سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۶ - صفحه 34 (به ترتیب امتیاز)

628 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سوسن سادات اوی گفته:
    مدت عضویت: 3133 روز

    سلام عرض کردم خدمت همه ی دوستان و خانواده ی عزیزاستاد

    چقدر زیبااااا ،چقدر عااااالی

    خانم شایسته شما شاید خودتون باورتون نشه ولی واقعا مارو بردید به این سفر خوشکل

    دلم میخواد جیغ بکشم از اینهمه هیجانی که درونمه

    خیلی جالبه استاد دقیقا خداوند میخواد با این سفر شما، ما دیگه زمانی برای افکار منفی وبدرو نداشته باشیم و مدام درحالتی شادو سرحال و اون حسی که باید باشیم تابه خواسته هامون برسیم باشیم

    واقعا شماها عالی هستین من متوجه ی زیبایی دیگه هم شدم که نمیدونم بقیه متوجه شدن یا نه ،اینکه من در هر سفری که میریم چنان به بچه هامون گیر میدیم که اونور نرو وفلان کارو نکن و خطر داره و ازین جور مسائل که بچه بیشتر ترس برش غالب میشه تا لذت

    چنان مایک رها بود و لذت میبرد که طی این سفر ندیدم اینهمه لذت رو درونش که اینجا دیدم

    و خداوند رو شکر میکنم که چقدر زیبا طراحی کرده و رنگایی به این زیبایی خلق کرده اون اسمان ابی دیوانه کننده بود اون اب ابشار مست کننده بود اون همه سبزی و ابادانی شادی اور بود

    نمیدونم چی باید بگم تا بتونم حسی که دارم و بیان کنم فقط اینکه خداااااااایااااا سپاسگزاااااارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    شهربانوامیری گفته:
    مدت عضویت: 2217 روز

    بانام خدای مهربان

    بازم مینویسم واژه واژه سطربه سطرصفحه به صفحه

    مینویسم خدایاشکررررررررررررررررررررررررررررررررررت

    منواین خوشبختی چه باحاله

    اینجا بهشت است

    دوباره قدمهای استادوخانواده اش اغازمیشود

    بازشاخه هاشروع میشود شایسته جان طعم توت رامیچشد٫بازمیرودتاباردیگربه تصویرکشد٫

    ان زیبایی های خالقش را

    بی قرارست دلش بی صبراست

    مثل بی صبری ریزش ابهای ابشار

    به راستی مثل عروس میمانداین ابشار

    و کوله باری لبریزازشوق برپشانی های هرسه میتپدهرسه ازجنس خدا

    چشمانشان حیران مانده به زیبایی های بی شمارخدا

    سپاسگزاریها شروع میشوندبادیدن فراوانیها

    شادمیشوندکلی بالا پایین میشوند دادوفریادمی زندمایک

    ودوباره موسیقی شروع میشود

    خدای من رنگین کمان واینبار سپاسگزارترمیشوند

    رنگین کمان بردامان ابشارنقش میبندد

    واستادازذوق صدامیزند زنگین کمان رنگین کمان

    شایسته جان ازذوق فریادمیزنداوومای گاد

    به راستی فایلش زیباترمیشودوطبیعت دست دردست هم میدهدتافایل

    خانم شایسته عزیز زیباترشودحالیادست کریم توهمچنان بردل ماست

    بازم صدای شادیهای این ۳نفربه گوش میرسد

    طرح لبخنداین ادمکهاپایان هرپریشانیه من است

    به راستی چه زیبابوداین کاورپلاستیکی برتن اون ادمها رنگهاشون یکدست باطبیعت٫ باخودم میگفتم چرا زردن این ادمها الان دیدم لباس پلاستیکیه

    هنوزادامه دارد٫

    چه باعظمت است این طبیعت

    چه زیباست این سازه ساخته دست دستان خداوند

    چه زیباست این هبوط بی دلیل

    این سقوط ناگریزابشار

    اسمان بی هدف

    وزش نسیم بی طرف

    ابرهای سربه راه

    درختان سرسبززیبا

    این نظاره شگفت انگیز این نگاه ناگهان

    وای خدا این هماره چه بی نظیرست

    بایدبگویم بی دلیل نیست ایه ایه ات ای خدا

    چه صریح است

    سوره سوره ات فصیح٫مثل خطی ازهبوط

    مثل سطری ازشعرابشارمثل پاشیدن ابش

    برروی ادمکها

    مثل لحظه های وحی واقعا اجتناب ناپذیراست

    خدایاشکرت بی نهایت

    شایسته جان سپاسگزارم ازت خوشحالم که خداوند این چنین دستانی توزندگیم قراردادوشادیهاشونو این چنین باما تقسیم میکنن

    عاشقتونم دوستون دارم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    حسن میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2981 روز

    سلام بر استاد و خانواده ی محترم ایشون.

    من هم هم سفر شما در سفرنامه هستم و واقعا احساس میکنم که خودم همراه شما هستم در این سفر.

    خیلی از حال خوب شما حالم خوب میشه و بی صبرانه برای قسمتهای بعدی انتظار میکشم. واقعا از حال خوب شما لذت میبرم و در حین دیدن سفرنامه لبخند به لب دارم و این یعنی حال خوب و تمرکز بر نکات مثبت.

    خیلی باحالی استاد.

    دوستت دارم.

    و خداروشکر که قسمتهای زیادی از امریکا رو دیدم و لذت بردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    الهه عضدی گفته:
    مدت عضویت: 2461 روز

    سلام سلام صدتا سلام به استاد عزیزم و خانم مریم شایسته ی عزیز که ندیده عاشقشون شدم و به مایک زیبا و پر انرژی

    من این فایل رو چند بار تا الان دیدم ولی خدایا چرا سیر نمیشم از دیدنش چرا اشک شوقم تمامی نداره ٫این همه زیباییی یه جااااا ؟؟؟

    مگه میشه آخه؟؟؟ اصن از کجا بگم که از هر قسمتش بگم بازم یه جا مونده که نگفتم از اسمون زیبا و ابرای خوشگل بگم که مثه پنبه پخش شده تو آسمون از آبشار با اون عظمتش بگم که بزرگی خدامو بهم نشون میده از ادمای مهربون بگم از اون پیرزن سر حال و پر انرژی بگم که وقتی استاد داشتن اون کاور رو از تنشون درمی اوردند داشت با واکر از پشت استاد میرفت که این همه زیبایی رو از نزدیک ببینه ٫٫٫٫???از اون سبزه ها و سرسبزی دور آبشار بگم از حال خوب استاد و مریم شایسته و مایک بگم که چقدر مشخصه دارن لذت میبرن ٫٫٫٫از اون لحظه که مریم جان با دوربین میرن زیر آب و اون قطره ها با شدت میخوره تو لنز دوربین و انگار خودم زیر اون آبشار و سردی آب و خنکیشو رطوبتشو حس میکنم با تمام وجودم، بگم ٫٫٫٫خدایا از چی بگم ٫٫٫ از اون رنگین کمان جذاب بگم که صاف رو ابشار افتاده و رو اون سفیدی آب کلی رنگ ایجاد کرده ٫٫٫٫از آرامش استاد بگم که سنجاب و مرغ دریایی ام این آرامشو میفهمه و بدون هیچ ترسی میان از،دست استاد غذا میگیرن، بگم ٫٫٫٫

    فقط میتونم بگم خدایا عاشقتم خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت این همه زیبایی این همه نعمت این همه عشق این همه آرامش

    و اینجا میخوام بی نهایت تشکر کنم از مریم شایسته عزیز که با دوربین رفتن زیر آبشار و اون لحظه ی فوق العاده رو ثبت کردن ٫انگار خودم رفتم ٫٫٫٫

    عاشقتونم شدیییید ????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    رضا صفری گفته:
    مدت عضویت: 2319 روز

    با سلام خدمت همه ی خوبان و هم فرکانسی های خوبم

    این اولین دیدگاه ای هست که من می نویسم با این که حداقل ۴ سال می شود با سایت و استاد آشنام ولی هیچ اعتقادی نداشتم که می تونم نتیجه بگیرم و بزرگترین ترسی که داشتم این بود که در سایت ثبت نام کنم ٫

    طی یک اتفاقی فایل سود مرکب به دستم رسید و من با استاد اشنا شدم وقتی وارد سایت شدم و قیمت هارو دیدم دیگر بیخیال شدم ولی دو سال بعد طی اتفاقی فایل ها رو برادرم بهم رایگان داد و این بود که در فرکانس قرار گرفتم و من از اینکه اینم مثل همه ی فایل ها باشد که دیده بودم ونتیجه نگرفته بودم باشد گفتم بیخیال، ولی یک حسی گفت حداقل ببین بعد ، روانشناسی ثروت ۱رو میدیدم حدودا ۲ماه درآمدم حداقل ۳برابر شد و حتی یکی از دوستان بمن گفت در تعاونی تراکتور سازی تبریز غرفه آجیلی دارم بیا و جنس بیار بفروشم برای خودت و من وارد آجیل و شیرینی و شکلات شدم و حتی داشتم وارد صنعت عرقیات می شدم که رفتم سربازی و چون آموزشی پادگان نزدیک افتادم می تونستم هر هفته بیام و کارا رو پیگیر بشم ، بعد از ۱ماه که از آموزشی رد شده بود رفیقم گفت با مسئولین فروشگاه مشکلی پیش اومده و من تحویل دادم و اون موقع با این که ناراحت شدم ولی خدا رو شکر کردم گفتم یک موقعیت عالی دیگر در راه است بعد از ۲یا ۳هفته در حالی که اون اتفاق واقعا رویایی بود و میشه گفت معجزه بود (از مرخصی بر می گشتم که خیلی دیر کرده بودم و آخرین ماشین رو سوار شدم و کنار یکی از هم آموزشی ها نشستم و با هم صحبت کردیم و به اون گفتم من تو خواب دیده ام بمن گفته اند که میری تهران لویزان زیاد نگران نباش و اون چیزی بود که من از ته دلم می خواستم ، آخر سر گفت که من بورس کار می کنم و منم گفتم اره منم علاقه دارم ولی بلد نیستم ، و اون گفت فلان کارو بکن بهمان کارو بکن ، هی گفت من گفتم ن نمی تونم ،آخرسر یه لحظه گفتم نکنه خدا از دهان این داره حرف می زنه که اون لحظه شرایط رو پرسیدم و اولین مرخصی رفتم و کد بورسی گرفتم و بعد با افرادی آشنا شدم که بطور رایگان بهم می گن فلان سهام رو بخر و این قیمت بفروش

    )الان ۵ماهه بورس کار میکنم و سرمایه ای رو که دارم هی با قانون سود مرکب می چرخونم و می گم خدایا شکرت که هرروز بیشتر سود می کنم، بعد از این مشخص شد که افتادم تهران لویزان گفتم اره خدا با من حرف می زنه و ایمانم بیشتر تر شد ٫ یک دفتر چه داشتم که تو اون ذهنم رو خالی می کردم ، اتفاقات خوب ، ارزو ها اهداف رو نوشته بودم و برا پادگان بعد از لویزان شرایطی حدودا ۱۲تایی نوشته بودم که زیرش چند پادگان را نام برده بودم ، وقتی امریه رو بهم دادن دیدم افتادم کرمانشاه ،اصلا ناراحت نشدم و یک روز تهران رو گشتم و رفتم کرمانشاه و خودمو معرفی کردم، اتفاقاتی که افتاد خیلی مفصل هست که نمی گم، و جایی افتادم که تموم اون شرایط رو که نوشته بودم داشت ولی پادگان اونی نبود که می خواستم و نوشته بودم بعد که دنبال دفترچه گشتم دیدم دفترچه رو گم کرده ام ،و علت این که افتاده بودم کرمانشاه این بود که یکی از شرایط تو ذهنم این بود که ۲ماه یکبار بیام مرخصی ولی توی شرایط ننوشته و لحاظ نکرده بودم ، اما الان که اومدم مرخصی و باورهام رو چک می کنم می بینم در این ۲ونیم ماه که نبودم و فایلی گوش نکردم باورهام به کلی داغون شده و این بود که تصمیم گرفتم باید جایی باشم که حداقل ۲هفته یه بار یا هر هفته بیام مرخصی تا رو ی باورهام کار کنم، و شغلی که عاشقش هستم رو راه بندازمش، که پسر عموم رو اتفاقی دیدم و بهش گفتم ،گفت الآن که ۶ماهه از استان خودت دور بودی اگر بری تهران و ستاد نیرو ، انتقالت می دن استان خودت و من اخر این ماه میروم و اگر جور شد که می شود چون باورم اینه که میشود، خبرش رو در دیدگاه های دیگرم بهتون می گم٫٫٫

    مطلب برا نوشتن زیاده از اهدافم که شغلم رو راه بندازم، اقامت روسیه بگیرم، ازدواج ، ماشین ، هتل های اقامتی ،لباس های اعیانی و کار ها و تابلو ارزو ها و فیلم هایی که برا اهدافم درست کرده ام و خیلی کارا و اتفاقاتی که معجزه وار اتفاق می افتد و یکیش اینه که تو بالا نوشتم،

    انشالاه در دیدگاه های بعدی بطور مفصل می نویسم تا همه از قدرت خدا انرژی بگیریم و این رو که نوشتم یا این که غیر مربوط به فایل بالا هستش ،فقط بخاطر اشتراک خوبی و ریختن ترسم بود

    خیلی ممنون از استاد عباس منش

    استاد یه روز میام آمریکا اما فعلا دنبال پایان خدمت هستم ، تا پاسپورت بگیرم٫٫٫ میام

    see u soon

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    هاجر الیاسی گفته:
    مدت عضویت: 2459 روز

    با عرض سلام خدمت هم گروهی های عزیزم

    با دیدن آبشار و این همه عظمت کلی به وجد آمدیم و خدا را بسیار شکر کردیم به خاطر این همه‌زیبایی‌ و انرژی مثبت که هر لحظه چشم هر بیننده ای را نوازش می داد٫ از محیط بسیار منحصر بفرد که از وجود و برکت این آبشار به وجود آمده بود و هر ثانیه تجربه جدید را به ما نشان می داد و هر انسانی را به شکر گذاری و شناخت عظمت وجود خدا همراه می ساخت

    گویی انرژی مثبت و زیبایی این آبشار بر حیوانات‌هم اثر گذشته و سنجاب سیاه هم متوجه این موضع شده که با اطمینان زیاد از دست استاد غذا می گرفت و از دیدن رهگذران آشفته نمی شد و در کمال آرامش غذایش را می خورد٫ اولین مرغ دریایی با دیدن غذا خیلی جالب با صدایی خاص بقیه دوستانش را صدا کرد که همه با هم از غذا لذت ببرند گویی متوجه فراوانی نعمت در این دنیا بود خیلی صحنه لذت بخشی بود٫ خدا را هزار مرتبه شکر برای دیدن این فایل کلی انرژی گرفتیم و خود را آنجا احساس کردیم با تمام وجود٫ تشکر از خانم شایسته برای این فایل بسیار زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سیمین گفته:
    مدت عضویت: 2458 روز

    سلام و هزاران بار سلام خدایاااااااعااااشششششششقتم من عاشق زیباییهاتم استا بخدا وفتی که میرفتید طرف ابشار قبل از پوشیدن اون کاورها بوی سبزه ها واب درونشون وطراوت هوای اونجا رو حس کردم که نسیمش به گونه هام میخورد یه حس عالی لذت با اگاهی کامل از تازگی وعطر بکر اونجا رو با تمام وجودم چشیدم .تستاد عزیزم وخانم شایسته دوستتون دارم .مربم جون زمانیکه اب بشدت به شیشه دوربین خورد شدتش رو بصورتم حس کردم و خدایا هزاران بار شکرت که اینهمه زیبایی و عشق افریدی وبه ماهم توسط استاد مهربانمون همه چیز رو نشون میدی .واقعا دستی از دستان پروردگارو افریننده مایید.واقعا زیبایی و خلوص الهی درشماها نمایانه .منم فیض بردم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3430 روز

    به نام خداوند زیبایی ها و نعمتها ?

    بنام خداوندی که اینگونه گیسوان با طراوتش از لب صخره ای آویزان میشود و طراوت بیکرانی به دل طبیعت وارد میکند٫?

    به نام خداوندی که آب را مایه حیات ما کرد تا اینگونه ازش لذت ببریم⁦⁩?

    سلامی میکنم به طراوت آبشار نیاگارا به قشنگی رنگین کمان و به زیبایی بی انتهای لبخند روی لبتون٫??

    خانم شایسته عزیزو مهربون درود برشما با این هماهنگی و صلح درونی که دارید و درود برشما که اتفاقات زیبا رو با لنز کوچک دوربین اینگونه بیکران به تصویر میکشید?

    تحسین میکنم سلیقه و دقت شمارو توی تدوین فیلم ها و انتخاب موسیقی های نشاط بخش روی کلیپ ها که شورو هیجان مارو لبریز میکنه?

    استاد عزیزم خوشحالم که دیشب افتخار اینو داشتم که در رویا با شما ملاقات کردم و از هم صحبتی با شما خیلی لذت بردم و در رویای من هم سپاسگذار خداوند بودید که نعمتی مثل خانم شایسته عزیز وارد زندگیتون شده و من در جواب شما گفتم ماهم عاشق خانم شایسته عزیز هستیم⁦⁩?و از همین جا بهتون تبریک میگم بابت ورود مهمترین نعمتای شما مثل خانم شایسته عزیزم و مایک بامزه ی خودمون ٫میدونم مایک عزیز هم از انتخابش راضیه ٫از انتخاب زندگی با پدرش که هر لحظه داره زندگیشو میسازه و به جرات میگم او کسی ست که با لذت و عشق داره زندگی میکنه٫

    اون آبهای پودر شده و پخشی که به صورت شماها میخورد هیجان منو دوچندان میکرد?و شاید باورتون نشه که منم نا خداگاه چشمام بسته میشد و فکر میکردم داره آبها میریزه روی صورتم??

    مایک عزیز چه لذتی برده بود همینطور استاد جان که لذت میبرد و چشماش برق میزد و من از اینجا میخواستم فریاد بزنم مریم جان دوربینو بذارو برو??برو زیر آبشار برو لذت ببر که دیدم با دوربین رفت و البته صدای آب که به دوربین میخورد گویای جو زیبای اونجا بود٫⁦⁩?

    اون سنجاب بامزه که من هزاران بار خداروشکر کردم به خاطر وجودش با اون دم بامزه ش که با ترس و دزدکی از استاد پاپ کرن هدیه میگرفت منو به وجد آورد در حال تماشای سنجاب کوچولو بودم که عشقای دریایی سرو کله شون پیدا شد و دوستاشونم اومدن و حسابی استاد به قول مریم جان سلیمان نبی شدند???

    خدارو شاکرم که همسفر شمام و گام به گام با شما لحظه های قشنگ زندگیمو میسازم???

    بی صبرانه منتظر قسمت بعدی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سارا ذاکرمنش گفته:
    مدت عضویت: 3134 روز

    سلام به استاد عزیز وخانواده صمیمی عباس منش

    استاد عالیییییی بود ،کلی لذت بردم ،خیلی زیبا بود هم آبشار و هم رنگین کمان و هم غذا دادن به سنجاب و … واقعا آدم لذت میبره از این همه زیبایی ،خونه من نزدیک پارک ملته منم گاهی وقت ها میرم به حیوانات اونجا غذا میدم و واقعا لذت میبرم ،استاد منتظر فایل های زیباتون هستم بازم ما رو سوپرایز کنید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: