https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-08 10:50:032024-07-29 15:38:59سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۱
568نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد وخانم شایسته واقعا ممنون از این هم زحمتی که شما بابت این فایل ها می کشید وخداوند رو سپاس گذارم که من رو باشما اشنا کرد وهدایتم کرده که همواره این فایل ها رو نگاه کنم واحساس خوبی پیدا کنم وخیلی جالب که هر دفع که یکی از فایل ها رو می بینم تغریبا همان نگاه ها شما به زیبای اطرافم در من ایجاد می شه وجالب تر این که هر چقدر من نگاه به زیبا ی ها بیشتر میشه وذهنم رو رها می کنم ومی گذرم هدایت بشم خداوند هر روز اتفاق های خیلی خوبی برای ما فراهم می کنه مثلا از زمان که فایل سفر نامه رو دنبال می کنم خواستم به یک سفر خوبی بروم وجالب این جاست که برادرم که در کشور سوئد زندگی میکنه گفت که بیاین به این جا وقتی این در خواست رو به همسرم مطرح کردم بسرعت پذیرفت استاد وخانم شایسته الان که این فایل نگاه کردم دارم می نویسم در عرض یک هفته تمام مدارک نیاز بود برای سفارت اماده شد وقت سفارت داده شد وما رفتیم وحالا منتظره پاسخ سفارت هستیم خیلی این هابه سرعت انجام شد تمام مدت به این نکته توجه می کردم من از خدا یک مسافرت خوب وراحت و با کیفیت می خواهم وبیاد حرف استاد می افتادم شما فقط خواستتون و از خدا بخواین شرایط واتفاق ها رو بسپرید به خدا ،خودش راهنمای می کنه واقعاًبا این موضوع مواجه شدم تمام مدت سیع کردم ومی کنم درمسیر زندگیم هر روز وهر شب لذت ببرم از اتفاق های زندگیم ممنون از شما استاد وخانم شایسته که به من یاد دادید که چطوری نگاهم وباورم رو به زندگی واتفاق های اطرافم عوض کنم سپاس گذارم ازشما
تشکر میکنم از شما خانم شایسته عزیز و استاد گرامی بابت اشتراک گذاری این آگاهی ها و زیبایی ها.
امشب داشتم تنهایی توی کوه قدم میزدم و تاریک بود و همون موقع به خدا گفتم، خدایا من از تاریکی شب میترسم(به من ایمانی بده که دیگه از تاریکی نترسم)، دلیلش هم فکر میکنم اینه که از بیرون چیزی بهم حمله کنه، نمیدونم ریشه اصلیش چیه.
و این فایل رو که دیدم، خانم شایسته که شما هم گفتید من تنهایی از تاریکی میترسم و استاد کنارم باشه نمیترسم.
و خودم تعجب کردم از این هدایت خدا که ایمان من رو به اینکه از تاریکی نترسم بیشتر کرد.
????
من فکر میکنم که اگر این ایمان قلبی در ما روشن بشه که:
لا حول و لا قوه الا بالله
هیچ نیرویی و هیچ قدرتی نیست مگر قدرت مطلق خدا.
الحمد لله رب العالمین
سپاس و ستایش مخصوص الله است که فرمانروای تمام جهانیان است.
وقتی برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افته چرا باید ترسید؟
این ذهن ماست که روی وقایع و اتفاقات و تجربیات برچسب خوب و بد میزنه.
الان این رو به زبون میگم و ایمان قلبی ندارم ولی فکر میکنم حتی اگر خرس هم به آدم حمله کنه این کار خداست، شاید جلوتر یه دره بوده یا چیز دیگه که ممکن بوده ما بریم جلوتر و بیفتیم تو دره یا گودال و خدا ما رو با اون خرس از اون منطقه دور کرده که از ما محافظت کنه و ما رو هدایت کنه.
اون خرس هم دستی از دستان خداست.(برای خیر رسوندن به ما).
هیچ چیز و هیچ کسی در بیرون نمیتونه به ما ضرر برسونه مگر اینکه اون دشمنی درون خودمون باشه که اون رو در بیرون جذب کردیم و اون هم کار خداست که اون دشمنی درون ما رو نشون بده و از این طریق ما رو آموزش بده که همه اتفاقات درون خودت خلق میشه..
?????
این بیت شعر از مولانا آرامش خاصی از سوی خدا بهم میده و ترسم رو خیلی کمتر میکنه:
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
????
یکی از برداشت هایی که از این شعر کردم و به من از طرف خدا آرامش داد این بود و ترسم رو کمتر کرد و دوست داشتم با همه عزیزان به اشتراک بزارم:
مولانا به خدا میگه من از چیز دیگه میترسم، و خدا میگه چیز دگری نیست.
چیزی به غیر از خدا در دنیا نیست.
اگر هم ترسی هست، نگرانی هست از چیزی یا کسی چون قدرت خدا رو درون خودمون از خدا گرفتیم و دادیم به بیرون.
برداشت من: هیج جایی نیست که از وجود خدا خالی باشه.
خدا همه جا هست.
خدا مکان نداره.
خدا زمان نداره.
خدا نه زاده شده و نه غروب میکنه.
توی حتی سنگ هم خداییت هست و اگرنه اون سنگ اصلا وجود نداشت.
هر چیزی وجود داره به اذن خداست.
شیطان به اذن خدا وجود داره.
و حتی این شیطان و منفی هاش هم جزء طرح الهی است که ما رو به صراط مستقیم هدایت کنه.(مثلا یه فکر منفی از طرف شیطان میاد که بترسیم و قدم برنداریم و خدا داره با این ترس به ما یاد میده که تو این ترس نیستی، پس قدم بردار من با تو هستم.)
داستان حضرت موسی رو میخوندم که خدا به موسی گفت برو با فرعون حرف بزن و موسی گفت من میترسم و خدا گفت نترس من با تو هستم، هر چیزی که فرعون بگه من میشنوم و میبینم.(حتی موسی پیامبر خدا هم ترس داشته) ولی راه حلی که خدا به موسی میده که ترسش رو از بین ببره:
ولله معکم این ما کنتم(خدا با شماست هر جا که باشید)
گفت : پروردگار ما همان است که خلقت هر چیزى را به آن داد و سپس هدایتش کرد (۵۰)
?????
میبینیم راه حل خداوند برای از بین بردن ترس :
که به موسی میگه من هرجا باشی با تو هستم.
و بعد موسی از طرف خدا به فرعون میگه که خدا کیه:
گفت : پروردگار ما همان است که خلقت هر چیزى را به آن داد و سپس هدایتش کرد.
همه رو خدا خلق کرده و هدایت میکنه و اونی که تسلیم خداست همش خیر میبینه.
و همه به سوی خدا بازگردانده میشویم.
و این دیگه انتخاب ماست که به چرت و پرت های ذهن که نماینده شیطان گوش بدیم و قدرت رو به شیطان بدیم که منشاء ترس ها و غم ها و نگرانی هاست.
یا اینکه ذهن رو خاموش کنیم و فقط و فقط قدرت رو به خدا بدیم.(که منشاء خیر و برکت و شادی و عشق و زیبایی هاست).
????
در نتیجه:
این شیطان و ترس ها ، غم ها و نگرانی ها و حسادت ها و ما بقی خصوصیاتی که ما اسم منفی روی اون ها گذاشتیم، همه این ها در اختیار خداست برای هدایت کردن ما به روشنایی.
وقتی خدا خودش میگه که نجوی تنها از سوی شیطان برای اینکه مومنین رو غمگین کنه ولی هیچ گونه ضرری نمیتونه برسونه مگر به اذن الله.
به ما نشون میده اگر غم میخواست بیاد سراغت و میل به غم داشتی باید به اون سمت بری یعنی شادی.
یعنی ما همه چیز ۲ سویه داریم:
بالا و پایین
شب و روز
تاریکی و روشنایی
غم و شادی
و خداوند به وسیله شیطان داره اون طرف رو به ما نشون میده که ما رو به تکامل برسونه.
پس هر وقت ترسیدی اون رو بد ندون، چون اون ترس هم یکی از ابزارهایی هست در اختیار خدا، فقط پیامش رو بگیر برو جلو.
الان که دارم این ها رو مینویسم این نکته اومد به ذهنم که چرا واقعا من از سوسک میترسم؟
سوسک که نیش نداره که من رو بکشه!
بهش فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که چون برچسب منفی و بد به سوسک زدم از اون میترسم و فراری ام.
بهش فکر کردم که این برچسب منفی چجوری در من شکل گرفته؟
دیدم از کوچیکی هر کسی رو میدیدم که یه سوسک میبینه اون رو میکشه.
و من هم یاد گرفتم حتما بد هست که میکشند و من هم یاد گرفتم بکشم؟
ولی سوال اینه واقعا سوسک بده؟
اگر بد هست چرا بعضی ها از همین سوسک هایی که من میترسیم، اون ها نمیترسند و تازه باهاشون خوش رفتاری میکنند؟
اگر سوسک بد هست چرا بعضی ها سوسک های پرورشی میخورند؟
و..
به این موضوع ترس از خرس هم فکر کردم، چون من هم از خرس میترسم.
بهش که فکر کردم که دلیل ترس من از خرس چیه؟
به این ریشه رسیدم که تا حالا هر چی من خرس دیدم توی تلوزیون و فیلم بوده و هر خرسی نشون میدادند خون آشام بوده و آدم میکشته و از اینجا برچسب وحشی و خطرناک بودن خرس رو زدم و از اون فراری ام و میترسم.
چون وحشی بودن و حمله ور بودن رو از خرس دیدم یا شنیدم، این توی ذهنم رفته و من هم از اون میترسم.
ولی واقعا آیا تا حالا کسی ندیدین با خرس بازی میکنه؟
تا حالا کسی رو ندیدین کنار خرس میخوابه؟
خرس مهربون هم هست.
عشق و زیبایی خدا تو همه چیز و همه کس هست.
ولی ما عادت کردیم و یاد گرفتیم برچسب بد بودن بزنیم، و از پس این برچسب بد و منفی زدن هم احساس بد میاد و ما اون رو به بیرون نسبت میدیم.
یکی به ما فحش میده، چرا باید روی اون برچسب بد زد؟
یعنی واقعا خوبی و عشقی توی اون نیست که اون رو ببینیم و اون رو از خدا بدونیم.
چرا من از تاریکی میترسم؟
حتما یه چیز منفی توی ذهنم از تاریکی نشسته و دیگه تاریکی رو با اون دید میبینم و میترسم.
سلام دوست عزیزم احسنت به این ذهن و این جملات و باورهای زیبایی که اشاره کردین مخصوصا اون قسمت ترس ها واقعا عالی بیان کردی خوشبحال شما که به این لول رسیدی که میتونی منطقی کنی ترس ها رو که ذهنی هستن و ایمانتون رو پروش دادی
خدایا شکرت از بابت این دوستی که به همه ما ارزانی داشتی
سلام همسفرای نازنینم که داریم بی نظیر ترین سفر رو دور امریکا که فکر کنم خود امریکایی ها تحربش تکردن و ندیدنش رو با هم تجربه میکنیم اونم ایالت به ایالت پارک به پارک.
به به که چه فایلی بود این فایل.از زمانی که شروع شد اون ویوی محشر استاد و مایک.
احساستون معرکس چون دوشب پیش داشتم فکر میکردم که خانم شایسته این فیلم هایی رو که تهیه میکنن چقدر خواسته های زیادی رو در من به وجود اورده فقط من یه نفر،چقدر زیبایی دیدم که حتی فکرش رو هم نمیکردم،آبشار نیاگارا رو دیدم که فقط اسمش و شنیده بودم و میدونستم جای زیباییه ولی وقتی تو فایل دیدمش گفتم دختـــر اینجا بهشته زمینیه.همین یک مورد و یک مکان چقدر خواسته رو در من ایجاد کرد با خودم گفتم شما چقدر دارید باعث پیشرفت جهان میشید چقدر افرادی رو که هدایت شدن به این سایت رو از لحاظ ذهنی پرورش میدید.
چقدر با این خواسته هایی که در ما شکل میدید باعث میشین فکر کنیم و قدم برداریم برای خواسته هامون،تمرکز کنیم فکر کنیم تو این پدیده های الهی،از کوچیک ترین چیز مثل برگ یک شاخه از یک درخت تا تجمع بینهایت مولکول اب تو آبشار نیاگارا.شما فوق العاده اید و به ما هم اموزش میدید فوق العاده بودن رو به ما هم نشون میدید این مسیر زیبا رو نیاز نیس شما بگید ولی تک تک تصاویر دارن با زبون بی زبونی میگن که بــابــا ببینید دنیا این زیبایی ها رو هم داره ها،این قشنگیا هم هست ها،میشه رابطه به این قشنگی باشه ها،میشه انقدر ثروت داشت که با خونت بری سفر ها،میشه غذا رو راحت تر پخت ها،واااقعا من که دیگه هیچی نمیخوام واسه قبول کردن اینکه بی شــک بدون تردیــد این مسیر همون مسیر درسته،شما به طرز عجیبی که من نه جایی شنیدم نه خوندم با نشون دادن این زیبایی ها اونم حضوری نه فقط از طریق یک گوشی جهان رو گسترش میدید چرا چونکه دارید این خواسته ها رو در ما به وجود میارید و قطعا هر کدوم از ما اعضاء سایت مسیر گسترش دهنده بودن رو پیش میگیریم.
هر کدوم از اعضاء که کل روزمون شده تمرکز روی نکات مثبت،برخورد آگاهانه با شرایط،رابطمون که داره با خدا بهتر میشه،نجواهای ذهنی که داره کمتر شنیده میشه،و قانون که هروز بیشتر داریم بهش عمل میکنیم اینا چقدر باعث گسترش میشه.من که مطمئنم بقدری از این تمرین ها نتیجه میگیرم همونطور که الان گرفتم مطمئنم هر کدوم از اعضاء که خیلی استوار تر دارن ذهنشون رو پرورش میدن و خوراک و تغذیه ذهنشون شده همین فیلم ها و فایل ها در این مسیر قراره بترکونیم،همگی میترکونیم.
خانم شایسته مهربان
من عاشقتونم که این موقع شب با صدای خسته بازم فایل تهیه میکنید برامون.
خواسته برای دیدن زیبایی ها فقط برای تجربه ی مکان های توی فایل ها نیس،بلکه تجربه بهتر از خونم،محلم،شهرم،و کشورم هستش،که دیدگاهم نسبت بهش خیلی تغییر کرده.
این خیلی برام جالبه که خب این سفری که شما رفتید همش سرسبزی و زیبایی و حس و حال خوب هستش،ولی چرا اصلا خسته کننده نیس،چرا بعد ٣١ قسمت بازم اگه همون خیابون و همون مکان رو فیلم بگیرید دل زدگی در کار نیس؟هر فایل با موضوع جدا با تجربه متفاوت هر کدوم حال و هوای مخصوصی داره که اصلاااا تکراری نیس،ما تا شمال سفر میریم میگیم بعد ٣ روز اینا که تکراریه دریا که همون دریا فلان جاست،درختم که همه جا درخته!!!!
اما چرا اینجا بعد ٣١ روز بازم دوستدارم فایل رو ببینم!خدای من که طرز نگاه کردن،نوع دیدگاه چه غوغایی به پا میکنه!
این سفر فراتر از یک فایل و ما هم فراتر از بیننده ایم.
رسالت این دوربین و این سفرنامه اینکه توجه ما رو روی نکات مثبت جلب کنه،چشممون رو عادت بده به دیدن زیبایی،دیدن و لذت بردن از یک منظره ولی متفاوت در هر لحظه.
اینکه زیبایی ها رو ببینیم واقــعا میشه خوب زندگی کرد اینو هر فایلی داره هی الارم میده.
به نظرم رسالت این فایل ها پیشرفت تک تک ما بیننده ها و شکل گیری خواسته هایی که باعث پیشرفت جهان میشه،باعث توکل بیشتر ما به خدا میشه،باعث میشه بخوایم زندگی رو زیبا تجربه کنیم نه اینکه فقط زندگی کنیم.
یه چیز دیگه اینکه طبیعت قطعا فرکانس مثبتی ارسال میکنه به جهان ولی این مناظر که تو فایل ها گرفته شدن و دیده شدن اینا هم با ما هم فرکانس بودن از اون اهو و سنجاب مشکی رنگ گرفته تا فروشگاه اورگانیک یا خانم بورلی یا اون خانم محجبه تو رستوران،اینا الکی تو فایل ها نبودن،اسمش و نیمدونم چیه ولی انگاری اینا هم فرکانس این سفرنامه بودن که دیده شدن و قطعا این تصاویری که میبینیم با نظم و قانون هستش.امریکایی که قبلا شنیده بودم و فکر میکردم نامطلوب ترین جای دنیاس حالا شده خواسته ی من،بعد با خودم میگم خدااا این فقط یک منطقه از یک کشور از بین این همه کشوره که تو هر کدومشون چقدررر زیبایی دیده شده و نشده میتونه باشه، حتی تو کشورم ایران چقدر زیبایی میتونه وجود داشته باشه که فکرشم نمیکنم،باورهایی که این فایل در من ایجاد کردن که توجه به مسائل نامطلوب که هیچ کمکی بهت نمیکنن و بنداز دور و فقط به زیبایی ها توجه کن و خدا رو شکر کن.
خانم شایسته ی هنرمند،شما با یک ویدیو؛
ایمان. رابطه خوب. تن سالم. احساس خوب. ثروت. زیبایی. لذت بردن. رها بودن. جاری بودن. خود رو به دست خدا سپردن. یکجا نبودن و حرکت کردن. توکل کردن به خدا در هر لحظه. ایمان به هادی بودن خدا. نشون دادن اینکه میشه در زندگیت با انسان های فوق العاده برخورد کنی. انسان های عاشق. انسان های ثروتمند. انسان هایی که مرگ رو اخرش نمیدونن حتی برای حیوانات. سن بالا رو مانع نمیبینن برای لذت بردن از زندگی. رابطه ی خوب بین انسان و حیوان. فراوانی. زیبایی زیبایی زیبایی زیبایی و خیلی چیزای دیگه رو به ما نشون میدید.
ایهنا یک فایل ساده نیستن اینها فیلم هایی هستن که اگه به تک تک لحظه هاشون توجه کنیم نکاتی رو میتونیم ببینیم که با باور سازی قوی تر ما هم زندگی مون رو زیباتر بسازیم
چون تک تک لحظاتشون زیبایی و نکات مثبت هستش
و اینی که استاد گفت اینکه فایل ها تهیه میشه خواسته ی جهان و بچه هاست بله،من دوستداشتم زیبایی جاهای دیگه رو ببینم مخصوصا امریکا که استاد همیشه ازش تعریف میکنه،قسمت اخر که از تاریکی تهیه کردین هم که تا بحال نگرفته بودین قطعا پیامی داشته مثلا واسه منی که از تاریکی میترسم تو دل شب درسته منبع نور نیست اما میشه توجه به زیبایی ها باشه مثل طبیعت مثل صدای جیرجیرک مثل صدای شب مثل ارامش مثل حرف زدن با خدا در ارامش
نمیدونی از وقتی فایل های سفرنامه رو شروع کردی چقدر بیشتر دوست دارم. اصلا تازه شناختمت.
یه اعترافی بکنم. قبلترها که استاد می گفت خانم شایسته مدیر فروش مونه با خودم فکر میکردم مثلا از اون آدمایی که می شینی برنامه ریزی میکنی که چقدر بفروشیم و حالا بیایم این کار بکنیم فروش بره بالا و از این چیزا?
خلاصه ببخش منو که درباره ات قضاوت اشتباه کردم? اونموقع اصلا هدایت و اینا رو خیلی آشنایی نداشتم. تازه دارم یکم راه میفتم?
حالا میفهمم چقدر موجود دوست داشتنی هستی.
این فایل با اینکه خیلی ساده بود اما یه تیکه از زندگی بود و خیلی داشتم تایید میکردم بخش مدارها رو.
واقعا این فایلا نتایج فرکانس بچه هاست. مثلا استاد میگفت من و عزیزدلم ساعت ها درباره قانون حرف میزنیم. میگفتم یعنی چجوری. خب اینجا دیدیم که ماجراهای روز توش کنکاش می کنید و دنبال رد پای قانون می گردید یا می گفت که ایشون از من بیشتر با خودش در صلحه. دیگه تو سفرنامه داریم به وضوح می بینیم دیگه. خدایی استادی هستی برای خودت خانم شایسته.
یادمون میدی ما هم از چیزای کوچک و بدیهی زندگی لذت ببریم.
ته فایل میدونی چی بفکرم رسید. اینکه میشه رفت تو دل طبیعت خیلی شیک و مجلسی. خونه اتم همراهت باشه و از هر دوتاش باهم لذت ببری. باحاله ها?
سلام به استاد مهربان آقای عباس منش و خانم شایسته واقعاااا ابراز احساساتتون از طبیعت دقیقا مثل خودمه من واقعا بخودم افتخار می کنم که هم فرکانس هستم و در جمع خانوادگی شما در این سفر باشما دوستان عزیز همسفرم آخ جوووون ایمان دارم منم مکانهای زیبای که تجربه می کنید منم تجربه می کنم احساسم میگه واین احساس را باور دارم .
سلام بر استاد وبرادر عزیز وارجمندم،و خانم شایسته مهربان،و مایک عزیز و دوست داشتنی.من حدود یکسال نیمه که با این قانون آشنا شدم ،قبلا کتابهای موفقیت شخصی خونده بودم ولی هیچگاه حتی اسم این قانون به گوشم نخورده بود، با اینکه قبلا دیده بودم تلویزیون فیلم را را پخش کرده بود ولی حتی یک دقیقه نگاه نکرده بودم .تا اینکه اواخر پاییز ۹۷ من شدیدا حدود دوسال بود که شب و روز سریال خارجی نگاه می کردم از خشن گرفته تا رمانتیک و عاشقانه و هر لحظه احساس ناامنی ترس از مرگ ،اضطراب میکردم . یه شب که فرداش تعطیل بود ، و همسر و خانواده ام منزل نبودند تا صبح نشستم سریا ال کاپو را دیدم ، و نزدیک ساعت ۱۲ صبح بیدار شدم حالم خیلی بد بود و احساس کردم میخام بمیرم، به خواهرم و خواهر زادم زنگ زدم ، وحتی اومدم روی پله داخل راهرو نشستم که اگه اتفاقی واسم افتاد همسایه ها ببینن، بعد ازچند دقیقه خواهرم و خواهر زاده عزیزم که دستی از خدا بود به همراه اورژانس ۱۱۵ اومدند که منو معاینه کردند و یادمه امپولی برام تزریق کردند و رفتند .بعد خواهرم و خواهرزادم اومدند داخل و یه ساعتی با هم حرف زدیم .خواهر زادم که دختر می باشد برگشت و گفت دایی یه سری فایل داخل تلگرام است برات می فرستم درمورد قانون جذب و چگونه با افکارت زندگیتو بسازی هست گوش بدی بد نیست ارومت میکنه، در حالی دو هفته قبل همین حرفو به من زد ولی اصلا اعتنا نکردم واین بار بدون هیچ گونه مقاومتی نشستم.یاد درسی در کتاب دینی ابتدایی افتادم که مرد دانشمندی در زمان پیامبر به مکه میره و مشرکین بهش میگن بیا این پنبه را در گوشهایت قرار بده که هنگام طواف یه نفر هست اسمش محمد است حرفهایی میزنه که شنیدنش ضرر داره مرد دانا بعد چند دقیقه ای با خودش فکر میکنه میگه من که انسان اگاهی هستم و به دانای شهره هستم پنبه را ازگوشم درمیارم ، اگه برایم سود مند بود که چه بهتر اگر نه که رهایش میکنم.که حرفهای پیامبر را گوش میده و همانجا مسلمان میشود. من هم با این دیدگاه هدایت شدم به خداوند برایم قرار داده بود و من الان که فکر میکنم لایق بودم.خلاصه اینکه فکر کنم افسرده شده بودم ، ( لازمه بگم که من یه پسر ۹ ساله خوشگل مثل مایک دارم هر هروقت روابط شمارا باهم در فایلهای سفرنامه میبینم یاد پسر خودم میافتم واون زمان همسرم باردار بود و الان یه دختر خوشگل دارم که خدا را هزار هزار مرتبه شکر میکنم و سپاسگزارم به خاطر عشقم و بچه هایم.)مشکل من زمانی شروع شد که بچه هایم برگشتند تمام وجودم پر شده بود از خشم ، عصبانیت ترس ، اضطراب چه جوری بگم زندگیم جهنم شده من که همینجوری دست بزن داشتم ،عصبانی بودم هزار برابر شده بود میخام بگم من دچار تضاد شده بودم و این تضاد منو هدایت می کرد به یه جای خوب خواب نداشتم ، جرات نمی کردم برق اتاق را خاموش کنم می ترسیدم هرلحظه به عزیزانم صدمه بزنم( حتی همین الان بهشون فکر میکنم حس بدی پیدا میکنم اینه که نباید ورو ی های ذهنمونو کنترل کنیم و فقط اگه الان بیان میکنم میخواهم اگه کسی مشکل منو داشت و تازه وارد این سایت شده بدونه که بهشت در انتظارتونه)اصلا اتفا قاتی داشت برام می افتاد که وحشتناک وحشتناک . خلاصه اینکه هر چقدر اطرافیانم بهم میگفتند برو پیش دکتر قرص ارامبخش استفاده کن ولی گوش نکردم . و فقط فایلهای رایگانی از یک نفر دیگه خواهرزادم بهم داد را با تمام وجود گوش میدادم.وهر زمانی که که بازاون افکار سراغم میومد فقط شکر گزاری می کردم داشته هایم را یکی یکی ذکر می کردم تا جایی که خوابم میگرفت.بعدا دوره این عزیز را گرفتم .از لحا ظ مالی و سلامتی خیلی پیشرفت در این یک سال اتفاقات خوبی را تجربه کردم خونمو عوض کردم در بهترین زمان ، ماشین داشتم ولی در زمانی ماشین دیگه ای خریدم که اگه یکماه بعد می خریدم باید ۲۰۰ میلیون بیشتر میدادم دقیقا ماه بعد قیمت خودرو سه برابر شد تمام اینها لطف خدا بود و نتیجه افکار جدیدم .کارشناسی ارشد قبول شدم بدون سختی و زجر الان ترم دومو تموم کردم.خلاصه ای از گذشته خودمو میگم و بعد ذکر میکنم که چگونه با شما و سایت بسیار ارزشمند شما آشنا شدم
استاد عزیز من حدود سه سال از شما بزرگتر هستم ،و تاحدودی گذشته ای شبیه شما با این شباهت که در ۱۵ سالگی ازخونه فرار کردم و به تهران رفتم به ۵۰۰ تومان پول با یه جفت کتونی که اندازه پام نبودند و به جای دمپای ازشون استفاده کردم ، مدتی میدان امام حسین کارگری ساختمان کردم .بعد از یکسال برگشتم ادامه تحصیل دیپلم گرفتم دانشگاه در تهران قبول شدم.هم کار میکردم و هم درس میخوندم.ولی از انجا که باورهای غلطی داشتم.و خانواده پر جمعیتی داشتم و پدرم کشاورز بود و همیشه زندگی بخور نمیری داشتیم در جازدم .برادرم هم تحصیل کرده دانشگاه شریف بود یه شرکت کوچک داشت قطعات خودرو تولید می کرد یادمه اوایل دانشگاه گفت بیا کار کن و کمکم کن این کار پول توشه و ثروتمند میشی .ثروتمند بشی این خوبیها را داره فلان میشی بهمان .جواب من چی بود ؟ جواب دادم من تا حالا به اینکه فرد ثروتمندی بشم فکر نکردم، و دوست هم ندارم چرا چونکه تا حالا ثروت ندیده بودم تا حالا لذت ثروتمند بودن رانچشیده بودم ، این شد که از ۷۶ تا ۸۶ دانشگاه و بعد کار کردم اخر هم بدون یک ریال پس انداز از شرکت اومدم بیرون و ۱۰۰ هزار تومان قرض کردم واسه کرایه و رفتم عسلویه که خداوتد هدایتم کرد به مسیرهایی و افرادعزیزی در مسیر من قرار می گرفت انگار همه وایستاده بو دند به من خدمت کنند .در اون وضعیت گرما و کار در شرایط سخت انگار بهشت بودم چون که ایمان داشتم و باور داشتم موفق میشم هر کدام از این مسیرها و اتفاقات خودش یه کتاب ۵۰۰ صفحه ای هست که خیلی طولانیه .بعدا خیلی خیلی معجزه وار عشقم راپیدا کردمبعد برگشتمشهر خودم .کاسبی زدم اویلش خیلی خیلی رشد کردمو بعد هم بر اثر افکار منفی و باورهای غلط درامدم خیلی کاهش پیدا کر د .سپس به طور معجزه اسا خداوند مرا هدایت کرد به شغلی کارمندی که هزاران نفر ارزو دارند این جور کاری داشته باشند.ولی من خواسته هایم خیلی بیشتره من ارزوهای بزرگی دارم.و یقین دارم خداوند منو هدایت کرده با این مسیر که باسایت عباس منش اشنا شدم.من در شروع هیچ اشنایی با شما و سایت شما نداشتم.اتفاقی یک نفر فایل را یگانی که شما در مورد داستان غم و اندوه و کاپیتان روسی کشتی و کتاب قران است را برایم ارسال کرد.اصلا یه جوری شدم ، خدایا عاشقتم .احساس کردم نوری به قلبم تابیده.عضو کانال تلگرام شدم .و بعضی فایلها را گوش میدادم ولی باز باز نمیدونستم چکار دوره قبلی را تمام کرده بودم وفقط و فقط دنبال این بودم چگونه میتوانم از دوره های شما استفاده از خواهر زادم می پرسیدم من چگونه میتوانم ارتباط داشته باشم می گفت دایی دوره هاش گرونه اخرش یه با گفتم من که وضعیت مالیم خوبه ، حداقل توان خرید بعضی از دوره هاشو دارم گفت وارد سایتش بشو .راستش من فکر می کردم تا اون زمان هر وقت عباسمنش را در گوگل سرچ کنی .سایت همینه دیگه.نمی دونستم ایمیل میخاد و رمز عبور .همه اینا حدود یکماه پیش بوده. شب تا ساعت ۴ بامداد نشستم پای کامپیوتر هر چقدر جیمیل و رمز عبور را وارد می کردم .نمیتونستم وارد بشم.اخرش هنگ کرد و گفت سه ساعت بعد دوباره تلاش کنید .ساعت را تنظیم کردم روز جمعه بود سه ساعت بعد بیدار شدم.واز خدا خواستم مشکل منو بهم بفهمونه بدونم اشکال کار کجاست که خدا هدایتم کرد به اونجا که من کلمه gmail را gmil می نوشتم .اصلاح کردم و رمز پروفایلم را وارد کردم .سایت باز شد نمیدونید چه احساسی داشتم فایل خوشامد گویی را که گوش میدادم احساس میکردم بر بالای گنجی از نعمت و فراوانی قرار گرفتم که پایانی نداره انقدر ذوق زده و احساس خوبی داشتم که قابل وصف نبود .الان حدود که فایلهای رایگان را گوش میدم و بعضی ها را ۴ بار گوش دادم و نمیدونید چه حالی دارم
دیشب نشستم تمام فایلهای سفرنامه را با پسرم که ۹ سالشه نگاه کردیم ولذت بردیم از این همه فراوانی این زیبایی و ثروتمند بودن چقدر زیباست.و انشاالله و به یاری خدا به زودی اولین فایلم که دوره عزت نفس هستش تهیه میکنم و بعد شروع کنم به دوازده قدم .وهمش دعا میکنم خداوند پول را وارد زندگیم کنه .که به راحتی بتونم تمام دوره ها را تهیه کنم و یقین دارم که این اتفاق میوفته.من حتی چند روز پیش یک فایل ۳۰ هزاری و ۱۶ هزاری که کتاب الکترونیک بود خریدم .با این عقیده که درسته فایلها رایگان است ولی من باید واسه اینا بها پرداخت کنم.چونهنوز کتابها را مطالعه نکردم فقط میخواستم تا وارد دوره میشم بهایی پرداخت کرده باشم. خداوندهمیشه پشت و پناه خودت و خونوادت باشه
نمیدونم چی بگم ای ولا احسنت الان که دارم تایپ میکنم اشکام داره میاد و خدا رو میلیونها بار سپاسگزارم که تونستنم این کامنت شما رو بخونم و چقدر ایمانم قوی تر شد حقیقتش میخواستم برم توی قسمت عقل کل گفتم این کامنتم بخونم بعد و دیگه بعدشم که دارید میبینید
اصلا این باور رو گرفتم که برای موفقیت اصلا هیچ وقت دیر نیست ماشالله به شما
چقدر حرف های استاد عالی بود درباره اینکه این فایل ها چه موهبت هایی داره واس ما اینکه به باور سازی ما کمک میکنه من تا قبل دیدن این سفر نامه واقعا این سبک از زندگی که تو امریکا بعضی از اشخاص دارن تجربه میکنن و اصلا نمیدونستم هست مثلا سفر با rvو…ولی خب اونجایی که استاد گفت ما همه هم فرکانسیم که میتونیم دنبال کنیم سفرنامرو واین خیلی به من احساس خوبی داد و خوشحال شدم که تو مسیر درستی هستم سپاس گزاره خداوندم که همیشه به بهترین تجربه ها هدایتم میکنه.
سلام خدمت خانم شایسته ی عزیزم و استاد عزیز….من تو سفرنامه اولین بار هست که نظر میذارم ولی تمام سفرنامه رو تا به اینجا دیدم…و واقعا لذت بردم…خانم شایسته ی عزیزم شما بینهایت مهربان و دوست داشتنی هستی که این همه برای اگاهی به ما زحمت با عشق میکشید…استاد من دوره روانشناسی ثروت ۱ .جهان بینی توحیدی .قانون افرینش و خیلی فایل های دیگه رو تهیه کردم…و چندین بار گوش دادم….اما یه شب یه برنامه به دلم افتاد و تصمیم گرفتم به مدت ۳ ماه فقط قانون افرینش مقدماتی رو بارها و بارها گوش بدم .بنویسم ..تکرار کنم .تمرین انجام بدم الان نزدیک دو ماه شده…حال من از خوب به عالیه عالی رسیده و یکماه دیگه رو واسه این دوره میذارم…ربطش به سفرنامه این بود که از وقتی سفرنامه شروع شد تمام قسمت ها مثل تمرین و یاداوری بود واسه من…و من واقعا خودم رو کنار شما ۳ عزیز حس میکنم..لحظه به لحظه ی سفر لذت میبرم…دیشب اینقد حالم خوب بود که اصلا دلم نمیخاست از ابشار به این زیبایی برم ..و میخام به این وسیله ازتون تشکر کنم …خود من دقتی میرم سفر و میخام فیلم یادگاری بگیرم ،واسه یه فیلم سختم میشه ،حتی گاهی نمیتونم از اون طبیعت لذت کافی رو ببرم….ولی مریم جون عزیزم لحظه به لحظه دارن واسه ما فایل با کیفیت تهیه میکنن و صد در صد تدوین کردنش هم سخته…بینهایت ممنون و سپاسگذارم از شما .استاد و مایک عزیزم….چقدر اون صدای جیر جیرک ها رو دوست داشتم …واقعا ممنونم که لذت این صدای زیبا رو هم بهمون چشوندی….حتی ترس تو تاریکی شب…..واقعا با کلمات نمیتونم قدر دان این همه زحمت شما باشم……خداروشکر که منم همسفر شما هستم …شما شایسته ی بهترین ها هستید…..
وای عالی بود این فایل استاد عزیز
ار خانم شایسته هم سپاسگزاریم
سلام استاد وخانم شایسته واقعا ممنون از این هم زحمتی که شما بابت این فایل ها می کشید وخداوند رو سپاس گذارم که من رو باشما اشنا کرد وهدایتم کرده که همواره این فایل ها رو نگاه کنم واحساس خوبی پیدا کنم وخیلی جالب که هر دفع که یکی از فایل ها رو می بینم تغریبا همان نگاه ها شما به زیبای اطرافم در من ایجاد می شه وجالب تر این که هر چقدر من نگاه به زیبا ی ها بیشتر میشه وذهنم رو رها می کنم ومی گذرم هدایت بشم خداوند هر روز اتفاق های خیلی خوبی برای ما فراهم می کنه مثلا از زمان که فایل سفر نامه رو دنبال می کنم خواستم به یک سفر خوبی بروم وجالب این جاست که برادرم که در کشور سوئد زندگی میکنه گفت که بیاین به این جا وقتی این در خواست رو به همسرم مطرح کردم بسرعت پذیرفت استاد وخانم شایسته الان که این فایل نگاه کردم دارم می نویسم در عرض یک هفته تمام مدارک نیاز بود برای سفارت اماده شد وقت سفارت داده شد وما رفتیم وحالا منتظره پاسخ سفارت هستیم خیلی این هابه سرعت انجام شد تمام مدت به این نکته توجه می کردم من از خدا یک مسافرت خوب وراحت و با کیفیت می خواهم وبیاد حرف استاد می افتادم شما فقط خواستتون و از خدا بخواین شرایط واتفاق ها رو بسپرید به خدا ،خودش راهنمای می کنه واقعاًبا این موضوع مواجه شدم تمام مدت سیع کردم ومی کنم درمسیر زندگیم هر روز وهر شب لذت ببرم از اتفاق های زندگیم ممنون از شما استاد وخانم شایسته که به من یاد دادید که چطوری نگاهم وباورم رو به زندگی واتفاق های اطرافم عوض کنم سپاس گذارم ازشما
سلام عزیزان دل
اولین خانومی که تنهایی از تاریکی نترسید، خخخخ
آفرین به این فایل خوب و متفاوت عالی
وقتی در جهانی زندگی میکنیم ک آنچه بخواهیم برآورده میشود ،انسان دلیل بودنش در این جهان هستی بهتر درک میکند و بدون عجله
به آنچه که بخواهد میرسد اگر قبط قوانین عمل کند
خدامن سپاس از قوانین ثابت و بدون تغییر
خدای من سپاس من رو لایق بهترین آگاهی ها قرار داده ای
خدای من سپاس که این همه خوبی و عاشق منی . دوستت دارم خدا
با سلام و خدا قوت
خدایا شکرت از این همه آگاهی و زیبایی
تشکر میکنم از شما خانم شایسته عزیز و استاد گرامی بابت اشتراک گذاری این آگاهی ها و زیبایی ها.
امشب داشتم تنهایی توی کوه قدم میزدم و تاریک بود و همون موقع به خدا گفتم، خدایا من از تاریکی شب میترسم(به من ایمانی بده که دیگه از تاریکی نترسم)، دلیلش هم فکر میکنم اینه که از بیرون چیزی بهم حمله کنه، نمیدونم ریشه اصلیش چیه.
و این فایل رو که دیدم، خانم شایسته که شما هم گفتید من تنهایی از تاریکی میترسم و استاد کنارم باشه نمیترسم.
و خودم تعجب کردم از این هدایت خدا که ایمان من رو به اینکه از تاریکی نترسم بیشتر کرد.
????
من فکر میکنم که اگر این ایمان قلبی در ما روشن بشه که:
لا حول و لا قوه الا بالله
هیچ نیرویی و هیچ قدرتی نیست مگر قدرت مطلق خدا.
الحمد لله رب العالمین
سپاس و ستایش مخصوص الله است که فرمانروای تمام جهانیان است.
وقتی برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افته چرا باید ترسید؟
این ذهن ماست که روی وقایع و اتفاقات و تجربیات برچسب خوب و بد میزنه.
الان این رو به زبون میگم و ایمان قلبی ندارم ولی فکر میکنم حتی اگر خرس هم به آدم حمله کنه این کار خداست، شاید جلوتر یه دره بوده یا چیز دیگه که ممکن بوده ما بریم جلوتر و بیفتیم تو دره یا گودال و خدا ما رو با اون خرس از اون منطقه دور کرده که از ما محافظت کنه و ما رو هدایت کنه.
اون خرس هم دستی از دستان خداست.(برای خیر رسوندن به ما).
هیچ چیز و هیچ کسی در بیرون نمیتونه به ما ضرر برسونه مگر اینکه اون دشمنی درون خودمون باشه که اون رو در بیرون جذب کردیم و اون هم کار خداست که اون دشمنی درون ما رو نشون بده و از این طریق ما رو آموزش بده که همه اتفاقات درون خودت خلق میشه..
?????
این بیت شعر از مولانا آرامش خاصی از سوی خدا بهم میده و ترسم رو خیلی کمتر میکنه:
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
????
یکی از برداشت هایی که از این شعر کردم و به من از طرف خدا آرامش داد این بود و ترسم رو کمتر کرد و دوست داشتم با همه عزیزان به اشتراک بزارم:
مولانا به خدا میگه من از چیز دیگه میترسم، و خدا میگه چیز دگری نیست.
چیزی به غیر از خدا در دنیا نیست.
اگر هم ترسی هست، نگرانی هست از چیزی یا کسی چون قدرت خدا رو درون خودمون از خدا گرفتیم و دادیم به بیرون.
برداشت من: هیج جایی نیست که از وجود خدا خالی باشه.
خدا همه جا هست.
خدا مکان نداره.
خدا زمان نداره.
خدا نه زاده شده و نه غروب میکنه.
توی حتی سنگ هم خداییت هست و اگرنه اون سنگ اصلا وجود نداشت.
هر چیزی وجود داره به اذن خداست.
شیطان به اذن خدا وجود داره.
و حتی این شیطان و منفی هاش هم جزء طرح الهی است که ما رو به صراط مستقیم هدایت کنه.(مثلا یه فکر منفی از طرف شیطان میاد که بترسیم و قدم برنداریم و خدا داره با این ترس به ما یاد میده که تو این ترس نیستی، پس قدم بردار من با تو هستم.)
داستان حضرت موسی رو میخوندم که خدا به موسی گفت برو با فرعون حرف بزن و موسی گفت من میترسم و خدا گفت نترس من با تو هستم، هر چیزی که فرعون بگه من میشنوم و میبینم.(حتی موسی پیامبر خدا هم ترس داشته) ولی راه حلی که خدا به موسی میده که ترسش رو از بین ببره:
ولله معکم این ما کنتم(خدا با شماست هر جا که باشید)
سوره طه آیه ۴۳ به بعد:
اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ
بسوی فرعون بروید که او واقعاً سرکشی کرده است.
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَىٰ
ولی با او به نرمی سخن بگویید، شاید پند گیرد یا بترسد.
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَىٰ
گفتند: « ای پروردگار ما، میترسیم که مبادا (فرعون) بر ما تجاوز نماید یا سرکشی کند. »
قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ
(خداوند) گفت: « مترسید! بیگمان من با شمایم. (همه چیز را) می شنوم و می بینم. »
آیه ۵۰ طه:
قَالَ رَبُّنَا الَّذِى أَعْطى کلَّ شىْءٍ خَلْقَهُ ثمَّ هَدَى (۵۰)
(فرعون ) گفت : اى موسى ؟ پروردگار شما کیست ؟(۴۹)
گفت : پروردگار ما همان است که خلقت هر چیزى را به آن داد و سپس هدایتش کرد (۵۰)
?????
میبینیم راه حل خداوند برای از بین بردن ترس :
که به موسی میگه من هرجا باشی با تو هستم.
و بعد موسی از طرف خدا به فرعون میگه که خدا کیه:
گفت : پروردگار ما همان است که خلقت هر چیزى را به آن داد و سپس هدایتش کرد.
همه رو خدا خلق کرده و هدایت میکنه و اونی که تسلیم خداست همش خیر میبینه.
و همه به سوی خدا بازگردانده میشویم.
و این دیگه انتخاب ماست که به چرت و پرت های ذهن که نماینده شیطان گوش بدیم و قدرت رو به شیطان بدیم که منشاء ترس ها و غم ها و نگرانی هاست.
یا اینکه ذهن رو خاموش کنیم و فقط و فقط قدرت رو به خدا بدیم.(که منشاء خیر و برکت و شادی و عشق و زیبایی هاست).
????
در نتیجه:
این شیطان و ترس ها ، غم ها و نگرانی ها و حسادت ها و ما بقی خصوصیاتی که ما اسم منفی روی اون ها گذاشتیم، همه این ها در اختیار خداست برای هدایت کردن ما به روشنایی.
وقتی خدا خودش میگه که نجوی تنها از سوی شیطان برای اینکه مومنین رو غمگین کنه ولی هیچ گونه ضرری نمیتونه برسونه مگر به اذن الله.
به ما نشون میده اگر غم میخواست بیاد سراغت و میل به غم داشتی باید به اون سمت بری یعنی شادی.
یعنی ما همه چیز ۲ سویه داریم:
بالا و پایین
شب و روز
تاریکی و روشنایی
غم و شادی
و خداوند به وسیله شیطان داره اون طرف رو به ما نشون میده که ما رو به تکامل برسونه.
پس هر وقت ترسیدی اون رو بد ندون، چون اون ترس هم یکی از ابزارهایی هست در اختیار خدا، فقط پیامش رو بگیر برو جلو.
الان که دارم این ها رو مینویسم این نکته اومد به ذهنم که چرا واقعا من از سوسک میترسم؟
سوسک که نیش نداره که من رو بکشه!
بهش فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که چون برچسب منفی و بد به سوسک زدم از اون میترسم و فراری ام.
بهش فکر کردم که این برچسب منفی چجوری در من شکل گرفته؟
دیدم از کوچیکی هر کسی رو میدیدم که یه سوسک میبینه اون رو میکشه.
و من هم یاد گرفتم حتما بد هست که میکشند و من هم یاد گرفتم بکشم؟
ولی سوال اینه واقعا سوسک بده؟
اگر بد هست چرا بعضی ها از همین سوسک هایی که من میترسیم، اون ها نمیترسند و تازه باهاشون خوش رفتاری میکنند؟
اگر سوسک بد هست چرا بعضی ها سوسک های پرورشی میخورند؟
و..
به این موضوع ترس از خرس هم فکر کردم، چون من هم از خرس میترسم.
بهش که فکر کردم که دلیل ترس من از خرس چیه؟
به این ریشه رسیدم که تا حالا هر چی من خرس دیدم توی تلوزیون و فیلم بوده و هر خرسی نشون میدادند خون آشام بوده و آدم میکشته و از اینجا برچسب وحشی و خطرناک بودن خرس رو زدم و از اون فراری ام و میترسم.
چون وحشی بودن و حمله ور بودن رو از خرس دیدم یا شنیدم، این توی ذهنم رفته و من هم از اون میترسم.
ولی واقعا آیا تا حالا کسی ندیدین با خرس بازی میکنه؟
تا حالا کسی رو ندیدین کنار خرس میخوابه؟
خرس مهربون هم هست.
عشق و زیبایی خدا تو همه چیز و همه کس هست.
ولی ما عادت کردیم و یاد گرفتیم برچسب بد بودن بزنیم، و از پس این برچسب بد و منفی زدن هم احساس بد میاد و ما اون رو به بیرون نسبت میدیم.
یکی به ما فحش میده، چرا باید روی اون برچسب بد زد؟
یعنی واقعا خوبی و عشقی توی اون نیست که اون رو ببینیم و اون رو از خدا بدونیم.
چرا من از تاریکی میترسم؟
حتما یه چیز منفی توی ذهنم از تاریکی نشسته و دیگه تاریکی رو با اون دید میبینم و میترسم.
???
به تموم برچسب های بدی که زدیم شک کنیم.
???
با تشکر
در پناه هدایت الله
سلام دوست عزیز مرسی از کامنت خوبت مرسی از وقتی که گذاشتی و برامون این کامنتو گذاشتی
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیزم احسنت به این ذهن و این جملات و باورهای زیبایی که اشاره کردین مخصوصا اون قسمت ترس ها واقعا عالی بیان کردی خوشبحال شما که به این لول رسیدی که میتونی منطقی کنی ترس ها رو که ذهنی هستن و ایمانتون رو پروش دادی
خدایا شکرت از بابت این دوستی که به همه ما ارزانی داشتی
در پناه الله یکتا شاد و موفق و پیروز باشی
سلام خانم شایسته جونم?
سلام همسفرای نازنینم که داریم بی نظیر ترین سفر رو دور امریکا که فکر کنم خود امریکایی ها تحربش تکردن و ندیدنش رو با هم تجربه میکنیم اونم ایالت به ایالت پارک به پارک.
به به که چه فایلی بود این فایل.از زمانی که شروع شد اون ویوی محشر استاد و مایک.
احساستون معرکس چون دوشب پیش داشتم فکر میکردم که خانم شایسته این فیلم هایی رو که تهیه میکنن چقدر خواسته های زیادی رو در من به وجود اورده فقط من یه نفر،چقدر زیبایی دیدم که حتی فکرش رو هم نمیکردم،آبشار نیاگارا رو دیدم که فقط اسمش و شنیده بودم و میدونستم جای زیباییه ولی وقتی تو فایل دیدمش گفتم دختـــر اینجا بهشته زمینیه.همین یک مورد و یک مکان چقدر خواسته رو در من ایجاد کرد با خودم گفتم شما چقدر دارید باعث پیشرفت جهان میشید چقدر افرادی رو که هدایت شدن به این سایت رو از لحاظ ذهنی پرورش میدید.
چقدر با این خواسته هایی که در ما شکل میدید باعث میشین فکر کنیم و قدم برداریم برای خواسته هامون،تمرکز کنیم فکر کنیم تو این پدیده های الهی،از کوچیک ترین چیز مثل برگ یک شاخه از یک درخت تا تجمع بینهایت مولکول اب تو آبشار نیاگارا.شما فوق العاده اید و به ما هم اموزش میدید فوق العاده بودن رو به ما هم نشون میدید این مسیر زیبا رو نیاز نیس شما بگید ولی تک تک تصاویر دارن با زبون بی زبونی میگن که بــابــا ببینید دنیا این زیبایی ها رو هم داره ها،این قشنگیا هم هست ها،میشه رابطه به این قشنگی باشه ها،میشه انقدر ثروت داشت که با خونت بری سفر ها،میشه غذا رو راحت تر پخت ها،واااقعا من که دیگه هیچی نمیخوام واسه قبول کردن اینکه بی شــک بدون تردیــد این مسیر همون مسیر درسته،شما به طرز عجیبی که من نه جایی شنیدم نه خوندم با نشون دادن این زیبایی ها اونم حضوری نه فقط از طریق یک گوشی جهان رو گسترش میدید چرا چونکه دارید این خواسته ها رو در ما به وجود میارید و قطعا هر کدوم از ما اعضاء سایت مسیر گسترش دهنده بودن رو پیش میگیریم.
هر کدوم از اعضاء که کل روزمون شده تمرکز روی نکات مثبت،برخورد آگاهانه با شرایط،رابطمون که داره با خدا بهتر میشه،نجواهای ذهنی که داره کمتر شنیده میشه،و قانون که هروز بیشتر داریم بهش عمل میکنیم اینا چقدر باعث گسترش میشه.من که مطمئنم بقدری از این تمرین ها نتیجه میگیرم همونطور که الان گرفتم مطمئنم هر کدوم از اعضاء که خیلی استوار تر دارن ذهنشون رو پرورش میدن و خوراک و تغذیه ذهنشون شده همین فیلم ها و فایل ها در این مسیر قراره بترکونیم،همگی میترکونیم.
خانم شایسته مهربان
من عاشقتونم که این موقع شب با صدای خسته بازم فایل تهیه میکنید برامون.
خواسته برای دیدن زیبایی ها فقط برای تجربه ی مکان های توی فایل ها نیس،بلکه تجربه بهتر از خونم،محلم،شهرم،و کشورم هستش،که دیدگاهم نسبت بهش خیلی تغییر کرده.
این خیلی برام جالبه که خب این سفری که شما رفتید همش سرسبزی و زیبایی و حس و حال خوب هستش،ولی چرا اصلا خسته کننده نیس،چرا بعد ٣١ قسمت بازم اگه همون خیابون و همون مکان رو فیلم بگیرید دل زدگی در کار نیس؟هر فایل با موضوع جدا با تجربه متفاوت هر کدوم حال و هوای مخصوصی داره که اصلاااا تکراری نیس،ما تا شمال سفر میریم میگیم بعد ٣ روز اینا که تکراریه دریا که همون دریا فلان جاست،درختم که همه جا درخته!!!!
اما چرا اینجا بعد ٣١ روز بازم دوستدارم فایل رو ببینم!خدای من که طرز نگاه کردن،نوع دیدگاه چه غوغایی به پا میکنه!
این سفر فراتر از یک فایل و ما هم فراتر از بیننده ایم.
رسالت این دوربین و این سفرنامه اینکه توجه ما رو روی نکات مثبت جلب کنه،چشممون رو عادت بده به دیدن زیبایی،دیدن و لذت بردن از یک منظره ولی متفاوت در هر لحظه.
اینکه زیبایی ها رو ببینیم واقــعا میشه خوب زندگی کرد اینو هر فایلی داره هی الارم میده.
به نظرم رسالت این فایل ها پیشرفت تک تک ما بیننده ها و شکل گیری خواسته هایی که باعث پیشرفت جهان میشه،باعث توکل بیشتر ما به خدا میشه،باعث میشه بخوایم زندگی رو زیبا تجربه کنیم نه اینکه فقط زندگی کنیم.
یه چیز دیگه اینکه طبیعت قطعا فرکانس مثبتی ارسال میکنه به جهان ولی این مناظر که تو فایل ها گرفته شدن و دیده شدن اینا هم با ما هم فرکانس بودن از اون اهو و سنجاب مشکی رنگ گرفته تا فروشگاه اورگانیک یا خانم بورلی یا اون خانم محجبه تو رستوران،اینا الکی تو فایل ها نبودن،اسمش و نیمدونم چیه ولی انگاری اینا هم فرکانس این سفرنامه بودن که دیده شدن و قطعا این تصاویری که میبینیم با نظم و قانون هستش.امریکایی که قبلا شنیده بودم و فکر میکردم نامطلوب ترین جای دنیاس حالا شده خواسته ی من،بعد با خودم میگم خدااا این فقط یک منطقه از یک کشور از بین این همه کشوره که تو هر کدومشون چقدررر زیبایی دیده شده و نشده میتونه باشه، حتی تو کشورم ایران چقدر زیبایی میتونه وجود داشته باشه که فکرشم نمیکنم،باورهایی که این فایل در من ایجاد کردن که توجه به مسائل نامطلوب که هیچ کمکی بهت نمیکنن و بنداز دور و فقط به زیبایی ها توجه کن و خدا رو شکر کن.
خانم شایسته ی هنرمند،شما با یک ویدیو؛
ایمان. رابطه خوب. تن سالم. احساس خوب. ثروت. زیبایی. لذت بردن. رها بودن. جاری بودن. خود رو به دست خدا سپردن. یکجا نبودن و حرکت کردن. توکل کردن به خدا در هر لحظه. ایمان به هادی بودن خدا. نشون دادن اینکه میشه در زندگیت با انسان های فوق العاده برخورد کنی. انسان های عاشق. انسان های ثروتمند. انسان هایی که مرگ رو اخرش نمیدونن حتی برای حیوانات. سن بالا رو مانع نمیبینن برای لذت بردن از زندگی. رابطه ی خوب بین انسان و حیوان. فراوانی. زیبایی زیبایی زیبایی زیبایی و خیلی چیزای دیگه رو به ما نشون میدید.
ایهنا یک فایل ساده نیستن اینها فیلم هایی هستن که اگه به تک تک لحظه هاشون توجه کنیم نکاتی رو میتونیم ببینیم که با باور سازی قوی تر ما هم زندگی مون رو زیباتر بسازیم
چون تک تک لحظاتشون زیبایی و نکات مثبت هستش
و اینی که استاد گفت اینکه فایل ها تهیه میشه خواسته ی جهان و بچه هاست بله،من دوستداشتم زیبایی جاهای دیگه رو ببینم مخصوصا امریکا که استاد همیشه ازش تعریف میکنه،قسمت اخر که از تاریکی تهیه کردین هم که تا بحال نگرفته بودین قطعا پیامی داشته مثلا واسه منی که از تاریکی میترسم تو دل شب درسته منبع نور نیست اما میشه توجه به زیبایی ها باشه مثل طبیعت مثل صدای جیرجیرک مثل صدای شب مثل ارامش مثل حرف زدن با خدا در ارامش
ممنون خانم شایسته بی نظیر واقعا لذت بردم?
خانم شایسته عاشقتم عزیززززززرم
نمیدونی از وقتی فایل های سفرنامه رو شروع کردی چقدر بیشتر دوست دارم. اصلا تازه شناختمت.
یه اعترافی بکنم. قبلترها که استاد می گفت خانم شایسته مدیر فروش مونه با خودم فکر میکردم مثلا از اون آدمایی که می شینی برنامه ریزی میکنی که چقدر بفروشیم و حالا بیایم این کار بکنیم فروش بره بالا و از این چیزا?
خلاصه ببخش منو که درباره ات قضاوت اشتباه کردم? اونموقع اصلا هدایت و اینا رو خیلی آشنایی نداشتم. تازه دارم یکم راه میفتم?
حالا میفهمم چقدر موجود دوست داشتنی هستی.
این فایل با اینکه خیلی ساده بود اما یه تیکه از زندگی بود و خیلی داشتم تایید میکردم بخش مدارها رو.
واقعا این فایلا نتایج فرکانس بچه هاست. مثلا استاد میگفت من و عزیزدلم ساعت ها درباره قانون حرف میزنیم. میگفتم یعنی چجوری. خب اینجا دیدیم که ماجراهای روز توش کنکاش می کنید و دنبال رد پای قانون می گردید یا می گفت که ایشون از من بیشتر با خودش در صلحه. دیگه تو سفرنامه داریم به وضوح می بینیم دیگه. خدایی استادی هستی برای خودت خانم شایسته.
یادمون میدی ما هم از چیزای کوچک و بدیهی زندگی لذت ببریم.
ته فایل میدونی چی بفکرم رسید. اینکه میشه رفت تو دل طبیعت خیلی شیک و مجلسی. خونه اتم همراهت باشه و از هر دوتاش باهم لذت ببری. باحاله ها?
سلام به استاد مهربان آقای عباس منش و خانم شایسته واقعاااا ابراز احساساتتون از طبیعت دقیقا مثل خودمه من واقعا بخودم افتخار می کنم که هم فرکانس هستم و در جمع خانوادگی شما در این سفر باشما دوستان عزیز همسفرم آخ جوووون ایمان دارم منم مکانهای زیبای که تجربه می کنید منم تجربه می کنم احساسم میگه واین احساس را باور دارم .
باتشکــــر
فهیمه هستم?
سلام بر استاد وبرادر عزیز وارجمندم،و خانم شایسته مهربان،و مایک عزیز و دوست داشتنی.من حدود یکسال نیمه که با این قانون آشنا شدم ،قبلا کتابهای موفقیت شخصی خونده بودم ولی هیچگاه حتی اسم این قانون به گوشم نخورده بود، با اینکه قبلا دیده بودم تلویزیون فیلم را را پخش کرده بود ولی حتی یک دقیقه نگاه نکرده بودم .تا اینکه اواخر پاییز ۹۷ من شدیدا حدود دوسال بود که شب و روز سریال خارجی نگاه می کردم از خشن گرفته تا رمانتیک و عاشقانه و هر لحظه احساس ناامنی ترس از مرگ ،اضطراب میکردم . یه شب که فرداش تعطیل بود ، و همسر و خانواده ام منزل نبودند تا صبح نشستم سریا ال کاپو را دیدم ، و نزدیک ساعت ۱۲ صبح بیدار شدم حالم خیلی بد بود و احساس کردم میخام بمیرم، به خواهرم و خواهر زادم زنگ زدم ، وحتی اومدم روی پله داخل راهرو نشستم که اگه اتفاقی واسم افتاد همسایه ها ببینن، بعد ازچند دقیقه خواهرم و خواهر زاده عزیزم که دستی از خدا بود به همراه اورژانس ۱۱۵ اومدند که منو معاینه کردند و یادمه امپولی برام تزریق کردند و رفتند .بعد خواهرم و خواهرزادم اومدند داخل و یه ساعتی با هم حرف زدیم .خواهر زادم که دختر می باشد برگشت و گفت دایی یه سری فایل داخل تلگرام است برات می فرستم درمورد قانون جذب و چگونه با افکارت زندگیتو بسازی هست گوش بدی بد نیست ارومت میکنه، در حالی دو هفته قبل همین حرفو به من زد ولی اصلا اعتنا نکردم واین بار بدون هیچ گونه مقاومتی نشستم.یاد درسی در کتاب دینی ابتدایی افتادم که مرد دانشمندی در زمان پیامبر به مکه میره و مشرکین بهش میگن بیا این پنبه را در گوشهایت قرار بده که هنگام طواف یه نفر هست اسمش محمد است حرفهایی میزنه که شنیدنش ضرر داره مرد دانا بعد چند دقیقه ای با خودش فکر میکنه میگه من که انسان اگاهی هستم و به دانای شهره هستم پنبه را ازگوشم درمیارم ، اگه برایم سود مند بود که چه بهتر اگر نه که رهایش میکنم.که حرفهای پیامبر را گوش میده و همانجا مسلمان میشود. من هم با این دیدگاه هدایت شدم به خداوند برایم قرار داده بود و من الان که فکر میکنم لایق بودم.خلاصه اینکه فکر کنم افسرده شده بودم ، ( لازمه بگم که من یه پسر ۹ ساله خوشگل مثل مایک دارم هر هروقت روابط شمارا باهم در فایلهای سفرنامه میبینم یاد پسر خودم میافتم واون زمان همسرم باردار بود و الان یه دختر خوشگل دارم که خدا را هزار هزار مرتبه شکر میکنم و سپاسگزارم به خاطر عشقم و بچه هایم.)مشکل من زمانی شروع شد که بچه هایم برگشتند تمام وجودم پر شده بود از خشم ، عصبانیت ترس ، اضطراب چه جوری بگم زندگیم جهنم شده من که همینجوری دست بزن داشتم ،عصبانی بودم هزار برابر شده بود میخام بگم من دچار تضاد شده بودم و این تضاد منو هدایت می کرد به یه جای خوب خواب نداشتم ، جرات نمی کردم برق اتاق را خاموش کنم می ترسیدم هرلحظه به عزیزانم صدمه بزنم( حتی همین الان بهشون فکر میکنم حس بدی پیدا میکنم اینه که نباید ورو ی های ذهنمونو کنترل کنیم و فقط اگه الان بیان میکنم میخواهم اگه کسی مشکل منو داشت و تازه وارد این سایت شده بدونه که بهشت در انتظارتونه)اصلا اتفا قاتی داشت برام می افتاد که وحشتناک وحشتناک . خلاصه اینکه هر چقدر اطرافیانم بهم میگفتند برو پیش دکتر قرص ارامبخش استفاده کن ولی گوش نکردم . و فقط فایلهای رایگانی از یک نفر دیگه خواهرزادم بهم داد را با تمام وجود گوش میدادم.وهر زمانی که که بازاون افکار سراغم میومد فقط شکر گزاری می کردم داشته هایم را یکی یکی ذکر می کردم تا جایی که خوابم میگرفت.بعدا دوره این عزیز را گرفتم .از لحا ظ مالی و سلامتی خیلی پیشرفت در این یک سال اتفاقات خوبی را تجربه کردم خونمو عوض کردم در بهترین زمان ، ماشین داشتم ولی در زمانی ماشین دیگه ای خریدم که اگه یکماه بعد می خریدم باید ۲۰۰ میلیون بیشتر میدادم دقیقا ماه بعد قیمت خودرو سه برابر شد تمام اینها لطف خدا بود و نتیجه افکار جدیدم .کارشناسی ارشد قبول شدم بدون سختی و زجر الان ترم دومو تموم کردم.خلاصه ای از گذشته خودمو میگم و بعد ذکر میکنم که چگونه با شما و سایت بسیار ارزشمند شما آشنا شدم
استاد عزیز من حدود سه سال از شما بزرگتر هستم ،و تاحدودی گذشته ای شبیه شما با این شباهت که در ۱۵ سالگی ازخونه فرار کردم و به تهران رفتم به ۵۰۰ تومان پول با یه جفت کتونی که اندازه پام نبودند و به جای دمپای ازشون استفاده کردم ، مدتی میدان امام حسین کارگری ساختمان کردم .بعد از یکسال برگشتم ادامه تحصیل دیپلم گرفتم دانشگاه در تهران قبول شدم.هم کار میکردم و هم درس میخوندم.ولی از انجا که باورهای غلطی داشتم.و خانواده پر جمعیتی داشتم و پدرم کشاورز بود و همیشه زندگی بخور نمیری داشتیم در جازدم .برادرم هم تحصیل کرده دانشگاه شریف بود یه شرکت کوچک داشت قطعات خودرو تولید می کرد یادمه اوایل دانشگاه گفت بیا کار کن و کمکم کن این کار پول توشه و ثروتمند میشی .ثروتمند بشی این خوبیها را داره فلان میشی بهمان .جواب من چی بود ؟ جواب دادم من تا حالا به اینکه فرد ثروتمندی بشم فکر نکردم، و دوست هم ندارم چرا چونکه تا حالا ثروت ندیده بودم تا حالا لذت ثروتمند بودن رانچشیده بودم ، این شد که از ۷۶ تا ۸۶ دانشگاه و بعد کار کردم اخر هم بدون یک ریال پس انداز از شرکت اومدم بیرون و ۱۰۰ هزار تومان قرض کردم واسه کرایه و رفتم عسلویه که خداوتد هدایتم کرد به مسیرهایی و افرادعزیزی در مسیر من قرار می گرفت انگار همه وایستاده بو دند به من خدمت کنند .در اون وضعیت گرما و کار در شرایط سخت انگار بهشت بودم چون که ایمان داشتم و باور داشتم موفق میشم هر کدام از این مسیرها و اتفاقات خودش یه کتاب ۵۰۰ صفحه ای هست که خیلی طولانیه .بعدا خیلی خیلی معجزه وار عشقم راپیدا کردمبعد برگشتمشهر خودم .کاسبی زدم اویلش خیلی خیلی رشد کردمو بعد هم بر اثر افکار منفی و باورهای غلط درامدم خیلی کاهش پیدا کر د .سپس به طور معجزه اسا خداوند مرا هدایت کرد به شغلی کارمندی که هزاران نفر ارزو دارند این جور کاری داشته باشند.ولی من خواسته هایم خیلی بیشتره من ارزوهای بزرگی دارم.و یقین دارم خداوند منو هدایت کرده با این مسیر که باسایت عباس منش اشنا شدم.من در شروع هیچ اشنایی با شما و سایت شما نداشتم.اتفاقی یک نفر فایل را یگانی که شما در مورد داستان غم و اندوه و کاپیتان روسی کشتی و کتاب قران است را برایم ارسال کرد.اصلا یه جوری شدم ، خدایا عاشقتم .احساس کردم نوری به قلبم تابیده.عضو کانال تلگرام شدم .و بعضی فایلها را گوش میدادم ولی باز باز نمیدونستم چکار دوره قبلی را تمام کرده بودم وفقط و فقط دنبال این بودم چگونه میتوانم از دوره های شما استفاده از خواهر زادم می پرسیدم من چگونه میتوانم ارتباط داشته باشم می گفت دایی دوره هاش گرونه اخرش یه با گفتم من که وضعیت مالیم خوبه ، حداقل توان خرید بعضی از دوره هاشو دارم گفت وارد سایتش بشو .راستش من فکر می کردم تا اون زمان هر وقت عباسمنش را در گوگل سرچ کنی .سایت همینه دیگه.نمی دونستم ایمیل میخاد و رمز عبور .همه اینا حدود یکماه پیش بوده. شب تا ساعت ۴ بامداد نشستم پای کامپیوتر هر چقدر جیمیل و رمز عبور را وارد می کردم .نمیتونستم وارد بشم.اخرش هنگ کرد و گفت سه ساعت بعد دوباره تلاش کنید .ساعت را تنظیم کردم روز جمعه بود سه ساعت بعد بیدار شدم.واز خدا خواستم مشکل منو بهم بفهمونه بدونم اشکال کار کجاست که خدا هدایتم کرد به اونجا که من کلمه gmail را gmil می نوشتم .اصلاح کردم و رمز پروفایلم را وارد کردم .سایت باز شد نمیدونید چه احساسی داشتم فایل خوشامد گویی را که گوش میدادم احساس میکردم بر بالای گنجی از نعمت و فراوانی قرار گرفتم که پایانی نداره انقدر ذوق زده و احساس خوبی داشتم که قابل وصف نبود .الان حدود که فایلهای رایگان را گوش میدم و بعضی ها را ۴ بار گوش دادم و نمیدونید چه حالی دارم
دیشب نشستم تمام فایلهای سفرنامه را با پسرم که ۹ سالشه نگاه کردیم ولذت بردیم از این همه فراوانی این زیبایی و ثروتمند بودن چقدر زیباست.و انشاالله و به یاری خدا به زودی اولین فایلم که دوره عزت نفس هستش تهیه میکنم و بعد شروع کنم به دوازده قدم .وهمش دعا میکنم خداوند پول را وارد زندگیم کنه .که به راحتی بتونم تمام دوره ها را تهیه کنم و یقین دارم که این اتفاق میوفته.من حتی چند روز پیش یک فایل ۳۰ هزاری و ۱۶ هزاری که کتاب الکترونیک بود خریدم .با این عقیده که درسته فایلها رایگان است ولی من باید واسه اینا بها پرداخت کنم.چونهنوز کتابها را مطالعه نکردم فقط میخواستم تا وارد دوره میشم بهایی پرداخت کرده باشم. خداوندهمیشه پشت و پناه خودت و خونوادت باشه
به نام خدای مهربان
سلام و خداقوت جانانه خدمت دوست عزیزم
نمیدونم چی بگم ای ولا احسنت الان که دارم تایپ میکنم اشکام داره میاد و خدا رو میلیونها بار سپاسگزارم که تونستنم این کامنت شما رو بخونم و چقدر ایمانم قوی تر شد حقیقتش میخواستم برم توی قسمت عقل کل گفتم این کامنتم بخونم بعد و دیگه بعدشم که دارید میبینید
اصلا این باور رو گرفتم که برای موفقیت اصلا هیچ وقت دیر نیست ماشالله به شما
پروردگار به شما عزت بی نهایت عطا بفرماید
در پناه الله یکتا شاد و موفق و پیروز باشید
سلام به همه ی همسفران
چقدر حرف های استاد عالی بود درباره اینکه این فایل ها چه موهبت هایی داره واس ما اینکه به باور سازی ما کمک میکنه من تا قبل دیدن این سفر نامه واقعا این سبک از زندگی که تو امریکا بعضی از اشخاص دارن تجربه میکنن و اصلا نمیدونستم هست مثلا سفر با rvو…ولی خب اونجایی که استاد گفت ما همه هم فرکانسیم که میتونیم دنبال کنیم سفرنامرو واین خیلی به من احساس خوبی داد و خوشحال شدم که تو مسیر درستی هستم سپاس گزاره خداوندم که همیشه به بهترین تجربه ها هدایتم میکنه.
سلام خدمت خانم شایسته ی عزیزم و استاد عزیز….من تو سفرنامه اولین بار هست که نظر میذارم ولی تمام سفرنامه رو تا به اینجا دیدم…و واقعا لذت بردم…خانم شایسته ی عزیزم شما بینهایت مهربان و دوست داشتنی هستی که این همه برای اگاهی به ما زحمت با عشق میکشید…استاد من دوره روانشناسی ثروت ۱ .جهان بینی توحیدی .قانون افرینش و خیلی فایل های دیگه رو تهیه کردم…و چندین بار گوش دادم….اما یه شب یه برنامه به دلم افتاد و تصمیم گرفتم به مدت ۳ ماه فقط قانون افرینش مقدماتی رو بارها و بارها گوش بدم .بنویسم ..تکرار کنم .تمرین انجام بدم الان نزدیک دو ماه شده…حال من از خوب به عالیه عالی رسیده و یکماه دیگه رو واسه این دوره میذارم…ربطش به سفرنامه این بود که از وقتی سفرنامه شروع شد تمام قسمت ها مثل تمرین و یاداوری بود واسه من…و من واقعا خودم رو کنار شما ۳ عزیز حس میکنم..لحظه به لحظه ی سفر لذت میبرم…دیشب اینقد حالم خوب بود که اصلا دلم نمیخاست از ابشار به این زیبایی برم ..و میخام به این وسیله ازتون تشکر کنم …خود من دقتی میرم سفر و میخام فیلم یادگاری بگیرم ،واسه یه فیلم سختم میشه ،حتی گاهی نمیتونم از اون طبیعت لذت کافی رو ببرم….ولی مریم جون عزیزم لحظه به لحظه دارن واسه ما فایل با کیفیت تهیه میکنن و صد در صد تدوین کردنش هم سخته…بینهایت ممنون و سپاسگذارم از شما .استاد و مایک عزیزم….چقدر اون صدای جیر جیرک ها رو دوست داشتم …واقعا ممنونم که لذت این صدای زیبا رو هم بهمون چشوندی….حتی ترس تو تاریکی شب…..واقعا با کلمات نمیتونم قدر دان این همه زحمت شما باشم……خداروشکر که منم همسفر شما هستم …شما شایسته ی بهترین ها هستید…..