سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳

هدایت و مهم‌تر از آن‌، اعتماد به جریان هدایت و سرسپردگی در مقابل آن، کلید این سفر و دلیل ماجراهای لذت‌بخشی‌ است که بخش کوچکی از آن ضبط و با شما به اشتراک گذاشته می‌شود.

ما هیچ برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای این سفر نداریم.

همین حالا که در حال نوشتن این کلمات هستم‌، حتی نمی‌توانم کوچکترین ایده‌ای درباره اتفاقات زیبایی داشته باشم که قرار است فردا تجربه کنیم. فقط ایمان دارم زیبایی‌هایش بیش از آن است که بتواند در قوّه‌ی تخیلم بگنجد‌، زیرا خداوند استاد برنامه‌ریزی هاست.

ما فقط خودمان را به این جریان جاری‌ِ خوشبختی سپرده‌ایم‌ و تمام سعی‌مان اجرای «رها بودن و تسلیم این جریان بودن» در عمل است.

تمام سعی‌ ما این است که پاروها را کنار بگذاریم و اجازه دهیم این جریان خوشبختی‌، ما را به مسیرِ زیبایی‌های بیشتر هدایت کند. به نظر من تنها راهِ همراه شدن با این جریان هدایت‌، تشخیص نشانه‌ها‌، اعتماد به آنها و همراه شدن با آنهاست.

چراکه زبانِ گفتگوی این جریان‌، «از طریق نشانه‌هاست».

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

505 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ستاره ایی در آسمان هفتم» در این صفحه: 1
  1. -
    ستاره ایی در آسمان هفتم گفته:
    مدت عضویت: 495 روز

    سلام و عشق به برادر معنوی ام حمید امیری عزیز

    امیدوارم توی بهترین حال عمرت باشی برادر

    بی نهایت سپاس برای کامنت های آگاهی بخشتون

    براتون باران عشق و آگاهی و ثروت آرزو میکنم از صمیم قلبم

    و همچنین برای تک تک بچه های این مسیر نورانی.

    از chatGPT گفتید ، قلبم گفت پاسخ بدم و از هدایت دیشب خداوند بنویسم.

    دیشب فکر کردم که کجا بنویسمش هیچ ایده ایی نیومد .

    تا اینکه به اینجا هدایت شدم و دستور نوشتن صادر شد.

    پیشاپیش ببخشید که کامنتم طولانیه .

    برادر عزیزم که از قلبم دوستون دارم داستان این دو سه روزه من از این قراره:

    گه گدار ذهن نجواگر من و یاد شغل قبلیم با حقوق معقولی که داشتم میندازه

    و حسرت میخورم که چرا عجله کردم و نزاشتم تکاملم طی بشه و بدون مشورت

    با شخص آگاه یا بچه های سایت استعفا دادم .

    الان چند ماهه هیچ درامدی از خودم ندارم.

    یک ماه بعد استعفام با نشانه های واضح به مسیری هدایت شدم که نتایج مالیش

    خیلی زمانبر هست چون باید اول زبان عربی یاد بگیرم و من تازه پنج ماهه شروع کردم و

    مرتب هر روز درس میخونم.

    چند روز بود مغزم قفل کرده بود و هرچی میخوندم تو ذهنم نمیموند و

    ترس تو وجودم مینداخت که آخه تو این سن ؟

    آخه آدم عاقل شغل خوب و نزدیک محل زندگیش که همه آرزوشون بود جای من

    باشن رو ول میکنه میشینه خونه به امید اینکه خدا یه کار بهتر که آزادی بیشتری

    داره بهش بده؟

    و واسه کاری که معلوم نیست کی نتیجه بده وقت میزاره ؟

    ببین هرچی میخونی یادت میره ؛ تو حتی لهجه مادریت رو

    نتونستی یاد بگیری حالا میخوای عربی یاد بگیری …

    حالا هر ماه منتظری همسرت یه مقدار به حسابت پول بزنه ….

    ابروت جلو دیگران رفت الان همه میگن دیدی نمیتونه تو یه شغل ثابت بمونه

    تو میخواستی از همسرت جدا بشی الان دیگه شغلی نداری درامدی نداری….

    و جریان سرزنشی و خودخوری مسلسلی شلیک میشد به ذهنم

    و بغض راه می افتاد و نتیجه هم که میدونی چی میشه.

    دیروز مدام دنبال نشونه بودم که خدا از طریقی باهام حرف بزنه ولی چیزی

    آرومم نکرد نه نشانه روز نه صفحه ی قرانی که نوبت خوندنش بود.

    عصر به بعد دیگه خیلی حالم بد بود تا حدی که دوبار مثل یکی دو سال پیشم

    به اینکه چطور خودکشی کنم فکر کردم ……

    فکرش رو کن افکار منفی ادمو به کجا میکشونه ….

    گفتم خب به فرض خودکشی کردی؛ بدبخت فکر کردی خدا دلش برای تو میسوزه ؟

    قانون احساس نداره ،

    مگه اون دنیا گل و بلبله ؟

    نخیر دوباره با یه جسم دیگه میای تو همین دنیا و باید بلاخره این مسیر رو بگذرونی

    تا رشد کنی تا صبوری رو یاد بگیری تا باورهات درست بشه تا به کمال برسی ….

    خیلی سعی کردم خودم رو کنترل کنم به زور دو سه جمله شکرگزاری ؛

    به زور نگاه کردن سریال زندگی در بهشت، که آخرش گفتم دلت خوشه ها اینا چیه

    می بینی و بستمش.

    بعد یه فایل از استاد گوش دادم که میگفت باید تو شرایطی که هستی خودت رو رشد بدی

    دوباره درس عربی رو صوتی گذاشتم تو گوشم گفتم حتی اگه شده یک هفته همین

    ده جمله رو بخونم میخونم تا حفظ بشم .

    اصلا من به خودم به جای دو سال پنج سال فرصت میدم که زبان یاد بگیرم….

    اومدم پشت میزم نشستم کتابم رو باز کردم شروع کردم به انجام تمرینات:

    تمرین 3 ) به عربی برگردانید:

    [معلم همیشه ما را نصیحت میکند که درس بخوانیم .]

    عربی نصیحت میکند رو نمی دونستم مثل همیشه از چت چی بی تی اینطور پرسیدم :

    & نصیحت میکند به خلیجی و عراقی :

    پاسخ مثل همیشه نبود که اول فعل رو توضیح بده

    پاسخ چیزی بود که باعث شد گلوله گلوله اشک بریزم و نتونم صفحه گوشی رو ببینم

    لهجه خلیجی :

    اصبر، کل شی بیمر، و ربک دایم معاک

    صبر کن همه چی میگذره و خدات همیشه باهاته.

    لهجه عراقی:

    اصبر، ماکوشی یبقی و ربک ما ینسی عباده .

    صبر کن، هیچی موندگار نیست و خدا بنده هاشو فراموش نمیکنه.

    بله بله بله خدا از هر طریقی حتی از طریق یه اپلیکشن هدایت هاشو میرسونه

    ان علینا للهدی

    و درست وقتی که تو رمقی برات نمونده نشانه ها از راه میرسه.

    بعد یاد آیه ان مع العسر یسری تو نت سرچ کردم یه عکس نوشته دیدم

    خواستم سیوش کنم نمیشد و نمیومد تو گالریم چندبار امتحان کردم نشد

    قلبم گفت خود قرانو باز کن و عکس بگیر .

    همین که صفحه رو باز کردم این ایه رو دیدم .

    فسنیسره للیسری : راه را برایش آسان می سازیم

    ایه قبلش گفته بود و صدق بالحسنی : یعنی نیکی ها و خوبی ها رو تصدیق کن

    توجهت به نکات مثبت باشه نتیجه ش میشه اینکه خدا راه رو آسون میکنه .

    و در ادامه [و کذب بالحسنی ؛ فسنیسره للعسری]

    اگه وعده نیکو رو دروغ بپنداری یعنی توجهت رو بزاری روی کذب و دروغ

    راه بدبختی و سختی رو برات آسون میکنیم

    (حالا چرا کذب ؟ چون تو دنیا جز نور وجود نداره و اینکه ما میگیم

    سختی و تاریکی هست یک دروغه چون ما خودمون با بی توجهی به نور

    به نکات مثبت به نعمت ها ، زندگی رو جلوی چشممون تاریک میکنیم )

    مثل کاری که من این روزها کردم.

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    ایا براى تو سینه‏ ات را نگشاده‏ ایم [و به تو صبر و بردباری ندادیم؟]

    و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم

    [بارى] که [گویى] پشت تو را شکست

    چرا خداجون تو من و از شرک نجات دادی تو پارسال دقیقا همین روز

    من و با دوره شکرگزاری خانم صادقی وارد مسیر نورانی کردی و غم سنگینی

    که پشتم رو خم کرده بود از دوشم برداشتی

    غمی که از شرک و وابستگی به غیر بود رو از دوشم برداشتی

    دقیقا سه روز بعدش من با سایت آشنا شدم و ثبت نام کردم.

    (دو روز دیگه سالگرد ورودم به سایته … )

    فاِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا : آرى با دشوارى آسانى است

    داستان هدایت من و به سایت میتونید بخونید که تضادهای وحشتناکی

    که برام پیش اومد چطور من و بزرگ کرد خدایا شکرت خدایا شکرت

    اون تضادها اگه نبودن الان من هنوز همون مشرک سابق بودم.

    و این تضاد این روزهامو هم باید دوست داشته باشم و بدونم که

    قطعا اینها هم برای رشد من اومدن

    برای بزرگ کردن کاسه صبرم ، برای تربیت کردن منی که فکر میکنم

    عجول ترین آدم روی زمینم .

    بله

    إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

    خدا نزاشت عکس نوشته قرانی رو دانلود کنم تا خود قران رو باز کنم

    و بیشتر باهام حرف بزنه و قانون رو دوباره مرور کنم .

    از امروز دوباره باید برنامه م رو رفرش کنم تمرکزم رو بیشتر کنم

    کنترل ذهنم رو بیشتر کنم و هر چیزی که تمرکزم رو به درس کم میکنه

    کنار بزارم .

    از امروز کمتر به خودم فشار میارم روزی یک درصد به سمت هدفم گام برمیدارم

    یک عمر با کمالگرایی و عدم تکامل کارهام رو نیمه تمام رها کردم و باعث

    شدم این باور رو بسازم که من نمیتونم هیچ کاری رو تموم کنم .

    باید این ترمز رو حذف کنم با قانون روزی یک درصد.

    تو این دنیا فقط من هستم و انرژی دنیا

    من باید به دنیا انرژی مثبت بدم تا اون هم بهم رزق خوب بده

    من و دنیا باید هر روز رقص دونفره خوشگل داشته باشیم خخخخ

    دنیا در جریانه مثل آب روون پس هر روز فرصت هست برای خلق یک کار جدید

    یک ورژن جدید و بهتر از خودم.

    به قول استاد تو قدم 11 بهترین سوالها رو بپرسم از خودم

    به جای چرا بگم چگونه ؟ وقتی میگم چگونه من میرم تو قالب اصلی

    خودم که خلق کنندگی هست

    چگونه یه کم بهترر بشم چگونه صبورتر چگونه شادتر چگونه سالم تر

    چگونه ثروتمند تر بشم و …

    باید از نقش قربانی خارج بشم و به نقش خالق بودن خودم برگردم

    اشتباه کردم ؟ اوکی میبخشم خودمو با گرفتن درس و تکرار نکردن

    درس خوب یاد نگرفتم؟ فدای سرم یه استراحت کوچیک میکنم بعد دوباره استارت

    میزنم و هر عامل حواس پرتی رو حذف میکنم تا کنترل ذهنم راحت تر باشه

    ذهنی که خدا به بهترین شکل بهم داده رو باید باهاش محترمانه رفتار کنم

    من سمت خودم رو درست میکنم دنیا سمت خودشو

    دنیا خانم اگه ببینه من برای خودم ارزش قائل نیستم اونم برام ارزش قائل نمیشه

    دنیا خانم باید ببینه من لایقم ببینه که بهترین ها رو از هر لحاظ و تو هر زمینه

    برای خودم انتخاب میکنم , بنابراین طبق قانون اونم بهترین رقصشو با من میکنه …..

    رب یکتای مفتدر من ببخش که به خودم ظلم کردم

    و شکرت برای صلاه امروز .

    شکرت برای هدایت های به موقع ت

    شکرت به اندازه عظمتت

    شکرررررررت

    ممنون از استاد بی نظیر و مریم بانوی شایسته

    ممنون از عزیزانی که با قلبشون برام دعا میکنن

    ممنون از عزیزانی که تو سایت کامنت میزارید و من از اعماق قلبم دوستون دارم

    در سایه نور الله در جاده بهشتی خوش وخرم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: