از سه سال بود یکی از همکارانم از اردیبهشت ماه بهم اصرار میکرد بیاین بریم فیلم مست عشق ببینیم منم چون کلا فیلم تاریخی دوست نداشتم و دوست نداشتم ورودی بد بگیرم هی عقب مینداختم تا اینکه بالاخره خودش رفت و دید…. بعد ازش پرسیدم چطور بود پایانش خوش بود؟؟ من از فیلمهای غمناک خوشم نمیاد…. گفت ایییی بد نبود فقط ارزش نیم بها دیدن داره!!! واقعا نمیدونم چی شد که رفتم سینما و گفتم حالا بذار ببینم چون میدونستم داستان شمس و مولانا بود…. وااای خدای من حالا یکی بیاد تو سینما اشک های منو جمع کنه دستمالم نداشتم:)))) اصلا چه فیلم هندی شد برام:)))) چقدر درک کردم مولانا رو و فهمیدم توی این وادی معرفت من تازه قدم اولمم و دارم تاتی تاتی یاد میگیرم معرفت رو……
چقدر این فیلم فرکانسی بود خدا حتما پیشنهاد میکنم دیدنش رو
جالب بود برام فیلمی که برای من انقدر تاثیرگذار و تثیبت قانون خداوند بود و بارها تو دلم گفتم خدایا تو منو هدایت کردی به دیدن این فیلم، میشنیدم که بقیه میگن
این چی بود تبلیغش از خودش قشنگ تر بود!!!
این چرا انقدر بی خود بود!!!! و…
و دیدم واقعا منم به لطف خدا با کار کردن روی خودم میتونم درک کنم چه بر مولانا گذشته و شمس کی بوده و گرنه: گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش!!!
بعد از تموم شدن فیلم انگار سبک شده بودم تویه قستمی از فیلم در خاطرات مولانا در کودکی پدرش بهش میگه در نردبان زندگی وقتی داری به سمت بالا میری گاهی به یک پله شکسته برمیخوری که اجازه نمیده بیشتر بالا بری و همونجا خدا برات کمکش رو میفرسته کمک مولانا تو اون برهه از زندگیش شمس بود وکمک ما هم شما هستید که معرفت رو بهمون یاد میدید
استادجونم مطالبی که نوشتم به این قسمت مربوط نمیشد ولی یه حسی منو کشوند که یه ردپا از خودم بذارم از تیر403 و به خودم یادآوری کنم که زندگیم چقدر روون شده
پول تو حسابم چقدر برکت گرفته
هزینه های الکیم چقدررر کم شده
پس اندازم چند ده برابر شده
ظرف وجودم چقدر افزایش یافته
چقدر با خودم بیشتر در صلح قرار گرفتم و
انسان های اطرافم چقدر تغییر کردن
و از خدا بخوام منو ثابت قدم نگه داره در مسیر و مستم کنه از عشق خودش
خدایا شکرت برای وجود استاد نازنیم که پدر معنوی ما شدن ش سایه تون مستدام استادجونم شماجای همه کسانی که نه خودشون رو شناختن، نه خدا رو و نه زندگی رو برامون پر کردید و بهمون جان دوباره دادید کلامی برای تشکر ندارم فقط عاشقانه دوستتون دارم
در پناه خدا باشید
سلام خدمت همه دوستان و استاد و مریم جان امیدوارم زندگیتون پر از شادی باشه
خیلی خوشحالم و خیلی برام عجیبه من به تازگی کاری رو شروع کردم و پیشرفتی نداشتم بدنبال ترمزهام بودم تا بتونم نتیجه بگیرم وارد سایت شدم و با این فایل فوق العاده رو به رو شدم استاد گفتن که اصلا نگاه نکن که فکر خودت درباره اون کار چیه و هزینه میکنی براش یا نه این دوست ما از این کاری که شاید خیلی از ما براش هزینه نکنیم داره پول میسازه منم فکرم درباره کارم همین بود که با اینکه هزینه خیلی کمتری میگیرم نسبت به افراد دیگه ممکنه کسی اصلا برای این کار من پول خرج نکنه ولی الا این ترمز پیدا کردم و این حس بهم منتقل شد که به خودت نگاه نکن خیلی ها برای کار تو ارزش قائلن و هزینه های زیادی هم حتی برای بعضی کار ها حاضرن خرج کنن خیلی خوشحالم خیلی حس خوبی پیدا کردم و خیلی بهم کمک کرد که ترمزم رو پیدا کنم
همینجوری که استاد داخل خیلی از فایل ها میگن تغییر باور ها پیدا کردن الگوهای درست هست و من امروز یک الگو قشنگ و درست پیدا کردم خیلی سپاسگزارم
این فایل این باور من رو هم تقویت کرد که ما هستیم که داریم شرایط زندگی خودمون رو میسازیم و رقم میزنیم اصلا مهم نیست چی بخوای یا چقد از نظر بقیه بی ارزش باشه چقد رسیدن بهش سخت باشه تو با باورهایی که داری اونو رقم میزنه و خداوند همه درخواست های مارو میپذیره
درس دوم من و نکته دیگه ای که با خودم تکرارش کردم هدایت ما توسط خداوند هست و اگه به خدا توکل داشته باشیم و بخواییم که هدایت شویم خداوند از بی نهایت طریق و از ساده ترین راه ها مارو هدایت میکنه و چون سیستم جهان سادگی و راحتی هست لذت بردن و هدایت شدن به ساده ترین مسیر هاست بهترین مسیر و سادهترین و اون مسیری که در از لذت هست رو به ما نشون میده چون خدا میخواد که ما لذت ببریم چون سیستم جهان این هست
استاد خیلی قشنگ و با عشق به این مزرعه هدایت شدند
همچنین صاحب مزرعه که اینجوری به این سمت هدایت شدند که با لذت فروان و سادگی این مزرعه قشنگ دارند و بدون اینکه زحمتی داشته باشه داره ازش پول میسازه خیلی زیباست
حتما این دوست ما خیلی باور های درستی ایجاد کرده که هردوتا کاری که داره خیلی شگفت انگیزه و خیلی راحت داره پول می سازه از چیزهایی داره پول می سازه که شاید خیلی ها بهش باور ندارن و فکر نمیتونن ازش پول بسازن کار تعمیر ماشین ها که از چیزی که خیلی ها مسخره میدونن و حاضر نیستند براش پول خرج کنن داره پول می سازه و کاریه که عاشقشه و این نکته قشنگ دیگه این فایل بود که اگه عاشق چیزی باشی و براش انگیزه بسازی خیلی قدرتمندتر هستی و کار دومش که اصلا بدون اینکه زحمتی بکشه داره پول میسازه خیلی لذت بخش بود
نکته دیگه ای که موردتوجه من قرار گرفت هدایت شدن استاد و ارتباط ایشون با آدم های درسته یعنی وقتی روی باورها کار کنی وقتی احساس خوبی داشته باشی وقتی روی خودت کار کنی دور تو پر میشه از اینجور آدم های شگفت انگیز و همینطور که دیدیم از راه خیلی فوق العاده دوست استاد مزرعه رو پیدا کردن خیلی اتفاقی این دست خدا و هدایت خداوند بوده است
زیبایی های که داخل فایل دیدم چهره مهربانی بود که همه شما داشین چهره ای که به آدم حس امید و حال خوب منتقل میکرد
مزرعه که خیلی حس و حال خوبی داشت خیلی دوستت دارم در طبیعت زندگی کنم و مطمعنم به سمتش هدایت میشم چون فقط من هستم که خواسته هامو با باورهام رقم میزنم
سادگی و راحتی همه کارها
سطل هایی که برای جمع کردن بلوبری بود حتی اون ها هم رنگ قشنگی داشتن هم حس خوبی به من دادن بنظر من حتی این سطل ها نشون میده صاحب مزرعه امید داره و درونش شادی هست و عشق ایشون رو به کارش نشون میداد
بلوبری ها و فراوانی اون ها فراوانی نعمت رو نشون میداد به من و این آدم حتی باور فراوانی رو هم در وجودش داشت چقد قشنگ و شگفت انگیزه
من خوشمزگی بلوبری رو از همین جا حس کردم اونقدر که اون خانم با لذت بلوبری میخوردن و سپاسگزار بودن
لذتی که مریم جان میبردن در راه رفتن به کارگاه که نشون میده بخاطر چیزهای همینقدر کوچیک هم میشه لذت برد و سپاسگزار بود
استاد که همیشه بدنبال یادگرفتن چیزهای جدید و تجربه های جدید هستن درس خیلی خوبی به من داد که همیشه بدنبال پیشرفت باش همیشه بدنبال یادگیری باش همیشه برای خودت هدف داشته باش
کلا حال و هوای این فایل خیلی خوب بود و همه فایل های استاد خیلی حس خوبی رو منتقل میکنه و من درسته در اونجا حضور ندارم ولی خیلی لذت میبرم خیلی خیلی حس خوبی پیدا میکنم یه حسی که نمیتونم توصیفش کنم یه چیزی که از قلبم حسش میکنم خیلی لذت بخشه به من این درس میده که تو همین شرایط هم وقتی حتی چیزی رو نداری باز هم میشه لذت برد و حال خوبی داشت تا خیلی راحت تر به سمتش هدایت شی
خیلی از شما سپاسگزارم که این صحنه و درس های خوب را با ما به اشتراک میزارن تا خواسته در درون ما هم ایجاد شه و همچنین بتونیم خیلی راحت تر احساس خوبی داشته باشیم احساس خوب اینکه منم میتونم داشته باشم خیلی خوشحالم خیلی حس خوبی دارم میخوام روی زیبایی ها تمرکز کنم از شما خیلی خیلی خیلییی سپاسگزارم
به نام خدای هدایتگرم
سلام استاد عزیزم و مریم جانم
و همه ی دوستان عزیزم
اول از هر چیزی میخوام یه سپاسگزاری ویژه بکنم از دوستان عزیزی که کامنت های عالی میزارن واقعا بعضی از کامنت هاخییییلی خوبن خیلی بهم کمک میکنن که بیشتر متوجه این آگاهی ها بشم ک چطور باید برخورد کنم و چطور باید روی خودم کار کنم واقعا خوندن کامنت بچهها تابه الان خیلی بهم کمک کرده باز هم تشکر میکنم از همه ی دوستان عزیزم
خدایا شکرت بخاطر یه قسمت دیگه از این سریال بی نظیر که هر بار زیبایی های این کشور فوق العاده رو به تصویر میکشه
خدایا شکرت که هربار زیبایی ها و فراوانی های این کشور بی نظیر و میبینم و لذت میبرم و هر بار این خواسته ی زندگی تو این کشور بیشتر در من زنده میشه
چقدر مزرعه بلوبری رویایی و بی نظیر بود
خیلی لذت بردم از تمیزی و یکدست بودن چمن ها و نظم وترتیبی که درختان داشتن
و چقدر اونر این مزرعه مرد دوست داشتنی و مهربون بود و قشنگ مشخص بود که با عشق برای استاد توضیح میداد
چقدرم رنگ چشماش زیبا و جذاب بود
سمیه جان هم خیلی دوست داشتنی و زیبا و خوش خنده هستن
کلا این فایل سراسرش زیبایی و فراوانی و انرژی مثبت بود خیییییلی حال کردم از دیدن این فایل باز هم سپاسگزارم مریم جان که این تصاویر زیبا رو با ما به اشتراک میزارید همچنین شما استاد عزیزم که با پرسیدن سؤال های خوب باعث شدید این کارگاه هیولا وماشین های قشنگ و ببینیم و این باور در ما تقویت بشه که میشه تو هر کاری که عشق و علاقه داشته باشی براحتی پول ساخت حتی اگه در ظاهر قضیه بعید باشه بشه از این کار پول ساخت ولی همیشه جهان پر از آدمای با سلیقه های متفاوت هست این وسط چیزی که مهمه باورها و عشق و علاقه ی ما به کارمون هست
خدایا شکرت واقعا
در پناه حق موفق و سربلند باشید.