سفر به دور آمریکا | قسمت 1 - صفحه 47 (به ترتیب امتیاز)

1292 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا باتقوی_1381 گفته:
    مدت عضویت: 2005 روز

    سلام استاد میخوام اینجا درباره سفری که تو عید امسال 1401 رفتیم براتون بگم

    جای دیگه ای پیدا نکردم که ربط داشته باشه به سفر عید و دوست داشتم باهاتون به اشتراک بزارم

    استاد نمیدونم شاید یکسال پیش بود که شما یه فایلی گذاشتین تو اینستا و توش گفتین بنویسید دوست دارید به کجا سفر کنید و با چه وسیله نقلیه ای باشه و از این حرفا

    بعد من هم نوشتم یه کامنتی که کجا میخوام برمو و …

    و من بعد از اون موقع حداقل 2 تا سفر رفتم و اصلا یادم نبود اونو نوشته بودم

    از سفر عید که اومدیم یادم اومد بابا من نوشتم این رو ها!!!(شما هم تو همون فایل گفتین چند وقت دیگه براتون یه سفر پیش میاد بفهمید که از کجا داره آب میخوره…(: )

    خب استاد درباره سفر بگم:

    ما رفتیم تهران! ( شهر مورد علاقه من تو ایران ” انقدر که این شهر ثروتمنده و آدمای مختلف و زیادی توش هست و خیلی هم مدرنه دقیقه چیزایی که من دوست دارم (: ” ) بعد استاد فکنم 3 روز موندیم تو این 3 روز میخوام بنویسم به چه زیبایی هایی برخوردیم و من به چه خواسته هایی رسیدم ” که برام جالب بود خواسته هایی بودن که برام اونقدر دور از دسترس نبودن و من راجبشون قشنگ رها بودن یعنی وقتی که باهاشون مواجه میشدم یادم میومد من این خواسته رو دارم! همون داستانی که یکی از دوستان نوشته بود به خدا خواستت رو یه بار بگی اون تو ذهنش میمونه فراموشی نداره که نمیخواد هی یادش بیاری خدا اینو میخواماااا ! و راستی استاد سفر به تهران رو چندین بار تو سناریو نویسی هام نوشته بودم (: ” خب بریم سراغ کار

    1- استاد من انرژی زا مواقعی که میخوام زیاد بیدار بمونم میخورم و بهترین مارک انرژی زا رو دوست داشتم امتحان کنم و تو تهران خوردم (: که مزش متفاوت بود واقعا با انرژی زا های دیگه

    2- رفتیم یکی از پارک های تهران به اسم پارک آب اتش و خواهرم” راستی با مامان و خواهرم رفتیم که من تو این سفر فهمیدم که نیاز دارم خودم تنهایی به سفر برم یا حداقل با افرادی که نزدیک به فضای فکری من هستن و خواستم برام واضح شد به قول شما! ” و مامانم داشتن آش میخوردن و یه غذا دیگه که یادم نیست چی بود بعد من رفتم گشتم پارکو ببینم چیا داره بیام بگم اینجاها بریم،

    رو به رومون استاد دیدم vr دارن! یه تلویزیون گذاشته بودن و وسایل vr رو رو میزش گذاشته بودن! بازیش هم بازیه beat saber بود بازی که من هم قبلا دیده بودمش و دوست داشتم بازیش کنم و خداییی من استاد نمیدونید چه قدر خوشحالللل شدم اصلا چند دقیقه اول که شوک بودم فقط که ببین کجا هدایت شدیم همینجوری الکی الکی!

    بعد استاد کامل گشتم خلاصش میکنم چون خیلی بزرگ بود و ماجراهایی که برای ماهم رخ داد کم نیست xD بعد استاد یه جایی دیدم بالاش نوشته بود fun land یه سری بازی های باحال داشته که یکیش که منم بعدا بازیش کردم یه توپ بادی بود یه سیبل و اگه به وسطش میزدی 5 تا اضافه میتونستی بزنی” کلا 10 بار میتونستی بزنی” این 5 بار اضافه رو اولش ما نمیدونستیم صاحب اون بازی هم بهمون گفت جایزه ای نداره ولی بعدش که ما بلیط گرفتیم برای بازیش گفت اگه وسط بزنید 5 تا اضافه میتونین بزنین ” فکنم برای ما فقط این قانون رو گذاشت که بیشتر حال کنیم (: ” من این بازی رو بعدا بازی کردم یه بارم وسطش زدم،

    بعد استاد رفتم جلوتر بگید چی دیدم؟؟؟ رفتم دیدم از این آبا که از زمین در میاد بیرون چی میگن بهش؟ شما تو یکی از فایلا نشون دادین که بچه ها هی از روش میپریدن اینور اونور همون فایله که از هتل میاین بیرون، خلاصه استاد قشنگ یاد فایل شما افتادم گفتم ببین قانون جذب چطور داره دقیق هدایتت میکنه و این فایله شمارو من چه میدونم 100 سال پیش دیده بودم یعنی اصن یادم نبود xD بعد استاد دقیقاااا بچه ها داشتن از روش اینور اونور میپریدن هوا چون سرد بود من نرفتم lol خلاصه بعدش من همه جارو گشتم و مامان و خواهرمم که داشتن میخوردن تموم شد غذاشون و اومدن باهم بریم که بگردیم یکم اونور تر تو همون پارک یه پاساژی بود رفتیم اونجا بعد خواهر من جلو جلو میرفت منم داشتم راستی سیب زمینی سرخ کرده می خوردم تو این جعبه قیفی ها” اولین بار هم بود تو اینا می خوردم اینم ایده خواهرم بود که گفت از اینا بگیر! ” بعد من همراه مامانم بودم و مامانم هم وایمیساد چیز میزا رو نگاه می کردو قیمت می کردو از این حرفا، بعد ما خواهرمو گم کردیم، بعد زنگ زدیم بهش با گوشی مامانم گفت فلان جا هستم جنب مثلا فلان فروشیه، “بعد راستی استاد بعد از اینکه یکم ما گشتیم اون جا بازی vr که بود؟ اون رو دیدم بستن!!! یکم ناراحت شدم” بعد یکم گشتیم پیداش نکردیم، یکم دیگه گشتیم بعد رسیدیم دوباره همون جا که بازی vr بود دیدم استاد باز شده! بعد گفتم ببین این گمشدنه خواهرم برا این بود که من ببینم اینجا باز شده و بیام بازیش کنم! بعد از کمی گشتن پیداش کردیم، رفتیم پیشش نشسته بود یه جایی که مثل استادیوم بود ولی صندلی نداشت سکو داشت چند طبقه، بعد وسطش داشتن برنامه اجرا میکردن اولش داشتن طبل میزدنو میخوندن وقتی که من اول رفتم گشتم ولی بعد که خواهرم ، اونجا نشسته بود داشتن یه زن و مرد نمایش کمدی اجرا میکردن که من بعدش گفتم به مامانم بریم اون بازیرو بکنیم “VR” بعد با مامانم رفتیم اول اون توپ و سیبل رو بازی کردیم و بعد رفتیم پیش خواهرم دوباره دیدیم یه آخوندی اومده داره برنامه اجرا میکنه! بعد یه جا آخونده کیا از ماها”آخوندا” خوششون میاد چند نفر دست زدن بعدش گفت کیا خوششون نمیاد خیلیا دست زدنو جیغ کشیدن” اینو خواهرم برام تعریف کرد وقتی ما رفتیم این پرسیدنش تموم شده بود داشت یه چیز دیگه میگفت” بعد به خواهرم گفتم آخونده بعد چه شکلی شد ناراحت شد عصبی شد چهرش چیزی گفت؟، گفتش نه همینجوری عادی برنامشو اجرا کرد” اینم پرسیدم که ببینم وقتی دید بقیه بدشون میاد ازش چقدر تونست ذهنشو کنترل کنه چون من خودم تو این مورد خیلی مشکل دارم و بعد دیدم که آقا خیلی قوی هستن اییشون! ” بعد استاد یه چیزی جالب هم بگم این آخوند عزیز به نظر من یه زرنگی که کردن این بود که دیدن که افراد زیادی خوششون نمیاد از اخوندا و حرفاشون ،اصن تو اون زمان کمی که منو مادرم هم پیش خواهرم بودیم هیچ حرفی نزدن که نشون بده ایشون اخوند هستن! همش حرفای فان و بامزه حتی یه کوچولو +18 ! که خیلی من خوشم اومد از این کارشون، خب بعد از اینکه یکم موندیم باهمدیگه پاشدیم رفتیم اون vr رو من بازی کنم بعد دیدم دوباره بسته! بعد یه پسر بچه خیلی مهربون اومد ” الله اکبر (: ” گفت این خانومه “صاحبش یه دختر خانومه خیلی دوست داشتنی جوون و گوگولی مگولی بود” اونجا تو اون رستورانست بعد من رفتم پیشش گفتم ببخشید میخوام vr بازی کنم میشه بیاین؟، بعد اومدو دستگاه vr رو به من وصل کردو من هم از 4 level که داشت level 2 رفتم که normal بود گفتم اقا جان تکامل رو رعایت کنیم من این بازیرو قبلا دیدم میدونم چجوریه دقیقا ولی تا حالا بازی که نکردم کوچولو شروع کنیم بعد استاد 30 هزار تومان گرفتن یه دست بازی کردیم الان که فکرشو میکنم میگم ببین یه دستش کلا زیر 15 دقیقه طول میکشه چقدر ثروت میتونن بسازن! بعد استاد بازی کردمو کلی آدمم داشتن نگاه میکردنو و من استاد یعنی “عالی” بازی کردم xD تا آخرش رفتم و این شد پارک آب آتش ما

    3- بعد از پارک آب آتش از پل طبیعت که اینم دوست داشتم برمش رد شدیم و یه غذای خوشمزه هم توی رستورانی که آخرش بود خوردیم و استاد به یکی از ترسای کوچولوم غلبه کردم ” که البته همون موقع فهمیدم میترسم lol” و یه تجربه جدید برای خودم خلق کردم، اونم این بود که به یه گربه سیاه که آخرش که غذامون تموم شده بود اومده بود نزدیکم بهش غذا دادم و اولش براش گوشت انداختم ولی بعدش گفتم باید با دستای خودم بهش غذا بدم و خیلی میترسیدم ولی انجامش دادمو و گربه هه هم از تو دستم قشنگ گوشترو خورد “xD خیلی حال داد” و استاد دقیقا یاد اون موقع که شما تو سفر به دور امریکا به اون شترمرغ؟ بود چی بود غذا دادین، افتادم،

    4-رفتیم دربند! استاد نمیدونی چقدر فضای قشنگی بود رفتیم کلی بالا بالاها یه رستورانی به اسم کوهستان؟ فکنم بود چایی و اینا خوردیم منم چیپس خریدم و با گوشی مامانم یکی از فایلای شمارو داشتم نگاه میکردم تو اون فضای فوق العاده بعد استاد اون بالاهارو که نگاه میکردیم ملت با تله کابین داشتن میرفتن خیلی ترس داشتم برم ولی همینجوری گفتم به خواهرم و مامانم که بریمش؟ گفتن نه! ولی استاد با اینکه خیلی ترس دارم واقعا دفعه بعد میخوام سعیمو بکنم “دفعه بعد که تنهایی اومدم” که برم تله کابین چون اخه اون احساس اعتماد به نفس و بزرگ شدنی که درت به وجود میاد خیلییی خوبه و با ارزشه ! یعنی استاد قشنگ فکر میکنی که اقا من هرررر کاریو میتونم انجام بدم! و اتفاقا میتونیم! بخاطر این باوری که به خودت داری ” و البته که تجربه و درسایی که از کارای قبلی گرفتی ” ! برا من که خیلی پیش اومده این موضوع !

    5- یه لقمه باحال که دقیقا یادم نیست چیا بود توش خوردم و ساندویچ کباب ترکی بدون مخلفات که قبلا با مخلفاتشو خورده بودم خوشم نیومد اینبار خیلی خوشمزهههه بود (:

    6- وایییی استاد اینم الان یادم اومد من جدیدا با برانچ آشنا شدم و یه سایت ایرانی پیدا کردم که برانچ میفرسته به تهرانی ها و وقتی رفتیم اونجا سفارش دادم پنکیکشونو خیلی خوبببب بود و اولین بارم بود پنکیک میخوردم و روش سس شکلات ریخته بودن و من اونجا فهمیدم چیییی میشه روش خامه بزنن!! که میخوام بهشون بگم که تا دفعه بعد که میرم” ایشالا مهاجرتم (: ” پنکیک با خامه بخورمممم

    7- خیلی برخورد های فوق العاده ای میشد باهامون که یکیش مثلا این بود ما میخواستیم فلان غذارو بخریم میگفتیم با خودمون که چجوریه خوشمزس مثلا؟ بگیریمش؟ بعد یه خانم مهربونی میومد میگفت انقدر خوشمزستتت که! بخرید حتما! اصلا بدونه اینکه مارو بشناسه و حتی همشهری باشیم” و دوست دارم این برخوردارو تو سطح جهانی هم تجربه کنم که البته فیزیکی منظورم تو مجازی برخوردای قشنگ و آدمای قشنگ خارجی رو تجربه کردم (: که این باورم توم تقویت شده که آدمای خوب همه جا هستن (: و استاد به لطف زبان انگلیسی که تا حد خوبی یادش گرفتم چقدر لذت میبرم از برخورد با همه آدمای روی زمین! که اگه این زبون رو بلد نبودم خدا میدونه چه رابطه های فوق العاده ای که الان و قبلا دارمو داشتمو از دست میدادم! ”

    8- آخرین روز هم که تو مسافرخونه قشنگمون یه املت خوشمزه خوردیم و یکی از دوستای مامانم اومد دنبالمون و رفتیم به سمت شهر خودمون… قم …

    این بود یه سفر فوق العاده که بنظرم جایزه حس خوب داشتن خودم بود

    مرسی استاد خیلی عشقیا! میدونستی؟ و خیلی قوی!

    بابای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مربی گفته:
      مدت عضویت: 1929 روز

      سلام محمد رضا عاشقتم پسر

      نمی‌دونم چند سالته ولی کلی لذت بردم از کامنتت پسر مخصوصا اون خاطره تعریف کردنات یعنی اوج لذت زندگی من با شما بچه هاست چون نگاهتان و تعریفتون منو بیشتر به خودم وصل میکنه راستی اون پارک و آب آتش یه مدت پاتوق آخر هفته های من بود و خیلی بردم زیبایی هاش رو از زبون تو میشنیدم

      بهترین ها در انتظار شماست عزیزم😊

      ممنون که به اینجا سر زدی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهکامه گفته:
    مدت عضویت: 1223 روز

    درود بر شما خانم شایسته نازنین که خالصانه بودنتون کاملا ملموس هست و درود بر استاد عزیز که با همه وجودش میخواد همه به وفور فراوانی و نعمت و سلامتی دست پیدا کنند.

    خداوند رو شاکر هستم به خاطر شما که وجودتون برکت هست.

    جدا از تاثیر گذاری و لذت بخش بودن این ویدیو در نوشته متن خانم شایسته عزیز, این قسمت طلایی رو بارها و بارها خوندم و در دفترم نوشتم و برای عزیزانم فوروارد کردم.

    * سفر و ارتباط با جهان اطرافمان‌، درس‌هایی را به ما یاد می‌دهد که نمی‌توان از طریق مطالعه کتابها بیاموزیم.

    هر چه ارتباط ما با جهان اطراف‌مان گسترده‌تر بشود‌، هرچه امکانات بیشتری از این جهان را ببینیم و بشناسیم‌، راحت‌تر و سریع‌تر می‌توانیم علائق‌مان را پیدا کنیم. دیدن آدمهایی که در حال تجربه‌ی موهبت‌ها و نعمت‌هایی هستند که ما دوست داریم داشته باشیم‌، امکان پذیر بودن رسیدن به آن خواسته‌ها را برای ذهن‌مان منطقی می‌کند و ایمان و امید بیشتری در وجودمان برمی‌انگیزد تا خواسته‌های‌مان را رویایی دور از دسترس ندانیم‌. *

    – مطمعن هستم روزی بواسطه این اموزه ها همه عزیزان از حصار ذهن رهایی پیدا میکنند و زندگی ازادانه و ایده ال در زندگی های تک تک ما متجلی می شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مربی گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    بنام خالقی بی همتا

    سلام به من، به شما و هر آنکس که مرا میخواند

    فراوانی و فراوانی در جهان

    اولین چیزی که اینجا من رو به باور فراوانی تشویق میکنه دیدن سر سبزی این این کشور و این ایالت هاست

    یه مثالی دارم من از باور فراوانی که بهتر درک کنم فراوانی از جهان رو

    خداوند توی قران میگه اگر همه درختان قلم شوند و همه ی دریاها مرکب نمیتونید نعمتهای من رو به شمار دربیاورید و این از ایات محکم قرانه که بارها تکرار شده در قران و جالب اینجاست که در یکی از همین ایات محکم میگه که اگه دوبرابر این هم باشه نمیتونید نعمتهای من رو به شمار در بیاورید

    دوست دارم اینجا در مورد فراوانی تعقل کنی و فکر کنی بهش

    اگر درختان کشوری مثل ایتالیا رو بخوان قطع کنن باید چیزی حدود ۶۰ سال با مجهز ترین امکانات این کار رو انجام بدن تا کل اون کشور رو پاکسازی کنن حالا در نظر بگیر که فقط جنگل امازون مساحتش ۳ برابر کل مساحت ایرانه و چقدر درخت توی جنگل های امازون هست و حالا هر درخت چقدر میشه ازش قلم ساخت و چقدر با هر قلم میشه نوشت و یادداشت کرد و نعمتها رو شمرد و حالا اگر بخوایم کل درختان دنیا رو حساب کنیم ببین چقدر میشه اصلا میشه حساب کرد؟

    در مورد اب هم همینطوره

    ما یه دریاچه خزر میریم از حجم اب و از عظمت خداوند به وجد میایم

    یه جنوب میریم و از عظمت کشتی های غول اسا به وجد میایم حالا اینها فقط یک سر سوزن از کل ابهای دنیاست

    ۷۰ درصد این کره ابه….

    و خداوند دوبرابرش کن… مهم نیست چون بازم نمیتونید نعمتهای من رو به شمار دراورید و حالا تصور کن اونقدر ثروتها و نعمتها بی نهایتند که اگر همه مردم دنیا اندازه ثروتمند ترین انسانها مثل جف بزوس و ایلان ماسک ثروت ها و نعمتها رو در اختیار داشته باشن بازم بیشتر هست خیلی خیلی بیشتر از بیش از حد تصور همون موقع اون انسانها

    یعنی هیچ انتهایی برای حجم این فراوانی ها نیست

    و خب سوال ما اینه واو خدای من اگر این همه هست پس چرا من هیچی ازش ندارم؟

    جواب سوال اینه که این بینهایت ها هستند اما دلیل نمیشه که همه هم این بی نهایت ها رو استفاده کنند

    عدل خداوند اینجا بر قراره

    عدل خداوند اینجوری نیست که به همه به اندازه مساوی بدین، نه از نظر خداوند این بی عدالتیه

    عدل خداوند اینه که هر کسی به اندازه ظرفش میتونه دریافت کنه ظرف وجودیش که خودش با باورهای خودش میسازه برای خودش

    و هیچ انتهایی برای ظرف ما نیست

    یکی میشه سلیمان نبی چون ظرفش خیلی بزرگه و درخواستش ملکیه که هیچ کسی نه قبل از خودش داشته و نه بعدش بتونه بدست بیاره

    و جالبه خداوند بهش میده فکرش رو بکن

    میگه خدایا من دیگه ته ته ته ملک و ثروت هاو نعمتهایی که یک بشر میتونه داشته باشه رو ازت میخوام

    و خداوند هم اجابت میکنه

    چرا ؟

    چون نبی بوده و رسول خدا بوده؟

    نه

    چون خداوند قانون داره و از قوانین بدون تغییر خودش هرگز عدول نمیکنه

    اینم از ایات محکم قرانه که بارها تکرار شده

    سلیمان نبی دریافت میکنه چون ظرف وجودیش و باورش به خداوند وهابیت خداوند بوده

    چون عدل خدا شامل حالش میشه چون سلیمان این بی نهایت رو اونقدر باور داشته که میگه خدایا چنین ملکی به من بده تصورش کن؛ میگه «انک انت وهاب»

    چقدر باید باورهات قوی باشه که ملک بی نهایتی که سلیمان فرمانروایی میکرده رو درخواست کنی

    سلیمان میگه خدایا من چون باورم اینه که تو بی نهایت ثروتها و نعمتها رو داری و برای من خلق کردی

    چقدر خداوند میگه ما اسمان ها و زمین را برای شما افریدیم

    و سلیمان باورش ظرف وجودیش اینه که خدایا تو خوشحالتر میشی هر بار که من بیشتر و بیشتر ازت میخوام چرا؟

    چون تو وهابی. عاشق بخشیدن

    و وقتی یه کسی ظرفش بزرگ و بزرگتر میشه برای دریافت ثروتها و نعمتها تو بیش از لیاقتش بهش میدی چون تو نمیتونی نبخشی

    به این فکر کن

    وهاب یعنی نمیتونه نبخشه

    بخشندگی بیش از حد

    عاشق بخشندگیه و لذت میبره وقتی بنده ای از بنده هاش مشیت این رو پیدا میکنه که بیشتر دریافت کنه

    اصلا عشق میکنه خدا

    سلیمان نبی میگه یه همچین ملکی رو میخوام یه همچین فرمانروایی رو میخوام چون… انک انت وهاب

    چون تو در مقابل کسی که باورهای درستی داره بی نهایت بخشنده ای. بیش از خواسته هاش و حد تصورش بهش میدی

    و من باور دارم اینو و ازت میخوام

    عملش ثابت میکنه که باورش چیه؟

    خب حالا اینها رو گفتم تا به درک بهتری از باور فراوانی برسیم

    بی نهایته خداوند در مورد ثروتها و نعمتها رو بی نهایت بودن اب در کره زمین ببین

    یه تمثیل و مثاله برای درک بهتر باور فراوانی

    تقریبا اب در کره زمین نامحدوده بی نهایت ما اب اقیانوسها و دریاها رو داریم و یه قطره از این اب از کره زمین، از جو زمین، خارج نمیشه این اب بخار میشه میشه ابر و ابر میشه باران دوباره به زمین میاد و ما استفاده میکنیم و دوباره از طریق چشمه ها و رودها به دریاها میره و این چرخه در جریانه

    حالا ما کویر داریم

    جنگل و سر سبزی و شمال هم داریم!

    این اب که نامحدوده در کره زمین پس چرا ما کویر داریم؟

    ایا اب به اندازه همه نیست؟

    جواب اینه بله هست اما هر جایی به اندازه ظرفش داره این اب باران رو دریافت میکنه

    ابها بی نهایتند اما دلیل نمیشه که چون نا محدوده همه این نامحدود رو تجربه کنن نه یه سری ها دارن در کمبود اب زندگی میکنن با اینکه ما داریم میبینیم که ابها نامحدوده

    و حالا بحث ظرف وجودی و عدل خداوند که با چیزی که ما در مورد عدل و عداوات و مساوی بودن در ذهنمون داشتیم رو میفهمیم که کاملا متفاوته از دیدگاه خداوند و حالا ایران رو مثال بزنیم

    اونی که در شمال کشوره مثل اونیه که ثروتمند تره

    اونیم که در کویر و شهر های کویری هست مثل اونیه که فقیر و بد بخته

    و هیچ بی عدالتی نیست و هیچ کمبودی هم نیست

    به قول مولانا

    اب کم جو تشنگی اور بدست

    تا بجوشد اب از بالا و پست

    رو بدین بالا و پستی ها بدو

    تا شوی تشنه و حرارت را گرو

    گوش گیری اب را تو می کشی

    سوی زرع خشک تا یابد خوشی

    زرع جان را کش جواهر مضمرست

    ابر رحمت پر ز اب کوثرست

    تا سقاهم ربهم اید خطاب

    تشنه باش الله اعلم بالصواب

    هر چقدر که این فروانی ها و ثروتها و نعمتها رو در زندگیت میبینی و اگاهانه بهشون توجه میکنی و درموردشون با خودت با خداوند صحبت میکنی در جهان تو فقط و فقط فراوانی هاست

    نه فقط توی این سایت و یا توی اینترنت در ذره به ذره ی زندگیت

    در تک تک لحظه های زندگی باید ذهن چموش و شیطانی که وعده فقر و کمبود و فحشا میده رو رام کنی و با تسلط بر ذهن به فراوانی ها و نعمتها و زیبایی ها و ثروتها توجه کنی تا ظرفت رو بزرگتر کنی

    سلیمان نبی پدرش داوود نبی بوده و ملک داوود هم مثال زدنیه

    پس باور کن تا ببینی!

    ممنون که به اینجا سر زدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    آرزو ملک فر گفته:
    مدت عضویت: 1460 روز

    سلام به استاد عزیز و کل خونواده ی بزرگ عباسمنش

    چقد رفتن به سفر همیشه برای من لذت بخشه، ازهمون لحظه ی اول که درخواست سفر به یک مکانی رو آرزو میکنی و تا لحظه ی شروع سفر و الی آخر 👌

    دو تا نقشه کنار هم که یکی از کل دنیاست و دیگری که فقط آمریکاست، ایده ی جالبیه که کمک میکنه بتونیم واضح تر و راحت تر نقاط مختلف این کشور پهناور رو ببینیم.

    خانم شایسته به چه نکات خوبی درمورد سفر اشاره کردین خیلی توضیحات عالی ای بود، خیلی ازاین جمله تون خوشم اومد که گفتین: سفر هرچیزه اضافه ای که تو باخودت حمل میکنی رو ازتو جدا میکنه سبکت میکنه، آزادت میکنه و… واقعا تجربه ی سفر یکی از بهترین اتفاق های زندگیه که آدم کلی ازش درس میگیره و بزرگتر میشه.

    چه جالب همچین مکانی درست کردن برای وسایل بزرگ مثل RV و قایق های تفریحی…و با حل کردن این مسئله که دیگه مردم دغدغه ی جا برای نگهداری از وسایل بزرگ رو نداشته باشن و با حل کردن این مسئله ثروت میسازن.

    ای خدای من چقد این اتوبوس های RV خفنه، که آدم با یه خونه ی متحرک بیفته تو جاده و لحظات فوق العاده ای رو تجربه کنه حتی تصورشم قشنگه… و این امکان که بشه ماشینِ سواری هم حمل کنی و هرجا که دلت خواست اتوبوس رو بذاریو راحت توی شهر بچرخی.

    چقد غروب زیبا و چشم نوازی بود، آسمون همیشه برای من زیباست و از دیدنش لذت میبرم و سپاسگذاری میکنم، فک کن توی جاده با یه ماشینی که خونه ی متحرک باشه بارونم بباره🥺آخ که دیگه چه شوووود… از دوربین شما این لحظات زیبارو دیدم اما اون لحظه رو واقعا حسش کردم و دیدم که چقققققد احساس فوق العاده ای داره…

    استاد میخوام یه اعترافی کنم،دفه ی اول که این فایل رو دیدم روزای اول بود که عضو سایت شده بودم و وقتی شمارو پشت فرمون دیدم میخونید، باخودم گفتم چقد لوس! خب یعنی چی که اینارو فیلم گرفتن! اما الان وقتی نگاه کردم باخودم گفتم چقققد این آدم با خودش درصلحِ که میتونه راااحت بدون درنظرگرفتن نظر بقیه خودش باشه جلوی دوربین واین واقعا کار هرکسی نیست و این از یک عزت نفسِ بالا میاد و واقعا تحسینتون میکنم.

    دم شما گرم و مرسی که این لحظات زیبارو با ما به اشتراک میذارید🌹❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مصطفی مجیدی گفته:
    مدت عضویت: 2372 روز

    به نام خدا

    سفر به دور آمریکا قسمت اول

    سلام به استاد گلم و بانو مریم شایسته عزیز و تک تک اعضای خانواده من

    خداروشکر بابت یه همچین اتوبوسی با همچنین امکانات و تجهیزات کامل چقدر خوبه با این چنین ماشین سفر کنیم این ماشین و تجهیزاتش بهمون آزادی عمل و اطمینان خاطر می دهد سفر نگاه آدم رو به جهان فرهنگ ها و قوانین کامل تر می کند من با دیدن نقشه جهان به این فکر کردم که چقدر خوبه آدم با سفر زندگی کنه و جای جای جهان رو ببینه زیباییهاش و تحسین کنه سپاسگزار باشه و تجربه‌های باشکوهی بتونه بساز توی زندگی خودش و یه مسئله ای استاد پارکینگی که ماشین ازش برداشتین داشت فراوانی و ثروت توش موج میزد و فریاد می زد که نعمتها و فراوانی های دنیا بینهایت و باشکوه است

    سپاسگزارم استاد بابت زیبایی‌ها و آگاهی های این سایت بی نظیر امیدوارم هر کجا که هستین همتون در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 1990 روز

    به نام خدای مهربان

    شروع میکنیم سفر به دور آمریکا تا هر جایی که بشود تحسین می کنم نقشه ی زیبای کشور آمریکا با ایالت های بزرگ مریم جان به یک ایده جدید رسیده اند و تصمیم گرفته اند که جا های زیبایی که می روند را با بچه های سایت به اشتراک بگذارند و اینگونه توجه به نکات مثبت را به صورت عملی به ما نشان بدهند تا ما هم یاد بگیریم که چگونه به نکات مثبت توجه کنیم و ذهنمان را از روی بدی ها ونازیباییهاوناخواسته ها برداریم تا اینگونه آسان بشویم در مسیر آسانی ها و زیبایی ها و نعمت های خداوند

    چه سخاوت بسیاری که خانم شایسته و استاد دارند و تصمیم گرفتند که هر زیبایی که به آنها حس خوبی می دهد و باور خوبی برای آنها می سازد را با بچه های سایت به اشتراک بگذارند تا آنها هم استفاده کنند بسیار شما را بابت این کار زیبای تان تحسین می کنم و بسیار از شما تشکر می کنم.

    راهی سفر می شویم از شهر زیبای تمپای فلوریدا سفر زیبای مان را شروع می کنیم و قدم بعدی ما ایالت جورجیا است و قدم بعدی را خداوند هدایت می کند و هدایتی که از سمت خداوند باشد چه هدایتی است زیرا وقتی که ما خودمان را به خداوند میسپاریم ،قطعاً خداوندما را به سمت بهترین ها هدایت می کند .

    چقدر زیبا مریم جان فرمودند :

    مطمئن هستم که در این سفر خیلی چیزها را یاد میگیریم ،

    خیلی پخته تر می شویم،

    خیلی رهاتر می شویم ،

    و خیلی شناخت جامع تری نسبت به جهان به دست می آوریم .

    سفر آدم را می سازد.

    مهمترین چیزی که رها بودن و نچسبیدن به چیزی را به آدم می آموزد سفر کردن است .

    سفر هر چیز اضافه ای را که با خودت حمل می کنی از تو جدا می کند و تو را سبک میکند و آزاد می کند و به تو می گوید این جهان چقدر زیبایی دارد و چقدر وسیع و گسترده است و اصلا نیازی نیست که به هیچ لحظه ی زیبایی بچسبی ،چون لحظات بسیار زیبا تری در آینده و قدمهای بعدی زندگیت منتظر تو هست و نگران هیچ چیز نباش و فقط از آن لحظه لذت ببر و رها کن و گذر کن.

    تحسین می کنم کشور بزرگ آمریکا ومردمش را ،که بزرگ فکر کرده اند وماشین هایی به سبک یک خانه ی کامل ساخته اند تا وقتی می خواهند به سفر بروند همه امکاناتی داشته باشند .

    با توکل به خدای مهربان rvرابرمی داریم وسفر زیبای مان را شروع می کنیم.فضا را ترک می کنیم به مقصدی بهتر

    خدایا شکرت برای باران زیبایی که در حال باریدن است

    خدایا شکرت برای این غروب زیبا ،چقدر آسمان زیبا شده است چه رنگ های زیبایی که در آسمان دراین غروب زیبا دیده می شود رنگ های آبی لاجوردی ،رنگ طلایی ورنگ قرمز وچقدر ابرها در این غروب با این رنگها زیبا دیده می شوند

    خدایا شکرت برای درختان سبز وزیبایی که در کنار جاده هستند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    به نام خدا

    سریال زندگی به بهشت را شروع میکنیم با یک دنیا عشق

    خانم شایسته گلم که روی نقشه مکان را نشون دادند و گفتند که در تمپا هستیم و یک سفر رویایی را آرزو کردند

    از پارکینگ بزرگی که چقدر اتوبوس و قایق و خودرو وجود داشت و اینها همه نمایانگر ثروت و وفور نعمت است

    خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت

    استاد هم داشت رانندگی را محک میزد

    و آخر فایل هم آهنگ شاد دختر بندر اندی و رقص و پایکوبی استاد عباسمنش

    دختر بندر لَب تو جون به لبم کرد بخدا🥳😀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    جواد گفته:
    مدت عضویت: 1121 روز

    سلام به شما انسانهای قدرتمند و توانمند به این دلیل که تونستید بین زشتی و زیبایی بین فقر و ثروت بین خواسته و ناخواسته بین هدف و نومیدی بین ترس و شجاعت بین خدا و شیطان بین تاریکی و روشنایی بین توحید و شرک و…. تونستید همیشه خوبیها رو و صفات مثبت رو ببینید ببینید و اونقدر تکرار کنید و از ناخواسته ها اعراض کنید تا باور کنید و به جزئی بدیهی از زندگیتون تبدیلشون کنید.

    بسیار عالی و دوست داشتنی و در حد و اندازه های جانشینی انسان بر روی زمین هست اینگونه سفر کردن. منم روزی اینطوری سفر خواهم کرد با ایمان به خدا و دیدن و باور زیباییها و اعراض از ناخواسته هام الهی آمین خداروصدهزاربار شکر به خاطر اینهمه نعمت و ثروتی که مسخر ما کرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فافا گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    به نام ابر قدرت مهربان

    من مدت طولانی تو سایت استاد هستم ولی فقط یبار کامنت گذاشتم و این کار رو بیهوده میدیدم ، همش فک میکردم استاد برا این میگه کامنت بزارید که سایتش شلوغ بشه وگرنه فایده دیگه ای نداره

    گاهی وقتا تعجب میکردم بعضیا کامنتای خیلی طولانی میزارن میگفت اینا چه حوصله ای دارن (به قول کوردا، ولمان که کوره)

    بعد که زمان گذشت یا بهتر بگم من تکاملم رو طی کردم دیدم واقعا این کار باعث میشه آدم روی زیبایی‌ها تمرکز کنه نوشته خیلی تاثیر داره.

