سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۱ - صفحه 21

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رامین خطی گفته:
    مدت عضویت: 1472 روز

    ب نام خدای رزاقم

    با سلام ب استاد عزیزم و مریم بانوی گل

    چقد لذت بخشه کل این کشور و آدمهای زیبا و مهربون و با اعتماد به نفسی ک دارن

    خداروشکر استاد و مریم خانم و مایک هر کجا ک میرین اونجا جشنه شادیه رقصه اینه در صلح بودن با خود

    خداروشکر ب این ازادی مالی و زمانی و مکانی استاد واقعا جای تحسین داره ک ی آدم چقد میتونه تغییر کنه از کجا ب کجا واقعا خداروشکر

    هر ادمی ک با شما برخورد میکنن وجه مثبت خودشونو بهتون نشون میدن

    خانم کتی و مادرش

    اون زوج زیبا و جذاب ک انقد قلبشون مهربونه اومدن لحظه های اخر عمر سگ شونو ببرن کلی بهش خوش بگذره واقعا ایمان ب خدا و عمل صالح دین و قومیت خاصی نداره هر کس با هر دینی و مذهبی انسانی با محبت و صبور و شکوری باشه ب قول قران ن ترسی داره و ن غمی و حتما روزی بغیرالحساب بهش داده میشه

    خدارو صدهزار مرتبه شکر بخاطر فایلای سفر نامه

    خدارو صدهزار مرتبه شکر بخاطر کامنت بچه ها ک گنجه گنج

    و خداروشکر ب خاطر خودت ک انقد رزاق و بخشنده و مهربانی

    از مریم خانم تشکر ویژه بخاطر این ویدئوی های زیبایی ک برامون میگیرن و کلام زیباشون

    و استاد خوش قلب مون ک ن حرف داره ن حریف

    در پناه رب رزاق شادوسالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علی نوری گفته:
    مدت عضویت: 2248 روز

    به نام خدایی که سراسر زیبایی آفرید

    سلام بر استاد عزیزم، خانم شایسته و تمام دوستان قدرتمندم در این سفرنامه

    خدایا چقدر این فایل های سفر نامه فوق العادست، هر چقدر نگاه می کنی سیر نمیشی.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت هدایت شدن به این فایل فوق العاده.

    خانم شایسته عزیز واقعا ازت سپاسگزارم که از تک تک لحظات فوق العاده برامون فیلم می گیری.

    خدایا چقدر قانون خوب جواب می ده، که یک فرد انقدر زیبا روی خودش کار میکنه که به کشوری هدایت میشه که سرتاسر زیبایی، سرتاسر بهشته

    چقدر انسان های فوق العاده زیادند که دوست دارند به ما کمک کنند، همینه که استاد همیشه می گن که لازم نیست تو کار خاصی بکنی تو فقط روی خودت کار کن و به خداوند ایمان داشته باش. خداوند تمام نعمت ها، تمام زیبایی هارو سر راهت قرار میده. خدایا من واقعا ازت سپاسگزارم که اینقدر زیبا جهان رو قانونمند آفریدی.

    استاد جان چقدر دیدگاهت در مورد مرگ زیباست، از بودن با اطرافیانت لذت ببر، خاطرات خوب باهاشون بساز و وقتی از دنیا رفتند خوشحال باش که به جهان فوق العاده و زیبایی رفتند که هممون میریم به همون جایی که ازش اومدیم.برمی گردیم به اصل خودمون

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم بابت این حس بی نظیری که از دیدن این فایل ها به من دست میده و حالم خوب می کنه.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سمیه حجتی گفته:
    مدت عضویت: 3241 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام به استاد عزیزم، مریم جانم، مایک نازنینم و دوستان ارزشمندم

    نکات مثبت این فایل زیبا و دوس داشتنی:

    – اول فایل یه فروشگاه شیرینی فروشی هست که پر از شیرینیهای رنگارنگ و زیبا( نشانه فراوانی). شیرینی هایی هستن که روشون گلهای ابی، صورتی و زرد هست. شیرینی هایی که روشون به شکل گیلاس و یا توت فرنگی هست. واقعا فوق العاده ان.

    در این فروشگاه مانیتورهای بزرگی هم نصب کردن.

    فروشنده ها هم دختر و پسرهای جوان و زیبا هستن، همشون یونیفرم سیاه رنگ پوشیدن.

    خانم کثی و استاد عباس منش را در شیرینی فروشی میبینیم. استاد عزیزم پیراهن سفید رنگ خوشگلی پوشیده که روش نوشته

    ‏Be Happy

    ‏Enjoy your life

    خانم کثی هم که خیلی خانم خونگرم، صمیمی، مهربون و زیبایی هست و پیراهن رنگارنگ و زیبایی پوشیده به همراه شلوارک لی. کیف صورتی قشنگی هم داره.

    – وای خدای من چه خونه های ویلایی قشنگی در محله های پیتسبرگ. یه خانم زیبایی هم داره چمنهای جلوی خونش را میزنه. بعضی خانه ها هم جلوی خونشون پرچم امریکا را زدن، خیلی جالبه. این محله های پیتسبرگ چقدر رویایی و قشنگن، پر از درختان سرسبز و قشنگ، آسمان ابی، ابرهای سفید و زیبا، پر از آرامش، پر از حس قشنگ زندگی.

    – استاد اینا اومدن sams club برای اینکه باطری‌های RV را تعویض کنن. مسئولش هم یه مرد خوشتیپ، مودب، مهربون و زیباست. اینجا قفسه هایی را میبینیم که پر از تایر هست( نشانه فراوانی و ثروت).

    – استاد عزیزم باطری های RV را خودش تعویض میکنه. به این میگن شجاعت، خودباوری، اعتمادبنفس و توکل و البته پاداش این ایمان و شجاعت را همون لحظه دریافت میکنه. خانم کثی مهربون و بی نظیر را ملاقات میکنه که دستی از طرف خداوند است. خانم کثی استاد اینا را به خونشون دعوت میکنه، بعد جاهای زیبا را بهشون معرفی میکنه و چند تا event در شهر پیتسبرگ.

    – ساختمان sams club چقدر زیباست و چقدر ماشین زیبا و مدرن جلوش پارک شده.( نشانه فراوانی مشتری)

    – استاد عزیزم باطری‌های RV را گذاشته روی چرخ و با چه شور و شوقی میبره به سمت فروشگا sams club

    – وای خدای من در این فروشگاه یه عالمه باطری هست( نشانه فراوانی و ثروت)

    – 3 تا خانم زیبا هم در این فروشگاه کار میکنن. مثل اینکه صندوق دار هستن. استاد باطری های تازه را گذاشته داخل سبد خرید و یکی از این خانم‌های محترم داره به اونا میرسه.

    – حین اینکه استاد اینا داشتن باطری های RV را تعویض میکردن یه ماشین کنارشون می ایسته. خانم کثی و مادر گرامیشان هستن. دارن با استاد صحبت میکنن. خانم کثی چه تاپ قهوه ای رنگ زیبایی پوشیده، عینک خوشگلی هم داره. مادرشون هم خیلی خانم با شخصیت و زیبایی هست. خانم کثی خیلی دوس داره با RV سفر کنه. سوالاتی در مورد RV از استاد اینا میپرسه.

    – واقعا استاد عزیزم را تحسین میکنم که چقدر سریع و راحت با غریبه ها ارتباط برقرار میکنه. چقدر عالی با خانم کثی و مادرشون ارتباط برقرار کرد. خانم کثی دعوتشون کرد به خونشون. جاهای خیلی زیبایی را هم بهشون معرفی کرد تا برن ازشون دیدن کنن.

    – حیاط sams club چقدر بزرگ، تمیز و زیباست. استاد RV و سانتافه را در حیاط sams club پارک کرده.

    – شهر پیتسبرگ دومین شهر بزرگ ایالت پنسیلونیا هست و در قسمت غربی پنسیلونیا هست و فیلادلفیا در قسمت شرقی هست.

    – چه اتوبان قشنگ و تمیزی، پر از ماشینهای زیبا و فوق العاده. پر از درخت و سرسبزی. ساختمانهای بلند و زیبایی هم که از دور دیده میشه.

    – استاد عزیزم و مایک با چه شور و عشق و هیجانی دارن میرن به سمت یک event، پشت سرشون هم یه دختر فوق العاده زیبا و خوشحالی هست که لباس خوشگلی هم پوشیده. عینک آفتابی استاد عزیزم هم خیلی خوشرنگ و زیباست.

    – به به چه جشن و سرور و شادی در پارک شهر پیتسبرگ برپاست. کنسرت موسیقی هم داریم. چه کنسرت ساده و باحالی با 3 نفر آدم. خدای من خواننده چقدر لباسهای ساده ای پوشیده ، یه تیشرت ابی و خوشگل با شلوارک صورتی رنگ زیبا. چقدر هم خوشگله، موهای کوتاه، خوشرنگ و زیبایی داره. پوست سفید و لطیفی داره. قدبلند و باصفاست. نوازنده ها هم خیلی ساده، قشنگ و باحالن، چقدر خودشونن. آفرین به این همه اعتمادبنفس و عزت نفس.

    – یه عالمه ماشینهای فوق العاده و زیبا دور پارک، پارک شده.

    – مردم قشنگ اومدن نشستن روی چمنها و دارن از کنسرت لذت میبرن. وای خدای من چقدر این ادمها با خودشون در صلحن. چقدر ساده و راحت میگیرن زندگی رو. میبینی تک و تنها نشسته و داره از کنسرت لذت میبره.

    – یه دختر موفرفری زیبا هم با یه پسر خوش هیکل و زیبا نشستن روی چمنها و دارن صحبت میکنن و لذت میبرن.

    – پسران جوان و زیبایی روی چمنها نشستن و کنسرت را تماشا میکنن. پدرها، مادرها با بچه هاشون اومدن و از این مراسم باشکوه لذت میبرن و ورودی های عالی به ذهنشون میدن.

    – یه اقای هنرمند و زیبایی هم با یخ هنرنمایی میکنه. لیوان و آلت موسیقی درست کرده.

    – دو تا پسر زیبا و یدونه دختر خیلی خوشگل و ماه روی میز وسایل میفروشن. دختر خانم نازنین هم داره غذا میخوره، نوش جونت باشه عزیزم.

    – یه خانم خیلی زیبا با موهای خیلی خوشرنگ و زیبا هم اومده هنر نقاشیشو به نمایش گذاشته. تابلوهای خوشگلی کشیده. همسر گرامیشان هم در کنارشان هست. واقعا آفرین به این دل و جرات، به این اعتمادبنفس. چقدر هم لباسهای قشنگی بر تن دارد.

    – دو تا پسر کوچولوی نازنین هم دارن صخره نوردی میکنن، ادمها هم جمع شدن تماشا میکنن.

    – سرسره بادی هم گذاشتن و بچه ها دارن سرسره بازی میکنن و کیف و عشق و حال میکنن.

