سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۹

سلام به همه ثروتمندا و با انرژیا از جمله مریم جان، استاد عزیزم و مایک دوستداشتنی،

خدای من، مریم عزیزم واقعا من رو دیوونه کردی، با این همه زیبایی، این همه نشاط مگه می شه خدارو شکر نکرد؟ مگه می شه نگفت خدایا عاشقتمممممم؟

امروز خدای درون مهربان و اجابت کننده ام من رو به این قسمت هدایت کرد،

خدای من! تو دو روزه با زبان گویا داری میگی،

ای جزئی از من، آهای دختر جان بیا این زیبایی هارو ببین، نگاه کن، می خوام بفرستمت جایه قشنگ، بیا ببین قدرت منو!

من همونیم که تک تک این برگ هارو، تک تک این قطره های آب رو نقاشی کردم، آیا باز هم نمی توانی کارت رو به من بسپاری و با خیال راحت بری و از زندگی لذت ببری؟

آیا با این همه زیبایی باز هم نمی توانی

پی ببری که وقتی نتیجه رو به من می سپاری، نتیجه دلخواهت رخ می ده؟

خدای من چقد صدای تو واضح و گویاست، سپاسگزارم که لایق همصحبتی با تو هستم ای تنها قدرت و فرمانروا جهان.

خدای من،من همیشه با دیدن درختان و جنگل ها دیوانه می شم، چه انرژژژژژژی این طبیعت داره که آدم رُ دیوانه می کنه، به نظرم بیشترین دلیلش وجود خداس، من توی طبیعت، هرلحظش وجود خدارو حس می کنم،می تونم خدارو ببینم که با لبخند افرادی را که لذت می برن، همراهی می کنه، با لبخند بهشون می گه شما راه درست رُ پیدا کردید و هدایت یافته هستید.

ثانیه اول فیلم، درست قبل از شنیدن صدای پر از آرامش مریم جان، اون درخت ها من رو دیوانه کرد، من همینطور خیره بودم، خیره بودم به این زیبایی، به این انرژی، به برگ درختان، به خدایی که جریان داره و چه زیبا شخن می گه، برات از عشق می گه، از ثروت می گه، از نشاط می گه، می گه و می گه و

می گه و تو فقط گوش بسپار تا بشنوی، تا سرشار بشی، تا عشق بشی……

خدا برات از ثروت می گه، از خوبی هاش، از فوایدش، از ثروتی که تورو بخشنده تر می کنه، فقط ثروته که باعث می شه ببخشی و بگذری، فقط ثروته که باعت نزدیک تر شدن می شه، و فراوان است، الهی شکرت که هر لحظه ثروت فراوان تر می شه، الهی شکرت که با ثروت به تو نزدیک می شویم، خلقت را در شادی خود شریک و غرق در حس تو می کنیم

خدایا سپاسگزارم بابت آفریدن تک تک این برگ ها، که دلم می خواست روی صندلی بشینم، و تمام شب و تمام روز، به آفرینش برگ ها، قدرت و عزت تو فکر کنم و روحم را سرشار از لطیفی کنم و لذت ببرم و هی وهرلحظه به خودم یادآوری کنم که

ای خدایی که این برگ ها،این آبشار را آفریدی، و چقدر زیبا تنه های آن را، سنگ های آن را نقاشی کردی،

تو همانی هستی که کارم را، خواسته ام را، زندگی ام را، ثروتم را، خانواده، عزیزان و دوستام را به تو می سپارم و خرسندم زیرا خدایی که تک تک خط های برگ هارا نقاشی کرده و حتی حواسش به گیاه اتاق من هست، گیاهی که شاید با زبان بی زبانی شکر او را می گوید و مرا هدایت می کند تا غذای گیاه سپاسگزارم را بدهم (و به گیاهم یادآوری کنم که شکر نعمت، نعمتت افزون کند) و به گیاهم بگویم که خدایی هست در این نزدیکی که حواسش حتی به توام هست،همان خداییست که خواسته مرا فراموش نمی کند و خاطر جمع هستم که خواسته من توسط ذهنم آفریده شده و به زودی آن را تجربه خواهم کرد،

سپاس خدایی را که گنجینه های آسمان ها و زمین در دست اوست و به من اجازه درخواست و نعمت آفرینش را داده است،

سپاس خدایی را که امروز مرا بیدار مرد تا از یک روز دیگر به همراه او، در هرلحظه لذت ببرم و سپاس خدایی که در هرلحظه بودنش را به من یاد آوری می کند و تورا بابت اینکه به محض درخواست خواسته ام اجابت می شود سپاسگزارم که تو تنها قدرت و فرمانروا دو جهان هستی.

دوستان مهربانم امروز موقع نوشتن این کامنت از خدا خواستم که کمکم کنه و از قلبم به من بگه تا چی بنویسم که بوی خدارو بده، تمام این نوشته ها از قلب من اومده، امیدوارم که بودن خدا، قدرت خدا، نعمات خدارو به شما دوستان من یادآوری کنه.من و خدا عاشقتونیم💖