سفر به دور آمریکا | قسمت 100 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

530 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    poryanazari گفته:
    مدت عضویت: 3062 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و تمام دوستان نکات مثبت این فایل بسیار زیاد بود از زاویه دیدگاه تازه شده و برق افتادم خودم نکات مثبتش رو مینویسم اول برای خودم که به احساس خوبی برسم و بعد برای شما کمک کنم که شماهم به احساس خوبی برسید

    دوربین میره روی یکی از اساتید موفقیت به نام کشور و حتی جهان دراز کشیده داره بازی میکنه لذت میبره یعنی در هر جایگاهی هستی راحت باش و از زندگیت لذت ببر جلو دوربین همون ادمیه که پشت دوربینم هستش یعنی نقش بازی نکن ادا در نیار که برگرفته از باور عزت نفسه

    یک قسمت از آر وی دچار مشکل شده و درستش کردن ولی انقدر با خنده ازش حرف میزنن که انگار یه اتفاق خوب افتاده یعنی در هر شرایطی اولویت با احساس خوب هستش اگر بتونی احساست رو به سمت خوب بودن تغییر بدی در نهایت نتیجه کار ها به سمت خوب بودن تغییر جهت میده

    خرید دوتا تلویزیون بزرگ هفتاد اینچ نشون دهنده ثروت هستش و اینکه میتونی توی اتاق خوابتم تلویزیونی ب اون بزرگی داشته باشی

    از دیدن اون نقشه و دیدن مکان های مختلفی که رفتین فهمیدم میشه هم کار کرد هم تفریح کرد هم لذت برد و بی نهایت وقت آزاد داشته باشی آقا دمت گرم یجوری داری زندگی میکنی که تا به حال ندیدم ایجوری کسی زندگی کنه

    خانم شایسته دم شماهم گرم از همه چی برامون فیلم گرفتی از رابطه عاشقانه از مردم با حال آمریکا از حل مسائلی که انجام دادین از آبشار نیاگارا از خونه بی نظیر کافمن از پرچم ایران از طبیعت زیبا خونه های شیک یاد گرفتم که همه چیز بستگی به خودم و نحوه فکر کردنم داره

    استاد دمت گرم که نظراتو لایک میزنی که بتونیم حتی نظرات با کیفیت تر و تاثیر گذار تر رو بخونیم اینجاهام به فکرمون هستی

    یاد گرفتم وقتی ذهن رو نتونستم کنترل کنم چه جوری این کارو انجام بدم بازم ازت ممنون به این موضوع خیلی نیاز داشتم

    و ازت تو ای خدای مهربون ای نیروی هدایت گر سپاسگزارم

    سوال من اینه که توی شب رانندگی نمیکنید؟ چرا

    واینکه الان توی پرواز با هواپیما چقدر به مهارت رسیدین ترس داشتین یا نداشتید چه جوری باهاش کنار اومدید

    خدایا شکرت ببین یه راننده تا کسی به کجاها رسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    میلاد ایزدی گفته:
    مدت عضویت: 3353 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مهربان خیلی خیلی سپاسگزارم از این فایلهای خوبی ک برامون درست کردین و این لحظات خوب و پرشور و نشاط رو باما هم شریک شدین استاد ی سوال داشتم شایدم خنده دار باشه ولی برام جالب بود میخواستم بدونم توی پارادایس ک یکبار نشون دادین تمساح زندگی میکنه شما چجوری توی اون اب شنا میکنید ؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محمد حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3546 روز

    سلام و وقت بخیر به استاد نازنین و مریم خانم گل. واقعا جا داره که خسته نباشید بگم بهتون بابت این زحمتی که کشیدید و این همه زیبایی رو با ما به اشتراک گذاشتید. من خودم کار ضبط و تدوین و اینجورچیزارو انجام دادم و میدونم که چقدر زحمت داره و تنها یک عشق پشت این زحمته. چون کار هر کسی نیست و هر کسی هم این مسئولیت رو نمیتونه بپذیره. واقعا ممنونم بابت تک تک ثانیه هایی که برای ما خلق کردید به واسطه تصاویر. من در کل سفرنامه اصلا کامنت نذاشتم. کلا خیلی اهل کامت گذاشتن نیستم اما این قسمت آخر خواستم تشکر کنم. این سفرنامه یک جنس خاصی داشت و داره. نمیدونم یک احساس خاصی پشتشه که وقتی میومدم و میدیدم این سفرنامه رو حال خوب عجیبی بهم دست میداد. استاد فقط دوست دارم بشینم و به حرفات گوش بدم. خلاصه که همه چیزش عالی بود و کلی لذت بردم و کلی باور شکل گرفت و کلی باور شکست. یکیش این که شما خیلی تخم مرغ و مرغ مصرف میکردید و باور غالب مردم اینه که این چیزا زیادش خوب نیست. من خودم خیلی قبول نداشتم که این چیزا ضرر داشته باشه چون خیلی تخم مرغ دوست دارم و با دیدن شما باورم قوی تر شد. حتی یکی دو بار هم به شیوه شما مریم خانم تخم مرغ درست کردم عالی شد. ممنونم :)

    اگر بخوام بنویسم که شاید 100 ها صفحه بشه. فقط خواستم سوالاتم رو مطرح کنم و صمیمانه تشکر کنم ازتون.

    سوالات من:

    اولین سوالی که برام پیش اومده و خیلی دونستن جوابش رو دوست دارم که شاید برای بقیه بی اهمیت و یا حتی خنده دار باشه اینه که شما این همه لباس که میخرید برنامتون براشون چیه واقعا؟ کلی تی شرت و لباس های مختلف. کی وقت میکنید بپوشید؟ هر موقع هر کدومو حال کنید میپوشید؟ با توجه به این که لباس هاتون برنده طبیعتا به این راحتیا خراب نمیشه و تا سالهای سال میشه استفاده کردشون. بعد از یک مدت میبخشیدشون یا نه نگه میدارید. در مورد کفش هاتونم این سوالم تکرار میشه. کلا در این مورد یک توضیحی بدید ممنون میشم.

    سوال دومم در مورد خرید از آمازونه. آمازون چطور بسته هارو با اون سرعت به دستتون میرسوند؟ توی فیلماشون دیده بودم از پهباد هم استفاده میکنن. آیا برای شما هم پیش اومده که با پهباد براتون بسته ای رو ارسال کنن؟ این موردم کنجکاو بودم بدونم. آخه خیلی حس باحالی داره. البته تو ایرانم راه افتاده ولی تا همه چیزش اوکی بشه و طبق اصول باشه زمان زیادی میبره.

    سوال سوم:

    علت این که اینقدر بین خونه ها شیفت میکنید چیه؟ حستون میگه برید اونجا؟ یا هر خونه ای برای حال و هوای خاصیه یا هر کدوم امکانات متفاوتی داره که بین اونا شیفت میکنید؟

    سوال چهارم:

    یک سوال دیگه ای که داشتم اینه که مدل اون گوشی که تو سفرنامه دستتون بود و عکس های نایت مود خفنی میگرفتید که بعد مایک گوشیشو ترکوند و شما اونو دادید به مایک چیه؟ مدلش چیه؟ هر چی گشتم متوجه نشدم و پیدا نکردم که برند و مدلش چیه.

    ممنون میشم که به این سوالات پاسخ بدید.

    عاشقتم استاد.

    دمت گرم مریم بانو

    سپاس فراوان از خدا که شمارو دستی از دستان خودش قرار داده که این مباحث رو با ما به اشتراک بذارید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    الهام دهقان گفته:
    مدت عضویت: 3058 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم نازنین

    فایل های سفرنامه برای من نمونه عینی توحید عملی بود. واقعا با تماشای این سفرنامه خیلی بزرگتر شدم و تمام آموزه های قبلیم برام واضح تر شدند واقعا سپاسگزارم برای تهیه این فایل های زیبا، برای سهیم کردن همه ما که بتونیم این همه زیبایی و شگفتی رو ببینیم خیییلی خوشحام چون واقعا آرزوهام بزرگ تر شدند الان خیلی چیزای قشنگی رو دیدم که به راحتی می تونم تصورش کنم و برای خودم از خدا بخوام.

    مریم عزیز و زیبا، من از شما جسارت و تو دل ترس ها رفتن رو یاد گرفتم شما خیلی کار بزرگی برای این خانواده بزرگ انجام دادید شما همه چیز رو عملی به ما نشون دادید، من الان خودم رو هزاران هزار برابر قبل دوست دارم و برای خودم به راحتی از خدا بهترین ها رو می خوام چون میدونم همه ما لیاقت رسیدن به بهترین ها رو داریم.

    استاد عزیز، شما پرده بزرگی رو از روی حقایق و زیبایی ها و قانون های واقعی این دنیا برای ما برداشتید.

    واقعا دوستون دارم و مطمئنم شما رو در بهترین مکان و بهترین زمان ملاقات می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    سلام به اهالی خانواده عباسمنش

    یادش بخیر پارسال چه سفری رو شروع کردیم و چه اکتشافاتی چه لذت بردن هایی…وای عالی بود.

    این فایل نشانه ی من در 11 آبان ماه 99 شده.

    عجب نشانه ایی. چقدر یادآوری خوبی بود برام.

    چقدر انگیزه جالبی شد.

    این قسمت رو بطوری نگاه کردم که بیشتر از قبل با دقت تر دیدم.اونم دفتر و خودکار به دست و کلی چیز نوشتم.

    در حالی این یادآوری برای من ایجاد شد که یکی دو روز قبل پاسپورتم اومد.

    برای اولین بار اقدام به گرفتن پاسپورت کردم و جرقه ایی شدیدتر برای من ایجاد شد تا بزرگتر فکر کنم و خودمو محدود نبینم و به خارج از کشور راحت تر فکر کنم. به خودم ببینم که میشه و چیز عجیب، غریب و خاصی نیست میشه…

    یاد گرفتم در همه حال زیبایی ببینم بیشتر از قبل به این معنا که آگاهانه کنترل ورودی های خودمو کنترل کنم.

    خاطرات خوبی رو به یاد میارم از اون زمان. در حالی که پارسال در زمانی ما همسفر شدیم با شما بچه های سفر به دور امریکا که در یک خونه زیرزمینی با کف سنگ و دیوارهای سرامیکی. اتاق با دیوار کاذب ساخته بودیم و اپن آشپزخانه زدیم و کابینت ها رو با کمک برادرشوهرم با تیکه چوب هایی که از کارهای دیگه اش داشت درست کرد. کابینت هایی که در نداشت. یعنی یک اشپزخانه اپن. تمام وسایل من دیده میشدن…وای چه سالی بود اون سال…جالب بود و یک تجربه برای قدردانی های بیتر برای هرآنچه الان داریم. در حالی نگاه میکردیم که من شغلی نداشتم و همسرمم به علت دیسک کمر و درد سیاتیک و کلی درد خونه نشین بود و استراحت مطلق تو خونه بود…شب هایی که با ماساژ دادن و درد دیدن اون سر شد. اما اگر پول رو با هر هزار تومنش برامون کلی حساب کتاب داشت و به کلی چیزی نداشتیم و پس اندازی نداشتیم و بدهی ها سر رسیده بود ولی خرید اینترنت برای ما جز اصلی زندگی مون شده بود. واقعا یادش بخیر… ما همسفر بودیم با این شرایط و کلی ذوق میکردیم و لذت میبردیم و کلی بزرگ و بزرگتر شدیم… جایی بودیم که آنتن به زور داشت. برای دانلود فایل ها باید رو راه پله ها میرفتم یا تو مسیر راه یا اتوبوس دانلود میکردم و بعد میومدم خونه. یادش بخیر اولین لایو استاد رو که دیدم چقدر ذوق زده شدم یهو دیدم. به سختی میفهمیدم و هوا به شدت سرد بود و تو راه پله ها میرفتم تا بتونم لایو رو ببینم…وای یادش بخیر…

    یادش بخیر دیدن آبشار نیاگارا

    یادش بخیر رفتن توی اون غار

    دیدن پرچم کشورمون در یک ایالتی در آمریکا

    دیدن زیبایی های طبیعت ها و حیوانات

    دیدن اون موزه ها

    دیدن اون پسرها

    دیدن آمیش ها

    اون پروانه ها چقدر عالی بودن

    یادش بخیر که یاد گرفتیم همه چی با هدایت به بهترین شکل انجام میشه حتی در سفر.

    هدایت شدیم به مهندس حرفه ایی که پوشش اینترنت رو برای RV به ما معرفی کرد.

    هدایت شدیم به شیرینی فروشی باحال و رفتن به خونه ی یک غریبه آشنا

    هدایت شدیم به باغچه های اون خانم با عشق و دوست داشتنی

    هدایت شدیم به پیاده روی های شبانه و روزانه

    هدایت شدیم به دیدن آدم های مختلف که البته همیشه روی خوب و با انرژی شون با ما مواجه میشد.

    هدایت شدیم به خونه یکی از بچه های سایت. دیدن یکی ازبچه های سایت در مسیر

    هدایت شدیم به یک عالمه جاهای زیبا

    هدایت میشدیم به استیت پارک های باحال بدون ضوابط و راه های سخت برای رزور کردن

    وای یادش بخیر اون رودخانه های که دیدیم

    یادش بخیر آهو هایی که دیدیم

    یاد بخیر آواز میخوندیم و لذت میبردیم.

    یادش بخیر استاد برامون پکیج از میکرد، موتور سواری کردیم.چه حالی داد.

    اصلا تجربه بینظیری ما رو بردی

    وای یادش بخیر اون آرچ زیبا…

    اینقدر خواسته در من ایجاد شده که نگو استاد

    مواب یوتا رو حتما میام یک روزی و آبشار نیاگارا ….

    یادش بخیر وای چقدر چیز یاد گرفتیم وای خدای من مگه مشیه مگه داریم اینقدر زیبایی دیدیم.

    بله بنده ی خوب من میشه این وعده من برای شما بندگان صالح است.

    خداجون ممنونم ازت

    یعنی شش ماه سفر بود. یعنی یکسال زندگی کردم باهاتون و بی صبرانه منتظر دیدن تک تک فایل ها بودم.

    خداجون شکرت بخاطر همه چیز…

    الان من واقعا کلی سوال دارم برای مهاجرت. چون بصورت جدی با گرفتن پاسپورتم یک عالمه باید خودمو آماده کنم.

    وای یادم نبود این همه تغییرم رو از همسفر شدن با شما تا به الان. مرور شد برام عالی بود عالی…

    اکنون در خانه ایی مستاجر هستیم با شرایطی خاص. یک خونه تو طبقه همکف. یک خونه ایی که کف سرامیک با نور عالی و داشتن پنجره های خوب با داشتن کلی کابینت. تازه کابینت هامون در داره. جا رختخواب و جا لباسی داریم. همه اش در داره…

    تازه جالب تر اینکه خونه ما موقعیت جالبی داره. با اینکه حالت آپارتمانی داره یک در رو به یک زمین بزرگ که طبیعت و درخت های بلند داریم یک در رو به خیابون و به قول خودمون شهری. یعنی یک در خونمون رو به روستا و طبیعت هست یک در خونه مون رو به شهر و کوچه و خونه ها…

    اینا بی جهت اتفاق نیفتاده.

    بی جهت نیست که من یهو با لاتاری مواجه میشم و الان به واسطه این خواسته ها من جسارت اینو داشتم و اقدام کردم برای گرفتن پاسپورت….

    واقعا خداروشکر…

    چند روزی هست که ذهنم درگیره که بیام اونجا چیکار کنم و کدوم ایالت رو انتخاب کنم یا با چه ویژگی هایی…

    احساس میکنم بیایم آمریکا برام خیلی غریبه نیست کلی اسم و ایالت یادگرفتم.

    وای چقدر باحال پس من همه چی رو دارم. و این نشونه به من میگه با این فرمون خوب و زیبا و هدایتی پیش برو…

    واقعا استاد عزیز ازتون ممنونم. واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم. این فایل های ارزشمندم که به واسطه دستانی از دستان خداوند یعنی مریم عزیز گرفته شدن. واقعا دمت گرم مریم جان. واقعا عالی هستی و عالی تر از قبل خودت در پیش هستی.

    واقعا نمیدونم چطور ازت تشکر کنم که ما رو با خودت همسفر کردی و شریک کردی تا لذت ببریم از دیدن این زیبایی ها و این یادگرفتن ها.

    واقعا باز هم بخاطر تمام تلاش هات برای فایل ها و کارهایی که بخاطر ما و این خانواده میکشی ممنونم.

    واقعا ممنونم از خدای مهربونم که ما رو در هر کجای دنیا به هم وصل میکنه بی واسطه…

    واقعا از صمیم قلب دوست تون دارم.

    ارادتمند شما یک عضو کوچکی که هیچ نیست اما دروجود خودش حس میکنه یک عالمه چیزه برای تجربه کردن و درک کردن.

    ارادتمند شما یک دوست و یک انسان کنجکاو در مسیر زندگی

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    الهام شاکر گفته:
    مدت عضویت: 2453 روز

    IN GOD WE TRUST

    سلام به استاد عزیزم، مریم جان و خانواده صمیمی عباس منش

    میخوام خبر یک موفقیت بزرگم رو به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و دوستان خوبم تو سایت عباس منش بدم، و اون اینه که من توی یک سازمانی که خیلی دوستش دارم توی واحد مرتبط با رشته م و علاقه م، واحد شبکه و سخت افزار استخدام شدم،این فایل رو مثل خیلی از قسمتهای دیگه سفرنامه، چندمین بار هست که دارم میبینم اولین باری که این قسمت ازسفرنامه رو دیدم چندماه پیش بود که مصادف شد با این اتفاق بسیار زیبای زندگی من و به همین دلیل امروز که فرصت کردم اومدم تو کامنت های همین قسمت بنویسم

    داستان از این قرار هست که من چندسال هست توی سازمان های دولتی مختلف مشغول به کار میشدم ولی به صورت قرارداد پیمانکاری که اگه تمدید میشد چندسال و اگه نمیشد یک سال توی اون سازمان کار میکردم و با اتمام قرارداد مجبور میشدیم از اونجا بیرون بیایم و سراغ جای دیگه ای باشیم که هربار یک فواصلی رو بیکار میشدم تا اینکه حدود ۳سال پیش توی این سازمانی که الان استخدام شدم باز هم به صورت پیمانکاری مشغول به کار شدم و چون محیط و نوع کار اینجا رو دوست داشتم خیلی تلاش کردم که اینجا استخدام شم، کارم رو به بهترین نحو انجام میدادم و واقعا تلاش میکردم، از افراد مختلف خواسته بودم که واسه استخدامی من کاری کنند و با وجود اینکه اکثر مدیرها با استخدام من موافق بودن ولی این کار عملی نمیشد، تا اینکه یک روز دیگه خسته شده بودم و ناراحت، یک لحظه به خودم اومدم و گفتم فلانی و فلانی کی هستن که من ازشون بخوام کار منو درست کنن من از خدا میخوام که کارم رو درست کنه، مگر نه اینکه من به خدا ایمان دارم پس از امروز دیگه از هیچ کس جز خدا نمیخوام که کارمو درست کنه، باورتون نمیشه یکی دوهفته بعدش، توی شهریور ماه بود که مدیرمون اومد گفت با استخدام من موافقت شده و هفته بعد باید برم کمیته استخدام، خدا رو شکر کمیته استخدام هم با موفقیت پشت سر گذاشتم و از اول مهر استخدام شدم، الان که این کامنت رو میزارم محل کارم هست و اشک تو چشام جمع شده،من از روزی که یادم میاد همیشه نماز میخوندم و درواقع فکرمیکردم ایمانم واقعیه، ولی اونجایی ایمان من واقعی شد که دیگه به خودم اومدم که روی بنده خدا حساب باز نکنم و فقط و فقط خواسته هام رو از خدا بخوام.

    دوستان عزیزم آموزه های استاد رو با جان و دل بپذیرید و باور داشته باشید که فقط خودمون و باورهامون هست که زندگی ما رو میسازه، و همه چی رو خدا به ما میده نه هیچ کس دیگه،وقتی به خدا ایمان داری احساس قدرت بهت دست میده و دیگه از چیزی نمیترسی و با تلاش و کار کردن روی خودمون همیشه رو به جلو حرکت میکنیم

    منم در طول این سفر رشد کردم درسهای زیادی رو یاد گرفتم که اونایی رو که تو ذهنم مونده توی زندگیم دارم به کارمیگیرم، مرور این درسها خیلی مهمه که همیشه حواسمون باشه روی خودمون کار کنیم.

    نمیدونم چطوری از استاد عزیزم و مریم جان تشکر کنم، فقط میتونم بگم استاد عزیزم خیلی دوووست دارم و سپاسگزارم

    خدایا عاااشقتم و عاشقانه سپاسگزارم

    امیدوارم همه به آرزوی دلتون برسید، شاد و سلامت و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1198 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام و درود فراوان

    خدایا شکرت برای یک حال خوب دیگه

    احسنت به استاد پی اس بازم

    استاد خیلی دوست دارم یه روز باهم بازی کنیم

    من از حریف سرسخت وقدرتمند خیلی‌ خوشم میاد و لذت میبرم از بازی کردن

    استاد منم دقیقا وقتی که افکار نامناسب میاد سراغم و داره ذهنم درگیر میشه ،یا کوک نیستم

    سریع میرم یه نیم ساعت پی اس میزنم و بعدش انگار هیچ احساس بدی نبوده و کلا اون احساس بده میره و حال خوب و روحیه عالی میاد سراغم

    خیلی‌ لذت بخش است واسم

    این نقشه رو خیلی دوست دارم ،،همیشه میرم تو گوگل و فلوریدا رو سرچ میکنم و همه جاشو نگاه میکنم خیلی فوق‌العاده است و زیبا

    چه جاهای فوق‌العاده ای هم رفتیم توی این مدت سفر خیلی‌ خوش گذشت

    چقدر زود گذشت این صد قسمت

    خیلی درس و تجربه های نابی بدست آوردم

    خیلی‌ روزهای عالی داشتم همراه شما در این سفرنامه بی نظیر

    چقدر این تصویر هوایی پرادایس واین کلبه فوق‌العاده رو دوست دارم

    یکی از آرزوهام و اهداف آینده ام شده

    خدایا هزاران بار شکرت برای این همه نعمت و فراوانی و برکت و موفقیت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    عباس نیکومنش گفته:
    مدت عضویت: 2989 روز

    به نام خدای زیبایی ها…سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته که واقعا گل کاشتن… خدا قوت⁩

    دیگه خودتون میدونید که چقدر حال ما رو خوب کردید با این فایلهای سفرنامه و چقدر ما سپاسگزار هستیم از خدا و شما.???

    اگر کامنتم روی اون فایلی که مسابقه انتخاب یک فایل از سفرنامه بود رو کنار بذاریم این اولین کامنت من در سفرنامه هست و می خوام سوالم رو مطرح کنم…

    استاد جونم من حدود دو سالی میشه که دارم شاگردیتون رو میکنم ? و اینم بگم که از دوره 12 قدم خیلی بیشتر آموزه ها رو جدی گرفتم و خدا رو شکر با داداش و خواهرم قدم به شاهکارتون یعنی این دوره طلایی گذاشتم.

    من از زمان آشناییم با شما استاد خیلی زندگیم قشنگ تر شده، احساس خوب توی اغلب لحظات زندگیم هست و به این راحتی خراب نمیشه…

    گاهی وقتها هم اتاقیم بهم میگه کاش منم مثل تو شاد و بی غم بودم?

    چرا اینجور شدم؟چون الان خیلی بیشتر از پیش به خدا و راهنمایی هاش امید دارم. میدونم راه رو نشونم میده.

    من توی خانواده ای بزرگ شده ام که واقعا باور های مالی بسیار محدود کننده و ریشه ای وارد ذهنم شده و خیلی زیاد جای کار دارم…خیلی زیااااد

    دوره ثروت 1 خیلی کمکم کرده تا حالا? و بازم باید کلی کار کنم روشون

    استاد من در حال حاضر 23 سالمه و دانشجو هستم و جز در زمینه مالی از زندگیم خیلی راضی هستم، به قول شما حال دلم خوبه?، دوستای فوق‌العاده ای دارم، سلامتیم خیلی رضایت بخشه خدا رو شکر، کلی وقته قرص و دارو تعطیل، با خدا خیلی راحت تر از گذشته صحبت میکنم و…

    راستش RV و مسافرتای شما رو که میبینم کلی ذوق می کنم و من هم مثل شما عاشق مسافرت هستم و میدونم که چقدر مسافرت لذت بخش میشه اگر ثروتمند باشی و بدون دغدغه بتونی مسافرت بری?

    طبق گفته شما من توانایی ها و شغل هایی که داخلش استعداد و علاقه دارم رو نوشتم ، مثلا علاقه به تدریس دارم خب،

    ولی همش ذهنم میگه این شغل اگر پتانسیل آزادی مالی هم داشته باشه، پتانسیل آزادی زمانی را نداره? مثلاً مثل شما نمیتونم هم مسافرت کنم هم کار کنم چون الگوشو ندیدم تا حالا، در یک کلام ذهنم زیاد به چگونگیش فکر میکنه…میدونم باید ایمان نشون بدم و قدم بر دارم و به چگونگیش فکر نکنم اما خب آدم وقتی افق روشنی از اون شغل می بینه خیلی بیشتر انگیزه میگیره…

    ذهنم قبول نمیکنه من بتونم اینقدر توی اون پیشرفت کنم، در یک کلام شغل هایی که الان در سر دارم پتانسیل اونقدر پیشرفت رو ندارن که من بتونم توی جوانی مهاجرت کنم، RV بگیرم و همه جاها رو بگردم و مسافرت کنم و در حین مسافرت کارمم مدیریت کنم.

    الان چون درآمدی ندارم واقعا برای ذهنم سخته که به زندگی رویایی شما فکر کنم و خودمو جای شما بذارم.

    چون واقعا دوست دارم جوان باشم و این تجربه ها رو داشته باشم

    البته گفتم واقعا احساسم خوبه و از چیزی که دارم لذت میبرم

    جوری نیست که حسرت بخورم اما تصور آینده ای رویایی برام سخته به خاطر دلایلی که گفتم…

    ممنون از بهترین و باحال ترین استادی که تا حالا داشتم و همچنین خانم شایسته عزیز و خانواده عزیز عباسمنشیم که همیشه حالمو بهتر میکنید ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین

    اول ازتون صمیمانه تشکر و سپاسگزاری میکنم بابت این همه تلاشی که برای آماده کردن فایلای سفرنامه کشیدید. مطمئنم این فایلا به تنهایی میتونه تاثیر شگرف و عظیمی روی باورها و دیدگاهای خیلی از آدما بذاره.

    من از این سفرنامه درسای زیادی گرفتم درسایی که مطمئنم خیلیاشون پنهانن و من آگاهی ای نسبت بهشون ندارم اما بعدا خودشون رو در زندگیم نشون میدن.

    من همه ی قسمتای سفرنامه رو دنبال کردم. سوالی که دارم در مورد هدایت و نشانه ها هست. توی یکی دو قسمت استاد گفتن که معمولا در طول روز برای خودشون نشانه میزارن برای هدایت شدن. مثلا تو قسمتی که خواستن ماشین بنز رو ترید کنن یه نشانه گذاشتن و همینطور تو قسمتی که اون خانم دعوتشون کرد خونه گفتن اگه زمان بیشتر آوردیم به این خانم پیغام میدیم و میریم دیدنشون.

    میخوام در مورد این نشانه گذاشتن و داستان هدایت بیشتر توضیح بدین و اگه میشه مثالای بیشتری بزنین. اینکه تنها جاهایی که شک و تردید دارین از این نشانه ها میذارین یا کلا از این روش استفاده میکنید.

    بازم سپاسگزارم ازتون بابت این سفرنامه فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    صهیب احراری گفته:
    مدت عضویت: 2189 روز

    سلام سلام

    من متاسفانه از بچگی زیاد رسانه های داخلی رو دنبال میکردم و همشون تصویر بدی راجب امریکا نشونم دادن و گفتن ک امنیت نداره و….

    ولی من توی ویدیو هاتون امنیتی رو دیدم که شاید توی شهر خودمون هم به این شکل وجود نداره.ازتون می‌خوام ی خورده راجب امنیت اونجا حرف بزنید واسمون

    مرررررسی که هستی⁦⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: