سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای هدایتگرم
سلام به عشقای نازم مریم عزیزم استاد عشقم و هم خانواده ایی های دوست داشتنیم
واقعا بخوام یکی از فایل هارو انتخاب کنم برام سخته چون همه ی فایل های سفرنامه برام پراز درس و آگاهی بودن و از دیدن تک تکشون لذت بردم و خنده به لبهام اومدن همشون نابن و پراز الماس?
از وقتی که باشما عزیزای دلم منم راهی سفر شدم خیلی نتایج اومدن تو زندگیم و فقط میتونم بگم خدایا شکرت?
من تو دل تضادهای زندگیم به لطف خدا به این مسیر هدایت شدم و خدا جواب درخواستم رو داد…استاد عزیزم بیشتر تضادهای شمارو منم داشتم تضاد روابط پدرومادرم ،تضاد تو زندگی مشترکم ، از دست دادن فرزندم…و خدارو شاکرم بخاطر همه ی تضادهای زندگیم چون اومدن تا منو متحول کنن و بیادبیارم که من واسه چی اومدم به این دنیا…
هرچقدر تو این مسیر جلوتر میرم و ادامه میدم نتایج برام بزرگتر میشن استاد جان مریم عزیزم من تو این سفر به شجاعت رسیدم با توکل بخدا قدم برداشتم واسه پاره کردن زنجیرهای بسته شده به پام و فقط یه قدم برداشتم ولی خدا برام کون فیکون کرد…
تو این سفر فهمیدم که هدایت کردن خدا چقدر ساده و اسونه اخه قبلا فکرمیکردم اگه یه کوه جابجا شه این یعنی نشونه?یاد گرفتم از خدا درخواست کنم و رهاش کنم و به احساسم گوش بدم هرچی که بهم گفت و احساسم خوب بود اون رو انجام بدم و وقتی انجام دادم معجزه ها خودشون رو نشون دادن….من فقط یه قدم برداشتم و گفتم خدایا من فقط رو تو حساب باز میکنم تویی روزی رسان من و چندروز بعد خدا یه زمین هزارمتری رو بنامم کرد…?
موقعی که تهدید شدم تو دلم فقط قدرت تنها معبودم تو ذهنم بود اعراض کردم و به خواستم فکر کردم نتیجه این شد فرداش همسرم که تهدیدم میکرد طلاقت نمیدم اومد و گفت بیا تمومش کنیم….یگانه معبودم چی میتونم بگم در برابر این همه لطف و کرم و فضل بی نهایتت?
تو این سفر چقدر به اگاهی رسیدم اینکه نترسم و با توکل بخدا جلو برم و به زودی مهاجرت کنم به یه شهر دیگه…اینکه خودم تنها فقط با خدا جونم باشم و مستقل زندگی کنم و ایمانم رو بخدا ثابت کنم…
استاد جونم وقتی شجاعت به خرج دادم و قدم برداشتم تازه فهمیدم که خداوند به شجاعان پاسخ میدهد یعنی چی…
استاد جونم مریم جونم هرچقدر تو این مسیر جلوتر میرم و رو باورهام کار میکنم اتفاقات خیلی سریع تر برام خلق میشن و چقدر برام لذتبخش تر شده?
استاد جونم من با فایل های رایگان و سفر به دور امریکا به لطف خدا خیلی نتایج گرفتم و ان شاالله به زودی میام تو مدار دوره ها همه ی نشونه هاش اومدن?
یه نشونه اینکه شکرخدا منم یکی از اون بچه های دورهمی هستم سمیرا با گل صورتی? که براتون فایل فرستادیم استاد جونم نمیدونین وقتی ویستون رو شنیدیم چقدر ذوق کردیم چقدر رقصیدیم با بچه ها و همدیگه رو بغل کردیم??
احساس میکنم خیلییی بهتون نزدیکم
خداروشکر تمام زندگیم شده خدا و قانون و باور و عباس منش جان…
دوستام همه عوض شدن?
از نظر سلامتی دیسک کمرم کامل خوب شده و ساعت ها میتونم پیاده روی کنم و لذت ببرم??
یکی یکی به خواسته هام دارم میرسم..
از لحاظ مالی شکرخدا همینطور و نتایج روند صعودی دارن?
خداروهر لحظه شکرمیکنم که به این مسیر زیبا و پراز عشق خدایی هدایت شدم و هرروز دارم از زنده بودنم از لطفی که خدا بهم کرد و من رو افرید که زندگی و زیبایی ها رو تجربه کنم لذت میبرم??
خانوم شایسته ی عزیزم خیلیییی دوستون دارم سپاسگزار خدای درونتون هستم که با عشق این اگاهی های ناب رو از طریق لنز زیبای دوربینتون در اختیارمون قرار میده تا دنیا و زیبایی های بی کرانش رو ببینیم
دمتون گرم عاشقتونم??
سلام به استاد عزیز و مهربانم ، سلام به مریم جان شایسته بانوی فرزانه و دانا و همه عزیزان
کل قسمتها همش فوق العاده بود ، قسمت ٢٩ سفرنامه واقعا منو تکان داد باغچه مینیاتوری ایمان خانم بورلی فطرت مقدس وجودیش رو نشان میداد، فکر کردم خدای من چقدر ما می تونیم مقدس باشیم! خانم بورلی این تقدس را به نمایش گذاشته بود آنهم به چه زیبایی، و به من یادآوری کرد که کجای زندگیم می توانم این تقدس را به نمایش بگذارم و این چنین با شوق و ذوق ازش حرف بزنم. هماهنگیش با انرژی مبدأ کاملا مشهود بود
سلام ودرود خداوند برشما باد
همه فایلها عالی هستند ولی برای من زمانی لذت بخش هستند که خودم تجربه اش کنم
به نظرم بخش های خوبی در تمامی قسمت ها بود و فکر می کنم بهتر است از همه آنهایی که به نظرم جالب بود نام ببرم و در نهایت از آنها برداشت کنم .
در قسمت اول:
شروعش که خانم شایسته روی نقشه های آمریکا مسیر و هدف سفر را توضیح می دهد . بودن نقشه راهنمای خوب است و دید خوبی از حرکت و روند کار به انسان می دهد . شاید من چون خودم مهندسم دوست دارم طرح و نقشه از محل های احتمالی سفر داشته باشم . بعد بهتر در ذهنم موقعیت و مکان آنها را بسنجم و بدانم کجا قرار گرفته ام .
طبیعت و منظره بیرون آپارتمان که پر از آپارتمان و پارک ها و محیط های سرسبز است و توضیحاتی که خانم شایسته می دهد و می گوید به سفر نمی چسبیم و می دانیم با رها کردن زیباییها زیبایی های بیشتری انتظارمان را داند . من اضافه کنم بر عکس هم صادق است اگر زمانی تجربه بدی داشتیم رهایش کنیم و فکر نکنیم همیشگی است بلکه می توانیم لحظات خوبی داشته باشیم.
قسمت دوم:
پارک روزولت و مناظر زیبای از درختانش که بسیار انبوه و سرسبز بودند و رانندگی در بین جاده در بین این درختان بلند و زیبا . همچنین منظره درختان در کنار دریاچه زیبا که انعکاس آنها در آب نمایان شده است . آقای عباس منش که محبتش را کلامی به خانم شایسته ابراز می کند به نظر من با احترام حرف زدن و ارزش قائل شدن برای کسی که دوستش داریم باارزش است . دوست دارم زوج ها با کمال احترام و صمیمیت حرف بزنند .البته صمیمیت در کلام را در جمع دوست دارم .
همکاری اعضای خانواده عباس منش زیبا است خانم شایسته غذا ها را آماده می کند و مایک آتش آماده می کند و عباس منش غذا را می پزد . واقعا زیباست همه مشغول هستند و بهم کمک می کنند.
قسمت سوم:
برای من رفتار مردم آمریکا بسیار جالب است البته اکثرا شاد و سرحال هستند دست تکان می دهند شادند معلوم است اجتماعی هستند . نسبت به جامعه که من درآن هستم تفاوت زیادی می بینم اینجا مردم بیشتر عبوس و گرفته اند .واقعا فرکانسشان را حس می کنم خیلی سرحالند و مردم پذیر حتی با و جوی که فعالند و خیلی کار هم می کنند.
قسمت چهارم :
من متوجه درختانی شدم که صورتی رنگ به قرمزی می زدند و فیلم را مجدد حتی نگاه کردم . درختان معمولا سبز هستند. سازه چند ضلعی ساختمان بنز که فکر کنم سبک پست مدرنیته بود شاید هم فرا پست مدرنیته . اگر سال ساختش را بدونم بهتر می تونم تشخیص بدهم چون فرا پست مدرنیته سبک جدیدتریه و تازه تره و اصول و اشکال منظمتری هم داره.
قسمت پنجم: سیستم تصفیه اب آشامیدنی خیلی جالب و مفید بود . این که در هر جا باشیم به این سادگی وراحت با فیلتری سبک با نانو تکنولو ژی /اب را تصفیه کند . علاقمند شدم یکی ازآنها داشته باشم . در خانه امان تصفیه آب خانگی داریم که هر 6 ماه مراجعه می کنند تا فیلترهایش را تعویض کنند اگر این سیستم نیاز به تعویض نداشته باشد و همیشگی باشد و فقط به شستشو نیاز داشته باشد خیلی به صرفه است و در خانه هم کاربرد دارد .
سیستم دفع فاضلاب اتوبوس و این که طراحان آن این فکر را کرده اند که چطور جداسازی و راه حل دفع این فاضلاب ها را پیدا کنند . حتی در پارک فضایی به آن اختصاص دهند و آب برای شستشو فراهم کرده اند نشان می دهد به فراهم کردن رفاه و زندگی و راه حل های مناسب بر اساس تجربیات قبلی رسیده اند .که مسافران به راحتی همانند منزل از آسایش برخوردار باشند.
از این قسمت ها من به قسمت دوم تا الان بیشترین امتیاز را می دهم با توجه به توضیحاتی که نوشتم . انشالله بعدا برای قسمت های بعد هم ادامه می دهم و می نویسم.
سلام به همه
من قسمت ۱۵ رو به شدت رو دوست داشتم همون قسمتی که شما دو روز اضافه توی استیت پارک موندید و به جشن فورث آو جولای همسایه ی موقتتون رفتید
اون قسمت خیلی حس خوب برای من داشت … خیلی
یه پارتی ساده و صمیمی… توضیحی که در مورد مدل پارتی ها دادید خیلی برام جالب بود … اینکه کسی به خودش سخت نمیگیره و هر کس به چیزی میاره تا دور هم بخورن…
آدمای مهربونی که از اول سفرنامه تا آخرش همه جا دیده بودیمشون…
دو تا دختر بچه ی خیلی با نمک باهمدیگه بازی میکردن…
من خودم حس خوبی چندان به سگ ها نداشتم به خاطر باورهای مذهبی خانوادم… اما واقعا با نوازش های استاد به اون سگ فکر کردم… آخه واقعا چرا باید همچین خرافه هایی راجب این حیوون وجود داشته باشه… و البته نگاه صاحب سگ به سگش هم خیلی با محبت بود واقعا لذت بردم و حسش کردم…
وقتی اون آقای قد بلند شروع کرد به خوندن آهنگی در مورد آمریکا… واقعا صداش عالی بود… خیلی خوب بود…
صدای سوختن چوب های توی آتیش و خیسی بارون
همشون عالی بودن
وقتی که داشتین ماشین رو به ار وی میبستید و اون خانم خوش چهره اومد و باهاتون صحبتی کرد که دقیقا متوجه نشدم چی میگه… ولی آخرش به لباس استاد اشاره کرد و گفت که خوشش اومده
“خوشحالی توی چیزای کوچیکه”
اما دلیل اصلی ای که این ویدئو رو انتخاب کردم ازینجا به بعد بود
وقتی شما داشتید از استیت پارک میرفتید حس غربتی که وقتی خونه رو ترک میکنی داشتم…
صدای فوق العاده ی لئونارد کوهن و آهنگ بی نظیرش…
حسم آنقدر فوق العاده بود که ناخودآگاه شروع کردم به اشک ریختن…
حسی داشتم مثل ترک کردن خونه… مثل ترک کردن دنیا… وقتی بدونی اینجا جایی نیست که قرار باشه برای همیشه بمونی…
اون جاده ی بی نظیر سرسبز…
اون پیچ که کوه های سبز رو خیلی خوب دیده میشدن و کمی مه و ابر بینشون بود
رد شدن از اون روستا
رد شدن از رودخونه ای که بچه ها توش شنا میکردن
رد شدن از تونل
رد شدن از مردم
مثل یه به عقب نگاه کردن گذرا و بعد رد شدن از همه چیز بود…
حس خیلی خاصیه… حسی که بدونی باید لذت ببری و رها کنی… زمانی همه چیز تموم میشه و فقط مثل همین چند دقیقه یه گذر کوتاه به نظر میاد…
خدا جاریه …
خیلی سبکتر شدم ممنون از مسابقه ی خوبتون
در مورد نظرات برای قسمت های مختلف به نظرم هم نکات خوب داشت هم نکات آموزنده . شاید چیزهایی هم بود که نپسندیدم.
که البته خوب است همیشه نباید با هر جریانی یا شخصی کاملا موافق باشیم .چون تناقضات گاهی ما را به فکر کردن بیشتر وا می دارد .
الان فکر می کنم گاهی اگر رفتار یا موضوعی دیدم که مورد پسندمان نبود یا کلا تضادها باید بهش توجه نکنیم . این یکی از اولین درس هایی بود که همه امان یاد گرفتیم اما چطور انجامش دهیم .؟ یعنی دیگر فکر کردن به آن موضوع را ادامه ندهیم و در موردش تخیل نکنیم یا بهتر است بگویم احساساتمان را درگیرش نکنیم .
این که چیزی ناخوشایند یا تضاد باهاش روبرو شویم طبیعی است اما روند کنترل احساسمان نباید برای مدت طولانی رویش بماند . این معنای توجه نکردن است . یعنی با حواسمان بالاخره متوجه خبر یا موضوعی منفی می شویم می شنوییم یا می بینیم یا درکش می کنیم اما در مورد آینده این اختیار را داریم کنترل احساسمان و فکر کردن به آن موضوع را ادامه دهیم یا رهایش کنیم.یا حتی بهتر می توانیم درسی درست بگیریم نکته خوب ازش متوجه شویم یا حتی ما را به سمت سپاس گذاری بیشتری ببرد.
حمد و سپاس مخصوص خدایی است که فرمانروای جهانیان است
سلام بر استاد بزرگوارم و خانم شایسته عزیز و همه دوستانم
تمام قسمت های سفرنامه برایم زیبا و دوست داشتنی بودن
اما امشب وقتی به خاطر یه موضوعی دلم گرفته بود و از خدا هدایت خواستم، قران رو باز کردم آیه زیر از سوره قصص آمد:
{وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ}
{و به مادر موسی وحی کردیم که طفل ات را شیر ده و چون بر او ترسان شوی به دریایش افکن و دیگر هرگز مترس و محزون مباش که ما او را به تو باز آوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم.}
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد، خدا دیگه چه جوری باید بگه بابا، رها کن…………… بذار به عهده من…………… تو که میبینی نمی تونی و دلت گرفته پس رهاش کن…………. نچسب به علف های کنار رودخونه…………. بذارش توی سبد و به جریان آب بسپارش، جاری باش من می برمت و می رسونمت به همون چیزی که می خواهی
باز دلم آروم نبود، رفتم سراغ پیام های تلگرامم
یه پیامی توی یکی از کانال هایی که عضو هستم آمده بود در مورد سوره مریم
اونجایی که مریم (س) دلشکسته بود و به خدا میگه کاش من مرده بودم و این وضع را نمی دیدم. خدا بهش میگه: “لا تحزن”، غمگین نباش بنده من نگاه کن ببین زیر پای تو چشمه آبی از دل زمین جوشیده. از خرماهای این درخت نخل بخور. وقتی به شهر رفتی به همه بگو من به اذن خدا روزه سکوت گرفتم و این طفل من پاسخ شما را می دهد.
ناخودآگاه اشک من سرازیر شد، خدا داره میگه، تو اصلا نمیخواد کاری بکنی، سکوت کن، رها کن، نگران نباش، من هستم.
مگه حضرت مریم (س) کاری کرد؟!!!!!!!!!!!!!!!!
ایشون فقط ایمان داشت و دل به خدا سپرد، سکوت کرد. همه کارها رو خدا براش انجام داد
ای خدااااااااااااااااااااااااااا شکرت
نمیدونم چرا ولی دلم گفت بیام واینا رو بنویسم. ننوشتم برای اینکه در مسابقه برنده بشم. نوشتم چون دلم گفت بنویس.
خانم شایسته مهربان، استاد عزیزم
تمام قسمت های سفرنامه و دوره فوق العاده دوازده قدم که شما میگید “رها باش”، “آزاد باش”، نچسب به علف های کنار رودخانه، بذار جریان ببردت.
این جمله ساده شما همه چیزه، به خدا همه چیزههههههههههههههههههههههههههههههه…… گرفتاری خیلی از ماها همینه و این چسبیدن به خواسته به خاطر عدم اعتماد حقیقی به خداست.
این جلمه شما یعنی توکل، این جلمه یعنی ایمان واقعی به نصرت الهی، این جمله یعنی ایمان به “ایاک نعبد و ایاک نستعین”، این جمله یعنی یقین واقعی به خدا، این جمله مفهوم واقعی راضی بودن به رضای خداست
آخه کسی که به خدا و نصرت الهی و غیب ایمان نداشته باشه چطوره میتونه خواسته ی دلش رو رها کنه؟؟؟؟؟؟
آخه کسی که توکل نداشته باشه چطور میتونه آزاد باشه و نچسبه به خواسته اش؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه کسی که به “من حیث لایحتسب” خدا ایمان حقیقی نداشته باشه، چطور بتونه آرامش رو درک کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنونم از شما بزرگواران که با زبان ساده و با اتفاقات ساده و دوست داشتنی در آبشار نیاگارا، در قایق سواری در رودخانه، در تمام اتفاقات ساده زندگی تون مفهوم واقعی رها بودن و توکل و هدایت خواستن از خداوند را نشون می دید. به خدا ساده تر و قشنگ تر از این نمیشه نشون داد.
استاد الان می فهمم وقتی شما در دوره ها به ما میگید که خدا به شکل کاملا ساده و طبیعی هدایتتون میکنه، یعنی چی
الان می فهمم وقتی میگید تو با خودت در صلح باش همه چیز خود به خود درست میشه، نگران نباش و روی خودت کار کن، یعنی چی
مرسی که وقت گذاشتید و خوندید
امیدوارم این آیات قران همون طوری که باعث هدایت و آرامش این لحظه من شده برای خانواده بزرگ عباس منش هم مفید باشه
در پناه خدای بزرگ باشید
با سلام خدمت استاد عباس منش دوست داشتنی و خانم شایسته عزیز من چون بیشتر وقتم تو مغازه میگذره بیشتر با گوشی و تو مغازه شما رو دنبال میکنم و چون مشتری میاد و میره امکان اینکه بخوام نظر خیلی بذارم اصلا نیست چون اصلا خودم اونجا کارمند هستم و یک همکاری دارم که هر وقت فایلهای شما رو میبینم همش میاد رو اعصابم که اینا همش الکی هست و تو باید با زحمت و کار زیاد خودتو بالا ببری و ….ً….وقتی داشتم فایلی که از ابشار گرفته بودینو نگاه میکردم اونم از سر فضولی اومد ببینه چی هست یکدغعه مثل کسی که برق سه فاز بگیرش دگرگون شد و داد زد ابشاااار نیاگارا دمش گرمممممم کاش منم اونجا بودم و من فقط داشتم بهش میخندیدم به خاطر همین اون فایلو بیشتر دوست دارم وبرام خاطره شد و هم اینکه یکنفر دیگه به جمع عباسمنشی ها واین مسیر قشنگ اضافه شد وگر نه همه فایلها تون قشنگ هست و مرسی از این همه زحمتی که میکشین و این همه محبت مخصوصا خانم شایسته عزیز ….پایدار باشید
با سلام ودرود به اساتید گرامی وبا نهایت تشکر از زحمات شما عزیزان من هم از تمام فایلها لذت بردم انرژی گرفتم و سعی می کنم بتوانم درسهایی که میگیرم رو خوب اجرا کنم اما صحبتهای دلنشین شما در دل شب با چشمانی که خواب داشت ولی باصداقت در قداست شب بیان میشد وآن صدای شب و رفتن بدون ترس در دل تاریکی فقط نشان از عشق به خداوند و توکل میدهد حال مرا خیییلی خوب کرددلم میخواهد من هم رشد کنم و بتوانم یاد بگیرم در مسیر و فرکانسهای بسیار مثبت شما قرار بگیرم و رها شوم از وابستگیها آمییین خدایاشکر گزارم که با استاد عزیز و سرکار خانم مریم شایسته دوست داشتنی آشنا و همسفر شدم دوستتون دارم خیییلی زیاد
به نام نور آسمان و زمین
با سلام به همه دوستان خانواده بزرگ عباس منش
بخصوص استاد عزیز و خانوم شایشته نازنین
من دوست دارم حرف دلم را بزنم : در قسمت های از فایلهای از دوره کشف قوانین زندگی از استاد شنیده بود که میگفت که خانم شایسته کلی از من صدا و تصویر سیف میکند گفتم خدایا کاشکی من این فایل هارو ببینم این استاد چگونه تویه زندگی از این قوانین استفاده میکنه و خدا صدایی قطعا فقط من نبودم و همه بودن و صدایی ما رو شنید و به وسیله خانم شایسته انجام شد و خدارو بی نهایت سپاس گذارم
نکته بعد باور کن من فرکانس شما رو احساس کردم که شما زیاد دوست ندارید که این گونه از شما فیلم برداری شود در صورتی که شما اولین بار است گفتین که من باد موافق نبود و واقعا من هم اگر جای استاد بود نمی گذاشتم چون میگفتم بس کن دیگه ما امدیم از زندگی لذت ببریم تو حی گوشی دستت و از همه چیز عکس و فیلم میگیری؛باور کنید ما از خدا خواستیم که این طور بشود از شما خواهش می کنم بگذارید این دستان خدا کارش را انجام بده از شما ممنونم
من با هر دیدن هر قسمت خدارو شکر می کنم که این خانم شایسته چه قدر عزیز هستند و مهربان که این همه زحمت می کشند نمیدونم چه کلماتی بنویسم که واقعا از شما تشکر کنم خداوند سعادتمندتان کند در دنیا و اخرت.
به نظر من همه قسمتاش عالی بودن و قسمت های بعدیشم عالیتران و این روند همچنان ادامه دارد.