    – به به یه حوض بزرگ و عالی در پارک. فواره های آب در حوض که چه عالی آب افشانی میکنن و زیبایی پارک را چند برابر کردن. روح و جان بخشیدن به اون فضا. گلهای سفید و قشنگی که اطراف حوض هست، درختان سرسبز و زیبای اطراف حوض، 4 تا دختر خانم زیبا که خودشون را به شکل فرشته ها دراوردن، واقعا بی نظیرن. دو تا از فرشته ها با دو تا بچه بازی میکنن. لباس فرشته ای شون چقدر خوشگله، رنگ موهاشون هم بینظیره. چقدر فرشته ها شاد و مهربون هستن و از بازی با بچه ها لذت میبرن. بچه ها هم خیلی ناز و ملوسن. خدای من انگار بهشته.

    – استاد عزیزم داره از مایک که کنار آلت موسیقی یخی وایساده عکس میگیره. مایک نازنینم داره اون آلت موسیقی یخی را مینوازه. یه پسر کوچولوی نازنین و دوس داشتنی هم دستانش را میکشه به مجسمه یخی. استاد نازنینم یه لیوان یخی بزرگ را در دستش گرفته و ادای آب خوردن را درمیاره.

    – در Down town شهر پیتسبرگ ایالت پنسیلونیا هستیم. ساختمانهای بلند و قدیمی داره. کنار خیابون گلدونهای بزرگی هست که توش گلهای خوشرنگ و زیبایی هست. یه رودخانه زیبایی هم وسط Down town هست. رستوران‌های خیلی خوشمزه هم داره. یه ماشین جالبی هم در خیابان می بینیم که با رکاب کار میکنه، ادمها نشستن دارن رکاب میزنن، چندتا خانم خیلی مهربون و باحال هم که دارن رکاب میزنن به دوربین مریم جان دس تکان میدن. واقعا خیلی وسیله جالبی هست. باهاش میشه در حین اینکه داری رکاب می‌زنی و ورزش میکنی، از زیبایی های شهرت لذت ببری و هم اینکه نوشیدنی و خوراکی های خوشمزه بخوری و هم با دوستات صحبت کنی و لذت ببری، واقعا خیلی باحاله.

    – استاد عزیزم داره از مایک روی پل عکس میگیره.

    – خدای من چه گلهای زیبایی، صورتی و بنفش تویه سبدهایی از چراغهایی روی پل آویزون کردن. واقعا خیلی رویایی و قشنگه.

    – چه رنگ خردلی زیبایی به نرده های این پل زدن، خیلی بی نظیره.

    – یه خانم و اقای خیلی زیبا به همراه سگ نازشون و استاد و مایک را روی پل می بینیم. این خانم امریکایی چقدر زیباست، چقدر خوشتیپ و خوش اندامه، قدبلند و باصفاست، موهای طلایی، لخت و زیبایی داره. تاپ سفید و شلوارک خوشگلی پوشیده. دمپایی سفید راحتی هم پوشیده. واقعا چقدر این خانم و آقا مهربون، خوش رو، ناز و لطیف و دوس داشتنی هستن. سگشون هم خیلی ناز و ملوسه، موهای مخملی و خوشرنگی داره.

    قضیه از این قراره که این خانم و آقا متوجه شدن که سگشون که 14 سال باهاشون بود، سرطان خون گرفته و یک هفته بیشتر زنده نیست. بنابراین آوردنش بیرون تا خوش بگذرونن.

    واقعا چقدر آدم‌های قوی و شجاعی هستن. چقدر رفتار درستی دارن، بجای اینکه بشینن ناراحت باشن و گریه کنن، میگه آقا حالا که فهمیدم خدا را شکر یک هفته زنده هست و کنارمه، میام در این یک هفته از بودن باهاش لذت میبرم و کلی خاطرات خوب باهاش میسازم.

    – مرگ پایان دنیا نیست، پایان همه چیز نیست، بلکه یک مسیره، در واقع یک حرکته از یک نقطه ای به نقطه دیگر و بهترین کار اینکه ما از بودن با عزیزانمون لذت ببریم تا وقتیکه هستن، آنقدر حال کنیم، آنقدر خاطرات خوب باهاشون بسازیم، هر وقت هم به هر دلیلی از این دنیا رفتن خوشحال باشیم براشون که به یک جای خیلی خوب و عالی رفتن، یک جاییکه ما قبلا از همون جا اومدیم چند صباحی در این دنیا هستیم و دوباره به جایگاه اصلی خودمون برمیگردیم.

    – خدای من مایک چقدر پسر شجاع و مهربونی هست، میره سگه را نوازش میکنه و بهش محبت میکنه. استاد عزیزم هم عکس میگیره.

    – وای خدای من اینجا چقدر زیباست. یک ساختمان شیشه ای بلند و زیبا که جلوش فواره های آب هست. جلوش میز و صندلی چیدن، گلدونهای سنگی بزرگی هم هست که توش پر گل هست.

    – استاد عزیزم داره از مایک جلوی یک مجسمه عکس میگیره. مایک هم از استاد جلوی مجسمه عکس میگیره.

    – مثل اینکه استاد اینا اومدن از یک event دیگه دیدن کنن. خدا را شکر که کنسرت هم به راهه. یه تابلوی نقاشی بزرگ هم گذاشتن که توش یه یادگاری بنویسی. چند تا دختر جوان، ظریف و خوش اندام هم جلوش جمع شدن. یه دختر خیلی زیبا که کلاه سفید و عینک آفتابی زیبایی داره، موهای خوشرنگ و لختی داره، تاپ و شلوارک سیاه رنگی پوشیده، یک کیف خوشگلی هم داره، قدبلند، ظریف و خوش اندام هم هست، یه قلب میکشه و توش علامت + میزاره.

    مریم شایسته عزیزم هم روی تابلو مینویسه thanks GOD.

    واقعا خدایا شکرت از بابت همه چیز.

    – مریم میگه: ما طبق عادت همیشگیه استاد عباس منش برای اتفاقات جدیدی که داریم تجربه میکنیم تو دلش هستیم نشونه میزاریم و اجازه میدیم نشونه ها ما را هدایت کنن.

    (من هم باید این رفتار را در خودم ایجاد کنم )

    – واقعا ایمان، جسارت و توکل استاد و مریم شایسته را تحسین میکنم که میخوان برن خونه خانم کثی، آدمی که تا یک روز قبل اصلا نمیشناختن و خیلی غیرمنتظره باهاش آشنا شدن.

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید.️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    دلم نیومد بدون کامنت گذاشتن بگذرم از این قسمت

    فقط دیدنش کافی نبود

    استاد حدس میزنم فردا یک قسمت از سفر به دور امریکا بذارید میخواستم صبر کنم اینو فردا بهتون بگم

    اما وااااقعا نتونستم جلوی خودمو بگیرم و صبر کنم و باید بنویسم

    استاد شاید هم همیشه نیاز نیست

    اما برای من بسیار به موقع بود

    اینکه دوباره صحبت هایی رو بشنوم که قبلا میشنیدم

    همون غیبت و اینا

    حتی یک لحظه نتونستم تحمل کنم

    همون یک ثانیه اش احساسم رو بد کرد بنابراین تصمیم گرفتم برای اینکه احساسم بهتر بشه با شما در (قسمت 186سفر به دور امریکا) برقصم

    میدونید و بعدش همینطوری هدایتی این قسمت رو دیدم وااااقعا میگم تقریبا همه اش برام جدید بود و فکر کردم اولین باره که دارم میبینم این قسمتو

    راستش همه ی اینا رو گفتم که بگم

    استاد شما واقعا دارید در بهشت زندگی میکنید

    واقعا فرق داره زندگی شما

    وقتی میبینم اطرافیانم که به قول اونا حتی بهتریناشون چه زندگی هایی دارن و مقایسه میکنم با شما با تمام وجودم ایمان میارم که بابا مسیر شما یه مسیرکاملا متفاوتیه واقعا

    هرچی میگین باید انجام بشه چون دارم نتیجه اش رو میبینم

    من اصلا فراموش کرده بودم انقدر که خیلی وارد جمع نمیشدم با کسی صحبت نمیکردم بحث رو عوض میکردم فضارو ترک میکردم

    واقعا هم دیگه کم شده بود این حس و حال

    و برای همینم یادم رفته بود که اصلا غیبت به این شدت و شکل هست

    یادم رفته بود هنوز مردم با این صحبتا سر خودشونو گرم میکنن احساسشونو بد میکنن و

    یادم رفته بود این براشون لذته..

    یعنی منم یه روزی خوشم میومده از این حرفا؟

    منم تو این جمعا بودم و ادامه میدادم!؟؟؟؟

    ولی خوشحالم خوشحالم که اینو دوباره تجربه کردم تا دوباره یادم بیاد

    تا ایمانم بیشتر بشه

    نمیدونید چقدر خوشحال شدم

    و چقدر سپاسگزارم که باشما و این سایت آشنا شدم

    استاد شما واقعا تنها کسی هستید که میبینم انقدر زندگی با کیفیتی داره حتی ثروتمندترین و مشهورترین افراد هم اینطوری نیست زندگیشون بماند دیگه اطرافیان من…

    انگار دارم از یه زاویه دیگه میبینم انگار دارم بیشتر متوجه میشم زندگیتون چقدر بهشتیه

    دارم بیشتر ‌‌متفاوت از قبل ایمان میارم به حرفاتون

    شما تنها کسی هستید که میبینم مشتاق تراز همه هستید برای تغییر و برای عمل کردن به آموزش های خودتون

    استاد بی نهایت سپاسگزارم

    بی نهایت سپاسگزارم

    چقدر تحسین میکنم این زندگی با کیفتتون که بیشتر از قبل دارم باور میکنم همشو‌خودتون ساختید خودتون(لبخند)

    چون میدونم میخونید دوستداشتم براتون بنویسم.

    و اما این قسمت

    چقدر من این خونه های امریکایی رو دوستدارم

    طبیعتش دوستدارم

    همه ی شهراشو دوستدارم

    تمیزی همه جارو تحسین میکنم

    مردم شاد امریکارو تحسین میکنم

    چقدر شادن و آرامش دارن

    خدایاشکرت

    چقدر اینکه میبینم هرلحظه واااقعا هرلحظه دارید هدایت میشید لذت میبرید خوشحالم میکنه و آرومم میکنه

    چقدر مردم با خودشون در صلحن و حالشون خوبه

    چقدر راحتن با خودشون و همه.

    چقدر خانم Kathy رو تحسین میکنم که وقتی میبینه شما RV دارید و خودشم این خواسته رو داره

    توقف میکنه تا باهاتون صحبت کنه

    و سوال بپرسه ازتون

    و اینطوری توجه میکنه

    الگو میبینه

    و تحسین میکنه به جای حسادت

    چون میدونه که می شود

    معلومه که بدستش میاره

    امیدوارم که فراوان سفر با شادی و لذت و هدایت های خداوند تجربه کنه با RVش

    اصلا من عاشق ارتباط برقرار کردنتونم چقدر راحت ارتباط برقرار میکنید چقدر فوق العاده هستید شما

    من هم تحسین میکنم واقعا این خانم رو اتفاقا چقدر خوشحال هم هستن

    چه دیدگاه خوبی دارن

    خوبیش اینه فقط حرف نزدن

    ما داریم عملشونو میبینم

    اونم بعد از 14 سال خاطره و بودن با سگشون.

    چقدر خوشحالم و سپاسگزارم برای لذت بردنتون

    و ساخته شد تو ذهنم

    این ازادی مالی زمانی این لذت بردن از هرلحظه

    این روابط عالی

    این هدایت شدنتون

    خیلی قشنگه استاد

    خداروشکر که داریم سفر به دورامریکا رو میبینیم

    واقعا عاشقتونم(لبخند)[قلب].

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    به نام خداوند بخشاینده و مهربان

    چه کیکهای رنگارنگ و زیبایی واقعا اشتهای آدمو باز میکنه با طرح گل و رنگهای زرد و قرمز و آبی. من کیک زرد و سفید رو از همه بیشتر پسندیدم.اون گیلاسهای خوشرنگ روی شیرینی چه جلوه ای دارند. ولی انتخاب خیلی سخته در چنین شیرینی فروشی ای.خدایا شکرت بخاطر اینهمه فراوانی.

    خانم کتی و استاد که معلومه دارن مثل ما تعارف میکنن روی حساب کردن😀 و خانم کتی هستش که موفق میشه. خانم کتی چه کیف صورتی زیبایی دارند. چهره ی مهربونی که انرژی ازش میباره.

    جاده ی زیبای باریک در حستجوی سمزکلاپ. که جلوی چند خونه پرچم آمریکا آویزونه. چه جالبه میهن پرستی شون. یاد خودم در گذشته میوفتم که فکر میکردم ما تنها میهن پرستان جهانیم اینقدر که با مردم کشورهای دیگه بیگانه بودم و ما رو محبوس کرده بودن به تصاویر تلویزیون ایران. بگذریم. چه شهر قشنگی. پیتسبورگ. یاد فیلمهای که در روستا رخ میداد افتادم و داستانهای آن شرلی در گرین گیبلز . اینقدر که زیبا و ساکت و آروم بود. انگار زمان ایستاده. همه در صلح با جهان. فوق العاده بود.

    لحظه ی آشنایی خانم کتی و مادرشون با استاد و مریم جان. مگه میشه باطری ماشینت خراب شه در حال تعمیر باشی و همه ی این اتفاقات برای این باشه که با انسانهای الهی مثل خانم کتی و مادرشون آشنا بشی؟ واقعا که الخیر فی ماوقع البته اگر در مسیر درست باشی. واقعا استاد و مریم بانو تحسین دارید.

    پارک زیبا و سرسبزی که همه روی زمین نشسته بودن بعضی با خودشون صندلی آورده بودن و هر جور راحت بودن داشتن کنسرت گروه سه نفره رو میدیدن. آرامشون واقعا برام جالبه. هر جایی که دیده میشه سرسبزه. چقدر نعمت چقدر سرسبزی خدایا شکرت. جالبه که حتی در اون موسیقی که تقریبا شلوغ بود آرامش دیده میشد. خدای بزرگم این آرامش رو نصیبم کن در هر لحظه زندگیم.

    هر کسی روی یه میز کوچیک داشته هاشو عرضه میکرد. یکی کتاب یکی روی زمین نشسته بود نقاشی میکشید و دور درخت تابلوهاشو برای فروش گذاشته بود. چقدر همه چیز ساده بود.

    پسرک کوچک صخره نوردی که با تلاش خودشو به بالا رسونده بود. بچه هایی در حال بازی بودن فارغ از هر چیز. دو دختر زیبایی که خودشون رو ب شکل فرشته درآورده بودن و بچه ها رو خوشحال میکردن. بچه هایی که با کف حباب درست میکردن و میترکوندن بازی بچه گی هامون . اون آقایی که با یخ کلی کارهای هنری ساخته بود چطوری آب نمیشد؟

    خانمهایی که با رکاب زدن ماشینشون رو در خیابون راه میبردن و به استاد دست تکون دادن. چقدر مهربونن.اون پل زیبا با ساختمونهای مدرن و زیبا اطرافش با گلهای زیبا. چه محیط فوق العاده ای و اون سگی که تا یک هفته دیگه زنده بود و تسلیم بودن صاحبانش در برابر خداوند و قدرت پذیرششون. چه گلدونهای قشنگی در کنار برج های عظیم. اون تابلویی که هرکسی هر چی دلش میخواست روش رنگ میکرد و جمله ی

    thanks god

    واقعا خدایا شکرت که اینهمه زیبایی رو بهمون نشون دادی. ممنونم بخاطر خلق استاد و مریم جان که اینقدر مارو شریک میکنن در بهترین لحظاتشون انگار که ما باهاشونیم. سپاس سپاس سپاس استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    حمید پورصالحیان گفته:
    مدت عضویت: 1024 روز

    باسلام به استاد عزیز

    من به تازگی از طریق یکی از دوستانم با شما آشنا شدم وفایل های شما را گوش کردم وخدارا شکر میکنم که در همین مدت کوتاه خیلی آرامش پیدا کردم وتمرینات را در حال انجام هستم ولی انرژی که از صحبت‌های استاد میگیرم قابل وصف نیست وخیلی آرامش دارم در حالیکه مشکلات زیادی در زندگی دارم ولی خداراشکر میکنم که تونستم با استاد آشنا بشم وخوشبختی به زندگیم بر گرده.والان که این پیام را در حال نوشتن هستم ایده جدیدی از طریق پسرم به من شد وانشالله که بتونم انجام بدم وتغییر زیادی در درآمد زندگی داشته باشم. شکر شکر وبازهم شکر که خداوند من را هدایت کرد.ممنون از سایت خوب شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    پریناز کمالی گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    با سلام🙋🏻‍♀️

    چه شیرینی و کیک ‌های خوشمزه‌ای😋🧁🍰

    چه‌قدر رد شدن از کنار این خونه‌های قشنگ حس خوبی به آدم میده. به من حس بودن تو امریکا رو میده با اینکه تا حالا تو این کشور نبودم

    استاد عزیز نبودن اون مسئولی که ‌برای عوض کردن باتری RV بود رو نشونه دیدن و تصمیم گرفتن که خودشون باتری رو عوض کنن. استاد عزیزم این عزت نفس و این تو دل ناشناخته ها رفتن و این جسارتتونو تحسین میکنم .

    تحسین میکنم این دختری رو که داره می‌خونه ‌ و گیتار میزنه. آزاد و رها داره علایقشو دنبال می‌کنه . صدا شو تحسین میکنم هنرشو تحسین میکنم. این که با عزت نفس جلوی این همه آدم داره اجرا میکنه رو تحسین میکنم. پوشش آزادشو تحسین میکنم. چه قدر این حس رهایی و آزادی و به خود واقعیت نزدیک بودن و در صلح بودن با خودت زیباست .

    چه قدر این event ها که میگذارن سرگرم‌کنندست. آدما میان جمع میشن و برای لذت بردن همه ،امکانات موجوده.نقاشی که آزادانه هنرشو به نمایش گذاشته، جا واسه صخره‌نوردی، سرسره‌ی بادی برای لذت بردن بچه‌ها،حتی هنر ساختن شکل‌های مختلف با یخ. خلاصه که همه‌چی واسه خوش‌حالی و لذت همه موجوده.

    این آدم‌های مهربونی که واسه‌ی دوربین دست تکون میدن و لبخند میزنن چه‌قدر دوست‌داشتنی‌ان.

    استاد عزیزم چه درس‌های عالی‌ای با دیدن این سگ دوست‌داشتنی که فقط یک هفته‌ دیگه زنده بود به ما دادید💓. اینکه چه‌قدر نگاه متفاوت می‌تونه باشه به قضیه‌ی مرگ . به جای اینکه آدم بشینه غصه بخوره و هی گریه کنه و ناراحت باشه بیاد بگه حالا که خدا روشکر فهمیدم که یک هفته‌ی دیگه سگم پیش من هست من میرم تو این یک هفته از بودنش لذت میبرم و میبرمش بیرون و … اینکه واقعا مرگ پایان دنیا نیست ، پایان همه چیز نیست یک مسیره یک حرکته از یک نقطه به نقطه‌ی دیگه و بهترین کار اینه که ما از بودن با عزیزانمون لذت ببریم تا وقتی که هستن، انقدر حال کنیم انقدر لذت ببریم انقدر خاطرات خوب بسازیم و هر وقت هم که به هر دلیلی از دنیا رفتن خوش‌حال باشیم براشون که به یک جای خیلی خوب و عالی رفتن یک جای خیلی بهتر. جایی که قبلا ما هم از همون جا اومدیم یک چند صباحی در این دنیا هستیم و دوباره به جایگاه اصلی خودمون برمی‌گردیم .

    خانوم شایسته‌ی عزیزم چه نکته‌ی خوبی رو درباره‌ی نشونه گفتید💓 منم سعی کردم به کار ببرمش . اینکه برای اتفاقات جدیدی که دارید تجربه میکنید و تو دلش هستید نشونه میگذارید و اجازه می‌دید نشونه ها شما رو هدایت کنن. و گفتین اگه رفتید downtown و وقت اضافه اومد به خانوم کتی پیام می‌دید و ایشون رو توی خونشون ملاقات می‌کنید.

    نکته‌ی دیگه اینکه هدف لذت بردنه و ما داریم توی این مسیر ، مسیر شناخت جهان ، شناخت زیبایی‌های جهان حرکت میکنیم.

    استاد عزیز و خانوم شایسته‌ی عزیزم ممنونم ازتون که این آگاهی‌ها و درس ها رو به ما انتقال می‌دید 💓💓

    Thanks GOD 💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمد جواد میگلی گفته:
    مدت عضویت: 2934 روز

    سلام به استاد جان ❤️❤️

    چقدر زیبا داستان اون سگ و صاحبش

    خواب بودم و از خدا خواستم که منو هدایت کن که چکار باید کنم

    که بهم گفته شد برو توی سایت و نشانه امروز رو کلیک کن

    و کلیک کردن و هدایت شدن به این فایل

    و داستان سگ و صاحبش

    یک ماهی شاید باشه که من کارم رو رها کردم و از کارم طبق هدایت های خداوند اومدم بیرون

    خب توی این مدت شدیداً به کنترل ذهن نیاز داشتم و خودم رو بستم به سایت و دوره های استاد

    اتفاقات خیلی زیادی برام افتاد توی این مدت که اومدم بیرون

    کلی آدم از کنارم ریزش کردن و دیگه خبری هم ازشون نیست

    کلی تهدید شدم با حرف و با رفتار

    همسرم کلا از کنارم رفت و حتی جای خوابش هم از من جدا کرد

    یعنی خدا کنارم رو از آدمهای فرکانس پایین کلا پاک کرد

    هی شیطان دم گوشم نجوا می کرد

    هی من قانون رو به خودم یادآوری می کردم و می‌اومدم توی سایت و کامپیوتر و کنترل می کردم ورودی های ذهنم رو

    همسرم که کلاً شمشیر رو از رو بست تا هر طور شده منو نا امید کنه تا دوباره برگردم سرکار قبلی

    ولی من گفتم به خودم یا مرگ یا پیشرفت و قدم گذاشتن در مسیر علاقه ام

    یاد قدم دو افتادم که استاد از اون تصادفی که براش اتفاق افتاده بود صحبت کرد

    منم به خودم گفتم آقا تو بدترین اتفاق رو در نظر بگیر که برات می افته

    حالا بیا و از این مدت لذت ببر و حالت رو خوب کن

    احساس خوب داشته باش

    صد در صد وقتی احساس خوب داری اتفاق خوب هم برات می افته

    از روزی که بیرون آمدم بی نهایت نشانه و فرصت رو دیدم

    موقعیت های زیادی برام پیش اومدند

    شاید هنوز نتیجه مالی برام نداشتن

    ولی خب اینا قبلاً نبودند یا اگه بودن من نمی دیدم

    من نمی دونم که چی می خوات بشه

    همین می دونم که حالم خوبه و بی نهایت نشانه هم دارم مشاهده می کنم

    مرسی استاد

    ❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1867 روز

    سلام سلام به استاد ماهم و مریم نازنینم و بچه های گل سایت

    خدای من خدای من اصلا نمیدونم از کجا بگم الان مه دارم کامنت مینویسم سه ساعت بعدش پرواز دارم به سمت استانبول جایی که تا حالا نرفتم پ برای اولین بار میخوام تجربش کنم استاد اینو براتون بگم که چند وقته دارم سریال سفر ب دور امریکارو میبینم و قسمت نیاگارارو حفظ شدم خدای من با اون دو قسمت نیاگارا اصن زندگی میکنم و انقدرررر توجهم رو اون دو فایل بوده جالبه که هرجا میرم صدای اهنگ اولش که انشرلی با موی قرمزه میشنوم و اینا ایمان منو نسبت به قانون توجه بیشتر میکنه و وقتی هدایت شدم به سفر به استانبول اونم از جایی که تو خوابم نمیدیدم دارم میرم و همه اینا نشانه منه که توجه کامل گزاشتم رو‌این سفر ب دور امریکا و تعهد و تعهد خدای بزرگ استاد الان دوروزه متعهدم که باخودم قرار گزاشتم که من اخساس لیاقتو در خودم ب وجود بیارم و چنان رو دوره عزت نفسم که انگار دارم میبلعمش و اصن ازش سیر نمیشم واقعا غذای روحمه وقتی ثانیه ای روش کار نمیکنم به جوریمه و هنوز دو روز نشده این همه اتفاق خوب افتاده مدیرم وقتی ازش مرخصی خواستم به راحتی قبول کرد حالا نکته جالب اینه که من قرار بود با یه دوستی برم اونجا همه به هم‌ملحق شیم ولی پرواز پر شد و من قراره تنها برم اونم جایی که همه چیش تجربه اولمه از سوار شدن هواپیما از فرودگاه و نگران نیستم چون میگم خدا منو تنها نمیزاره و بامن حرکت میکنه من راهو نمیلینم ولی اون راهو حفظه پس منو به راحتی میزاره اونجا و استاد یادمه تو یک فایل شما گفتین مایک وقتی نه سالش بود میومد اونجا و منم همینو الگو کردم مه اگه مایک نه ساله میتونه پس منم میتونم الانم ذهنم مقاومت میکرد برا کامنت نوشتن میگف بخاب وقت نداری ولی من بعد از کامنت میخوام برم سراغ عزت نفس گوش کنم حتی دارم دفترمم با خودم میبرم خدای بزرک استاد اصن دلم میخاد پرواز کنم درسته جز اینم انتظار نمیرفت از قانون ولی بهم خدا حق میده که انقد ذوق زده باشم اول میرم سراغ قران بعد دوره عزت نفس دوستون دارم بعد که رفتم سفرمو‌میام از تجربه های خفنش میگم براتون که خدا میدونه چقد میخواد ظرف من بزرگ بشه با عمین یه دونه تجربه واقعا خدایا شکرت سپاس گزارم استاد نازنینم مریم نازنینم واقعا خدایا شکرت که من باشما هم مدار هستم انرژی مثبتای من 🥹❤️❤️❤️🥹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1814 روز

    درود بر استاد گرامی و خانواده ی محترم شان

    و دوستان سفر به دور امریکا

    ماجرا ازونجایی شروع شده ک ما در حال حرکت از پنسیلوانیا به سمت ایالت نیویورک یعنی به سمت شمال هستیم مقصد ما شهر بافولو است و قراره توی یه شهری بنام پیتسبرگ یه اقامت خیلی کوتاه داشته باشیم، مثل همین اقامتایی ک RV رو میزاریم غذا میخریم از وال مارت و ازین جور چیزا، یه جریان دیگه ای هم بود، باطری های RV ک برق داخلی آری وی رو تامین میکنن ضعیف شده بودن، وقتی داشتیم از محله پیتسبرگ رد میشدیم استاد گفت ک میخوای یه سرچ بکنیم اگر یه club sounds (یه نوع فروشگاه هستن ک در قسمتهای

    تمرکز بر روی نکات مثبت استاد راجبش گفتن) نزدیک مون هس یه سر بریم.

    رفتیم اونجا به این خاطر ک استاد میدونست اونجا باطری های با کیفیتی داره. خلاصه رفتیم با مسئولش صحبت کردیم و گفتن ک ما باطری رو براتون عوض میکنیم اما برای آر وی اولین بارمون هس و باید ببینیم نوبت خالی متخصص مون کی هست ک بگیم بیان براتون انجام بدن ک بعد از نگاه کردن زمان گفتن برای چند روز دیگه جای خالی برای نوبت داریم، و ازونجایی ک ما قرار نبود زیاد اینجا بمونیم و اقامت کوتاه داشته باشیم استاد گفتن ک این یه نشونه س ک من خودم باطریارو عوض بکنم ، اینجوری شد ک خود استاد رفتن باطریارو خریدن و یه عکس از قبلیا جهت اسمبل کردن جدیدا گرفتن و اونارو خودشون بهم install کردن بعد در همین حین یک ماشین کنار ما ایستاد و خانومی مارو صدا زد و اون خانم کاترین با مادرشون بودن، تعریف کرد ک خیلی دوس داره با RV سفر کنه ، سوالاتی در مورد آر وی ازمون پرسید ما بهشون جواب دادیم، خیلی خونگرم و صمیمی بود، اصرار کرد ک حتما شام بریم خونه شون شماره تلفن و آدرس همه چی بهمون داد و جاهای زیبایی رو هم معرفی کرد و گف ک چند تا event هس تو شهر پیتسبرگ و بهمون گف ک حتما برین اونارو ببینین و داریم میریم ببینیمشون.

    استاد: آقا داریم میریم شهر زیبای پیتسبرگ رو ببینیم در ایالت پنسیلوانیا دومین شهر بزرگ این ایالت در قسمت شرقی فیلادلفیا و در قسمت غربی ک پیتسبرگ هستش.

    استاد: چقدر مردم خوب و friendly هستن. خدایا شکرت

    در pitsburg downtown ایالت پنسیلوانیا هستیم.

    پر از ساختمان های بلند و قدیمی و یه رودخونه زیبا وسط downtown و رستورانای خوشمزه ای ک الان داریم میریم. از یه دوستی پرسیدیم و آدرس یه رستوران خوب رو بهمون داد. ما داریم میریم اونجا.

    استاد: من یه نکته ای رو بگم، وقتی داشتیم فایل رو تدوین میکردیم رسیدیم به اینجاش واقعا دلم نیومد نگم بعد از ادامه داستان ک داشتیم میرفتیم غذاخوری روی پل خانومی رو دیدیم در واقع یه خانوم و آقایی داشتن میرفتن و روی گردن سگ یه پارچه ی سوپرمن دور گردنش بود و جلب توجه کرد ، رفتیم صحبت کردیم و متوجه شدیم این سگ سرطان خون داره و یک هفته بیشتر زنده نیس و صاحباش تصمیم گرفته بودن بیارنش بیرون داخل شهر بگردوننش تفریح کنن و یه جورایی خوش بگذرونن، من از نگاهی ک این خانوم به این اتفاق داشت خیلی خوشحال شدم و لذت بردم و بارها به این خانوم گفتم شما خیلی شجاع هستین و خیلی دیدگاهتون رو من دوس دارم. و گفتم ببین چقدر نگاه میتونه متفاوت باشه به قضیه مرگ ، بجای اینکه آدم بشینه کاسه غم بغل بگیره و هی گریه کنه ، ناراحت باشه و هی خاطرات خوبی ک مثلا تو این داستان ما با سگ داشته مرور کنه ، بیاد بگه آقا خدارو شکر حالا ک فهمیدم یک هفته دیگه پیش من هس و میرم تو این هفته از بودنش لذت می برم ، میریم با هم کلی میگردیم، میدونین وقتی این خانومه مارو دید ک این سگه رو نوازش کردیم چقدر خوشحال شد و اومد خیلی باروحیه ، با روی باز گفت سگ من دوس داره با آدما باشه خیلی اجتماعیه خیلی لذت میبره، بعد یواش یواش داستانو برامون گفت و اینا. منم خیلی احساساتی شدم ، خیلی لذت بردم و خوشحال شدم بابت این نوع نگاهی که افراد میتونن داشته باشن و واقعا

    مرگ پایان دنیا نیست ، پایان همه چیز نیست، یک مسیره در واقع حرکته از یک نقطه به نقطه ی دیگه و بهترین کار اینه ک ما از بودن با عزیزانمون لذت ببریم تا وقتی ک هستن ، اینقدر حال کنیم اینقدر لذت ببریم ، اینقدر خاطرات خوب بسازیم و هر وقتم به هر دلیلی از دنیا رفتن براشون خوشحال باشیم که به یه جای خوب و عالی رفتن، یک جای خیلی بهتر، یه جایی ک قبلا ما از همونجا اومدیم ، یه چند صباحی در این دنیا هستیم و دوباره به جایگاه اصلی خودمون برمیگردیم.

    خدایا شکرت به خاطر این آگاهی زیبا⚘

    ما طبق عادت همیشگی استاد عباس منش برای اتفاقات جدیدی ک داریم تجربه میکنیم ، تو دلش هستیم نشونه میزاریم و اجازه میدیم نشونه ها مارو هدایت بکنن، الانم موضوع همینه قبل از اینکه ما بیایم downtown یه نشونه گذاشتیم و گفتیم اگر که وقت اضافه اومد به خانم کتی پیام میدیم و میگیم ک میایم خونش و ملاقاتش میکنیم.

    راستش من به شخصه دوس دارم برم خونه خانم کتی چون برای من اولین بار هس ک میرم خونه یه آدمی ک تا یه روز قبل اصلا نمیشناختمش یعنی از یه فرهنگ دیگه س، خیلی جدیده خیلی غیرمنتظره باهاش آشنا شدم، خیلی برام جذابه و خیلی دوس دارم تجربه ش کنم.

    ما الان به خانم کتی پیام دادیم و بهش گفتیم ک میایم خونه ش ، منتظر هستیم ک ایشون بهمون جواب بده و شمام منتظر قسمت بعدی باشید ک مشخص میشه ما میریم خونه خانم کتی و هر چی ک باشه ما داریم لذت می بریم، هدف لذت بردنه، ما داریم توی این مسیر ، مسیر شناخت جهان ، شناخت زیبایی های جهان حرکت میکنیم.

    Thanks God

    خدایا شکرت به خاطر حس خوبی که از این قسمت داشتم و حرفای خوبی که استاد عزیز بیان کردن و نقطه به نقطه شو دوست داشتم با شما دوستان به اشتراک بزارم.

    شاد باشید و برقرار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: