خداگونهترین لحظهی زندگی هر انسان زمانی است که، قادر به درک و تشخیص زیباییهای جهان اطرافش -هرچند کوچک- میگردد، پیغامشان را میشوند و با آن پیغام همراه میگردد.
به نظرم پیامبران اینگونه زیستهاند. برای همین موفق به دریافت الهامات بودهاند. به نظرم خداوند خودش را در هر آنچه برایمان متجلی میکند که، به ما احساس خوبی میبخشد.
هرچه پیشتر میروم بهتر درک میکنم که «احساس خوب داشتن»، از همه چیز مهمتر است. هرچه بیشتر جهان را میبینم، بهتر به رابطهی میان «احساس خوب» و «سخاوت بیپایان جهان» پی میبرم. هرچه داستان آدمهای بیشتری را میشنوم، ردپای نامرئیِ احساس خوب= اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد را با وضوح بیشتری مشاهده میکنم.
برای همین تمرکز بر نکات مثبت تا این حدّ مهم است. برای همین دیدن زیباییها و تحسین آنها تا این حدّ قدرتمند و سخی است.
برای همین زندگی در برابر آدمهایی نیک رفتار میکند که:
- بی دلیل به غریبهها لبخند میزنند،
- برای شاد زیستن نیاز به دلایل لازم و کافی ندارند،
- و از هر ناخواستهای به سادگی اعراض میکنند.
گویی برای آنها همواره همه چیز خیر است. مهم نیست چه اتفاقی در دنیای بیرونی رخ داده، مهم نیست شرایط به چه شکلی پیش رفته، اگر بتوانیم از درون به احساس خوب برسیم -که تنها راهش تمرکز بر نکات مثبت زندگیمان است- در هر صورت، جهان ما را به سمت اتفاقات خوب رهنمون میشود. این وظیفهی پروردگار است.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۷218MB15 دقیقه
سریال سفر به دور آمریکا قسمت 17
به نام خدای غفور رحیم
با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با درکشون ی کم بزرگتر
با دیدن این فروشگاه که به معنی واقعی کلمه نمود فراوانیه یاد خرید امروزم افتادم که با خواهر زادم رفته بودم بیرون یعنی من دعوتش کردم به کافی شاپ که هم خودم ی هوایی بخورم و هم اون و هم اینکه من واقعا لذت میبرم وقتی برای خواهرزادم خرید میکنم
وقتی دیدم که چطور مریم خانم لباسهایی رو که دوست داره ور میداره و میندازه توی سبد یا مایک اونهمه لباس رو انتخاب کرده و استاد هم داره تحسینش میکنه شکوه ثروت رو دیدم که جلوی چشام رژه می رفت که چقدر ثروت خوبه که بقول استاد بدون اینکه برچسب قیمت رو نگاه کنی هر چیزی رو که دوس داری انتخاب میکنی
خدا رو شکر از وقتی که اومدم توی این مسیر قدرت خریدم خیلی رفته بالا نسبت به قبل و راحت تر خرید میکنم ولی هنوز به اون آزادی مالی نرسیدم که بگم اصلا برچسب قیمت برام مهم نیست توی بعضی موارد اینجوریه ولی توی بعضی موارد هنوز میپرسم که قیمت فلان چیز چقدره و همین تضاد باعث شده که از خداوند این خواسته رو داشته باشم که رزق و روزی بی حساب بهم بده که منم این آزادی رو تجربه کنم که میدونم کلیدش هم توجه کردن به خریدهای الانم و سپاسگزاری کردن بخاطر اونهاست چیزی که قبلا نبوده ولی الان هست
داشتم فکر میکردم چند درصد از باباها و مامان ها اونقدر ثروتمند هستن که وقتی بچشون چیزهایی رو انتخاب میکنن بچه رو مجبور نمیکنن که از بعضی هاشون چشم پوشی کنه و هرچی انتخاب میکنه رو میخرن براش ؟!!!
من که بقول استاد میخوام جز دسته ی دوم باشم که هیچ محدودیتی رو نه برای خودم و نه بچم داشته باشم
ی نکته ی دیگه ای که با دیدن این قسمت خیلی برای من درس داشت همون جایی بود که خانم شایسته راجع به استخدام نیرو داشتن صحبت میکردن که همیشه این ر و میبینن که نوشتن نیرو نیاز دارن ی کم که فکر کردم متوجه شدم که یکی از ترمزهایی که همیشه من رو از مهاجرت می ترسوند همین مساله کار بود که فکر میکردم اگر از اینجا برم و کار رو رها کنم کار گیر آوردن سخته
اما الان که دارم میبینم اینهمه خانم شایسته صحبت میکنن در مورد فراوانی فرصت های شغلی باورهام تقویت میشه که هرجایی بری اگر باور فراوانی توی ذهنت شکل گرفته باشه دیگه ترس از بیکاری معنایی نداره یعنی اگر خداوند و قانون فراوانیش رو بشاسی دیگه نگرانی از آینده بی معنیه
ی نکته ی دیگه مهارت خانم شایسته در همزمان فیلمبرداری کردن و کوتاه کردن موی استاد بود خداییش کجای جهان سراغ داریم که ی نفر آرایشگر با دست چپش ماشین اصلاح رو حرکت بده و با دست راستش فیلمبرداری کنه و نتیجه اینقدر خوب بشه
توی کپشن قسمت قبلی خانم شایسته نوشته بودن که چیزی فراتر از مهارت در فیلمبرداریه که داره این نتایج رو رقم میزه
و اون هم به صلح رسیدن با عشق و علاقته با کاریه که داری ازش لذت میبری و من اوج این در صلح بودن رو دیدم توی این صحنه ی مو کوتاه کردن
من خودم صورتم رو اصلاح میکنم و ٰآرایشگاه نمیرم ولی حتی برای گرفتن قیچی توی دست چپم هم مشکل دارم و همش با دست راست کار میکنم ولی خانم شایسته رو که میبینم ترغیب میشم که از دست چپم هم استفاده کنم برای انجام دادن کارهام که همین تمرین هم میتونه دست چپم رو تقویت کنه عضلاتش رو چون حرکات سمت چپ بدن توی نیمکره راست کنترل میشه باعث میشه نیمکره راستم هم فعالتر بشه و تقویت بشه .یادم میاد 22 سال پیش توی اتاق عمل که کار میکردم و نیروی طرحی بودم و تازه کار و تسلط نداشتم ی جراحی داشتیم که زد توی برجکم بخاطر اینکه نمیتونستم خوب باقیچی کار کنم و بهم گفت برو با دست چپت کار کن اونروز من خیلی ناراحت شدم بخاطر پایین بودن اعتماد به نفس و واسه همین هیچ وقت سراغ بیمارستان نرفتم بعد از اتمام طرحم ولی الان که یادم اومد متوجه شدم که حق با ایشون بود و من میتونستم اون مهارت رو توی خودم ایجاد کنم اونم برای کمک به خودم و توی زندگیم و البته بالا بردن مهارتم توی کار اما من بجای حل مساله ازش فرار کردم
سپاسگزارم استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیز