سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲

ماجرای زندگی‌ ما‌ با سفری ماجراجویانه‌، از بُعد آگاهی به بُعد تجربه‌ی جسمانی آغاز شد تا‌‌ با تجربه‌ی آگاهی‌ِ خالص و نابی که هستیم‌ هم ظرف وجودمان و هم جهان را رشد دهیم.

«ما»‌، زاده‌ی سفر هستیم.
و اما درباره برنامه «سفر به دور آمریکا»‌‌، باید بگویم این سفر فقط جریان زندگی استاد عباس‌منش‌ نیست بلکه جریان زندگی ایل و تباری است که‌ در پی تشخیص اصل از فرع اند.  در پی خودشان بودن و سبک شخصی‌ی خودشان را زیستن‌ اند. آنهم در زمانه‌ای که‌ آدمها آنقدر درگیر حاشیه‌های جلب توجه شده‌اند که‌ فراموش‌ کرده‌اند کی هستند و چرا وارد این تجربه‌ی جسمانی شده‌اند.

بازیگران قصه‌ی «سفر به دور آمریکا»‌، خود واقعی‌شان هستند‌، بدون هیچ ماسک‌، ترس از قضاوت یا نیاز به تأییدِ دیگران. بازیگران این ماجرای واقعی‌، گلهای باغچه‌ی بورلی‌، سرسبزی و زیبایی‌ِ بی انتهای طبیعت و جاده‌ها‌، علائق آدمهایی که در قالب یک ساختما‌ن یا کسب و کار هویدا شده و مهم‌تر از همه‌، نوشته‌های روح‌نواز علی‌‌، رضا‌، سمیّه‌، زهرا‌، طیبه‌، حسین‌‌، شعر رهسپار و… هستند که‌، ابعاد وسیع‌تری از آنچه را متجلی ساخته‌اند که‌، پیشرفته‌ترین دوربین جهان قادر به ضبط و ثبتِ آن است.

بازیگرانی که نه به دلیل نَسَب خونی‌، بلکه به دلیل هم‌فرکانسی‌ و هم‌مداری دور هم جمع‌ شده‌اند و این قصه‌ی حقیقی را ساخته‌اند. این سفر‌، نمود عینیِ آگاهی‌های خالص و نابی است که‌، در دوره‌های مختلف از استاد عباس‌منش می‌شنویم.

در زمانه‌ای که اکثریت‌، بر نکات منفی‌ِ جهان اطراف‌شان تمرکز کرده‌اند‌، این سفر نمود عینیِ «صدّق بالحسنی»‌ است و با زبان تصاویر‌ به ما می‌آموزد‌، به جای همرنگ جماعت شدن‌، همرنگ اصل و اساسی بشویم با نام: احساس خوب = اتفاقات خوب‌

همرنگ اصلی شویم که می‌گوید: تمام اتفاقات زندگی‌ات را فرکانس‌هایی می‌سازد که‌، دست‌پروده‌ی ورودی‌های ذهنت و کانون توجه‌ات است.

یعنی اگر بتوانی فیلتری با نام «تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی‌ها»‌ یا به قول قرآن‌ صدق‌ بالحسنی را  در ذهنت نصب کنی‌، اگر به جای تلاش برای جلب رضایت آدمها‌، باورهای قدرتمندکننده و ثروت‌آفرین بسازی، آنوقت‌ آن باورها تو را بی‌نیاز می‌کند از تقلا برای جلب رضایت آدمها و فرصتی به تو می‌بخشد تا ببینی خودت چی می‌خواهی و چه دوست داری.

این سفر برای من رابطه‌ای به هم‌پیوسته دارد با دوره ۱۲ قدم. اگر بخواهم این ارتباط را با زبان و کلمات انسانی‌ بنویسم‌، اینچنین خواهم نگاشت:

۱۲ قدم‌، حکم همان دفترچه‌ی راهنمایی را دارد که در بدو ورودمان به این جهان جسمانی‌، به ما داده شده تا خودمان‌، اصل‌مان و آگاهی‌هایی را به خاطر بیاوریم که به پشتوانه‌‌ی آنها وارد این تجربه‌ی جسمانی شده‌ایم.

۱۲ قدم‌، یک دفترچه‌ی راهنماست از‌:  توانایی‌هایی که داریم‌، امکانات جهان‌مان و شیوه‌ی ورود به مدار این امکانات و استفاده از آنها. (درست مثل همان دفترچه‌ی راهنمایی که هر وسیله‌ای مثل موبایل‌، جاروبرقی‌‌، یخچال و… به همراهش دارد و به ما نحوه‌ی استفاده از امکان آن وسیله را توضیح می‌دهد)

و برنامه‌ی سفر به دور آمریکا نیز‌، در حکم تصاویر (figures) آن دفترچه راهنماست، تا مفهوم و منظورِ توضیحات آن دفترچه برای مان واضح و آشکار شود و قادر شویم به شیوه‌‌ای صحیح و بدون خطا‌ و با لذت‌، آن امکانات را به خدمت بگیریم.

بعضی‌ها هرگز از این دفترچه خبردار نمی‌شوند‌، بعضی‌ها با اینکه دفترچه را می‌بینند‌، اما آنقدر به شیوه‌های قبلی چسبیده‌اند‌ و آنقدر از انجام کارها به شیوه‌ی جدید می‌ترسند که‌، هرگز آن دفترچه را نمی‌خوانند‌. در نتیجه بهره‌ای بسیار سطحی از آنهمه امکاناتی می‌برند که آن وسیله می‌توانست در اختیارشان قرار دهد. اما بعضی‌ها خوره‌ی جستجو‌، امتحان شیوه‌های جدید و یافتن امکانات بیشتری هستند- که ممکن است آن وسیله داشته باشد- در نتیجه زیر و بَمِ آن دفترچه را مو به مو و خط به خط می‌خوانند و تمام امکانات آن وسیله را به خدمت خود درمی‌آورند. جهان پاداش‌ها و امکاناتش را برای این گروه ارزانی می‌دارد.

به شخصه تلاش می‌کنم‌ با دوربین سفر به دور آمریکا‌، تمرینات ستاره‌ی قطبی‌ام را انجام دهم‌، به وسیله‌ی درک آگاهی‌ها «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن»‌، ‌ آگاهانه تلاش می‌کنم به وسیله‌ی «صدق بالحسنی»‌، به مدارهای بالاتری هدایت شوم تا‌، طبق وعده‌ی «فسنیسره للیسری» خداوند‌، آسان بشوم برای آسانی‌هاتا ثروت‌، برکت‌، سلامتی‌ و عشق، مشتاق  همراهی با من بشود.

بنابراین به همه دوستانم که هنوز نمی‌دانند از کجا و چگونه وارد مسیری شوند که‌، امکانات جهان را به خدمت‌شان در می‌آورد‌، به نظر من‌، قدم اول دوره ۱۲ قدم‌، بهترین شروع است.


یک تمرین برای جهت‌دهیِ آگاهانه به کانون توجه

هدف این قسمت از برنامه سفر به دور آمریکا‌، تمرینی عملی است برای‌، تمرکز بر نکات مثبت و «صدق بالحسنی شدن».

سوال:

با دقت، برنامه‌ی سفر به دور آمریکا را از اولین قسمت تا قسمت ۳۱ ام‌، مجدداً ببینید. سپس در بخش نظرات این صفحه‌، بنویسید:

کدام قسمت از «برنامه سفر به دور آمریکا»‌، برای شما جذاب‌تر بود و با ریزبینی‌، دلایلی را توضیح دهید که‌، موجب شده آن قسمت برای شما زیباترین قسمت باشد.

درباره نوشتن چرایی‌ها سخاوت به خرج دهید‌‌ و به این شیوه‌، چشم‌، گوش‌، زبان‌، قلم و در یک کلام‌، ظرف وجودتان را پذیرای زیبایی‌ها و برکت‌های بیشتر نمایید.

ضمناً می‌توانید علاوه بر این صفحه‌، نظر خود را در بخش نظرات آن قسمت از سفرنامه که انتخاب‌تان بوده نیز‌، به عنوان ردپای‌تان‌، درج کنید. اما در نظر داشته باشید که فقط نظرات این صفحه در مسابقه‌، شرکت داده می‌شوند.


منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    55MB
    61 دقیقه
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    896MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    ماه رمضون من روزه میگرفتم امانمازنمیخوندم دوسه بارخوندم امافقط به فارسی میخوندم متوجه شدم نمازبیش تریه یاداوری وتذکرهست که به یادخداباشیم دیدم فایل های استادکه همش تذکریاداوری خداونعمت های خداست خصوصاسوره حمدوتوحیدباتوجه بتجربیات زندگی وهدایت های خداوندبیشتردرک میکردم چقدرمهم توحیدودوری ازشرک وکل زندگی استادروی این سوره بناشده واونم توحیدهست

    وخیلی عمیق ترمن بافایل های استاددارم ارتباط برقرارمبکنم باخودم وخدا وجهان ودیدم خودم وهمینطورافرادمتعصب دیگه فقط اون شکل ظاهری میبینیم وبه معناتوجه نمیکنیم نمیفهمیم به همون نسبت رفتارها عادات اخلاقی تغییرخاصب نمیکنه من بباربارها بخاطر هدایت های خداوگوش کردن به فایل های استاداشک ریختم وخداروبهتردیدم اماتونمازنفهمیدم خدارووحسش نکردم منظورم درک نسبی هست هرچندکه خیلی جادارم نسبت به قبل ارتباط بیشتری باخدادارم خصوصا فایل های توحیدی 10 و11 وارتباط بین غروروشرک ودوری ازهدایت های خداروروبهتردرک کردم زندگیم نسبت به قبل روان ترشده خیلی بیشتریادخدامیکنم اکثرموقع هاسوره حمدوتوحیدمیخونم وازخداهدایت میخوام ودارم یادمیگیرم برای کوچک ترین چیزهاازخداهدایت بخوام وروی مغزم حساب نکنم واحساس میکنم یه بارسنگین ازروب دوشم برداشتم

    خیلی هامیگفتن البته طبیعی هم هست اون هااین نگاه داشته باشن چه روزه ای میگیرم که نمازنمیخونه وخیلی قضاوت شدم یه سری هابحث های هم پیش اومدواونم بازللطف خدابود که ازاون بحث هاخارج شدم اولش سخت بود اما سعی کردم که واقعاسخت بود چون نظردیگران برام خیلی مهمه بهترشدم اماپاشنه اشیل جدیم هست که ازاون حالت خارج شدم وگرنه الان توسیکل معیوبی ازاتفاقات بدافتاده بودم

    توذهنم بودنمازچیه چرابایدبخونم بهم چه کمکی میکنه این همه سال خوندم اماکمک خاصی بهم نکرده چرااستادمیگه یه شیوه خاص نیست بزای ارتباط با خدا الان احساس میکنم به جوابم دارم نزدیک میشم نماز یعنی توجه به خدا به نعمت های خدا سپاس گزاری دوری ازشرک وتوکل به خداداشتن که همه ی این هامنجربه احساس ارامش میشه واین ارامش یعنی نزدبک شدن به خدا ونزدیک شدن به خدا یعنی دریافت راحتی اسایش نعمت وبرکنت شادی وهدایت و…وچرابایدهمیشه به یادخداباشیم اصلاچراصبح ظهرشب بایدنمازخوندالان بهترمیفهمم برای اینه که اکه مشغول یادخداونعمت هاش نباشی ذهن دست به کارمیشه وتورومیبره به ناسپاسی به شرک و..

    خصوصاباورهایی که درموردخداازاستادیادگرفتم چقدرکمکم داره میکنه

    مومنین کسانی هستن همواره به یادخداهستن وسپاس کزارهستن

    والان بهترمیفهمم من به این شکل مثل خانم شایسته واستاد باتوجه به زیبایی ها وتمرین عادت دادن به توجه کردن به زیبایی ها من دارم نمازمیخونم من دارم تمرین ستاره قطبی انجام میدم من دارم ظرفم بزرگ ترمیکنم برای نعمت های بیشترخدا من دارم خاشع ترمیشم واعتباراین نعمت ها وزیبایی وتوانایی هاموبه خدامیدم که اون منبع این نعمت هاست تومدیون اون هستی دارم حتی باورپذیرترمیکنم که این خدایی که این نعمت هاروباتوجه کردن هابه زیبایی هاداره واردزندگیم میکنه یانعمت هایی که ازقبل دادت منطق میکنم خیلی کارهای دیگه هم میتونه بکنه

    وبه قول استادنتایج بزرگ حاصل ادامه دادن یه رونددرست هست درهرزمینه ای بایدباورهای مناسب بسازی باپیداکردن الگوهای ازخودت ودیگران واون مسیردرست ادامه بدی تانتایج بزرگ وبزرگ تربشه درزمینه سلامتی وورزش ,روابط سالم ,ثروت ,اعتباروتخصص درکارموردعلاقه و…

    من ازخدامدت هااین خواسته داشتم که دوس دارم عادت تمرکزبرزیبایی هادرخودم ایجادکنم ودرسال جدیددوباره اینونوشتم ودوس داشتم مسیررسیدن به خواسته هام لذت بخش باشه وهمینطورسوال هایی که دررابطه بانمازداشتم واینکه دوس داشتم باورهام تقویت کنم درزمینه فراوانی ثروت ادم های خوب همه ی درخواست ها خداپاسخش رودراین سفربرای من اجابت کرده وواقعادیدم که وقتی این زیبایی هارومیبینم درلحظه متوجه میشم فرکانس فرق داره میکنه بایه ساعت قبل وحتی یه سوالی داشتم درطول این سف ربعدمیام فرداقسمت بعدی سفردنبال کنم جوابش توقسمت بعدی این سفربهم گفته شده مثلاهمین دیروزازخدایه سوالی داشتم که درکنارفعالیت یوتوب کارهامم به فروش برسونم خداکجابرم نمیدونم بعدفرداش که اومدم کامنت هاروخوندم جوابش دقیقاتو قسمت ازسفرنامه 32 بوده که بهم گفت که به مسیری که توش هستی اعتمادکن ونمایشگاه گروهی میتونم شرکت کنم رفتم سرچ کردم تواینترت وداخل یه سایت هنری ایرانی که خریدفروش کارهای هنری هدایت شدم وکارموگذاشتم نمیدونم چی میشه ولی سعی کردم به اون ایده که گفته شدعمل کنم فارغ ازنتیجه ای برام داره حتی ایده این که تویوتوب بیام هدایت خدابود وکاراخیری که گذاشتم تویه 24 ساعت هزاروخورده ای ویوووخورد خداروشکرت فقط بایداین مسیرادامه بدم بهبودهاروببینم تحسین کنم تانتایج بزرگ تربشع

    این جمله ی اخراستادتواین فایل یه امیدی تودلم زنده کردکه گفت اگربدونیدتمرکزبرزیبایی هاوتحسبن اون هاچطورشمارواسون میکنه برای اسونی هابادل وجون انجامش میدین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    سلام به همسفرای عزیزم

    قسمت 32

    قسمت 4 که خانم شایسته میرن فروشگاه خریدمیکنن

    درپارکینگ والمارت توقف کردن ومیان فروشگاه کلی خوراکی خوشمزه ومتنوع می‌خرن پسته هندوانه وگوشت ومرغ وبروکلی و…وتالحظه ای دارن غذارودرست میکنن ومایک داره بازی میکنه ویه لبخندباحال ودل نشینی میزنه به خانم شایسته وباخودش انقدرصلح وهمینطورخانم شایسته مهربون واروم وخوش اخلاق هست ازروابطی که باهم دارین هر3 عضواین خانواده دوس داشتنی تحسین برانگیزوخیلی دوستتون دارم

    چرخ فلک اتلانتا سوارشدین وکلی ساختمون عظیم وشیک مدرن که نشونه ثروت وفراونی بزرگ این کشورهست عکس میگرفتین ازاون زاویه وارتفاع وچقدرعکس های جذابی شد وصحنه ی اخرکه غروب نشون میداد رنگ نارنجی وابی آسمون واین جذابیت وزیبایی رنگ هاباهم که همدیگروتکمبل میکردن واون صحنه رودل نشین کرده بودن خودرنگ ها ازسرسبزی درخت رنگ آبی آسمون خلوص ودرخشندگی وپاکی آب ولباس های شادورنگی استادومایک ودیگرمردم خودشون کلی شادی بخش وپرانرژی کرده وروح وعمق داده به تصاویر زیبای سفربه دورامریکا

    خداروشکرت همسفراین سفرزیباشدم ولایق شدم بعدچندسال باتمرکزبیشترودقت بیشتری هرروزاین زیبایی هاروببینم وتحسین کنم تاعادت دیدن زیبایی هاوسپاس گزاربودن وخاشع بودن دربرابرنعمت های خدارویادبگیرم این درخواستی بودکه مدت هاپیش ازخداخواسته بود وخدامنوهدایت کردبه این سفرتااین عادت درمن ایجادبشه وهمینطورتقویت باورفراوانی ثروت روابط عاشقانه تنوع وگوناگونی درسبک زندگی رستوران ها وسایل ایونت هاو مکان های تفریحی..همه ر‌وببینم ‌تاخواسته های بیشتروجدیدتروبهتری ازخدادرخواست کنم .

    قسمت 5 روخیلی دوس دارم حس خوبی بهم میده ازتازگی هوا وبادملایمی که میورزه وموج های رودخونه وسرسبزی واشتیاق استادبرای تست کردن بطری آب که فیلترمیکردباکتری هاروهمش خیلی دوس داشتم قسمتی که حتی داره اروی میشوره وازاین که وسایل جدیدتروراحترمیبینم وایده های متنوع وزیادی وجودداره برای خلق ثروت وچقدرثروت ساختن اسون هست وازتحسین وتعریفی که خانم شایسته ازاستادمیکردن وبخش جذاب ترولذت بخش ترش که پارت آخرش بودکه موزیک از25bandخیلی. پرانرژی بودحس خوبی داشت وقتی کلیت فضااستخرعمومی رونشون میدادهمه درحال لذت بردن بازی کردن درآب وشناکردن وافتاب گرفتن بودن واستادرفت شناکردبااعتمادبه نفس رفت تواب به تنهایی ولذت برد

    واون دختربچه که داشت کرم ضدآفتاب میزد بدن خواهرش خیلی بامزه بود

    ازلحظه به لحظه این قسمت لذت بردم

    قسمت 16 خیلی دوس دارم که اون جایی که استادداشت حرف میزد رعدوبرق زد ازلحظه ای که خانم شایسته داشت غذارادرست میکردتالحطه ای غذاخوردن وچقدرباحال بودمایک خیلی بالذت داشت غذامیخورد ولذت میبردوبااستادحرف میزدنومیخندیدن وازغذاخوردن لذت میبردن تواون فضای بازوزیبا چقدرحال میده توهوای بارونی غذابخوری

    ازلحظه به لحظه این قسمت لذت بردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    سلام به همسفرای عزیزم

    قسمت 32

    این سفرجریان زندگی یه خانواده هستن که کنده شدن ازبقیه افرادجامعه ومیخوان خودشون باشن وهماهنگ باشن باقوانین واصل وجودشون

    بازیگران سفرادم هاواتفاقات وکامنت های بچه هاهستن

    این سفرنمودعینی دوره روان شناسی ها ودوازده قدم احساس ارزشمندی وعزت نفس وودیگردوره های استادهست .

    این سفردرموردهدایت خداست

    برای کسب‌ وکارت مشتری میخوای ? ایده میخوای ?نمیدونی ازکجاوچجوری بایدشروع کنی وقدم های بعدی چی میشه?

    سرمایه اولیه میخوای?

    جوابش اینه که هدایت میشی

    بدون این که ازقبل تعیین کنی وخودتوعالم بدونی به مغزخودت بخوای رجوع کنی ازخداکمک بخواه چون اون عالم مطلق قادرمطلق وهاب آینده رومیبینی درهرلحظه هدایت میکنه ازخودتوبیشترمیخوادتوثروت مندباشی کارموردعلاقه انجام بدی روابط عاشقانه داشته باشی سلامت باشی چون بیشتربه خودش نزدیک میشی وقتی موفق بشی

    خدابهترین برنامه ریزهست نمیدونی راه چیه ?قدم های بعدی چیه ?چه ابزارهابی لازم داری?چجوری میخوای به اون نقطه

    برسی ندونی ولی حرکت کنی

    مهم ترازمهارت فیلم برداری وتدوین و..اصل هدایت هست وباورهای درست درموردخداوند و احساس لیاقت وسپاس گزاری وعشقی که به انجام کارموردعلاقت داری

    باورچطورساخته میشه ?تکراروعمل به اون اگاهی وادامه دادن مسیردرست باورمتناسب بااون خواسته رومیسازه

    کارهای جدیدازبیرون شایدترسناک باشن ولی وقتی میری تودلش ومرحله به مرحله انجام میدی قابل هضم وراحت میشه مثل غذادرست کردن رانندگی کردن وهرمهارت دیگه ای

    وقتی انجام میدی ایده های بهتر شرایط ادم های بهترمیان که کارهاراحت ترانجام بشه

    مابایدتوذهنمون راحت کنیم کارهاروکه منجربه حرکت بشه اگرتمرکزمون روی سختی ها ونکات منفی اون کارباشه توشروع باختیم اصلاحرکت نمیکنی یااگه حرکت هم کنیم بااحساس بدمنجربه مشکلات بیشروسختی های بیشترمیشه که دیگه ازیه جایی به بعدرهامیکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    سلام به همسفرای عزیزم

    قسمت 32

    دوس دارم تواین قسمت چندروزی توقف داشته باشم ویه بازبینی عمیقی ازقسمت های قبل ودرس هاش نکاتش زیبایی هاش داشته باشم والهاماتی دریافت میکنم بیام بنویسم یه حسی بهم گفت عجله نکن اروم باش مهم ترین قانون به یادم اوردکه احساس خوب اتفاقات خوب وهدف این سفرهم همینه اگه دارم جوری نگاه میکنم که دارم اذیت میشم وفشارمیارم یعنی مسیردارم اشتباه میرم یعنی به همون اندازه ازرسالت این سفردورشدم ..

    وهمینطوردرک وتامل این اگاهی هایه موضوع عددوارقامی نیس یه بحث کیفی هست نیازبه تامل تفکردرک داره نمیشه گفت من تویه روزیایه ساعت درکل عددی نمیشه اوردکه بشینم وبفهمم همون روزکامنت بزارم ممکنه یه قسمت پرازاگاهی ولی قسمت دیگه اونطورنباشه پس نمییشه زمان هادیدنشون ودرکشون مثل هم باشه ممکنه بیشترطول بکشه

    درکل مهمه من تاجایی که میتونم ازش استفاده کنم به شکل های مختلف خوندن نوشتن دیدن و‌‌‌..حالاهرچقدرطول بکشه مهم نیس مهم اینه من درک واگاهی واحساس من بهتربشه هدف اینه .

    چقدربه یاداوری ارامش واحساس خوب بهم کمک کرده ذهنم کنترل کنم هرجورشده کنترلش کنم ودیدم خیلی زودبه مسیربرگشتم

    این یه جمله ازاستاددرفایل رایگان احساس ارزشمندی بودکه میگفت بچه ها شماتنهازمانی درمسیردریافت الهامات هدایت نعمت های خداوندهستین که ارامش داشته باشین تنهافقط

    اگه شماحالتون خوب نباشه شمادرمدارایده ها نعمت هاادم های خوب نیستین

    وقتی این بهم یاداوری میشه اصلاهمون لحظه اروم ترمیشم وانگارکل بازی به یادم میادکه همه چیزهمینه حالابه هرشکلی میتونم جوری نگاه کن که به این ارامش برسی چون این ارامش کلیدهمه چیزهست

    چرابرگردم به قسمت یک ببینم فایل دوقسمت قبل 30 من بارهاوبارهادیدمش لذت بردم که استادوخانم شایسته میرن رستورانی که پیشنهاد خانم بورلی بود خیلی دوسش دارم من خیلی چوب دوس دارم عاشق تم چوبی هستم میخوادخونه باشه ظروف وحتی نقاشی که دارم درحال حاضرانجام میدم روی تخته مربع شکل چوبی کارمیکنم که یه فنجون قهوه کنارش دونه های قهوه ریخته وخانواده رنگای گرم د‌وس دارم

    نارنجی قهوه ای کاراملی و..

    اون لحظه ای استادمیگه برو لیوان قهوه تو گذاشتم اون جاکنارش شیراصل هم هست وخانم شایسته میره قهوه میریزه وخصوصا شیرمیریزه توقهوه تغییررنگ قهوه خیلی دوس داشتم ووقتی میخوره میگه چقدرخوشمزه من واقعااحساس کردم دارم میخورمش وپیش بینی میکردم که من میفهمم مزه اون قهوه چطوربایدباشه بااین که من تاحالااون قهوه نخوردم وباشیرهم میکس نکردم ولی حسشوقوی دریافت کردم که دهنم اب افتاد .

    نمیدونم تواین رستوران یه حس صمیمیت وگرما وحس راحتی خاصی داره شایدیکی ازدلایلش بخاطراین باشه که بارهامیبینمش ومیتونم بگم قسمت های که مربوط غذا وتست ومزه غذا وواکنش افرادبه خوردن غذا برام خیلی جالب بوده ‌وروشون مکث میکردم ولذت میبردم دوباره میزدم عقب ‌نگاه میکردم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2208 روز

    سفر به دور آمریکا | قسمت32

    بنام خدای زیبایی ها .که با معجزاتش سوپرایزم میکند

    درود و سپاس خدمت استادان نازنینم

    و با درود و وقت بخیر خدمت همه ی دوستان نازنینی که با اون چشمان خوشکل و زیبا و الهی با خواندن کامنت من نشانه ها و هدایت های الهی رو دریافت میکنند

    الهی حال دلتون با همسفر شدن این سریال سفر بدور آمریکا مثل همیشه عالی و احوالتون متعالی و جیباتون پر پول بهمراه لذت عشق الهی و نشانه ها و هدایت های الهی باشه

    خدا رو شکر تعهدی دادیم که روی خودمان کار کنیم و طبق تعهدم هم فقط به خداوند توکل میکنم

    موضوع این قسمت..

    یک بررسی کلی از داستان سفر به دور آمریکا در این سی و یک قسمتی که بر روی سایت قرار گرفته رو مرور کنیم..

    اینکه سفر خودش یک پدیده ی فوق العاده بینظیری هست که علاوه بر اینکه زیبایی ها رو میبینم و به جاهای بینظیری میرسم ولی نکات هدایتی بیشماری را در خودش داره و در کل یعنی حرکت کردن و پیش رفتن .. بعضی از سفرها از پیش تعیین شده و مقصد مشخص هست ولی بعضی از سفرها رو فقط باید رفت و از پیش مقصد مشخصی ندارند .. ولی با تمام این مشخص بودن ها و مشخص نبودن ها باز هم از مسیرهایی حرکت میکنیم که نشونه ها و هدایت های خداوند در آن بوضوح دیده میشه … در واقع بر در و دیوار این شهر همه از تو نشانه است خدایاا شکرت

    مثلا اون قسمتی که ….. که خانم شایسته از اتوبوس پیاده شدن و در دل شب با چراغ قوه زیبایی های شب را بما نشون دادن و صدای سکوت شب را برامون گذاشتند … ولی من در دل اون شب نه فقط اون نور را برای دیدن نقاط تاریک می‌دیدم بلکه اون نور را نور خدایی دیدم که باید به مسیرم بتابه تا راهمو پیدا کنم و این نور چراغ روشنایی برای من همان نور هدایت بود که کامنت مفصلی هم در آن قسمت نوشتم ..

    خدایاااا شکرت

    اون قسمت که …

    میخواستید برید پیاده روی و پاشنه ی کفش ها رو ور کشیدید تا برید بسمت یک فارم مارکت .. توی مسیر به باغچه ی خانم بورلی هدایت شدید و آن گل‌های زیبا را دیدید و شما رو دعوت کرد به باغچه ی پشت منزلش .. خدای من چقدر زیبا بود و مجسمه ی حضرت مریم رو در باغچه اش گذاشته بود…یعنی برای رسیدن به مقصد تون هدایت شدید به مسیرهای زیباتر و قشنگتر و لذت بخش تر گل‌های باغچه ی خانم بورلی و از آنجا باز هم هدایت خداوند پشت برنامه تون بود .. اینکه خانم بورلی وقتی فهمید شما قصد رفتن به یک فارم مارکت رو دارید بهتون پیشنهاد داد که یک فارم مارکت خوب عالی می‌شناسه که آدرسشو بهتون داد و باز هم این هم یک هدایت دیگه …

    به پیشنهاد خانم برولی بسمت فارم مارکت

    farm market. زیبایی هدایت شدید و لذت بردید ……این یعنی هدایت …

    وقتی رفتید آنجا . یک فروشگاه و کافی شاپ روستایی زیبا بود که تمام وسایل قدیمی مادرشو دکور آن مغازه گذاشته بود تا تمام مشتریانش از دیدن آن زیبایی ها لذت ببرند حتی در دستشویی این وسایل را به در و دیوار نصب کرده و فقط با جملات زیبا نوشته بود این وسایل رو لمس نکنید و بر ندارید فقط لذت ببرید و این هم باز یک هدایت بینظیر دیگه که بما یادآوری کرد که همیشه به زیبایی های گذشته مون توجه کنیم و این خودش یک الگو و نماد و هدایت بینظیر بود که منم یادم باشه که تنها یادگاری هایی رو در ذهنم از گذشته حک کنم که نکات مثبت و زیبایی هایش را ببینم خدایا شکرت

    وووااای آن چند قسمت بینظیر آبشار نیاگارا و فیلمها و زیبایی ها و رنگین کمان و قطرات آب بر روی دوربین و سوار شدن توی آن قایق های گردشگری و توت خوردن ی که هدایت شدید بجاهایی زیباتر دیگری ..

    آن قسمتی …

    که آبشار نیاگارا برای خانم شایسته یک پیام زیبا را داشت و چقدر این جمله ی خانم شایسته برای من هدایت بینظیری شد….. اینکه گفتن

    گفتید که از دیدن این آبشار نیاگارا نمیشه گذشت.. چون این حجم عظیم آب آزاد و رها و بیخیال جریان دارد

    واقعا آب هیچ مرزی نمیشناسه و مسیر بدون مقاومت خودشو داره ادامه میده

    چقدر زیبا گفتید آن خاطره ی شیرین سفارت آمریکا را .. اینکه در قلبتون با خدای خودتون صحبت کردید که هیچ مرزی وجود ندارد و رفتید در آن قسمت کانتر و هدایت شدید به سرزمین زیبای آمریکا !!!!!

     عجب جمله ی شگفت انگیزی کلی باورهای منو جابجا کرد و اینم جمله ی تاکیدی که باید بطور مداوم تکرار کنم تا باور کنم که برای من هم هیچ حد و مرزی وجود ندارد

    اینکه من میتونم بهترین ها را داشته باشم پس هیچ محدودیت و مرزی وجود ندارد برای اینکه بتونم در روابط موفق بشم ..

    هیچ حد و مرزی برای سن و سالم وجود ندارد که بتونم بهترین روابط را با شخصیت دلبخواه و هم فرکانسم داشته باشم

    هیچ حد و مرزی وجود ندارد که من بتونم در کسب و کارم موفق بشم

    هیچ حد ومرزی وجود ندارد برای اینکه بهترین مشتری های خوب و عالی با کیفیت و توانگری را داشته باشم

    هیچ حد و مرزی وجود ندارد که منم بتونم پولدار و ثروتمند باشم ولاغیررررر.‌

    در قسمتی دیگر…

    هنر معماری سبک ارگنیک 

    آقای کاف من. خانه آبشاررایت…معماری ارگانیک…درود خدا بر فرانک لوید رایت و کافمن برای خلق اینهمه زیبایی و همچنین به پسر کافمن برای بخشش این همه ثروت که بیش از 500 ایکر محیط اطراف آنرا به منابع طبیعی میبیخشه.. آین هم باورهای ثروت ساز منو کاملا جابجا کرد

    آن قسمتی که …

    باغ پروانه ها و حفظ و محافظت انواع و اقسام این پروانه ها

    نمایشگاه اجناس و لوازمی که همشون نشانه ای از ایده و خلاقیت پروانه های زیبا را داشتند . از لباس پروانه ای ‌ لوستر پروانه ای . چتر پروانه ای .. ظرف و ظروفهایی که از عکس های پروانه داشتند ‌ . کتاب های راهنما از چگونگی و زاد و ولد و زندگی پروانه ها بود .. و شاهکارهای خداوند که در زیبایی های این پروانه ها نقش آفرینی کرده بودند 

    آن قسمتی که..

    تمدید دو شب اقامت برای RV در این آستیت پارک سبب خیر شد که به دعوت همسایه عزیز در این نشنال پارک به پارتی و جشن For off July بمناسبت استقلال آمریکا از بریتانیا دعوت شدند

    زمانی بود که خانم Rachel،می‌فهمه که شماها اونجا رو ترک کردید ، سوار ماشینش میشه و یه عالمه راه تا در ورودی state park‌ میاد‌، فقط  برای اینکه بتونه با شماها عکس یادگاری بگیره… واقعا این روابط بینظیر را تحسین میکنم که هر کجا می‌روید بهترین انسان ها رو ملاقات میکنید..

    آن قسمتی که..

    استاد برای اینکه باطری های روشنایی و داخلی داخل RV ضعیف شده بود. بسمت

    سَمزکلاب ..فروشگاهی که باتری های با کیفیتی داره هدایت شده بودن.. از آنجایی که تعویض این باتری ها با نیروی متخصص چند روز طول می‌کشید . استاد خودشون دست به آچار شدند .. و اینجا باز هم هدایت های خداوند خودشو نشون داد

    اینکه خانم کتی بهمراه مادرشون هم در مدار و مسیر اتوبوس RV قرار گرفت که میخواست در موردRV تحقیق کنه.. و سبب خیر و برکت شد و تصمیم گرفتن استاد و خانم شایسته رو بمنزلشون دعوت کنند و شماره تلفن و آدرس رو توی گوشی استاد سیو کردن و بعدش جاهایی که ایونت بود رو در این شهر بهشون معرفی کرد و با احساس گرم و صمیمی این روابط قشنگ شکل گرفت ..

    آن قسمتی که…

    روی پل یک سگی که دور گردنش دستمال سوپر من بسته بودند جلب توجه کرد و رفتن بسمت این خانم و آقایی که این سگ را داشتن … ولی در ادامه آنها گفتن که سگ شون آخرای عمرش هست و بیشتر از یک هفته زنده نیست..

    خدایااا شکرت اگر من بخوام از قسمت های تاثیر گذار این سی و یک قسمت بنویسم خیلی خیلی نکات زیادی داره که حتی توی کامنت همون قسمت هم نتونستم بنویسم چون هدایت ها و نشانه ها و زیبایی ها و نکات مثبت هر قسمت واقعا بیش از حد تصور هست

    در آخر باید به جمله ای که خانم شایسته ی عزیز در کپشن این قسمت نوشتن مراجعه کنم اینکه …

    این سفر نمود عینیِ «صدّق بالحسنی»‌ 

    است و با زبان تصاویر‌ به ما می‌آموزد‌، به جای همرنگ جماعت شدن‌، همرنگ اصل و اساسی بشویم با نام: احساس خوب = اتفاقات خوب‌

    از اینکه در مدار و ارسال ارتعاش و فرکانس مثبت هستم و تداوم و پایداری و تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی ها و روابط جدید خوب و عالی .وفور و فراوانی برای دریافت نعمت ها و موهبت های بیشتر و بیشتر و قشنگتر . هستم ممنون و سپاسگذارم خدایا شکرت ..

    خدایاااا شکرت تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی و سلامتی و شادی و نشاط خوشحالی و پول و ثروت و نعمت و خیر برکت می‌طلبم

    سپاس سپاس سپاس

    خدایاااا شکرت

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: