سفر به دور آمریکا | قسمت ۶ - صفحه 33

بسم الله الرحمن الرحیم

خدای وهابم ازت ممنونم که امروز بهم فرصت دادی تا قدم بعدیم رو بردارم و درس جدید امروزم رو بگیرم

سلام خدمت استاد عزیز و دوستان عزیزم

خدارو صد هزاران مرتبه شکر برای هدایت های جادویی و قشنگش

درس عملی امروزم

یعنی تمام قسمت های این سریال در واقع یک درس اصلی رو دارند به من آموزش میدن و اون هم رابطه ی توحیدی دو طرفه من با خدای خودمه

که من باید سمت خودم روی خودم کار کنم و خدای خودم رو اجابت کنم برای الهاماتی که به من میکنه و راهکارهایی که به من میده

و سمت دیگر خدای منه که همواره اجابت و هدایتم میکنه در هر لحظه

و من باید سمت خودم رو انجام بدم من باید به خدا ایمانم رو قوی کنم و این رو توی عمل نشون بدم به خدای خودم

و خانم شایسته چقدر چقدر زیبا گفتن که این جنگل و زیبایی ای که میبینم حاصل مراقبت هر لحظه و تمیزی هرلحظه و هر روزه ست

خب بخاطر ماهیت فرکانسی جهانه که تکرار شونده ست دیگه و باید تکرار بشه تکرار بشه مدام نه یکبار فقط

و این ذهن زیبا که استاد هدایت شدن به این رویاشون که تو سال 1950 درست شده

یعنی حتی قبل از اینکه استاد به دنیا بیان نمیدونم یا موقعی بوده که استاد کودک بودند، اینحا درست شده

این یعنی خواسته های من از قبل درست شده روباهای من از قبل من حتی آماده و مهیا شده من فقط باید ادامه بدم و خدای خودم رو باور کنم

واقعا خدایا شکررت

چقدر چقدر این رپزها دارم میشنوم و برام تکرار میشه به هنوان نشونه که ساده بگیر راحت بگیر

و وافعا راست میگه خخخ

خیلی بهتر سپمم جادویی بهتر شدم ولی خب بازم جای کار داره واقعا بازم جای کار داره

برای درس عملی امروزم به این سه نکته بسنده میکنم چون میخوام عمل کنم بهشون و درونم پایدار بشه؛

1-تمام داستان به رابطه ی دوطرفه بین من و خدای من برمیگرده و من باید سمت خودمو درست انجام بدم و من هم باید خدای خودمو اجابت کنم

2-باور کردن این حقیقت که تمام رویاهای من از قبل اماده شدن حتی از فبل از اینکه من بخوامشون آماده شدن، مثل اینجا و پرادایس که هردوتاشون رویای استاد بودن و هردوتاشون هم سالها قلل اینکه استاد بخوان اینا رو درخواست کنن اماده شده بودن

و طبق این باور حرکت کردن و ایمان نشون دادن و به الهامات عمل کردن و وارد ترس هام شدن

3-ساده گرفتن و لذت بردن از ساده ترین و کوچکترین زیبایی ها و لذت های زندگیم، هرچیزی که هست

خدایا ششکرت شکرت صدهزاران مرتبه شکرت خدای من

زیبایی های این قسمت

فکر کنم که 10 تا اسکرین گرفتم از لحظاتی که دوربین خانم شایسته میرفت رو ابرا

اصلا دیوانه واار ابرها رو دوست دارم چشمای قشنگم سیر نمیشن از دیدنشون از بس که عاالی و زیبان واقعاا خدایا شکرت واقعا خدایا شکرت

چقدر حس عجیبی داشت اون پارک که شخصی بود

این یمی از خواستهدهای منه که چنین جایی رو برای خودم داشته باشم که اصلا مثل یک شهر بزرگ باشه

وای خدا فکرش هم بند بند وجودمو غرق در آرامش و ذوق و شوق میکنه انگار حس میکنم قشنگ که توی خدا غرق شدم یه حس رهایی عجیبی دارم و خیلیی دلم میخوااد که داشته باشمش و خدا از قبل برام مهیاش کرده فقط باید تو مدارش برم همین

اون سرسبزی اون زیبایی اون درختان جادویی اون نظافت اونجا که آب چقدرر شفاافه و زلاله پای درختان روی آسفالت روی زمین چقدرر تمیزه چقدر تمیزه

و چقدر این تکرار نظافت و.رسیدگی لذت بخشه چونپاکه فقط یه بار تمیز میکردم بعد دیگه همیشه تمیز میموند من فقط همون یکبار اون لذت تمیزی رو تجربش میکردم ولی به این شکل هربار بهتذ تمیز میکنم اولا

دوما که هربار لذت بهتری رو تجربه میکنم خدایا ششکرت شکرت واقعا خدای من

و چقدر هربار داذه با یک تفکر متفاوت و راحت کبر کارها یاده تر میشه و اون صفحه فلزی که روش کاغذ میذاشتین و رنگش میکردین چقدر جالب بود و چقدر ساده بود و چقدر همه میتونستند اون نقاشی ها رو بکشند

اون تاکسی دربی ها چقدررر رویایی بودن چقدر چفدر قانون تکامل رو قشنگ دیدم که ببین خمه ی این موجودات بک چیز بودن ولی گسترش پیدا کردند بنابر ایجاد خواسته های جدید، جهان هم پاسخ داد

خدایا شکرت امروزم ذو به بهترین شکل و ساده ترین و راحت ترین شکل بچین برام ممنونم خداجونم

سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم و خانون سابیته عزیزم برای فایل هایی که برامون اماده میکنید

خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیزم و دوستان عزیزم

در پناه خدا