https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-12-20 20:32:562024-10-21 14:54:49سفر به دور آمریکا | قسمت 100
530نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و دوستان همسفرم
سپاسگزار خداوندی هستم ڪه مرا در مدار این سفر فوقالعاده قرار داد.
وقتی ڪه ڪامنت خانم شایسته عزیزم رو در قسمت نظرات فایل«مسابقه لایو ۳» خوندم ، وقتی ڪه توضیحاتشون رو در مورد شیوه زندگی استاد و اینڪه دیدن و مشاهده عینی رفتار ها و عملڪرد استاد توی زندگی ، چقدر برای درڪ بیشتر قانون ڪمڪ شون ڪرده. یه خواسته برام شڪل گرفت ڪه برای رسیدن بهش هیچ ایده ای نداشتم ، فقط با تمام وجودم ، خواستم ڪه شرایطی پیش بیاد ڪه قانون رو به صورت ڪاملاً عملی در زندگی استاد ببینمم. شاید این خواسته مربوط میشه به شخصیت من ڪه هر چیزی رو وقتی عملی ببینم ، یادش می گیرم، از دروس مدرسه و دانشگاه گرفته. تا آشپزی و خیاطی و نقاشی و بافتنی. من اگر صد تا مطلب و مقاله در مورد یڪ برنامه ڪامپیوتری بخونم اندازه یڪ فایل سه دقیقه ای ڪه توش اونو نشون بده برام تاثیر نداره، اگر بهترین آشپز دنیا، با بهترین شیوه و بیان دستور یڪ غذایی رو برام توضیح بده اندازه دیدن یڪبار درست ڪردن اون ، یادش نمی گیرم. پس این خواسته اون روز شڪل گرفت….
و جهان دست به ڪار شد….
خانم شایسته عزیزم ڪه همیشه دوربین دستشه و ده ها هارد ترابایتی تا حالا فیلم گرفته و حتی بعدا نگاشون هم نڪرده، هدایت میشه به تدوین و قرار دادن فایل های سفر به دور آمریڪا روی سایت . استاد عزیزم با تمام مقاومت هاش میشه نقش اول این فایل ها ( یعنی استاد قربون اون مقاومتت ، خداییش ممنونم ڪه اینقدر خوبی و به قانون عمل می ڪنی ، ڪه حتی این مقاومت هم تاثیری روی رفتار و عملڪردت نمی ذاره و با اطمینان میگم، اگر خودتون نمی گفتید ، اصلأ متوجه نمی شدم.)
و شد…
حال می دیدم استاد صبح با انرژی بیدار میشه، آهنگ می خونه برای بیدار ڪردن مایڪ، خاطره ای ڪه میسازه، روابطی ڪه به زیبایی میسازه، تمرڪزش روی نعمت ها موقع صبحانه خوردن، غذا خوردن، سپاسگزاری اش از عزیز دلش، حس خوبش از دیدن زیبایی ها، رفتن به دل ناشناخته ها، ارتباط گیریش با آدم های جدید، رفتنش به مهمونی، خرید و جاهای دیدنی، شیوه حل مسائل، توجه به زیبایی ها، دریافت هدایت، ایمان داشتن در عمل، غذای هیولا درست ڪردن، مهمونی دادن، درخواست دادن، حتی خوابیدن و تمرڪز بر نڪات مثبت و اتفاقات خوب قبل از خواب، و توڪل، توڪل و توڪل….
و اینجوری میشه که یکدفعه به خودمون میام می بینیم توی رویاها و خواسته هامون داریم زندگی می کنیم.
حالا می دیدم که قانون رهایی چیه؟
حالا کاملاً واضح مفهوم هدایت و رها بودن در دستان خدا رو درک می کردم.
قانون تکامل رو در عمل می دیدم.
چگونگی برانگیختگی رو در روابط مشاهده می کردم.
توی هر شرایط و موقعیتی چطوری از زاویه ای نگاه کنم که احساس بهتری داشته باشم ، رو به عینه می دیدم.
توجه به زیبایی ها و نکات مثبت و لذت بردن از تک تک لحظه ها رو درک می کردم.
شیوه صحیح درخواست دادن و ارتباط برقرار کردن ، رو یاد می گرفتم.
قضاوت نکردن رو در عمل دیدم.
رفتن توی دل ترس ها و ایمان و توکل داشتن رو درک کردم.
اینکه استاد همیشه میگه انجامش بده ، برو تو دل کار رو ، بعد راه بهت نشون داده میشه رو عالی درک کردم.
لحظاتی از زندگی عاشقانه بدون وابستگی ای رو دیدم که قبلاً نمونه اش رو نه دیده و نه خوانده بودم.
چقدر دیدم و باورهام نسبت به آمریکا و مردمانش تغییر کرد.
و چقدر هر لحظه درس بود ، عشق بود ، لذت بود، احساس خوب بود و قانون بود و ایمان بود و ایمان بود و ایمان بود….
استاد برای همه توحیدی بودن و ایمان شڪست ناپذیرت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
و خانم شایسته عزیزم، من تا همیشه ازت سپاسگزارم برای این ڪار فوقالعاده ای ڪه انجام دادی، عشق جان.
با تمام وظایفی ڪه توی سفر داشتی ، من برای چندمین بار میگم ڪه عشق خیلی خیلی زیادی لازمه این ڪار بزرگ بود. میگم ڪار بزرگ چون این ڪار برای منی ڪه توی سفر و و حتی در موقع دیدن زیبایی ها آخرین چیزی ڪه یادم میاد اینه ڪه فیلم یا عڪس بگیرم، چون اینقدر اون لحظه و اون زیبایی منو مدهوش خودش می ڪنه ڪه دوست دارم با تڪ تڪ سلولهای وجودم اون لحظه رو درڪ ڪنم، بعد شما عزیز دلم، حتی وقتی دستت رو توی آب رودخانه هم فرو می ڪنی دوست داری اونو به ما نشون بدی، حتی دوربینت رو هم زیر آب می بری تا ما ماهی و عروس دریایی ها خوشگل رو ببنیم، بعد با اون همه ڪار و وظایفی ڪه سفر داره، با عشق و احتمالا از ڪلی استراحت و تفریحت زدی، تا این تدوین های عالی رو انجام بدی.
بانوی عشق و سخاوت و صلح درونی، برای این همه عشقی ڪه نثارمان ڪردی ، سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
و همه همسفران عزیزم ڪه با نوشتن ڪامنت های فوقالعاده شون به درڪ بیشتر قانون و نڪات مثبت ، ڪمڪ ڪردن، هم ڪار فوقالعاده ای انجام دادن ، خدا روشڪر ڪه نعمت دیدن این فایل ها و خواندن ڪامنت ها رو روزی ام قرار داد و چه رزق و روزی لذت بخشی، و ڪاملاً درڪ می ڪنم ڪه چه ایمان و ثبات قدمی لازم بود برای این همراهی مستمر.
همسفران گلم برای بیان عالی درڪ و آگاهی زیبایتان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
و اما درخواست و سوالی ڪه استاد عزیزم گفتن مطرح ڪنیم. من یه درخواست و یڪ سوال دارم ڪه امیدارم پاسخ بدهید:
اول درخواستم:
استاد عزیزم شما توی یڪی از فایل های قبلی تون، در مورد شڪر گذاری ڪه اون روز ، موقع غذا خوردن و در جمع مهموناتون انجام داده بودید، توضیح دادید و گفتید، ڪه اون روز نوبت شما بوده و اینقدر این ڪار را عالی انجام دادین ڪه اشڪ شوق همه تون جاری شده. من توی سفر نامه منتظر دیدن شڪر گزاری ابتدای غذا خوردن تون بودم ( البته سه چهارتا فایل رو ندیدم) ، ممنون میشم ڪه یڪی از اون شڪر گزاری رو هم بذارید و یا حتی اگر از اون روز مهمونی فیلمی دارید قرار بدین. می دونم ڪه این ڪار یه ڪار دلی هستش و هر روز یه جور متفاوت ممڪنه انجام بشه ، خیلی دوست دارم یڪی از اونها رو ببینم.
و اما سوالم:
توی قسمت ۱۰ سفر به آمریڪا، در مورد حل مسایل، شما و مایڪ هر دو سعی می ڪردین مسایلی رو حل ڪنید و شما فرمودید ڪه باید
ادامه بدهیم تا ایده ها بیان و بلاخره اون مسئله رو حل ڪنیم. و تاڪید شما رو ادامه دادن بود.
و توی قسمت ۴۲ سفر به دور آمریڪا، حل مسئله پله rv ، رو داشتیم، اونجا شما چندین بار تلاش ڪردید، بعد مدتی به غذا خوردن و تفریح و شنا و خواب پرداختید، و بعد صبح روز بعد برای حل مسئله اقدام ڪردید ڪه خدا اون آقا رو به عنوان دست خودش برای ڪمڪ به شما فرستاد.
با دیدن این دو تجربه این سوال رو برای من پیش آمد ڪه چه وقت باید برای حل یڪ مسئله تداوم داشته باشیم و چه وقت بین حل مسأله، تمرڪزمون رو از روی اون برداشته و روی نڪات مثبت بذاریم؟ اینڪه بذاریم احساساتمون راهنمای باشه و وقتی ڪه داریم یڪ مسئله رو حل می ڪنیم و به راه حل نمی رسیم، و احتمالا میخواد احساساتمون منفی بشه، تمرڪزمون رو بذاریم روی نڪات مثبت دیگه. برام قابل درڪه، ولی اینڪه چه فرقی بین این احساس و احساس تنبلی یا اهمال ڪاری هست رو درڪ نمی ڪنم. چطوری باید تشخیص داده بشه؟ چون در هر دو روش مسئله عالی حل شد.
استاد عزیزم اگر امڪانش هست ، تفاوت این دو شیوه حل مسأله رو بیان ڪنید.
ممنونم ڪه شرایط طرح سوال رو هم ایجاد ڪردید.
و در آخر ، برای شما ، این فصل با ۱۰۰ قسمت تموم شد و کار ما ، صدها بار دیدن این فایلها و درس گرفتن ازشون ، تا همیشه ادامه داره. ممنونم برای اثر جاودانه ای که ساختید.
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربانم و مایک آروم و دوست داشتنی
و سلام به تمام بچه های سایت
خدا قوت به مریم عزیزم که این فایل های زیبارو برامون ضبط کرد
من خودم به شخصه برا دیدن این فایل ها عضو سایت شدم
چون فعلا نمی خواستم محصولات رو بخرم برنامه های استاد عباسمنش رو از تلگرام دنبال میکردم حتی چندین قسمت از فایل های سفر به دور امریکارو از اونجا دیدم ولی بعد احساس کردم نه اینجوری مزه نداره دلم می خواد نظرات بچه های سایت رو هم بخونم به قول شما( هدایت شدم) به سمت سایت که واقعا الان خیلی خوشحالم و خدارو شاکرم اینجام
تازه اومدم تو سایت دیدم واوووووو چقدر امکانات و چیزای فوقالعاده داشته ومن خبر نداشتم فکر می کردم فقط برا اونایی که محصولات رو می خرن خوبه ولی بعد دیدم نه این طور نیست میشه به صورت رایگان هم خیلی اطلاعات خوبی کسب کرد بخش عقل کل کمک کردن بچه ها به همدیگه ، هدایت امروز، نظرات و کامنت های بچه ها حتی جدیدن کشف کردم پروفایل بچه های سایت ، چقدر عالی نوشتن چقدر بعضی هاشون فوق العاده بودن اشکمو درآوردن
خلاصه که این سایت بی نظیره ?
ازخانم شایسته خیلی ممنونم برای تمام زحمت هایی که کشیدن از استادم ممنون و سپاسگزارم که همراهی کردن و همچنین از بچه های سایت اونایی که کامنت می نوشتن خیلی خیلی ممنونم کلی چیزی ازشون یاد گرفتم
خداروشکر منم با شما تو این سفر همراه بودم خیلی جاهای قشنگی دیدم خیلی نکته ها و درس ها یاد گرفتم ?
فقط اینکه استاد خیلی دلم می خواد بدونم الان در حال حاضر اونایی که ی روزی به حرف ها، رویا های شما می خندیدن یا به پسرتون می گفتن که تو حرف های باباتو جدی نگیر زیادی دلش خوشه ، این پیشرفت های شمارو دیدن؟ این فایل های سفر نامه رو می بینن ؟الان چه حسی دارن ؟ آیا باور کردن یا نه بازم انکار میکنن ؟ میگن شانس آورده اینا همش شانسیه ؟
شایدم اینکه باور کردن به قوانین ، الانم عضو سایتن و دارن از دوره ها و آموزش های شما استفاده میکنن !!!
خدا داند ?
ان شاء الله که اونا هم هدایت بشن به این مسیر و ببینن چه مزه ای داره
استاد به نظر من خدا به شما افتخار میکنه شما نمونه بارز اشرف مخلوقاتی یک انسان پرهیزکار و مخلص ،خدا حفظتون کنه ?
سلام استاد عزیز و خانم شایسته گرامی بابت این سفر شگفت انگیز و پراز آگاهی از شما سپاسگزارم.
فقط میخواستم در مورد اینکه بیشتر اوقات بدون برنامه حرکت میکردین و میگفتین خدا هدایتمون میکنه بیشتر توضیح بدین اخه من درست متوجه نشدم شما در چندجا فرمودین که اگه برنامه نداشته باشین جهان برنامه های سختری رو برای ما ردیف میکنه ما باید برای خودمون برنامه ریزی داشته باشیم تا جهان برای ما برنامه ریزی نکنه چون برنامه ریزی های جهان خیلی خوشایند نیست. اگه میشه لطفا اینو بیشتر توصیح بدین ممنون از شما
???????????????????? به نام یگانه خالق خلاق که خلق کرد مخلوقات خلاق
????????????
خدا قوت و سپاس از این همه معرفی باشکوه از عظمت خداوند که توسط دستانش دست به دست رونمایی شد و همچنان جلوه تمام نشدنی کائناتش ولوله ای در کیهان به پا کرده است و تا محیرالعقول بودنش را به رخ هستی نکشد آرام نمی گیرید. آری این داستان هدایت، انسان را به کجاها که نمیکشاند تا تجلی ژرفای بودنش را به آغوش کشاند.خدا قوت مریم شایسته عزیز و ارجمند ما و تبریک به خاطر پایان این پروژه اکبر و انجام کامل رسالت خود.
میدونم که خیلی از این سوالها ممکنه ارتباط مستقیمی با سفرنامه نداشته باشن و شاید به عنوان بخشی از مباحث دوره ها باشند اما ذهنم همیشه قدمی فراتر را میبینه که کردار استاد چه اثرات مثبت و الهام بخشی رو به بار میاره و از همین رو سوال ذهنمو میپرسم و امیدوارم که از نگاه شما ارتباط مسقیمی با فایلهای سفرنامه داشته باشه … و اما سوال اینجانب:
???
اگر روی استیج یا مصاحبه ای از شما درخواست شود که جوهره وجودی این انسان (عباسمنسش که در مسیر توحیدی حرکت میکند) از ایمان و تقوا و هدایت الهی خود در کیهان، چگونه به این مرحله از تکامل رسیده ،شنوندگان چه خواهند شنید؟????????????
از پیش ممنونم استاد عزیز از اینکه جوهره ی وجود تو در اختیار موجودات دیگه گذاشتی تا جهانی واحدتر و باانگاره مثبت را تجربه کنیم…سپاس??????????????????????
در آخر از همه اعضای سایت که مثل اعضای خانواده هستن ممنونم و عاشقانه دوستتون دارم همتون رو امریکا میبینم….دوستون دارم
انقدر اتفاقات قشنگ پیش اومد از قسمت سوم که خانم شایسته داشتن کنار اون برکه قشنگ واسمو حرف های قشنگ میزدن و اون پروانه های عاشق و اون اسب های قشنگ و پیاده روی ها و دوچرخه سواری ها و زیر پل خواندن های استاد چمن های یکدست و همیشه منظم تا غروب آفتاب صبح های کنار یه حیاط رویایی خوانندگی های استاد همراه با جوزیک و ریتم و رانندگی خندیدن های مایک وتعمیر کردن های استاد و اینکه چه قشنگ گفت ت خانم شایسته عزیز در کنار آبشار نیاگارا که خیلی بازه آب به ما نشون میده باید بگذریم و با این که عادت کردیم به قسمت هایی که سه روز چهار روز یکبار ولی خواب هر زیبایی باید همونجا بمونه و ما باید عبور کنیم و حرکت کنیم و همیشه در جریان باشیم و اصل مطلب تو این سفر بر اینه که ما اون قانون رو به یاد بیاوریم که باید همیشه شاد باشیم و از زندگیمون نهایت لذت رو در نهایت سادگی ببریم و همیشه کمک کنیم زندگی خودمون این جای بسیار قشنگی باشه تا زندگی مردم دنیا و جهان جای بهتری باشه برای زندگی کردن خیلی دوستون دارم
ولی اینم بگم جای خانم شایسته تو فیلما و تصاویر خالی بود(=
هنوز کامنت بچه ها رو نخوندم ولی چون قسمت آخر بود واقعا نمیشد در مورد شاهکار بانو شایسته چیزی ننوشت و سپاسگزار جهاد اکبرش نبود، خدا رو شکر میکنم که تو مدار این ۱۰۰ قسمت زیبا بودم و همه رو دیدم و بعضیا رو چند بار، نوشتم خوندم دیدم و زندگی کردم و بزرگتر شدم همراه این سفر، یاد گرفتم که میشه اینقدر دل ب هدایت ها سپرد، ساده و راحت گرفت زندگی رو، و برای خود زندگی کردن رو. آدمهای متفاوتی رو دیدم که همه حالشون خوب بود و امید به زندگی داشتن، انواع فروشگاه های تمیز و کاسبی های مختلف رو دیدم، انواع قرفه ها و افرادی که با عشق یه تیم کاری تشکیل داده بودن، همه جا سرسبز، همه جا پر از آب، مردمی که تو تمام موقعیت ها تو مکان های تفریحی حضور داشتن و لذت بردن از زندگی گویا هدفشون بود، انواع پل و قایق و کشتی و خودرو و شغل و .. که نشون از ثروت و گسترش جهان بود، کلی جاده و راه مرتب و وسیع، کلی مکان های پر از امکانات واسه کسایی که آر وی داشتن، موزه موسیقی که واقعا ایده جالبی بود که همه یاد میگرفتن واسه لحظاتی بنوازن، فروشگاه کوکا کولا و یده های قشنگش و ساخت همچی با آرم کوکا و همه طوره پول ساختن، گروه با ذوق که کلی با اسب های زیبا و نمایش هاشون حالمو خوب کردن، آبشار نیاگارا و زیبایی و عظمتش و رنگین کمان زیباش که ذره ای از شکوه و دید نی های جهان خداوند رو به تصویر کشیده بود، زندگی جالب آمیش ها، رقص زیبلی سرخپوست ها وه … امکانات عالی که خواست جمعی این مردم لایق بود و جهان واسشون فراهم کرده بود. من تو این سفر رشد کردم، خندیدم، اشک ریختم و نگاهم وسیع تر شد اونجا که اون خانواده سگشون رو اورده بودن تفریح که هفته آخر عمرش رو شاد باشه(دیدم نسبت ب مرگ بهتر شد و متوجه شدم حالا که برا هممونه پس سختش نکنم و تا جایی که میشه نگاهمو به مقوله مرگ تغییر بدم و بپذیرمش)، خانم هایی که بچه تو بغل در حال تفریح بودن و حتی تو غاری که یه حاهایی صعب العبور بود این درس رو با خودش داشت که اگر بخوای از زندگی لذت ببری در همه حال میشه و بچه ها اومدن به زندگیمون که لذت بیشتری ببریم از زندگی نه اینکه محدودمون کنن و خودمون رو وفق بچه ها کنیم، مردی که تو سن بالا تازه دوباره ازدواج کرده بود و بچه دار هم شده بودن و تازه میخواست ار وی بخره و بره سفر به من درس امید به زندگی رو داد و اینکه سن فقط یه عدده، پیرزنی که کلی گل های متنوع و زیبا کاشته بود و میکاشت نشونم داد کهمیشه تو هر سنی دنبال علایق و خواسته ها بود و لذت برد از زندگی، گروه رقاص های جوان و عشقی که به هم میدادن یادم داد که همواره باید تحسین کنم همه رو و انگیزه بهشون بدم، خانم ایرانی که عضو سایت بود و رفتید خونش الگویی بود واسه همه فن حریف بودن، آشپزی نقاشی خطاطی و اینکه در تمام زمینه ها خوش سلیقه بودن و زیباتر کردن چیزها و … از بهترین استاد موفقیت یاد گرفتم حرف و عملم یکی باشه، واسه خودم زندگی کنم و همواره در حال تحسین و سپاسگزاری باشم، یاد گرفتم هرجا مسئله ای پیش اومد به جای تمرکز بر مشکل حواسمو بزارم رو راه حل و اگر کار خوب پیش نرفت توجهمو بردارم تا وقتی که حسم خوب شه و هدایت بشم مثل مسئله پله آروی، به چشم دیدم استادی رو که درس موفقیت میده و میگه با افکارمون زندگیمون رو خلق میکنیم ولی هرجا به مسئله ای بر میخوره راحت و صادقانه میگه و فقط دنبال زیبا نشون دادن زندگیش نیست، درک کردم که کنترل همواره ذهن و توجه به زیبایی ها زندگی به این عالیی و آزادی زمانی مکانی مالی درست میکنه با کمترین تضادها، دیدم روابط عاشقانه ای با عزیز دلش و پسرش که همواره در موردشون صحبت میکرد و اینجا در عمل هم واقعا همونطور بود و با این همه عشقی که به هم دارن ولی وابستگی در کار نیست و با توکل به خدا تنها هم میره سفر و میسپارشون به الله یکتا و اصلا نگران دور بودن از پسر عزیزش و عشقش نیست، مفهوم هدایت رو بیشتر متوجه شدم و اینکه میشه توکل کرد و دل ب هدایت سپرد و بهترین ها رو تجربه کرد مثل هدایت شدن به کلی جشن و مراسم رقص و آهو های زیبا و …، خیلی خیلی بیشتر ایمانم به گفته های تاکسی ران سابق بندر عباس و آر وی سوار حال حاضر آمریکا بیشتر شد وقتی که صد قسمت ثروت و آسایش و راحتی و خلق کردن رو به عینه تماشا کردم و ایمانم کلی بیشتر شد که میشه منم زندگیمو اونطور که میخوام خلق کنم و کلی چیز دیگه، خانم شایسته نمادی شد واسم از فردی که با عشق کار میکنه و خصوصیتش در صلح بودن با خودشه و اینقدر علاقه داره به ثبت تصاویر و نمایش زندگی استاد که میشه بهترین فیلمبردار جهان و خالق صدگانه سفر به دور امریکا و همراه کردن همه با خودش حتی استادمون که اولش مقاومت داشت واسه این کار، از مریم جان یاد گرفتم که میشه در اکثر اکثر اوقات زیبا بین بود و همه چیز رو ساده گرفت و ازش لذت برد که انگار اشپزی و تمیز کردن و خرید کردن و گشت و گذار یکی ان واسش و فرقی نداره مشغول چا کاریه در همه حال فقط دنبال لذت بردنه و این هم محصول تمرکز ذهنه در طولانی مدت، مایک عزیز رو دیدم و متوجه شدم چقدر میشه شاد و ریلکس بود و با اعتماد به نفس و راحت ، میشه هرجا رفت و زود انس گرفت با مردم و در صلح بود با خود طوری که محبوب همه بشی و همه با دیدنت حسشون خوب بشه، فکر میکنم طولانی شد هرچند خیلی خیلی حرف و نکته دیگه بود، وه از کل مجموعه سفر به دور آمریکا با عمق وجود به این پی بردم و متوجه شدم مردم و کشوری که سالها مرگ بر اونها فرستادیم اونها قالبا درود به جهان و زیبایی ها فرستادن و مجموع فرکانس هاشون کشوری زیبا ثروتمند قدرتمند و مدرن رو ساختن که نمادیه از فراوانی و سپاسگزاری و شادی، ممنونم خانم شایسته عزیز که رسالتتون رو به بهترین شکل انجام دادین و ما رو اینقدر وسیع تر کردین و مطمئنم عشقتون به این کار سری جدید رو هم درست میکنه. الحمدلله رب العالمین
به نام هدایتگر وهاب
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و دوستان همسفرم
سپاسگزار خداوندی هستم ڪه مرا در مدار این سفر فوقالعاده قرار داد.
وقتی ڪه ڪامنت خانم شایسته عزیزم رو در قسمت نظرات فایل«مسابقه لایو ۳» خوندم ، وقتی ڪه توضیحاتشون رو در مورد شیوه زندگی استاد و اینڪه دیدن و مشاهده عینی رفتار ها و عملڪرد استاد توی زندگی ، چقدر برای درڪ بیشتر قانون ڪمڪ شون ڪرده. یه خواسته برام شڪل گرفت ڪه برای رسیدن بهش هیچ ایده ای نداشتم ، فقط با تمام وجودم ، خواستم ڪه شرایطی پیش بیاد ڪه قانون رو به صورت ڪاملاً عملی در زندگی استاد ببینمم. شاید این خواسته مربوط میشه به شخصیت من ڪه هر چیزی رو وقتی عملی ببینم ، یادش می گیرم، از دروس مدرسه و دانشگاه گرفته. تا آشپزی و خیاطی و نقاشی و بافتنی. من اگر صد تا مطلب و مقاله در مورد یڪ برنامه ڪامپیوتری بخونم اندازه یڪ فایل سه دقیقه ای ڪه توش اونو نشون بده برام تاثیر نداره، اگر بهترین آشپز دنیا، با بهترین شیوه و بیان دستور یڪ غذایی رو برام توضیح بده اندازه دیدن یڪبار درست ڪردن اون ، یادش نمی گیرم. پس این خواسته اون روز شڪل گرفت….
و جهان دست به ڪار شد….
خانم شایسته عزیزم ڪه همیشه دوربین دستشه و ده ها هارد ترابایتی تا حالا فیلم گرفته و حتی بعدا نگاشون هم نڪرده، هدایت میشه به تدوین و قرار دادن فایل های سفر به دور آمریڪا روی سایت . استاد عزیزم با تمام مقاومت هاش میشه نقش اول این فایل ها ( یعنی استاد قربون اون مقاومتت ، خداییش ممنونم ڪه اینقدر خوبی و به قانون عمل می ڪنی ، ڪه حتی این مقاومت هم تاثیری روی رفتار و عملڪردت نمی ذاره و با اطمینان میگم، اگر خودتون نمی گفتید ، اصلأ متوجه نمی شدم.)
و شد…
حال می دیدم استاد صبح با انرژی بیدار میشه، آهنگ می خونه برای بیدار ڪردن مایڪ، خاطره ای ڪه میسازه، روابطی ڪه به زیبایی میسازه، تمرڪزش روی نعمت ها موقع صبحانه خوردن، غذا خوردن، سپاسگزاری اش از عزیز دلش، حس خوبش از دیدن زیبایی ها، رفتن به دل ناشناخته ها، ارتباط گیریش با آدم های جدید، رفتنش به مهمونی، خرید و جاهای دیدنی، شیوه حل مسائل، توجه به زیبایی ها، دریافت هدایت، ایمان داشتن در عمل، غذای هیولا درست ڪردن، مهمونی دادن، درخواست دادن، حتی خوابیدن و تمرڪز بر نڪات مثبت و اتفاقات خوب قبل از خواب، و توڪل، توڪل و توڪل….
و اینجوری میشه که یکدفعه به خودمون میام می بینیم توی رویاها و خواسته هامون داریم زندگی می کنیم.
حالا می دیدم که قانون رهایی چیه؟
حالا کاملاً واضح مفهوم هدایت و رها بودن در دستان خدا رو درک می کردم.
قانون تکامل رو در عمل می دیدم.
چگونگی برانگیختگی رو در روابط مشاهده می کردم.
توی هر شرایط و موقعیتی چطوری از زاویه ای نگاه کنم که احساس بهتری داشته باشم ، رو به عینه می دیدم.
توجه به زیبایی ها و نکات مثبت و لذت بردن از تک تک لحظه ها رو درک می کردم.
شیوه صحیح درخواست دادن و ارتباط برقرار کردن ، رو یاد می گرفتم.
قضاوت نکردن رو در عمل دیدم.
رفتن توی دل ترس ها و ایمان و توکل داشتن رو درک کردم.
اینکه استاد همیشه میگه انجامش بده ، برو تو دل کار رو ، بعد راه بهت نشون داده میشه رو عالی درک کردم.
لحظاتی از زندگی عاشقانه بدون وابستگی ای رو دیدم که قبلاً نمونه اش رو نه دیده و نه خوانده بودم.
چقدر دیدم و باورهام نسبت به آمریکا و مردمانش تغییر کرد.
و چقدر هر لحظه درس بود ، عشق بود ، لذت بود، احساس خوب بود و قانون بود و ایمان بود و ایمان بود و ایمان بود….
استاد برای همه توحیدی بودن و ایمان شڪست ناپذیرت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
و خانم شایسته عزیزم، من تا همیشه ازت سپاسگزارم برای این ڪار فوقالعاده ای ڪه انجام دادی، عشق جان.
با تمام وظایفی ڪه توی سفر داشتی ، من برای چندمین بار میگم ڪه عشق خیلی خیلی زیادی لازمه این ڪار بزرگ بود. میگم ڪار بزرگ چون این ڪار برای منی ڪه توی سفر و و حتی در موقع دیدن زیبایی ها آخرین چیزی ڪه یادم میاد اینه ڪه فیلم یا عڪس بگیرم، چون اینقدر اون لحظه و اون زیبایی منو مدهوش خودش می ڪنه ڪه دوست دارم با تڪ تڪ سلولهای وجودم اون لحظه رو درڪ ڪنم، بعد شما عزیز دلم، حتی وقتی دستت رو توی آب رودخانه هم فرو می ڪنی دوست داری اونو به ما نشون بدی، حتی دوربینت رو هم زیر آب می بری تا ما ماهی و عروس دریایی ها خوشگل رو ببنیم، بعد با اون همه ڪار و وظایفی ڪه سفر داره، با عشق و احتمالا از ڪلی استراحت و تفریحت زدی، تا این تدوین های عالی رو انجام بدی.
بانوی عشق و سخاوت و صلح درونی، برای این همه عشقی ڪه نثارمان ڪردی ، سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
و همه همسفران عزیزم ڪه با نوشتن ڪامنت های فوقالعاده شون به درڪ بیشتر قانون و نڪات مثبت ، ڪمڪ ڪردن، هم ڪار فوقالعاده ای انجام دادن ، خدا روشڪر ڪه نعمت دیدن این فایل ها و خواندن ڪامنت ها رو روزی ام قرار داد و چه رزق و روزی لذت بخشی، و ڪاملاً درڪ می ڪنم ڪه چه ایمان و ثبات قدمی لازم بود برای این همراهی مستمر.
همسفران گلم برای بیان عالی درڪ و آگاهی زیبایتان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
و اما درخواست و سوالی ڪه استاد عزیزم گفتن مطرح ڪنیم. من یه درخواست و یڪ سوال دارم ڪه امیدارم پاسخ بدهید:
اول درخواستم:
استاد عزیزم شما توی یڪی از فایل های قبلی تون، در مورد شڪر گذاری ڪه اون روز ، موقع غذا خوردن و در جمع مهموناتون انجام داده بودید، توضیح دادید و گفتید، ڪه اون روز نوبت شما بوده و اینقدر این ڪار را عالی انجام دادین ڪه اشڪ شوق همه تون جاری شده. من توی سفر نامه منتظر دیدن شڪر گزاری ابتدای غذا خوردن تون بودم ( البته سه چهارتا فایل رو ندیدم) ، ممنون میشم ڪه یڪی از اون شڪر گزاری رو هم بذارید و یا حتی اگر از اون روز مهمونی فیلمی دارید قرار بدین. می دونم ڪه این ڪار یه ڪار دلی هستش و هر روز یه جور متفاوت ممڪنه انجام بشه ، خیلی دوست دارم یڪی از اونها رو ببینم.
و اما سوالم:
توی قسمت ۱۰ سفر به آمریڪا، در مورد حل مسایل، شما و مایڪ هر دو سعی می ڪردین مسایلی رو حل ڪنید و شما فرمودید ڪه باید
ادامه بدهیم تا ایده ها بیان و بلاخره اون مسئله رو حل ڪنیم. و تاڪید شما رو ادامه دادن بود.
و توی قسمت ۴۲ سفر به دور آمریڪا، حل مسئله پله rv ، رو داشتیم، اونجا شما چندین بار تلاش ڪردید، بعد مدتی به غذا خوردن و تفریح و شنا و خواب پرداختید، و بعد صبح روز بعد برای حل مسئله اقدام ڪردید ڪه خدا اون آقا رو به عنوان دست خودش برای ڪمڪ به شما فرستاد.
با دیدن این دو تجربه این سوال رو برای من پیش آمد ڪه چه وقت باید برای حل یڪ مسئله تداوم داشته باشیم و چه وقت بین حل مسأله، تمرڪزمون رو از روی اون برداشته و روی نڪات مثبت بذاریم؟ اینڪه بذاریم احساساتمون راهنمای باشه و وقتی ڪه داریم یڪ مسئله رو حل می ڪنیم و به راه حل نمی رسیم، و احتمالا میخواد احساساتمون منفی بشه، تمرڪزمون رو بذاریم روی نڪات مثبت دیگه. برام قابل درڪه، ولی اینڪه چه فرقی بین این احساس و احساس تنبلی یا اهمال ڪاری هست رو درڪ نمی ڪنم. چطوری باید تشخیص داده بشه؟ چون در هر دو روش مسئله عالی حل شد.
استاد عزیزم اگر امڪانش هست ، تفاوت این دو شیوه حل مسأله رو بیان ڪنید.
ممنونم ڪه شرایط طرح سوال رو هم ایجاد ڪردید.
و در آخر ، برای شما ، این فصل با ۱۰۰ قسمت تموم شد و کار ما ، صدها بار دیدن این فایلها و درس گرفتن ازشون ، تا همیشه ادامه داره. ممنونم برای اثر جاودانه ای که ساختید.
دوستتان دارم و برایتان بهترینها را آرزومندم.
سلام استاد و خانم شایسته
متشکرم بابت تموم تلاشی که انجام دادید
خیلی خوشحالم که تونستم با شما اشنا بشم
من یه سوال داشتم، امکانش هست در مورد نحوه اقامتتون به آمریکا یه خورده تا جایی که امکانش هست بگید؟ چه جوری تونستید اقامت آمریکا رو بگیرید؟
واقعاً متشکرم بابت وقتی که میذارید و کامنت ها رو می خونید…
به نام خدای زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربانم و مایک آروم و دوست داشتنی
و سلام به تمام بچه های سایت
خدا قوت به مریم عزیزم که این فایل های زیبارو برامون ضبط کرد
من خودم به شخصه برا دیدن این فایل ها عضو سایت شدم
چون فعلا نمی خواستم محصولات رو بخرم برنامه های استاد عباسمنش رو از تلگرام دنبال میکردم حتی چندین قسمت از فایل های سفر به دور امریکارو از اونجا دیدم ولی بعد احساس کردم نه اینجوری مزه نداره دلم می خواد نظرات بچه های سایت رو هم بخونم به قول شما( هدایت شدم) به سمت سایت که واقعا الان خیلی خوشحالم و خدارو شاکرم اینجام
تازه اومدم تو سایت دیدم واوووووو چقدر امکانات و چیزای فوقالعاده داشته ومن خبر نداشتم فکر می کردم فقط برا اونایی که محصولات رو می خرن خوبه ولی بعد دیدم نه این طور نیست میشه به صورت رایگان هم خیلی اطلاعات خوبی کسب کرد بخش عقل کل کمک کردن بچه ها به همدیگه ، هدایت امروز، نظرات و کامنت های بچه ها حتی جدیدن کشف کردم پروفایل بچه های سایت ، چقدر عالی نوشتن چقدر بعضی هاشون فوق العاده بودن اشکمو درآوردن
خلاصه که این سایت بی نظیره ?
ازخانم شایسته خیلی ممنونم برای تمام زحمت هایی که کشیدن از استادم ممنون و سپاسگزارم که همراهی کردن و همچنین از بچه های سایت اونایی که کامنت می نوشتن خیلی خیلی ممنونم کلی چیزی ازشون یاد گرفتم
خداروشکر منم با شما تو این سفر همراه بودم خیلی جاهای قشنگی دیدم خیلی نکته ها و درس ها یاد گرفتم ?
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
اومدم سوال بنویسم اینارو نوشتم کلا سوالم یادم رفت الانم دونیم نصف شبه اتاق تاریکه هرچی فکر میکنم سوالم یادم نمی یاد …???
خوب ولش کن حتما سوال مناسبی نبوده یا شایدم بعدا جوابشو بگیرم
فقط اینکه استاد خیلی دلم می خواد بدونم الان در حال حاضر اونایی که ی روزی به حرف ها، رویا های شما می خندیدن یا به پسرتون می گفتن که تو حرف های باباتو جدی نگیر زیادی دلش خوشه ، این پیشرفت های شمارو دیدن؟ این فایل های سفر نامه رو می بینن ؟الان چه حسی دارن ؟ آیا باور کردن یا نه بازم انکار میکنن ؟ میگن شانس آورده اینا همش شانسیه ؟
شایدم اینکه باور کردن به قوانین ، الانم عضو سایتن و دارن از دوره ها و آموزش های شما استفاده میکنن !!!
خدا داند ?
ان شاء الله که اونا هم هدایت بشن به این مسیر و ببینن چه مزه ای داره
استاد به نظر من خدا به شما افتخار میکنه شما نمونه بارز اشرف مخلوقاتی یک انسان پرهیزکار و مخلص ،خدا حفظتون کنه ?
خدا را بنده های خوب بسیار است …
دوستون دارم
سلام استاد عزیز و خانم شایسته گرامی بابت این سفر شگفت انگیز و پراز آگاهی از شما سپاسگزارم.
فقط میخواستم در مورد اینکه بیشتر اوقات بدون برنامه حرکت میکردین و میگفتین خدا هدایتمون میکنه بیشتر توضیح بدین اخه من درست متوجه نشدم شما در چندجا فرمودین که اگه برنامه نداشته باشین جهان برنامه های سختری رو برای ما ردیف میکنه ما باید برای خودمون برنامه ریزی داشته باشیم تا جهان برای ما برنامه ریزی نکنه چون برنامه ریزی های جهان خیلی خوشایند نیست. اگه میشه لطفا اینو بیشتر توصیح بدین ممنون از شما
???????????????????? به نام یگانه خالق خلاق که خلق کرد مخلوقات خلاق
????????????
خدا قوت و سپاس از این همه معرفی باشکوه از عظمت خداوند که توسط دستانش دست به دست رونمایی شد و همچنان جلوه تمام نشدنی کائناتش ولوله ای در کیهان به پا کرده است و تا محیرالعقول بودنش را به رخ هستی نکشد آرام نمی گیرید. آری این داستان هدایت، انسان را به کجاها که نمیکشاند تا تجلی ژرفای بودنش را به آغوش کشاند.خدا قوت مریم شایسته عزیز و ارجمند ما و تبریک به خاطر پایان این پروژه اکبر و انجام کامل رسالت خود.
میدونم که خیلی از این سوالها ممکنه ارتباط مستقیمی با سفرنامه نداشته باشن و شاید به عنوان بخشی از مباحث دوره ها باشند اما ذهنم همیشه قدمی فراتر را میبینه که کردار استاد چه اثرات مثبت و الهام بخشی رو به بار میاره و از همین رو سوال ذهنمو میپرسم و امیدوارم که از نگاه شما ارتباط مسقیمی با فایلهای سفرنامه داشته باشه … و اما سوال اینجانب:
???
اگر روی استیج یا مصاحبه ای از شما درخواست شود که جوهره وجودی این انسان (عباسمنسش که در مسیر توحیدی حرکت میکند) از ایمان و تقوا و هدایت الهی خود در کیهان، چگونه به این مرحله از تکامل رسیده ،شنوندگان چه خواهند شنید؟????????????
از پیش ممنونم استاد عزیز از اینکه جوهره ی وجود تو در اختیار موجودات دیگه گذاشتی تا جهانی واحدتر و باانگاره مثبت را تجربه کنیم…سپاس??????????????????????
در آخر از همه اعضای سایت که مثل اعضای خانواده هستن ممنونم و عاشقانه دوستتون دارم همتون رو امریکا میبینم….دوستون دارم
انقدر اتفاقات قشنگ پیش اومد از قسمت سوم که خانم شایسته داشتن کنار اون برکه قشنگ واسمو حرف های قشنگ میزدن و اون پروانه های عاشق و اون اسب های قشنگ و پیاده روی ها و دوچرخه سواری ها و زیر پل خواندن های استاد چمن های یکدست و همیشه منظم تا غروب آفتاب صبح های کنار یه حیاط رویایی خوانندگی های استاد همراه با جوزیک و ریتم و رانندگی خندیدن های مایک وتعمیر کردن های استاد و اینکه چه قشنگ گفت ت خانم شایسته عزیز در کنار آبشار نیاگارا که خیلی بازه آب به ما نشون میده باید بگذریم و با این که عادت کردیم به قسمت هایی که سه روز چهار روز یکبار ولی خواب هر زیبایی باید همونجا بمونه و ما باید عبور کنیم و حرکت کنیم و همیشه در جریان باشیم و اصل مطلب تو این سفر بر اینه که ما اون قانون رو به یاد بیاوریم که باید همیشه شاد باشیم و از زندگیمون نهایت لذت رو در نهایت سادگی ببریم و همیشه کمک کنیم زندگی خودمون این جای بسیار قشنگی باشه تا زندگی مردم دنیا و جهان جای بهتری باشه برای زندگی کردن خیلی دوستون دارم
ولی اینم بگم جای خانم شایسته تو فیلما و تصاویر خالی بود(=
?یـــــلدا از 4حرف زیبا تشکیل شده ولی یه دنیا حرف داره?
ی: یاد هم بودن
ل: لبریز ازمحبت بودن
د: دوست داشتن همدیگر
ا: آخرین روز پاییز
?پیشاپیش یلداتون مبــارڪ?
?روی گل شما به سرخی انار?
? زندگیتون به شیرینی هندوانه?
?خندتون مثل پسته?
و عمرتون به بلندی یلدا
ثانیه هاتون لبریز از آرامش
“آخر پاییزتون قشنگ”…!!!
سلام خدمت دوستان عزیز”
هنوز کامنت بچه ها رو نخوندم ولی چون قسمت آخر بود واقعا نمیشد در مورد شاهکار بانو شایسته چیزی ننوشت و سپاسگزار جهاد اکبرش نبود، خدا رو شکر میکنم که تو مدار این ۱۰۰ قسمت زیبا بودم و همه رو دیدم و بعضیا رو چند بار، نوشتم خوندم دیدم و زندگی کردم و بزرگتر شدم همراه این سفر، یاد گرفتم که میشه اینقدر دل ب هدایت ها سپرد، ساده و راحت گرفت زندگی رو، و برای خود زندگی کردن رو. آدمهای متفاوتی رو دیدم که همه حالشون خوب بود و امید به زندگی داشتن، انواع فروشگاه های تمیز و کاسبی های مختلف رو دیدم، انواع قرفه ها و افرادی که با عشق یه تیم کاری تشکیل داده بودن، همه جا سرسبز، همه جا پر از آب، مردمی که تو تمام موقعیت ها تو مکان های تفریحی حضور داشتن و لذت بردن از زندگی گویا هدفشون بود، انواع پل و قایق و کشتی و خودرو و شغل و .. که نشون از ثروت و گسترش جهان بود، کلی جاده و راه مرتب و وسیع، کلی مکان های پر از امکانات واسه کسایی که آر وی داشتن، موزه موسیقی که واقعا ایده جالبی بود که همه یاد میگرفتن واسه لحظاتی بنوازن، فروشگاه کوکا کولا و یده های قشنگش و ساخت همچی با آرم کوکا و همه طوره پول ساختن، گروه با ذوق که کلی با اسب های زیبا و نمایش هاشون حالمو خوب کردن، آبشار نیاگارا و زیبایی و عظمتش و رنگین کمان زیباش که ذره ای از شکوه و دید نی های جهان خداوند رو به تصویر کشیده بود، زندگی جالب آمیش ها، رقص زیبلی سرخپوست ها وه … امکانات عالی که خواست جمعی این مردم لایق بود و جهان واسشون فراهم کرده بود. من تو این سفر رشد کردم، خندیدم، اشک ریختم و نگاهم وسیع تر شد اونجا که اون خانواده سگشون رو اورده بودن تفریح که هفته آخر عمرش رو شاد باشه(دیدم نسبت ب مرگ بهتر شد و متوجه شدم حالا که برا هممونه پس سختش نکنم و تا جایی که میشه نگاهمو به مقوله مرگ تغییر بدم و بپذیرمش)، خانم هایی که بچه تو بغل در حال تفریح بودن و حتی تو غاری که یه حاهایی صعب العبور بود این درس رو با خودش داشت که اگر بخوای از زندگی لذت ببری در همه حال میشه و بچه ها اومدن به زندگیمون که لذت بیشتری ببریم از زندگی نه اینکه محدودمون کنن و خودمون رو وفق بچه ها کنیم، مردی که تو سن بالا تازه دوباره ازدواج کرده بود و بچه دار هم شده بودن و تازه میخواست ار وی بخره و بره سفر به من درس امید به زندگی رو داد و اینکه سن فقط یه عدده، پیرزنی که کلی گل های متنوع و زیبا کاشته بود و میکاشت نشونم داد کهمیشه تو هر سنی دنبال علایق و خواسته ها بود و لذت برد از زندگی، گروه رقاص های جوان و عشقی که به هم میدادن یادم داد که همواره باید تحسین کنم همه رو و انگیزه بهشون بدم، خانم ایرانی که عضو سایت بود و رفتید خونش الگویی بود واسه همه فن حریف بودن، آشپزی نقاشی خطاطی و اینکه در تمام زمینه ها خوش سلیقه بودن و زیباتر کردن چیزها و … از بهترین استاد موفقیت یاد گرفتم حرف و عملم یکی باشه، واسه خودم زندگی کنم و همواره در حال تحسین و سپاسگزاری باشم، یاد گرفتم هرجا مسئله ای پیش اومد به جای تمرکز بر مشکل حواسمو بزارم رو راه حل و اگر کار خوب پیش نرفت توجهمو بردارم تا وقتی که حسم خوب شه و هدایت بشم مثل مسئله پله آروی، به چشم دیدم استادی رو که درس موفقیت میده و میگه با افکارمون زندگیمون رو خلق میکنیم ولی هرجا به مسئله ای بر میخوره راحت و صادقانه میگه و فقط دنبال زیبا نشون دادن زندگیش نیست، درک کردم که کنترل همواره ذهن و توجه به زیبایی ها زندگی به این عالیی و آزادی زمانی مکانی مالی درست میکنه با کمترین تضادها، دیدم روابط عاشقانه ای با عزیز دلش و پسرش که همواره در موردشون صحبت میکرد و اینجا در عمل هم واقعا همونطور بود و با این همه عشقی که به هم دارن ولی وابستگی در کار نیست و با توکل به خدا تنها هم میره سفر و میسپارشون به الله یکتا و اصلا نگران دور بودن از پسر عزیزش و عشقش نیست، مفهوم هدایت رو بیشتر متوجه شدم و اینکه میشه توکل کرد و دل ب هدایت سپرد و بهترین ها رو تجربه کرد مثل هدایت شدن به کلی جشن و مراسم رقص و آهو های زیبا و …، خیلی خیلی بیشتر ایمانم به گفته های تاکسی ران سابق بندر عباس و آر وی سوار حال حاضر آمریکا بیشتر شد وقتی که صد قسمت ثروت و آسایش و راحتی و خلق کردن رو به عینه تماشا کردم و ایمانم کلی بیشتر شد که میشه منم زندگیمو اونطور که میخوام خلق کنم و کلی چیز دیگه، خانم شایسته نمادی شد واسم از فردی که با عشق کار میکنه و خصوصیتش در صلح بودن با خودشه و اینقدر علاقه داره به ثبت تصاویر و نمایش زندگی استاد که میشه بهترین فیلمبردار جهان و خالق صدگانه سفر به دور امریکا و همراه کردن همه با خودش حتی استادمون که اولش مقاومت داشت واسه این کار، از مریم جان یاد گرفتم که میشه در اکثر اکثر اوقات زیبا بین بود و همه چیز رو ساده گرفت و ازش لذت برد که انگار اشپزی و تمیز کردن و خرید کردن و گشت و گذار یکی ان واسش و فرقی نداره مشغول چا کاریه در همه حال فقط دنبال لذت بردنه و این هم محصول تمرکز ذهنه در طولانی مدت، مایک عزیز رو دیدم و متوجه شدم چقدر میشه شاد و ریلکس بود و با اعتماد به نفس و راحت ، میشه هرجا رفت و زود انس گرفت با مردم و در صلح بود با خود طوری که محبوب همه بشی و همه با دیدنت حسشون خوب بشه، فکر میکنم طولانی شد هرچند خیلی خیلی حرف و نکته دیگه بود، وه از کل مجموعه سفر به دور آمریکا با عمق وجود به این پی بردم و متوجه شدم مردم و کشوری که سالها مرگ بر اونها فرستادیم اونها قالبا درود به جهان و زیبایی ها فرستادن و مجموع فرکانس هاشون کشوری زیبا ثروتمند قدرتمند و مدرن رو ساختن که نمادیه از فراوانی و سپاسگزاری و شادی، ممنونم خانم شایسته عزیز که رسالتتون رو به بهترین شکل انجام دادین و ما رو اینقدر وسیع تر کردین و مطمئنم عشقتون به این کار سری جدید رو هم درست میکنه. الحمدلله رب العالمین
دوست عزیزم سلام
ممنونم از نکات زیبایی که بیان کردید
دستتون همیشه تو دستای خدا
سلام داداش عزیزم،
سپاسگزار لطفتم و امیدوارم با هرچیزی که دوست داری همفرکانس بشی و خلقش کنی?
خیلی ممنونم از خانم شایسته عزیز بابت این فایلهای سفرنامه،ک فوق العاده بودن،ممنونم
خدایا سپاسگذارم