سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۷

سلام سلام چقدر فراوانی

سریال سفر به دور امریکا سریال زندگی در بهشت و سریال تمرکز بر نکات مثبت عالین همشون عالین دارم اسم میگم دونه دونه داشتن میومدن که گفتیم فعلا این 3 تا بسه استاد بینظیره محصولاتشم همینطور

خب تجربه ای که میخواستم رد پا بزارم ، همانطور که شما و من میدونیم و استاد بارها میگه قوی ترین باور هارو مطالعه افرادی که در اون کسب و کار ها هستند و موفق شدن میدن که اقا میشه و نزدیک ترین تاثیر رو در اعمل شما دارن

مثلا با همین دیدن سفر به دور امریکا اون بخش که استاد با اهنگا همراهی میکنه و میرقصه ، امروز تو ماشین بودم یه لحظه دیدم دارم با آهنگه میرم ناظر بودم به افکارم انگار یکی از کنار داره نگام میکنه و میگه الان

مهدی داشت با اانگه میخوند و میرقصید

ذهنش : ذشته ماشین بقلی دا ه نگا میکنه مسخره کنه چی

مهدی : اون قبلا بود الان فرق کرده اون با دیدن من نه تنها حالش خوب تر میشه و خودشم تشویق میشه به انجام و لذت بردن از این کار

و مهدی بعد این گفت و گو با حس و حال بیشتر و بهتری رقصو اهنگشو ادامه داد و آهنگ خوبشو که متنو ریتمش (به حرفای که تو آهنگا میگن حساسم تاثیر مستقیمشو میبینم رو افکارم) اوکی بود چندین بار پلی کرد و باهاش حال کرد .

یا صبح مهدی رفته بود چند تا دفتر دکوراسیون داخلی ببینه و با طراح مجموعشون ارتباط بگیره اولی رفت نبودن دومی رفت نبودن سومی رفت نبودن

ولی مهدی مصمم بود امروز باید جواب بگیرم وگرنه خونه برنمیگردم و حسش میگفت برو جلو برو جلو جهان چاره ای جز پاسخ دادن به افراد شجاع که عمل میکنند نداره

مقصد اخر رو مهدی رفت کلا از اونجا جمع کرده بودن

یه لحظه ذهنش گفت بیخیال جهنم بریم خونه استراحت حالا یه چی میشه

مهدی گفت نه حتما راه حلی داره ، درجا خداش گفت اون گوگل مپ حتما شماره داره مهدی چک کرد درجا زنگ زد و اره جواب گرفت از جهان به خاطر تسلیم نشدنش ادرس جدید رو گرفت و رفت هدایتزشد اصلا به دقیقا مجموعه ای که دنبالش بود (تو مقصدای اولش این همه کامل نبودن) ، دید و حرف زدنو وینا 15 میلیون هزینه دوره بود مهدی گفت پولشو میسازم میام

اون دفتر داره اموزگاره گفت اقساطی هم داریما مهدی گفت نه به قول استاد بمیر ولی نه قرض بده نه قرض بگیر قسطی که ابدا

بعد اومد بیرون مثل یه پک اینو گذاشت به گوشه ذهنش گفت از این راحت تر هم میشه ، راهشو رقت با لذت و کلا استراحت داد به خودش مسیرو ذهنشو برد یه جا دیگه و تو خونه هدایت شد به چند سایت و اموزگار دیگه که 15 میلیون رو کرد براش حدود یکی دو میلیون با تخفیف که یک روز مهلت داشتن ، و مهدی بازم ریللکس دوره مقدماتی اتوکد که رایگان بود رو ثبت نام کرد گفت موقعیت های عالی همیشه هستن و از چندین دوره تخفیف حدود 10 میلیون رو نخواست و تکامل رو خواست میدونه این نتیجه و ثمرش بیشتره

این دوتا اتفاق مثالی بود که به طور ناخود اگاه در ذهن من این چند تا سریال ایجاد میکنه من بخشیش رو متوجه میشدم اونم بعد انجام شدن و برداشت محصول ،

اینو میخوام بگم نکته طلای اینجاس من تا وقتی نتیجه میگیرم که دارم روش کار میکنم هر روز اینا رو میبینم وگرنه به زودی خوااد پرید

پس اموزش رو رها نکنید ، یادتون باشه یک شبه خودمون رو بدبخت از مسیر زندگی خارج نکردیم که یک شبه قرار باشه برگردیم بهش

همونجا که خانوم شایسته گفت ثروت جهان هر روز داره اضافه میشه هر روز داره تقاضا بیشتر میشه همونجا حسم گفت مهدی تو کسب و کار خودتو بگیر برو به زودی جادنی میشی ، و من اعتماد دارم به خدام

میدونین اعتمادمو چطوری به دست اوردم

روزای بود که جونمو گذاشتم وسط گفتم یا نجات میدی راهو میگی یا وجود نداری همه چی کشکه

و نجاتم داد و نجاتم داد ….. اشک تو چشمام جمع میشه !!!

، گفت پوست گلفت شدیا شرط بندی میکنی با من :) و من پرو تر وز قبل برگشتم

شاید خیلی ها این تیکش رو درک نکن که واقعا اگه خدا اینطوری نبود این قوانین نبود یک ثانیه زندگی غییر ممکن بود ….

نور به راهتون ، برتری در باوره نه هیچ چیز دیگه