سفر به دور آمریکا | قسمت 100 - صفحه 4

530 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2471 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام میکنم به خانم شایسته عزیز ویه خدا قوت جانانه بهتون .

    سلام میکنم به استاد عباسمنش عزیز وهمیشه در سفر با آزادی کامل

    سلام میکنم به مایک دوستداشتنی وعزیزم که برای خودش مردی شده سلام میکنم به تمام همسفرام که با کامنتهاشون به این سفر جون دوباره ای دادن ودرک من رو از قوانین بیشتر کردند

    خانم شایسته خداقوت .

    وقتی که این سفر شروع شد من یه آدم خام خام بودم وبا اینکه چند تا از محصولات استاد رو خریده بودم هیچ درکی ازشون نداشتم وبا خودم میگفتم کاش استاد نشونمون بدن که آزادی مالی مکانی زمانی چیه .

    کاش استاد نشونم میداد چطور مسایلشون رو حل میکنن وانقدر اعتماد به نفس پایینی داشتم که حتی میترسیدم کامنت بذارم .

    کاش استاد نشونم میداد هدایت چطوریه

    کاش استاد نشونم میداد تکامل چیه که اینقدر راجع بهش صحبت میکنه و……هزاران سوال دیگه که توی ذهنم اذیتم میکرد وتمرکزم رو از روی فایلها ومحصولات برمیداشت با اینکه استاد اینقدر زیبا درمورد تمام این سوالات من در محصولاتشون توضیح دادند .

    وحتی بعضی وقتها که فایلی میومد مخصوصا تو قدم اول دوره دوازده قدم با خودم میگفتم این حرفایی که استاد زدن چه ربطی به این کامنت داره وهمین باعث میشد برم از اول اون فایل رو نگاه کنم ودرکم از اون فایل بیشتر میشد .

    واما این سفرنامه

    وقتی این سفر شروع شد من تازه داشتم با قوانین آشنا میشدم وهمش زور میزدم که سریع به خواسته هام برسم وتمام فایلهایی رو که استاد میذاشتن میبردم به مادر وخواهر وبچه ها وشوهرم نشون میدادم ومیگفتم اونها ببینن تا یه کم آدم بشن وفکر میکردم همه مشکل دارن غیر از من

    راه همه اشتباهه غیرازمن

    واین ادامه داشت تااااااااااقسمتهای بیست به بعد سفرنامه که اصلا نمیدونم چی تو وجودم عوض شد .چی شد که من فهمیدم تمام اتفاقات زندگی من حاصل باورهای اشتباهمه واز یه جایی به بعد دیگه دست از نصیحت کردن برداشتم وتوخودم فرو رفتم .

    تا چند روز ساکت بودم وفقط مینوشتم ونیرویی در درونم ایراداتم رو بهم گوشزد میکرد ومن بیشتر روی اونا تمرکز میکردم که باید درستشون کنم .

    اولین بار که تو چکاب فرکانسی با سوال شیوه حل مساله روبرو شدم نمیدونستم منظورتون چیه استاد واین جواب روبا وضوح کامل تو فایلهای سفرنامه یاد گرفتم وچقدر خوشحالم که منم تو دوره ی بینظیر سفر به دور آمریکه شرکت داشتم واین دوره به نظرم مکمل خیلی خوبی برای کسانی هست که محصولات شما رو استفاده میکنن

    از عزت نفسم نگم که اصلا زیر ورو شده وچنان بالا اومده که تا الان اینقدر خودم روزیباودوستداشتنی ندیده بودم .من همیشه با خودم میگفتم اگر بتونم یک دقیقه توی آینه خودم رو نگاه کنم اون روز بهترین روز زندگیمه وحالا با دیدن این سفرنامه نه بهتره درستش کنم که بارفتن به این سفر ودیدن زندگی شما که یک مرجع والگوی فوق العاده برای من شدید تو تمام جنبه های زندگیم باعث شده توی آینه به چشمان زیبام نگاه کنم وخودم رو با این بدن که روحم انتخاب کرده بپذیرم واین بالاترین دستاورد منه تا اینجا که هنوز میدونم میتونه خیلی بزرگتر از اینها باشه .

    خانم شایسته ی عزیزم موضوع هدایت برای من بینظیر بود .والان تا این لحظه یاد گرفتم برای همه موضوعات زندگیم از خداوند هدایت بخوام مثلا اگر میخوام غذا درست کنم هدایت میخوام وغذاهایی درست میکنم بینظیرجوری که وقتی بچه هام وشوهرم غذا میخورن میگن چقدر امروز طعم غذا بهتر شده و…..هزاران چیز دیگه که کامنتم خیلی طولانی میشه

    وبراتون بگم از بحث همزمانی .این رو خیییییییییلی دوست دارم واز وقتی جدیش گرفتم همیشه داره این همزمانی برام رخ میده وهمیشه هدایت وهمزمانی با همدیگه برام غوغا میکنه وزندگی رو زیباترکرده برام .

    خیلی خوشحالم مریم بانوی زیبا که به غرغرای استاد توجه نکردی

    واستاد ازتون خواهش میکنم مقاومتهاتون رو کم کنید چون اینجا داره اتفاقات جالبی می افته که نتیجش رو نمیتونم تصور کنم .من که دلم برای سفرنامه خیلی تنگ میشه .

    تو این سفر یه باور اشتباهم رو پیدا کردم واونم اینه که عمر سفر کوتاهه وحتی تو یکی از کامنتهام هم نوشتمش

    ولی امروز با دیدن صدمین قسمت برام باورپذیر شده که سفر میتونه همیشه ادامه داشته باشه با باورهای درست با هدایت رب .

    از دیدگاهم نسبت به خداوند بگم براتون که داره برام باور پذیر تر میشه که جهان طبق یه سری قوانین وسیستم هوشمند عمل میکنه .

    من همیشه خداوند رو در قالب یک انسان میدیدم که پر از عواطف واحساسات هست وهر چه گریه والتماس بیشتر خداهم بیشتر دلش میسوزه وزودتر خواستت رو میده

    ولی دیدگاه الانم اینه که هرچه شادتر باشی وهرچی بیشتر در لحظه الانت باشی به خداوند نزدیکتری وهمش به خدا میگم منو به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه راه کسانی که بر آنها غضب کرده ای ونه گمراهان .

    ازروابطم با همه مخصوصا با همسرم براتون بگم که چقدر تغییر کرده ومن تو بحث روابط یه آدم دیگه شدم کسی که الان هستم با کسی که قبلا بودم جایگاهش خیلی فرق میکنه ومن یه آدمی بودم که میخواستم سر به تن شوهرم نباشه وهمیشه میگفتم خدایا اگر اینو از زندگی من بیرون کنی من دیگه میدونم چطور زندگی کنم

    تو یکی از فایلها تون استاد یه جمله ای روشنیدم که زیر ورو شدم .خیلی گریه کردم واز خداوند برای خودم طلب بخشش کردم که چرا من اینقدر خودم رو دست بالا میگفتم وفکر میکردم خداوند اشتباهی این آدم رو وارد زندگی من کرده غافل از اینکه من با افکارم وبا باورهای بیست ودو سال پیش شوهرم رو به زندگیم وارد کردم وبا اینکه اون یه فرد بینظیر برای زندگی بود من با تمرکز بر روی نکات منفیش وبزرگ کردن اون نکات منفی ؛هرروز زندگی رو بیشتر به کام خودم واون زهر کردم .

    ولی بادیدن روابط عاشقانه شما ومخصوصا اون قسمتی که خانم شایسته بعد از اصلاح موهاتون به شما گفتند چقدر زیبا شدی من اشکام سرازیر شدکه این همه سال من یک بار به همسرم این حرف رو نزدم وازش انتظار داشتم از من تعریف کنه واصلا وقتی با خودت در صلحی دیگه نیازی نیست کسی ازت تعریف کنه مریم!!

    از اون روز تصمیم گرفتم فقط نکات مثبت همسرم رو ببینم وفقط توی ذهنم اون حرفایی رو که یک عمر دوست داشتم بهش بزنم رو بگم وشروع کردم اولش خیلی برام سخت بود ولی کم کم وبا طی کردن تکاملم هر روز تو این کار بهتر وبهتر شدم وتا امروز تقریبا دوماه هست که هیچ دعوایی نداشتیم به لطف خدا وهدایتم به سمت این مسیر زیبا وهر روز دارم بیشتر عاشقش میشم ودیروز بدون هیچ مقاومتی عشقم صداش کردم وواکنش اون یه لبخندزیبا روی لبش بود .

    با اینکه خیلی از توقعاتی رو که قبلا ازش داشتم برآورده نمیکنه ولی هر روز بیشتر عاشقش میشم وچنان برام دلیل عکس العملاش منطقی شده که هیچ خرده ای ازش نمیگیرم واگر حرفی بزنه که برام ناخوشاینده بجای اینکه دعوا کنم ؛میگم من چه فرکانسی فرستادم که اینجوری شد وسکوت میکنم وکمتر از پنج دقیقه دلیل رفتارش رو میفهمم .

    این موفقیتی که تو روابط برام به وجود اومد دلیلش فقط سفرنامه ودیدن عشق شما بودن وابستگی بود که برای من یه موفقیت بزرگ محسوب میشه ودرست شدن این رابطه چنان نشدنی توی ذهنم بود که هرگز فکر نمیکردم درست بشه اما الان ذهن منطقیم باور کرده که وقتی روی خودت کار میکنی انسانها هر انسانی با هر ویژگی شخصیتی میتونه اون وجه مثبتش رو بهت نشون بده .

    ومن این آگاهی رو مدیون فایلای سفرنامه هستم وهمیشه دنبال یه الگو میگشتم برای درست کردن روابطم .

    مریم عزیزم هر چی مینویسم سیر نمیشم ودلم میخواد فریاد بزنم که باهام چکار کردی

    من یه آدم دیگه ای شدم که اصلا هیچ شباهتی به مریمی که روز اول وارد این سایت شد ندارم

    وهیچ شباهتی به اون مریمی که روز اول برای سرگرمی اولین قسمت سفرنامه رو دید ندارم

    چقدر پخته تر شدم

    چقدر آروم تر شدم

    چقدر با خدا رابطم بهتر شده

    وچقدر به اصلم نزدیکتر شدم

    استاد میدونم که خیلی راه مونده تا برسم به شما ولحظه ای که به شما برسم خدا میدونه شما کجایید اما با عشق پام رو جاپای شما می ذارم واز مسیرم لذت میبرم

    ودیگه هیچ عجله ای برای رسیدن به هیچ کدوم از خواسته هام ندارم چون میدونم نعمتها هر روز بیشتر وبیشتر میشن واین منم که باید سطلم رو بزرگترکنم دیگه نیاز نیست زور الکی بزنم .

    میخوام یکی یکی ترمز هام رو پیدا کنم وپام رو از روشون بردارم تا به هر آن چیزی که بخوام برسم .

    استاد عزیز مایک دوست داشتنی وخانم شایسته ی شایسته ام واعضای محترم سایت خیلی دوستتون دارم وبی صبرانه منتظرم تا موفقیت های بیشتری رو از همتون ببینم .

    مریم بانوی عزیز با قدرت ادامه بده چون اینجا ودر قلب من اتفاقات خیلی قشنگی داره رخ میده .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 152 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 2251 روز

      مریم جان سلام!

      چقدر عالی نوشتید ،چقدر لذت بردم ،چقدر به نکته های خوبی اشاره کردید انگار چشمم را بازتر کردید.

      هم لبخند به لبم آوردید از خوشحالی اتفاقات خوب در زندگیتون.هم اشکم رادر آوردید وقتی گفتید که دیروز همسرتون را(عشقم) صدا کردید.

      خیلی خیلی خیلی عالی بود .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        عبدالعظیم معیدی نیا گفته:
        مدت عضویت: 1774 روز

        سلام دوست عزیز. ازخوندن کامنتتون انرژی عالی گرفتم وحسم خوب شد دمتون گرم که تمرکزتون اینقده روی خودتون بالا رفته. واقعا جای تحسین و تمجید وشتایش داره. ازاینکه داری قانون الهی رواجرامیکنی وبه خودت ارزش میدی وبرای خودت درونت، احترام میگذاری جای سپاسگذاری داره. دمتون گرم. بااین همه عشقی که داری به خودت میدی وادما اون وجه مثبتشون روبهت نشون میدن. عالیه💪💖ایشاله موفق وپیروزباشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سید محمدامین حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2769 روز

      سلام دوست عزیز

      ممنونم از این ذوقی که توی کامنتتون به کار گرفتید و از نتایج زیباتون گفتید

      به لطف الله توی کامنتتون یه نشونه از الله مهربان دریافت کردم

      خدایاشکرت

      دستتون همیشه تو دستای خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مریم فروزانی گفته:
        مدت عضویت: 2471 روز

        سلام ودرود خدا بر شما

        ممنون که برام از احساستون نوشتید و

        باور کنید چندین بار دیدگاه خودم رو خوندم واصلا باورم نمیشد که اینا رو من نوشتم .

        به هر حال خوشحالم که یه نشونه دریافت کردید .

        امیدوارم همیشه شاد وموفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      شقایق مهرابی گفته:
      مدت عضویت: 2131 روز

      مریم بانو سلام

      خیلی براتون خوشحال شدم و چقدر درکت کردم وقتی داشتی از اشتباهات میگفتی…

      امیدوارم روز به روز حالِ دلتون بهتر و بهتر باشه و بیاید و از موفقیت های بیشتر توو هممه زمینه ها واسمون بگید. به شخصه بی صبرانه منتظرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیدمجید شهیدی گفته:
      مدت عضویت: 2411 روز

      سلام

      چقدر عالی نوشتی و چقدر بی ریا … چقدر صمیمانه و چقدر شگفت انگیز

      چه زیبا در مورد روابط با همسرت نوشتی … مطالب شما خودش میتونه درس باشه برای خیلی از ماها

      سپاسگزارم از شما و برای شما و همسرتون آرزوی بهترین ها رو دارم

      اطمینان دارم که هر روز ، تجارب بهتری از روز قبل خواهید داشت و زندگی بسیار شیرین همراه با لذت و شادی و ثروت و سعادت در انتظار شماست

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1333 روز

      بنام خدای مهربان و همیشگی….

      خداوند که با قوانینش دل همه ما بچهای سایت رو بزرگترو بزرگتر میکنه…

      من کامنتتونو خوندم اشک از چشمانم حاری شد….

      همه ما عضو خانواده استاد عباسمنش و مریم جان عزیز..و مایک دوست داشتنی با اون خندهای خوشکلش….

      ما را هر روز به سعادت خوشبختی میرسونن….

      شروع هر روز😀…پامیشم…دستمم تو گوشی سایت عباسمنش….

      استاد لباس خوشکل میپوشم…ادکلان میزنم…احساس میکنم خداوند رو تختم نشسته منتظر منه تا من برم کنارش بشینم…مرتب و تمییز….اتاقم برام بهشت شده….

      از موقعه ایی که راهی این سفرنامه ها شدم…کل دکوراسیون اتاقمو تغییر دادن…بعضی نوقع احساس میکنم کنارم جوی اب هست…😄😄😄😄😄😄😄

      و یه پرنده کوچولو هست بالای اتاقم هر صبح و ظهر و عصر برام میخونه….

      بقول استاد اگه با خودت دوست شدی بدون به خداوند تزدیک شدی…نه با کلمات..(چیزی که با یه اساتید تو ایران کار میکردم…فقط یسری کلمات میگفتن…من با ذهنی آشفته انجام میدادم.)😐

      بله خدا درون توست…فقط کافیه باورش کنی….من اینقدر معجزه دیدم…که اگر ساعتها بشینم بنویسم کم میارم….

      ولی دوست دارم بنویسمشون…

      اطرافیانم اون هاله ی انرژی مثبتو دورم میبینن….

      ولی قبلا یه آدم غرغرو…اعصابانی.ووووو تا بی نهایت…چسبونکم خیلی بودم…

      و اللن به این نقطعه رسیدم بعضی موقها بقول نریم حون میخام کسی رو تغییر بدم…وقتی بهش فکر میکنم.میگم من قبلا تو اون مدار بودم…با روند تکامل به اینجا رسیدم….بقول قرآن کرو لال….

      پس ما خواهان تغیطر کسی نیستیم.. .

      چند تا معجزات زندگیم..که هنوزم خیلی راه مونده…

      دانلود کتاب استاد…چگونه خدا رو بشناسیم…راجع به قوانین سیستمی خداوند……الله اکبر….چه نوری در دل من روشن شد…..

      تکامل….

      وارد یه مرحله جدید از کارم….و کارایی زیاد برای ثروتمند شدن بیشتر کارم….

      و خریدن وسایلهای خوشکل…مشتریای خوب…

      نرم کردن دلهای اطرافیانم…که بزرگترین مشکل من بود😢😢😢……بهش فکر میکنم میگم واقعا من اینجور طرز فکری داشتم….

      چرا آخه؟…..و بحول قوه الهی کلا برطرف شد…و رابطنون پایدار…و چقدر درهای برکت بروم باز شد….

      دوستان خوب.. و شکل گیری رابطه جدید… همش بخاطر باور های محدود کننده….

      و ووووووووووووووووووووووووو

      استاد معجزه خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دوستت دارم…

      من یروز به بلندی رفته بودم همونجا دقیقا اولای این سفرنانه بود….چون من با هدایت خداوند فایلا رو شروع میکنم…

      من تمام وقتم اینجا هستم که یجوری میشه گوشیم خاموش میشه😄….

      میگفتم!…..با خداوند داشتم صحبت میکردم…تضادهای توی زندگیم مثل پرده اومد جلوی چشمم…تلوزیونم روشن شد….و گفتم خدا چقدر باورام محدود بوده…چرا من اینجور بسر خودم میوردم …..اینقدر تشکر کردم…از خدا……یجوری شدم زندگیمون حیاطمون صبحا اینقدر عطر خداوند وارد فضاش هست…هر کسی میاد خونمون میگه چقدر اینجا خوشکله…..☺….واقعا زندگی انسانها به طرز فکرشونه…یجوری شدم با آدمها صحبت میکنم او انرژیشونو حدس میزنم….

      و بازم ادامه صحبتم….سرمو برگردوندم…نوری دقیقا در بلندی کوه برام جرقه زد…یه نوری مثل ستاره…ولی پر رنگ و شفاف…و در عرض 1ثانیه…که دلمو لرزوند….ولی یکم باورم گفت نور هواپیما بود….شیطان ذهنم بود….

      من باهاش جنگیدم گفتن برو گم شو…اون خدایم بود…هواپیما تو آسمونه تو کوه نمیخوره….اتفاقا هوا هم ابری بود…حدودا ساعت 7…ولی همجا تاریک….

      من خیلی پر جرات شدم…خیلی خیلی زیاد…..کلا دیدم متفاوت شده…ولی روزای اول یکم ناپخته عمل میکردم…

      قلبم بهم گفت…اون سعرنامه ها رو بزار کنار برو بطرف سفر به دور آمریکا……..

      از خوشحالی نمیدونم چی بگم. ……..سیستم درونم 180درجه تغییر کرده. .ولی دقیقا تکاملمو حس میکنم داره طی میشه…به خودم زور نمیگیرم….

      لذت میبرم…..

      کل این سفرنامه کاری هست که همه آدمهای کره زمین انجام میدن…ولی لذت نمیبرن…فقط تو تجملات و چشم بر هم چشمی….و کارای بی ثبات…

      ولی این سه عزیز…فقط تمرکز روی نکات مثبت….و همزمانی اونها به زیبایی خداوند…..

      همزمانی خیلی چیز باحالی هست…..واقعا خدا رو شاکرم بابت بزرگواریش….

      همین انروز قرآن رو خوندم…سوره زمر….وای😍😍😍😍😍😍😍…چه گفته هایی.. ما طلا.. زمرد..مروارید تو خونه هامون هست…اینقدر چسبیده ایم به چیزای ناخوش…..

      ایه 60…

      خداوند تقوا پیشگان را به دست یافتنشان نجات می دهد.نه عذابی به آنان میرسد و نه غمگین می شود….

      الله اکبر…..چقدر زیبا…

      تقوا کسی که الهامات خداوند رو دریافت میکنه….

      کل قرآن خوشختیه به تمام و کمال…است…

      استادم سفرنامتون هدایت خداوند بود…برای من..به وجودی که هنوز وارد محصولاتتون نشدم…ولی دارم تکاملمو طی میکنم…خیلی سپاسگزارم از شما سه عزیز….و خداوند عزیزم هر روز نعمتشو مثل باران برویمان فرو میریزد…بدون که آب جمع کنیم برای روز مبادا…..اکثر زندگی مردم به روش دومی ختم شده….

      اتفاقا تو معنی قرآن همینو خوندم😢😢😢….خیلی بینظیر هستین!….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فقط خدا گفته:
    مدت عضویت: 2228 روز

    سلام با تشکر

    ایا اگه من روی این سفرنامه تمرکز کنم وخیلی بهترروی سفرنامه وکامنت بچه ها تمرکز کنم ایا احتمال داره من به امریکا یا اروپا یا جاهای بهتر دیگه هدایت بکنه ومنم اینجور مسافرت کنم.

    پیشنهاد شما چی برای ما.

    متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فاطمه فیضی پور گفته:
      مدت عضویت: 3323 روز

      فایل های رایگان استاد فایل های سفرنامه محصولات کتاب ها همه اش با این هدف که باورهای اشتباه ذهن ما رو تغییر بده باورهامون که عوض بشه تجربیاتمون از زندگی هم متفاوت میشه.شما تلاش کنید قوانین رو بیشتر بشناسید و روی نگاهتون به جهان و خودتون و کار کنید. شما به جای بهتر و موقعیت بهتری هدایت میشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      امیرحسین پارسا گفته:
      مدت عضویت: 3414 روز

      سلام دوست عزیز.

      از جنس کامنتت به نظر می‌رسه درک خوبی از قانون نداری. فایل های رایگان استاد رو شروع کن دیدن. متوجه میشی و البته که زمان بره و نیاز به تکامل داره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        فقط خدا گفته:
        مدت عضویت: 2228 روز

        استاد گفت سوال بپرسید تو فایلش منم گفتم این سوال بپرسم همه به خودم کمک بکنه هم به دیگران شما ها چرا اینقدرقضاوت میکنین من ازاستاد پرسیدم اگه از اعضا بخوام بپرسم تو عقل کل میپرسم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    ابراهیم ریسمانی گفته:
    مدت عضویت: 2681 روز

    سلام بر استاد و خانم محترمشون ، من خلاصه می گم ما رو با دنیا بهتر آشنا کردید و زیبایی های زیبایی رو به تصویر کشیدید و برای ما این فرصت رو ایجاد کردید که از اینجا آمریکا رو بگردیم و حس خوبی از جهان هستی بگیریم ، به وصعت جهان هستی سپاسگزارم و برای شما بهترین ها آرزوها رو دارم ، همیشه سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    محمد حسین محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2707 روز

    درووود و خدا قوت به استاد زندگی سازه خودم و خانم شایسته ی عزیز. بسیار از این سفرنامه لذت بردیم همگی و باعث شد بیشتر از پیش به نکات مثبت توجه کنیم و زیبایی های کشوری رو ببینیم که اینقدر همه جا بر علیه اون هجمه هست. منتها چیزی که عجیبه اینه که چرا این بدگویی ها گاهی از طرف خود آمریکا هست. مثلا همین هالیوود کلی توی فیلماش مردم آمریکا رو آدمهای بی بند و باری معرفی میکنه که مدام به هم فحش میدن و به مردم مشرق زمین هم به انواع مختلف توهین میکنن. و دیگه اینکه راجب در رفاه زندگی کردن مردم آمریکا در لایوی که یه نفر راجب نتورک نظرتونو پرسید گفتید که اینجور کارا برای کشورهای جهان سوم هست و تو آمریکا اصلا از این کارا نمیکنن. پس حتما روی هم رفته وضع در آمدیشون خوبه که سمت اینجور کارا کشیده نمیشن. اما توی قسمت 8 توجه به نکات مثبت گفتید که اینجا توی نیویورک افراد از صبح تا شب به سختی کار میکنن و در خانه های کوچک اجاره ای زندگی میکنن. پس چرا سراغ مشاغل درآمدزایی مثل نتورک نمیرن؟ جان میلتون فاگ نتورکر معروف آمریکایی3 سال پیش که به ایران اومد گفت که شما ایرانیا توی 5 سال کار 50 سال ما آمریکایی هارو کردین و این نشون میده که اینجا چقدر مردمش در آمد پایین تری دارن نسبت به آمریکا و تشنه ی پیشرفت هستن. شایدم مردم آمریکا از اولشم میدونستن که تو اینجور کارا یه عده ی خیلی محدودی به درآمد بالا میرسن. برعکس ایران که همش با وعده و دروغ طرف رو مجاب میکنن که بیاد و کار کنه و در نهایت اکثرن هم ب جایی نمیرسن. خیلی خیلی ازتون ممنون میشم اگر جواب بدین استاد عزیز. هر روز ثروتمند تر از دیروزتون باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Arezu Moradii گفته:
    مدت عضویت: 2792 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته نازنینم و همگی دوستانم در سایت

    ???????

    یلداتون مبارک ???

    چقدر زیبا قسمت صدم سفرنامه مصادف شد با بلندترین شب سال?

    نمیدونم چطور حسمو بیان کنم وقتی وارد سایت شدم همون لحظه این فایل روی سایت اومد و مشتاقانه دانلودش کردم.

    مدام در ذهنم مرور شد که استاد سال گذشته قبل از شروع دوره کشف قوانین زندگی و جهان بینی توحیدی از سفر دور آمریکا میگفتن و این اتفاق افتاد ، دور آمریکا بهمراه همه ماها که عاشقانه این فایل ها رو دنبال کردیم .

    هر باری که این فیلمها رو دیدم خدا رو حس کردم که چقدرررر بزرگه و چقدر نزدیکه

    چقدر رویا ها و آرزوهای ما برآورده شدنشون سادست و جهان برای همه ما انجام میده فقط کافیه باایمان قوی روی باورهامون کار کنیم ?

    وقتی نقشه رو مرور میکردین دیدم که چقدر خدا بزرگه و خاسته های ما کوچیکن در برابر این همه عظمت و بزرگی و ثروت خداوند

    و شرمم میشه از خداوند که گاهی ترس سراغم میاد که نکنه نشه …

    و خداوند توی این لحظه گفتن : ” نترس منم خدای یکتای بی همتا …”

    مومنان حقیقی در برابر خداوند از هیچ چیز نمی ترسند و فقط توکل میکنند و به راه خودشون ادامه میدن با قلبی پر از عشق و امید???

    مریم جان شایسته یک روز شما هم مثل استاد عباسمنش پا روی ترس هاتون گذاشتین و شروع کردید و اولین قدم ها رو گذاشتین

    وقتی که باور کردین فقط باید برای خدا کار کنید و حتی در سفر هم به خدا فکر کردین و اون لحظه ای بود که با تمام وجود به برطرف کردن نیازهای اعضای سایت بودین که چطور از زبان تصاویر رنگ خوشبختی رو ببینند تا باورهاشون قوی تر بشه و همه آموزه های دوره ها رو به تصویر کشیدین.

    دمتون گرم واقعا ???

    یه چیزی که خیلی در روابط شما باهم در فیلمها میبینم احترام و ارزش قائل شدن برای همدیگه هست . همیشه وقتی طرف مقابلتون صحبت میکنه باعشق سکوت میکنین و باتمرکز به صحبتها و نظرات ایشون گوش میکنید و همدیگرو تحسین میکنید . این از اون تضادهایی هست که در روابطم داشتم و جهان به من نشون داد که چه رابطه ای رابطه دلخواه من هست .

    منم روزهایی رو داشتم که در سفرهام همیشه حتی از دیدن یک گل زرد خیلی ظریف و زیبا لدت میبردم از دیدنش ابراز احساسات میکردم ، فیلم و عکس میگرفتم اما چون اطرافیانم در اون فرکانس نبودن برخورد خوبی نداشتن و کم کم این حس در من از بین رفت و تا مدتها باعث شد احساس کنم نباید اینقدر دنبال زیبایی ها باشم و احساسم رو بیان نمیکردم امااااا جهان کار خودش رو کرد و من رو هدایت کرد و بهم گفت : اتفاقا همین رفتار تو هست که دوست داشتنیت کرده و چشمای تو باید زیبایی ها رو ببینه با این تفاوت که تو خودتو لایق و شایسته ش بدونی و افرادی شبیه به خودتو جذب کنی و تو باید به اندازه ارزشمندی هایی که خداوند بهت داده قدر خودتو بدونی تا ادمهای عاشق و درست رو در زمان و مکان درست خداوند وارد زندگیت کنه نه اینکه تو برخلاف میلت رفتار کنی … و این سفرنامه به من نشون داد که این رابطه رویایی که همیشه در رویاهام تصور میکردم و نیازشو احساس میکردم حقیقتا وجود داره و منم میتونم طبق سلیقه و خاسته م خلقش کنم .

    فقط باید عاشقانه خودمو در جریان رودخونه رها کنم .

    مثل شما که در سفرنامه خودتونو سپردین دست خدا و هدایت هاشو دنبال کردین و لحظه به لحظه با جریان رودخونه به جلو رفتین.

    پیش خودم میگفتم این بنده خداها برای گرفتن فیلم باکیفیت شاید مجبور بشن بیشتر وقتها غذای سرد بخورند و خیلی چیزهای دیگه … اما سر تعهدتون موندین و ما رو صد قسمت مهمون کردین سر سفره باصفا و باعشق تون???

    این کار شما به من یاد داد همیشه متعهد باشم به همه کارهام و در لحظه با عشق فقط به خدا گوش کنم ، توکلم رو قوی و قوی تر کنم و حرکت کنم

    و نترسم

    چون خدایی با اون همه عظمت خدای منه

    فقط کافیه بزرگی خداوند رو باور کنی .

    ?????????

    من همیشه یه سوالی برام پیش میومد :

    هزینه های سفری بااین کیفیت چقدر میتونه باشه ؟

    و اینکه :

    آیا ازینکه این همه در ماشین هستین و زندگی در حال حرکت ، هیچ وقت شده احساس خستگی کنید ؟

    چون بهرحال آروی هرچقدر هم که امکانات داشته باشه و زندگی در جاده و جنگل و یک ماشین هست که شبیه به زندگی یک خونه نیست و ممکن هست کمی حس خستگی رو ایجاد کنه.

    (البته که در چهره شاداب و زیبای استاد و مایک و صدای پراز عشق مریم جان چنین چیزی دیده نمیشد?)

    یه درخواستیم دارم که اون ۲۰۰ قسمت رو بزارین برامون?

    وااای راستی استاد چقدرررر قوی و زیبا همه چیز رو با قانون تطبیق میدین و انقدر زیبا در هر لحظه درست عمل میکنین .

    تلویزیون هاتون هم مبارک و تحسین میکنم شما رو بابت اینکه در هر لحظه دنبال شادی و لذت بردن هستین و زندگی تون رو باعشق و شادی سپری میکنین با ساده ترین چیزها لذت میبرین و خدا رو شکر میکنین???

    و زیباتر اینکه جهان هروز داره ثروتمند و ثروتمندتر میشه

    چقدرررر تکنولوژی میتونه پیشرفت کنه ، چقدررر ایده در ساخت فقط یک تلویزیون تا بحال به ذهن بشر رسیده

    یاد اون تلویزیون کوچیکتون در بندرعباس افتادم و حالا چقدرررر فاصله با اون روزهاتون پیدا کردین که جدیدترین مدل تلویزیون ۲۰۱۹ باخرید همزمان دو تلویزیون فقط برای ماشین تون اونم زمانیکه بخشی از ماشسن در حال تعمیر هست بدون نگرانی از هزینه هاتون اونچه رو که نیاز دارید خرید میکنید و همه این اتفاقات فقط با کنترل ذهن و تمرکز روی خاسته ها و داشته ها. مبارکتون باشه???

    خدایا هزاران مرتبه شکرت

    و خلاصه اینکه این فایل هم پر از نکته بود که باید بارها دید.

    مریم جان شایسته ازتون بینهاااایت سپاسگزارم که این همه مدت زمان گذاشتین و باعشق قانون و استفاده ازش رو در هر لحظه زندگی خودتون و استاد عباسمنش عزیز برامون به تصویر کشیدین فقط از روی اخلاص و عشق ، با اونهمه کارهایی که در طول سفر داشتین .

    واقعا ازتون ممنونم و امیدوارم همیشه سلامت، ثروتمند، باعشق در پناه خداوند باشید???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    علیرضا محمودی گفته:
    مدت عضویت: 3058 روز

    به نام آن که رب العالمین است

    خداوند رحمان و رحیم است.

    سلام و خداقوت دارم به استاد و مایکی عزیز و به شما خانم شایسته که واقعا این نام برازنده شماست برای این سفر که شایستگی بی نظیری از خودتون نشون دادید. و تبریک میگم این سفرنامه را که به خوشی و سرخوشی ما و دیدن مناظر زیبا از دوربین شما دیدیم و لذت بردیم.

    انگار خوابی بود این سفرنامه و الان که ساعت ۰۲۰۰ صبح است تازه بیدار شدم و میبینم همه چی تمام شده و حیف که ادامه نداشته باشه.

    جا داره تشکر ویژه کنم از شما خانم شایسته که این ۱۰۰ قسمت و با عشق فراوان برای ما ضبط و ویرایش کردید و استاد از شما ممنونم که در طول این سفر نکات لازم آموزشی از دل تصاویر با گفتار و رفتار و عملکرد شما واقعا میشه درآورد و استفاده کرد.

    تو این سفر ما با خانواده صمیمی عباسمنش همه همسفر بودیم و از ایالات و شهر های امریکا و نقاط مختلف دیدن کردیم.

    به من که خیلی خوش گذشت ?

    امیدوارم این برنامه همراهی ادامه دار باشه و استاد خدا هدایت کنه برای اجازه دادن و قر قر نکردن که تا فیلم برداری انجام بشه?

    گفتید هر سوالی در مورد سفرنامه دارین بپرسید.

    منم واقعا سوال خاصی ب ذهنم نیومد جزء یک سوال که شاید کمی ساده و ربطی به آموزش ها نداشته باشه و اون سرویس و نگهداری RV هست که در طول سفر با این همه مسافت طی شده چیزی در مورد اون نشون داده نشد.

    و یک نکته دیگه که خیلی دوست داشتم ببینم رانندگی در شب استاد و دیدن تصاویر جاده از نور لامپ های تعویض شده بود. و کلا جاده های امریکا در شب تردد به چه صورت و جادها چگونه هستن.?

    در آخر باز از اینکه با شما همسفر بودم تشکر میکنم.

    امیدوارم در طول سفرهای آتی بتونم باز شما را همراهی کنم.?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3104 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام خدمت همه ی عزیزان

    خدا رو شکر میکنم بابت اینکه ما رو هدایت کرد به مسیر کسانی که به اونها نعمت داده، نه کسانی که بر اونها غضب کرده و نه گمراهان.

    خیلی خیلی زیاد احساس عجیبی دارم، خیلی خیلی زیاد.

    من خودم جزو اون افرادی هستم که تازه با این سفرنامه اخت گرفتم یعنی اولاش خیلی نمیفهمیدم که بچه ها چی میگن و خیلی سختم بود که بخوام از زیبایی ها بگم و تعریف کنم و تازه الان یخم آب شده و خیلی حالم تغییر کرده…

    آره آبجی شایسته، استاد عزیزم و آبجی ها و داداش های عزیزم، الان من، اون موقعی که این فایل رو شروع کردیم رو قسمت اول رو میگم یادم نمیاد، که کی بودم؟…چه خصوصیات اخلاقی ای داشتم؟…درکم از قانون چقدر بود؟ واقعاً هیچی یادم نمیاد… آبجی مریم این تدوین شما دست میذاره روی قلب من و واقعا نمیتونم جلوی اشکام رو بگیرم، این آهنگ آخر فایل داشت دیوونم میکرد بخدا… واقعا هیچی یادم نیست که چه اهدافی داشتم… من تو این سفر به سمت ثروت ۳ هدایت شدم، خدای مهربونم رو تو قلبم احساسش کردم و مدیر برنامه و مدیر اجرایی و برنامه ریز تمام جنبه های زندگیم شد، استاد شخصیم شد، استاد تمام و کمال طراحی و نقاشیم شد، هادی و معلم و مربی من شد، مسیر سوزان قلبم رو پیدا کردم، به لطف خدای مهربونم، کار کردن تا ابد روی فراوانی در تمام جنبه ها رو، با تمام پوست و گوشت و استخونم احساسش کردم و الان به لطف الله هر هفته شخصیتم داره پیشرفت میکنه و دارم تغییر میکنم هر هفته و به کل هفته های قلبی ام رو یادم نیست اینقدر دارم تغیر میکنم به لطف الله…

    عزت نفسم اینقدر تغییر کرده که واقعا از محاسبات بشری خارج شده حد پیشرفتم و مقدار فاصله ای که با شخصیت روز اولم گرفتم و اینقدر تغییر کردم که هنوز فکر میکنم هیچ تغییری نکردم اینقدر که به لطف الله مهربون، این شخصیت بسیار بسیار پولادین و انعطاف پذیرم برام طبیعی شده و الان هم که با ثروت ۳ همراه شدم ، همون بار اولی که داشتم ج ۱ رو مینوشتم تو دفترم، دو تا ایده ی کسب و کار به ذهنم رسید که تو تاریخ بشریت هیچ کسی تا بحال اون کاراها رو انجام نداده و اصلا به ذهن کسی هم خطور نکرده که میشه اینطور هم نتیجه گرفت و با طی کردن تکاملش ، میشه ازهر کدومشون بی نهایت ثروت ساخت و الان به لطف خدای مهربون و با یاری فقط خودش ، دارم توی یکی از این ایده ها که مربوط به عشقم میشد حرکت میکنم و در حال شکستن ساختارهایش هستم تو ذهنم با هدایت الله مهربونم. الان هم که دارم روی رابطه ی عاطفی ام کار میکنم که خیلی توش پشیرفت کردم و خبرهای خوبی تو راهه… سه ساله به لطف خدای مهربون یک دونه قرص مصرف نکردم و یه سی سی آمپول بهم تزریق نشده و یه قطره شربت نخوردم…خیلی خیلی لطیف شدم خیلی نرم شدم…

    واقعااااا نمیتونم احساسم رو بیان کنم خیــــــــــلی خیــــــــــــــــلی زیاد حالم عجیبه و غریبه، خیلی احساس غریبی دارم، چه نشونه های سرنوشت سازی که خدای مهربونم از طریق همین سفرنامه بهم گفت که اگه میرفتم تو مسیرهایی که ذهنم میگفت خدا میدونست الان کجا بودم، اما الان اینجا در آرامش در حال تایپ کردن کامنتم هستم…

    چه هفته هایی گذشت چه تضادهایی که برخورد کردم و خدای مهربون هدایتم کرد، چه کنترل ذهن های سختی که با همین فایل های سفرنامه انجام دادم، خدا خیلی هوام رو داشت و داره، همونطور که هوای هممون رو داره…

    واقعا احساس عجز میکنم، بخدا فقط و فقط خود اون خدای مهربون شاهده که با تمام سلول هام احساس عجز میکنم، چطوری میتونم سپاسگذاریش رو انجام بدم؟؟؟؟؟؟

    فضل اون بی نهایته و روز افزون.

    خود من که باید دوباره بشینم دوباره از اول هر روز یه فایل نگاه کنم، تازه بیدار شدم به لطف الله مهربونم که فضل بی نهایتش شامل هممونه. اولاش تو دلم می گفتم حالا این سفر نامه یه مسافرته دیگه مگه چیه و وقتی میدیدم که بچه ها کلی نوشتند بهم فشار میومد، اما الان بینهایت فرق کردم، سیر نمیشم از این سفر با تمام وجودم اون حس خنک و رقیق و لطیف سفر نامه رو حس میکنم و میخوام تا ابد باهاش باشم… فرق الانم با اون روز اولم مثل فرق یه کاسه ی آب با یک اقیانوسه و همینطور تا ابد ادامه داره و نامحدوده نامحدود…

    این فایل آخری مثل زندگی خودم میمونه، به خودم میگم این حرف رو، لحظه ی آخر وقتی دارم دوره میکنم مسیر زندگیم رو چه حسی دارم؟

    وقتی اون لحظه های آخری دارم مسیر زندگیم رو مرور می کنم، چقدر احساس غرور میکنم که کسی بودم که ایمان داشتم، پا روی ترسهام گذاشتم، دست خدای مهربون شدم که خیلی ها هدایت بشوند، ایمانم رو به خدای مهربون نشون دادم که من قبولت دارم و میدونم و باور کردم که تو هستی تنها قدرت مطلق و مهربون، تنها فرمانروای کیهانِ مهربون، تنها منبع رزق و خوشبختی و ثروت وعشق و سلامتی بی نهایت جهان ها و اسمان ها و زمین، چقدر خودم رو شناختم چقدر حقیقتم رو درک کردم،این خیلی مهمه باعث میشه آدم خودش رو یه تنظیمی کنه، چقدر قرآن رو درک کردم و بهش عمل کردم، چقدر از قدرت هایی که خدا بهم داده استفاده کردم و چقدر ساختار شکنی کردم توی زندگیم…

    اینا مسائل خیلی مهمیه برای من، چقدر سرم جلوی خودم بالاست، اون لحظه ی آخر چقدر از این یک فرصت زندگی ای که با محمدرضا احمدی تجربش کردم و از شخصیت محمدرضا احمدی ای که آگاهانه ساختمش راضی هستم، اصلا کاری به بقیه هم نداریم، خودمم و خودم و خدای مهربون خودم…

    موقعی که دارم میرم پیش خدای مهربون و بر میگردم خونم، چجوری میرم؟ با عشق و حال و ذوق میرم یا با حالت افسوس ، مثل یه مهمونی که اونجا کلی خندیدم و کیف کردم و وقتی برمیگردم خونم هنوز خنده رو لبام هست و شاد هستم.

    به قول استاد توی فایل ما بی اتنها هستیم، چقدر از لحظه به لحظه زندگیم لذت بردم و اون کاری که بهش علاقه داشتم رو انجام دادم و چقدر خودش و فراوانیش رو بیشتر باور کردم؟

    خدا رو شکر بابت این مسیر، خدا رو شکر ،هزاران مرتبه شکرت، بابت این مسیر ساده ، خنک ، خلوت ، راحت و بی شیله پیله.

    استاد اون اول فایل یعنی من سر هر گزارش شما چند بار زدم عقب هی بلند بلند میخندیدم میگفتم چقـــــــــــــــدر قشـــــــــــنگ چقــــــــــدر قشـــــــــنگ یعنی من چشمام رو می بستم و فقط داشتم میشنیدم چقدررر خفـــن بود چقــدر طبیعی بود، اصلا باورم نمیشد بخدا، هنوز هم تو تعجبم.. استااااااد خیــــــــــلی خفن بود خیلی زیاد، من عاشق این کارام مخصوصا تقلید صدا، یعنی تو خونمون صدای من کم شنیده میشه همش دارم صدا در میارم، صدای هیولا و نعره های هیولاها و نمیدونم این شخصیت های کارتونی و کلی با خواهرم و مامانم فقط ریسه میریم از خنده ،کلاه قرمزی و از این شخصیت ها…

    اون تلویزیونه رو من خیلی دوستش دارم، اتفاقا یکی از اون خواسته های من هم همینه استاد که توی اتاق خودم با ایکس باکس جلوی یه تلویزیون ۷۵ اینچ منحنی کیولد سامسونگ فیفا بزنم اوووووفـــــف چون من فیفا بازی میکنم و از بچگی با فیفا بزرگ شدم و خیلی با فیفا حال میکنم چند بار هم رفتم قیمت کردم تو پاساژ چهار سوق.

    اون فیلم برداری با این دوربین های هوایی که اسمش رو یادم نیست، خیلی عالی بود خیلی ، اصلا حس و حال فایل رو خیلی خاص کرده بود اون فضای بی نهایت پارادایس.

    من این استفاده کردن از تکنولوژِی توی زندگی روز مرم رو خیلی دوست دارم واقعا نمیتونم بگم که من چقـــــدر عاشق تکنولوژی و این گجت های تکنولوژی هستم.. اینقدر عاشقشم که مسیر عشقم هم داره به سمت دیجیتال پینتینگ میره وااااای استاد خیلی حال میده با تبلت یا با محصولات سرفیس مایکروسافت نقاشی بکشی، اون حس مدرن و به روز بودنش رو عاشــــــقشم، حس بی نهایت عالی ای بهم میده….

    خدا رو شکر.

    در پناه بی نهایت الله مهربون باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    صفورا گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    سلام استاد و مریم عزیزم

    خیلی فکر خوبی بود برای از بین بردن فکرای منفی منم برای از بین بردن فکرهای منفیم کارهای زیادی انجام میدم که یدونش رقصیدن با همسر و دختر کوچولوم هستش واقعا فکرای بد همون موقع از یادم میرن در ضمن من بین همه ی قسمتا قسمت ۶۶ رو خیلی دوست داشتم مریم گلم خسته نباشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    علی لطفی گفته:
    مدت عضویت: 2915 روز

    سلام ودروود به استادعززیزم. وخانم شایسته عزیز. واقعا زبان قاصراز بیان این همه زیبایی که خداوند دراین کشور زیبا قرارداده. خدایاشکرت که انقدددجهان زیباست. خدایا شکرت که توی مداردیدن این زیباییهاهستم، خدایاشکرت که توی این سایت عالی هستم، خدایا شکرت که بین این همه اساتیدمن هدایت شدم به سمت عباسمنش. خداروشکر که خانم شایسته هم هس توی این تیم عالی، که بقول استادیه جهادی انجام دادن که فقط باورهای ما ازقبل بهتربشه، والحقم این کار عالی انجام دادن. بخدا این فقط عشقه، ینی این همه ساختن این فایلا داستان داره ومحدودیت ایجادمیکنه، ولی مریم بانواینکارو کرد، چون عاشقه.بخاطروجود این بانو خداروشکرمیکنیم. استادنمیدونین دیدن این سفرنامه چققددد باورهای مارو راجب دنیا وآمریکا عوض کرد. ینی من فک کردم اگه این فایلارو خدایی صداوسیما پخش کنه، بخدا حتی یه نفرشعار علیه این کشور زیبا نمیده. ??

    خدایا بخاطروجود نعمتی مثه آمریکاهم شکرت. چقداین کشورکمک کرده به آسایش اول خودش وبعد جهان.خدا میدونه چقد کشور وچقدانسان با دیدن آمریکا وآمریکایی باورهاشون قویترشده ودر مینه های مختلف نتیجه گرفتن. آمریکا دمت گرم… خخخ. راستی استاد گفتی سوال، من فقط خواستم بدونم شما ازچه نرم افزاری واسه ادیت فایلا استفاده می‌کنید. من یه نرم افزارخوب واسه لپ تاپ میخوام، ویکی هم واسه گوشی اندروید. دوستانم اگه کسی تجربه داره خوشحال میشم راهنمایی کنه. بابت همه چی ممنون. خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    افشین گفته:
    مدت عضویت: 2296 روز

    سلام

    لطفا اگر امکان داره این سوالم پاسخ بدین چون فکر میکنم سوال بچه های دیگه هم باشه.

    سوال:

    بلاخره این اتفاق برای شما هم میوفته که طبق یکسری شرایط و اتفاق از مدار بالاتر به مدار پایین تر میاین،منظورم حال خوبه دل هست.

    وقتی مدار میاد پایین یزره راهنمایی کنید که چه کاری انجام میدین که مدار میاد بالا.

    شکرگزاری و توجه به نکات مثبت و این موارد رو میدونم،در تمام طول روز سعی میکنم به احساس بهتر برسم،احساسم بهتر میشه اما نمیتونم،میخوام واضح تر بگین اگر امکان داره.

    استاد تو هیچ کدوم از صحبت هاش به این اشاره نمیکنه،چون همیشه تو مدار بالا هستین،یعنی اکثر مواقع که من دارم میبینم حالتون خوبه.به خاطر همین من نشنیدم که راهکار واضحی بدین درباره این موضوع.

    من یکبار به مدت حدودا یکماه مدارم عالی بود،عااالی

    اما فکر نمیکردم از اون مدار بیام پایین،اما اومدم.

    الان هر چقدر سعی میکنم برگردم تو اون مدار نمیشه.

    شکرگزاری میکنم و توجهم رو میزارم روی داشته هام و احساسم. رو خوب میکنم و احساس میکنم مدارم داره میاد بالا و همه چیز دوست داشتنی میشه،اما برای چند ساعته و دوباره پرت میشم پایین.

    الان قدم سوم هستم و هیچ جای صحبتها اشاره به همچین چیزی نمیبینم که دقیقا یا مشخصا درباره این مورد حرف بزنه،فایلهای دانلودی رو هم اکثرا دیدم.

    نمیگم قانون رو از بر هستم،اما قبل از استاد قانون رو در مقاطع پایین تر یاد گرفتم و خیلی پیشرفت داشتم.

    الان مشکل اینه که نمیشه برگشت تو مدار عشق.

    لطفا خواهشا تمنا میکنم در این مورد کمی توضیح بدین،خیلی خیلی خیلی درگیر این قضیه هستم.

    شما فکر کنین خودتون از این مدار پرت بشین پایین و نتونین برگردین،چقدر داغون میشین،الان من تو اون وضعیتم.

    لطفا پاسخ بدین،یا راهنمایی کنین خانم شایسته.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فاطمه فیضی پور گفته:
      مدت عضویت: 3323 روز

      وقتی که همواره داری روی خودت کار می کنی اولش بالا پایین داره چون هنوز باورهات تثبیت نشده ولی کم کم می یافتی تو جاده آسفالت اگه یه زمانی هم زدی جاده خاکی دوباره برمی گردی تو مسیر جای نگرانی نیست. وقتی یه نفر از لحاظ فکری رشد کنه و همیشه حواسش به فکرش و ورودی ذهنش و احساسش باشه پرت نمیشه پایین هیچ وقت اگرم پرت بشه که خیلی افراد رو دیدیم که از بالا به ظاهر پرت شدن ولی خیلی سریع رفتن بالاتر از جایی که بودن چون مثل بیل گیتس که میگه اگه همه چیز رو از من بگیرید من رو بزارید وسط جنگل های آمازون یه لب تاپ به من بدید که به اینترنت وصل بشه خیلی سریع از قبلم ثروتمند تر میشم .چون به قول استاد فکرش رو که نمیتونن ازش بگیرن. زمانی که حس میکنی داری میری تو فاز منفی تمرین کن که هیچی برات مهم نباشه غیر از لذت بردن از اون لحظه و باورهای درست رو بساز خدا همیشه با منه .هر اتفاقی بیافته به نفع من. این همه بالا پایین توی زندگی من و دیگران بوده همیشه و هست هیچی نشده .درباره تضاد توی سایت سرچ کن اگه میتونی محصول ارزش تضاد رو تهیه کن همه چیز همیشه به نفع ماست اگه نگاهمون رو بهش تغییر بدیم. این جهان با تضاد رشد میکنه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        افشین گفته:
        مدت عضویت: 2296 روز

        سلام خانم فیضی پور

        خیلی ممنونم از پیامتون

        کاملا با تضاد و برخورد باهاش که نتیجه خوب بشه آشنایی دارم.

        میدونم که مشکل از ریشه باید حل بشه.

        میدونم که تو هر لحظه باید فرکانس مثبت بفرستم.

        تلویزیون و فیلم و سریال نگاه نمیکنم.

        اینستا گردی و تلگرام و در کل مواظب تمام ورودی هام هم هستم.

        از حرف زدن در مورد موارد منفی اعراض میکنم.

        در مواردی که احساسم بد میشه سعی میکنم که فرکانس خوب ارسال کنم و به احساس بهتر میرسم.

        یعنی به محض اینکه تصمیم میگیرم و شروع میکنم همه چی رو به بهتری میره.

        کاملا راهکارهارو بلدم،ادعایی ندارم اما هروقت تعهد میدم که حالم رو خوب کنم میتونم و اینجا مشکلی ندارم.

        مشکل اینجاست که تثبیت نمیشه این حال.

        مشکل تثبیت شدن و موندن تو این مدار هست.میدونم به صورت دائمی باید کار کنم و هر روز و هرلحظه دارم همین کارو میکنم،نمیگم عالیم.

        اما از قبلم خیلی خیلی بهترم خداروشکر.منی که تمام لحظاتم استرس و درگیری بود الان نسبت به قبلم عالیم،نه درگیر میشم نه روی آدم ها حساب میکنم،سعی میکنم شرک نداشته باشم،نه توی ذهنم با کسی میجنگم،یعنی به محض اینکه شروع میشه راهکارهارو پیاده میکنم و حالم رو خوب میکنم و نمیزارم افکار منفی قدرت بگیره.

        مثلا هفده روز شکرگزاری و تمرینات کتاب خانم راندابرن و انجام دادم و حالم بهتر بود.میدونم باید هرلحظه شکرگزار بود و سعی میکنم که بابت هرچیز سپاسگزاری کنم از خداوندم.

        باورسازی هم میکنم.

        مشکلات درونیم رو پیدا کردم و دارم روشون کار میکنم تا یواش یواش از ریشه حل بشه و نمیگم آموزش ها جواب نداده خیلی بیشتر از اونی که فکر میکردم نتیجه اومده و داره میاد و در کل سعی میکنم رها باشم.

        اما راه در این حال موندن رو مثل بقیه چیزا که واضح میگن چیکار کنین و نتیجه گرفتیم رو در این مورد و تثبیت این حال بیان نکردن.

        میدونم تمرکز بر نکات مثبت هم یک راهکار یا تنها راهکاره موندن تو این مداره،اما این سوال رو مطرح کردم شاید راهکار مناسبی بگن که مثل بقیه چیزها راحت از این مرحله هم بتونیم گذر کنیم.

        عجله هم سعی میکنم نکنم و اگر خواسته ای هم دارم از خدا درخواست میکنم و منتظر هدایت میشم و در اکثر مواقع متوجه هدایت میشم و خیلی باحاله این هدایت،که اینم از استاد یاد گرفتم در مورد خرابی پله آر وی به صورت واضح قضیه رو گرفتم و همیشه سعی میکنم اونجوری باشم و هرچقدر که تونستم،نتیجه اومده به همون مقدار توکل کردنم.

        در کل خیلی ممنون از نظرتون،به من کمک کرد و اگر بازم راهکاری به ذهنتون اومد برام ارسال کنین،پذیرای نظرات و راهکارهای دوستان هم هستم و استقبال میکنم.

        آرزو میکنم هممون در مدارهای عالی باشیم و بمونیم همیشه.

        سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مریم غدیری گفته:
      مدت عضویت: 3775 روز

      درود بر شما هم فرکانسی ، پرسش تون را در بخش عقل کل بنویسید. اون راهکارهایی که دوستان نوشته اند محشره. به نظرم مرحله ی درک کردن راه حل ها خودش یک گام بزرگه. برای من همیشه اینطوری بوده. اون عمل به قوانین کار سختی نیست ، اما ذهن من یک عالمه مقاومت داره . و وقتی استاد میگن عمل کنید، برای همین میگن که عمل به قانون باعث میشه در ذهنمان جا بیفته. خانم شایسته هم یادتون باشه گفتند که آگاهی ها را با عمل کردن در ذهنشان حک میکنند. شاد و تندرست باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: