https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-12-20 20:32:562024-10-21 14:54:49سفر به دور آمریکا | قسمت 100
530نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من وقتی تصاویر و فیلمها رو می بینم با تمام وجودم و حسی که با شوق و اشک همراه میشه خودمو اونجا حس می کنم و هوا و بوی طبیعت رو به ریه هام می برم و نه تنها با تمام باورم خودمو اونجا می بینم بلکه یک ایمان قوی و حس وجودی می گه من هم یه روزی از نزدیک میام و تمام زیبائیهائیکه به تصویر کشیده شده رو لمس میکنم. و مطمعنم که تصاویری که خانم شایسته عزیز از سفر گرفته اند همراه با عشق و احساس خوب بوده که طبق قانون فرکانس و انرژی تولید کردند که ما با وجود این فاصله از ایران هم خودمون رو در اون مکانها می بینیم.
بارها و بارها بوده که با دیدن تصاویر و احساس خوبی که تو اون لحظه داشتم اشک شادی ناشی از این بودن در اون لحظه و مکان بر گونه هام جاری شده و با تمام سلولهای بدنم و قطره قطره خون رگهای بدنم اون اصالت و ظرفیت وجودی انسان رو در صداقت محض درک کردم و اثراتشو تو زندگی خودم و هرکسی که به اصل صداقت پایبند بوده رو دیدم و خدا پاداش اون صداقتمو بهم داده . خدا رو شاکرم که با خانواده صمیمی و با صداقت عباس منش آشنا شدم و در این مدت به درک و فهمی رسیدم که از توضیحش عاجزم چرا که با کلمات قابل بیان نیستند و من و خدای من از درونم آگاهه. اتفاقاتی تو این چند مدت در زندگی شخصیم برام افتاده که با کلیپهای صوتی استادم که هر روز بدون استثنا و تحت هر شرایطی حداقل یک ساعت گوش میدم منو به اون سطح آگاهی رسونده که سخت ترین شرایط رو تونستم با بهترین نتیجه بگذرونم و با تمرکز بر حس خوب تو اون شرایط نتایج دلخواهمو رقم بزنم و با دیدن طبیعتی که بیش از ۴۰ سال از کنارش بدون هیچ حسی می گذشتم چنان ارتباطی برقرار کنم که گوئی دارم انرژی مثبتشون رو می گیرم و با کائنات ارتباط نزدیکی برقرار میکنم .
باز هم از خدای خودم خدایی که فهمیدم فقط باید به اون دل بست و توکل کرد و نه به هیچ چیز و هیچ کس دیگه هزاران هزار بار شکرگزارم که در اوج سختیها و تنگاههای زندگیم آنچنان گره از مشکلات من باز کرد که شبیه معجزه است هر چند که با رهنمود های استاد بزرگوارم همه آینده روشن رو با تمرکز بر خوبیها و توکل بر خدا و تمرکز بر داشتن حس خوب می دیدم و این تجربه باعث درک بیشتر من از قانون شد و شناخت بیشتر خودم و خدای خودم.
این فایل فوق العاده زیبا و ناب بودند چندروزی هست دارم روی فراوانی کار میکنم اون تلویزیون 70اینج مصداق زیبایی بود و تکنولوژی گوشی وهمه اون پارکها که رفتید و فروشگاه ها همه رستوران ها که رویو شون همگی بالا با کیفیت عالی بودن. چقدر لذت بخشه بشینی تمام سفر رو اینطور با این ابعاد مرور و سپاسگزاری کنی واقعا خودش یه درخواست و جرقه برام شد خدایاشکرت ?
چقدر راحت استاد عزیز دراز کشیده بودید بدون اینکه وقتی بازی هیجان انگیز میشد تمام وجودتون مملو از آرامش هیجان آرام بود به معنایی واقعی هماهنگی جسم وروح و ذهن تون رو نشون میداد وصدای آرام ومتین مریم عزیزم چقدر این شخصیت تون رو دوست دارم برام الگو شده از اول سفر تا الان وقتی استاد حرف میزنه کاملا سکوت دارید انگار حتی نفس تون حبس میکنید که از تمام کلمات استاد که همگی مملو از اجرا وبتن قانونه از همش بهره ببرید و باز هم چیزی یاد بگیرید و آگاهی هاش استفاده کنید برام جالب بود کاش من هم مثل شما اینقدر سکوت و سکوت وسکوت داشتم وبا همه وجودم از الله میخوام وقتی استاد شروع کرد حرف زدن در هرکجا بودم و هر شرایطی فقط فقط سکوت سکوت کنم تا بتونم مثل یه ملکه زندگی مو رقم بزنم برای خودم خداروشکر آگاهی زیبایی برام بود خوشحالم ?
مثل همیشه همه جاتمیز بود و برق میزد جالب بود حتی مریم جان شما نبودی باز هم استاد تو فایل قبلی دیدم خیلی تمیز بود آروی
و این نظافت تون واقعا تحسین برانگیز هستش برام یه الگویی زیبا هستید ?
برگردیم به سوال تون استاد جان با اجازه تون این سوال ذهنم رو به چالش کشیده با اون حال که روی این موضوع خیلی کار کردم کاستی نزاشتم.
واقعا دلم میخواد که عالی باشم مثل شما استادجان و مریم بانویی عزیز..
من خیلی زود بیشتر مطلب هایی که میخونم تو سایت نکته بردای میکنم و حتی ویس فراموشم میشه حتی توی زبان و پایه هایی دیگه ام چندسالی میشه اینطوری شدم و الان یکسالی میشد روش کار کردم اما هنوز میلنگه..
استاد عزیز مریم بانو عزیز وقتی اون سرعت صحبت هاتون و سرعت بالا یی کنترول ذهن تون و حافظه عالی تون میبینم فقط میگم خدایاشکرت منم میخوام از این بهتر وعالی تر میخوام این چند وقت شهود این موضوع رو زیاد میبینم عقل کل هم عالی بود برام کلی مطلب ازش کپی کردم و رکورد اما یه جای کار ایراد داره استاد عزیزم مریم جانم سپاسگزارمیشم اشکال کارم کجاست رو راهنمایی ام کنید ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
درمورد سوال آمریکا عزیز قلبم نفس عمیق وجودم به عشق آمریکا دارم روی زبان نان استاپ کار میکنم ترمز بالا رو برداریم میدوم
استاد جان یکسری باورهایی خفن وعالی برای ورود مون به کشور آمریکا مهد نگاه توحیدی مهد تکنولوژی وبهترین هارو بفرمایید واقعا یک دنیا ازشما عزیزالله یکتا سپاسگزارم ? ? ? ? ? ? ?? ? ? ? ? ? ?
یه موضوع هست که خیلی دوست دارم اینجا بگم من از بچه گی پدرم از خدا قرآن قانون جذب ویکسری مسائل ها همیشه برامون صحبت میکرد من هیچ کدوم از حرفها شو متوجه نمیشدم پدرم به هرآنچه میگفت میرسید حتی یادمه یه مثال داشت تا خداست قصه هایی منو بخوره تا خداست فکرمنو کنه چرامن خودمو اذیت کنم و قصه بخورم یا فکر بعدأ چی میشه باشم…
من زیاد با پدرم نبودم تا به خودم آمدم از پدرم جداشدم و متاسفانه بعدشم رابطه خوبی نداشتم بهاش الان متوجه میشم چرا..؟
فاصله فرکانس باعث شد من زودتر از پدرم جداشم و بعدش حرفهاشون متوجه نشم و رابطه جالبی نداشتیم استاد خیلی از حرفها که امروز با آگاهی تمام میشنوم توی کودکی شنیده بودم از پدرم اینقدر کامل نبود جالبه برام تمام حرف هایی کودکیم کاملا تو ذهنم هست از6سالگی ام یادم میاد…..اما نکته بالا قابل تعمق شده برام..
یکی از اون حرف هایی پدرخدابیامورزم این بود هرآنچه در زمین است با همون فراوانی با همان امنیت و رفاه و ثروت در آسمان هم هست با همان فاکتورها در زیر زمین هست و با همان فاکتورها در دریاها و اقیانوس ها و هر آب روان است….. بخوام بنویسم کلام ایشون رو نهایتی نیست.. و مدام میگفت ای کاش بچهها م دیدگاه منو نصبت به خدا وجهان داشتن که متاسفانه هیچ کدومون نداشتیم…
من هردفعه بهش میگفتم بابا تو مدرسه بهم میگن خدا تو آسونه منتظره تو کار بد کنی بیاد پوست بکنه میگفت خدا تو رو حتی بیشتر از من ومامان دوست داره اون همیشه مواظب تونه و بهتون روزی میده اما میگفتم بابا آخه معلم گفته حرف همه رو قبول داشتیم به جز حرف پدر اینم بگم استاد عزیزم پدرم مدرس قرآن بود وهمیشه میگفت کسی که مسیر قرآن بره و ابراهیم خلیفه خدارو الگو قرار بده هیچ وقت به در بسته نمیرسه….
ای وااای من اون موقع هیچ کدوم از حرفهای وآگاهی هاشو قبول نکردم یادمه آخرهفته ها پسرعموهام همگی با پسرعمه هام دور بابام جمع میشدن بابام از قرآن و مسیرالهی حرف میزد و الان همه اونا افراد موفق جامع شده از پزشک گرفته تا مهندس و ساخت وساز برج و……..
همگی زندگی شون عوض شد به لطف خدای مهربان اما من همیشه مقاومت داشتم اینا رو تعریف کردم تا بگم یه اهرام سنگین رنج آور برای خودم گذاشتم که اگر قانون الهی رو اجرا نکنم تو زندگیم اگر حرف هایی استادم گوش ندم و اجراشون نکنم اندرخم یه کوچه ام حرف هایی خدابیامرز پدرم رو که نشنیدم و درک نکردم نمیخوام حرفهایی استاد رو نشنوم و درک نکنم چون اونوقت باید بمیرم یا مرگ یا زندگی با قوانین الهی ??
استاد اسم پدرم هم ابراهیم بود عاشق اسم خودش بود میگفت من نظر کرده الله ام و هرآنچه که تصور شو هرکسی میتونه کنه پدرم داشت از ماشین که 40سال پیش شاید هم بیشتر توی کل منطقه فقط ایشون داشت یا ملک واملاک و مغازه هایی داشت توی اون زمان جالبه به هرآنچه میگفت و میخواست توی زمان کوتاه میرسید و بزرگترین آرزوش این بود بچههاش قانون الهی روتو زندگی شون اجرای کنند من میخوام این کار کنم چون به خودم قول وتعهد دادم مریم بانو
همراه آموزه هایی الهی استاد عزیز دل الله ?
درپناه الله یکتا موفق شاد ثروتمند و آرام باشید ? ? ? ? ?
چندتا سوال و درخواست دارم اول گفتم نگم بعد گفتم بگم!! فوقش تایید نمیشه یا جواب داده نمیشه دیگه….!
۱.وااااقعا چرا خانم شایسته جلوی دوربین نمیاد؟ما تویکی از فایلها نصف صورتشو دیدیم?سایه و ایناشم دیده میشد گاهی پس چرا اینقدرمقاومت دارن آخه؟بگید لطفا هرچه سریع تر ترمزهاشو پیدا کنه و ازبین ببره و بیاد جلو دوربین!!
۲.اگه ممکنه یه ویدیو هم بگیرید از مدرسه ی مایک ویه خورده در مورد مدرسه اش و درس هاش وفضای آموزشی اونجا توضیح بده برامون.اینکه چه درسایی پاس میکنن، شیوه امتحان و نمره دهی و
به نام خدای مهربونِ نزدیک و درونِ من نه اون خدای دوردستِ توآسمونا..
سلام بر استادجان و همه دوستان عزیزم.خوبین؟
آقای سیدحسین عباسمنشِ محکم وخداشناس که تونستین فکرخدا رو بخونین? وچه خوبم خوندین و چه خوب درک کردین و چه خوب عمل کردین..??? خدا رو شکر میکنم که منو باسایت شما آشنا کرد..
من دیروز نشستم کلی از نظرات سایت رو خوندم وحس میکنم که چقد بزرگ تر شدم..
اول نمیخاستم بنویسم ولی!مینویسم چون منم از خوندن نظرات بچه ها چاله های ذهنیم باز شد پس منم مینویسم شاید به درد کسی خورد..
من قبلا اصلا حوصلم نمیشد نظرات رو بخونم ولی دیروز کلی نظر طولانی خوندم وبزرگ تر شدم..اصلا حوصلم نمیشد طولانی بنویسم ولی امروز با خوندن دفترخاطرات دوست عزیزم سما آذین مهر عزیز وبا اراده،نشستم تو یه سررسیدکلی از اتفاقات امروز رو نوشتم وکلی از خدا تشکر کردم ..حالا در آینده تو بخش دفترخاطرات من در سایت هم مینویسم ایشالا..
استاد وبچه ها امروز یه اتفاق خیلی خوب برای من افتاد و اون اینکه من برای اولین بار خدا روحس کردم ولی نه تو آسمون توی دلم .میدونین یعنی چی؟من خدا رو صدا کردم ولی برخلافِ همیشه به آسمون نگاه و اشاره نکردم بلکه به قلبم اشاره کردم و خدا رو در خودم دیدم!!!و به عمق کلمه ی خدا( خودآ) پی بردم..
خدا در منه..خدا در توست..خدا در همه ی ماست وجاریست..
ما روحیم نه جسم..ما از خداییم ..اصلا خودِخداییم!!!! میدونین؟! امروز وقتی داشتم ماهی ِدرسته رو برای پختن نهار میشستم و سر و دم و باله هاشو جدا میکردم به فکر رفتم و گفتم این ماهی با ماهی ای که تو دریا شنا میکنه چه فرقی داره مگه؟؟؟مگه نه اینکه ظاهرشون مثل همه؟ پس چی باعث شده این اینطور بیحرکت وبی جون تو دست من رام باشه واسه تیکه تیکه کردن؟؟
فرقش اینه که اون ماهیِ تو دریا روح داره نمیدونم اسمشو چی بزارم روح یا انرژی یا خدا..
ما آدماهم همینطور ..اصل ما روحه نه جسم..اومدیم این دنیا رو در قالب این جسم تجربه کنیم و بریم ..
از این که خدای قادر و باعظمت در درون تک تک ماست حس خوبی دارم و همتونو دوست دارم..به خودمون باید افتخار کنیم که خیلی ارزشمند و قدرتمندیم..
قدر خودمونو بدونیم چون ما ظرفِ خداییم..خدا در ماست..
اتفاقا دیروز از اداره که میومدم مسیری که وامیستم واسه تاکسی دیرتاکسی میفته..ولی دیروز گفتم من نمیدونم! اگه من خلیفه ی خدا روی زمین هستم باید نشانی ازش داشته باشم وباید مثل اون باشم دیگه! منم باید بگم کن فیکون منم گفتم بشو باید بشه..من تاکسی میخام! همون که رسیدم اونور میدون باید تاکسی بیفته برام..!!
باورتون نمیشه من هنوز از خیابون رد نشده بودم که دیدم یه تاکسی اومد واستاد و منتظر موند که من از خیابون رد شم و برم سوار شم!?
عالی بود …مرسی خدا که هوامو داری و بهم قدرت میدی..مرسی که در منی..من خیلی قدرتمندم چون تو رو دارم..
استاد شما تو کتابتون نوشته بودین تو جنگل رفتین وشب ندایی بهتون گفت برو بیرون از چادر اگه منو قبول داری..
منم خاستم برم تو دل ترسام ..امشب وقتی همسرم خونه نبود من تنها بودم چراغای خونه رو خاموش کردم و گفتم خب اگه خدا درون توست برو تو اتاقای تاریک! اولش میترسیدم از پذیرایی رفتم به سمتِ راهرو! بعدِ راهرو اتاقابودن، رسیدم به راهرو واستادم ،ترسیدم، بعد دقیقا همون نجواهای شما اومد تو ذهنم که برو نترس توهمه..رفتم و مدتی تو اتاقای تاریک بودم ..(آخه متاسفانه من خیلی از اتاقای تاریک میترسم!!?) اونجا هی با خودم گفتم ببین فقط تویی هیچکس نیست تویی و خدای درونت.. دیدی هیچی نیست؟بعد هی با خودم تکرار کردم: خدا در منه و از من محافظت میکنه و من بینهایت قدرتمندم..
تجربه ی خوبی بود ولی هنوز ترسم کامل نریخته باید تکرارش کنم?
استاد میدونین بر خلاف همه که گفتن سفرنامه تموم نشه چون اینجا در قلب ما اتفاقات خوبی رخ داد..باید بگم چون شما سفرنامه رو تموم شده اعلام کردین تو این فصل، من مشتاق شدم نظرات رو بخونم و هر چی خوندم دلم خواست بیشتر و بیشتر بخونم و ذهنم بازترشد.خلاصه تموم شدن سفرنامه برای من موهبت داشته..البته من از دیدن فایلهای سفرنامه خیلی لذت میبردم ودوست دارم بازم ببینمشون و خیلیم مشتاق دیدن فصل جدیدش هستم ولی تا اینجاش که خوب پیش رفتم به لطف الله جانِ بزرگ و مهربانم
استادجان،مریم جون،مایک عمیق و مودب و دوستان هم فرکانسیِ عزیزم عااااااااااااااااااااااااااااااشقتونم????
سلام جناب عباس منش .خیلی خوشحالم سفرنامه تموم شد من واقعا خوشالم ومنتظر بودم سفرنامه زودتر تموم شه چون از وقتی سفر نامه شروع شد شما دیگع فایل نذاشتین .سفررنامه خوب بود ولی انگار داشت مسیر سایت تغییر میکرد نمیدونم چطوری بگم …قبلا هر طوری بود شما یه فایل عالی از قانون میذاشتین و ما تا میخواستیم نا امید شیم شما از راه میرسیدین و دوباره پر انرژی میشدیم ولی سفرنامه خیلی طولانی شده بود هربار دنبال شما و فایلای جدید بودم ولی میدیدم نه بازم سفرنامس .نه اینکه سفرنامه بد باشه نه خیلی جاعا دیدیم با شما امریکارو دیدیم ولی ب نظرم میتونست چند قسمت باشه نه اینهمه طولانی .بابت سفرنامه زحمت کشیده شد ومتشکرم بابت وقتی ک گذاشتین ولی ای کاش شما انقد ر کمرنگ نمیشدین .نمیدونم شاید درگیر بچه های دوازده قدمی شدین و مث قبل هر هفته فایل نمیذارین .در هر حال من همون شب از خدا خواستم سفرنامه تموم شه شاید شمای دوست داشتنی دوباره بیاین و از قانون بگید مثل قبل سفرنامه .فرداش دیدیم اخرین قسمت سفرنامه س .کلی ذوق کردم گفتم شاید جناب عباس منش دوباره مث قبل بیشتر بیان و برامون حرف بزنن…….تو این مدت ک همش سفرنامه بود احساس میکردم سایت دیگه مث قبل نیست ..بازم میگم سفرنامه خوب بود ولی اینکه فقط فقط سفرنامه باشه و شما مث سابق نباشین راضی کننده نبود ..بازم خوشالم تموم شد امیدوارم مث سابق هم جاهای دیدنیو نشون بدین هم از قانون بگید برای همه بچه های سایت ..بینهایت سپاسگزارم ..
فایلهای سفرنامه بسیار جذاب بود وبرا من که عاشق طبیعتم فوق العاده. خیلی خیلی تشکر میکنم از خانم شایسته عزیز که با عشق این برنامه سفرنامه تهیه کردن. از فیلمبرداری با یه موبایل ساده تا تدوین فایلها و…از استاد عباس منش هم خیلی تشکر میکنم که با مقاومت درونیشون اجازه دادن مریم جان این فایلهارو تهیه کنن وما هم باشیم همسفر شما در سفر به دور آمریکا. امیدوارم این سفرنامه فصل دوم هم داشته باشه وهمه ما بچه های سفرنامه بتونیم استفاده کنیم. راستی قبل از اینکه سوالم مطرح کنم میخواستم تبحر خانم شایسته تحسین کنم در فیلمبرداری. شما فوق العاده این. وخیلی عالی طبیعت از قاب دوربین به تصویر کشیدین. واقعا آفرین
استاد من یه سوال دارم مگه اونجا زمستون نداره؟چرا همیشه سرسبز هست. من همه فایلهای شمارو در حالتی دیدم که انگار تابستونه. با لباسای راحتی. چطور میشه؟ ممنون از اینکه پاسخ میدین
با عرض سلام و درود به آقا سید دوست داشتنی
من وقتی تصاویر و فیلمها رو می بینم با تمام وجودم و حسی که با شوق و اشک همراه میشه خودمو اونجا حس می کنم و هوا و بوی طبیعت رو به ریه هام می برم و نه تنها با تمام باورم خودمو اونجا می بینم بلکه یک ایمان قوی و حس وجودی می گه من هم یه روزی از نزدیک میام و تمام زیبائیهائیکه به تصویر کشیده شده رو لمس میکنم. و مطمعنم که تصاویری که خانم شایسته عزیز از سفر گرفته اند همراه با عشق و احساس خوب بوده که طبق قانون فرکانس و انرژی تولید کردند که ما با وجود این فاصله از ایران هم خودمون رو در اون مکانها می بینیم.
بارها و بارها بوده که با دیدن تصاویر و احساس خوبی که تو اون لحظه داشتم اشک شادی ناشی از این بودن در اون لحظه و مکان بر گونه هام جاری شده و با تمام سلولهای بدنم و قطره قطره خون رگهای بدنم اون اصالت و ظرفیت وجودی انسان رو در صداقت محض درک کردم و اثراتشو تو زندگی خودم و هرکسی که به اصل صداقت پایبند بوده رو دیدم و خدا پاداش اون صداقتمو بهم داده . خدا رو شاکرم که با خانواده صمیمی و با صداقت عباس منش آشنا شدم و در این مدت به درک و فهمی رسیدم که از توضیحش عاجزم چرا که با کلمات قابل بیان نیستند و من و خدای من از درونم آگاهه. اتفاقاتی تو این چند مدت در زندگی شخصیم برام افتاده که با کلیپهای صوتی استادم که هر روز بدون استثنا و تحت هر شرایطی حداقل یک ساعت گوش میدم منو به اون سطح آگاهی رسونده که سخت ترین شرایط رو تونستم با بهترین نتیجه بگذرونم و با تمرکز بر حس خوب تو اون شرایط نتایج دلخواهمو رقم بزنم و با دیدن طبیعتی که بیش از ۴۰ سال از کنارش بدون هیچ حسی می گذشتم چنان ارتباطی برقرار کنم که گوئی دارم انرژی مثبتشون رو می گیرم و با کائنات ارتباط نزدیکی برقرار میکنم .
باز هم از خدای خودم خدایی که فهمیدم فقط باید به اون دل بست و توکل کرد و نه به هیچ چیز و هیچ کس دیگه هزاران هزار بار شکرگزارم که در اوج سختیها و تنگاههای زندگیم آنچنان گره از مشکلات من باز کرد که شبیه معجزه است هر چند که با رهنمود های استاد بزرگوارم همه آینده روشن رو با تمرکز بر خوبیها و توکل بر خدا و تمرکز بر داشتن حس خوب می دیدم و این تجربه باعث درک بیشتر من از قانون شد و شناخت بیشتر خودم و خدای خودم.
به امید دیدار استاد عزیز
سلام استاد عزیز. ممنون بابت این سفرنامه زیبا.
سوالی نیست همه چیز واضح و مشخص بود
یا قبلا توضیحات رو داده بودید و یا همون لحظه خانم شایسته بصورت واضح می گفتن قضیه چیه.
بابد به شما احسنت گفت به خلق این زندگی
واقعا کنترل ذهن کار راحتی نیست
اینکه چیزی رو نگی یا فکری رو نکنی که تورو از خواسته دور میکنه واقعا کار راحتی نیست
واقعا در جایگاه استادی هستین.
دست مریزاد.
به نام الله یکتا
سلام
تا همین دیروز باخودم فکر میکردم من هیچ نتیجه ای از این سفر نگرفتم و قصد نوشتن نداشتم
ولی رفتم و قسمت 2سفر یه بار دیگه تماشا کردم
و تو وجودم یه مقایسه صورت گرفت بین من قبل از این سفر و من بعد این سفر
و دیدم چقدر رشد کردم
چقدر عاشق تک تک حیوونا شدم و غذا دادن بهشون و دوست بودن باهاشون دیگه بی کلاسی نیست واسم و مهربونم باهاشون
دست پختم خیلی عالی شده آخه واسه خوشمزه شدن غذا معجزه نیاز نیست فقط کمی ادویه و مواد ساده و مقداری عشق
میشه خوشمزه ترین غذا
یاد گرفتم چه با آمیش برخورد کنم چه بایه آدم که کمی با خودم متفاوته با چشمای گشادو دهان باز بهش خیره نشم کنارش لبخند بزنم و اون لحظه رو زندگی کنم
یادمون دادی استاد وقتی با تضاد برخورد کردیم چطور حلش کنیم
مهمونی دادن و مهمونی رفتن از شما یاد گرفتم
از اسب سواری خوشم اومد و الان میدونم یکی از آرزوهام تجربه کردن اسب سواریه
وای آب بازی کردن و خندیدن از ته دل قشنگ ترین حسی بود که تجربش کردم و اینم به واسطه قسمت76
معنی واقعی در صلح بودن با خودم یاد گرفتم و وابسته نبودن و گاهی رها کردن و تنهایی مسافرت رفتن
و اینکه از همسرم انتظار ندارم تا سر کوچه هم رفت من با خودش ببره
خوشحال شدن واسه دیگران و آرزوی شادی کردن واسشون یاد گرفتم ازتون
دوست داشتن آسمون و لذت بردن از زیبایی هاش
نگاه کردن به هر چیزی با دید زیبا
این سفر طعم های مختلف بهم نشون داد و اینکه خوش گذرونی گاهی چشیدن طعم های مختلفیه که منم لایقشم
چقدر زیبایی چقدر آرامش
استاد چرا آهنگ های گوش میدین که غمگین متنش و درباره حسرت خوردن و جدایی و ایناس
مگه شما نمیگی باید مراقب ورودی ها باشیم ؟
خیلی واسم مهمه جوابش
سلام خدمت استادعباس منش عزیز وخانم شایسته مهربان خداقوت میگم وازشمابسیارسپاسگزارم بابت فایلای سفرنامه وثبت زیبایی هاواگاهی هاوهدایت های الهی که به مانشون دادین
خداوندیارویاورتان
سلام درود به خانواده عزیزم ?
سلام مریم جانم عزیز دل همه سایت?
سلام استاد هیولا در اجرای قوانین الهی ?
این فایل فوق العاده زیبا و ناب بودند چندروزی هست دارم روی فراوانی کار میکنم اون تلویزیون 70اینج مصداق زیبایی بود و تکنولوژی گوشی وهمه اون پارکها که رفتید و فروشگاه ها همه رستوران ها که رویو شون همگی بالا با کیفیت عالی بودن. چقدر لذت بخشه بشینی تمام سفر رو اینطور با این ابعاد مرور و سپاسگزاری کنی واقعا خودش یه درخواست و جرقه برام شد خدایاشکرت ?
چقدر راحت استاد عزیز دراز کشیده بودید بدون اینکه وقتی بازی هیجان انگیز میشد تمام وجودتون مملو از آرامش هیجان آرام بود به معنایی واقعی هماهنگی جسم وروح و ذهن تون رو نشون میداد وصدای آرام ومتین مریم عزیزم چقدر این شخصیت تون رو دوست دارم برام الگو شده از اول سفر تا الان وقتی استاد حرف میزنه کاملا سکوت دارید انگار حتی نفس تون حبس میکنید که از تمام کلمات استاد که همگی مملو از اجرا وبتن قانونه از همش بهره ببرید و باز هم چیزی یاد بگیرید و آگاهی هاش استفاده کنید برام جالب بود کاش من هم مثل شما اینقدر سکوت و سکوت وسکوت داشتم وبا همه وجودم از الله میخوام وقتی استاد شروع کرد حرف زدن در هرکجا بودم و هر شرایطی فقط فقط سکوت سکوت کنم تا بتونم مثل یه ملکه زندگی مو رقم بزنم برای خودم خداروشکر آگاهی زیبایی برام بود خوشحالم ?
مثل همیشه همه جاتمیز بود و برق میزد جالب بود حتی مریم جان شما نبودی باز هم استاد تو فایل قبلی دیدم خیلی تمیز بود آروی
و این نظافت تون واقعا تحسین برانگیز هستش برام یه الگویی زیبا هستید ?
برگردیم به سوال تون استاد جان با اجازه تون این سوال ذهنم رو به چالش کشیده با اون حال که روی این موضوع خیلی کار کردم کاستی نزاشتم.
واقعا دلم میخواد که عالی باشم مثل شما استادجان و مریم بانویی عزیز..
من خیلی زود بیشتر مطلب هایی که میخونم تو سایت نکته بردای میکنم و حتی ویس فراموشم میشه حتی توی زبان و پایه هایی دیگه ام چندسالی میشه اینطوری شدم و الان یکسالی میشد روش کار کردم اما هنوز میلنگه..
استاد عزیز مریم بانو عزیز وقتی اون سرعت صحبت هاتون و سرعت بالا یی کنترول ذهن تون و حافظه عالی تون میبینم فقط میگم خدایاشکرت منم میخوام از این بهتر وعالی تر میخوام این چند وقت شهود این موضوع رو زیاد میبینم عقل کل هم عالی بود برام کلی مطلب ازش کپی کردم و رکورد اما یه جای کار ایراد داره استاد عزیزم مریم جانم سپاسگزارمیشم اشکال کارم کجاست رو راهنمایی ام کنید ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
درمورد سوال آمریکا عزیز قلبم نفس عمیق وجودم به عشق آمریکا دارم روی زبان نان استاپ کار میکنم ترمز بالا رو برداریم میدوم
استاد جان یکسری باورهایی خفن وعالی برای ورود مون به کشور آمریکا مهد نگاه توحیدی مهد تکنولوژی وبهترین هارو بفرمایید واقعا یک دنیا ازشما عزیزالله یکتا سپاسگزارم ? ? ? ? ? ? ?? ? ? ? ? ? ?
یه موضوع هست که خیلی دوست دارم اینجا بگم من از بچه گی پدرم از خدا قرآن قانون جذب ویکسری مسائل ها همیشه برامون صحبت میکرد من هیچ کدوم از حرفها شو متوجه نمیشدم پدرم به هرآنچه میگفت میرسید حتی یادمه یه مثال داشت تا خداست قصه هایی منو بخوره تا خداست فکرمنو کنه چرامن خودمو اذیت کنم و قصه بخورم یا فکر بعدأ چی میشه باشم…
من زیاد با پدرم نبودم تا به خودم آمدم از پدرم جداشدم و متاسفانه بعدشم رابطه خوبی نداشتم بهاش الان متوجه میشم چرا..؟
فاصله فرکانس باعث شد من زودتر از پدرم جداشم و بعدش حرفهاشون متوجه نشم و رابطه جالبی نداشتیم استاد خیلی از حرفها که امروز با آگاهی تمام میشنوم توی کودکی شنیده بودم از پدرم اینقدر کامل نبود جالبه برام تمام حرف هایی کودکیم کاملا تو ذهنم هست از6سالگی ام یادم میاد…..اما نکته بالا قابل تعمق شده برام..
یکی از اون حرف هایی پدرخدابیامورزم این بود هرآنچه در زمین است با همون فراوانی با همان امنیت و رفاه و ثروت در آسمان هم هست با همان فاکتورها در زیر زمین هست و با همان فاکتورها در دریاها و اقیانوس ها و هر آب روان است….. بخوام بنویسم کلام ایشون رو نهایتی نیست.. و مدام میگفت ای کاش بچهها م دیدگاه منو نصبت به خدا وجهان داشتن که متاسفانه هیچ کدومون نداشتیم…
من هردفعه بهش میگفتم بابا تو مدرسه بهم میگن خدا تو آسونه منتظره تو کار بد کنی بیاد پوست بکنه میگفت خدا تو رو حتی بیشتر از من ومامان دوست داره اون همیشه مواظب تونه و بهتون روزی میده اما میگفتم بابا آخه معلم گفته حرف همه رو قبول داشتیم به جز حرف پدر اینم بگم استاد عزیزم پدرم مدرس قرآن بود وهمیشه میگفت کسی که مسیر قرآن بره و ابراهیم خلیفه خدارو الگو قرار بده هیچ وقت به در بسته نمیرسه….
ای وااای من اون موقع هیچ کدوم از حرفهای وآگاهی هاشو قبول نکردم یادمه آخرهفته ها پسرعموهام همگی با پسرعمه هام دور بابام جمع میشدن بابام از قرآن و مسیرالهی حرف میزد و الان همه اونا افراد موفق جامع شده از پزشک گرفته تا مهندس و ساخت وساز برج و……..
همگی زندگی شون عوض شد به لطف خدای مهربان اما من همیشه مقاومت داشتم اینا رو تعریف کردم تا بگم یه اهرام سنگین رنج آور برای خودم گذاشتم که اگر قانون الهی رو اجرا نکنم تو زندگیم اگر حرف هایی استادم گوش ندم و اجراشون نکنم اندرخم یه کوچه ام حرف هایی خدابیامرز پدرم رو که نشنیدم و درک نکردم نمیخوام حرفهایی استاد رو نشنوم و درک نکنم چون اونوقت باید بمیرم یا مرگ یا زندگی با قوانین الهی ??
استاد اسم پدرم هم ابراهیم بود عاشق اسم خودش بود میگفت من نظر کرده الله ام و هرآنچه که تصور شو هرکسی میتونه کنه پدرم داشت از ماشین که 40سال پیش شاید هم بیشتر توی کل منطقه فقط ایشون داشت یا ملک واملاک و مغازه هایی داشت توی اون زمان جالبه به هرآنچه میگفت و میخواست توی زمان کوتاه میرسید و بزرگترین آرزوش این بود بچههاش قانون الهی روتو زندگی شون اجرای کنند من میخوام این کار کنم چون به خودم قول وتعهد دادم مریم بانو
همراه آموزه هایی الهی استاد عزیز دل الله ?
درپناه الله یکتا موفق شاد ثروتمند و آرام باشید ? ? ? ? ?
چندتا سوال و درخواست دارم اول گفتم نگم بعد گفتم بگم!! فوقش تایید نمیشه یا جواب داده نمیشه دیگه….!
۱.وااااقعا چرا خانم شایسته جلوی دوربین نمیاد؟ما تویکی از فایلها نصف صورتشو دیدیم?سایه و ایناشم دیده میشد گاهی پس چرا اینقدرمقاومت دارن آخه؟بگید لطفا هرچه سریع تر ترمزهاشو پیدا کنه و ازبین ببره و بیاد جلو دوربین!!
۲.اگه ممکنه یه ویدیو هم بگیرید از مدرسه ی مایک ویه خورده در مورد مدرسه اش و درس هاش وفضای آموزشی اونجا توضیح بده برامون.اینکه چه درسایی پاس میکنن، شیوه امتحان و نمره دهی و
.. چجوریه؟
ممنون از شما
به نام خدای مهربونِ نزدیک و درونِ من نه اون خدای دوردستِ توآسمونا..
سلام بر استادجان و همه دوستان عزیزم.خوبین؟
آقای سیدحسین عباسمنشِ محکم وخداشناس که تونستین فکرخدا رو بخونین? وچه خوبم خوندین و چه خوب درک کردین و چه خوب عمل کردین..??? خدا رو شکر میکنم که منو باسایت شما آشنا کرد..
من دیروز نشستم کلی از نظرات سایت رو خوندم وحس میکنم که چقد بزرگ تر شدم..
اول نمیخاستم بنویسم ولی!مینویسم چون منم از خوندن نظرات بچه ها چاله های ذهنیم باز شد پس منم مینویسم شاید به درد کسی خورد..
من قبلا اصلا حوصلم نمیشد نظرات رو بخونم ولی دیروز کلی نظر طولانی خوندم وبزرگ تر شدم..اصلا حوصلم نمیشد طولانی بنویسم ولی امروز با خوندن دفترخاطرات دوست عزیزم سما آذین مهر عزیز وبا اراده،نشستم تو یه سررسیدکلی از اتفاقات امروز رو نوشتم وکلی از خدا تشکر کردم ..حالا در آینده تو بخش دفترخاطرات من در سایت هم مینویسم ایشالا..
استاد وبچه ها امروز یه اتفاق خیلی خوب برای من افتاد و اون اینکه من برای اولین بار خدا روحس کردم ولی نه تو آسمون توی دلم .میدونین یعنی چی؟من خدا رو صدا کردم ولی برخلافِ همیشه به آسمون نگاه و اشاره نکردم بلکه به قلبم اشاره کردم و خدا رو در خودم دیدم!!!و به عمق کلمه ی خدا( خودآ) پی بردم..
خدا در منه..خدا در توست..خدا در همه ی ماست وجاریست..
ما روحیم نه جسم..ما از خداییم ..اصلا خودِخداییم!!!! میدونین؟! امروز وقتی داشتم ماهی ِدرسته رو برای پختن نهار میشستم و سر و دم و باله هاشو جدا میکردم به فکر رفتم و گفتم این ماهی با ماهی ای که تو دریا شنا میکنه چه فرقی داره مگه؟؟؟مگه نه اینکه ظاهرشون مثل همه؟ پس چی باعث شده این اینطور بیحرکت وبی جون تو دست من رام باشه واسه تیکه تیکه کردن؟؟
فرقش اینه که اون ماهیِ تو دریا روح داره نمیدونم اسمشو چی بزارم روح یا انرژی یا خدا..
ما آدماهم همینطور ..اصل ما روحه نه جسم..اومدیم این دنیا رو در قالب این جسم تجربه کنیم و بریم ..
از این که خدای قادر و باعظمت در درون تک تک ماست حس خوبی دارم و همتونو دوست دارم..به خودمون باید افتخار کنیم که خیلی ارزشمند و قدرتمندیم..
قدر خودمونو بدونیم چون ما ظرفِ خداییم..خدا در ماست..
اتفاقا دیروز از اداره که میومدم مسیری که وامیستم واسه تاکسی دیرتاکسی میفته..ولی دیروز گفتم من نمیدونم! اگه من خلیفه ی خدا روی زمین هستم باید نشانی ازش داشته باشم وباید مثل اون باشم دیگه! منم باید بگم کن فیکون منم گفتم بشو باید بشه..من تاکسی میخام! همون که رسیدم اونور میدون باید تاکسی بیفته برام..!!
باورتون نمیشه من هنوز از خیابون رد نشده بودم که دیدم یه تاکسی اومد واستاد و منتظر موند که من از خیابون رد شم و برم سوار شم!?
عالی بود …مرسی خدا که هوامو داری و بهم قدرت میدی..مرسی که در منی..من خیلی قدرتمندم چون تو رو دارم..
استاد شما تو کتابتون نوشته بودین تو جنگل رفتین وشب ندایی بهتون گفت برو بیرون از چادر اگه منو قبول داری..
منم خاستم برم تو دل ترسام ..امشب وقتی همسرم خونه نبود من تنها بودم چراغای خونه رو خاموش کردم و گفتم خب اگه خدا درون توست برو تو اتاقای تاریک! اولش میترسیدم از پذیرایی رفتم به سمتِ راهرو! بعدِ راهرو اتاقابودن، رسیدم به راهرو واستادم ،ترسیدم، بعد دقیقا همون نجواهای شما اومد تو ذهنم که برو نترس توهمه..رفتم و مدتی تو اتاقای تاریک بودم ..(آخه متاسفانه من خیلی از اتاقای تاریک میترسم!!?) اونجا هی با خودم گفتم ببین فقط تویی هیچکس نیست تویی و خدای درونت.. دیدی هیچی نیست؟بعد هی با خودم تکرار کردم: خدا در منه و از من محافظت میکنه و من بینهایت قدرتمندم..
تجربه ی خوبی بود ولی هنوز ترسم کامل نریخته باید تکرارش کنم?
استاد میدونین بر خلاف همه که گفتن سفرنامه تموم نشه چون اینجا در قلب ما اتفاقات خوبی رخ داد..باید بگم چون شما سفرنامه رو تموم شده اعلام کردین تو این فصل، من مشتاق شدم نظرات رو بخونم و هر چی خوندم دلم خواست بیشتر و بیشتر بخونم و ذهنم بازترشد.خلاصه تموم شدن سفرنامه برای من موهبت داشته..البته من از دیدن فایلهای سفرنامه خیلی لذت میبردم ودوست دارم بازم ببینمشون و خیلیم مشتاق دیدن فصل جدیدش هستم ولی تا اینجاش که خوب پیش رفتم به لطف الله جانِ بزرگ و مهربانم
استادجان،مریم جون،مایک عمیق و مودب و دوستان هم فرکانسیِ عزیزم عااااااااااااااااااااااااااااااشقتونم????
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم
سلام مریم خانم شایسته عزیز
سلام همه دوستانی که در فرکانس این سایت و این فایل قرار دارید
چی بگم از کجا بگم
آخه چی بخوام
چطور سپاس خدا رو بجا بیارم
چطور از بنده های خوبی چون شما قدردانی کنم
از این همه زحمتی که کشیدید و زیباییها و لذتهاتون رو با ما تقسیم کردید
آنقدر لذت بردم که قابل توصیف نیست
به همسرم میگویم که این آدم (استاد) واقعا حقشه که اینقدر لذت ببره و اینقدر شاد باشه
چون به خدا اعتماد کرد
وقتی خدا بهش گفت برو بنده من شاد باش و لذت ببر و هر چی خواستی فقط به خودم بگو
وقتی خدا گفت تو فقط بندگی من رو بکن دیگه هیچ کاریت نباشه همه چی با من
تو فقط بخند
تو فقط لذت ببر
تو فقط به من اعتماد بکن من همه چی رو ردیف میکنم
خدایا سپاسگزارم
به همسرم میگم اصلا مهم نیست که الان چهل ساله شدیم و این سالها چطور گذشت
خدا رو شاکرم که حتی اگر یک روز یا یک لحظه دیگر قرار باشد زنده باشم
فهمیدم که از این به بعد چطور فکر کنم
چطور عمل کنم
چطور لذت ببرم
چطور برای خودم ارزش قائل بشم
در یک کلام چطور زندگی کنم
آهنگ پایانی این فایل یک آهنگ بسیار زیبا از enya به نام only time بود که مدتها پیش شنیده بودم
اصلا نام اهنگ و خواننده را به یاد نداشتم
اومدم تو گوگل جستجو کنم و هیچ ایده ای براش نداشتم که چی تایپ کنم
همزمان داشت کلیپ تو موبایلم پخش میشد
یکمرتبه دیدم یه جمله زیر صفحه گوگل اومد
What is this song
وقتی روی اون کلیک کردم بلافاصله نام اهنگ و خواننده رو به همراه تصویرش به من نشون داد
داشتم از خوشحالی بال در میآوردم
کلی ذوق زده شدم
اشک تو چشمام حلقه زد
به همسرم گفتم ببین این گوگل هست که میگه تو چی میخواهی هر چیزی رو جستجو کنی من بهت نشون میدم
حالا ببین خدای مهربان لطفش چطور یه
خدا همیشه میگه تو چی میخواهی بیا پیش خودم بگو تا بهت بدم
اما ما فقط زمانی به خواسته هامون می رسیم که اول خدا رو باور کنیم
بعد خودمون و توانمندیهامون رو بشناسیم
و بعد باورپذیر کنیم برای خودمان آنچه را که میخواهیم
استاد عزیز
مریم جان عزیز
مایک عزیز
خانواده صمیمی عباسمنش عزیز
خیلی دوستتان دارم
از خدای مهربان آرزوی بهترینها رو براتون دارم
سلام جناب عباس منش .خیلی خوشحالم سفرنامه تموم شد من واقعا خوشالم ومنتظر بودم سفرنامه زودتر تموم شه چون از وقتی سفر نامه شروع شد شما دیگع فایل نذاشتین .سفررنامه خوب بود ولی انگار داشت مسیر سایت تغییر میکرد نمیدونم چطوری بگم …قبلا هر طوری بود شما یه فایل عالی از قانون میذاشتین و ما تا میخواستیم نا امید شیم شما از راه میرسیدین و دوباره پر انرژی میشدیم ولی سفرنامه خیلی طولانی شده بود هربار دنبال شما و فایلای جدید بودم ولی میدیدم نه بازم سفرنامس .نه اینکه سفرنامه بد باشه نه خیلی جاعا دیدیم با شما امریکارو دیدیم ولی ب نظرم میتونست چند قسمت باشه نه اینهمه طولانی .بابت سفرنامه زحمت کشیده شد ومتشکرم بابت وقتی ک گذاشتین ولی ای کاش شما انقد ر کمرنگ نمیشدین .نمیدونم شاید درگیر بچه های دوازده قدمی شدین و مث قبل هر هفته فایل نمیذارین .در هر حال من همون شب از خدا خواستم سفرنامه تموم شه شاید شمای دوست داشتنی دوباره بیاین و از قانون بگید مثل قبل سفرنامه .فرداش دیدیم اخرین قسمت سفرنامه س .کلی ذوق کردم گفتم شاید جناب عباس منش دوباره مث قبل بیشتر بیان و برامون حرف بزنن…….تو این مدت ک همش سفرنامه بود احساس میکردم سایت دیگه مث قبل نیست ..بازم میگم سفرنامه خوب بود ولی اینکه فقط فقط سفرنامه باشه و شما مث سابق نباشین راضی کننده نبود ..بازم خوشالم تموم شد امیدوارم مث سابق هم جاهای دیدنیو نشون بدین هم از قانون بگید برای همه بچه های سایت ..بینهایت سپاسگزارم ..
سلام وخداقوت به مریم بانوی عزیزم واستادعباس منش.
فایلهای سفرنامه بسیار جذاب بود وبرا من که عاشق طبیعتم فوق العاده. خیلی خیلی تشکر میکنم از خانم شایسته عزیز که با عشق این برنامه سفرنامه تهیه کردن. از فیلمبرداری با یه موبایل ساده تا تدوین فایلها و…از استاد عباس منش هم خیلی تشکر میکنم که با مقاومت درونیشون اجازه دادن مریم جان این فایلهارو تهیه کنن وما هم باشیم همسفر شما در سفر به دور آمریکا. امیدوارم این سفرنامه فصل دوم هم داشته باشه وهمه ما بچه های سفرنامه بتونیم استفاده کنیم. راستی قبل از اینکه سوالم مطرح کنم میخواستم تبحر خانم شایسته تحسین کنم در فیلمبرداری. شما فوق العاده این. وخیلی عالی طبیعت از قاب دوربین به تصویر کشیدین. واقعا آفرین
استاد من یه سوال دارم مگه اونجا زمستون نداره؟چرا همیشه سرسبز هست. من همه فایلهای شمارو در حالتی دیدم که انگار تابستونه. با لباسای راحتی. چطور میشه؟ ممنون از اینکه پاسخ میدین