سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۰ - صفحه 7

خوب شد امدی ها

نه جدا خوب شد

وگرنه من از کجا قرار بود بفهمم

که یک نفر را

می شود اینقدر دوست داشت نسترن

من چقدر خوشبختم من چقدر خوشبختم که دلم اینجوری باهات اروووم میگیره چقدر خوبه چقدر خوبه که من با این سایت اشنا شدم و اگه من اینجام اگه یه روز هدایت شدم به این سایت اگه الان چشام پر شده از اشک و دیگه نمیتونم بیشتر ازاین بخندم گونه هام از اینهمه خندیدن درد گرفته این یعنی من یه باوری داشتم که منو به اینجا کشوند و چقدر اروووم میشم وقتی میگی درست میشه قانون تکامل چقدر زیباست که ارووم ارووم مثل یه گل رشد میکنیم و بهتر و بهتر از قبل میشیم و بازم جا برای بهتر شدن هست اگه من اینجام اگه دارم الان این و می‌نویسم و شاید به عنوان دیدگاه گذاشتمش توی سایت این خودش یه نعمت بزرگه که خیلی وقتا نمیتونیم ببینم چی بهتر از این فایل ها چقدر خوشحالم اونقدر خوشحالم که از شدت اشک نمیتونم نفس بکشم و چقدر من عاشق این حسم که تا صبح گریه کنم و بگم این یعنی زندگی

گاهی وقتا نسترن نمیتونیم ببینیم به قول یکی گاهی وقتا دیدن ارزش خودت سخت میشه و همون گاهی وقتا به خودت بگو به خودت بگو که اینا برای کسی نیست اینا برای توئه اینارو برای کسی نمینویسی اینا فقط برای توئه

اگه تو اینجایی و اگه من عاشقتم یعنی زندگی می‌دونی چرا اینجایی من میدونم چون قبل اینکه با این فایل ها اشنا بشی روزایی بود که من بهت میگفتم عاشقتم و اونقدر میگفتم عاشقتم و اون احساس عشق وجودمو نمی‌تونستم خالی کنم و شب و تا صبح می‌رقصیدم و میخندیدم می‌دونی چرا اینجام نسترن من یه روز گفتم من نمیخوام به غیر از خودم کسی تو زندگیم باشه اون عشق جوابش این بود اشنا شدن با این فایل ها و وقتی میگفتم هدفت چیه میگفتی تو و کتابا و یه خونه ی زیبا با یه باغچه که صبح تا شب باهات باشم هیچ کس همچین عشقی به خودش نداشت هیچکس و این جواب منه اینکه وقتی همه خوابن من با اشک و لبخندی که روی لبامه دارم اینارو می‌نویسم حالا چه بخوام اینا رو با دیگران به اشتراک بزارم چه نخوام و در نهایت مهم توییییییییییییییییییییییییی توووووووووووووووووووووووووو مممنونم مممنونم مممنونم مممنونم عاشقتم