سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۰ - صفحه 34

بنام خدای غفور رحیم

با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان خوبم

خدا رو شکر مدتیه شروع کردم این سریال رو تا بیشتر توجه خودم رو مخصوصا آخر شب بزارم روی زیباییها مخصوصا سرسبزی و تمیزی و نظم که من عاشقشون هستم و همشون توی این سریال ی جا واسه من جمع شده تا با راحت ترین شکل ممکن ببینمشون و لذت ببرم از دیدنشون .سپاسگزارم از شما استاد عزیز و مخصوصا خانم شایسته ی عزیز که کار فیلمبرداری رو انجام میدن و علی الخصوص کپشن های عالی که زیر این فایل ها میزارن

بعد از هدایت شدن و خریدن دوره حل مسایل و با دید بهبود گرایی و کنار گزاشتن کمالگرایی حتی توی نوشتن کامنت مدتیه که تصمیم گرفتم این سریال رو ببینم و از دیدنش هم لذت ببرم و هم در حد وقتی که در اختیار دارم کامنت هم بنویسم که بیشتر به خودم کمک کنم در به نگارش درآوردن زیبایی ها و ماندگاری بیشتر اونها توی ذهنم

وقتی داشتم برای چندمین بار این فایل رو نگاه میکردم اون صحنه هایی که استاد با مایک صحبت میکردن در مورد حل مساله ی آتیش درست کردن فایل نامه ی 31 حضرت علی که این روزها دارم بارها و بارها گوشش میدم توی ذهنم مرور شد

توی اون فایل استاد میگن که امام حسن ثروتمندترین مرد زمان خودش بوده چون:

الگویی مثل حضرت علی کنارش بوده که مدام فضل و بخشندگی خداوند رو بهش یادآوری میکرده مدام بهش میگفته که از خداوند که گنج های جهان در دستشه درخواست کنه تا بهش بده

الگویی که به جای احساس گناه دادن توبه پذیری خداوند و رحمت و بخشایشش رو به فرزندش یادآوری میکرده

الگویی که به جای ترسوندن فرزندش اون رو ترغیب میکرده بدون هیچ محدودیتی از رب خودش درخواست کنه و اگر اینجوری رفتار کنه بنده ی خوبیه نه اینکه قانع باشه به اون چیزی که هست و دیگه درخواستی نکنه و بپذیره که همینه که هست و دیگه نمیشه کاریش کرد

الگویی که بهش میگه شفیع و واسطه نیاز نیست و خودش میتونه مستقیم اونچه رو که میخواد دریافت کنه

چرا حضرت علی این چیزها رو به فرزندش می گفته ؟!!!!!!

چون ی شخصیت توحیدی داشته

چون به ربوبیت خداوند باور داشته نه الوهیتش

چون خداوند رو منبع و مخزن همه چیز میدونسته

حالا این چیزهایی رو که گفتم رو در مورد استاد و مایک هم دارم میبینم

استاد داره به پسرش میگه تلاشت رو ادامه بده حتما ی راه حلی پیدا میکنی

چرا این رو میگه استاد؟

چون باور داره که خداوند جواب همه ی مسایل رو میدونه و اگر مایک درخواست کنه ادامه بده هدایت میشه به جواب مساله

اش

مایک میاد پیش استاد و ی جورایی میخواد استاد شفیعش بشه اما استاد میگه خودت برو پیداش نیازی نیست من شفیعت بشم تا به خواستت برسی

چرا؟

چون باور داره که مایک هم بهمون اندازه به خداوند و راه حل هاش دسترسی داره نه فقط عباس منش

مایک تلاشش رو ادامه میده

چرا؟

چون استاد بجای سرکوب کردنش و سرزنش کردنش و احساس گناه دادن بهش ترغیبش میکنه که ادامه بده

چون به مایک میفهمونه که نباید خودش رو قربانی بارون بدونه و مسولیتش رو باید بپذیره و انجامش بده

چون به مایک میفهمونه که هر چند بار اشتباه هم بکنه ایرادی نداره فقط باید ادامه بده

هرچی که بیشتر فکر می کنم بیشتر به توحیدی بودن رفتار استاد میرسم حتی در یک رفتاری که با پسرش داره توی ی چیزی مثل آتیش درست کردن که شاید در نظر خیلی ها چیز مهمی نباشه

یا خیلی ها اصلا اجازه ندن ی بچه ای به این سن آتیش درست کنه به خاطر ترس هایی که دارن اما استاد رهاست از وابستگی ها و ترس ها چون میدونه خداوند حافظ بچشه و مهمتر از اون هدایتش میکنه به جواب

خیلی درس داره این فایل درس توحیدی که باید بارها و بارها ببینیش تا درکش کنی

سپاسگزارم