    الان من دوباره سفر به دور امریکا رو شروع کردم و میخام درباره نکات مثبت این فایل بگم

    واقعا اون واحدی که استاد توی تمپا داره عاااالی اصلا آدم نیازی نیست جایی بره فقط کافیه از بیرون اون فضای بسیار زیبا رو ببینه که همه چیزها زیبا انگار اونجا جم شدن

    دیدن یه نقشه های بزرگ که با میخ رو دیوار زدید خیلی برام جالب بود مطمعنم اگه من بودم نقشه ها رو توی اتاق میزدم یا قاب براشون میگرفتم ولی شما خیلی راحت به دیوار زده بودید و این نشون میده شما دنبال راحتی خودتونید و اینکه برا دیگران زندگی نمیکنید من خیلی خوشم اومد

    چه هوای فوق العاده ای خیلی عالیه و اینکه ماشین آروی خیلی عالیه همه چیز باهاته و اصلا کمبودی توی سفر حس نمیکنی حسش بی نظیره

    اینکه راحت غذا درست کنی فیلم نگا کنی ، بخوابی

    امکاناتش فوق العاده اس یخچال ، مبلها ، حمام ، ماشین لباسشون و….خیلی باحاله

    و یه نکته مثبت که من در استاد دیدم توی این فایل اینکه واقعا رانندگی با این ماشین و اونم اینکه یه ماشین دیگه بهش وصل بشه هم قدرت میخاد هم اعتماد بنفس انم ، که استاد اینا رو دارست خیلی هم ریلکس بود و با خیال راحت آهنگ می‌خواند بدون هیچ نگرانی این واقعا اوج اعتماد به خداونده که من کارم رو درست انجام میدم بقیه اش رو میسپارم به خداوند

    خیلی عالی بود کلی حس مثبت داشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش، مریم جان و دوستان عزیزم

    بینهایت خداوند رو سپاسگذارم که منو به این مسیر، به این سایت و به این زیبایی ها هدایت کرده

    استاد عزیزم بینهایت از شما سپاسگذارم که این قوانین رو به درستی درک کردین و عمل کردین و دارین این آگاهی هارو به ما هم اموزش میدین و بینهایت ازتون سپاس گذارم که اونقدر ثروت مندین که یک ویلای زیبا تو پرادایس دارین، یک ویلای زیبا تو تمپا دارین، یک واحد فوق العاده تو برج تمدا دارین، یک آروی فوق العاده دارین

    و یک سانتافه بسیار زیبا و این خواسته ها در من هم ایجاد شد و مرسی از شما بابت تهیه این ویدیو ها که هم توجه ما جلب میشه رو نکات مثبت، هم قوانین رو به ما آموزش میدین و هم این خواسته تو ما شکل میگیره واقعا شما بهترین الگو در اجرای قوانین هستین، واقعا تکامل شما در ویدیو گرفتن، تدوین ، رفتاراتون عمل کردتون که هر چی جلوتر میرین زندگی براتون ساده تر میشه و به هر چی که میخواین راحت تر میرسین و خصوصا تکاملتون تو هیکل و اندمتون چشمگیره

    من از امروز صبح تصمیم گرفتم از خواب که بیدار شدم یک قسمت سفر به دور آمریکارو ببینم و روزمو پر انرژی شروع کنم.

    واقعا چقد ثروت زیادو بینهایته که یه همچین ملک بزرگی پر بود از این همه وسایل تفریحی که هستن بینهایت افراد ثروت مند که مایحتاج اولیه زندگیشون رو به راحتی تامین میکنن؛ مثل خونه، ماشین ویلا و بعد میرن وسایل تفریحی میخرن مثل آر وی و قایق و اونقدر آزادی زمانی دارن که میتونن برن با این وسایل مسافرت برن و تفریح کنن و از تک تک لحظات زندگیشون لذت ببرن.

    خدایا هر روز و هر روز هر روز منو به مسیر، اتفاقات و شرایطی هدایت کن تا از تک تک لحظات زندگیم با تک تک سلول های بدنم لذت ببرم و بعد طی کردن تکاملم به آزادای مالی، آزادی زمانی و مکانی برسم تا بتونم هر وقت هر جایی که خواستم برم و هر چیزی که دوس دارم رو برای خودم داشتم: البته که من طی یکسالی که وارد سایت شدم الان ماه هاست برای لذت بردن از زندگیم به هر چیزی که نیاز داشته باشم، به هر لباسی که نیاز داشته باشم به هر رستورانی که بخام میرم و با احساس لیاقت بهترین هارو برای خودم فراهم میکنم و خداوند در کمترین زمان ممکن دوباره اون پول هایی که من با لیاقت و بدون احساس ترس از تموم شدن هزینه میکنم بر میگرده به سمتم و به حسابم.

    استاد عزیزم، مریم جان و همه دوستان عزیز تراز جانم عاشقتونم️️️️️️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: