https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-08 10:50:032024-07-29 15:38:59سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۱
568نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام، میدونین منو معتاد کردین به این سفر، این زیباییها و این حرفهای خوب. چه اعتیاد خوبی !!!! خدایا شکر. خیلی زیاد ازتون ممنونم. زبانم قاصره از بیان سپاسگزاریم. خدا حفظتون کنه. حالا متوجه شدم که استاد میگفتن ما روزی هفت هشت ساعت در مورد قوانین صحبت می کنیم منظورشون چی بوده… وقتی ساعت دو شب در مورد قوانین و فرکانس صحبت می کنین معلومه که بقیه روز هم به صورت طبیعی این کارو انجام میدین. خانوم شایسته مهربون زودتر بقیه قسمت ها رو هم بزارید، دلم آب شد وقتی گفتین کلی قسمت آماده از سفرنامه دارین…. ممنونم بابت لطفتون؛ بابت علاقتون به تهیه این فایل ها و سهیم کردن ما تو این همه نعمت و ثروت و قشنگی.خدایا سپاس
باسلام به استاد عزیز وخانم شایسته عزیز وخانواده صمیمى عباس منش
من خیلى وقته که عضو سایت هستم ولى اولین باریست که نظرى رو در این سایت بیان میکنم،،امروز ی حسى منو تحریک کرد که اینجا بیام و بنویسم،،
من فایلهاى رایگان رو خیلى گوش دادم وبیشتر محصولات رو پسرم خریدارى کرده و من هم استفاده کردم از این محصولات،، من حال خوبى نداشتم ،از زندگیم راضى نبودم،از همسرم راضى نبودم،از وضع مالیمون راضى نبودم،همیشه غمگین بودم و حالم بد بود و همیشه سوال برام مطرح بود که چرا من اینقدر بدبختم ،فقر،ندارى ،رابطه ام با همسرم خوب نبود و البته هنوز هم خوب نیست،زود رنج شده بودم و انچنان حالم بد میشد که حتى قصد خودکشى هم کردم،،و بیشتر هم مشکل مالى بود و همینطور از همسرم هم راضى نیستم،،تا اینکه چند سال پیش با این مباحث اشنا شدم (قوانین حاکم برجهان،)از اساتید دیگه وخیلى اتفاقى کتابى بدست رسید در مورد همین قوانین و یواش یواش با این قوانین اشنا شدم و از طریق دوستان فایلى از استاد عباس منش در مورد اینکه ما به این دنیا اومدیم که شادباشیم نه غمگین،،که با ایه هایى ازقران بیان میشد و من بارها وبارها این فایل روگوش دادم وعضو سایت شدم،ووووبا اینکه خیلى تمرینهارو انجام نمیدادم و(باورهاى محدود کننده سیمانى که در ذهن داشتم ودارم)(من چهل وهشت سالمه)ولى کم کم تغییراتى در خود احساس کردم،،مدتهاست تلویزیون نمیبینم،توى جمعى که غیبت هست خیلى خیلى کمتر حضور پیدا میکنم،شکرگزارى،،شکرگزارى،شکرگزارى وتقریبا مراقب ورودیهاى ذهنم هستم،،
من دنبال ثروت وپول واسایش و اسقلال مالى بودم ،همش سعى میکردم دیگران رو راضى کنم وراضى نگه دارم،دنبال محبت ازطرف همسر وفرزند وپدر و مادر بودم،دنبال تایید دیگران بودم،البته کمى هم مغرور ووووودر کل دنبال این چیزها بودم خارج از وجود خودم وهمه این بدبختیهارو از عوامل بیرونى از خودم میدیدم،،تا اینکه چیزى یافتم فراتر از تمام اینها و اون فقط وفقط خداى عزیز و مهربان و وهاب و رزاق وبهترین معشوق وبهترین دوست وبهترین پدر ومادر و فرزند وپول و ثروت وخونه وماشین واسایش واستقلال مالى ووووهمه چیز بدون منت و تازه همه را میدهد و میبخشد باعشق و با محبت و اغوش باز میکند ودر اغوشت میگیردو ارامشى عطا میکند که هیچگاه احساسش نکردى ،،خداجون سپاسگزارم ،،استاد عزیز ومریم جان شما واقعا دستى ازدستان خداوندید برا
ى هدایت کسانى که خود را گم کرده اند،،استاد عزیز واقعا دستم را گرفتى وراه رفتن اموختى ،،رفتن به سوى صراط مستقیم ،به سوى سعادت وارامش به سوى خود واقعیم،،خداجون ممنونم به خاطر اینچنین بندگانى که افریدى ودر سر راه من گذاشتى،
البته من تازه اول راهم،،هنوز ثروتى درکار نیست،هنوز خیلى کار دارم ولى ارامشى که الان دارم میلیاردها میلیارد می ارزد ،،من توى خانواده مذهبى بزرگ شدم ،نماز میخواندم و روزه میگرفتم وپایبند به عقاید مذهبیم ولى همه از روى عادت بود یا اصولشرو نمیدونستم و به هرحال با توجه نبود ،هیچوقت مواظب ورودیهاى ذهنم نبودم،مراقب کلامم نبودم
اما حالا به ارامشى رسیدم که با هیچ چیز عوضش نمیکنم،من عزیزم براى خودم وخدایم،من عزتمندم،من توانمندم،قدرتمندم وممممممن خالق زندگى خودم هستم ،،استادعزیز از شما یاد گرفتم که فقط وفقط بندگى خدا راکنم و فقط وفقط از خدا یارى وثروت بخواهم،
استاد عزیز ممنون که چشم مرا به جهانى دیگر که پر از زیباییهاست ،پرازعشقه ،پرازمحبته،وهمش زیبایى وزیبایى وزیبایه بازکردى
مریم جان ازشما هم بسیارسپاسگزارم که این زیباییهارو ازلنز دوربینتون به ما نشون میدید و ارامش و رهایى رو به ما هدیه میکنید
واو عالی بود این قسمت دقیقا اون حرفاییو زدین که نیاز داشتم بشنوم صبح به دلم افتاد که این قسمت فرق داره انگار میدونین تو دلمون چی میگذره
خدارو شکر که منم همسفر شماها هستم تو این سفر فوق العاده منم تو فرکانس دیدن اینهمه زیبایی هستم چقد چیزای خوب یاد گرفتم چقد رشد کردم تو این مدت واقعا تغییر مدارمو احساس میکنم درکم از فایلا و محصولات دیگه خیلی بهتر شده
دمتون گرم باچه عشقی از زندگیتون فیلم میگیرن تا الگویی بشه برای بچه های سایت مرسی توحیدی ترین زوج دنیا بهترین الگو هستید واس ما جوونا با تمام وجودم تحسینتون میکنم
ان شاءالله با موفقیت هامون بتونیم گوشه ای از زحماتتون رو جبران کنیم و خوشحالتون کنیم
سلامی باعشق تقدیم همه عزیزان ?? .خیییییییلی ممنونم از این سفرنامه زیبا،خیلی زیباس ،پر ازنکته،پرازعشق،پرازصمیمیت،پراز همه نعمات بی نهایت خداوند .خودمم باورم نمیشه وقتی دارم این فایل ها رو میبینم ازاول تا آخر فقط خدارو شکر میکنم باورتون نمیشه اینقد ازرابطه شما درس گرفتم،وقتی رابطه تونو میبینم ناخدااآگاه مدام با ذوق خدا روشکر میکردم بخاطر رابطه شما،بی اختیار اینکارو میکردم ومیکنم والان که این فایل بی نظیر رودیدم انگار یه لامپی توی ذهنم روشن شد?که مدتیه رابطه منو همسرم عالی شده،عشقمون بیشتر شده،بیشتربهم احترام میزاریم،توی همه زمینه ها خیلی همه چیزخوب شده،خداروشکرررررر رر ررررررر.من اینقدتعیر کردم توی همین زمان کوتاه که همسرم مدام بهم میگه چقدرتغییر کردی(چن من بسیارادم عصبی،زودرنج و حساسی بودم) چقدر ارومتر،صبورتر،باایمانتر،شادتر،و،،،،،، ، شدی. رنگ وبوی زندگیمون عوص شده،خدا رو توی زندگیمون میبینم،ازنظر مالی تغیرات خوب اما کمی داشتم، اما احساس آرامش،عشق،رهایی(درحدفرکانسم)میکنم. این کامنت روفقط وفقط بخاطر تشکر اول ازخدای مهربون وقدرتمندم ،بعد ازشما دوعزیزی که وارد زندگیم شدین،وباعث شدین برای اولین بار اززندگیم باهمین داشته هایی که دارم لدت ببرم(همیشه تمرکزم روی نداشته هاام بوده،وقتی شروع کردم به شمردن نعماتی که دارم فقط بی اختیار اشک میریختم)،،لذت بردنم خودش تکامل میخاد،من اقرار میکنم که اصلا لذت بردن رو بلد نبودم،خدای من توسط شما عزیزان اینو بمن یاد داد. درلحطه زندگی کردن روبمن یاد دادین?? .عاشقتونم،عاشق همه زیبایی های بی انتهای این جهانم.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همچنین مایک دوست داشتنی
اول از همه باید به شما خانم شایسته تبریک بگم که تو تاریکی قدم میزدید ..اونم تو جنگل..امیدوارم روزی برسه تما خانما تو تاریکی تک و تنها قدم بزنن!!خخ
صحبت دونفره تون وسط شب وقتی که همه خواب بودند چقدر بی نظیره..چقدر بوی معنویت و عاشقی میداد..جالبه قبل از اینکه به صدای جیرجیرکها اشاره کردید من ابتدای فایل صداشون رو شنیدم..
وقتی خوب فکر میکنم میبینم دیدن فایلهای سفرنامه در کنار اینکه احساسم رو خوب میکنه خواسته های جدیدتری ایجاد کرده…در کنار تمام چیزهایی که گفتید سبک زندگی آزادانه رو به خواسته هام اضافه کردم ..سبکی که فکر میکردم وجود نداره..کار و تفریحت یکی باشه در کنارش پول بسازی..
رها کردن و در لحظه زندگی کردن رو یاد گرفتم و اینکه از کوچکترین زیبایی ها لذت ببرم..
یاد گرفتم که به تمام آدمهای اطرافم عشق بورزم و منتظر یک شخص نباشم که کلمه”عاشقتم” رو بهش بگم بلکه تیکه کلامم باشه …
یاد گرفتم نشونه ها رو دنبال کنم تا به بهترین شکل هدایت بشم..
این سفر بسیار پربار خواهد بود و به قول استاد خدا میدونه چه اتفاقی قراره بیفته…
خانم شایسته مهربان بینهایت سپاسگزار خداوندم که من رو توی مسیر وسایت وفرکانس شما قرار داده از بابت علاقه تون وتلاش هاتون ودادن خبرهای خوبتون به ما که حتی با چراغ قوه توی دل تاریکی شب با اینکه ی کم میترسین برامون فایل تهیه میکنین ممنوم
فایل تون فوق العاده وپر از نکته بود استاد عزیزم بابت اینک همیشه به ما یاد آوری میکنین که ما هم مثل شما فقط بگیم چی میخوایم ممنونم
سپاسگذار خداوندم که هر لحظه ایمان ما رو به وسیله شما عزیزان نسبت به خودش بیشتر وبیشتر میکنه خداوند حفظتون کنه وبهترینها رو براتون آرزومندم در پناه حق موفق وخوشبخت باشید
سلام و درووود فراون خدمت استاد عزیز و مریم جان دوست داشتنی و دوستان عزیزم.
انگار هر قسمت که میگذرد ما مصصم تر به ادامه راه هستیم و ریشه ی باورهای ما تا بینهایت و تا نیاگارا دوانده شده و معلوم نیست تا کجا پیش برود.
خدایا خدای مهربانم سپاسگذارم که قدمهایم را استوار کردی از روزی که بار سفر بستم تا به الان قدمهایم استوار تر و محکم تر شده و بیشتر مشتاق ادامه راهی هستم که میدانم بوی یکتا پرستی و هدایت میدهد.این راه علاوه بر زیبایی بی نظیرش حال و هوای خاصی به وجودم داده انگار درونم جوانه ای سبز شده انگار میخواهم شکوفه بدهم و جلوی مهمانان رهگذر سر خم کنم تا از میوه های رسیده ام مزه کنند.خدایا این چه هوایی ست؟هوای دلم هوای دیگری ست ….
انگار در تک تک لحظات زندگی ما نیاگارا جاریست…..انگار هر روز دیگر دچار روزمرگی نمیشوم و صبح که با یاد تو چشم به دنیای زیبایت باز میکنم و میبینم همسری مهربان کنارم آرام گرفته نور امیدی در دلم شعله میگیرد و میگوید ببین و بچش تو خوشبختی و ثروتمند چون نعمتها را میبینی و سپاسگذاری…و من در جواب میگویم آری خانه ای دارم که در آن هوای عشق را نفس میکشم خانه ای که من و همسر با افکارخود آن را بوجود آوردیم.
آری من خوشبختم چون همسری مهربان دارم و هر روز دستم را میگرید و میگوید که چقدر مرا دوست دارد و با آغوش گرمش کانون زندگیمان را شعله ور نگه داشته.
آری سلامتی دارم و هر روز به اتفاق همسر عزیزم به کار خود ادامه میدهیم و شاکر خداوندیم
وووووو………..هر چیز ریزو درشتی از جلوی چشمانم میگذرد و به خاطر آن سپاسگذارم .
اگر با چیزهای که دارم خوشحال باشم میتوانم وقتی نیاگارا رفتم همانقدر لذت ببرم همانقدر آرام باشم و با عینک استاد عزیز به دنیا بنگرم آری چشمانم شسته میشود .
حال میفهمم مفهموم تکامل و صبر را.هیچ چیز او بی حکمت نیست.خدای مهربانم تو دست مارا گرفتی و با انگشت اشاره ی خود اشاره به راهی کردی که انتها ندارد آن جاده وصفش نا گفتنی ست .بوی طراوت در اول جاده حس میشد .آن جاده انتها نداشت وقتی نگاه میکردی انتهایی مشخص نبود و نیست.آمدیم و پا گذاشتیم روی چمن های نمدار کنار رودخانه.صدای پرندگان زیبایت مارا محو جاده کرده بود گاهی نگاهمان که به آسمان می افتاد ناخودآگاه از جاده بیرون و وارد سبزه زار میشدیم میرسیدیم به رودخانه ای که دنبالش که میکردیم میرسیدیم به آبشاری رها که خودش را از آن بالا رها میکرد و در آغوش تو می افتاد. بدون ترس و دلهره خودش را در فضا رها میکرد و ذرات آن فضا را پر میکرد.
نمیدانم از کجایی زیبای این قسمت بگویم من عاشق خلوتهای آخر شب دونفره م?
صدای دونفری که باهم هم عقیده و هم مسیرو همسفرند عطر فضا را بیشتر میکرد و معنویت خاصی به فضا میداد.محو صحبتهای دونفره شما شدم و لذت بردم???
سکوت شب و آرامش لذت بخشش و صدای جیرجیرکهاش گوشمو روحمو وجودمو نوازش کرد.صدای قشنگ و لطیف مریم جان موسیقی این قسمت بود چقدر شما صدای دلنشینی داری بانو???
براتون آرزو میکنم اینقدر باز هم لذت ببرید و حالاحالاها به سفرتون ادامه بدین ??
سلام به حسین جان، مریم خانم و پسر گلشون. سپاسگزارم اول از خدا و بعد از مریم خانم بابت حوصله و صبری که برای ضبط این تصاویر بخرج میدن. راستش من باوجود اینکه یک سال تقریبا از کارکردن روی خودم میگذره، ولی مثل این یه هفته اخیر نبودم که بیام تو سایت و نظرم و با جون ودل بگم و از صمیم قلبم به پیام دوستام امتیاز یا لایک بدم. چون این روزا بقدری حالم خوبه (( از وقتی که فایلهای سفرنامه و نظرات پُر از آگاهی بچه ها رو میخونم )) واقعاً واقعاً واقعاً از لحاظ فرکانسی صعود کردم به مدار بالاتر.
حالم خیلی بهتر شده ، بیشتر و بیشتر عاشق زندگیم شدم ، احساس رهاااااااا بودن و خوش بودن و میکنم یه سرخوشی عجیبی که تو اشعار فارسی مون اومده به نامهای مختلف مثل سرمست شدن
ماهایی که اینجاییم سرمسسسسسست از باده ی الهی هستیم و خواهیم بود. خوش بحال خودمون . دروووووود باد بر خودمون . بزن کف قشنگ رو به افتخار خودمون که اینجاییم و آگاهی پیدا کردیم یه زمانی هر کدوم از دوستایی که اینجا هستن، تو زندگی های گذشته شون مشکلاتی داشتن، اما از وقتی که اینجا اومدن، به معنای واقعی طعم و مزه ی خوشبختی رو چشیدن .
سلام، میدونین منو معتاد کردین به این سفر، این زیباییها و این حرفهای خوب. چه اعتیاد خوبی !!!! خدایا شکر. خیلی زیاد ازتون ممنونم. زبانم قاصره از بیان سپاسگزاریم. خدا حفظتون کنه. حالا متوجه شدم که استاد میگفتن ما روزی هفت هشت ساعت در مورد قوانین صحبت می کنیم منظورشون چی بوده… وقتی ساعت دو شب در مورد قوانین و فرکانس صحبت می کنین معلومه که بقیه روز هم به صورت طبیعی این کارو انجام میدین. خانوم شایسته مهربون زودتر بقیه قسمت ها رو هم بزارید، دلم آب شد وقتی گفتین کلی قسمت آماده از سفرنامه دارین…. ممنونم بابت لطفتون؛ بابت علاقتون به تهیه این فایل ها و سهیم کردن ما تو این همه نعمت و ثروت و قشنگی.خدایا سپاس
باسلام به استاد عزیز وخانم شایسته عزیز وخانواده صمیمى عباس منش
من خیلى وقته که عضو سایت هستم ولى اولین باریست که نظرى رو در این سایت بیان میکنم،،امروز ی حسى منو تحریک کرد که اینجا بیام و بنویسم،،
من فایلهاى رایگان رو خیلى گوش دادم وبیشتر محصولات رو پسرم خریدارى کرده و من هم استفاده کردم از این محصولات،، من حال خوبى نداشتم ،از زندگیم راضى نبودم،از همسرم راضى نبودم،از وضع مالیمون راضى نبودم،همیشه غمگین بودم و حالم بد بود و همیشه سوال برام مطرح بود که چرا من اینقدر بدبختم ،فقر،ندارى ،رابطه ام با همسرم خوب نبود و البته هنوز هم خوب نیست،زود رنج شده بودم و انچنان حالم بد میشد که حتى قصد خودکشى هم کردم،،و بیشتر هم مشکل مالى بود و همینطور از همسرم هم راضى نیستم،،تا اینکه چند سال پیش با این مباحث اشنا شدم (قوانین حاکم برجهان،)از اساتید دیگه وخیلى اتفاقى کتابى بدست رسید در مورد همین قوانین و یواش یواش با این قوانین اشنا شدم و از طریق دوستان فایلى از استاد عباس منش در مورد اینکه ما به این دنیا اومدیم که شادباشیم نه غمگین،،که با ایه هایى ازقران بیان میشد و من بارها وبارها این فایل روگوش دادم وعضو سایت شدم،ووووبا اینکه خیلى تمرینهارو انجام نمیدادم و(باورهاى محدود کننده سیمانى که در ذهن داشتم ودارم)(من چهل وهشت سالمه)ولى کم کم تغییراتى در خود احساس کردم،،مدتهاست تلویزیون نمیبینم،توى جمعى که غیبت هست خیلى خیلى کمتر حضور پیدا میکنم،شکرگزارى،،شکرگزارى،شکرگزارى وتقریبا مراقب ورودیهاى ذهنم هستم،،
من دنبال ثروت وپول واسایش و اسقلال مالى بودم ،همش سعى میکردم دیگران رو راضى کنم وراضى نگه دارم،دنبال محبت ازطرف همسر وفرزند وپدر و مادر بودم،دنبال تایید دیگران بودم،البته کمى هم مغرور ووووودر کل دنبال این چیزها بودم خارج از وجود خودم وهمه این بدبختیهارو از عوامل بیرونى از خودم میدیدم،،تا اینکه چیزى یافتم فراتر از تمام اینها و اون فقط وفقط خداى عزیز و مهربان و وهاب و رزاق وبهترین معشوق وبهترین دوست وبهترین پدر ومادر و فرزند وپول و ثروت وخونه وماشین واسایش واستقلال مالى ووووهمه چیز بدون منت و تازه همه را میدهد و میبخشد باعشق و با محبت و اغوش باز میکند ودر اغوشت میگیردو ارامشى عطا میکند که هیچگاه احساسش نکردى ،،خداجون سپاسگزارم ،،استاد عزیز ومریم جان شما واقعا دستى ازدستان خداوندید برا
ى هدایت کسانى که خود را گم کرده اند،،استاد عزیز واقعا دستم را گرفتى وراه رفتن اموختى ،،رفتن به سوى صراط مستقیم ،به سوى سعادت وارامش به سوى خود واقعیم،،خداجون ممنونم به خاطر اینچنین بندگانى که افریدى ودر سر راه من گذاشتى،
البته من تازه اول راهم،،هنوز ثروتى درکار نیست،هنوز خیلى کار دارم ولى ارامشى که الان دارم میلیاردها میلیارد می ارزد ،،من توى خانواده مذهبى بزرگ شدم ،نماز میخواندم و روزه میگرفتم وپایبند به عقاید مذهبیم ولى همه از روى عادت بود یا اصولشرو نمیدونستم و به هرحال با توجه نبود ،هیچوقت مواظب ورودیهاى ذهنم نبودم،مراقب کلامم نبودم
اما حالا به ارامشى رسیدم که با هیچ چیز عوضش نمیکنم،من عزیزم براى خودم وخدایم،من عزتمندم،من توانمندم،قدرتمندم وممممممن خالق زندگى خودم هستم ،،استادعزیز از شما یاد گرفتم که فقط وفقط بندگى خدا راکنم و فقط وفقط از خدا یارى وثروت بخواهم،
استاد عزیز ممنون که چشم مرا به جهانى دیگر که پر از زیباییهاست ،پرازعشقه ،پرازمحبته،وهمش زیبایى وزیبایى وزیبایه بازکردى
مریم جان ازشما هم بسیارسپاسگزارم که این زیباییهارو ازلنز دوربینتون به ما نشون میدید و ارامش و رهایى رو به ما هدیه میکنید
سپاس فراوان
ازخداى عزیزم براتون سعادت دردنیا واخرت را خواهانم
درود برشما
به نام خدای مهربان
سلام به تمامی همسفران عزیز
واقعا فایل ها به زیبایی آماده میشوند
و باعث نزدیکی بیشتر ما با استاد و کارهاشون شدن
و اینکه زندگیشون داره هدایت وار پیش میره
با احساس خوب و رها از خواسته
بسیار عالیههههههه
خدایااشکرتتتتت
منم به مسیر جدید هدایت شدم
خداوندا شکرت
سلام به خانواده عزیزم
واو عالی بود این قسمت دقیقا اون حرفاییو زدین که نیاز داشتم بشنوم صبح به دلم افتاد که این قسمت فرق داره انگار میدونین تو دلمون چی میگذره
خدارو شکر که منم همسفر شماها هستم تو این سفر فوق العاده منم تو فرکانس دیدن اینهمه زیبایی هستم چقد چیزای خوب یاد گرفتم چقد رشد کردم تو این مدت واقعا تغییر مدارمو احساس میکنم درکم از فایلا و محصولات دیگه خیلی بهتر شده
دمتون گرم باچه عشقی از زندگیتون فیلم میگیرن تا الگویی بشه برای بچه های سایت مرسی توحیدی ترین زوج دنیا بهترین الگو هستید واس ما جوونا با تمام وجودم تحسینتون میکنم
ان شاءالله با موفقیت هامون بتونیم گوشه ای از زحماتتون رو جبران کنیم و خوشحالتون کنیم
عاشقتونم دوستون دارم
سلامی باعشق تقدیم همه عزیزان ?? .خیییییییلی ممنونم از این سفرنامه زیبا،خیلی زیباس ،پر ازنکته،پرازعشق،پرازصمیمیت،پراز همه نعمات بی نهایت خداوند .خودمم باورم نمیشه وقتی دارم این فایل ها رو میبینم ازاول تا آخر فقط خدارو شکر میکنم باورتون نمیشه اینقد ازرابطه شما درس گرفتم،وقتی رابطه تونو میبینم ناخدااآگاه مدام با ذوق خدا روشکر میکردم بخاطر رابطه شما،بی اختیار اینکارو میکردم ومیکنم والان که این فایل بی نظیر رودیدم انگار یه لامپی توی ذهنم روشن شد?که مدتیه رابطه منو همسرم عالی شده،عشقمون بیشتر شده،بیشتربهم احترام میزاریم،توی همه زمینه ها خیلی همه چیزخوب شده،خداروشکرررررر رر ررررررر.من اینقدتعیر کردم توی همین زمان کوتاه که همسرم مدام بهم میگه چقدرتغییر کردی(چن من بسیارادم عصبی،زودرنج و حساسی بودم) چقدر ارومتر،صبورتر،باایمانتر،شادتر،و،،،،،، ، شدی. رنگ وبوی زندگیمون عوص شده،خدا رو توی زندگیمون میبینم،ازنظر مالی تغیرات خوب اما کمی داشتم، اما احساس آرامش،عشق،رهایی(درحدفرکانسم)میکنم. این کامنت روفقط وفقط بخاطر تشکر اول ازخدای مهربون وقدرتمندم ،بعد ازشما دوعزیزی که وارد زندگیم شدین،وباعث شدین برای اولین بار اززندگیم باهمین داشته هایی که دارم لدت ببرم(همیشه تمرکزم روی نداشته هاام بوده،وقتی شروع کردم به شمردن نعماتی که دارم فقط بی اختیار اشک میریختم)،،لذت بردنم خودش تکامل میخاد،من اقرار میکنم که اصلا لذت بردن رو بلد نبودم،خدای من توسط شما عزیزان اینو بمن یاد داد. درلحطه زندگی کردن روبمن یاد دادین?? .عاشقتونم،عاشق همه زیبایی های بی انتهای این جهانم.
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همچنین مایک دوست داشتنی
اول از همه باید به شما خانم شایسته تبریک بگم که تو تاریکی قدم میزدید ..اونم تو جنگل..امیدوارم روزی برسه تما خانما تو تاریکی تک و تنها قدم بزنن!!خخ
صحبت دونفره تون وسط شب وقتی که همه خواب بودند چقدر بی نظیره..چقدر بوی معنویت و عاشقی میداد..جالبه قبل از اینکه به صدای جیرجیرکها اشاره کردید من ابتدای فایل صداشون رو شنیدم..
وقتی خوب فکر میکنم میبینم دیدن فایلهای سفرنامه در کنار اینکه احساسم رو خوب میکنه خواسته های جدیدتری ایجاد کرده…در کنار تمام چیزهایی که گفتید سبک زندگی آزادانه رو به خواسته هام اضافه کردم ..سبکی که فکر میکردم وجود نداره..کار و تفریحت یکی باشه در کنارش پول بسازی..
رها کردن و در لحظه زندگی کردن رو یاد گرفتم و اینکه از کوچکترین زیبایی ها لذت ببرم..
یاد گرفتم که به تمام آدمهای اطرافم عشق بورزم و منتظر یک شخص نباشم که کلمه”عاشقتم” رو بهش بگم بلکه تیکه کلامم باشه …
یاد گرفتم نشونه ها رو دنبال کنم تا به بهترین شکل هدایت بشم..
این سفر بسیار پربار خواهد بود و به قول استاد خدا میدونه چه اتفاقی قراره بیفته…
در پناه الله شاد و پیروز و خوشبخت باشید
به نام الله یکتا
سلام براستاد عزیزم وخانم شایسته مهربان.
خانم شایسته مهربان بینهایت سپاسگزار خداوندم که من رو توی مسیر وسایت وفرکانس شما قرار داده از بابت علاقه تون وتلاش هاتون ودادن خبرهای خوبتون به ما که حتی با چراغ قوه توی دل تاریکی شب با اینکه ی کم میترسین برامون فایل تهیه میکنین ممنوم
فایل تون فوق العاده وپر از نکته بود استاد عزیزم بابت اینک همیشه به ما یاد آوری میکنین که ما هم مثل شما فقط بگیم چی میخوایم ممنونم
سپاسگذار خداوندم که هر لحظه ایمان ما رو به وسیله شما عزیزان نسبت به خودش بیشتر وبیشتر میکنه خداوند حفظتون کنه وبهترینها رو براتون آرزومندم در پناه حق موفق وخوشبخت باشید
مریم جان نمیدانین با این کاری که شروع کردین چه موجی از عشق و محبت به سمت تان روانه میشه
امروز حالم بد بود اما با دیدن این فابل انرژی گرفتم و بعد هم با خواندن کامنت های دوستان لبریز از عشق شدم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
بنام خداوند جان و خرد
بنام تنها خالق جهان?
بنام خاق زیبایی ها خالق اتفاقات قشنگ و حال خوب
سلام و درووود فراون خدمت استاد عزیز و مریم جان دوست داشتنی و دوستان عزیزم.
انگار هر قسمت که میگذرد ما مصصم تر به ادامه راه هستیم و ریشه ی باورهای ما تا بینهایت و تا نیاگارا دوانده شده و معلوم نیست تا کجا پیش برود.
خدایا خدای مهربانم سپاسگذارم که قدمهایم را استوار کردی از روزی که بار سفر بستم تا به الان قدمهایم استوار تر و محکم تر شده و بیشتر مشتاق ادامه راهی هستم که میدانم بوی یکتا پرستی و هدایت میدهد.این راه علاوه بر زیبایی بی نظیرش حال و هوای خاصی به وجودم داده انگار درونم جوانه ای سبز شده انگار میخواهم شکوفه بدهم و جلوی مهمانان رهگذر سر خم کنم تا از میوه های رسیده ام مزه کنند.خدایا این چه هوایی ست؟هوای دلم هوای دیگری ست ….
انگار در تک تک لحظات زندگی ما نیاگارا جاریست…..انگار هر روز دیگر دچار روزمرگی نمیشوم و صبح که با یاد تو چشم به دنیای زیبایت باز میکنم و میبینم همسری مهربان کنارم آرام گرفته نور امیدی در دلم شعله میگیرد و میگوید ببین و بچش تو خوشبختی و ثروتمند چون نعمتها را میبینی و سپاسگذاری…و من در جواب میگویم آری خانه ای دارم که در آن هوای عشق را نفس میکشم خانه ای که من و همسر با افکارخود آن را بوجود آوردیم.
آری من خوشبختم چون همسری مهربان دارم و هر روز دستم را میگرید و میگوید که چقدر مرا دوست دارد و با آغوش گرمش کانون زندگیمان را شعله ور نگه داشته.
آری سلامتی دارم و هر روز به اتفاق همسر عزیزم به کار خود ادامه میدهیم و شاکر خداوندیم
وووووو………..هر چیز ریزو درشتی از جلوی چشمانم میگذرد و به خاطر آن سپاسگذارم .
اگر با چیزهای که دارم خوشحال باشم میتوانم وقتی نیاگارا رفتم همانقدر لذت ببرم همانقدر آرام باشم و با عینک استاد عزیز به دنیا بنگرم آری چشمانم شسته میشود .
حال میفهمم مفهموم تکامل و صبر را.هیچ چیز او بی حکمت نیست.خدای مهربانم تو دست مارا گرفتی و با انگشت اشاره ی خود اشاره به راهی کردی که انتها ندارد آن جاده وصفش نا گفتنی ست .بوی طراوت در اول جاده حس میشد .آن جاده انتها نداشت وقتی نگاه میکردی انتهایی مشخص نبود و نیست.آمدیم و پا گذاشتیم روی چمن های نمدار کنار رودخانه.صدای پرندگان زیبایت مارا محو جاده کرده بود گاهی نگاهمان که به آسمان می افتاد ناخودآگاه از جاده بیرون و وارد سبزه زار میشدیم میرسیدیم به رودخانه ای که دنبالش که میکردیم میرسیدیم به آبشاری رها که خودش را از آن بالا رها میکرد و در آغوش تو می افتاد. بدون ترس و دلهره خودش را در فضا رها میکرد و ذرات آن فضا را پر میکرد.
نمیدانم از کجایی زیبای این قسمت بگویم من عاشق خلوتهای آخر شب دونفره م?
صدای دونفری که باهم هم عقیده و هم مسیرو همسفرند عطر فضا را بیشتر میکرد و معنویت خاصی به فضا میداد.محو صحبتهای دونفره شما شدم و لذت بردم???
سکوت شب و آرامش لذت بخشش و صدای جیرجیرکهاش گوشمو روحمو وجودمو نوازش کرد.صدای قشنگ و لطیف مریم جان موسیقی این قسمت بود چقدر شما صدای دلنشینی داری بانو???
براتون آرزو میکنم اینقدر باز هم لذت ببرید و حالاحالاها به سفرتون ادامه بدین ??
چون من و بچه ها قصد پیاده شدن از RV رو نداریم.??
بی صبرانه و مشتاقانه منتظر قسمت بعدی هستم.
دوستتون دارم ????????
سلام به حسین جان، مریم خانم و پسر گلشون. سپاسگزارم اول از خدا و بعد از مریم خانم بابت حوصله و صبری که برای ضبط این تصاویر بخرج میدن. راستش من باوجود اینکه یک سال تقریبا از کارکردن روی خودم میگذره، ولی مثل این یه هفته اخیر نبودم که بیام تو سایت و نظرم و با جون ودل بگم و از صمیم قلبم به پیام دوستام امتیاز یا لایک بدم. چون این روزا بقدری حالم خوبه (( از وقتی که فایلهای سفرنامه و نظرات پُر از آگاهی بچه ها رو میخونم )) واقعاً واقعاً واقعاً از لحاظ فرکانسی صعود کردم به مدار بالاتر.
حالم خیلی بهتر شده ، بیشتر و بیشتر عاشق زندگیم شدم ، احساس رهاااااااا بودن و خوش بودن و میکنم یه سرخوشی عجیبی که تو اشعار فارسی مون اومده به نامهای مختلف مثل سرمست شدن
ماهایی که اینجاییم سرمسسسسسست از باده ی الهی هستیم و خواهیم بود. خوش بحال خودمون . دروووووود باد بر خودمون . بزن کف قشنگ رو به افتخار خودمون که اینجاییم و آگاهی پیدا کردیم یه زمانی هر کدوم از دوستایی که اینجا هستن، تو زندگی های گذشته شون مشکلاتی داشتن، اما از وقتی که اینجا اومدن، به معنای واقعی طعم و مزه ی خوشبختی رو چشیدن .
از دست و زبان که برآید
کز عهده ی شکرش به در آید
سپااااااسگزارم?