سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۰

سلام استاد همیشه خندون و بانوی عزیزم٫

سلام مایک جان وواووو عجب فایلی عجب تجربه ای٫میدونم چه حسی دارین پدر و پسر٫

?????

دقیقا این اتفاق منم تجربه کردم شرط بندی با همسرم هنوزم که هنوزه یادم میفته خنده م میگیره بخاطر پولم که رفت جیبیییزززززز میشم(محض خنده)????

تو مسیر رفت و برگشت از خونه مامانم تا

خونه خودم بود که مادرشوهرم گفت تو راه از گلخانه هایی که سر جاده هستن براش دمنوش و به لیمو بگیرم٫انگار از اون گلخانه مورد نظرمون رد شده بودیم و متوجه نشده بودم که به همسرم گفتم یادت نره جلوتر دمنوش بگیریم ایشون گفتن که رد شدیم٫خلاصه از من اصرار که نه بابا جلوتر هستش که کار به جایی رسید که گفت میخای شرط بزاریم؟ منم مثل مایک چنان اطمینان داشتم به خودم که یک درصد هم شک نکردم سریع گفتم باشه اونم از خدا خواسته گفت ۱۰۰ هزازتومن ولی خداروشکر من گفتم نه همون ۵۰ تومن بسه زیاد بهت فشار نیاد ?خلاصه هی رفتیم جلوتر ولی از گلخانه خبری نبود تا رسیدیم ورودی شهرمون که شرط باختم٫????

هنوزم که هنوزه وقتی از اونجا رد میشیم یاد اون خاطره میفتم ???

و به حرف استاد قشنگ میرسم حتی شده یه درصد به این فک کنم که شاید من اشتباه میکنم٫و هیچوقت هیچوقت سر پولم شرط بندی نکنم ?

راستی بانوی عزیزم انقد که با ذوق سفر شمارو دنبال میکنم و لذت میبرم از خدا جونم یه درخواست سفری کوتاه با هزینه پرداخت شده کردم و فقط نوشتم و سپاسگزاری کردم و هنوز ۲۴ ساعت نگذشت برام محیا شد و اونم با چه غیر ممکن هایی کارش درست شد و من الان مسافرتم٫

از بلیط قطار که ممکن نبود باشه و اگر هم جوربشه باهم تو یه کوپه نباشیم و ازاین احتمالات چون همسفرهام بلیط داشتن و اگرهم کنسل میکردیم و یه کوپه میخاستیم ۵۰%درصد برمیگردوندن٫

ولی وقتی خدا بخاد درستش کنه حتی رئیس قطار میاد پیشت و بهت میگه هر جا خواستین باهم بشینین هچ مشکلی نیست وخودمون درستش میکنیم ومسافرهای دگ رو جابه جا میکنیم٫٫٫و با احترام باهات برخورد میکنن خیلی لذت بخش میشه سفر٫

مسیر سفر هم برای من محشر بود همه جا زندگی در جریان بود همه جا فراوانی ونعمت٫

دوروز نتونستم کامنت بزارم و با شما عزیزان همراه باشم ولی فرصتی بود برام تا چیزی که یاد گرفتم در عمل اجرا کنم و از بودن با خودم و خدای خودم لذت ببرم٫

ولی خداییش اینجا یه چیز دگست و وقتی اینو متوجه شدم که ازتون دور بودم والان قدر شما استاد بینظیر و بانوی نازنین ووو دوستان گلم بیشتر فهمیدم٫

خدای مهربانم سپاسگزارم بخاطر این مکان بینظیر که منو به سمتش هدایت کردی٫

راستی استاد وقتی اومدم تهران و بزرگیش دیدم و آدماش و شلوغیش ٫٫٫٫٫٫٫٫٫

گفتم٫استاد تو دگ کی هستی بخدا کاریکه شما انجام دادین اصلا نمیتونم تصورش بکنم حجم انرژی منفی و سختی و شلوغی و فشاری که اینجاست شما چطوری عوضش کردین و خودتون کشیدین بالا ٫٫٫؟!??

بخدا سختی که من از انرژی های منفی میکشم تو شهر خودم۱% سختی که شما اینجا کشیدین هم نیست و من چقدر راحتم اینجا بخدا الان فهمیدم من هچ کاری انجام نمیدادم و اگه کار کنم روی خودم به کجا ها خواهم رسید٫ الان خیلی بهتر درک میکنم حرفهاتون استاد واقعا میگم تو بی نظیری ?

سپاسگزارم

سپاسگزارم

سپاسگزارم