https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-07-22 18:41:282024-07-29 09:48:50سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۶
604نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خداییکه که سراسرش عشق و ازادی و احساس خوب می باشد…
مریم عزیز…همین دو ساعت پیش منم هدایت شدم به کُوهمون حیاط پشت خونمون هست..
دقیقا ارتفاع خونمون یه بلندی جالبی داره و ویوی کوه و سرسبزی و زیباییهاست …
امروز عصر هدایت شدم ..چه کیفی داشت چقدر همه چیز زیبا بود…
چقدر همه چیز عالی بود…هوای روشن و غروب پشت کوه ها..رقص پرنده ها..رقص شاخه های درختان…آدمو مست و مدهوش میکرد..اینقدر زیبا بود که نمیشد چجور وصفش کرد..
من بیشتر وقتا میرم…در اون بلندی…کلی با خدا عشق بازی میکمم کلی با هم خوش میگذرونم..نمیشه اینهمه زیباییها رو وصف کرد..که اون روح الهی منه..در درون منه..و اونهمه زیباییها رو جلوی چشمم میاره..
مریم عزیز اون صحنه زیبا از این ایالت و اون پیچکها و اون راه زیبا..و اون بعد بارون الهی…یادم از خوابی اومد….که چند وقت پیش خداوند بصورت واضح به من بهشت رو نشون داد…
دقیقا صدای همین پرندگان تو گوشم با صدای بلند میخوندن…
چقدر بهشت الهی زیبا و حال عالی بود…
چقدر خداوند نسبت به بندگانش مهربان و الرحمن الراحیمه…
صحبت زیبای شما اوایل فایل منو برانگیخته کرد…که وقتی همزمانیها برات رخ میده..موقعه ایی که با خودت و از انجام کاری که انجام میدی لذت میبری و اون احساساتت تو رو با زیباییها هم مدار میکنه…
اره ….همینه….منم وقتی احساسم خوبه اون زییاییها اون صداهای قشنگ رو میشنوم.و یا همزمانیهای زیبا برام رخ میده….
و حتی برای این مدتی که تمرکزی روی شخصیتم و در مسیر بیزنسیم کار میکنم و هر بار ،که یه زیبایی بکارم اضافه میکنم..دقیقا فرکانسشو درک میکنم..
ولی قبلنا.فقط رفع اجباری بود…اصلا اصولی کار نمیکردم فقط بدنبال این بودم که یه چندر غازی در بیارم و رفع تکلیف کنم…و چون هر بار یه دردسری برام بوجود میومد…اونکار یجاهایی یسری مشکلات رو برام بوجود میورد…
و همین شد..هدایت بشم قبل از اینکه کار الهامیم بجایی که میخام برسه که خداوند داره کارها رو برام انجام میده..
بهم گفت..بیزنس رو به چشم.فقط تجارت نببین..10 تا 20 درصد..بیشتر اون احساس خوبته.و اون چیزی که تولید میکنی …از قلبت و حال خوب باشه….
دقیقا خداوند این الهامو بهم کرد….که یادت باشه همه چیز احساس خوبه…
کلا اینروزا مخصوصا کار من دقیقا تولید یه محصول جدید توی حیطه خانم ها هست..
میدونم تمام اجزای اینکار با عشق و لطف الهی بود..اگه این احساس خوب نبود.اینچنین چیزی به این دقتی..تولید نمیشد…
و اگه این احساس خوب نبود..قابلیت پروجکت کردن نداشت…
من این موضوع رو قبلا ،”خیلی خیلی خیلی…باور محدود کننده نسبت بهش داشتم…
اون موقع که دانشجو بود..من توی یسری از کارها بسیار ضعیف بود..و یادمه بخاطر چند نمره مشروط شدم…
به این دلیل میگم.که میخام بخودم یاداوری کنم..
یادمه اینقدر نسبت به این درس استرس و حال بد داشتم..اصلا به اسانی کارم پیش نمیرفت و همیشه برام سوال بود..که جرا بقیه دوستانم توی این مورد حرفه ایی بودن..
همیشه میگفتم کاش منم میتونستم ..قوی باشم..
و همیشه عزت نفسم راجع به این درس پایین بود…
و یادمه یسری خطاهایی میکردم و اونو یجوری از نظر استاد میپوشوندم…
حالا من این باور رو توی خیلی موارد درک کرده بودم..
یکاری رو از سر تکلیف اجباری انجام میدادم..و موقع پریزنت رسیدن که میشد…
من میخاستم مخفیش کنم…
و طبق قانون اون شخص دقیقا دست میزاشت روی همون نقطعه ایی:که من بی حوصله کار کردم..
یادمه یچیزی میخاستم بچسبونم همین جوری ریخته بودم روش.اصلا به این فکر نکرده بودم..
یادمه استادم اونو بلند کرد…و یه ضربه خیلی کوچک بهش زد همه ریخت.(ایموجی خنده)
اینقدر با دوستانم خندیدیم..که بهم گفت یبار دیگه انجامش بده…
و همیشه از اون چیزی که احساسم بد بود.و مخفیش میکردم.دقیق تو بیین اینهمه موارد دست میرفت روی همون نقطعه ترس…
و امروز لطف خداوند شامل حالم شد….که این نقزعه ضعفامو پیدا کنم.از ورودم به این سایت هدایت شدم بهمون مورد گذشته..از ریشه روی این موضوع کار کردم و ادامه دادم…
و امروز چیزی تولید کردم…
که واقعا همجوره پر از حال خوب برام بوده و پر از درس..و پر از زیباییها…
و هر بار بخودم میگفتم…باید کارت بجای کشونده بشه.که اون شخصی که میخاد بهاشو بپردازه..ازش لذت ببره…و سعی کردم این مدت 3 سال..تمرکزی هر سری یه نقطعه ضعف رو از خودم پیدا کنم و کم کم و تکاملی روی خودم کار کنم…
مریم عزیز..من به این درک رسیدم…هر چیزی که خلق میشه یه انرژی خاصی داره…
این کتگوری هر چیزی میخاد باشه…
حتی نحوه شخصیتمون.نحوه نگاهمون به زندگی…نحوه رابطمون.همه انرژیه…
هر کسی طبق اون احساساتش همون درونش با هم هم فرکانس میشه…
پس احساسات ما اون لذتها و حال خوب…..زندگی ما را ..همجوره چیدمان میکنه….
و همزمانیها رو بوجود میاره…
یچیزی بگم..خیلی جالبه..از موقعه ایی که نگاهم زیبا و الهی گونه شده…اتفاقات اطرافمم کاملا متفاوت شده…
من سالها چشمانم ضعیف بود…
از موقعه ایی که با شما هم فرکانس شدم..حیاطمون بطرز جالبی جان دیگری گرفت..ویوی کوهمون به چشمانم نزدیک شد..و چه منظره های زیبای بهشتی توی خونمون پدیدار شد..
چیزی که من سالها ازش دور بودم…
نمیدونم چجور احساساتمو بگم…خیلی خیلی خوشحالم که چشمانم از نور الهی پر شد…
سپاسگزار خداوندم هستم ..که هر لحظه مرا هدایت میکند.بسوی زیباییها و قشنگیها و حال خوب…
به امید روزهای عالی و احساسات خوب …برای اتفاقات الهی گونه…
دوستتون دارم بهشت همیشه جاویدانم..با شما تا لحظه بازگشتم به خداوند هم پیمان هستم….
خدایا شکرتتتتتتت شکرت برای زیبایی های که در جهان بیکرانت قرار دادی
خدای مهربانِ من ازت به تعداد ستاره های آسمانت سپاس گذارم که زیبا ترین صحنهای که از طبیعت توی زندگیم دیدمو امروز توی این فایل برام رو کردی
چقدر غافلگیری های تو شکوهمنده
عاشقتم که از قلب این دیوانه ی مجنونت خبر داری که سجده گر زیبایی های طبیعتته و این صحنه این جلوه ی زیبایرو نشونش دادی
میدونی داره دیوانه میشه از بس این صحنرو تحسین کرده
اره معلومه که میدونی اصن چون میدونستی قراره ذهنش از حد این زیبایی حتی باورش نکنه نشونش دادی
یه جمله ی قشنگی هست که میگه: چیزی که حس میشه قابل توصیف نیست
پس من نمیتونم من ناتوانم که براتون توصیفش کنم
نمیدونم چطوری از برقی که اون سبزی پیچک ها در چشمام ایجاد کرد بگم
نمیتونم از لحظه ای که صدای خانم شایسته تو گوشم پیچید که گفت اون اهوِ بگم
بچه ها اون یه اهوی واقعی و رها بود میتونید تصور کنید که چقدر زندگی قشنگی داره توی اون مکان زیبا؟
خوبه که من حتی میتونم تصور کنم اون موجود روز و شب شکر گذار درگاه پروردگارشه چون حتما در مدارش بوده که خدا قرارش داده روی یه جای بینظیر مگه نه؟
اون لحظه که توی اون بک گراند پیچکی های شاد و باران خورده و سرزنده دیدمش و صدای خانم شایسته توی گوشم رسید انگار مغزم دستور داد یه رعدی وارد قلبم بشه
قلبم یه جوری شد
اصلن ولش کن گفتم که نمیشه توصیفش کرد
خدایا خواهش میکنم فقط تو و تو و خودت منو سوپرایز کن
سوپرایزای شب تولد که دوستام و خانوادم انجام میدادن برام سوء تفاهمی بیش نبودن
و تو اینجوری با چیزای کوچیک منو خوشحال میکنی ازت ممنونم
خدایا من میتونم جرات کنم و بگم من تورو دیدم توی این صحنه من تورو توی زیبایی ها میبینم
و دیگه با خیال راحت راحت میگم ارامش قلب من ؛دیدنت اینجوری بود که« فقط ویدئو رو متوقف کردم و سرمو گذاشتم روی میز چشمامو بستم و
نمیدونم چطوری ولی از ذهنم اصلا خبری نبود
جملاتی میومد و گفته میشد که تا حالا از درونم نشنیده بودمشون
فقط در مورد زیبایی بود مثل یه تابلوی تبلیغاتی که جملات تند تند روش رد میشن
برای چند دقیقه ذهنمو اینجوری میدیم
که : دیدی؟
باورت میشه؟
دیوونه انقدر زیبا بود که باورت نمیشه ؟
چجوری انقد خفن بود؟
قلبت باز شده واییییی چه حس با حالی
خدایا شکرتتتتتتت
من چه لیاقتی داشتم که دیدمشون خوش به حال چشمام هی چشمام تو داری بخاطر فرکانس های خوب من اینارو میبینی ها کیف کن هه
خوشحالم
خدای عزیزم سپاس گذارم
چه حس با حالی
به قول مولانا:
گر صورت بی صورت معشوق ببینم
هم خاجه و هم خانه و هم کعبه منم
همش منم همش درون منه باورت میشه
(وزن شعرم زدم بهم)
مولانا، توی عزیز رو درون شمس دیده بود
چون درون شمس اتش شناخت تو بد جوری گُر گرفته بود
و این اتش خودشو نشون داد به مولانا
ورود عشقت به دل مولانا به جایی رسید که نتنها از مردن نمیترسید بلکه عاشق مردن شده بود چون تو معشوقش بودی و با مردن به تو میرسید
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
من میخواهم اتش عشق پروردگارم با رسیدن به او گلستان شود نه اینکه پی سطل های کوچیک آب باشم که خاموشش کنم من باید به اون برسم پس از من نخواهید که دنبال دوای این درد (مرگ) بگردم
ازتون ممنونم استاد مثل هزاران بار قبلی که قلبا ممنون بودم
خدایا شکرت هرسال بهار یه بلبلی میاد تو محله و واقعا از قبل اذان صبح شروع میکنه به خوندن دیروز گفتم چرا بیست روز بیشتر از بهار گذشته ولی صداش نمیاد و امروز اولین بار صدای خوندش اومد وای خدایا چه نغمه ای روح رو نوازش میده
خدایا شکرت برای تماشای طلوع باشکوه امروز خورشید ،خدایاشکرت برای نسیم دل نواز بهاری ،خدایا شکرت برای همه زیبایی هایی که امروز دیدم ،خدایا شکرت برای عطر درختای اقاقیا که فوق العادن ،خدایا شکرت که هستی و من حس میکنم بودنت را شاه عالم .
خدایا شکرت بازم اجازه دادی شکوه و زیبایی ببینم با این فایل ها.
خدایا شکرت برای اون غذای خوشمزه دست پخت مریم جان که عطرش و بوش پیچید تو فضا
خدایا شکرت برای باران رحمت الهی که میبارد
خدایا شکرت برای اکسیژن خالص بعد بارون
خدایا شکرت چه منظره ای ،چه هوایی شد بعد بارون
خدایا تو برای من پیچک هایی هستی که تا بلندای قامت درختا رشد کردن
خدایا تو برای من قطرات با برکت باران هستی که از آسمان پر برکت نازل میشن
خدایا تو برای من همون آهویی هستی که کنجکاوانه اطراف میپایید
خدایا شکرت تو همه زیبایی هایی هستی در این فیلم دیدم
خدایا شکرت داشتم با عشق و شوق نگاه میکردم که با صدای رعد وبرق پریدم از جام وااای من میترسم از رعد وبرق به قول استاد چی بود این آخه خخخخ
خدایا شکرت چقدر جاده ها زیبا هستند
خدایا شکرت چقدر ماشین ها خفن و قشنگن
خدایا شکرت چقدر سرسبز و تمیزه همه جا
خدایا شکرت با این فایل ها تصور قدیمی از اون آمریکای همیشه در حال درگیری مسلحانه در مدارس و قتل و تجاوز و بی خانمان ها رو شستی بردی و به جاش یه سرزمین سرسبز ،تمیز،زیبا،پر از باران و برکت و فراوانی رو نشونم دادی با مردمانی مهربان و خونگرم
عظمت جهانت ، فراوانی نعمت ها و ثروت ها رو نشونم دادی تا باور کنم و باورهامو عوض کنم از دایره ی محدودیت هام بیام بیرون و زندگیم بسازم
من عاشق این قسمت از این سریالِ جذابم، هم به خاطر اون مکانِ زیبا، هم غذای خوشمزه ای که خانم شایسته ی عزیز درست میکنه، چند بار این قسمت رو دیدم از همه چیش لذت بردم و دلم خواسته این غذا رو درست کنم اما همیشه برام سوال بوده خب چقدر آب باید بریزم اخه…
بگذریم همین که شما پختید و نوش جان کردید کافیه …
و من عاشق اون تیکه ام که استاد از صدای رعدو برق میترسه، واااای خدا عالی دلم میخواد استادو بغل کنم عین ی بچه ترسید و نهایتا اون بارون شگفت انگیز و اون صحنه های زیبای بعد از باران که مدهوشم میکنه، دیدن اون همه پیچک، اون آهو… واقعا دلم پر میکشه و هی میگم یادم بمونه این قسمت و این مکان رو که رفتم امریکا حتما اینجارو برم ببینم….
هزاران بار ازتون سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن این صحنه های زیبا.
استادِجانم و الگوی بینظیرم مریم جان خیلی ممنونم ازتون بابت این ویدیوی فوق العاده
خدارو هزاران بار و صد هزاران مرتبه شکر برای اینکه وقتم رو صرف دیدن این زیبایی های بی نظیر کردم
برعکس قبل که وقتم صرف دیدن ویدیوهای بی محتوا و ب درد نخور اینستا میشد که جز اسیب به زندگیم هیچ اثری در پی نداشت
این فایل و دانلود کردم که هر روز توجهم رو صرف این طبیعت بهشتی بکنم مگه داریم اینقد زیبایی با دیدن این طبیعت اشک تو چشام حلقه زد و از هیجان زیاد نفسم بند اومد با دیدن این درختان با این حجم از زیبایی اون اهووو(که جالبه یه مدت عجیب لحظه ی دیدن یه اهو تو جنگل تو ذهنم تصویری سازی میشد) قدرت و عظمت خدا بازم برام یاد اوری میشه
زیبایی اولی که در این قسمت دیدم طبیعت بسیار زیبای این ویزیتور سنتر هست چقدر محیط تمیز، زیبا و شکیل هست و چه طبیعت زیبایی داره، چه ابرهای زیبایی در آسمان هست، چه امکاناتی برای اقامت چند ساعته در این ویزیتور سنتر ایجاد کردن، زیبایی بعدی فراوانی آب در این کشور هست چقدر بارانهای مداومی در اغلب ایالتهایی که میریم وجود داره و چقدر نعمت و برکت به این کشور میباره و تحسین میکنم این زیبایی رو، زیبایی دیگه این آشپزی کردن مریم جان با عشق و علاقه فراوان هست و ماشاالله دست پخت بسیار عالیای هم دارید و حسابی استاد رضایت داره، زیبایی بعدی این هست که در این سفر زیبا امکاناتی وجود داره که میتونی بازی هم بکنی اونم چه بازی مورتال کمبد و این شور و اشتیاق و حس و حال خوب موقع بازی کردنتون رو تحسین میکنم چقدر سنین پایین تر بودم از بازی بیشتر لذت میبردم و عشق داشتم البته هنوزم دارم اما به شدت اون موقع نیست و خداروشکر بابت همین ذوقی که همین الانم دارم، زیبایی بعدی گل های زیبایی هست که در این ویزیتور سنتر کاشتن چقدر شاداب و سر حال هستند و چقدر رنگهای زیبایی دارن، زیبایی بعدی اون نقاشی نت های موسیقی روی زمین هست که خیلی زیباست یا اون قطار چوبیای که با تنه درخت ساختن بسیار زیباست و با سلیقه کار شده، زیبایی بعدی محیط بسیار زیبا داخل ویزیتور سنتر هست که همراه شده با راک عقابی های خفن که نشستن روشون بسیار لذت بخش هست مخصوصا وقتی تکون میخوره، زیبایی بعدی غذا خوردن در محیط های تعبیه شده در این ویزیتور سنتر هست که مناسب این محیط هم هست و سقف شیروانی داره و بارون اذیت نمیکنه و میتونید غذا بخورید چقدر امکانات خوبی رو فراهم کردن که نه آفتاب بخوره آدم نه بارون و از اون مهمتر رابطه خانوادگی خوبتون رو تحسین میکنم که با عشق با هم زندگی میکنید تفریح میکنید پیشرفت میکنید و در ضمن میشینید کنار هم دیگه با عشق غذا میخورید و در مورد چیزهای خوب صحبت میکنید، قسمت خنده دار اما درس آموز دیگه هم اینکه موقع رعد و برق استاد و مریم جون چقدر به خودشون مسلط هستن و این به خاطر شجاعتی هست که در خودشون ایجاد کردن که جیغ و داد نکنن موقع این اتفاقات و آرامش داشته باشن و شجاع باشن، زیبایی دیگه تمرکز فوق العاده استاد روی نکات مثبت زندگیش و سپاسگزاری کردن به خاطر اونها هست استاد از کوه ها هم حتی سپاسگزار هست به خاطر پسرش سپاسگزار هست به خاطر غذایی که میخوره سپاسگزار هست، زیبایی بعدی جادهها و مکانهایی هست که در مسیر سفر دارید میبینیم چقدر زیبا هستند، همه جا سبزه و بسیار تمیز و شکیل و ترکیبش با آهنگ بسیار دلنشین شده. عاشقتونم
خدای شکرت برای این باران زیبا و به موقع ک اون ناهار خوشمزه رو واقعا دلچسب کرد
خدایا شکرت برای اون هوای بعد بارون، چقد دلم خواست تجربش کنم. چقد دلم حس اونجا و تو اوت لحظه بودن رو حس کرد و وچقدر زیبا بود. درختا، هوا، اون مه خوشگل، جاده خاکی و جنگلی که میرفت درختا، اون اهوی زیبا ک دقیقا توی بهترین زمان وارد شد.
خدایا شکرت که ایقدر زیبایی افریدی.
اون جایی ک استاد با مایک بازی میکرد رو چقدر دوست دارم، دوس دارم وقتی بچه دار شدم منم اینجوری با بچم بازی کنم و لذتشو ببرم.
مریم خانم گل،سپاسگزارم که اینقد زیبا مارو همراه خودتون میکنید و کلی چیزای قشنگ،جدید و باحال نشون ما میدی؛مرسی که اینقد مهربونی.
خداروشکر بابت اینکه هرخواسته ای دارم اجابت میکنه؛هربار روزمو با شکرگزاری هام شروع میکنم و از وقتی چشم باز میکنم و تو دلم میگم خودت منو برای هر قدم هدایت کن و سعی میکنم که الهامات قلبیمو حس کنم خیلی راحت و قشنگ هدایت میشم.خداروشکر که میتونم این احساسات و درک کنم.
با هربار درک کردن واقعا قلبم ب وجد میاد و خیلی خوشحال میشم.خداروشکر دارم روی خودم کار میکنم که اتفاقاتی ک از نظرم ناخوشایندن و بهشون بها ندم و سعی کنم به نکات مثبتش فکر کنم،خداروشکر که این قوانین و دارم درک میکنم.
بنام خدای الرحمن الراحمین…
بنام خداییکه که سراسرش عشق و ازادی و احساس خوب می باشد…
مریم عزیز…همین دو ساعت پیش منم هدایت شدم به کُوهمون حیاط پشت خونمون هست..
دقیقا ارتفاع خونمون یه بلندی جالبی داره و ویوی کوه و سرسبزی و زیباییهاست …
امروز عصر هدایت شدم ..چه کیفی داشت چقدر همه چیز زیبا بود…
چقدر همه چیز عالی بود…هوای روشن و غروب پشت کوه ها..رقص پرنده ها..رقص شاخه های درختان…آدمو مست و مدهوش میکرد..اینقدر زیبا بود که نمیشد چجور وصفش کرد..
من بیشتر وقتا میرم…در اون بلندی…کلی با خدا عشق بازی میکمم کلی با هم خوش میگذرونم..نمیشه اینهمه زیباییها رو وصف کرد..که اون روح الهی منه..در درون منه..و اونهمه زیباییها رو جلوی چشمم میاره..
این فایل…برای من عشق الهی بود.
.در صلح رسیدن با خود بود..
در مسیر راه درست و همزمانیها بود.
لذت و شور و عشق زندگی بود
فراواانی نعمت و برکت الهی بود…
رابطه الهی بود.و گفتن عاشقتم بود…چه رابطه الهی گونه…چقدر با دیدن شما ذوق میکنم..
زندگی عالی شرایط عالی زمانبندی درست و دقیق بود..
و همه چیز مرتب و تر تمییز کنار هم چیدمان شده بود…
مریم عزیز اون صحنه زیبا از این ایالت و اون پیچکها و اون راه زیبا..و اون بعد بارون الهی…یادم از خوابی اومد….که چند وقت پیش خداوند بصورت واضح به من بهشت رو نشون داد…
دقیقا صدای همین پرندگان تو گوشم با صدای بلند میخوندن…
چقدر بهشت الهی زیبا و حال عالی بود…
چقدر خداوند نسبت به بندگانش مهربان و الرحمن الراحیمه…
صحبت زیبای شما اوایل فایل منو برانگیخته کرد…که وقتی همزمانیها برات رخ میده..موقعه ایی که با خودت و از انجام کاری که انجام میدی لذت میبری و اون احساساتت تو رو با زیباییها هم مدار میکنه…
اره ….همینه….منم وقتی احساسم خوبه اون زییاییها اون صداهای قشنگ رو میشنوم.و یا همزمانیهای زیبا برام رخ میده….
و حتی برای این مدتی که تمرکزی روی شخصیتم و در مسیر بیزنسیم کار میکنم و هر بار ،که یه زیبایی بکارم اضافه میکنم..دقیقا فرکانسشو درک میکنم..
ولی قبلنا.فقط رفع اجباری بود…اصلا اصولی کار نمیکردم فقط بدنبال این بودم که یه چندر غازی در بیارم و رفع تکلیف کنم…و چون هر بار یه دردسری برام بوجود میومد…اونکار یجاهایی یسری مشکلات رو برام بوجود میورد…
و همین شد..هدایت بشم قبل از اینکه کار الهامیم بجایی که میخام برسه که خداوند داره کارها رو برام انجام میده..
بهم گفت..بیزنس رو به چشم.فقط تجارت نببین..10 تا 20 درصد..بیشتر اون احساس خوبته.و اون چیزی که تولید میکنی …از قلبت و حال خوب باشه….
دقیقا خداوند این الهامو بهم کرد….که یادت باشه همه چیز احساس خوبه…
کلا اینروزا مخصوصا کار من دقیقا تولید یه محصول جدید توی حیطه خانم ها هست..
میدونم تمام اجزای اینکار با عشق و لطف الهی بود..اگه این احساس خوب نبود.اینچنین چیزی به این دقتی..تولید نمیشد…
و اگه این احساس خوب نبود..قابلیت پروجکت کردن نداشت…
من این موضوع رو قبلا ،”خیلی خیلی خیلی…باور محدود کننده نسبت بهش داشتم…
اون موقع که دانشجو بود..من توی یسری از کارها بسیار ضعیف بود..و یادمه بخاطر چند نمره مشروط شدم…
به این دلیل میگم.که میخام بخودم یاداوری کنم..
یادمه اینقدر نسبت به این درس استرس و حال بد داشتم..اصلا به اسانی کارم پیش نمیرفت و همیشه برام سوال بود..که جرا بقیه دوستانم توی این مورد حرفه ایی بودن..
همیشه میگفتم کاش منم میتونستم ..قوی باشم..
و همیشه عزت نفسم راجع به این درس پایین بود…
و یادمه یسری خطاهایی میکردم و اونو یجوری از نظر استاد میپوشوندم…
حالا من این باور رو توی خیلی موارد درک کرده بودم..
یکاری رو از سر تکلیف اجباری انجام میدادم..و موقع پریزنت رسیدن که میشد…
من میخاستم مخفیش کنم…
و طبق قانون اون شخص دقیقا دست میزاشت روی همون نقطعه ایی:که من بی حوصله کار کردم..
یادمه یچیزی میخاستم بچسبونم همین جوری ریخته بودم روش.اصلا به این فکر نکرده بودم..
یادمه استادم اونو بلند کرد…و یه ضربه خیلی کوچک بهش زد همه ریخت.(ایموجی خنده)
اینقدر با دوستانم خندیدیم..که بهم گفت یبار دیگه انجامش بده…
و همیشه از اون چیزی که احساسم بد بود.و مخفیش میکردم.دقیق تو بیین اینهمه موارد دست میرفت روی همون نقطعه ترس…
و امروز لطف خداوند شامل حالم شد….که این نقزعه ضعفامو پیدا کنم.از ورودم به این سایت هدایت شدم بهمون مورد گذشته..از ریشه روی این موضوع کار کردم و ادامه دادم…
و امروز چیزی تولید کردم…
که واقعا همجوره پر از حال خوب برام بوده و پر از درس..و پر از زیباییها…
و هر بار بخودم میگفتم…باید کارت بجای کشونده بشه.که اون شخصی که میخاد بهاشو بپردازه..ازش لذت ببره…و سعی کردم این مدت 3 سال..تمرکزی هر سری یه نقطعه ضعف رو از خودم پیدا کنم و کم کم و تکاملی روی خودم کار کنم…
مریم عزیز..من به این درک رسیدم…هر چیزی که خلق میشه یه انرژی خاصی داره…
این کتگوری هر چیزی میخاد باشه…
حتی نحوه شخصیتمون.نحوه نگاهمون به زندگی…نحوه رابطمون.همه انرژیه…
همینه خداوند مدام توی ایه هاش:میگه….انروز سوره بقره میخوندم…
زن برده..از زن مشرک خیلی با ارزشه….
مردان مومن با زنان مومن..
قانون خیلی دقیق کار میکنه ..
قانون و جهان…کبوتر با کبوتر باز و با باز…
هر کسی طبق اون احساساتش همون درونش با هم هم فرکانس میشه…
پس احساسات ما اون لذتها و حال خوب…..زندگی ما را ..همجوره چیدمان میکنه….
و همزمانیها رو بوجود میاره…
یچیزی بگم..خیلی جالبه..از موقعه ایی که نگاهم زیبا و الهی گونه شده…اتفاقات اطرافمم کاملا متفاوت شده…
من سالها چشمانم ضعیف بود…
از موقعه ایی که با شما هم فرکانس شدم..حیاطمون بطرز جالبی جان دیگری گرفت..ویوی کوهمون به چشمانم نزدیک شد..و چه منظره های زیبای بهشتی توی خونمون پدیدار شد..
چیزی که من سالها ازش دور بودم…
نمیدونم چجور احساساتمو بگم…خیلی خیلی خوشحالم که چشمانم از نور الهی پر شد…
سپاسگزار خداوندم هستم ..که هر لحظه مرا هدایت میکند.بسوی زیباییها و قشنگیها و حال خوب…
به امید روزهای عالی و احساسات خوب …برای اتفاقات الهی گونه…
دوستتون دارم بهشت همیشه جاویدانم..با شما تا لحظه بازگشتم به خداوند هم پیمان هستم….
انشالله………
یارب العالمین
سلام بهدوزوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه همسفران عشق
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و تجربه لذت سفر با اروی، تو این پارک زیبا و لذت آشپزی با دستپخت زیبا خانم شایسته عزیز.
و چه لذتی داره بازی ایکس باکس تو اروی و هر لحظه بری تو دل طبیعت و تنوعی از زیبایهارو ببینی.
چقدر دستپخت زیبا خانم شایسته عزیزرو تحسین میکنم و استاد عزیز ومایک عزیزرو انقدر با عشق هر کدوم به زبان خودشون تشکر میکنند بقول مایک عزیز اوجیز.
چه پارک زیبا با طبیعت زیبا و بعد از باران چه طبیعت زیباتر و پیچک های زیبا همراه با آهوی زیبا.خدایا شکرت بابت این همه زیبایی.
چقدر آهنگ همراه با فایل آرامشبخش و عالی میکس شده.
الهی صدهزارمرتبه شکرت بابت این همه زیبایی
خدایا شکرتتتتتتت شکرت برای زیبایی های که در جهان بیکرانت قرار دادی
خدای مهربانِ من ازت به تعداد ستاره های آسمانت سپاس گذارم که زیبا ترین صحنهای که از طبیعت توی زندگیم دیدمو امروز توی این فایل برام رو کردی
چقدر غافلگیری های تو شکوهمنده
عاشقتم که از قلب این دیوانه ی مجنونت خبر داری که سجده گر زیبایی های طبیعتته و این صحنه این جلوه ی زیبایرو نشونش دادی
میدونی داره دیوانه میشه از بس این صحنرو تحسین کرده
اره معلومه که میدونی اصن چون میدونستی قراره ذهنش از حد این زیبایی حتی باورش نکنه نشونش دادی
یه جمله ی قشنگی هست که میگه: چیزی که حس میشه قابل توصیف نیست
پس من نمیتونم من ناتوانم که براتون توصیفش کنم
نمیدونم چطوری از برقی که اون سبزی پیچک ها در چشمام ایجاد کرد بگم
نمیتونم از لحظه ای که صدای خانم شایسته تو گوشم پیچید که گفت اون اهوِ بگم
بچه ها اون یه اهوی واقعی و رها بود میتونید تصور کنید که چقدر زندگی قشنگی داره توی اون مکان زیبا؟
خوبه که من حتی میتونم تصور کنم اون موجود روز و شب شکر گذار درگاه پروردگارشه چون حتما در مدارش بوده که خدا قرارش داده روی یه جای بینظیر مگه نه؟
اون لحظه که توی اون بک گراند پیچکی های شاد و باران خورده و سرزنده دیدمش و صدای خانم شایسته توی گوشم رسید انگار مغزم دستور داد یه رعدی وارد قلبم بشه
قلبم یه جوری شد
اصلن ولش کن گفتم که نمیشه توصیفش کرد
خدایا خواهش میکنم فقط تو و تو و خودت منو سوپرایز کن
سوپرایزای شب تولد که دوستام و خانوادم انجام میدادن برام سوء تفاهمی بیش نبودن
و تو اینجوری با چیزای کوچیک منو خوشحال میکنی ازت ممنونم
خدایا من میتونم جرات کنم و بگم من تورو دیدم توی این صحنه من تورو توی زیبایی ها میبینم
و دیگه با خیال راحت راحت میگم ارامش قلب من ؛دیدنت اینجوری بود که« فقط ویدئو رو متوقف کردم و سرمو گذاشتم روی میز چشمامو بستم و
نمیدونم چطوری ولی از ذهنم اصلا خبری نبود
جملاتی میومد و گفته میشد که تا حالا از درونم نشنیده بودمشون
فقط در مورد زیبایی بود مثل یه تابلوی تبلیغاتی که جملات تند تند روش رد میشن
برای چند دقیقه ذهنمو اینجوری میدیم
که : دیدی؟
باورت میشه؟
دیوونه انقدر زیبا بود که باورت نمیشه ؟
چجوری انقد خفن بود؟
قلبت باز شده واییییی چه حس با حالی
خدایا شکرتتتتتتت
من چه لیاقتی داشتم که دیدمشون خوش به حال چشمام هی چشمام تو داری بخاطر فرکانس های خوب من اینارو میبینی ها کیف کن هه
خوشحالم
خدای عزیزم سپاس گذارم
چه حس با حالی
به قول مولانا:
گر صورت بی صورت معشوق ببینم
هم خاجه و هم خانه و هم کعبه منم
همش منم همش درون منه باورت میشه
(وزن شعرم زدم بهم)
مولانا، توی عزیز رو درون شمس دیده بود
چون درون شمس اتش شناخت تو بد جوری گُر گرفته بود
و این اتش خودشو نشون داد به مولانا
ورود عشقت به دل مولانا به جایی رسید که نتنها از مردن نمیترسید بلکه عاشق مردن شده بود چون تو معشوقش بودی و با مردن به تو میرسید
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
من میخواهم اتش عشق پروردگارم با رسیدن به او گلستان شود نه اینکه پی سطل های کوچیک آب باشم که خاموشش کنم من باید به اون برسم پس از من نخواهید که دنبال دوای این درد (مرگ) بگردم
ازتون ممنونم استاد مثل هزاران بار قبلی که قلبا ممنون بودم
چه جای زیبایی ساختید
همه خودشونن و خود ادما بینهایت زیباست…
خدایا هرچه دارم از تو دارم
سلام استاد عزیزم
خدایا شکرت واقعا برای این همه فراوانی و زیبایی این طبیعت زیبا و تا چشم کار میکنه درخت و سبزه هست
من عاشق صدای رعد و برق هستم و کلی عشق کردم و باران الهی همیشه در حال باریدنه باید ظرفامون رو بزرگتر کنیم
خانه های شکلاتی زیبایی خاصی به این نقاشی خداوند داده
قطار گلدانی با تنه درخت، چقدر فرصت بی نهایت در این چوب وجود داره خدایا شکرت
نظم و انضباط مردم در نگه داری از طبیعت و محل زندگی خدایا شکرت
بازدید کننده و مشتری برای همه هست در هر نقطه ای از جهان این یعنی فراوانی
تیشرت خندان بامزه که حس خوبی به آدم میده
میز سنگی و خلاقیت
نمای از دور آروی چقدر قشنگه طرح و رنگش
و رابطه عاشقانه ای که شاهدش هستیم خدایا شکرت
از مواهب ثروتمند شدن آزادی و بازی و تفریح و عشق حال
آها راستی چه جالب بود اون آبکش تاشو و غذای خوشمزه ای که عطر و طعمش تا اینجا اومد نوش جون
خدایا شکرت برای این ایالت زیبای تنسی
خدایا منم میخام این زیبایی هارو تجربه کنم
و رانندگی کنم در این فضاها و آهنگ گوش بدم و با عشقم لذت ببرم
میخام آزادی مالی و مکانی و زمانی رو تجربه کنم
خدایا شکرت میخام
وای اون قسمت بعد از باران صدای جریان آب و پرندگان و آهو اون پیچکهایی که همه جارو در تصرف خودشون درآوردن چه زیباست چه صحنه فوق العاده رویایی خدایا شکرت
هرچقدر ثروتمندتر میشوم به خدا نزدیکتر و نزد خدا محبوب تر میشوم
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
خداوند بهترین روزی دهنده و هدایت کننده است
خدایا مارا به راه راست هدایت کن
به نام رب من که امپراطور عالم است
سلام همسفرای عزیزم
قسمت 16 سفرنامه
خدایا شکرت هرسال بهار یه بلبلی میاد تو محله و واقعا از قبل اذان صبح شروع میکنه به خوندن دیروز گفتم چرا بیست روز بیشتر از بهار گذشته ولی صداش نمیاد و امروز اولین بار صدای خوندش اومد وای خدایا چه نغمه ای روح رو نوازش میده
خدایا شکرت برای تماشای طلوع باشکوه امروز خورشید ،خدایاشکرت برای نسیم دل نواز بهاری ،خدایا شکرت برای همه زیبایی هایی که امروز دیدم ،خدایا شکرت برای عطر درختای اقاقیا که فوق العادن ،خدایا شکرت که هستی و من حس میکنم بودنت را شاه عالم .
خدایا شکرت بازم اجازه دادی شکوه و زیبایی ببینم با این فایل ها.
خدایا شکرت برای اون غذای خوشمزه دست پخت مریم جان که عطرش و بوش پیچید تو فضا
خدایا شکرت برای باران رحمت الهی که میبارد
خدایا شکرت برای اکسیژن خالص بعد بارون
خدایا شکرت چه منظره ای ،چه هوایی شد بعد بارون
خدایا تو برای من پیچک هایی هستی که تا بلندای قامت درختا رشد کردن
خدایا تو برای من قطرات با برکت باران هستی که از آسمان پر برکت نازل میشن
خدایا تو برای من همون آهویی هستی که کنجکاوانه اطراف میپایید
خدایا شکرت تو همه زیبایی هایی هستی در این فیلم دیدم
خدایا شکرت داشتم با عشق و شوق نگاه میکردم که با صدای رعد وبرق پریدم از جام وااای من میترسم از رعد وبرق به قول استاد چی بود این آخه خخخخ
خدایا شکرت چقدر جاده ها زیبا هستند
خدایا شکرت چقدر ماشین ها خفن و قشنگن
خدایا شکرت چقدر سرسبز و تمیزه همه جا
خدایا شکرت با این فایل ها تصور قدیمی از اون آمریکای همیشه در حال درگیری مسلحانه در مدارس و قتل و تجاوز و بی خانمان ها رو شستی بردی و به جاش یه سرزمین سرسبز ،تمیز،زیبا،پر از باران و برکت و فراوانی رو نشونم دادی با مردمانی مهربان و خونگرم
عظمت جهانت ، فراوانی نعمت ها و ثروت ها رو نشونم دادی تا باور کنم و باورهامو عوض کنم از دایره ی محدودیت هام بیام بیرون و زندگیم بسازم
خدایا عاشقتم
برای همه ی این قشنگی ها ممنونم
ممنونم استاد عزیزم
ممنونم مریم خانم خوش سلیقه و کدبانو
سلام به روی ماهتون
من عاشق این قسمت از این سریالِ جذابم، هم به خاطر اون مکانِ زیبا، هم غذای خوشمزه ای که خانم شایسته ی عزیز درست میکنه، چند بار این قسمت رو دیدم از همه چیش لذت بردم و دلم خواسته این غذا رو درست کنم اما همیشه برام سوال بوده خب چقدر آب باید بریزم اخه…
بگذریم همین که شما پختید و نوش جان کردید کافیه …
و من عاشق اون تیکه ام که استاد از صدای رعدو برق میترسه، واااای خدا عالی دلم میخواد استادو بغل کنم عین ی بچه ترسید و نهایتا اون بارون شگفت انگیز و اون صحنه های زیبای بعد از باران که مدهوشم میکنه، دیدن اون همه پیچک، اون آهو… واقعا دلم پر میکشه و هی میگم یادم بمونه این قسمت و این مکان رو که رفتم امریکا حتما اینجارو برم ببینم….
هزاران بار ازتون سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن این صحنه های زیبا.
به نام خدای زیبایی ها
سلام
استادِجانم و الگوی بینظیرم مریم جان خیلی ممنونم ازتون بابت این ویدیوی فوق العاده
خدارو هزاران بار و صد هزاران مرتبه شکر برای اینکه وقتم رو صرف دیدن این زیبایی های بی نظیر کردم
برعکس قبل که وقتم صرف دیدن ویدیوهای بی محتوا و ب درد نخور اینستا میشد که جز اسیب به زندگیم هیچ اثری در پی نداشت
این فایل و دانلود کردم که هر روز توجهم رو صرف این طبیعت بهشتی بکنم مگه داریم اینقد زیبایی با دیدن این طبیعت اشک تو چشام حلقه زد و از هیجان زیاد نفسم بند اومد با دیدن این درختان با این حجم از زیبایی اون اهووو(که جالبه یه مدت عجیب لحظه ی دیدن یه اهو تو جنگل تو ذهنم تصویری سازی میشد) قدرت و عظمت خدا بازم برام یاد اوری میشه
عاشقتم خدای مهربونم
سلام خدمت همسفران عزیز
زیبایی اولی که در این قسمت دیدم طبیعت بسیار زیبای این ویزیتور سنتر هست چقدر محیط تمیز، زیبا و شکیل هست و چه طبیعت زیبایی داره، چه ابرهای زیبایی در آسمان هست، چه امکاناتی برای اقامت چند ساعته در این ویزیتور سنتر ایجاد کردن، زیبایی بعدی فراوانی آب در این کشور هست چقدر بارانهای مداومی در اغلب ایالتهایی که میریم وجود داره و چقدر نعمت و برکت به این کشور میباره و تحسین میکنم این زیبایی رو، زیبایی دیگه این آشپزی کردن مریم جان با عشق و علاقه فراوان هست و ماشاالله دست پخت بسیار عالیای هم دارید و حسابی استاد رضایت داره، زیبایی بعدی این هست که در این سفر زیبا امکاناتی وجود داره که میتونی بازی هم بکنی اونم چه بازی مورتال کمبد و این شور و اشتیاق و حس و حال خوب موقع بازی کردنتون رو تحسین میکنم چقدر سنین پایین تر بودم از بازی بیشتر لذت میبردم و عشق داشتم البته هنوزم دارم اما به شدت اون موقع نیست و خداروشکر بابت همین ذوقی که همین الانم دارم، زیبایی بعدی گل های زیبایی هست که در این ویزیتور سنتر کاشتن چقدر شاداب و سر حال هستند و چقدر رنگهای زیبایی دارن، زیبایی بعدی اون نقاشی نت های موسیقی روی زمین هست که خیلی زیباست یا اون قطار چوبیای که با تنه درخت ساختن بسیار زیباست و با سلیقه کار شده، زیبایی بعدی محیط بسیار زیبا داخل ویزیتور سنتر هست که همراه شده با راک عقابی های خفن که نشستن روشون بسیار لذت بخش هست مخصوصا وقتی تکون میخوره، زیبایی بعدی غذا خوردن در محیط های تعبیه شده در این ویزیتور سنتر هست که مناسب این محیط هم هست و سقف شیروانی داره و بارون اذیت نمیکنه و میتونید غذا بخورید چقدر امکانات خوبی رو فراهم کردن که نه آفتاب بخوره آدم نه بارون و از اون مهمتر رابطه خانوادگی خوبتون رو تحسین میکنم که با عشق با هم زندگی میکنید تفریح میکنید پیشرفت میکنید و در ضمن میشینید کنار هم دیگه با عشق غذا میخورید و در مورد چیزهای خوب صحبت میکنید، قسمت خنده دار اما درس آموز دیگه هم اینکه موقع رعد و برق استاد و مریم جون چقدر به خودشون مسلط هستن و این به خاطر شجاعتی هست که در خودشون ایجاد کردن که جیغ و داد نکنن موقع این اتفاقات و آرامش داشته باشن و شجاع باشن، زیبایی دیگه تمرکز فوق العاده استاد روی نکات مثبت زندگیش و سپاسگزاری کردن به خاطر اونها هست استاد از کوه ها هم حتی سپاسگزار هست به خاطر پسرش سپاسگزار هست به خاطر غذایی که میخوره سپاسگزار هست، زیبایی بعدی جادهها و مکانهایی هست که در مسیر سفر دارید میبینیم چقدر زیبا هستند، همه جا سبزه و بسیار تمیز و شکیل و ترکیبش با آهنگ بسیار دلنشین شده. عاشقتونم
وای خــــــدایا شکرت
خدایا شکرت برای اینهمه زیبایی
برای این نقاشی زنده که کشیدی
خدای شکرت برای این باران زیبا و به موقع ک اون ناهار خوشمزه رو واقعا دلچسب کرد
خدایا شکرت برای اون هوای بعد بارون، چقد دلم خواست تجربش کنم. چقد دلم حس اونجا و تو اوت لحظه بودن رو حس کرد و وچقدر زیبا بود. درختا، هوا، اون مه خوشگل، جاده خاکی و جنگلی که میرفت درختا، اون اهوی زیبا ک دقیقا توی بهترین زمان وارد شد.
خدایا شکرت که ایقدر زیبایی افریدی.
اون جایی ک استاد با مایک بازی میکرد رو چقدر دوست دارم، دوس دارم وقتی بچه دار شدم منم اینجوری با بچم بازی کنم و لذتشو ببرم.
خدایا شکرت برای این فایل ک حالمو ناب کرد
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان.
مریم خانم گل،سپاسگزارم که اینقد زیبا مارو همراه خودتون میکنید و کلی چیزای قشنگ،جدید و باحال نشون ما میدی؛مرسی که اینقد مهربونی.
خداروشکر بابت اینکه هرخواسته ای دارم اجابت میکنه؛هربار روزمو با شکرگزاری هام شروع میکنم و از وقتی چشم باز میکنم و تو دلم میگم خودت منو برای هر قدم هدایت کن و سعی میکنم که الهامات قلبیمو حس کنم خیلی راحت و قشنگ هدایت میشم.خداروشکر که میتونم این احساسات و درک کنم.
با هربار درک کردن واقعا قلبم ب وجد میاد و خیلی خوشحال میشم.خداروشکر دارم روی خودم کار میکنم که اتفاقاتی ک از نظرم ناخوشایندن و بهشون بها ندم و سعی کنم به نکات مثبتش فکر کنم،خداروشکر که این قوانین و دارم درک میکنم.
خدایای من شکرت.
ان شالله سلامت و خوشحال باشید عزیزان من️