https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/06/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-06-30 21:06:222024-07-25 14:35:26سفر به دور آمریکا | قسمت 2
1133نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم شایسته با صدای زیبا شون خانوم شایسته سلام منو حتما به صداتون و اون حنجره طلایی تون برسونید..خیلی زیبا صحبت می کنید..من خیلی لذت می برم..و سلام به مایک عزیز..
همش فک می کنم چقد ار وی خوبه..چقد جا داره..چقد لذت بخشه تجربه ی شب توش موندن و توش خوابیدن و حتی توی حموم ش ی دوش گرفتن…خیلی جالبه توش وقتی در حرکتی در یخچال رو باز کنی و اب بخوری یا داخلش اشپزی کنی..مخصوصا اینکه بشینی و بازی کنی با ایکس باکس…وای خدا جون اونجا که اسلاید اوت می کنید ار وی رو انگار ی پذیرایی بزرگ باز میشه چقد جا داره این ار وی همسفرمون…خدا سالم نگهش داره که باعث میشه ما این همه زیبایی رو با شما عزیزان ببینیم و لذت ببریم و مجازی تجربه بکنیم…
برامواقعا جالبه این قسمت سفرنامه دقیقا تجسمات من از ی زندگی مشترک که هر کس مسئولیت هاش رو می شناسه و بهم احترام گذاشته میشه رو نشون میده…اینکه مریم جان شایسته مشغول مزه دار کردن اون مرغای خوشمزه شدن و پدر و پسر هم شروع کردن به اتیش روشن کردن..خیلی صحنه جالبی بود برام و نکته مهم ش همکاری کردن با هم در انجام کارها و اینکه هر کس کار خودش رو میدونه و به عهده می گیره..
چه دریاچه زیبایی ..چه درختان تنومند و بلند مرتبه و زیبا…چه درختان کاج زیباایی..مخصوصا اون درخت کاجی که خم شده بود روی دریاچههههه…عجیب توجه منو جلب کرد..مریم جووون
وقتی داشتی لب دریاچه قدم میزدین انگار داشتم خودم قدم می زدم..وقتی داشتی اون هوا رو تنفس می کردی ..واقعا حس ش کردم .انگار خودم تنفس می کردم…اون اواز پرنده های زیبا…خیلی لذت بخش بودن برام…اون دریاچه زیبا..با اون هم اب و حتما ماهی هایی که توش داره چون اون دو تا دختر جوون داشتن ماهی گیری می کردن…
استاد چه قشنگ لم داده بود رو تخت و عجیب تمرکز و توجه شون رو روی فایل هایی که تهیه می کنن احساس کردم..برام خیللی جالب بود..استاد کارت درسته واقعا..همیشه موفق باشی و ثروت بسازی..
خانم شایسته اونجا که گفتی اولین بارتونه داررین این فایلایی که برا ما تهییه می کنید تدوین می کنید…من شما رو تحسین کردم به اینکه با اعتماد بنفس بالا و جسارت تون این کار رو شروع کردید…شما به قانون تکامل ایمان دارین که روز به روز و فایل به فایل خدا هدایت تون می کنه و کار تدوین تون بهتر و بهتر میشه…
این درس خوبی بود که بمن دادید..متوجه شدم از ناشناخته ها نترسم و واردش بشم..
سلام خدمت همه ی هم سفران عزیزم و مسافران سفر به دور آمریکا
بریم ببینم تو قسمت دوم چه زیبایی هایی منتظرمونه :
💚وای وای چه جاده قشنگ و تمیزی چه علف ها و درخت های زیبایی اطراف جاده هست چه خونه های زیبایی ، واو قراره بریم استیت پارک اونم چه استیت پاااارکی
💚چه تابلو زیبا و خوشرنگ و خلاقانه ای داره استیت پارکش ، چه خوووبه که توی ورودی یه سری اطلاعات رو بهمون میدن در مورد استیت پارک، چه حیوانات و گیاهان زیبایی داره واو آبشااار هم داره ، یه مجسمه زیبا هم گذاشتن دم ورودی کارشون خیلی درسته
چه خوووب که یه مسیر مخصوص معلولین هم گذاشتن چقد خوبه که به همه اینقد احترام میزارن
وااای خدا چقدر وسیعه چقدرررر جنگل و درخت فقط تو همین یه نقطه ی کوچیک از دنیا هست ، چقدر خدااا بزرگه که حتی افتادن یک برگ از درختان هم خارج از قانون و بدون اجازه خداوند نیست ،الله اکبر الله اکبر
ای جااان دوربین هم گذاشتن واسمون دمشون گرم
💚این خوونه سنگیه چه خوووشگله عاااشقش شدم ، نیمکت هم داره دم درش ، یه گلدون خوشگل هم داره ، اطرافشم پر از درخت و سرسبزیه
واو اون خونه قهوه آیه با اون درها و نرده های سفیدش هم خیلی قشنگه ، خدایا شکررررررت که چشمام دارن اینهمه فراوانی و زیبایی و عشق رو میبینه توی این صحنه😍
💚جاده ی استیت پارک چقدر قشنگه خدایااااا یه جاده ی باریک که اطرافش پر از درخت هاای بلنده عاشق این صحنه ام وااای هوا چقدر عااالیه انگار داری اکسیژن خااالص تنفس میکنی چقدر روح و جسم آدم رو طراوت میبخشه
💚خوب محله مورد نظر پیدا شد(شک ندارم که بهترین منطقه توی این استیت پارکه چون طبق هدایت الهی بوده) آروی رو هم به سلامتی و به راحتی پارک کردیم ، حالا بریم سراغ اسلاید اوت کردن
💚چه رو تختی خوشگل و بهاری ای 😍
چقد حال میده اسلاید اوت کردن چقدر بزرگتر و دلباز تر میشه ،دیگه اصن انگار تو خونه ی خودتی یه خونه وسط جنگل چه حااالی میده
I’m ready for breakfast 😋
💚صبح بخیررررر چه حالی میده صبح تو این هوای عالی و تمیز با این منظره زیبا از خواب بیدار بشی 😍
بریم یه صبحانه ی عااالی بزنیم برم بدن تو این طبیعت خدایا شکررررت واسه اینهمه نعمت و ثروت
💚چه دستگاه باحالی داره مایک واسه روشن کردن آتیش هم خیلی راحته هم به طبیعت آسیب نمیزنه ، ایول به طراحش که کلی ثروت ساخته با این ایده ی عااالی و کلی هم به پیشرفت جهان کمک کرده
💚استاد عباس منش بینظیره واقعا بینظیر یه الگوی کااامل از اینکه پول درآوردن خیلی راحته میشه هم از زندگی لذت برد هم پول ساخت ، اصلا وظیفه ما لذت بردن از زندگی و کارمون و رسالتمونه رزق و روزی رو خداوند رزاق میرسونه وظیفه ما لذت بردنه وظیفه اونم ثروت و نعمت دادن ، تاماااااام
💚آقا دیدی من گفتم این محله بهترین جاست ببینین کنارش دریاچه هم داااره چه دریاچه سبز و زیباااایی خدایا شکرت
💚چقدر شما خوبین همه ی کارهاتون رو با عشق انجام میدین من از اینجا حس کردم اون ادویه عشقی رو که به مرغ ها زدین به به مرغ رو آتیش چقد میچسپه تو این طبیعت اون هم مرغی با طعم عشق
💚مایکی جون چه عزت نفس قشنگی داره چقدر به خودش و توانایی هاش باور داره چقد از خودش تعریف میکنه بابت آتیشی که روشن کرده کلی لذت بردم از این قسمتش دمتون گرم استاد خیلی خوب بذر عزت نفس رو تو وجود مایکی کاشتین مطمئنم این پسر با این اعتمادی که به خودش داره کارای خیلی بزرگی تو آینده انجام میده ، کاش همه ی ما هم بتونیم اینجوری تواناییهامون رو ببینیم و با عشق از خودمون تعریف کنیم
💚چه با سلیقه ظرف ها توی کابینت چیده شدن و چقدر هم ظروف زیباااا و با کیفیتی هستن
مرغ ها چقد خووب پخته شدن معلومه خیلی خوشمزه ان
💚ای جااااانم این سنجاب کوچولو رو نیگااااچقد نااازه خدایااااا سبحان الله
💚تیکه آخر فااایل بی نظیره زبان من قاصره از بیان زیبایی هاش ، حرف های مریم جووونم عاااالیه کلی لذت بردم هی نگاه کردم و تحسین کردم و لذت بردم فقط همین
عاااشقتم که این زیبایی هارو با ما به اشتراک میزاری مریم بانوی عزیز و دوست داشتنی💚💜💛❤️
واقعا چرا ما ادما خیلی وقتا ناسپاسیم؟ اونم خیلی الکی.
به قول ریچارد برانسون اگر در این لحظه وضعیت جسمانی سالمی دارید و برای وعده غذایی بعدیتون چیزی برای خوردن دارید در نتیجه شما کاملا خوش شانسید و جزء افراد خوش شانس جهان به حساب میاید…خوش شانسی فراتر از این سطح دیگه به نگرشها و تصمیمهای خودتون ربط داره…
من توجه کردم و دیدم خیلی وقتا نعمتهایی تو زندگی ما ادما هست که واقعا نمیشه روش قیمت گذاشت ولی عجیبه که ما واقعا اونارو نمیبینیم و سپاسگزارشون نیستیم….
مثلا وقتی تو هوای گرم تابستون با دوستت میری بستنی میخری و میخوری بعدم روش یه آب خنک میزنی این چقدر لذت بخشه؟؟؟
ولی ما چون راحت در اختیارمونه زیاد متوجه ش نیستیم…
من موقعی که رفتم سربازی وقتی به مدت چندماه داخل پادگان محصور بودیم با اون لحظات سخت اموزشی حتی دلم واسه یه قدم زدن ازادانه تو خیابونم لک زده بود…
واسه ی مهمونی ساده…
واسه یه دورهمی با دوستا…
تازه اونموقع بود که فهمیدم خدای من!!!من چقدر نعمتای زیادی داشتمو قدرشونو نمیدونستم…
اصلا همین که خدا مارو انسان خلق کرده اگه تمام عمرمونم شکرگزار باشیم بخاطرش بازم کمه…
پس چه بهتر که همیشه حس سپاسگزاری رو تقویت کنیم تا به احساس بهتر برسیم…بخدا چیزای زیادی دوروبرمون هست که میشه بجای غر زدن بخاطر گرونی دلار شکرگزار اون نعمتها بود…
به قول خداوند در قران: اگر سپاسگزار باشید شمارا میافزایم.
سلام دوست گرامی،دمت گرم واقعا که چرا اینقدر ناسپاس و طلبکار هستیم ،اینقدر زیبایی و سلامتی و بقول شما چیزهای زیادی که فقط اگر بخاطر همونا تا آخر عمرمون شاد و شکرگذار باشیم کمه ،ولی افسوس هم خودم و هم شرایط اگر کنترلی نباشد ما را بسمت ناسپاسی میبرد ،خدایا ممنون از این همه نعمت و شناخت
خدایا سپاس گزارم ازت که دارد چنین فایل هایی بر روی این سایت فوق العاده تهیه می شود
الان داشتم فایل های تصویری از نتایج بچه هارو می دیدم که یه دفه یک دینگ خورد و قسمت دوم سفر به دور آمریکا امد بالا امد نمی دانید که چقدر الان خوشحال هستم و اصلا نمی توانم به صورت درست بنویسم داشتم با خودم فک می کردم اگر این فضاهای برای نتایج همفرکانسی های عزیزم در این سایت گسترش یابد و از فضای متنی یه تصویری رشد پیدا کند چه می شود چون وقتی ما هم خانواده ای ها نتایج یکدیگر را می بینیم خیلی خوشحالیم
هنوز فایلو ندیدم داره دانلود می شه چقدر سرعت اینترنتم رفته بالا خدایا شکرت می خوام با کیفیت hd ببینم :
واقعا فوق العاده است فوق العاده است و فوق العاده
وقتی که رسیدین پای اون حالا دوربین برای دیدن جنگل گفتم بابا کرمون ما که این همه پسته داره در برابر این جنگل تفریحی واقعا کوچیکه
اون راحت بودن استاد عباس منش خیلی زیبا بود و فک می کنم داش به ما می گف چیکار به حرف مردم داری شاد باش حالا فک کنم هوا گرم بوده اونجا
میکائیل جان تو هم شیطونیت را ادامه بده اون وسیله ای که باهاش جرقه می زدی رو نمی دونم و لی چقدر خوب که هر لحظه انسان ها ایده های بهتری به ذهنشان در مورد روشن کردن اتیش به ذهنشون می رسه قبلا با سنگ آتشزا و الان هم با این و حتی بهتر از این
واقعا اون سنجاب مامانی بود من فقط اینارو تو فیلما می دیدم ولی الان خداروشکر کردم و گفتم نگاه خدا چه موجود با حال و بانمکی رو خلق کرده
صبحونه محشری رو مرتب کردین خانم شایسته واقعا شما شایسته این
با دیدم اون ورق آلومینیومی و جوجه های خوشمزه یکی از بهترین خاطرات کودکیمو به ذهنم آوردین ممنون
وای خدای من زیبا بود واقعا زیبا بود انعکاس درختان و سرسبزی در اون دریاچه حالا شبش دگه محشرتره
واقعا خانم شایسته به صورت زیبا دارن حسشونو به ما منتقل می کنن واقعا ممنون از این همه ی ایده ایی که دارین اونارو عملی می کنین
چقدر خوب است وارد جاده ی زندگی شوی و زندگی کنی
با عشق تمام کامنتارو می خونم تا وقتی که دفعه ی قبل خانم طیبه مرادی داشتن واقعا تمام اون چیزهای مثبتی رو که درک کرده بودن رو می گفتن تو این فایل فوق العاده هم بهتر تر درک کنم و بتونم ورودی های ذهنم رو بهتر کنترل کنم و درتمرین تمرکز بر روی نکاتت مثبت تقویت بشم
خانم مریم شایسته آگاه و گرامی آفرین، این مناظر، این برداشت های شما از محیط و تدوین کردن ویدیو ها خیلی در سطح حرفه ای داره انجام میشه، تبریک و تحسین برای این همه خوبی.
اما واقعیتی وجود داره اینه که من به شخصه خیلی خیلی بیشتر از رشد و پیشرفت شما و طی کردن مسیر تکامل تون، به وجد اومدم، چقدر قانونمند دارید زندگی میکنید، چه نگاه زیبایی!
استاد عباسمنش می گفت که شما چقدر با خودتون در صلح و صفایید، اما شنیدن کی بود مانند دیدن.
آدم وقتی شما رو می فهمه و بیشتر با شما آشنا میشه، یه حس عجیبی بهش دست میده، که ینی باهاتون همزاد پنداری میشه کرد.
درسته شما یا هیچ کس دیگه ای نمیتونه اون حسی که از محیط دارید در لحظه دریافت میکنید رو به ما انتقال بدید، اما ما تو این خانواده کدهایی بین خودمون داریم که بقول معروف شما میگی ف ما میریم فرحزاد، وقتی از حس خوب حرف میزنی من بیشتر از تصاویر، از انرژی که پشت کلمات شما هست،میفهمم چقدر ناب و آرامش بخش هستش این انتقال حس.
در حقیقت از خداوند باید ممنون بود که انرژی و احساس رو بین صدا و کلمات شما به ما انتقال میده و عجب دست و واسطه ای شدی بین ما و خدا.
یک روزهایی انقدر استاد مثال انیشتین توحیدی را میزد که وقتی مستر پرزدنت میخواست بیاد خونشون و خانمش بهش میگفت عزیزم انیشتین عسلمم پاشو بیا برو لباسی درست تنت کن آقامون میخواد بیاد اینجا و بعد آقا انیشتین میگفت: آقامون!!! چی میگی عزیز دلم
آقامون همون انرژی ای که خالق بی انتهای ماست من برای خودم زندگی میکنم و همینجوری راحتم! اگر رئیس جمهور میخواد لباسای منو ببینه راهنماییش کن به اتاق لباسام تا ببینه چقدرر لباس شیک و میک و کت و شلوار مجلسی همه رنگه دارم. ولی من با همین تمبونم ( شلوارم شایدم شرت ورزشی و شلواراکم ) آقا راحتم.
خدای من چه مثالی شد
مرسی خدا جون بهترین دوستم که بازم همراهم اومدی و توی قلم من به شکل زیبا و خنده دار و مفهومی جاری میشی.
THANK YOU
خلاصه انقدر این مثال را استاد جوون واسه خودش زد که بالاخره الان هم داره با اعتماد به نفس و عزت بیشتری زندگی میکنه
خیلییی خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه ام واقعا.
واقعا اساس همه ی موفقیت های آدم ها همین عزت نفس و احساس ارزشمندی و لیاقت مندی خودته.
خدای من خدای من
عجب جاده های زیبایی وجود داره، عجب سرسبزی درن دشت و فوق العاده زیبایی، خارق العاده است خدای من
عجب درختای بلنددد و سرسبزی
عجب آسمون پاک و تمیزز و شفافی و عجب ابرهای زیبای شگفت انگیزی
و آب و دریاچه ها محشری، کلییی ماهی و آفرینش خدا درونش غوطه ور قطعا
و اینکه چقدررر این ماشین بینظیره این RV، وقتی که بزرگ میشه عینهو یک خونه بزرگ و لاکچری که هر آن چیزی که لازم داری توش میتونی داشته باشی،
فکر کنم بخوام یک روزی تجربه اش کنم از اون جایی میگم یک روزی چون الان ذوق و شوق ماشین شخصی و تجهیز کردنش را بیشتر دارم. یک جیپ رنگلر زرد
واووو
فکرشو کن
یک تخته خواب جمع شو حرفه ای دو نفره برای من و عشقم
وسایل آشپزی، کمد لباس، مخزن آب و بنزین، وسایل فیلم برداری هلی شات مویک پرو 2، دوربین کنون 77دی با لنز 18-135 و گوپرو 7 بلک و لپ تاپ ام اف 841 اپل و با برنامه های افتر افکت و پریمیر سی سی و پاور بانک های خورشیدی و برقی و اکسسوری همه این ها و تخته موج سواری و قایق بادی 2 نفره کایاک و لباس غواصی و ردپدل بورد و پاروی باحالش و کلی چیز دیگه … کلی خوراکی .. آها البته لانگ بردم را جا گذاشتم، و با همه ی این ها به این شکل بزنم برم سفر و تولید محتوا کنم و بنویسم و زیبایی ها را ببینیم و با تمام وجودم احساس کنم و با تمام مردم دنیا این زیباایی ها و شگفتی ها را توی سایتم توی صفحه ی اجتماعی جذاب همینطور اینستاگرامم با تمماممم مردم دنیا به چند زبان به اشتراک بذارم. و اینطور هم در مسیر Passion زندگی زیبام بیشتر از همیشه حرکت کنم و و شادتررر زندگی کنم دلیلی که به خاطرش پا به این کره ی زیبای خاکی پر از نعمت و ثروت و فراوانی گذاشتم در اصل هدف و نه فقط دلیل.
هدفییی مقدس اینکه من فقط شادی کنم و حالم را خوب نگه دارم و حال خوبم دلیل اتفاقات و رسیدن من در زمان و مکان مناسب به خواسته هام میتونه باشه.
و من فقط بندگی خدا را بکنم .و خداوند بلند مرتبه هم هدایت لحظه ای من.
میدونید؟!
من هر وقت آدما، دوستام و حتی خانواده ی عزیزم از من محمد در مورد جایی در مورد زیبایی های جایی سوال میکنن؟؟
میدونید چی میگم بهشون!
” خودت برو سفر و برو “”” تجربه اش “” کن.
واقعا نمیتونم با تمام حواسی که بودن در آن مکان شگفت انگیز را داشتم با زبانم بیان کنم میدونم حتی همینم به باور من ربط داره ولی واقعا بودن و اینکه خودت اونجا را تجربه کنی با پوستی که خدا بهت داده با دستت با پاهات با ذهن خلاقی که داری با تماممم و تک تک سلول های وجودت
خدا وکیلی ارزش داره.
زندگی مثل یک کتاب میمونه که بعضی فصلها ناراحت کننده، بعضی شاد و بعضی هیجان انگیزند. اگر فصلی را ورق نزنی، هرگز نمی فهمی که در فصل بعدی چه چیزی انتظارت را می کشد اما اینکه کدوم قسمت از فصل را به سمت خودت جذب کنی این تویی با فرکانس هایی که میفرستی در هر لحظه به جهان هستی.
سفر تو را واقعا پخته تر میکنه
حس هایی را درون تو بیدار میکنه که فقططططط تاکید میکنممم “”” فقطططط “” در سفر رفتن به تو این امکان را میده.
سفر بهت یاد میده که چطور بیشتر از همیشه با خودت در ابتدا به صلح برسی چطور ذهن و قلب و مقدست را در تعادل و هماهنگی قرار بدی و اینکه بعد از صلح با خودت یادتونه که اون حرف معروف را؟!
” دنیای بیرون بازتابی 100% از دنیای درون تو”
پس وقتی با خودت درون مقدس و ارزشمند خودت در صلحی هر آنچه که بیرونتم میبنی زیباست، زیباست واقعا زیباست و بیشتر در لحظه ای و میفهمی و میتونی شککرگزارتر باشی، بیرونت بیشتر در صلح میبینی.
خداروشکر
دوستون دارم
عاشقتونممممممممم
و براتون بهترین ها را آرزو میکنم و قطعا سزاوار داشتن بهترین ها هستید. من که باورش کردم و نشونه ها را میبینم و مینویسم و با خودم در موردشون حرف میزنم و شکر میکنم و امیدوارم، امیدوار به روزها و لحظه های زیباتر و قشنگ تر به لحظه های توحیدی تر و ایمان و شجاعت بیشتر.
اها راستی خیلی ها از من میپرسن سفر بخوام برم چی میخوام؟؟؟
میدونی که این ورژن امروزم داره واسه یک سال پیشم مینویسه!
متحیرم از این همه درک و آگاهی بینظیرت، متحیرم که وقتی وصلی چطور داری مینویسی! آخه میدونی که این روزها متعهدتر و متمرکزتر دارم ادامه میدم؛ شاه پسر آخه چقدرر تو خوبی چقدر روح بزرگت بلندپرواز و قایل تحسین و سپاس گزاریه خدای من خدای من.
چقدر اینجایی که نوشتی امروزو این لحظه بهم کمک کرد: نوشتی
” زندگی مثل یک کتاب میمونه که بعضی فصلها ناراحت کننده، بعضی شاد و بعضی هیجان انگیزند. اگر فصلی را ورق نزنی، هرگز نمی فهمی که در فصل بعدی چه چیزی انتظارت را می کشد اما اینکه کدوم قسمت از فصل را به سمت خودت جذب کنی این تویی با فرکانس هایی که میفرستی در هر لحظه به جهان هستی. ”
چقدر قشنگ چقدر خلاصه شاه پسر آخه
واقعا الان میفهم وقتی کسی به پیام هات برمیخوره نمیتونه نخوانه!
نمیشه که مقاومت هاش هر چییی که داره نرن کنار!
نمیشه با نخواندن پیام های الهام گونه و پخته و حرفه ایت؛ کسی بمونه و بشینه سرجاش! بخدا نمیشه نمیشه ..
چقدر اخه تو انرژی داری، آخه تو زمینی هستی؟ تو کی هستی واقعا؟
جدا الان که دارم مینویسم همون روح محمد را درون خودم میبینم ولی امروزم پخته تره کامل تره با اعتماد به نفس بیشتره … همون روزی که نوشتی ای پیام را جقدر وصل بودی و الان هم که!
میدونی میدونی عشق دلم
ازت سپاس گزارم
به خاطر اینکه هستی از تو سپاس گزارم از خداوند یکتا سپاس گزارم که هستی از اینکه مینویسی از اینکه میخوانی از اینکه شادی و تجربه های ارزشمندت را با ما به اشتراک میذاری
از اینکه حرکت میکنی از تو پادشاه جان سپاس گزارم
میدونم قلب بزرگی داری، میدونم افکار بزرگی داری و میدونم به جای کوچک کردن خواسته هات، باورهات را بزرگ میکنی.
آره تو فوق العاده ای
دنیا نظیر تو را ندیده! آخه نیست
همینی که هستی تا آخر سن دنیا همین یکیه همین تو
پس قدر خودت را بیشتر بدون
خوشحال و سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت و ازت ممنونم که اون روز نوشتی که بعد از یکسال باعث شدی توی این لحظه های مقدس تا همین لحظه من بیشتر غرقِ خدایم باشم و بشم
ممنونم ازت رفیقِ من
ممنونم به خاطر همه ی شناختی که از خودت داری ممنونم به خاطر قلب بزرگت و سعه صدرت
عاشقتمممم عاشق الهی که همیشه شادتر و ثروتمندتر و پیروزتر و موفق تر و بیشتر از زندگیت لذت ببری و و همیشه و همیشه و همیشه خداوند ره گشای مسیرت باشه.
و بعدش با عشق مینویسم، همینطور که از قبلش هدایت رب بود.
احساس میکنم
با تمام وجودم
( 10 دقیقه ای را توی قلب بزرگ و ذهن خلاق و رو به شکوفام داشتم با لذت به این فکر میکردم که تو دوست نازنینم چه شکلی؟ چی را بایستی به وسیله ی مارکو بشنوی. )
اگر بینظیری مارکو و خدای مارکو را میبینی حتما خودت هم ” بینظیری ” بینظیر یعنی
تو نظیری نداری! تو همینی که هستی، فقط یک نسخه از توی زیبا و ثروتمند توی این دنیای مادی که پررررر از فراوانی و ثروت و نعمت و هررر روزززممم که خداروووصدهزار مرتبه شکرر داره بیشتر و بیشتر میشه، وجود داره.
قدر خودت را بیشتر بدون
قدر لحظات طلاییت را بیشتر بدون
با توجه به مسیر تکامل توی هر چیزی تو وای خدای بینظیر من، من عاشقققق این کلمه ام، وزن زیبیا و آرامش بخشی که درون و ظاهرش وجود داره، ” خدا گونه تر میشی “”””
کتابی از داستان های سفرهام توی ایران از مصاحبه ها و حرف زدنا از نگاه توحیدی که باعث شده چقدر کارام راحت انجام بشه و از اینکه وقتی “فقط و “فقط روی خودش حساب باز کردم کارهامممم عین آب خوردن جوری که فقط من باشم و احساس عالییی و لبخند همیشگی تا بنا گوش OPEN …
و وقتی که روی غیر خودش، چقدر به خودم ظلم کردم. چقدر شرک ورزیدم، کارام یا انجام نشده اگرم شده مسیر غلط بوده.
از اینکه خداوند بلند مرتبه به ” شجاعان ” پاسخ می دهد.
از اینکه منممم یک زمان طولانی تنها بودم
اما لازمه یک سوال از خودت بپرسی!
آیا واقعا تنها بودی؟ و حتی الان و حتی ساعت های نیمه شب یا در طول روز؟
NO^ ^NO
همیشه بهترین همیشه بینا همیشه آگاه همیشه دانا همیشه ترین ها
همراه هر لحظه لحظه ی مقدس و ارزشمند تو بوده، هست و خواهد بود.
اگر این تنهایی ارزشمندت را داری برای اینکه بیشتر از همیشه روی باورهات کار کنی، را قدر بدون! چون خودت خواستی و خلقش کردی
روزی از خدا خواستی که به مسیر درست هدایتت کنه و اونم دقیقا دستت راگرفته و آوردت به بهترین جا در کنار بهترین ها، و تو را آشنا کرده با بهترین و قدرتمندترین و سریع ترین و گسترده ترین روش برای تغییر زندگیت توی هر جنبه ای، “” تغییر باورها “””
نمیدونم، بنویسس، حرف بزن، سپاس گزاری کن، عبارت های تاکیدی را با صدای زیبات ظبط کن گوش بده، متمرکز باش، تجسم کن، …
تنهاااااااا چیزیییییییی که بایستی و بایستی تغییر کنه
همینه، باورها.
باورهات که تغییر کنه از همون لحظه ای که فرکانست را تغییر دادی به سمت خواسته هات از همون لحظه است که داری نتایج را تغییر میدی.
با اومدن اولین نشانه از همون فرکانسی که آگاهانه فرستادی، و دیدن این نشانه توسط تو و ” تاییدش ” و ” سپاس گزاری به خاطر این نشانه اینکه خداوند قدرت خلق زندگیت را بهت داده قانون بازی را یاد داده و الان عمل کردی، برات یک امید تازه میشه
یک نور تازه
انگیزه و شور و شوق بیشتر برای بیشتر کار کردن روی خودت و ورودی هات، باز وقتی کاررر میکنی اما این بار بیشتررر، نشانه هااا هم بزرگترر میشن و این چرخه دوست داشتنی این بازی هیجان انگیز باورهاا ادامه داره …
و تو مدارت بالاتر میره
با رفتن تو به مدارهای بالاتر، تصمیمات شجاعانه تری میگیری
تجربه های بزرگتر و بیشتری میکنی
به خواسته های بیشتر و بزرگتری میرسی.
چیزی که مهمه، اینه که داری” وای وای عاشق این کلمه ام، داری ” خداگونه تر ” میشی داری خالص تر میشی. داریییییی تنهاکاری که براش قدم گذاشتی را انجام میدیییی،
#شاد زندگی میکنی و کمک میکنی که دنیا جای بهتری برای زندگی بشه.
چه مسیری زیباتر از مسیر ” علاقه ات ” Passion زندگی با درست کردن باورهای درست و توحیدی و باورهای مالیی عالیی وجود داره.
داری از مهمونی کوچیکی ک توی این دنیای پرررر از فراواننی و ثروت لذت میبری از سلف سرویس بی نهایتی از نعمت ها داری استفاده میکنی.
میدونی!
هررر روزز وضع تو از هر جهت بهتر و بهتر میشه
بی نهایت نعمت و فرصت برای استفاده تو در جهانه
بی نهایت ایده عالیی که تو را در زمان کمتر به ثروت بیشتر میرسونه.
وااقعا واقعا واقعا اگر تا قبل امروز ایمانم به اینکه،
“”” من “”” خالق 100% تک تک لحظه های مقدس و ارزشمندم با افکارم، باورهای غالبم و کانون توجه ام هستم، 5% بود
امروززز با تمام وجودم میتونم بگم که شد 10% !!!
انقدرررر ( *100 ) اتفاقات مثبتی را به سمت خودم از جذب سفارش چند صد هزار تومانی برای فروش و تبلیغ سراسری رایگان، تا زنگ زدن اتفاقی یک دوستی که شاید 2 سالهه دقیقا یک روزهایی لحظه شماری میکردم این فرد بهم زنگ بزنه و صداشو بشنوم انقدرر دوسش دارم و خاطر گلش عزیز، تا پیشنهاد گیتار زدنم برای یک مهمونی بسیار بسیار بزرگ توی یک تالار و باغ بسیار بزرگ برای روز یکشنبه و دوشنبه هفته ی آینده، تا لبخند و زدن و نگاه های ویژه آدمایی که اصلااا منو نمیشناسن توی خیابون توی صفحه ی مجازیم و تشکر کردن از من به خاطر محتوای ارزشمندم، تا پیشنهاد فوق العاده ی یک مکانی که رمل و کویر توی همین استان خوزستان توسط شوهر خاله ی عزیزم که یک دفعه اونم فقط در عرض چند ثانیه منو دید بهم گفت و گفت که میتونی تور ببری و یک جای خفن برای توریست ها میتونه باشه برو تو کارش!!، اینکه …. تا …. و …. .
خدای من
چیزی که باعث شد امروز این باور خلق کنندگی زندگی 2 برابر بشه؛ ” عمل کردن ” بودن
بذار دقیق تر بگم
عمل کردن به آگاهی هایی که داری
تا حالا فکر کردی به این موضوع که خدا چقدر عاشقته؟؟؟
چقدر دوست دااره؟
چقدر برای تو فارغ از هر چیزی بهترین هااا ” را واقعا میخواد؟؟
تا حالاااا چند دقیقه ای به اینکه مگه چند درصد از آدمای کل کره ی زیباییی که پر از نعمت و فراوانی و ثروت و هر روزززم که بیشتر میشه، More & more
خداوند یکتا، خداوند بلند مرتبه دستشونو گرفته و دقیقا به جای درست
به چیزی که در سریع ترین و قدرتمندترین شکل ممکن میتونه زندگی اون فرد و با تغییر زندگی اون فرد و اینکه به یاد میاره چه کسیه؟ اینکه اشرف مخلوقات و چه قدرت شگفت انگیزی داره و اینکه رسالت واقعیش چی هست و چرا تصمیم گرفته پا به این دنیای مادی با ذهن خلاق و قلب بزرگ و بخشنده اش قدم بذاره، اینکه قراره بین تقسیم کارش با رب، اون فرد فقط شادی کنه و باقی کارها بسپاره به خدای درونش.
” تغییر باورها “:: را میگم.
دلیل اینکه اینجایی، قطعا به خاطر خواسته ی مقدس و ارزشمندت بوده، اینکه میخواستی زندگی اون جوری که معنای واقعی و توحیدی و خدا گونه داره، ” تجربه ” کنی.
و اینی که هستی با همین قدرت و باورهات، به خاطر ” کنترل ذهن ” دیروزت بوده و توی چند خط بالا به صورت واضح بیان کردم که تو فقط بایستی شاد باشی با توجه و تمرکز به زیبایی ها و خاطرات فقط خوب گذشته ات و تجسم خودت با احساس لیاقت در آینده در جایی که میخوای باشی و تجربه ی مادی ارزشمند اون را داشته باشی، و قطعا ” سپاس گزاری ، سپاس گزاری به خاطر تک تک داشته هات و خواسته های مقدسی که میخوای وارد زندگی زیبات کنی ” به هر شکل درستی میدونی
احساست را خوب نگه داری و همین احساس خوب مقدس ترینت دلیل اتفاقات خوب و نیکو میشه همون اتفاقاتی که براشون عاشقانه وقت گذشتی انرژی گذاشتی و ساعت ها در موردشون حرف زدی.
همه ی لحظه ی حال را گفتم که با احساس خوب الانت فردای تو را میسازه.
خدایی که در لحظه ی حال و نه در گذشته و نه در آینده ای که خودش میاد، ایده ها و الهاماتش هم برای ” حال ” است. اینکه چقدر این را باور کنی و واقعا در عمل انجام بدی و شجاعت و جسارت به خرج بدی و کمتر از همیشه 2*2، 4تا کنی و بیشتر عمل کنی و ایمان بیاری به خودت به خدایی که مالک همه ی زمین و آسمان هاست،
اینکه این نشانه ها را چقدر جدی بگیری
اینکه بعد از دیدن این نشانه هایی که تو فرکانسش را به جهان هستی ارسال کردی، ” ببینی ” و سپاس گزار خدا باشی و این امیدی بشه برای بیشتر و بازمم بهتر کار کردن
میدونی یک جمله ی طلایی هست که همیشه به یادش میارم وقتی که نیازش داشته باشم و اونم:
و اینکه وقتی میتونی عالییی تررر باشی چرا عالی؟! “”
قانون بازی را یاد گرفتی، معطل نکن و بیشتر عمل کن، اول به خودم دارم میگم
آینده ی تو آینده ی من، یک بوم نقاشی سفیده سفید که هیچی توش نیست و این تویی که باید با زیباترین و با کیفیت ترین رنگ ها رنگش کنی.
آره!
امروز بیشتر از همیشه به الهاماتم و درواقع یعنی، کلام ” رب ” توجه کردم
و الانم دقیقا میتونم بگم روی آسمون هفتم در حال پروازم.
+
میدونی که استاد عزیز اجازه ی انتشار مشخصات تلفنی و یا اینستاگرام را نمیده حداقل الان
و اینکه این سایت روی ” الهامات ” تو میچرخه
یعنی اینکه، تو اگر میخوای کسی را پیدا کنی بهترینش اینه که سراغ بهترین چیز بری!
خودت میدونی میدونی کی را میگم
ازش بخواه که ” من ” را بهت نشون بده، مطمئنا مثل همیشه در زمان و مکان مناسب هدایتت میکنه و اون موقع لذت بیشتری بهت میده تا اینکه لقمه آماده باشه.
چیزی را بهت گفت ما ( 12 ) از همین بچه های گل عباسی منشی که قطعا میشناسیشون توی یک گروه تلگرامی هستیم و دقیقا مثل معبد مقدس آرامشگاه که بهم الهام شد و الانم که میبنی انقدرررر منبع انرژی مثبت انقدرر پاسخ و رازو نیاز توش هست انقدر سنگینه از حجم عظیم این منبع بی نهایت، که به دقیقه میکشه تا صفحه اش کاملا باز بشه!، همه ی ما 12 نفر هر کدوممون دنیایی داریم و هر کدومون برای هم یک نشانه یک عامل و انگیزه ی پیشرفت بیشتر همون تعریفی که از دوست دارم.
ازت ممنونم بخاطر اینکه وقت گذاشتی و برام نوشتی..??
خداروشکر بخاطر همه ی جذب های عالی که داشتی مهمونی و گیتار زدن….پیشنهادی که واسه بردن توریست تو کویر….خداروشکر?
من امروز داشتم بهت فکر میکردم به اینکه چقدر با خودت در صلح هستی چقدر به خداوند وصل شدی و داشتم به این فکرمیکردم که از لحاظ مالی چه تغییرات و نتایجی داشتی که به لطف الله جواب سوالمو گرفتم?
محمدعزیزم این کامنتت خیلی بجا بود برام میدونی الان دیگه تعجب نمیکنم بلکه هربار ایمانم قوی تر میشه به هدایت و جواب دادن خدای مهربونم به سوالام به اینکه میدونم ازش بخوام خیلی زود جواب میده..
میدونی الان وقتی با خدا حرف میزنم و ازش هدایت میخوام اون روز منتظرم و میدونم همون روزجوابمو میده و همیشه هم جواب داده…خدایا شکرت
این حرفات کلام خدا بود برای هدایت من مدتیه تضادهام زیاد شدن واینجاس که باید ایمانم رو نشون بدم…اینجاس که باید ببینم این مدت چقدر رو خودم کار کردم…اینجاس که باید ذهنم رو کنترل کنم…
باید شجاع باشم و پا رو ترسم بزارم…
محمد عزیزم از خدا میخوام که منم به زودی تو اون جمع 12 نفری بیام و از دیدنتون و صحبت کردن باهاتون لذت ببرم…از خدا میخوام که کمکم کنه پیدات کنم???
ممنونم که امشب قلمِ ربم شده ای، و برایم مهر تایید نزدیکی خیلی از آرزوهایم را همچون پرنده ای که هر لحظه پروازش تسبیح خداوندش، مالکش، خالقش است، را برایم فرستادی.
مهر تاییدِ در مدار جدید بودن
مهر تاییدِ حل شدن در خود، در خدای خود، در رب را
ممنونم، برایت آرزو میکنم درکِ عمیق و تکاملی این معنی را این جمله را:
سلام به روی ماهه استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنین.
تو کامنت قبلی قسمته 1 سفر به دور آمریکا نوشته بودم که(سلام به روی ماهه خانمه شایسته ولی ماه همیشه پشته ابر نمیمونه خانمه شایسته روی بنما!)
و روز بعدش دیدم سر و کله ی خانم شایسته با فایلهای جدید پیدا شد!
خدایا شکرت.
آماده این بریم برای سفر به کاشان!!!
بسمالله!
روزه قبل از رفتنم به کاشان،من تصمیم داشتم از جاده ی اصفهان برم و یکی از همکارام گفت از کدوم جاده میخوای بری!؟
گفتم اصفهان گفت از اونجا نرو،از سمته خرم آباد برو.
اما من تصمیمم قطعی بود که از جاده ی اصفهان برم چون همش دره و پیچ و خم بود هیجان رو دوست داشتم.
اومدم خونه زدم تو ب نامه ی نشان دیدم همه جا با رنگه سبز نوشته مسیر اوله اهواز به کاشان از سمته جاده ی خرم آباد.
خلاصه تسلیم خدا شدم و گفتم چشم از خرم آباد میرم.
من 4 روز قبل از اینکه بخوام بیام کاشان کیف مدارکم که تمامه مدارک خودمو دلفین داخلش بود گم شد!
اما آرامش زیادی داشتم،و زنگ زدم به پدر مادرم گفتم مدارکم اونجا نیستن،گفتن نه.
ناگفته نمونه چند روز قبلش بشدت تمرکز میکردم روی همسر آینده ام اما ذهنم میگفت تو کجا،اون کجا،چجوری میشه همچین شخصی بیاد تو زندگیت!
چجوری همدیگه رو پیدا کنید،اصلا همچین شخصی با این خصوصیات مگه هست و…
من گفتم خدایا بیا یه کاری کن!
من که بدونه کیفه مدارکم نابود نمیشم!
بدبخت نمیشم!
سیاه روز نمیشم!!!
نهایتش میرم المثنی میگیرم!
اما برا اینکه باورام قوی بشه نسبت به اینکه تو میتونی اون عزیزه دلی رو بیاری تو زندگیم که من دوست دارم با اون مشخصات، بیا کیفه پولمو خودت بزار کفه دستم!
مگه نه تو گفتی آنچه که در آسمانها و زمین است من از آن آگاهم!!!
پس تو میدونی کیفه من کجاست دیگه!!!
لطفا خودت پیداش کن بیار بزار کفه دستم!
آقا من دیگه دنبال کیفم نگشتم!
اما تماما فکرو ذکرم و مغزم میگفت کیف فلان جا که رفتین تفریح افتاده!!!
(با ایمان کامل رها کردم و سپردم به خدایی که تو قرآن و تو زندگی شخصی خودم بهم ثابت کرد خودشو)
من شب داشتم وسایلم رو آماده میکردم که صبحش برم کاشان اما یه نگرانی خاصی داشتم،یه تپشه قلبه خاصی داشتم.
گفتم خدایا اگه میدونی نباید برم بهم بگو!
اما همهی نشونه ها میگفت که من بیاد برم کاشان!پس چرا من نگرانم!؟
بهم الهام شد که نگرانی و ناراحتی از سوی شیطانه!
برو دیدنی های کاشان رو تو اینترنت نگاه کن تا اشتیاقت بیشتر بشه
(وقتی آدم هدفش جلو چشمش باشه با تمامه وجود تمامه تمرکز و هدفش رسیدن به هدفش میشه)
خلاصه حالم کمی بهتر شد.
شب خوابیدم طرفای ساعت 1 شب یه حسی از خواب بیدارم کرد.
نگاهه گوشی کردم دیدم مامانم 2 بار زنگ زده،بهش زنگ زدم گفت ابراهیم کیفه مدارکت رو بابات تو ماشینش پیدا کرد!
و گوشی رو داد به بابام.
بابام گفت اصلا نمیدونم چی شد دستم تو تاریکی رفت اونجا و کیف مدارکت رو دیدم !!!
و همونجا قلبم شاد شد و خداروشکر کردم.
من 3 روز قبل از اینکه بخوام بیام کاشان شهر کاشان رو تو سایت دیوار انتخاب کردم و میخواستم همینجوری زنگ بزنم به یکی و بپرسم که آب و هوا چطوره و چجوری برم کویر!
چشمم خورد به یکی که ماشین 206 گذاشته بود برا فروش و قلبم گفت به این زنگ بزن!
ذهنن گفت نه بابا به این زنگ نزن ،این ماشین گذاشته برا فروش خیلی بهش زنگ میزنن سرش شلوغه!
یاده فایله قبلی استاد افتادم و گفتن ذهنه منطقی من دلایلی خودشو میاره اما من به حرف قلبم گوش میدم.
گفت بیا اینجا خودم راهنماییت میکنم بیا هر کاری داشتی من خودم در خدمتتم.
آقا چقدر این آدم محترم و با معرفت بود!!!
خلاصه ما صبح ساعت 9 از اهواز حرکت کردیم(ما یعنی منو خدا و دلفین)
یه جا کنار جاده دیدم برف هست خیلی دلم میخواست بزنم کنار و با برفا عکس بگیرم و برفارو لمس کنم اما ذهنم میگفت نه این کارو نکن مردم که رد میشن نگات میکنن میگن چقدر این برف ندادهاست!!!
(واقعا هم برف ندیده ام،آخه اهواز برفش کجا بود!!!
حالا آبادان یه چیزی ولی اهواز نه!)
واقعیتش زورم به ذهنم نرسید و با اینکه خیلی دوست داشتم بزنم کنار اما تسلیم ذهنم شدم و از حرفه مردم میترسیدم و رد شدم.
بعد چند دقیقه احساس سرزنش کردم که چرا تسلیم ذهنم شدم!؟
مگه نه من دوره ی عزت نفس و احساس لیاقت رو کار کردم و تمامه تلاشم این بود که حرفه مردم برام مهم نباشه!!!
بعد یاده دوره ی احساس لیاقت افتادم که استاد عباسمنش میگه که:
هر اشتباهی که میکنی خودتو سرزنش نکن!
تو در مسیر یادگیری و رشد هستی!
هر اشتباهی که میکنی یه قدمی هست که رشد کنی و یاد بگیری!
و بعدش گفتم آره من تسلیم ذهنم شدم اما از این اشتباهم درس میگیرم و تو تمامه این سفر به حرفه ذهنم گوش نمیکنم.
رسیدم خرم آباد، رفتم پمپ بنزین!
به مسئولش گفتم کارت سوخت دارین!؟
گفت آره اما باید منتظر بمونی 4 نفر جلوتن!
(کارت سوخته دوستم همراهم بود اما ترجیح میدادم ازش استفاده نکنم)
بعد قلبم گفت چرا از کارت سوخته دوستت استفاده نمیکنی!
گفتم چون هم میخوام از سهمیه اش کم نشه و هم اینکه الان مسئولش میگه نگاه کن!
کارت داره اما حاظر نیست ازش استفاده کنه!
و ترس از قضاوت داشتم!
یاده نیم ساعت پیش خودم افتادم که بخاطر ذهنم لذته برف بازی رک از دست دادم و روی رفتارم کار کردم و گفتم نظر هیچکس مهم نیست و کارت دوستم رو برداشتم و بنزین زدم،جالبه گه اون بنده خدا هم هیچ حرفی نزد!!!
و وقتی از شهر خارج شدم دیدم کلی برف کناره جاده بود و ایستادم و کلی عکس گرفتم و لذت بردم!
تو جاده بودم و انقدر حالم خوب بود که نگو!
دیدم دما سنجه دلفین دله آلارم میده که دما 2 درجه است!!!!
آقا شیشه ها رو تا آخر آوردم پایین و کلاه کردم سرم و کییییف کردم گفتم میخوام 2 درجه رو تجربه کنم،از کنار یه ماشینی رد شدم یه پسره5،6 ساله عقب نشسته بود ک کلاه و کلی لباس تنش بود و چسبیده بود به شیشه و داشت جاده رو نگاه میکرد،وقتی از ماشینه سبقت گرفتم واسه اون بچه دست تکون دادم!اما اون هیچ کاری نکرد!
بعد از چند دقیقه اون ماشینه ازم سبقت گرفت و همون بچه داشت میخندید و نیشش باز بود و تند تند برام دست تکون دادو بوس فرستاد با دستای کوچیکش!!!
به قوله دختر عمم بهش گفتم واقعا احساسه خوشبختی میکنم!
گفت تو احساس خوشبختی نکنی کی کنه!!!!
خدایا شکرت
تو مسیر همینجوری داشتم فایل جلسه ی 16 دوره ی احساس لیاقت رو گوش میدادم استاد میگفت
( آقا!
من موجودیت دارم!
من وجود دارم!
من اونجور که دوست دارم باید زندگی کنم!
من ارزش دارم!)
اینجا یه تکون خوردم!
دوباره یه فایل دیگه پلی کردم از استاد قسمته اوله مصاحبه با استاد.
دیدم استاد میگفت من خواستم مهاجرت کنم،اما کشور استرالیا،آمریکا و یه کشور دیگه ای مد نظرم بود!
اینو که گفت اونجا بود که متوجه شدم دنیا دسته کیه!
گفتم ببین این آدم چچچقدر آزاده، چقدر هیچکس و نظر هیچکس براش مهم نیست که شهر که هیچ،استان که هیچ،کشور که هیچ!دستش بازه که داره بینه کدوم قاره رفتن فکر میکنه!!!
این آدم به هیچ چیزی وابسته نیست و ناراحتی یا نگرانی هیچکس واسش اهمیت نداره!
و بهم گفت نگرانی و ناراحتی دیشبه تو واسه همینه که نگرانی نکنه پدر مادرت بفهمن که اومدی مسافرت و ممکنه مخالفت کنن و یا تو فکرت باشن!!!
تو باید آزاد باشی!
باید یاد بگیری که هیچکس واست مهم نباشه!
هیچکس یعنی هیچکس با هر نسبتی که داره!!!
و خداروشکر کردم بابت این الهام و این درک زیبا.
خلاصه ما داشتیم میومدیم تو جاده و کلی لذت بردم از حاله خوبم و اومدم قرآن گوش کنم به صورت صوتی اما اتفاقی رفت سمته فایلهای تصویری و سوره ی توبه رو دیدم،قلبم گفت اینو گوش کن،گفتم نه یکی دیگه!
گفت اینو گوش کن!
گفتم چشم.سوره ی توبه رو پلی کردیم در حین گوش دادن دیدم ترجمه ی یکی از سوره ها گفت که
(خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند!)
گفتم خدایا چکار کنم که از مشرکان نباشم!
گفت تو باید شرک رو اول از روی خودت حساب نکردن شروع کنی!
گفتم چیشد!
چی شد!!
قرآن رو استپ کردم!
گفتم چی گفتی!؟
گفت ببین!
تو برای از بین بردنه شرک باید شرک رو اول از روی خودت حساب نکردن باز کنی!
گفتم یعنی چی!؟
گفت ببین!
تو در هر کاری باید بگی خدایا من نمیدونم
من تسلیمم!
تو کمکم کن!
تو هدایتم کن!
تو راهنماییم کن!
برای کوچکترین مسائل!
وقتی که تو ،که عزیزترین و مهم ترین آدمه زندگیت خودتی ،حتی برای لباس خریدن یا غذا خوردن بگی خدایا من نمیدونم من تسلیم توأم، من عاجزم دیگه روی دیگران حساب نمیکنی!
و به خودت میگی بابا!
من که خودمم نمیتونم برا شلوار خریدن روی خودم حساب کنم پس چجور میتونم روی مسائل دیگه روی دیگران حساب کنم!!!
و وقتی این موضوع رو زیاد روی خودت کار کنی توحیدی کامل میشی!
گفت ببین!
تو نصفه روز کیفت رو گم کردی خوب!
گفتن آره!
گفت تو حتی قدرت اینو نداشتی که بدونی تو اون نصفه روز کجا کیفت رو گم کردی!
تو تمامه فکر و ذکرت این بود که وقتی رفتین بیرون از شهر اونجا کیف رو انداختی در صورتی که اون مغزت،اون اگاهیت،تماااامه تواناییت و فهمت نتونست بهت یادآوری کنه که تو برای نیم ساعت وقتی نشستی تو ماشین بابات گیفت رو با خودت بردی اونجا!!!
پس دیگه رویه چیه خودت حساب میکنی!!
و همین الهامات داشت به قلبم میبارید که یهو بهم گفت همین الان بزن کنار کنار این گلخونه!
من تو شهر محلات بودم.
گفت برو تو گل خونه!
رفتم تو گلخونه!!!!
اووووووو ممممممممای گگگااااااااااددد
چچچچه گلای قشنگی!!!
خدای من!
خدای من!
خدای من!
یه پسره جونی اونجا بود و قدم به قدم باهام میومد و ذهنه خنگه من میگفت این پسره برا این داره قدم به قدم باهات میاد که یه وقت تو چیزی نریزی تو گلاشون و بهشون ضرر بزنی!
(یعنی میخوام بگم ذهن تحت هر شرایطی داره مزخرفات خودش رو میگه!!!!)
و اون جون چچچقدر با محبت و صداقت همه چیز رو برام توضیح میداد!
گفتم این نوع گل هارو من تاحالا تو هیچ گلخونه یا گل فروشی تو اهواز ندیدم!!!
گفت اینا تازه تولید شدن و یه ایرانه و یه محلات!!!
گفتم حالا چکارکنم!؟
گفت چرا!؟
گفتم من قلبم رفت برا این گلا!
از طریق روزه اوله مسافرتمه نمیتونم گل بخرم!!
گفت شمارمو ذخیره کن از طریق واتساپ عکسه تمامه گلاهامو واست میفرستم هر کدوم رو دوست داشتی انتخاب کن با تیباکس واست میفرستم در ضمن اونهایی رو میفرستم که اونجا دوام بیارن!
بهش گفتم تا قبل از دیدنه این گل ها فکر نمیکردم یه گل میتونه اینقدر قشنگ باشه!
باور نمیکنی!
به یه گلی خیره شدم!
پسره متوجه شد جریان چیه!
لبخند زد گفت رنگش چشمتو میزنه آره!؟!؟!
گفتم آره!
داره چشم رو میزنه!
گفت این گل اینطوریه !!!
باور نکردنیه!
گفتم میشه برم معدنه سنگ!!!
گفت معدن نه ولی کارخونه سنگ 2 کیلومتر جلوتره برو اونجا !
و رفتم یه کارخونه سنگ!
رفتم دفترشون و یه آقای حدودا 70،75 ساله ای بود گفتم میشه برم نگاه کنم!؟
گفت بزار خودم باهات بیام که
برات توضیح بدم!
من شخصا به نشونه ی احترام تعظیم میکنم برای مردمه دوست داشتنیه محلات!!
اینقدر که این آدما خوبن!
یه سنگایی بودن هر کدومش 2 برابر دلفین!
اینارو با دستگاه برش میدادن هر کدومش میشد اندازه ی یه پشتی!!!
ما رفتیم تا رسیدیم ببببه کاشانه زیبا!
خدایا شکرت که در سلامت کامل رسیدم.
خدارو شاهد میگیرم،9 ساعت رانندگی به اندازه ی 1 ساعت رانندگی خسته ام نکرد!
برا اینکه سویت بگیرم رفتن تو سایت دیوار زنگ زدم گفت آقا سوئیت 18 متری 500 هزار تمن!
قلبم گفت زنگ بزن که اون آقاهه که 206 داشت گفت اگه کاری داری به خودم بگو وقتی اومدی کاشان!
وقتی بهش زنگ زدم چقدر با حسه خوب و محبت احوال پرسی کرد گفتن سوئیت میخوام، گفت یه شماره میدم بهش زنگ بزن!
آقا زنگ زدم و گفت باشخ بیا بهت سوئیت میدم.
یه سویت نه بلکه یه خونه بهم داد 100 متر!
بخاری،یه دست مبل،5 تا تخت خواب فول امکانات،با جای پارکینگ برای دلفین،شبی 350 هزار تمن!!!
خدای من !
هزاران مرتبه شکرت!!!
یه دوش گرفتم، لباس عوض کردم رفتم رستوران ننه آقا!
چچچقدر سوپش معرکه بود!
خیییییلی چسبید!!!
و بعدش اومدم خونه ام و با عشق و لذت خوابیدم.
خدایا شکرت!
خدایا شکرت!
اگه همکارم نمیگفت از جاده ی خرم آباد بیا من کجا اون گلخونه و اون معدن سنگ رو میدیدم!
اگه هدایت خدا نبود که شماره ی اون آقا رو تو سایت دیوار که ماشین 206 گذاشته بود برا فروش رو بر نمیداشتم کجا یه سوئیت با این کیفیت و این قیمت گیرم میومد!
من اراک زندگی میکنم و محلات رو زیاد میریم پنجشنبه شب میریم آبگرم و صبح خروسخون راه میفتیم برای سرچشمه و از بچه گی تا به الان خاطرات خیلی قشنگی از محلات دارم.
بچه که بودیم با نیسان آبی عموم میرفتیم ،چقدر خوش میگذشت پشت نیسان رو عموم چادر میکشید و تخت میبست و همگی با کلی وسیله راهیِ محلات میشدیم.
از خداوند مهربان میخوام هر لحظه سفرتون پر از خاطره های شیرین باشه
واقعا از کامنتاتون لذت می برم، راستی ممنونم از بابت گلهای زیبایی که تقدیم کردید.
اتفاقا امسال موقع گلاب گیری با مامان و خواهرم رفتم کاشان، منم هم از طبیعت و هم از سازه های تاریخی لذت می برم
یه پیشنهاد دارم براتون ،که از شهر زیرزمینی نوش آباد بازدید کنید،و ببینید چقدر خداوند به ما انسانها لطف کرده و خلاقیت و فکر خلاق داده تا بتونیم از قوانینش به نفع خودمون استفاده کنیم، وقتی وارد اون شهر شدم یه لحظه احساس لیاقت بهم دست داد که ما انسانها در هر دوره از تاریخ ، چه کارهایی میتونیم انجام بدیم به لطف و رحمت خداوند ،
سفر پربرکت و پر از حال خوب داشته باشید ، باز ممنونم بخاطر مطالب ارزشمند تون
کاشان یکی از جاهایی هست که من واقعا دوست دارم به اونجا سفر کنم و جاهای دیدنیشو ببینم
چقددررررررر قشنگ جزئیات سفر رو توصیف کردید و ما رو باخودتون همسفر کردید
چقدر از کامنت شما نکته های کلیدی و مثبت گرفتم
کنترل ذهنتون در طی این سفر عالی بود
واقعا این نکته ای که استاد در دوره ی عزت نفس گفتن نکته ی طلایی هست اینکه همزمان که نجواهای شیطان هست ندای امید بخش خداوند هم هست که شما در طول سفرتون بجز اونجایی که نزدین کنار جاده و با برفا عکس نگرفتین سعی کردین به ندای امید بخش خداوند و به قلبتون گوش بدین و خود این قضیه کنار نزدن و عکس نگرفتن خودش به تنهایی کلی نکته داشت که میشه ازش درس بگیرم و بفهمم انسان در مسیر رشد و موفقیتش در حال یاد گیری هست و اشکالی نداره اگه از اشتباهاتمون درس بگیریم
به صورت هدایتی به کامنت شما بر خوردم دنبال یه نشانه میگشتم و به این فایل و کامنت شما هدایت شدم
خییییلی از کامنت شما انرژی گرفتم واقعا حالم خوب شد
واقعا خوشحالی واقعی اینه!همون دست تکون دادن برای اون بچه که به شیشه ی ماشین چسبیده بود همون بازدید از گلخونه و کنار گذاشتن شک و اون مزخرفات و نشخوار های ذهنی و همکلام شدن با آدم هایی که مثل خودمون مثبت اندیش و مهربان هستن
خیلی انسان پرانرژی و مثبتی هستین امیدوارم زندگیتون سرتاسر خوشی و سعادت باشه
سلام دوست عزیزم..من از مشهد وازمحل کارم دارم واست مینویسم..امیدوارم حال دل هممون همییشه ب همین قشنگی ک وصف کردی باشه..از9صبح ک درحیاط باز میکنم بزنم بیرون میگم خدایا بگیرمنو ک پریدم تو بغلت..خدامیدونه هنسفری تو گوشم موسیقی عرفانی گوش میدم و یاد کامنتای زیبای همتون یاد فایلای استاد ومریم جان میفتم و بقول استاد گوله گوله اشک میریزم از این همه نعمتایی ک خدا بهمون داده..خدایا شکرت .نشستم قهوه بخورم
..بفرمایین بچه ها..
محل کار تاالان بخدا هنوزم فکرمیکنم چقد خدا مارو هممون رو دوست داره..
نمیدونم واقعا زبون قاصره از وصف این همه دلای پاک..
درود بر آقا ابراهیم عزیز…آقا ابراهیم چقدر خوب تعریف کردین از جزئیات قوانین در طول سفرتون…من فکر میکنم من حتی بیشترازشمالذت بردم از این سفر….ممنون که این نکته هارو بامابه اشتراک گذاشتین خیلی آموزنده بودن…براتون آرزومیکنم که ازدواجی موفق داشته باشین و البته سعادتمندوپولدارباشین همیشه
واقعا همونطور که دوربین شما نتونسته درکی رو که شما از تجربه هاتون رو داشتید رو به تصویر بکشه . به نظرم هیچ کلامی هم نمیتونه احساس سپاسگذاری درونی من رو به شما بگه و بگه که واقعا سپاسگذارم از این همه لطف و محبتی که در حق ما دارید خواهر گرانقدرم خانم شایسته
ممنونم فایل و تدوین عالی بود بهتون تبریک میگم
واقعا نمیتونم حس کنم کجا هستید و چه دیده اید ولی میدونم حس درونی تون مثل حس سپاسگذاری الان من هست که هیچ قدرتی نمیتونه کمش کنه بلکه همه چی بیشترش میکنه نوش جانتون کلی انرژی گرفتم خیلی با صفایید
یه چیزی ته دلم مونده شاید حرف خیلی ها باشه این روزها واقعا فایل های شما و البته بخوام واضح تر بگم دیدگاه و این ذهنیتی که در قالب فایل برامون آماده میکنید برای من یکی مثل پیدا شدن پدر و مادر یک بچه در زمانی که گم شده هست البته با حس خیلی بیشتر . سپاسگذارم که ماهی گرفتن رو با استاد عزیز نشانم میدهید
واقعا لذت بردم از فایل اول اون لحظه که گفتید سفر چیزهای اضافه رو از آدم دور میکنه بعد کلی تو فکر رفتم که چقدر از سفر نتیجه دارم . اون موقع بود که تصمیم گرفتم بعد از ظهر به بعد دفتر و خودکارمو ببرم تو پارک بشینم بعضی وقتا هم خیلی کم میرفتم یه لقمه میخوردم شب هم زیر یه لامپ توی پارک بودم و صدای بچه های کوچک و عشق دو زوج جوان که کنار هم چایی میخوردن من رو به وجد میاورد واقعا گل گفتید درک میکنم تا حدی استفاده از جسمم رو ولی شکی ندارم که حس سپاسگذاریمون به اندازه هم هست
کاش میشد عکسی از قلبم رو بفرستم که چقدر خوشهاله و میخواد تشکر کنه ازتون ولی فعلا امکانش نیست
در ضمن این فایلها کلی از سوالات من رو درباره زندگی استاد عزیز رو روشن کرد که کلی کمک بود واقعا نمیدونم چقدر کمک کرده خیلی زیاد
به نامِ خودش که سرآغاز هر حرکتی و خیری و زیبایی است … خداوند یکتای جهان آفرین مالک و فرمانروای مقتدر تمام جهان هستی و جهانیان
به نام خدایی که ربی که تنها دلیل حرکتمه، تنها دلیل نوشتنم مثل یک دیوونه از صبح تا شب: ربی که دلیل امیدوار بودنمه، ربی که دلیل غذا خوردنمه برای اینکه انرژی جسمانی بگیرم و بازم به سمتش حرکت کنم، ربی که دلیل کار کردن روی خودم و باورهامه برای اینکه بازم باورهای قدرتمندکننده تری را بسازم برای اینکه میخوام بیشتر حسش کنم، بیشتر بخوانمش، بیشتر درکش کنم، بیشتر بشنومش اما الان تا یک مقدار میتونم این مقدار میتونه واسه بی نهایت آدم غیر ممکن بوده و باشه .. ولی من نه همه ام و نه همه من! من منم و از همین من از همین پادشاه یکی بیشتر نیست .. نگرد نخواهی دید .. ولی همین ربی که تو قلب این پسره میشه توی هر چیزی دید میشه توی هر زیبایی دید میشه توی هر حرکتی دید میشه توی هر حرکت حیوانی و جانداری و رفتار طبیعتی دید، آره میشه توی شهر دید توی چمن های سرسبز فراوان اینجا دید میشه زیبایی اش را بلند قامت بودنش را رشدش را توی همین رشد درخت ها دید و تحسین کرد .. آره ربی که دلیل حرف زدن منه ربی که انرژیم و مثبت بودنم پرانرژی بودنم کنترل ورودی هام همه و همه به خاطر اونه … برای اینکه کمی بیشتر کمی بیشتر فقط درکش کن، من تشنه ام میفهمی تشنه .. تشنه ی درک بیشتر .. تشنه ی شناخت بیشترش .. و الان این الهام که ببین این سفرنامه را و دوباره ببین از اول و بنویس و بنویس و برای هر هم پاره ات بنویس و بنویس و این نوشتن هم برای خودشه این فایل دیدن ها هم برای خودشه برای اینکه بیشتر ببینمش برای اینکه بیشتر انرژی بگیرم که میشه همه چی داشت میشه میشه میشه به خداوندی خداییش به بی نهایت بودنش به فراوان بودنش میشود همه چی داشت: بفرما
این الگو
این رابطه ی این الگو
این ثروتِ این الگو
این رسیدن این الگو
این درک الگو از خدا
این داشته های مادی و معنوی الگو
این ..
میشود میشود میشود همه چــی داشت باور کن
چون همه چی باوره … و باوری که با همین دیدن ها و ادامه دادنش میشود و میشود و میشود و من اینجایم در این مسیر با همین داشته با قلبی بزرگ با چشمانی اشک بار با ذهنی باز با هدفی مشخص در این مسیر در این مسیر بی نهایت .. میئله تموم شدن نیست مسئله اینه که باید این لحظه را ادامه داد این لحظه را فقط .. همین لحظه را … خدایا شکرت
خدایا شکرت
خداوندا شکرت
علی جان صفا دادی برادر نوشتی ازت ممنونم و تحسینت میکنم از این عشق از این قلب سپاس گزارانه ات از این ذهن باز و ثروتمندت از این اراده ات .. نمیدونم کجای دنیایی … ولی هر جا هستی خدا همونجاست … و هواتو داره و داره و داره …
منم لذت بردم از خواندن این نظر
ممنونم که باعث ادامه دادنم در این لحظه بودی .
عاشقتمممم
عاشقِ عاشق
دوست دارممم
الهی که ثابت قدم باشی در این مسیر الهی درستِ هموار …
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته خوش قلب و دوستای خوبم
خدایا سپاسگزارم به خاطر این همه زیبایی و فراوانی
دوستان دقت کردین که خانم شایسته علاوه بر اینکه زیبایی ها رو با ما به اشتراک میذاره داره چه آگاهی های نابی رو هم به اشتراک میذاره؟ توجه کردید که چقد با خودش در صلحه؟ و با خدای دورنش؟ من دقت کردم و توجه میکنم به این و جه از انسان دوست داشتنی.
خانم شایسته عزیزم کاملا موافقم که لمس کردن این زیبایی ها با «فیلمبرداری» کردن برای ما کافی نیست و تجربه واقعی رو خودمون باید حس کنیم، اما اگر بدونی چه باورهایی رو داری با این کار خداپسندانه در ما ایجاد میکنی که ما هم از اینطرف تقریبا نمی تونیم با «نوشتن» برای شما توصیف کنیم که شما این حس سپاسگزاری و باوری که در ما ایجاد میشه رو لمس کنی.
خداوند شما رو هدایت کرده که این همه زیبایی رو ثبت کنید و ما رو هم هدایت کرده که این همه زیبایی رو ببینیم، خداوند همه ما رو هدایت میکنه به سمت زیبایی های بیشتر، طوری که خودمون رو تجربه کنیم.
چقد عاشقانه و خالصانه با صدای زیباتون دارید برای ما زیبایی های اطرافتون رو توصیف می کنید، این به بیشتر حس کردن اون زیبایی ها به من کمک میکنه.
آره آره، ما چقد خوشبختیم، ما چقد خوش شانسیم که با جسم عالی و پیشرفتمون، با جسم سالمی که داریم و حواس سالمی که داریم می تونیم این زیبایی ها رو حس کنیم، لمس کنیم، تجربه کنیم، غرق زیبایی ها بشیم تا که زیبایی درونمون رو تجربه کنیم. ما زیبا آفریده شدیم به خاطر همین عاشق زیبایی ها هستیم و خداوند هم عاشق اینه که ما زیبایی ها رو ببینیم و از زندگی لذت ببریم. برنامه ما همینه.
آگاهی هایی که نوشتم واسه خودم که از زبون خانم شایسته جاری شد در مورد «در صلح رسیدن با خودم»:
« بیام از جسمم نهایت استفاده رو بکنم، یعنی اینکه من چشمام رو بیام روی زیبایی ها باز کنم، بیام با چشمام چیزهایی رو ببینم که به من احساس بهتری میده که قلبم رو باز بکنه، که من رو به وجد بیاره، بیام گوشهام رو در معرض شنیدن چیزهایی قرار بدم که بهم امید میده، که بهم ایمان میده، که بهم قوت قلب میده، که برام انگیزه میشه، که به زبونم احساس سپاسگزاری رو جاری میکنه و من رو به احساس خوب میرسونه و مدت زمان بیشتری توی احساس خوب نگه میداره، بیام پاهام رو به مسیرهایی باز کنم که علاقه دارم انجامشون بدم، علاقه دارم به دیدنشون، علاقه دارم به سمتشون برم، بیام توی ذهنم چیزهایی رو مرور کنم، خاطراتی رو بیاد خودم بیارم که برام ایمان بیشتری میسازه، برای اینکه به سمت تجربه های وسیع تری برم. »
این بود جوابی که خودم یکی میخواستم این چند روزه بدونم که اصل چه چیزیه که من با خودم در صلح باشم؟ جواب پاراگراف بالاست…
همراه با این سفر زیبا دارم فایلهای سفرنامه چهل روزه رو هم گوش میکنم نمیدونید چه ترکیب جادویی شده. همزمانی فوق العاده ای داره.
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به اونها نعمت ها و ثروتها دادی نه راه کسانی که خشم و نه راه گمراهان.
سلام اقای حامد امیری, امیدوارم حالتون خوب باشه .. راستش من الان داشتم این فایل رو میدیدم .. و واقعا احساس خوبی داشتم .. تعجب کرده بودم از این همه زیبایی و ی دفعه ایی هدایت شدم به پیج کامنت ها اولشم قصد نداشتم کامنت بزارم چون چیزی به ذهنم نمیرسید اما با خوندن کامنت شما خاستم کامنت بزارم و هم از استاد عزیز و خانوم مریم شایسته ی عزیز و همینطور از شما تشکر کنم به این دلیل که یادم انداختید که هر فایلی رو که میبینم سر سری رد نشم .. و سعی کنم اگاهی هاش رو بنویسم و بهش عمل کنم .. ممنون از شما دوست عزیز.
من عادت دارم فایل سفرنامه رو دوره ای مرور میکنم و هر بار از زیباییش لذت میبرم ، این بار به این بخش که رسیدم ،بعد از تموم شدن صحبت های مریم جون انتهای فایل ، دوباره زدم عقب، حس کردم چرا من این حرف ها رو نشنیده بودم قبلا ، اولش خواستم توی دفترم یادداشت کنم ،بعدش نظرم عوض شد خواستم توی کامنت بنویسم ، وارد سایت شدم به صورت اتفاقی سه کامنت برتر رو دیدم ، و کاملا رندوم ادامه ی کامنت شما رو خوندم … خیلی عجیبه خیلی عجیب …
« بیام از جسمم نهایت استفاده رو بکنم، یعنی اینکه من چشمام رو بیام روی زیبایی ها باز کنم، بیام با چشمام چیزهایی رو ببینم که به من احساس بهتری میده که قلبم رو باز بکنه، که من رو به وجد بیاره، بیام گوشهام رو در معرض شنیدن چیزهایی قرار بدم که بهم امید میده، که بهم ایمان میده، که بهم قوت قلب میده، که برام انگیزه میشه، که به زبونم احساس سپاسگزاری رو جاری میکنه و من رو به احساس خوب میرسونه و مدت زمان بیشتری توی احساس خوب نگه میداره، بیام پاهام رو به مسیرهایی باز کنم که علاقه دارم انجامشون بدم، علاقه دارم به دیدنشون، علاقه دارم به سمتشون برم، بیام توی ذهنم چیزهایی رو مرور کنم، خاطراتی رو بیاد خودم بیارم که برام ایمان بیشتری میسازه، برای اینکه به سمت تجربه های وسیع تری برم. »
دقیقا نکته ای که شما دو سال گذشته نوشتید رو من میخواستم بنویسم و جالب تر اینکه من همزمان دارم فایل های روز شمار رو میبینم .. چطور ممکنه درخواست صبح من تو ستاره قطبی که خواسته بودم “بیشتر با خودم در صلح باشم” به این شکل تو کامنت شما خونده بشه ..
تو صفحه اول سایت همیشه اسمتون هست و فعالین ،شما الگویی هستین برای من در ثابت قدم بودن در مسیر درست ،سالهاست که با ایمان تو مسیر هستین و معلومه که هر روزه این سالها دارین روی خودتون کار میکنید ،مثل غذا خوردن شده براتون ،همین قدر حیاتی.
وقتی دوستانی مثل شما میبینم که این همه وقت به ذهنشون با کار کردن روی فایل ها خوراک مناسب دادن ،انگیزه ای میشه برام ،که میگه ببین مهسا وقتی بقیه میتونن و کنترل میکنن و هر روز روی خودشون کار میکنن،توام میتونی .
خداروشکر میکنم ،نمیدونم چطوری به این کامنت هدایت شدم امااا جواب سوالمو از خداوند گرفتم.
واقعا نمیدانم با چه زبانی این همه زیبایی را وصف کنم
حالا این تصویر واقعی از دید چشم چقد زیباست سپاس خدای منان را که ما را به مسیر شما عزیزان هدایت نمود و قدردان لطف شما استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته بزرگوار که در این لذت ها و زیباییها ما راهم شریک میکنید و این تصاویر زیبا و ناب رو با ما به اشتراک میگزارید
واقعا میشود بوی مطبوع گلها و فضای سبز را در دم و باز دم هایمان بویید و نسیم خنک و شبنم آب باران را روی صورتمان حس کرد وای خدای من چه برکه زیبایی که میتوان با لذت بردن از صدای چَه چَه پرندگان در سایه درختان بلندو سر به فلک کشیده، به ماهیگیری که عشق من است پرداخت…
واقعا روحم همراه شماست و مطمعنم بزودی با جسمم چنین زیبایی را بصورت واقعی تجربه خواهم کرد…
یه خاطره کوچیک براتون بگم
یادم میاد چند باری استاد ما رو با جت اسکی به رودخانه شهر تمپا برد و من در آنجا احساس میکردم همراه استاد بر روی آب میچرخم و لطافت قطره های آب را حس میکردم
جالبه براتون بگم چند بار اون کیپ زیبا رو با تمام احیاس دیدم
بعد چند ماه گذشتن از دیدن فایل دقیقا هما احساس رو در قایقی در رودخانه ای در اطراف شهر زیبای مریوان و پاوه در کشور زیبامون احساس کردم و واقعا به جدی پی به خلق زندگی و رویاهام بردم
پس شماهم چندین بار بببنیدداین تصاویر بکر رو تا همانندش رو تجربه کنید…
سلام عرض می کنم خدمت خانواده عزیز و محترم استاد عباس منش
من هم دقیقا مثل شما بار ها سه تا فایل نحوه شکل گیری آرزو هارو دیدم و واقعا از آهنگ های زیبایی که استاد انتخاب کردن و گذاشتن رو این کلیپ ها و تصاویر زیبایی که خانم شایسته ضبط کردن لذت بردم
می خوام یه اعترافی کنم
برای من دیگه از ایمان گذشته باور اینکه خودم خالق زندگی خودم هستم
من کاملا به این موضوع باور دارم
و با قرار دادن پیوسته و کاملا آگاهانه خودم در شرایط و اتفاقات + آینده خودم رو روز به روز زیباتر می کنم
نمیدونم چه جوری این حس قشنگ رو براتون توصیف کنم
اینکه فقط فکر می کنم به اینکه رابطه ی خوبی با همکارهام تو محیط کار برقرار کنم
و از همون لحظه شروع می کنم به سپاسگذاری از خداوند
و مدتی نمی گذره که می بینم تمام چیز هایی بهش فکر کردم کاملا تو زندگیم پدیدار شده
در مورد رابطه با خانوادم هم همینطور
استاد عباس منش روز به روز داره زندگیم زیبا تر میشه و این ها همه از لطف خداست که من رو با شما آشنا کرد
من توسط یکی از رفیق های خیلی قدیمی شما تو قم با سایت شما و گروه تحقیقاتی عباس منش آشنا شدم
امیدوارم، روزی رو می بینم که اومدم آمریکا و شما رو با تمام وجودم بغل کردم و ازتون تشکر می کنم بابت این عشقی که نسبت به خدا و شناخت قوانیش در من ایجاد شده
سپاسگذارم از خدای یکتا برای دقتی که شما از دیدن این فایل داشتین و نکات بسیار عالی و تاثیر گذاری رو مطرح کردید. تبریک میگم بهتون این درک از زندگی و این نوع نگاه به زندگی به روح شما رو جلا میده و رَوون و آسون میشید برای آسونی ها.
عالی بود اینهنه زیبایی این همه راحتی وآسایش وپی بردن به داشتن خالقی بزرگ وتوانا واقعا منم حس کردم کنار اون برکه زیر سایه درختان چقدر میتونه لذت بخش باشه خدایا ممنونم
سلام دوست عزیزم منواقعا این نگاه زیباتونو تحسین میکنم که چقدر زیبا میاید و دیدگاه دیگرن را با صبرمیخونید وافراد روتحسینمیکنید و در فایل های زیادی دیدم دوستان دیگه روتحسین میکنید ومنواقعا لذت میبرم از این نگاه زیباتون براتون بهترینا رو ارزومندم د
سلام افشین عزیز ممنونم از حس خلاق تجسم شما من هم برای شما آرزو بهترین ها رو از خدای عزیزم خواهان هستم وخدا هزاران بار شکر میکنم با همچنین انسان های خدایی هستم وهمچنین استاد عزیزم…?????
بله تجسم خلاق واقعا زندگی رو خلق میکنه من بارها و بارها تجربش کردم از قبولی دانشگاه گرفته تا خرید لپـتاپ در زمان دانشجوییم و خبلی چیز ها که اکنون به زیبایی خلقشون میکنم.
منم خدادو سپاس میگویم به خاطر چنین دوستان گرانبهایی که به همت استاد عباسمنش کنار هم قرار گرفتیم.
سلام افشین جان ممنونم ازت که تجربه نابت ونتیجه ای که از انجام این تمرین گرفتی رو با بقیه عزیزان به اشتراک میزاری و این باعث ایمان قوی تر ما میشه و اینکه چقدر این تجربه زیباتون برام لذت بخش بود و اون حسی که وقتی با انجام یه تمرین به یه نتیجه مشابه رسیدی هم برام خیلی لذت بخشه و برات خوشحالم وبهترینا رو ارزومیکنم ❤️
سلام و درود خدمت همه دوستان هم فرکانسی عزیز خداروشکر و سپاسگزارم الله جان هستم که این همه فراوانی و زیبایی ما رو هدایت کرداستاد و مریم جان عزیز تازه به جمع شما پیوستم اما مطمئنم با قدرت تصویرسازی و تجسم جاذب خوبیها و زیبایی ها در کمال سلامتی و آرامش به زندگیمون هستیم این سفر باعث شد با قدرت خالق هستی و زیبایی های جهان بیشتر آشنا شیم درود بر شما شما دستی از دستهای خداوند هستید سپاسگزارم برای تدوین این ویدیو بینظیر💯💯💯
سلام آقا افشین عزیز، سپاسگزارم از دیگاه زیباتون، شما که پاوه و مریوان رفتید چجور جایی هست؟ یعنی من میخوام مهاجرت کنم به شمال کشور اما میخوام بدونم پاوه و مریوان مثل شمال کشور شهرهای رشت و گرگان توی استان های گلستان و مازندرانه یا نه به اون سرسبزی و زیبایی و خوش آب و هوایی نیست و اینکه هواش سرد و خشکه یا مرطوبه؟
سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم شایسته با صدای زیبا شون خانوم شایسته سلام منو حتما به صداتون و اون حنجره طلایی تون برسونید..خیلی زیبا صحبت می کنید..من خیلی لذت می برم..و سلام به مایک عزیز..
همش فک می کنم چقد ار وی خوبه..چقد جا داره..چقد لذت بخشه تجربه ی شب توش موندن و توش خوابیدن و حتی توی حموم ش ی دوش گرفتن…خیلی جالبه توش وقتی در حرکتی در یخچال رو باز کنی و اب بخوری یا داخلش اشپزی کنی..مخصوصا اینکه بشینی و بازی کنی با ایکس باکس…وای خدا جون اونجا که اسلاید اوت می کنید ار وی رو انگار ی پذیرایی بزرگ باز میشه چقد جا داره این ار وی همسفرمون…خدا سالم نگهش داره که باعث میشه ما این همه زیبایی رو با شما عزیزان ببینیم و لذت ببریم و مجازی تجربه بکنیم…
برامواقعا جالبه این قسمت سفرنامه دقیقا تجسمات من از ی زندگی مشترک که هر کس مسئولیت هاش رو می شناسه و بهم احترام گذاشته میشه رو نشون میده…اینکه مریم جان شایسته مشغول مزه دار کردن اون مرغای خوشمزه شدن و پدر و پسر هم شروع کردن به اتیش روشن کردن..خیلی صحنه جالبی بود برام و نکته مهم ش همکاری کردن با هم در انجام کارها و اینکه هر کس کار خودش رو میدونه و به عهده می گیره..
چه دریاچه زیبایی ..چه درختان تنومند و بلند مرتبه و زیبا…چه درختان کاج زیباایی..مخصوصا اون درخت کاجی که خم شده بود روی دریاچههههه…عجیب توجه منو جلب کرد..مریم جووون
وقتی داشتی لب دریاچه قدم میزدین انگار داشتم خودم قدم می زدم..وقتی داشتی اون هوا رو تنفس می کردی ..واقعا حس ش کردم .انگار خودم تنفس می کردم…اون اواز پرنده های زیبا…خیلی لذت بخش بودن برام…اون دریاچه زیبا..با اون هم اب و حتما ماهی هایی که توش داره چون اون دو تا دختر جوون داشتن ماهی گیری می کردن…
استاد چه قشنگ لم داده بود رو تخت و عجیب تمرکز و توجه شون رو روی فایل هایی که تهیه می کنن احساس کردم..برام خیللی جالب بود..استاد کارت درسته واقعا..همیشه موفق باشی و ثروت بسازی..
خانم شایسته اونجا که گفتی اولین بارتونه داررین این فایلایی که برا ما تهییه می کنید تدوین می کنید…من شما رو تحسین کردم به اینکه با اعتماد بنفس بالا و جسارت تون این کار رو شروع کردید…شما به قانون تکامل ایمان دارین که روز به روز و فایل به فایل خدا هدایت تون می کنه و کار تدوین تون بهتر و بهتر میشه…
این درس خوبی بود که بمن دادید..متوجه شدم از ناشناخته ها نترسم و واردش بشم..
مرسی از همتون..
دوست تون دارم هیولاااا..خخخخ
سلام خدمت همه ی هم سفران عزیزم و مسافران سفر به دور آمریکا
بریم ببینم تو قسمت دوم چه زیبایی هایی منتظرمونه :
💚وای وای چه جاده قشنگ و تمیزی چه علف ها و درخت های زیبایی اطراف جاده هست چه خونه های زیبایی ، واو قراره بریم استیت پارک اونم چه استیت پاااارکی
💚چه تابلو زیبا و خوشرنگ و خلاقانه ای داره استیت پارکش ، چه خوووبه که توی ورودی یه سری اطلاعات رو بهمون میدن در مورد استیت پارک، چه حیوانات و گیاهان زیبایی داره واو آبشااار هم داره ، یه مجسمه زیبا هم گذاشتن دم ورودی کارشون خیلی درسته
چه خوووب که یه مسیر مخصوص معلولین هم گذاشتن چقد خوبه که به همه اینقد احترام میزارن
وااای خدا چقدر وسیعه چقدرررر جنگل و درخت فقط تو همین یه نقطه ی کوچیک از دنیا هست ، چقدر خدااا بزرگه که حتی افتادن یک برگ از درختان هم خارج از قانون و بدون اجازه خداوند نیست ،الله اکبر الله اکبر
ای جااان دوربین هم گذاشتن واسمون دمشون گرم
💚این خوونه سنگیه چه خوووشگله عاااشقش شدم ، نیمکت هم داره دم درش ، یه گلدون خوشگل هم داره ، اطرافشم پر از درخت و سرسبزیه
واو اون خونه قهوه آیه با اون درها و نرده های سفیدش هم خیلی قشنگه ، خدایا شکررررررت که چشمام دارن اینهمه فراوانی و زیبایی و عشق رو میبینه توی این صحنه😍
💚جاده ی استیت پارک چقدر قشنگه خدایااااا یه جاده ی باریک که اطرافش پر از درخت هاای بلنده عاشق این صحنه ام وااای هوا چقدر عااالیه انگار داری اکسیژن خااالص تنفس میکنی چقدر روح و جسم آدم رو طراوت میبخشه
💚خوب محله مورد نظر پیدا شد(شک ندارم که بهترین منطقه توی این استیت پارکه چون طبق هدایت الهی بوده) آروی رو هم به سلامتی و به راحتی پارک کردیم ، حالا بریم سراغ اسلاید اوت کردن
💚چه رو تختی خوشگل و بهاری ای 😍
چقد حال میده اسلاید اوت کردن چقدر بزرگتر و دلباز تر میشه ،دیگه اصن انگار تو خونه ی خودتی یه خونه وسط جنگل چه حااالی میده
I’m ready for breakfast 😋
💚صبح بخیررررر چه حالی میده صبح تو این هوای عالی و تمیز با این منظره زیبا از خواب بیدار بشی 😍
بریم یه صبحانه ی عااالی بزنیم برم بدن تو این طبیعت خدایا شکررررت واسه اینهمه نعمت و ثروت
💚چه دستگاه باحالی داره مایک واسه روشن کردن آتیش هم خیلی راحته هم به طبیعت آسیب نمیزنه ، ایول به طراحش که کلی ثروت ساخته با این ایده ی عااالی و کلی هم به پیشرفت جهان کمک کرده
💚استاد عباس منش بینظیره واقعا بینظیر یه الگوی کااامل از اینکه پول درآوردن خیلی راحته میشه هم از زندگی لذت برد هم پول ساخت ، اصلا وظیفه ما لذت بردن از زندگی و کارمون و رسالتمونه رزق و روزی رو خداوند رزاق میرسونه وظیفه ما لذت بردنه وظیفه اونم ثروت و نعمت دادن ، تاماااااام
💚آقا دیدی من گفتم این محله بهترین جاست ببینین کنارش دریاچه هم داااره چه دریاچه سبز و زیباااایی خدایا شکرت
💚چقدر شما خوبین همه ی کارهاتون رو با عشق انجام میدین من از اینجا حس کردم اون ادویه عشقی رو که به مرغ ها زدین به به مرغ رو آتیش چقد میچسپه تو این طبیعت اون هم مرغی با طعم عشق
💚مایکی جون چه عزت نفس قشنگی داره چقدر به خودش و توانایی هاش باور داره چقد از خودش تعریف میکنه بابت آتیشی که روشن کرده کلی لذت بردم از این قسمتش دمتون گرم استاد خیلی خوب بذر عزت نفس رو تو وجود مایکی کاشتین مطمئنم این پسر با این اعتمادی که به خودش داره کارای خیلی بزرگی تو آینده انجام میده ، کاش همه ی ما هم بتونیم اینجوری تواناییهامون رو ببینیم و با عشق از خودمون تعریف کنیم
💚چه با سلیقه ظرف ها توی کابینت چیده شدن و چقدر هم ظروف زیباااا و با کیفیتی هستن
مرغ ها چقد خووب پخته شدن معلومه خیلی خوشمزه ان
💚ای جااااانم این سنجاب کوچولو رو نیگااااچقد نااازه خدایااااا سبحان الله
💚تیکه آخر فااایل بی نظیره زبان من قاصره از بیان زیبایی هاش ، حرف های مریم جووونم عاااالیه کلی لذت بردم هی نگاه کردم و تحسین کردم و لذت بردم فقط همین
عاااشقتم که این زیبایی هارو با ما به اشتراک میزاری مریم بانوی عزیز و دوست داشتنی💚💜💛❤️
درود دوستان عزیز.
واقعا چرا ما ادما خیلی وقتا ناسپاسیم؟ اونم خیلی الکی.
به قول ریچارد برانسون اگر در این لحظه وضعیت جسمانی سالمی دارید و برای وعده غذایی بعدیتون چیزی برای خوردن دارید در نتیجه شما کاملا خوش شانسید و جزء افراد خوش شانس جهان به حساب میاید…خوش شانسی فراتر از این سطح دیگه به نگرشها و تصمیمهای خودتون ربط داره…
من توجه کردم و دیدم خیلی وقتا نعمتهایی تو زندگی ما ادما هست که واقعا نمیشه روش قیمت گذاشت ولی عجیبه که ما واقعا اونارو نمیبینیم و سپاسگزارشون نیستیم….
مثلا وقتی تو هوای گرم تابستون با دوستت میری بستنی میخری و میخوری بعدم روش یه آب خنک میزنی این چقدر لذت بخشه؟؟؟
ولی ما چون راحت در اختیارمونه زیاد متوجه ش نیستیم…
من موقعی که رفتم سربازی وقتی به مدت چندماه داخل پادگان محصور بودیم با اون لحظات سخت اموزشی حتی دلم واسه یه قدم زدن ازادانه تو خیابونم لک زده بود…
واسه ی مهمونی ساده…
واسه یه دورهمی با دوستا…
تازه اونموقع بود که فهمیدم خدای من!!!من چقدر نعمتای زیادی داشتمو قدرشونو نمیدونستم…
اصلا همین که خدا مارو انسان خلق کرده اگه تمام عمرمونم شکرگزار باشیم بخاطرش بازم کمه…
پس چه بهتر که همیشه حس سپاسگزاری رو تقویت کنیم تا به احساس بهتر برسیم…بخدا چیزای زیادی دوروبرمون هست که میشه بجای غر زدن بخاطر گرونی دلار شکرگزار اون نعمتها بود…
به قول خداوند در قران: اگر سپاسگزار باشید شمارا میافزایم.
پس سپاسگزار باش تا تورا بیافزاید.
یا حق.
دوست عزیز…
منمبا شما موافقم…
گاهی اونقدر نعمتها در زندگی ما به صورت روزمرگی در اومده که ما فراموش میکنیم که چه نعمتی داریم!!!
مثل نفس کشیدن..دیدن..خوردن...
و…
مثالهای زیبایی زدید??
موفق باشید
سلام دوست گرامی،دمت گرم واقعا که چرا اینقدر ناسپاس و طلبکار هستیم ،اینقدر زیبایی و سلامتی و بقول شما چیزهای زیادی که فقط اگر بخاطر همونا تا آخر عمرمون شاد و شکرگذار باشیم کمه ،ولی افسوس هم خودم و هم شرایط اگر کنترلی نباشد ما را بسمت ناسپاسی میبرد ،خدایا ممنون از این همه نعمت و شناخت
درپناه الله شاد و سلامت باشی دوست عزیز
in the name of the beautiful allah
خدایا سپاس گزارم ازت که دارد چنین فایل هایی بر روی این سایت فوق العاده تهیه می شود
الان داشتم فایل های تصویری از نتایج بچه هارو می دیدم که یه دفه یک دینگ خورد و قسمت دوم سفر به دور آمریکا امد بالا امد نمی دانید که چقدر الان خوشحال هستم و اصلا نمی توانم به صورت درست بنویسم داشتم با خودم فک می کردم اگر این فضاهای برای نتایج همفرکانسی های عزیزم در این سایت گسترش یابد و از فضای متنی یه تصویری رشد پیدا کند چه می شود چون وقتی ما هم خانواده ای ها نتایج یکدیگر را می بینیم خیلی خوشحالیم
هنوز فایلو ندیدم داره دانلود می شه چقدر سرعت اینترنتم رفته بالا خدایا شکرت می خوام با کیفیت hd ببینم :
واقعا فوق العاده است فوق العاده است و فوق العاده
وقتی که رسیدین پای اون حالا دوربین برای دیدن جنگل گفتم بابا کرمون ما که این همه پسته داره در برابر این جنگل تفریحی واقعا کوچیکه
اون راحت بودن استاد عباس منش خیلی زیبا بود و فک می کنم داش به ما می گف چیکار به حرف مردم داری شاد باش حالا فک کنم هوا گرم بوده اونجا
میکائیل جان تو هم شیطونیت را ادامه بده اون وسیله ای که باهاش جرقه می زدی رو نمی دونم و لی چقدر خوب که هر لحظه انسان ها ایده های بهتری به ذهنشان در مورد روشن کردن اتیش به ذهنشون می رسه قبلا با سنگ آتشزا و الان هم با این و حتی بهتر از این
واقعا اون سنجاب مامانی بود من فقط اینارو تو فیلما می دیدم ولی الان خداروشکر کردم و گفتم نگاه خدا چه موجود با حال و بانمکی رو خلق کرده
صبحونه محشری رو مرتب کردین خانم شایسته واقعا شما شایسته این
با دیدم اون ورق آلومینیومی و جوجه های خوشمزه یکی از بهترین خاطرات کودکیمو به ذهنم آوردین ممنون
وای خدای من زیبا بود واقعا زیبا بود انعکاس درختان و سرسبزی در اون دریاچه حالا شبش دگه محشرتره
واقعا خانم شایسته به صورت زیبا دارن حسشونو به ما منتقل می کنن واقعا ممنون از این همه ی ایده ایی که دارین اونارو عملی می کنین
چقدر خوب است وارد جاده ی زندگی شوی و زندگی کنی
با عشق تمام کامنتارو می خونم تا وقتی که دفعه ی قبل خانم طیبه مرادی داشتن واقعا تمام اون چیزهای مثبتی رو که درک کرده بودن رو می گفتن تو این فایل فوق العاده هم بهتر تر درک کنم و بتونم ورودی های ذهنم رو بهتر کنترل کنم و درتمرین تمرکز بر روی نکاتت مثبت تقویت بشم
ممنون از همگی
سلامی گرم به تمام اعضای خانواده ام
خانم مریم شایسته آگاه و گرامی آفرین، این مناظر، این برداشت های شما از محیط و تدوین کردن ویدیو ها خیلی در سطح حرفه ای داره انجام میشه، تبریک و تحسین برای این همه خوبی.
اما واقعیتی وجود داره اینه که من به شخصه خیلی خیلی بیشتر از رشد و پیشرفت شما و طی کردن مسیر تکامل تون، به وجد اومدم، چقدر قانونمند دارید زندگی میکنید، چه نگاه زیبایی!
استاد عباسمنش می گفت که شما چقدر با خودتون در صلح و صفایید، اما شنیدن کی بود مانند دیدن.
آدم وقتی شما رو می فهمه و بیشتر با شما آشنا میشه، یه حس عجیبی بهش دست میده، که ینی باهاتون همزاد پنداری میشه کرد.
درسته شما یا هیچ کس دیگه ای نمیتونه اون حسی که از محیط دارید در لحظه دریافت میکنید رو به ما انتقال بدید، اما ما تو این خانواده کدهایی بین خودمون داریم که بقول معروف شما میگی ف ما میریم فرحزاد، وقتی از حس خوب حرف میزنی من بیشتر از تصاویر، از انرژی که پشت کلمات شما هست،میفهمم چقدر ناب و آرامش بخش هستش این انتقال حس.
در حقیقت از خداوند باید ممنون بود که انرژی و احساس رو بین صدا و کلمات شما به ما انتقال میده و عجب دست و واسطه ای شدی بین ما و خدا.
دوستدار همیشگی شما
پوریا محمدی
چقدر این دو واژه حین دیدن ویدیو برای من هم تداعی و تکرار شد
مریم جان آگاه و گرامی….👍❤
شما بینظیرید مریم جان.و شما دوست عزیز قطعا شما هم بینظیرید . درک و دریافت هاتون عالی و عالی هم ابراز کردید درود فراوان برشما👍❤
سلامممم
یک روزهایی انقدر استاد مثال انیشتین توحیدی را میزد که وقتی مستر پرزدنت میخواست بیاد خونشون و خانمش بهش میگفت عزیزم انیشتین عسلمم پاشو بیا برو لباسی درست تنت کن آقامون میخواد بیاد اینجا و بعد آقا انیشتین میگفت: آقامون!!! چی میگی عزیز دلم
آقامون همون انرژی ای که خالق بی انتهای ماست من برای خودم زندگی میکنم و همینجوری راحتم! اگر رئیس جمهور میخواد لباسای منو ببینه راهنماییش کن به اتاق لباسام تا ببینه چقدرر لباس شیک و میک و کت و شلوار مجلسی همه رنگه دارم. ولی من با همین تمبونم ( شلوارم شایدم شرت ورزشی و شلواراکم ) آقا راحتم.
خدای من چه مثالی شد
مرسی خدا جون بهترین دوستم که بازم همراهم اومدی و توی قلم من به شکل زیبا و خنده دار و مفهومی جاری میشی.
THANK YOU
خلاصه انقدر این مثال را استاد جوون واسه خودش زد که بالاخره الان هم داره با اعتماد به نفس و عزت بیشتری زندگی میکنه
خیلییی خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه ام واقعا.
واقعا اساس همه ی موفقیت های آدم ها همین عزت نفس و احساس ارزشمندی و لیاقت مندی خودته.
خدای من خدای من
عجب جاده های زیبایی وجود داره، عجب سرسبزی درن دشت و فوق العاده زیبایی، خارق العاده است خدای من
عجب درختای بلنددد و سرسبزی
عجب آسمون پاک و تمیزز و شفافی و عجب ابرهای زیبای شگفت انگیزی
و آب و دریاچه ها محشری، کلییی ماهی و آفرینش خدا درونش غوطه ور قطعا
و اینکه چقدررر این ماشین بینظیره این RV، وقتی که بزرگ میشه عینهو یک خونه بزرگ و لاکچری که هر آن چیزی که لازم داری توش میتونی داشته باشی،
فکر کنم بخوام یک روزی تجربه اش کنم از اون جایی میگم یک روزی چون الان ذوق و شوق ماشین شخصی و تجهیز کردنش را بیشتر دارم. یک جیپ رنگلر زرد
واووو
فکرشو کن
یک تخته خواب جمع شو حرفه ای دو نفره برای من و عشقم
وسایل آشپزی، کمد لباس، مخزن آب و بنزین، وسایل فیلم برداری هلی شات مویک پرو 2، دوربین کنون 77دی با لنز 18-135 و گوپرو 7 بلک و لپ تاپ ام اف 841 اپل و با برنامه های افتر افکت و پریمیر سی سی و پاور بانک های خورشیدی و برقی و اکسسوری همه این ها و تخته موج سواری و قایق بادی 2 نفره کایاک و لباس غواصی و ردپدل بورد و پاروی باحالش و کلی چیز دیگه … کلی خوراکی .. آها البته لانگ بردم را جا گذاشتم، و با همه ی این ها به این شکل بزنم برم سفر و تولید محتوا کنم و بنویسم و زیبایی ها را ببینیم و با تمام وجودم احساس کنم و با تمام مردم دنیا این زیباایی ها و شگفتی ها را توی سایتم توی صفحه ی اجتماعی جذاب همینطور اینستاگرامم با تمماممم مردم دنیا به چند زبان به اشتراک بذارم. و اینطور هم در مسیر Passion زندگی زیبام بیشتر از همیشه حرکت کنم و و شادتررر زندگی کنم دلیلی که به خاطرش پا به این کره ی زیبای خاکی پر از نعمت و ثروت و فراوانی گذاشتم در اصل هدف و نه فقط دلیل.
هدفییی مقدس اینکه من فقط شادی کنم و حالم را خوب نگه دارم و حال خوبم دلیل اتفاقات و رسیدن من در زمان و مکان مناسب به خواسته هام میتونه باشه.
و من فقط بندگی خدا را بکنم .و خداوند بلند مرتبه هم هدایت لحظه ای من.
میدونید؟!
من هر وقت آدما، دوستام و حتی خانواده ی عزیزم از من محمد در مورد جایی در مورد زیبایی های جایی سوال میکنن؟؟
میدونید چی میگم بهشون!
” خودت برو سفر و برو “”” تجربه اش “” کن.
واقعا نمیتونم با تمام حواسی که بودن در آن مکان شگفت انگیز را داشتم با زبانم بیان کنم میدونم حتی همینم به باور من ربط داره ولی واقعا بودن و اینکه خودت اونجا را تجربه کنی با پوستی که خدا بهت داده با دستت با پاهات با ذهن خلاقی که داری با تماممم و تک تک سلول های وجودت
خدا وکیلی ارزش داره.
زندگی مثل یک کتاب میمونه که بعضی فصلها ناراحت کننده، بعضی شاد و بعضی هیجان انگیزند. اگر فصلی را ورق نزنی، هرگز نمی فهمی که در فصل بعدی چه چیزی انتظارت را می کشد اما اینکه کدوم قسمت از فصل را به سمت خودت جذب کنی این تویی با فرکانس هایی که میفرستی در هر لحظه به جهان هستی.
سفر تو را واقعا پخته تر میکنه
حس هایی را درون تو بیدار میکنه که فقططططط تاکید میکنممم “”” فقطططط “” در سفر رفتن به تو این امکان را میده.
سفر بهت یاد میده که چطور بیشتر از همیشه با خودت در ابتدا به صلح برسی چطور ذهن و قلب و مقدست را در تعادل و هماهنگی قرار بدی و اینکه بعد از صلح با خودت یادتونه که اون حرف معروف را؟!
” دنیای بیرون بازتابی 100% از دنیای درون تو”
پس وقتی با خودت درون مقدس و ارزشمند خودت در صلحی هر آنچه که بیرونتم میبنی زیباست، زیباست واقعا زیباست و بیشتر در لحظه ای و میفهمی و میتونی شککرگزارتر باشی، بیرونت بیشتر در صلح میبینی.
خداروشکر
دوستون دارم
عاشقتونممممممممم
و براتون بهترین ها را آرزو میکنم و قطعا سزاوار داشتن بهترین ها هستید. من که باورش کردم و نشونه ها را میبینم و مینویسم و با خودم در موردشون حرف میزنم و شکر میکنم و امیدوارم، امیدوار به روزها و لحظه های زیباتر و قشنگ تر به لحظه های توحیدی تر و ایمان و شجاعت بیشتر.
اها راستی خیلی ها از من میپرسن سفر بخوام برم چی میخوام؟؟؟
من میگم
فقط شجاعت و اینکه حرکت کنی.
به نام خدای عشق
سلام داداش عجب کامنتی خدای درونت نوشت آفرین ???
چقدر واضح و شفاف خواسته هاتو نوشتی اصلااا من موندم تا حالا درخواست داشتم از خدا وقتی به این وضوح اسم چیزهایی که میخواستم داشته باشم و نمیدونستم .
واقعااا کارت عالیه که این همه وضوح داری در مورد خواسته هات دمت گرم رفیق????
واقعااا چه سفری بشه این سفر چقدر یاد بگیرم وعمل کنم بهش وچقدر از هم سفران الهی من چیزا یاد بگیرم نمونه ش داداش محمد عزیزم .
الهیییی اون همسفر دیونه وزیباو ثروتمندت زودتر بهت ملحق شه.
?????
برات دریاااا اقیانوس ها خوشبختی وعشق وثروت وارامش آرزو دارم .
سپاسگزارم برای پخش عشق واگاهی
در پناه خدای دوست ??????????
به نام خداوند یکتای جهان آفرین
سلام به حبیب خدا
سلام مارکو جان عزیز دل من من عاشقتمممم
میدونی که این ورژن امروزم داره واسه یک سال پیشم مینویسه!
متحیرم از این همه درک و آگاهی بینظیرت، متحیرم که وقتی وصلی چطور داری مینویسی! آخه میدونی که این روزها متعهدتر و متمرکزتر دارم ادامه میدم؛ شاه پسر آخه چقدرر تو خوبی چقدر روح بزرگت بلندپرواز و قایل تحسین و سپاس گزاریه خدای من خدای من.
چقدر اینجایی که نوشتی امروزو این لحظه بهم کمک کرد: نوشتی
” زندگی مثل یک کتاب میمونه که بعضی فصلها ناراحت کننده، بعضی شاد و بعضی هیجان انگیزند. اگر فصلی را ورق نزنی، هرگز نمی فهمی که در فصل بعدی چه چیزی انتظارت را می کشد اما اینکه کدوم قسمت از فصل را به سمت خودت جذب کنی این تویی با فرکانس هایی که میفرستی در هر لحظه به جهان هستی. ”
چقدر قشنگ چقدر خلاصه شاه پسر آخه
واقعا الان میفهم وقتی کسی به پیام هات برمیخوره نمیتونه نخوانه!
نمیشه که مقاومت هاش هر چییی که داره نرن کنار!
نمیشه با نخواندن پیام های الهام گونه و پخته و حرفه ایت؛ کسی بمونه و بشینه سرجاش! بخدا نمیشه نمیشه ..
چقدر اخه تو انرژی داری، آخه تو زمینی هستی؟ تو کی هستی واقعا؟
جدا الان که دارم مینویسم همون روح محمد را درون خودم میبینم ولی امروزم پخته تره کامل تره با اعتماد به نفس بیشتره … همون روزی که نوشتی ای پیام را جقدر وصل بودی و الان هم که!
میدونی میدونی عشق دلم
ازت سپاس گزارم
به خاطر اینکه هستی از تو سپاس گزارم از خداوند یکتا سپاس گزارم که هستی از اینکه مینویسی از اینکه میخوانی از اینکه شادی و تجربه های ارزشمندت را با ما به اشتراک میذاری
از اینکه حرکت میکنی از تو پادشاه جان سپاس گزارم
میدونم قلب بزرگی داری، میدونم افکار بزرگی داری و میدونم به جای کوچک کردن خواسته هات، باورهات را بزرگ میکنی.
آره تو فوق العاده ای
دنیا نظیر تو را ندیده! آخه نیست
همینی که هستی تا آخر سن دنیا همین یکیه همین تو
پس قدر خودت را بیشتر بدون
خوشحال و سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت و ازت ممنونم که اون روز نوشتی که بعد از یکسال باعث شدی توی این لحظه های مقدس تا همین لحظه من بیشتر غرقِ خدایم باشم و بشم
ممنونم ازت رفیقِ من
ممنونم به خاطر همه ی شناختی که از خودت داری ممنونم به خاطر قلب بزرگت و سعه صدرت
عاشقتمممم عاشق الهی که همیشه شادتر و ثروتمندتر و پیروزتر و موفق تر و بیشتر از زندگیت لذت ببری و و همیشه و همیشه و همیشه خداوند ره گشای مسیرت باشه.
بدون که خدااا عاشقتههههههههههههههههههه
عاشقِ عاشق
دوست دارممم نفس دل
تو بی نظیری مارکو عاشق کامنتاتم .
من
( چند ثانیه مکث!
چند نفس عمیق
)
و بعدش با عشق مینویسم، همینطور که از قبلش هدایت رب بود.
احساس میکنم
با تمام وجودم
( 10 دقیقه ای را توی قلب بزرگ و ذهن خلاق و رو به شکوفام داشتم با لذت به این فکر میکردم که تو دوست نازنینم چه شکلی؟ چی را بایستی به وسیله ی مارکو بشنوی. )
اگر بینظیری مارکو و خدای مارکو را میبینی حتما خودت هم ” بینظیری ” بینظیر یعنی
تو نظیری نداری! تو همینی که هستی، فقط یک نسخه از توی زیبا و ثروتمند توی این دنیای مادی که پررررر از فراوانی و ثروت و نعمت و هررر روزززممم که خداروووصدهزار مرتبه شکرر داره بیشتر و بیشتر میشه، وجود داره.
قدر خودت را بیشتر بدون
قدر لحظات طلاییت را بیشتر بدون
با توجه به مسیر تکامل توی هر چیزی تو وای خدای بینظیر من، من عاشقققق این کلمه ام، وزن زیبیا و آرامش بخشی که درون و ظاهرش وجود داره، ” خدا گونه تر میشی “”””
دوست دارم.
سلام مارکوی عزیزم
خدا گونه می نویسی به خاطر همین انرژی نوشته هات رو میشه حس کرد .
وای این خدا کیه که هر کی بهش نزدیک میشه اینقدر دلبر میشه .
مارکو از اینکه تو سن کم اینقدر تونستی وارد ترسات بشی باعث خوشحالیمه که باهات آشنا شدم .
از خدا خواستم که دوستان هم فرکانسی رو دوربرم زیاد کنه .
یه زمانی بود برای خلوت با خدا و درک قانون هیچ کس دور برم نبود حتی دوستان صمیمی
البته که من علتش رو می دونم .
خودم خالقم, خالق همه شرایط .
ولی وقتی از خدا خواستم که دوستان هم فرکانسی ام زیاد بشه مارکوی عزیز برام پیام گذاشت .
چقدر این خدا عشقه .
سلاممممممممممم یوهوو
این روزا دوست جونم حسابی به فکر نوشتن کتابم هستم
کتابی از داستان های سفرهام توی ایران از مصاحبه ها و حرف زدنا از نگاه توحیدی که باعث شده چقدر کارام راحت انجام بشه و از اینکه وقتی “فقط و “فقط روی خودش حساب باز کردم کارهامممم عین آب خوردن جوری که فقط من باشم و احساس عالییی و لبخند همیشگی تا بنا گوش OPEN …
و وقتی که روی غیر خودش، چقدر به خودم ظلم کردم. چقدر شرک ورزیدم، کارام یا انجام نشده اگرم شده مسیر غلط بوده.
از اینکه خداوند بلند مرتبه به ” شجاعان ” پاسخ می دهد.
از اینکه منممم یک زمان طولانی تنها بودم
اما لازمه یک سوال از خودت بپرسی!
آیا واقعا تنها بودی؟ و حتی الان و حتی ساعت های نیمه شب یا در طول روز؟
NO^ ^NO
همیشه بهترین همیشه بینا همیشه آگاه همیشه دانا همیشه ترین ها
همراه هر لحظه لحظه ی مقدس و ارزشمند تو بوده، هست و خواهد بود.
اگر این تنهایی ارزشمندت را داری برای اینکه بیشتر از همیشه روی باورهات کار کنی، را قدر بدون! چون خودت خواستی و خلقش کردی
روزی از خدا خواستی که به مسیر درست هدایتت کنه و اونم دقیقا دستت راگرفته و آوردت به بهترین جا در کنار بهترین ها، و تو را آشنا کرده با بهترین و قدرتمندترین و سریع ترین و گسترده ترین روش برای تغییر زندگیت توی هر جنبه ای، “” تغییر باورها “””
نمیدونم، بنویسس، حرف بزن، سپاس گزاری کن، عبارت های تاکیدی را با صدای زیبات ظبط کن گوش بده، متمرکز باش، تجسم کن، …
تنهاااااااا چیزیییییییی که بایستی و بایستی تغییر کنه
همینه، باورها.
باورهات که تغییر کنه از همون لحظه ای که فرکانست را تغییر دادی به سمت خواسته هات از همون لحظه است که داری نتایج را تغییر میدی.
با اومدن اولین نشانه از همون فرکانسی که آگاهانه فرستادی، و دیدن این نشانه توسط تو و ” تاییدش ” و ” سپاس گزاری به خاطر این نشانه اینکه خداوند قدرت خلق زندگیت را بهت داده قانون بازی را یاد داده و الان عمل کردی، برات یک امید تازه میشه
یک نور تازه
انگیزه و شور و شوق بیشتر برای بیشتر کار کردن روی خودت و ورودی هات، باز وقتی کاررر میکنی اما این بار بیشتررر، نشانه هااا هم بزرگترر میشن و این چرخه دوست داشتنی این بازی هیجان انگیز باورهاا ادامه داره …
و تو مدارت بالاتر میره
با رفتن تو به مدارهای بالاتر، تصمیمات شجاعانه تری میگیری
تجربه های بزرگتر و بیشتری میکنی
به خواسته های بیشتر و بزرگتری میرسی.
چیزی که مهمه، اینه که داری” وای وای عاشق این کلمه ام، داری ” خداگونه تر ” میشی داری خالص تر میشی. داریییییی تنهاکاری که براش قدم گذاشتی را انجام میدیییی،
#شاد زندگی میکنی و کمک میکنی که دنیا جای بهتری برای زندگی بشه.
چه مسیری زیباتر از مسیر ” علاقه ات ” Passion زندگی با درست کردن باورهای درست و توحیدی و باورهای مالیی عالیی وجود داره.
داری از مهمونی کوچیکی ک توی این دنیای پرررر از فراواننی و ثروت لذت میبری از سلف سرویس بی نهایتی از نعمت ها داری استفاده میکنی.
میدونی!
هررر روزز وضع تو از هر جهت بهتر و بهتر میشه
بی نهایت نعمت و فرصت برای استفاده تو در جهانه
بی نهایت ایده عالیی که تو را در زمان کمتر به ثروت بیشتر میرسونه.
%100 دوست دارم
با تک تک سلول های ارزشمندم.
سلام مارکوی دوست داشتنی
چقدر خوب انجام دادن کاری که دوست داری .آرزوی منم نوشتن کتابه .ان شاالله به موقع اش ایده اش برام میاد .
وقتی ظرفم بزرگ تر شد .
مارکوی عزیز من وقتی کامنت های شما رو خوندم تازه فهمیدم هیچ هایک یعنی چی .
و چند سفر هیچ هایک کوچک انجام دادم .
چون خیلی این روش برام جالب بود .
گفتم باید شجاعتم به خودم ثابت کنم . و از خدا خواستم منو در مسیر آدم های خوب قرار بده.
خیلی لذت بخش بود .
اینکه چقدر رو اعتماد به نفس تأثیر داره .
و اینکه ایمانم بیشتر کرد که هر چی بخوای همون میشه .
سفر به این شکل خواستی
بیا این مدل جدیدش
انگاری فقط دستور میدی و حس خوب و انجام میشه .
اولین باری که انجام دادم حس پرواز داشتم
بحث پولش نیست .
بحث اینه که هر چی می خواهی همان می شود .
اره خیلی زیباست ما داریم خدا گونه تر میشیم .
و هیییییییییییییچ
لذذذذذذذذتی بالاتر از این نیست.
و هیچ ثروتی بالاتر از کنترل ذهنمون نیست .
احساس آرامشی که ناشی از کنترل ذهنه .
نوشته هاتو دوست دارم هم فرکانسی عزیزم
سلام محمد عزیزم٫٫٫
خیلی لذت بردم از کامنتت?
همه رو تجسم کردم و لذت بردم???
میشه ایدی اینستات رو داشته باشم که بتونم عکساو فیلم های زیبایی که از سفرهات میگیری رو ببینم???
واووو
خدای من!
عجب کامنتی نوشتم
روز گذشته یعنی 11 تیر که الان بامداد روز شگفت انگیز بعد هستیم، و قطعا امروز بهترین روز زندگی منه و فرداش عالی ترین ..
چند ساعت پیش دوست نازنینم بهم گفت که کامنتت از استاد جوون لایک گرفته
خب راستش
بار اول نیست این اتفاق طبیعی برام میافته، حتی اووم
کامنت های بچه ها، حرفای استاد عزیز، مریم جان شایسته، لایک ها،….
همه و همه برام نشانه است.
وااقعا واقعا واقعا اگر تا قبل امروز ایمانم به اینکه،
“”” من “”” خالق 100% تک تک لحظه های مقدس و ارزشمندم با افکارم، باورهای غالبم و کانون توجه ام هستم، 5% بود
امروززز با تمام وجودم میتونم بگم که شد 10% !!!
انقدرررر ( *100 ) اتفاقات مثبتی را به سمت خودم از جذب سفارش چند صد هزار تومانی برای فروش و تبلیغ سراسری رایگان، تا زنگ زدن اتفاقی یک دوستی که شاید 2 سالهه دقیقا یک روزهایی لحظه شماری میکردم این فرد بهم زنگ بزنه و صداشو بشنوم انقدرر دوسش دارم و خاطر گلش عزیز، تا پیشنهاد گیتار زدنم برای یک مهمونی بسیار بسیار بزرگ توی یک تالار و باغ بسیار بزرگ برای روز یکشنبه و دوشنبه هفته ی آینده، تا لبخند و زدن و نگاه های ویژه آدمایی که اصلااا منو نمیشناسن توی خیابون توی صفحه ی مجازیم و تشکر کردن از من به خاطر محتوای ارزشمندم، تا پیشنهاد فوق العاده ی یک مکانی که رمل و کویر توی همین استان خوزستان توسط شوهر خاله ی عزیزم که یک دفعه اونم فقط در عرض چند ثانیه منو دید بهم گفت و گفت که میتونی تور ببری و یک جای خفن برای توریست ها میتونه باشه برو تو کارش!!، اینکه …. تا …. و …. .
خدای من
چیزی که باعث شد امروز این باور خلق کنندگی زندگی 2 برابر بشه؛ ” عمل کردن ” بودن
بذار دقیق تر بگم
عمل کردن به آگاهی هایی که داری
تا حالا فکر کردی به این موضوع که خدا چقدر عاشقته؟؟؟
چقدر دوست دااره؟
چقدر برای تو فارغ از هر چیزی بهترین هااا ” را واقعا میخواد؟؟
تا حالاااا چند دقیقه ای به اینکه مگه چند درصد از آدمای کل کره ی زیباییی که پر از نعمت و فراوانی و ثروت و هر روزززم که بیشتر میشه، More & more
خداوند یکتا، خداوند بلند مرتبه دستشونو گرفته و دقیقا به جای درست
به چیزی که در سریع ترین و قدرتمندترین شکل ممکن میتونه زندگی اون فرد و با تغییر زندگی اون فرد و اینکه به یاد میاره چه کسیه؟ اینکه اشرف مخلوقات و چه قدرت شگفت انگیزی داره و اینکه رسالت واقعیش چی هست و چرا تصمیم گرفته پا به این دنیای مادی با ذهن خلاق و قلب بزرگ و بخشنده اش قدم بذاره، اینکه قراره بین تقسیم کارش با رب، اون فرد فقط شادی کنه و باقی کارها بسپاره به خدای درونش.
” تغییر باورها “:: را میگم.
دلیل اینکه اینجایی، قطعا به خاطر خواسته ی مقدس و ارزشمندت بوده، اینکه میخواستی زندگی اون جوری که معنای واقعی و توحیدی و خدا گونه داره، ” تجربه ” کنی.
و اینی که هستی با همین قدرت و باورهات، به خاطر ” کنترل ذهن ” دیروزت بوده و توی چند خط بالا به صورت واضح بیان کردم که تو فقط بایستی شاد باشی با توجه و تمرکز به زیبایی ها و خاطرات فقط خوب گذشته ات و تجسم خودت با احساس لیاقت در آینده در جایی که میخوای باشی و تجربه ی مادی ارزشمند اون را داشته باشی، و قطعا ” سپاس گزاری ، سپاس گزاری به خاطر تک تک داشته هات و خواسته های مقدسی که میخوای وارد زندگی زیبات کنی ” به هر شکل درستی میدونی
احساست را خوب نگه داری و همین احساس خوب مقدس ترینت دلیل اتفاقات خوب و نیکو میشه همون اتفاقاتی که براشون عاشقانه وقت گذشتی انرژی گذاشتی و ساعت ها در موردشون حرف زدی.
همه ی لحظه ی حال را گفتم که با احساس خوب الانت فردای تو را میسازه.
خدایی که در لحظه ی حال و نه در گذشته و نه در آینده ای که خودش میاد، ایده ها و الهاماتش هم برای ” حال ” است. اینکه چقدر این را باور کنی و واقعا در عمل انجام بدی و شجاعت و جسارت به خرج بدی و کمتر از همیشه 2*2، 4تا کنی و بیشتر عمل کنی و ایمان بیاری به خودت به خدایی که مالک همه ی زمین و آسمان هاست،
اینکه این نشانه ها را چقدر جدی بگیری
اینکه بعد از دیدن این نشانه هایی که تو فرکانسش را به جهان هستی ارسال کردی، ” ببینی ” و سپاس گزار خدا باشی و این امیدی بشه برای بیشتر و بازمم بهتر کار کردن
میدونی یک جمله ی طلایی هست که همیشه به یادش میارم وقتی که نیازش داشته باشم و اونم:
” وقتی میتونی عالییی باشه، چرا ” خوب ” باید باشی؟؟!
و اینکه وقتی میتونی عالییی تررر باشی چرا عالی؟! “”
قانون بازی را یاد گرفتی، معطل نکن و بیشتر عمل کن، اول به خودم دارم میگم
آینده ی تو آینده ی من، یک بوم نقاشی سفیده سفید که هیچی توش نیست و این تویی که باید با زیباترین و با کیفیت ترین رنگ ها رنگش کنی.
آره!
امروز بیشتر از همیشه به الهاماتم و درواقع یعنی، کلام ” رب ” توجه کردم
و الانم دقیقا میتونم بگم روی آسمون هفتم در حال پروازم.
+
میدونی که استاد عزیز اجازه ی انتشار مشخصات تلفنی و یا اینستاگرام را نمیده حداقل الان
و اینکه این سایت روی ” الهامات ” تو میچرخه
یعنی اینکه، تو اگر میخوای کسی را پیدا کنی بهترینش اینه که سراغ بهترین چیز بری!
خودت میدونی میدونی کی را میگم
ازش بخواه که ” من ” را بهت نشون بده، مطمئنا مثل همیشه در زمان و مکان مناسب هدایتت میکنه و اون موقع لذت بیشتری بهت میده تا اینکه لقمه آماده باشه.
چیزی را بهت گفت ما ( 12 ) از همین بچه های گل عباسی منشی که قطعا میشناسیشون توی یک گروه تلگرامی هستیم و دقیقا مثل معبد مقدس آرامشگاه که بهم الهام شد و الانم که میبنی انقدرررر منبع انرژی مثبت انقدرر پاسخ و رازو نیاز توش هست انقدر سنگینه از حجم عظیم این منبع بی نهایت، که به دقیقه میکشه تا صفحه اش کاملا باز بشه!، همه ی ما 12 نفر هر کدوممون دنیایی داریم و هر کدومون برای هم یک نشانه یک عامل و انگیزه ی پیشرفت بیشتر همون تعریفی که از دوست دارم.
ازش بخواه هدایتت میکنه.
دوست دارم
سلام محمد عزیزم
ازت ممنونم بخاطر اینکه وقت گذاشتی و برام نوشتی..??
خداروشکر بخاطر همه ی جذب های عالی که داشتی مهمونی و گیتار زدن….پیشنهادی که واسه بردن توریست تو کویر….خداروشکر?
من امروز داشتم بهت فکر میکردم به اینکه چقدر با خودت در صلح هستی چقدر به خداوند وصل شدی و داشتم به این فکرمیکردم که از لحاظ مالی چه تغییرات و نتایجی داشتی که به لطف الله جواب سوالمو گرفتم?
محمدعزیزم این کامنتت خیلی بجا بود برام میدونی الان دیگه تعجب نمیکنم بلکه هربار ایمانم قوی تر میشه به هدایت و جواب دادن خدای مهربونم به سوالام به اینکه میدونم ازش بخوام خیلی زود جواب میده..
میدونی الان وقتی با خدا حرف میزنم و ازش هدایت میخوام اون روز منتظرم و میدونم همون روزجوابمو میده و همیشه هم جواب داده…خدایا شکرت
این حرفات کلام خدا بود برای هدایت من مدتیه تضادهام زیاد شدن واینجاس که باید ایمانم رو نشون بدم…اینجاس که باید ببینم این مدت چقدر رو خودم کار کردم…اینجاس که باید ذهنم رو کنترل کنم…
باید شجاع باشم و پا رو ترسم بزارم…
محمد عزیزم از خدا میخوام که منم به زودی تو اون جمع 12 نفری بیام و از دیدنتون و صحبت کردن باهاتون لذت ببرم…از خدا میخوام که کمکم کنه پیدات کنم???
دوست دارم داداش الهیم?
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانرواای کل کیهااان..
مارکوو جانمم سلامم..
وایی وایییی ببین چی پیدا کردم،کامنت یک سال پیشت رو ..
چقدددر روند تکاملی در نوشتن کامنت هم میشد اینجااا پیدا کرددد..
مارکوووو برات بهترین هااا رو آرزو میکنم..
میدونمممم که هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزهههه
ولی باااازم از ته دلم آرزو میکنم در پناه خدااا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروووزت باشههه دوست جانم
سلام دوست عزیز.چقدر قشنگ آرزوهاتو نوشتی.انشاالله لایک آرزوهاتم از خدای مهربون بگیری.
به نام خدا
سلام میکنم به تو عزیز جان، جانان
جانانی که با خودت در صلح هستی در آرامش.
ممنونم که امشب قلمِ ربم شده ای، و برایم مهر تایید نزدیکی خیلی از آرزوهایم را همچون پرنده ای که هر لحظه پروازش تسبیح خداوندش، مالکش، خالقش است، را برایم فرستادی.
مهر تاییدِ در مدار جدید بودن
مهر تاییدِ حل شدن در خود، در خدای خود، در رب را
ممنونم، برایت آرزو میکنم درکِ عمیق و تکاملی این معنی را این جمله را:
” هر که خدا را ندارد، چه دارد؟؟
و هر که خدا را دارد، چه که ندارد؟؟
03:25 Am
دوست دارم.
سلام
کامنتت واقعا عالی بود و خوب تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم مخصوصا اونجایی که از ابزار های رده بالا نام بردین
سلام به دوستان گلم
سلام به روی ماهه استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنین.
تو کامنت قبلی قسمته 1 سفر به دور آمریکا نوشته بودم که(سلام به روی ماهه خانمه شایسته ولی ماه همیشه پشته ابر نمیمونه خانمه شایسته روی بنما!)
و روز بعدش دیدم سر و کله ی خانم شایسته با فایلهای جدید پیدا شد!
خدایا شکرت.
آماده این بریم برای سفر به کاشان!!!
بسمالله!
روزه قبل از رفتنم به کاشان،من تصمیم داشتم از جاده ی اصفهان برم و یکی از همکارام گفت از کدوم جاده میخوای بری!؟
گفتم اصفهان گفت از اونجا نرو،از سمته خرم آباد برو.
اما من تصمیمم قطعی بود که از جاده ی اصفهان برم چون همش دره و پیچ و خم بود هیجان رو دوست داشتم.
اومدم خونه زدم تو ب نامه ی نشان دیدم همه جا با رنگه سبز نوشته مسیر اوله اهواز به کاشان از سمته جاده ی خرم آباد.
خلاصه تسلیم خدا شدم و گفتم چشم از خرم آباد میرم.
من 4 روز قبل از اینکه بخوام بیام کاشان کیف مدارکم که تمامه مدارک خودمو دلفین داخلش بود گم شد!
اما آرامش زیادی داشتم،و زنگ زدم به پدر مادرم گفتم مدارکم اونجا نیستن،گفتن نه.
ناگفته نمونه چند روز قبلش بشدت تمرکز میکردم روی همسر آینده ام اما ذهنم میگفت تو کجا،اون کجا،چجوری میشه همچین شخصی بیاد تو زندگیت!
چجوری همدیگه رو پیدا کنید،اصلا همچین شخصی با این خصوصیات مگه هست و…
من گفتم خدایا بیا یه کاری کن!
من که بدونه کیفه مدارکم نابود نمیشم!
بدبخت نمیشم!
سیاه روز نمیشم!!!
نهایتش میرم المثنی میگیرم!
اما برا اینکه باورام قوی بشه نسبت به اینکه تو میتونی اون عزیزه دلی رو بیاری تو زندگیم که من دوست دارم با اون مشخصات، بیا کیفه پولمو خودت بزار کفه دستم!
مگه نه تو گفتی آنچه که در آسمانها و زمین است من از آن آگاهم!!!
پس تو میدونی کیفه من کجاست دیگه!!!
لطفا خودت پیداش کن بیار بزار کفه دستم!
آقا من دیگه دنبال کیفم نگشتم!
اما تماما فکرو ذکرم و مغزم میگفت کیف فلان جا که رفتین تفریح افتاده!!!
(با ایمان کامل رها کردم و سپردم به خدایی که تو قرآن و تو زندگی شخصی خودم بهم ثابت کرد خودشو)
من شب داشتم وسایلم رو آماده میکردم که صبحش برم کاشان اما یه نگرانی خاصی داشتم،یه تپشه قلبه خاصی داشتم.
گفتم خدایا اگه میدونی نباید برم بهم بگو!
اما همهی نشونه ها میگفت که من بیاد برم کاشان!پس چرا من نگرانم!؟
بهم الهام شد که نگرانی و ناراحتی از سوی شیطانه!
برو دیدنی های کاشان رو تو اینترنت نگاه کن تا اشتیاقت بیشتر بشه
(وقتی آدم هدفش جلو چشمش باشه با تمامه وجود تمامه تمرکز و هدفش رسیدن به هدفش میشه)
خلاصه حالم کمی بهتر شد.
شب خوابیدم طرفای ساعت 1 شب یه حسی از خواب بیدارم کرد.
نگاهه گوشی کردم دیدم مامانم 2 بار زنگ زده،بهش زنگ زدم گفت ابراهیم کیفه مدارکت رو بابات تو ماشینش پیدا کرد!
و گوشی رو داد به بابام.
بابام گفت اصلا نمیدونم چی شد دستم تو تاریکی رفت اونجا و کیف مدارکت رو دیدم !!!
و همونجا قلبم شاد شد و خداروشکر کردم.
من 3 روز قبل از اینکه بخوام بیام کاشان شهر کاشان رو تو سایت دیوار انتخاب کردم و میخواستم همینجوری زنگ بزنم به یکی و بپرسم که آب و هوا چطوره و چجوری برم کویر!
چشمم خورد به یکی که ماشین 206 گذاشته بود برا فروش و قلبم گفت به این زنگ بزن!
ذهنن گفت نه بابا به این زنگ نزن ،این ماشین گذاشته برا فروش خیلی بهش زنگ میزنن سرش شلوغه!
یاده فایله قبلی استاد افتادم و گفتن ذهنه منطقی من دلایلی خودشو میاره اما من به حرف قلبم گوش میدم.
خلاصه زنگ زدم بهش گفتم من میخوام بیام کاشان برم کویر گردی،چکار کنم!؟
گفت بیا اینجا خودم راهنماییت میکنم بیا هر کاری داشتی من خودم در خدمتتم.
آقا چقدر این آدم محترم و با معرفت بود!!!
خلاصه ما صبح ساعت 9 از اهواز حرکت کردیم(ما یعنی منو خدا و دلفین)
یه جا کنار جاده دیدم برف هست خیلی دلم میخواست بزنم کنار و با برفا عکس بگیرم و برفارو لمس کنم اما ذهنم میگفت نه این کارو نکن مردم که رد میشن نگات میکنن میگن چقدر این برف ندادهاست!!!
(واقعا هم برف ندیده ام،آخه اهواز برفش کجا بود!!!
حالا آبادان یه چیزی ولی اهواز نه!)
واقعیتش زورم به ذهنم نرسید و با اینکه خیلی دوست داشتم بزنم کنار اما تسلیم ذهنم شدم و از حرفه مردم میترسیدم و رد شدم.
بعد چند دقیقه احساس سرزنش کردم که چرا تسلیم ذهنم شدم!؟
مگه نه من دوره ی عزت نفس و احساس لیاقت رو کار کردم و تمامه تلاشم این بود که حرفه مردم برام مهم نباشه!!!
بعد یاده دوره ی احساس لیاقت افتادم که استاد عباسمنش میگه که:
هر اشتباهی که میکنی خودتو سرزنش نکن!
تو در مسیر یادگیری و رشد هستی!
هر اشتباهی که میکنی یه قدمی هست که رشد کنی و یاد بگیری!
و بعدش گفتم آره من تسلیم ذهنم شدم اما از این اشتباهم درس میگیرم و تو تمامه این سفر به حرفه ذهنم گوش نمیکنم.
رسیدم خرم آباد، رفتم پمپ بنزین!
به مسئولش گفتم کارت سوخت دارین!؟
گفت آره اما باید منتظر بمونی 4 نفر جلوتن!
(کارت سوخته دوستم همراهم بود اما ترجیح میدادم ازش استفاده نکنم)
بعد قلبم گفت چرا از کارت سوخته دوستت استفاده نمیکنی!
گفتم چون هم میخوام از سهمیه اش کم نشه و هم اینکه الان مسئولش میگه نگاه کن!
کارت داره اما حاظر نیست ازش استفاده کنه!
و ترس از قضاوت داشتم!
یاده نیم ساعت پیش خودم افتادم که بخاطر ذهنم لذته برف بازی رک از دست دادم و روی رفتارم کار کردم و گفتم نظر هیچکس مهم نیست و کارت دوستم رو برداشتم و بنزین زدم،جالبه گه اون بنده خدا هم هیچ حرفی نزد!!!
و وقتی از شهر خارج شدم دیدم کلی برف کناره جاده بود و ایستادم و کلی عکس گرفتم و لذت بردم!
تو جاده بودم و انقدر حالم خوب بود که نگو!
دیدم دما سنجه دلفین دله آلارم میده که دما 2 درجه است!!!!
آقا شیشه ها رو تا آخر آوردم پایین و کلاه کردم سرم و کییییف کردم گفتم میخوام 2 درجه رو تجربه کنم،از کنار یه ماشینی رد شدم یه پسره5،6 ساله عقب نشسته بود ک کلاه و کلی لباس تنش بود و چسبیده بود به شیشه و داشت جاده رو نگاه میکرد،وقتی از ماشینه سبقت گرفتم واسه اون بچه دست تکون دادم!اما اون هیچ کاری نکرد!
بعد از چند دقیقه اون ماشینه ازم سبقت گرفت و همون بچه داشت میخندید و نیشش باز بود و تند تند برام دست تکون دادو بوس فرستاد با دستای کوچیکش!!!
واااای خدا اییینقدر کیف کردم منم یه بووووسه عشقی براش فرستادم!!!
عاااح خدایا شکرت!
مگه خوشبختی چیزی غیره این چیزاست!
به قوله دختر عمم بهش گفتم واقعا احساسه خوشبختی میکنم!
گفت تو احساس خوشبختی نکنی کی کنه!!!!
خدایا شکرت
تو مسیر همینجوری داشتم فایل جلسه ی 16 دوره ی احساس لیاقت رو گوش میدادم استاد میگفت
( آقا!
من موجودیت دارم!
من وجود دارم!
من اونجور که دوست دارم باید زندگی کنم!
من ارزش دارم!)
اینجا یه تکون خوردم!
دوباره یه فایل دیگه پلی کردم از استاد قسمته اوله مصاحبه با استاد.
دیدم استاد میگفت من خواستم مهاجرت کنم،اما کشور استرالیا،آمریکا و یه کشور دیگه ای مد نظرم بود!
اینو که گفت اونجا بود که متوجه شدم دنیا دسته کیه!
گفتم ببین این آدم چچچقدر آزاده، چقدر هیچکس و نظر هیچکس براش مهم نیست که شهر که هیچ،استان که هیچ،کشور که هیچ!دستش بازه که داره بینه کدوم قاره رفتن فکر میکنه!!!
این آدم به هیچ چیزی وابسته نیست و ناراحتی یا نگرانی هیچکس واسش اهمیت نداره!
و بهم گفت نگرانی و ناراحتی دیشبه تو واسه همینه که نگرانی نکنه پدر مادرت بفهمن که اومدی مسافرت و ممکنه مخالفت کنن و یا تو فکرت باشن!!!
تو باید آزاد باشی!
باید یاد بگیری که هیچکس واست مهم نباشه!
هیچکس یعنی هیچکس با هر نسبتی که داره!!!
و خداروشکر کردم بابت این الهام و این درک زیبا.
خلاصه ما داشتیم میومدیم تو جاده و کلی لذت بردم از حاله خوبم و اومدم قرآن گوش کنم به صورت صوتی اما اتفاقی رفت سمته فایلهای تصویری و سوره ی توبه رو دیدم،قلبم گفت اینو گوش کن،گفتم نه یکی دیگه!
گفت اینو گوش کن!
گفتم چشم.سوره ی توبه رو پلی کردیم در حین گوش دادن دیدم ترجمه ی یکی از سوره ها گفت که
(خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند!)
گفتم خدایا چکار کنم که از مشرکان نباشم!
گفت تو باید شرک رو اول از روی خودت حساب نکردن شروع کنی!
گفتم چیشد!
چی شد!!
قرآن رو استپ کردم!
گفتم چی گفتی!؟
گفت ببین!
تو برای از بین بردنه شرک باید شرک رو اول از روی خودت حساب نکردن باز کنی!
گفتم یعنی چی!؟
گفت ببین!
تو در هر کاری باید بگی خدایا من نمیدونم
من تسلیمم!
تو کمکم کن!
تو هدایتم کن!
تو راهنماییم کن!
برای کوچکترین مسائل!
وقتی که تو ،که عزیزترین و مهم ترین آدمه زندگیت خودتی ،حتی برای لباس خریدن یا غذا خوردن بگی خدایا من نمیدونم من تسلیم توأم، من عاجزم دیگه روی دیگران حساب نمیکنی!
و به خودت میگی بابا!
من که خودمم نمیتونم برا شلوار خریدن روی خودم حساب کنم پس چجور میتونم روی مسائل دیگه روی دیگران حساب کنم!!!
و وقتی این موضوع رو زیاد روی خودت کار کنی توحیدی کامل میشی!
گفت ببین!
تو نصفه روز کیفت رو گم کردی خوب!
گفتن آره!
گفت تو حتی قدرت اینو نداشتی که بدونی تو اون نصفه روز کجا کیفت رو گم کردی!
تو تمامه فکر و ذکرت این بود که وقتی رفتین بیرون از شهر اونجا کیف رو انداختی در صورتی که اون مغزت،اون اگاهیت،تماااامه تواناییت و فهمت نتونست بهت یادآوری کنه که تو برای نیم ساعت وقتی نشستی تو ماشین بابات گیفت رو با خودت بردی اونجا!!!
پس دیگه رویه چیه خودت حساب میکنی!!
و همین الهامات داشت به قلبم میبارید که یهو بهم گفت همین الان بزن کنار کنار این گلخونه!
من تو شهر محلات بودم.
گفت برو تو گل خونه!
رفتم تو گلخونه!!!!
اووووووو ممممممممای گگگااااااااااددد
چچچچه گلای قشنگی!!!
خدای من!
خدای من!
خدای من!
یه پسره جونی اونجا بود و قدم به قدم باهام میومد و ذهنه خنگه من میگفت این پسره برا این داره قدم به قدم باهات میاد که یه وقت تو چیزی نریزی تو گلاشون و بهشون ضرر بزنی!
(یعنی میخوام بگم ذهن تحت هر شرایطی داره مزخرفات خودش رو میگه!!!!)
و اون جون چچچقدر با محبت و صداقت همه چیز رو برام توضیح میداد!
گفتم این نوع گل هارو من تاحالا تو هیچ گلخونه یا گل فروشی تو اهواز ندیدم!!!
گفت اینا تازه تولید شدن و یه ایرانه و یه محلات!!!
گفتم حالا چکارکنم!؟
گفت چرا!؟
گفتم من قلبم رفت برا این گلا!
از طریق روزه اوله مسافرتمه نمیتونم گل بخرم!!
گفت شمارمو ذخیره کن از طریق واتساپ عکسه تمامه گلاهامو واست میفرستم هر کدوم رو دوست داشتی انتخاب کن با تیباکس واست میفرستم در ضمن اونهایی رو میفرستم که اونجا دوام بیارن!
تویی که داری این کامنت رو میخونی!
وسط کامنت نوشتنم،، هههمهممممه ی اون گلا هارو بهت تقدیم میکنم !
یهویی!
چیه!
خو دلم خواست!
میدونی بعد از دیدنه اون گلها چی به پسره گفتم!؟
بهش گفتم تا قبل از دیدنه این گل ها فکر نمیکردم یه گل میتونه اینقدر قشنگ باشه!
باور نمیکنی!
به یه گلی خیره شدم!
پسره متوجه شد جریان چیه!
لبخند زد گفت رنگش چشمتو میزنه آره!؟!؟!
گفتم آره!
داره چشم رو میزنه!
گفت این گل اینطوریه !!!
باور نکردنیه!
گفتم میشه برم معدنه سنگ!!!
گفت معدن نه ولی کارخونه سنگ 2 کیلومتر جلوتره برو اونجا !
و رفتم یه کارخونه سنگ!
رفتم دفترشون و یه آقای حدودا 70،75 ساله ای بود گفتم میشه برم نگاه کنم!؟
گفت بزار خودم باهات بیام که
برات توضیح بدم!
من شخصا به نشونه ی احترام تعظیم میکنم برای مردمه دوست داشتنیه محلات!!
اینقدر که این آدما خوبن!
یه سنگایی بودن هر کدومش 2 برابر دلفین!
اینارو با دستگاه برش میدادن هر کدومش میشد اندازه ی یه پشتی!!!
ما رفتیم تا رسیدیم ببببه کاشانه زیبا!
خدایا شکرت که در سلامت کامل رسیدم.
خدارو شاهد میگیرم،9 ساعت رانندگی به اندازه ی 1 ساعت رانندگی خسته ام نکرد!
برا اینکه سویت بگیرم رفتن تو سایت دیوار زنگ زدم گفت آقا سوئیت 18 متری 500 هزار تمن!
قلبم گفت زنگ بزن که اون آقاهه که 206 داشت گفت اگه کاری داری به خودم بگو وقتی اومدی کاشان!
وقتی بهش زنگ زدم چقدر با حسه خوب و محبت احوال پرسی کرد گفتن سوئیت میخوام، گفت یه شماره میدم بهش زنگ بزن!
آقا زنگ زدم و گفت باشخ بیا بهت سوئیت میدم.
یه سویت نه بلکه یه خونه بهم داد 100 متر!
بخاری،یه دست مبل،5 تا تخت خواب فول امکانات،با جای پارکینگ برای دلفین،شبی 350 هزار تمن!!!
خدای من !
هزاران مرتبه شکرت!!!
یه دوش گرفتم، لباس عوض کردم رفتم رستوران ننه آقا!
چچچقدر سوپش معرکه بود!
خیییییلی چسبید!!!
و بعدش اومدم خونه ام و با عشق و لذت خوابیدم.
خدایا شکرت!
خدایا شکرت!
اگه همکارم نمیگفت از جاده ی خرم آباد بیا من کجا اون گلخونه و اون معدن سنگ رو میدیدم!
اگه هدایت خدا نبود که شماره ی اون آقا رو تو سایت دیوار که ماشین 206 گذاشته بود برا فروش رو بر نمیداشتم کجا یه سوئیت با این کیفیت و این قیمت گیرم میومد!
هدایت خدا هر لحظه هست!
هر لحظه هست!
خدایا شکرت بابت عشقت
سلام ابراهیم عزیز سفر سلامت
من اراک زندگی میکنم و محلات رو زیاد میریم پنجشنبه شب میریم آبگرم و صبح خروسخون راه میفتیم برای سرچشمه و از بچه گی تا به الان خاطرات خیلی قشنگی از محلات دارم.
بچه که بودیم با نیسان آبی عموم میرفتیم ،چقدر خوش میگذشت پشت نیسان رو عموم چادر میکشید و تخت میبست و همگی با کلی وسیله راهیِ محلات میشدیم.
مردم محلات اکثریتشون ثروتمندن و کارخونه سنگ دارن.
طبیعت زیبایی داره و پر گلهای رنگارنگِ.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام آقا ابراهیم
از خداوند مهربان میخوام هر لحظه سفرتون پر از خاطره های شیرین باشه
واقعا از کامنتاتون لذت می برم، راستی ممنونم از بابت گلهای زیبایی که تقدیم کردید.
اتفاقا امسال موقع گلاب گیری با مامان و خواهرم رفتم کاشان، منم هم از طبیعت و هم از سازه های تاریخی لذت می برم
یه پیشنهاد دارم براتون ،که از شهر زیرزمینی نوش آباد بازدید کنید،و ببینید چقدر خداوند به ما انسانها لطف کرده و خلاقیت و فکر خلاق داده تا بتونیم از قوانینش به نفع خودمون استفاده کنیم، وقتی وارد اون شهر شدم یه لحظه احساس لیاقت بهم دست داد که ما انسانها در هر دوره از تاریخ ، چه کارهایی میتونیم انجام بدیم به لطف و رحمت خداوند ،
سفر پربرکت و پر از حال خوب داشته باشید ، باز ممنونم بخاطر مطالب ارزشمند تون
خدا پشت و پناه تون
سلام مریم جان.
ممنونم از دعای خیرت که گفتی(خدا پشت و پناه تون)
نمیدونم چرا!
اما میدونم از این. عدهای علکی نبود!
چون واقعا یه حس قشنگی بهم داد!
والا چی بگم مریم گلی!
منم تو لیست کارهام نوشته بودم که برم نوش آباد!
اما لیست خدا یه چیزه دیگه بود!!!
سلام آقا ابراهیم گل و همشهری عزیزم
کاشان یکی از جاهایی هست که من واقعا دوست دارم به اونجا سفر کنم و جاهای دیدنیشو ببینم
چقددررررررر قشنگ جزئیات سفر رو توصیف کردید و ما رو باخودتون همسفر کردید
چقدر از کامنت شما نکته های کلیدی و مثبت گرفتم
کنترل ذهنتون در طی این سفر عالی بود
واقعا این نکته ای که استاد در دوره ی عزت نفس گفتن نکته ی طلایی هست اینکه همزمان که نجواهای شیطان هست ندای امید بخش خداوند هم هست که شما در طول سفرتون بجز اونجایی که نزدین کنار جاده و با برفا عکس نگرفتین سعی کردین به ندای امید بخش خداوند و به قلبتون گوش بدین و خود این قضیه کنار نزدن و عکس نگرفتن خودش به تنهایی کلی نکته داشت که میشه ازش درس بگیرم و بفهمم انسان در مسیر رشد و موفقیتش در حال یاد گیری هست و اشکالی نداره اگه از اشتباهاتمون درس بگیریم
به صورت هدایتی به کامنت شما بر خوردم دنبال یه نشانه میگشتم و به این فایل و کامنت شما هدایت شدم
خییییلی از کامنت شما انرژی گرفتم واقعا حالم خوب شد
واقعا خوشحالی واقعی اینه!همون دست تکون دادن برای اون بچه که به شیشه ی ماشین چسبیده بود همون بازدید از گلخونه و کنار گذاشتن شک و اون مزخرفات و نشخوار های ذهنی و همکلام شدن با آدم هایی که مثل خودمون مثبت اندیش و مهربان هستن
خیلی انسان پرانرژی و مثبتی هستین امیدوارم زندگیتون سرتاسر خوشی و سعادت باشه
سلام دوست عزیزم..من از مشهد وازمحل کارم دارم واست مینویسم..امیدوارم حال دل هممون همییشه ب همین قشنگی ک وصف کردی باشه..از9صبح ک درحیاط باز میکنم بزنم بیرون میگم خدایا بگیرمنو ک پریدم تو بغلت..خدامیدونه هنسفری تو گوشم موسیقی عرفانی گوش میدم و یاد کامنتای زیبای همتون یاد فایلای استاد ومریم جان میفتم و بقول استاد گوله گوله اشک میریزم از این همه نعمتایی ک خدا بهمون داده..خدایا شکرت .نشستم قهوه بخورم
..بفرمایین بچه ها..
محل کار تاالان بخدا هنوزم فکرمیکنم چقد خدا مارو هممون رو دوست داره..
نمیدونم واقعا زبون قاصره از وصف این همه دلای پاک..
دوستتون دارم باهمه وجود..
درود بر آقا ابراهیم عزیز…آقا ابراهیم چقدر خوب تعریف کردین از جزئیات قوانین در طول سفرتون…من فکر میکنم من حتی بیشترازشمالذت بردم از این سفر….ممنون که این نکته هارو بامابه اشتراک گذاشتین خیلی آموزنده بودن…براتون آرزومیکنم که ازدواجی موفق داشته باشین و البته سعادتمندوپولدارباشین همیشه
سلام خانم شایسته مهربان و استاد خوشتیپم
واقعا همونطور که دوربین شما نتونسته درکی رو که شما از تجربه هاتون رو داشتید رو به تصویر بکشه . به نظرم هیچ کلامی هم نمیتونه احساس سپاسگذاری درونی من رو به شما بگه و بگه که واقعا سپاسگذارم از این همه لطف و محبتی که در حق ما دارید خواهر گرانقدرم خانم شایسته
ممنونم فایل و تدوین عالی بود بهتون تبریک میگم
واقعا نمیتونم حس کنم کجا هستید و چه دیده اید ولی میدونم حس درونی تون مثل حس سپاسگذاری الان من هست که هیچ قدرتی نمیتونه کمش کنه بلکه همه چی بیشترش میکنه نوش جانتون کلی انرژی گرفتم خیلی با صفایید
یه چیزی ته دلم مونده شاید حرف خیلی ها باشه این روزها واقعا فایل های شما و البته بخوام واضح تر بگم دیدگاه و این ذهنیتی که در قالب فایل برامون آماده میکنید برای من یکی مثل پیدا شدن پدر و مادر یک بچه در زمانی که گم شده هست البته با حس خیلی بیشتر . سپاسگذارم که ماهی گرفتن رو با استاد عزیز نشانم میدهید
واقعا لذت بردم از فایل اول اون لحظه که گفتید سفر چیزهای اضافه رو از آدم دور میکنه بعد کلی تو فکر رفتم که چقدر از سفر نتیجه دارم . اون موقع بود که تصمیم گرفتم بعد از ظهر به بعد دفتر و خودکارمو ببرم تو پارک بشینم بعضی وقتا هم خیلی کم میرفتم یه لقمه میخوردم شب هم زیر یه لامپ توی پارک بودم و صدای بچه های کوچک و عشق دو زوج جوان که کنار هم چایی میخوردن من رو به وجد میاورد واقعا گل گفتید درک میکنم تا حدی استفاده از جسمم رو ولی شکی ندارم که حس سپاسگذاریمون به اندازه هم هست
کاش میشد عکسی از قلبم رو بفرستم که چقدر خوشهاله و میخواد تشکر کنه ازتون ولی فعلا امکانش نیست
در ضمن این فایلها کلی از سوالات من رو درباره زندگی استاد عزیز رو روشن کرد که کلی کمک بود واقعا نمیدونم چقدر کمک کرده خیلی زیاد
خوش باشید ممنونم
به نامِ خودش که سرآغاز هر حرکتی و خیری و زیبایی است … خداوند یکتای جهان آفرین مالک و فرمانروای مقتدر تمام جهان هستی و جهانیان
به نام خدایی که ربی که تنها دلیل حرکتمه، تنها دلیل نوشتنم مثل یک دیوونه از صبح تا شب: ربی که دلیل امیدوار بودنمه، ربی که دلیل غذا خوردنمه برای اینکه انرژی جسمانی بگیرم و بازم به سمتش حرکت کنم، ربی که دلیل کار کردن روی خودم و باورهامه برای اینکه بازم باورهای قدرتمندکننده تری را بسازم برای اینکه میخوام بیشتر حسش کنم، بیشتر بخوانمش، بیشتر درکش کنم، بیشتر بشنومش اما الان تا یک مقدار میتونم این مقدار میتونه واسه بی نهایت آدم غیر ممکن بوده و باشه .. ولی من نه همه ام و نه همه من! من منم و از همین من از همین پادشاه یکی بیشتر نیست .. نگرد نخواهی دید .. ولی همین ربی که تو قلب این پسره میشه توی هر چیزی دید میشه توی هر زیبایی دید میشه توی هر حرکتی دید میشه توی هر حرکت حیوانی و جانداری و رفتار طبیعتی دید، آره میشه توی شهر دید توی چمن های سرسبز فراوان اینجا دید میشه زیبایی اش را بلند قامت بودنش را رشدش را توی همین رشد درخت ها دید و تحسین کرد .. آره ربی که دلیل حرف زدن منه ربی که انرژیم و مثبت بودنم پرانرژی بودنم کنترل ورودی هام همه و همه به خاطر اونه … برای اینکه کمی بیشتر کمی بیشتر فقط درکش کن، من تشنه ام میفهمی تشنه .. تشنه ی درک بیشتر .. تشنه ی شناخت بیشترش .. و الان این الهام که ببین این سفرنامه را و دوباره ببین از اول و بنویس و بنویس و برای هر هم پاره ات بنویس و بنویس و این نوشتن هم برای خودشه این فایل دیدن ها هم برای خودشه برای اینکه بیشتر ببینمش برای اینکه بیشتر انرژی بگیرم که میشه همه چی داشت میشه میشه میشه به خداوندی خداییش به بی نهایت بودنش به فراوان بودنش میشود همه چی داشت: بفرما
این الگو
این رابطه ی این الگو
این ثروتِ این الگو
این رسیدن این الگو
این درک الگو از خدا
این داشته های مادی و معنوی الگو
این ..
میشود میشود میشود همه چــی داشت باور کن
چون همه چی باوره … و باوری که با همین دیدن ها و ادامه دادنش میشود و میشود و میشود و من اینجایم در این مسیر با همین داشته با قلبی بزرگ با چشمانی اشک بار با ذهنی باز با هدفی مشخص در این مسیر در این مسیر بی نهایت .. میئله تموم شدن نیست مسئله اینه که باید این لحظه را ادامه داد این لحظه را فقط .. همین لحظه را … خدایا شکرت
خدایا شکرت
خداوندا شکرت
علی جان صفا دادی برادر نوشتی ازت ممنونم و تحسینت میکنم از این عشق از این قلب سپاس گزارانه ات از این ذهن باز و ثروتمندت از این اراده ات .. نمیدونم کجای دنیایی … ولی هر جا هستی خدا همونجاست … و هواتو داره و داره و داره …
منم لذت بردم از خواندن این نظر
ممنونم که باعث ادامه دادنم در این لحظه بودی .
عاشقتمممم
عاشقِ عاشق
دوست دارممم
الهی که ثابت قدم باشی در این مسیر الهی درستِ هموار …
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته خوش قلب و دوستای خوبم
خدایا سپاسگزارم به خاطر این همه زیبایی و فراوانی
دوستان دقت کردین که خانم شایسته علاوه بر اینکه زیبایی ها رو با ما به اشتراک میذاره داره چه آگاهی های نابی رو هم به اشتراک میذاره؟ توجه کردید که چقد با خودش در صلحه؟ و با خدای دورنش؟ من دقت کردم و توجه میکنم به این و جه از انسان دوست داشتنی.
خانم شایسته عزیزم کاملا موافقم که لمس کردن این زیبایی ها با «فیلمبرداری» کردن برای ما کافی نیست و تجربه واقعی رو خودمون باید حس کنیم، اما اگر بدونی چه باورهایی رو داری با این کار خداپسندانه در ما ایجاد میکنی که ما هم از اینطرف تقریبا نمی تونیم با «نوشتن» برای شما توصیف کنیم که شما این حس سپاسگزاری و باوری که در ما ایجاد میشه رو لمس کنی.
خداوند شما رو هدایت کرده که این همه زیبایی رو ثبت کنید و ما رو هم هدایت کرده که این همه زیبایی رو ببینیم، خداوند همه ما رو هدایت میکنه به سمت زیبایی های بیشتر، طوری که خودمون رو تجربه کنیم.
چقد عاشقانه و خالصانه با صدای زیباتون دارید برای ما زیبایی های اطرافتون رو توصیف می کنید، این به بیشتر حس کردن اون زیبایی ها به من کمک میکنه.
آره آره، ما چقد خوشبختیم، ما چقد خوش شانسیم که با جسم عالی و پیشرفتمون، با جسم سالمی که داریم و حواس سالمی که داریم می تونیم این زیبایی ها رو حس کنیم، لمس کنیم، تجربه کنیم، غرق زیبایی ها بشیم تا که زیبایی درونمون رو تجربه کنیم. ما زیبا آفریده شدیم به خاطر همین عاشق زیبایی ها هستیم و خداوند هم عاشق اینه که ما زیبایی ها رو ببینیم و از زندگی لذت ببریم. برنامه ما همینه.
آگاهی هایی که نوشتم واسه خودم که از زبون خانم شایسته جاری شد در مورد «در صلح رسیدن با خودم»:
« بیام از جسمم نهایت استفاده رو بکنم، یعنی اینکه من چشمام رو بیام روی زیبایی ها باز کنم، بیام با چشمام چیزهایی رو ببینم که به من احساس بهتری میده که قلبم رو باز بکنه، که من رو به وجد بیاره، بیام گوشهام رو در معرض شنیدن چیزهایی قرار بدم که بهم امید میده، که بهم ایمان میده، که بهم قوت قلب میده، که برام انگیزه میشه، که به زبونم احساس سپاسگزاری رو جاری میکنه و من رو به احساس خوب میرسونه و مدت زمان بیشتری توی احساس خوب نگه میداره، بیام پاهام رو به مسیرهایی باز کنم که علاقه دارم انجامشون بدم، علاقه دارم به دیدنشون، علاقه دارم به سمتشون برم، بیام توی ذهنم چیزهایی رو مرور کنم، خاطراتی رو بیاد خودم بیارم که برام ایمان بیشتری میسازه، برای اینکه به سمت تجربه های وسیع تری برم. »
این بود جوابی که خودم یکی میخواستم این چند روزه بدونم که اصل چه چیزیه که من با خودم در صلح باشم؟ جواب پاراگراف بالاست…
همراه با این سفر زیبا دارم فایلهای سفرنامه چهل روزه رو هم گوش میکنم نمیدونید چه ترکیب جادویی شده. همزمانی فوق العاده ای داره.
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به اونها نعمت ها و ثروتها دادی نه راه کسانی که خشم و نه راه گمراهان.
بریم که زیبایی های بیشتری در انتظارمونه
توکل به خدای مهربان
سلام اقای حامد امیری, امیدوارم حالتون خوب باشه .. راستش من الان داشتم این فایل رو میدیدم .. و واقعا احساس خوبی داشتم .. تعجب کرده بودم از این همه زیبایی و ی دفعه ایی هدایت شدم به پیج کامنت ها اولشم قصد نداشتم کامنت بزارم چون چیزی به ذهنم نمیرسید اما با خوندن کامنت شما خاستم کامنت بزارم و هم از استاد عزیز و خانوم مریم شایسته ی عزیز و همینطور از شما تشکر کنم به این دلیل که یادم انداختید که هر فایلی رو که میبینم سر سری رد نشم .. و سعی کنم اگاهی هاش رو بنویسم و بهش عمل کنم .. ممنون از شما دوست عزیز.
حامد عزیز سلام
من عادت دارم فایل سفرنامه رو دوره ای مرور میکنم و هر بار از زیباییش لذت میبرم ، این بار به این بخش که رسیدم ،بعد از تموم شدن صحبت های مریم جون انتهای فایل ، دوباره زدم عقب، حس کردم چرا من این حرف ها رو نشنیده بودم قبلا ، اولش خواستم توی دفترم یادداشت کنم ،بعدش نظرم عوض شد خواستم توی کامنت بنویسم ، وارد سایت شدم به صورت اتفاقی سه کامنت برتر رو دیدم ، و کاملا رندوم ادامه ی کامنت شما رو خوندم … خیلی عجیبه خیلی عجیب …
« بیام از جسمم نهایت استفاده رو بکنم، یعنی اینکه من چشمام رو بیام روی زیبایی ها باز کنم، بیام با چشمام چیزهایی رو ببینم که به من احساس بهتری میده که قلبم رو باز بکنه، که من رو به وجد بیاره، بیام گوشهام رو در معرض شنیدن چیزهایی قرار بدم که بهم امید میده، که بهم ایمان میده، که بهم قوت قلب میده، که برام انگیزه میشه، که به زبونم احساس سپاسگزاری رو جاری میکنه و من رو به احساس خوب میرسونه و مدت زمان بیشتری توی احساس خوب نگه میداره، بیام پاهام رو به مسیرهایی باز کنم که علاقه دارم انجامشون بدم، علاقه دارم به دیدنشون، علاقه دارم به سمتشون برم، بیام توی ذهنم چیزهایی رو مرور کنم، خاطراتی رو بیاد خودم بیارم که برام ایمان بیشتری میسازه، برای اینکه به سمت تجربه های وسیع تری برم. »
دقیقا نکته ای که شما دو سال گذشته نوشتید رو من میخواستم بنویسم و جالب تر اینکه من همزمان دارم فایل های روز شمار رو میبینم .. چطور ممکنه درخواست صبح من تو ستاره قطبی که خواسته بودم “بیشتر با خودم در صلح باشم” به این شکل تو کامنت شما خونده بشه ..
ازتون ممنونم برای کامنتی که نوشتید ،
مسیرتون ، لحظه هاتون پر از نور باشه حامد عزیز
سلام به دوست خوبم ،حامد عزیز.
تو صفحه اول سایت همیشه اسمتون هست و فعالین ،شما الگویی هستین برای من در ثابت قدم بودن در مسیر درست ،سالهاست که با ایمان تو مسیر هستین و معلومه که هر روزه این سالها دارین روی خودتون کار میکنید ،مثل غذا خوردن شده براتون ،همین قدر حیاتی.
وقتی دوستانی مثل شما میبینم که این همه وقت به ذهنشون با کار کردن روی فایل ها خوراک مناسب دادن ،انگیزه ای میشه برام ،که میگه ببین مهسا وقتی بقیه میتونن و کنترل میکنن و هر روز روی خودشون کار میکنن،توام میتونی .
خداروشکر میکنم ،نمیدونم چطوری به این کامنت هدایت شدم امااا جواب سوالمو از خداوند گرفتم.
عالی هستین .
در پناه خدا باشید.
سلام به همه همسفران
که اینبار حول آمریکا میچرخیم
واقعا نمیدانم با چه زبانی این همه زیبایی را وصف کنم
حالا این تصویر واقعی از دید چشم چقد زیباست سپاس خدای منان را که ما را به مسیر شما عزیزان هدایت نمود و قدردان لطف شما استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته بزرگوار که در این لذت ها و زیباییها ما راهم شریک میکنید و این تصاویر زیبا و ناب رو با ما به اشتراک میگزارید
واقعا میشود بوی مطبوع گلها و فضای سبز را در دم و باز دم هایمان بویید و نسیم خنک و شبنم آب باران را روی صورتمان حس کرد وای خدای من چه برکه زیبایی که میتوان با لذت بردن از صدای چَه چَه پرندگان در سایه درختان بلندو سر به فلک کشیده، به ماهیگیری که عشق من است پرداخت…
واقعا روحم همراه شماست و مطمعنم بزودی با جسمم چنین زیبایی را بصورت واقعی تجربه خواهم کرد…
یه خاطره کوچیک براتون بگم
یادم میاد چند باری استاد ما رو با جت اسکی به رودخانه شهر تمپا برد و من در آنجا احساس میکردم همراه استاد بر روی آب میچرخم و لطافت قطره های آب را حس میکردم
جالبه براتون بگم چند بار اون کیپ زیبا رو با تمام احیاس دیدم
بعد چند ماه گذشتن از دیدن فایل دقیقا هما احساس رو در قایقی در رودخانه ای در اطراف شهر زیبای مریوان و پاوه در کشور زیبامون احساس کردم و واقعا به جدی پی به خلق زندگی و رویاهام بردم
پس شماهم چندین بار بببنیدداین تصاویر بکر رو تا همانندش رو تجربه کنید…
شاد و ثروتمند و سعادتمند باشیدـ
سلام عرض می کنم خدمت خانواده عزیز و محترم استاد عباس منش
من هم دقیقا مثل شما بار ها سه تا فایل نحوه شکل گیری آرزو هارو دیدم و واقعا از آهنگ های زیبایی که استاد انتخاب کردن و گذاشتن رو این کلیپ ها و تصاویر زیبایی که خانم شایسته ضبط کردن لذت بردم
می خوام یه اعترافی کنم
برای من دیگه از ایمان گذشته باور اینکه خودم خالق زندگی خودم هستم
من کاملا به این موضوع باور دارم
و با قرار دادن پیوسته و کاملا آگاهانه خودم در شرایط و اتفاقات + آینده خودم رو روز به روز زیباتر می کنم
نمیدونم چه جوری این حس قشنگ رو براتون توصیف کنم
اینکه فقط فکر می کنم به اینکه رابطه ی خوبی با همکارهام تو محیط کار برقرار کنم
و از همون لحظه شروع می کنم به سپاسگذاری از خداوند
و مدتی نمی گذره که می بینم تمام چیز هایی بهش فکر کردم کاملا تو زندگیم پدیدار شده
در مورد رابطه با خانوادم هم همینطور
استاد عباس منش روز به روز داره زندگیم زیبا تر میشه و این ها همه از لطف خداست که من رو با شما آشنا کرد
من توسط یکی از رفیق های خیلی قدیمی شما تو قم با سایت شما و گروه تحقیقاتی عباس منش آشنا شدم
امیدوارم، روزی رو می بینم که اومدم آمریکا و شما رو با تمام وجودم بغل کردم و ازتون تشکر می کنم بابت این عشقی که نسبت به خدا و شناخت قوانیش در من ایجاد شده
این ها همش از لطف شماست???
سلام آقای تجلی عزیز
چقدر عالیه شماهم آگاهانه دارید زندگیتون رو خلق میکنید خود من دیروز چهارتا خلق توسط تجسم و درخواست توسط قدرت خدا خلق کردم چقدر زیباست این زندگی…
اقای امیری عزیز سلام
سپاسگذارم از خدای یکتا برای دقتی که شما از دیدن این فایل داشتین و نکات بسیار عالی و تاثیر گذاری رو مطرح کردید. تبریک میگم بهتون این درک از زندگی و این نوع نگاه به زندگی به روح شما رو جلا میده و رَوون و آسون میشید برای آسونی ها.
خیلی لذت بردم و بهترینها رو براتون ارزو میکنم.
سلام آقای عباس پور عزیز
من قبلا از متن های توی پروفایلتون خوده بودم که شغلتون در رابطه با ورزشه و باشگاه دارید اما نویسنده خیلی ماهری هم هستید
واقعا چقدر هم صبورید که ماهیگیری رو دوست دارید چون من همیشه بخاطر اینکه باید کلی براش صبر میکردم خوشم نمیومد??
آقای عباس پور دیدگاه های شما روی اکثر فایل ها ستاره های خیلی زیادی کسب میکنن و معلومه در میر ثروت و خوشبختی هستید خیلی براتون خوشحالم
واقعا براتون آرزوی موفقیت میکنم
????
سلام پارسا جان
خدادو شاکرم که متن هام باب دلتون هست
بله من عاشقم اما از نوع ورزش اونم به رشته های زیادی مث پرورش اندام و وزنه برداری و کشتی و ماهیگیری و … کلا هر چی جسم و فکر آدم رو فعال نگه میداره…
البته ماهیگیری صبر میخواد و واقعا بمن آرامش میده
شکر خدا مسیر جدیدی از زندگی رو آغاز کردم به بصورت تکاملی براتون عرض میکنم…
شماهم به آرزوهای زیباتون جامه عمل بپوشونید تا جهان و همه ما ازش بهره ببریم.
موفق و سعادتمند باشید.
سلام
عالی بود اینهنه زیبایی این همه راحتی وآسایش وپی بردن به داشتن خالقی بزرگ وتوانا واقعا منم حس کردم کنار اون برکه زیر سایه درختان چقدر میتونه لذت بخش باشه خدایا ممنونم
ممنونم استاد ومریم عزیز
سلام دوست عزیزم منواقعا این نگاه زیباتونو تحسین میکنم که چقدر زیبا میاید و دیدگاه دیگرن را با صبرمیخونید وافراد روتحسینمیکنید و در فایل های زیادی دیدم دوستان دیگه روتحسین میکنید ومنواقعا لذت میبرم از این نگاه زیباتون براتون بهترینا رو ارزومندم د
درپناه الله مهربان❤️❤️
چه تجربه ی خوبی تبریک
سلام افشین عزیز ممنونم از حس خلاق تجسم شما من هم برای شما آرزو بهترین ها رو از خدای عزیزم خواهان هستم وخدا هزاران بار شکر میکنم با همچنین انسان های خدایی هستم وهمچنین استاد عزیزم…?????
سلام آقا فردین گل
ممنونم از توجهتون
بله تجسم خلاق واقعا زندگی رو خلق میکنه من بارها و بارها تجربش کردم از قبولی دانشگاه گرفته تا خرید لپـتاپ در زمان دانشجوییم و خبلی چیز ها که اکنون به زیبایی خلقشون میکنم.
منم خدادو سپاس میگویم به خاطر چنین دوستان گرانبهایی که به همت استاد عباسمنش کنار هم قرار گرفتیم.
سلام افشین جان ممنونم ازت که تجربه نابت ونتیجه ای که از انجام این تمرین گرفتی رو با بقیه عزیزان به اشتراک میزاری و این باعث ایمان قوی تر ما میشه و اینکه چقدر این تجربه زیباتون برام لذت بخش بود و اون حسی که وقتی با انجام یه تمرین به یه نتیجه مشابه رسیدی هم برام خیلی لذت بخشه و برات خوشحالم وبهترینا رو ارزومیکنم ❤️
سلام و درود خدمت همه دوستان هم فرکانسی عزیز خداروشکر و سپاسگزارم الله جان هستم که این همه فراوانی و زیبایی ما رو هدایت کرداستاد و مریم جان عزیز تازه به جمع شما پیوستم اما مطمئنم با قدرت تصویرسازی و تجسم جاذب خوبیها و زیبایی ها در کمال سلامتی و آرامش به زندگیمون هستیم این سفر باعث شد با قدرت خالق هستی و زیبایی های جهان بیشتر آشنا شیم درود بر شما شما دستی از دستهای خداوند هستید سپاسگزارم برای تدوین این ویدیو بینظیر💯💯💯
سلام آقا افشین عزیز، سپاسگزارم از دیگاه زیباتون، شما که پاوه و مریوان رفتید چجور جایی هست؟ یعنی من میخوام مهاجرت کنم به شمال کشور اما میخوام بدونم پاوه و مریوان مثل شمال کشور شهرهای رشت و گرگان توی استان های گلستان و مازندرانه یا نه به اون سرسبزی و زیبایی و خوش آب و هوایی نیست و اینکه هواش سرد و خشکه یا مرطوبه؟