سفر به دور آمریکا | قسمت 100 - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)

530 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3387 روز

    سلام خانم فروزانی

    بهتون تبریک میگویم وآفرین به شما که این قدر ریز بینانه نوشتید؛ برای من هم واقعاعالی بوده است تمام چیزهایی که نوشتید در مورد من نیز صادق است و آفرین به شما که این قدر نکات را عالی نوشتید ؛ منم یکسره رفتارهای استاد و خانم شایسته عزیزم مد نظرم است و از یادم نمی رود و خیلی هم دلم برای این سفرنامه تنگ میشود دیشب تا فایل آخر را دیدم تا ساعتها بغضی در گلویم داشتم ؛ ولی می دانم که از این بنده خدا مگر چقدر بایدتوقع داشته باشیم که زمان برای من بگذارد و این فیلمها را بگیرد و به خودم گفتم که می توانم ازاول شروع کنم ؛ در این سفرنامه منم خیلی خیلی چیزها یاد گرفتم اصلا طرز زندگی کردن نگاه به زندگی را یاد گرفتم با زبان تصاویر و دیداری خیلی بهتر یاد گرفتم .

    خانم شایسته عزیزم بازم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سعید نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2603 روز

    سلام به همه ی دوستان عزیزم و استاد گرانقدر

    سوال بنده در واقع یه سوال کلی از سفر کردن هست همیشه برام خیلی ترس آور و دلهره آور هست که با همسرم و مخصوصا با فقط ماشین خودمون بریم یعنی فقط من و همسرم باشیم و خانواده ی دیگه ای همراهمون نباشه سفرهای دور مثل شمال کشور یا مشهد یا هر جای دیگه که از خونه و زندگیم دور باشه بخوایم بریم همش این سوالات و این ترس ها میاد سراغم و من رو از رفتن منع میکنه

    که من در حین سفر تو جاده اگه ماشین خراب شد چیکار کنم؟

    اگه جایی خوایدیم و شب یه آدم مریض دل بهمون حمله کنه چی؟

    یا کسی خدایی نکرده تعرض کنه به حریم شخصیمون و من باهاش در گیر شدم چیکار کنم تنهایی ؟

    نکنه بلایی سره خانومم بیارن و من تا آخر عمر شرمنده بشم و از این قبیل فکرا البته اینم بگم که این اتفاقات برای خیلی ها افتاده و من از افتادنش برای خودم ترس دارم

    البته با امکانات فعلی که دارم منظورم هست یعنی من العان با این ماشین و امکانتی که دارم چطور با این مسئله کنار بیام

    وقتی شما گفتی که با موتور سیکلت رفتی شمال اونم موتور بدنه جوشی من مو به تنم سیخ شد گفتم این دیگه چه آدم بی کله ایه بگید چطور این کارو کردید

    لطفا راهکاری بدید که بتونم به این ترسم غلبه کنم ممنون از سایت بی نظیرتون ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه فیضی پور گفته:
      مدت عضویت: 3345 روز

      اول شما باید یه مدت روی ورودی های ذهنتون کار کنید و اخبار نامناسب رو به هر شکلی نشنوید و توجه کنید به افرادی که سفر می کنند چه تنها چه دو نفری.تحسینشون کنیدو باهاشون صحبت کنید از تجربه ها و خاطرات خوبشون هدایت شدن هاشون و همه چیزهای خوب مثل سفرنامه استاد بشنوید و ببینید. بعد از سفرهای کوتاه شروع کنید تا کم کم ترس هاتون از بین بره.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمد آسوده گفته:
    مدت عضویت: 2637 روز

    سلام به خانواده بزرگ عباس منش هر روز با دیدن فایل های سایت انگار رشد بیشتری پیدا می کنیم و تمام فایل های این سایت انگار مسیر رشد رو راحتتر کرده..

    استاد شما وقتی توی دریاچه پارادایس با مایک شنا می کردید اون موقع هم الیگیتورتونم بود یا نه ؟آخه واقعا عجیب به نظر می رسه و من اون فایل حیوانات خونگی رو که خانوم شایسته عزیز قرار داده بودن رو فقط با شگفتی تمام نگاه می کردم..(مثل خیلی از فایلهای سفرنامه).

    در پناه الله مهربان..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیرعطا گفته:
    مدت عضویت: 2237 روز

    سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته که این همه لطف داشتین نسبت به ما همسفرهاتون و خدارو شاکرم به خاطر حضور شما و وجود این اگاهی های فوق العاده

    میخواستم اگر ممکنه راجبه هدایت شدن مایک به مدرسه جدیدش توضیح بدین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فرهود گفته:
    مدت عضویت: 2168 روز

    ممنون بابت نشان دادن این همه فراوانی در جهان و بیشترین و بزرگترین ترمز من و از خدا ممنونم که شما ها رو سر راه من قرارداد تا من بیشتر پیشرفت کنم – سوال من از استاد اینه که کدام شهر و کدام ایالت از لحاظ فراوانی و باور مردمانش برای برطرف کردن ترمز عدم فراوانی بهتر بود در این سفری که شما داشتید ؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    اكرم آرمندي گفته:
    مدت عضویت: 2905 روز

    سمیه جان دوست وهمفرکانسی عزیزم

    از کامنت زیبای شما بسیار لذت بردم

    خیلی خوب این صد قسمتو توصیف کردید

    باورهای قشنگتونو دوست داشتم

    امیدوارم همواره به سمت وسوی درست هدایت بشیم وقدر این نعمت بزرگ که در اون هستیم رو بدونیم و ازش به بهترین نحو استفاده کنیم

    ممنون وسپاسگزار خداوندم برای داشتن دوستان خوبی چون شما وخانواده ارزشمند ودوستداشتی عباسمنش ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مینا حاجی سیدجوادی گفته:
    مدت عضویت: 2880 روز

    سلام واقعا برام جالبه که بدونم شما زن و شوهر هیچ وقت دعوا یا بحث میکنید؟یا در تفاهم کامل بسر میبرید؟میخوام بدونم تفاهم و صلح صدرصدی در زندگی مشترک امکان پذیر هست؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    دنیای نو گفته:
    مدت عضویت: 3359 روز

    سلام به استاد عباس منش و خانم مریم تلاشگر و دوستداشتنی

    ممنونم از سفرنامه و مهر و محبتی که در تلاش و مهربانی شما از اشتراک گذاری این زیبایی ها و تجربه ی نعمات خدا داشتید.

    من یک سوال داشتم و مطمینم شما از این بابت هیچ نگرانی ندارید و چالشش رو پشت سر گذاشتید. و خیلی علاقمندم با دیدگاه و ذهن شما در این مورد آشنا بشم.

    یکی دغدغه درس و تحصیلات مایک هست و دیگری دغدغه خانواده مثل مادری که ممکنه تو شرایط فعلی نیاز به مراقبت داشته باشه و این دست موارد چطور با آزادی عملی که لازمه سفر هست به هماهنگی می رسید؟

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: