سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته

    من مارال فروزانی هستم و میخواستم که درمورد فایل های شما نظر بدم.

    من در تمام فایل ها زیبایی دیدم و هرچه ببینم کافی نیست

    من از این همه زیبایی چیزهایی یاد گرفتم و اولیش اینه که باید به طبیعت احترام گذاشت وبه زیبایی های خداوند.

    حالا من میخوام که درموردآبشارها و حیوانات بگم

    اول اینکه خداوند چقدر خلاق و دانا بوده که آبشار ها وحیوانات و طبیعت را آفرید مهم تر از همه اینکه بهما مغز داد که وسایل های با ارزش و به درد بخور بسازیم و مهمترازهمه اینکه روی آبشار یک خانه ساختن واینکهاین خانه مال چندین سال پیش بوده وهنوز که هنوزه سالمه, آفرین به کسی که خانه آبشار رو ساخت .

    هالادرمورد آبشار نیاگارا بگم , شاید بهتره که از زیبایی هاش بگم

    آبشارنیاگارا بسیار زیبابود مخصوصا اون سنجاب سیاه ومرغ های دریایی هرچی بگم کم گفتم.

    بزارین از غذاهایی که خانم شایسته میپزه بگم وای فوق العاده هستن من وقتی که میبینمشون دلم لب لب میزنه .

    اینم ازصهبت من از تمام فایل ها لطفا به من رای بدین شب مگی بهخیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    مصطفی یادگاری دهکردی گفته:
    مدت عضویت: 2452 روز

    اولین کامنت

    سلام و درود بر خانم شایسته و استاد عزیز، مایک و همه ی اعضای خانواده صمیمی عباس منش

    این اولین کامنت من بر روی سایت هست

    من همه ی قسمتها را با اشتیاق نگاه کردم با خودم گفتم اگه من یه سفر خانوادگی برم به هیچ عنوان حاضر نیستم اینقدر سختی را تحمل کنم و این فایل ها را تهیه و تدوین کنم فقط از سفر لذت می برم. کار خانم شایسته واقعا قابل ستایشه و ممنونم که این زیبایی ها را با ما به اشتراک می زارین.

    من در حال دیدن قسمت چهارم بودم و سوالی که قبلا هم در ذهنم مطرح شده بود دوباره خودشا نشون داد وقتی که استاد در حال خرید از فروشگاه بودن با خودم گفتم چرا یک سری وسایل را به صورت عمده خرید نمیکنن تا یه مدت از خرید راحت باشن چرا هر جایی میرن باید زمان بزارن برای تهیه ما یختاج. چون من یه الگوی ذهنی از بچگی دارم که باید همه چیز را به مقدار زیاد خرید و انبار کرد. وقتی بچه بودم پدربزرگم به پدرم می گفت پسرم همیشه چندتا کیسه آرد توی خونه داشته باش که اگر آمریکا حمله کرد و قحطی شد لااقل نون خالی بتونی بخوری ، پدر من همیشه از هرچیزی به مقدار زیاد خرید می کرد. مثلا چندتا کارتن پودر ماشین لباسشویی، چند ده کیلو سبزی، چند کیسه برنج و میگفت خب گرون میشه امروز بخرم بهتر از فرداس به من هم همین توصیه را میکرد و من با این باورها بزرگ شدم و خودم هم این الگو را در زندگی پیروی کردم و به نظرم هم خیلی خوب و منطقی بود. اون روز وقتی دیدم استاد کم و به اندازه خرید می کنه یادم به یکی از فایل های استاد افتاد که میگفت باور فراوانی یکی از پاشنه های آشیل منه و من هنوز دارم روش کار می کنم. من هم دقیقا دارم روی همین باورم کار می کنم اما تا اون روز نمی دونستم این باور کمبود از کجاها آب می خوره تا با دیدن قسمت چهارم به این موضوع فکر کردم که یکی از مصادیق باور کمبود انبار کردن و فریز کردن مواد خوراکیه.

    قسمت چهارم برای من بهترین قسمت بود چون تصمیم گرفتم جدی تر روی باور فراوانی کار کنم و بیشتر و بیشتر نمادهای فراوانی را تائید و تحسین کنم.

    ?خدایا شکرت بابت آشنایی با استاد.

    مصطفی یادگاری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2515 روز

    خدایا شکرت بخاطر همین لحظه (دقیقا دقیقاهمین لحظه?)

    سلام و خسته‌نباشید خدمت ابراستاد عباسمنش و سلام خدمت خانوم شایسته مهربان و همیشه پر از حس خوب، و سلام خدمت اعضای با ایمان و دوست داشتنی.

    همین الان بگم که از نظر من قسمت 31 از سری فایل‌های بی‌نظیر و خاص و بهترین بود و میخام با تمام وجودم راجبش حرف بزنم و بقول استاد میخام کلی سخاوت بخرج بدم برای بازگو کردنش . و اینکه سپاس گزار استاد بزرگوار و خانوم شایسته مهربانم که این کاره بی‌نظیر رو به اسم(سفرنامه) شروع کردند و خدا میدونه که چه زندگی‌های جدید چه تصمیم‌های مهم و چه کلی ارزش مهم دیگر در زندگی افراد بوجود نیاورده است

    من بحض دیدن( قسمت۳۱) به قدری آرامش دارم به قدری خوشحالم به قدری احساسم مثبته که مطمئنم دارم قوی‌ترین فرکانس‌ها رو ارسال میکنم و به قول خانوم شایسته عزیز (خُدااااااااااااااااااااااایِ مَن) .

    همین اول صحبتم بگم که میخام یه اعترافی کنم و اونم اینکه همیشه تو این دوسالی که استاد رو دنبال میکنم به این دست صحبت‌های ایشون که میگفتن من رابطه‌ام با عزیزدلم رویاییه با فرزندم‌هم همینطور و کلی تعریف و تمجید میکردن از زندگیشون در همه ابعاد راستش من هیچ‌وقت منکر صحبت ایشون نشدم ولی همیشه پیش خودم میگفتم دیگه فک نکنم به این صورتی‌هم باشه که استاد میگه به قول معروف دیگه نه به این شوری، همیشه که استاد میگه مصلا در رابطم با عزیزدلم همه چیز بی‌نظیره و مثل ما نیست. و من سری تو ذهنم یه مقاومت بود که دیگه درسته رابطشون بی‌نظیره ولی خدایی استاد خیلی دیگه داره تخیلیش میکنه و این تفکر رو نه تنها در مورد رابطه‌ی ایشون بلکه در تمام ابعاد زندگی ایشون داشتم، و الان میخام در محظر استاد و خانوم شایسته‌ وتمام اعضای سایت بگم که من امشب به معنای واقعی توسط این فایل شرمنده‌ شدم نسبت به این افکار خودم و واقعا با این فایل به این آگاهی رسیدم که استاد هرچی میگه دقیقا درسته و حتی و حتی از اون چیزیم که ما فک میکنیم پرفکت‌تره زندگی ایشون در تمام ابعاد. و خلاصه با این فایل هر شک و شبهه‌ای که داشتم هرچند کوچیک ولی برطرف شد‌ و سپاس از خداوند که من رو به این آگاهی رسوند امشب.

    خب بریم سراغ اصل مطلب

    استاد واقعا این فایل از درون منفجرم کرد، یکی از متفاوت‌ترین فایل‌ها بود چقد آرامش بود توش چقد ساده و بی‌آلایش بودن استاد و خانوم شایسته در این قسمت چقدر استاد راحت و ساده قانون رو دوباره بازگو کرد برامون و چقدر من آماده‌ی شنیدن این فایل بودم امروز، خدایا شکرت،،

    با تمام وجود سپاس از خداوند متعال که من رو به این مسیر هدایت کرد و گوشم رو شایسته‌ی شنیدن و چشم‌هایم رو شایسته دیدن این دست حرفاها از این دست آدم‌های پاک و مخلص و با ایمان و در یک کلام یه بنده‌ی واقعی و حقیقی خود دونست.

    واقعا نمیدونم از کجای این فایل بگم از کدوم جملش تعریف کنم بسکه این فایل پرفکت و همه‌چیز تموم بود.واقعا باید تشکر کرد از خانوم شایسته که به احساسشون اهمیت دادن و اعتماد کردن و دوربین روساعت ۲ نصف شب برداشتن و این چنین لحظات ناب و بی‌نظیری رو برای ما ساختن و ثبت کردن .

    یه چند اشاره‌ی ریزی میکنم به چند حرف و نکته در این فایل که واقعا کوچکترین آگاهی‌هایی هستن که ما میتونیم از این فایل ارزشمند کسب کنیم،

    این جمله استاد در همین فایل داره روانیم میکنه؛

    عین جمله‌ی ایشون : واقعا خداروشکر، خداروشکر جهانی خلق کرده سرشار از قانون‌مندی و ثبات و این آخر جمله ایشون که میگه اصن کاری نداریم که جهان چه شکلیه و چه جوریه (ناخواسته‌ها) بلکه مهم اینه ما چی میخایم و همونو خلق کنیم(خواسته‌ها)، بخدا که باید رو این جمله تامل کرد و به عمقش فرو رفت چرا که از نظر من تمام صحبت‌ها و آموز‌ه‌های استاد و به‌قول خودشون رسالتی که دارن در جهان در این جمله خلاصه میشه چرا که از این جمله مفهومه خواسته و ناخواسته، مفهوم کنترل ذهن، مفهوم توجه نکردن به نازیبایی‌ها جهان هستی و در عین حال توجه‌کردن به زیبایی‌ها(به قول استاد نکات مثبت)، مفهوم ایکنه تنها قدرت دست ماست و خدا ، و هرچیزی که بخایم رو میتونیم بوجود بیاریم(توحید داشتن و شرک نداشتن)، مفهوم امید و توکل، مفهوم عزت‌نفس و…. برداشت میشه.

    یه جایی دیگه از فایل خانوم شایسته میگن همیشه به این فکر میکردم که این چیزایی که من تو جهان میبینم، آدمای دیگه چه چیزهایی دارن میبینن و من دوسا دارم دنیا رو از نگاه اوناهم ببینم، بخدا قسم این جمله موها‌ی تنم رو سیخ کرد و یه جورایی خیلی جمله‌ی سنگین و عجیبی بود و دقیقا چیزیه که خودم همیشه بهش فکرد میکنم و یه جورایی عظمت جهان رو نشون میده.

    و آخر فایل که خانوم‌شایسته رفتن بیرون از آروی و اون سکوت شب و صدای ب شدت زیبا و دیوانه‌کننده‌ی جیرجیرک‌ها رو برای ما ثبت کردن، من خودم به شخصه عاشق شبم یعنی میتونم بگم شب رو کاملا و صد در صدر ترجیح میدم به روز، تمام اطرافیان و نزدیکانم میدونن که من چقد عاشق(Life night) هستم، بطوری که من تابستونا رو کاملا شباشو بیدار و روز میخابم، اصن عاشق اینم که به آسمون نگاه کنم و خودمو در کیهان تصور کنم و به عظمت این جهان هستی فکر کنم، نمیدونم کیا کلیپ معروف ناسا که تقریبا ۷دقیقس به اسم عظمت جهان هستی از دید ناسا دیدن، کسایی که دیده باشنش این حسه من رو بهتر درک میکنن.

    اصن من به معنای‌ واقعی دیوونه‌ی شبم بطوری که گاهی‌اوقات اصلا دوست ندارم روز شه آخه من تو تاریکی و شب حسم به خدا خیلی خیلی بیشتره و خدارو خیلی بهتر درک میکنم و کلی‌هم نگاه آسمون میکنم و باهاش حرف میزنم، و حتی در شب انرژیم برای کارم و بیزینسم هم بیتشره و اکثر کارهای مهمی که انجام میدم و ایده‌های مهمی که بهم میرسه در شبه. به همین خاطره که میگم این فایل همه‌چی تمومه چون واقعا همه‌چی توش داشت و حداقل در من یکی لحظه به لحظش انقلاب کرد از هر لحاظی .

    و این کامنتم رو با صحبت‌های استاد در همین فایل میبندم که گفتن خدا میدونه این مسیری که داریم بهش هدایت میشیم نتایجش سال‌های بعد اصن چقد بزرگتر اون چیزی باشه که حتی بتونیم تصور کنیم چقد افراد باوراشون قوی‌تر میشه چه ایده‌هایی و چه خواسته‌هایی در دلشون بوجود میاد چقد بزرگ‌تر فکر میکنن چقدر ایمانشون قوی‌تر میشه چقدر دنیا رو بزرگتر اون محدوده‌ی خودشون میبینن.

    و منم این حرفای استاد رو تایید میکنم و به عنوان یکی از اعضای سایت به ایشون میگم که قطعا همینجوره و هرکسی که در هرشرایطی آماده‌ی شنیدن حرفاتون و آموزه‌هاتون باشه صد در صد میتونه جهانه خودشو تغیر بده و به تمام خواسته‌هاش برسه دقیقا دقیقا مثل من که امروز به شدت آماده‌ی شنیدن این فایل بودم و تا ابد این فایل رو فراموش نمیکنم.

    استاد و خانوم‌شایسته عزیز با تمام وجود دوستون دارم زنده باشید?

    عاشق خداوندم که من رو با شماها آشنا کرد?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3807 روز

    سلام به همه ، وقتی که شروع کردم میخواستم بشم یکی مثل استاد ، با فایلهای سفر به دور امریکا دیدم دوست دارم بشم خانم شایسته

    اما حالا میخوام خودم باشم، و از همونی که هستم لذت ببرم.میخوام خود واقعیم باشم. خود تکامل یافته ام. همون منی که با 2سال پیش کلی فرق داره میتونی 2سال دیگه هم با اونی که الان هست فرق داشته باشه. من خواستم حقیقت رو بفهمم. استاد اینو بهم یاد داد. بابتش خیلی خوشحالم. چون اون حقیقت برام هدف شد و با خودم قرار گذاشتم که به اون برسم. چون انسانم گاهی یادم میره چه قولی به خودم داده ام و ناامید میشم، آره ناامید میشم. ولی دوباره ماشینمو روشن میکنم و میگم بیا پوستهای قبلیتو دور بنداز، پوستهای 1ساعت قبلتو، دیروزتو، بیا دوباره شروع کن…با ایمانی که کم کم قوی داره میشه پیش میام… میخوام به نور برسم…من عاشق این نورم…این سفر منو پخته تر کرد…و فهمیدم چقدر مونده تا به ربم برسم…دور نیستم ازش اما خیلی نزدیک هم نیستم…بابت نظرات بی نظیرتون سپاس، بابت عشق بی دریغتون سپاس، دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    امامی گفته:
    مدت عضویت: 2709 روز

    به نام خدای مهربان

    این قسمت از فایل بسیار توضیحات عالی ای داره و از شما سپاسگزارم به خاطر زمان و انرژی ای که گذاشتید و این فایلهای فوق العاده رو برای ما آماده کردید و به عنوان دستی از خداوند هستید که باورهای مناسب رسیدن به خواسته ها رو به ما و نحوه اجراشون رو آموزش میدید. از شما سپاسگزارم.

    مهمترین اگاهی که از این فایل دریافت کردم این هست که باور اینطوری ساخته میشه که من یک جلسه رو گوش میدم و اون اگاهی تمام وجودم رو میگیره و بعد میگم خب من باید این آگاهی رو اجرا کنم. یعنی باور اینجوری ساخته میشه که اون آگاهی رو اجرا میکنیم. همانطوری که مریم خانم جلسات دوره روان شناسی ثروت ۳ رو گوش داده و به اندازه ای درک کرده و گفته خب اون آگاهی رو به اجرا میگذارم و موقعی که داشتم فیلم میگرفتم از نقشه آمریکا تو خونه تمپا نمیدونستم میخوام چی کار کنم و چطوری پیش ببرم موضوع رو و گفتم هدایت میشیم و شد یعنی اون باوره شروع شد به ساخته شدن و پاسخ گرفتن. یا موقعی که استاد این باور رو داشته که هدایت میشه مهاجرت هاش رو به بندرعباس و جاهای مختلف اجرا کرده و گفته یکجوری درست میشه و اجراش کرده و به سمتی که میخواسته حرکت کرده و نتیجه گرفته. یعنی من از این جلسه این درک رو دارم که وقتی که آگاهی ای رو گوش میدم و تصمیم میگیرم باوری رو بسازم تا نتیجه بگیرم بایستی بگم خب حالا من برای رسیدن به خواستم باید این باور رو اجرا کنم. و این یعنی من باور رو دارم میسازم. خدایا شکرت

    قسمت تاثیر گذار این جلسه این هست که گفتید که ما هر شب وقتی از سفرهامون به زیبایی ها برمیگشتی یک به یک نکات مثبتی که دیدیم رو ضبط میکردیم و در موردشون صحبت میکردیم و اینکارها باعث شد که شما هدایت بشوید هر بار به مسیرهای آسان تر و زیباتر و خداوند در قرآن که وقتی زیبایی ها رو تصدیق و تایید میکنید شما را آسان میکنیم برای آسانی ها .. وقتی از هر دوتاش حسن استفاده شده.. که وقتی تایید کنی حسن رو آسان میشی برای آسانی ها و وقتی تکذیب کنی حسن رو آسان میشوی برای سختی ها.. این یعنی سیستمی بودن خداوند قرآن که براش فرقی نمیکنه و احساسی نداره میگه در حال نتیجه فرکانست رو میدم. زیبایی و حسن رو تایید و تصدیق کنی هدایتت میکنم به سمت زیبایی های بیشتر و آسانت میکنم برای آسانی های بیشتر و این کار رو نکنی وبر عکس تکذیب هم بکنی حسن رو خب آسونت میکنم برای سختی بیشتر و پیامبر و آدم معمولی هم نداره همه شامل این قانون میشن.. و این یعنی عدالت.. خدایا قدرتی بده مثل سید حسین و مریم فوق العاده متعهد حسن های تو را تحسین و تایید کنم.. آفرین به مریم و سید حسین که همیشه زیبایی ها رو تایید و تحسین میکنن و زندگیشون گواه این موضوع هست. آفرین. آفرین. آفرین و آفرین به بچه های وبسایت که هر بار زیبایی های سفر و فایلها رو میبینن و تحسین میکنم. آفرین. آفرین. آفرین. خدا میدونه تا الان چقدر هدایت شدن به سمت زیبایی ها و آسانی های بیشتر

    نکته دیگه ای که دریافت کردم این هست که تکرار یک روند درست باعث میشه قدم به قدم زندگیمون تبدیل به بهشت بشه. یک دفعه نیست. با یک روز و دو روز نیست. یک روند درست تمرکز بر نکات مثبت و ایجاد باورهای مناسب بایستی تکرار بشه. پس ناامید نشیم و ادامه بدیم. زیبایی ها رو ببینیم و تایید و تصدیق کنیم. خداوند کارش رو عالی انجام میده و پاداش ها رو میده

    یک نکته دیگه هم این هست که استاد گفت که «خب وقتی من با ذهنم این چیزهای زیبا رو خلق کردم حالا میشینم ازش لذت میبرم دنبال چی میگردم.. میشینم از این زیبایی ای که ایجاد کردم لذت میبرم..» خدایا شکرت.. آفرین به این توانایی لذت بردن از زیبایی ها آفرین

    همه ی ما میتونیم تایید کنیم که استاد اون چیزهایی رو که در زندگیش بوده رو محصول کرده. یعنی این روابطی که الان هست و تو زندگیش ایجاد شده رو کرده عشق و مودت در روابط. این زیبا بینی تمرکز بر نکات مثبت و درک قوانین و نتایج عالی زندگی که بوده تو زندگیش و خلقش کرده شده جهان بینی توحیدی.. گذر از مسائل زندگی و حل اونها و ساخت ثروت و موفقیت بیشتر در زندگیش شده شیوه ی حل مسائل زندگی، اعتماد به نفس، خودارزشی، روابط عالی، نگران توجه دیگران نبودن، محتاج تایید دیگران نبودن، سلامت جسمانی و آرامش روحی، ایمان برای حرکت، نظم و استمرار درست، قدرت تصمیم گیری صحیح و هزاران ویژگی خوب دیگه که تو زندگیش بوده تبدیل شده به دوره عزت نفس. بنابراین باورهای اون محصولات رو باید تکرار کنیم و اجرا کنیم.

    از بابت طراحی مسابقه و انگیزه بخشی برای تمرکز بهتر روی نکات مثبت از شما سپاسگزارم.

    هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایت شوید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2476 روز

    سلام به همه ی هم فرکانسی های عزیزم

    خدارو شاکرم که فرصت داد تا بنویسم

    بچه ها چیزی که من تو سفر نامه هایی که تا اینجا دیدم(هنوز همه ی سفر نامه هارو ندیدم) برای دانشجو هایی که توی این دانشگاه هستیم و با توجه به مدارمون دوره های مختلفی رو یاد میگیریم چه فایل های رایگان چه دوره ها این سفرنامه به منزله ی کار آموزی بود یعنی حالا اینهمه مباحثی که استاد به ما آموزش میدن و تاکید میکنن به عمل کردن همه ی اینها به صورت عملی به نمایش دراومده حالا منی که دوره ی عزت نفس رو کار میکنم بیشتر دنبال الگو هایی هستم که باور های مربوط به عزت نفس در من ساخته باشه از راحت بودن جلوی دوربین گرفته تا اونجا که استاد بدون ترس از قضاوت شدن برای خودش میخونه و رانندگی میکنه (من همونجا با خودم گفتم همچنین کسی که اینقدر عزت نفس داره که براش قضاوت دیگران مهم نیست مطمئنن توی ذهنش کسی رو هم قضاوت نمیکنه)با اینکه خودم هنوز خیلی باید روی این موضوع کار کنم و دنبال مثال هایی بودم که در ذهنم تایید کنم که وقتی ثروتمند میشی همون ثروت و بودن در مدار ثروتمندان باعث افزایش عزت نفس میشه و با خودم میگفتم ببین چقدر ثروتمند شدن ارتباط مستقیمی داره با آدم بهتری شدن با تجربه های بهتر احساس رضایت بیشتر و اگر بخوام ادامه بدم همه ی اینها و تمام مباحثی که استاد راجع بهش و راجع به اون اصلی که صحبت میکنن مثل زنجیر به هم متصل که اگه بخوایم واقعا مثل یک آنالیزور بررسی کنیم لحظه به لحظه درس میگیریم البته اگر بخوایم و اگه واقعا بخوایم شخم بزنیم باور هامونو چی بهتر از الگو برداشتن از کسی که همراهیم باهاش توی این راه و دقیقا یاد اون مثالی که استاد تو دوره ی دوازده قدم زدن از دانش اموزی که تازه داره جمع و تفریق رو یاد میگیره تا با کار کردن بیشتر بره سراغ مشتق و انتگرال و من خودم رو مثل اون دانش اموزی میبینم که همینطور که اصول اولیه رو کار میکنه حالا سی دی آموزشی هم گذاشته برای مثال های بیشتر و برای پیشرفت بیشتر اگه ما واقعا بخوایم کار کنیم همین فایل های سفر نامه خودش یه دوره هست یعنی باید اسمشو بذاریم دور ی سفرنامه اینو برای خودم میگم که چسبیده بودم به خواستم و فقط میخواستم که دوره های بعدی رو بخرم و جز ارسال فرکانس منفی و دور شدن از خواسته چیزی برای من نداشت و با خودم میگم اگه همین اگاهی های سفرنامه رو هم با جون و دل دریافت کنیم خود به خود تو مدار دوره های بعدی هم قرار میگیریم استاد تو دوره ها یا تو فایل های رایگان همیشه میگن برای باور سازی بهتر دنبال الگو ها بگردین و من تو کامنت ها هم میدیدم که بچه ها میگفتن یکی از الگو هایی که دلمون میخواد واضح تر ازش بدونیم استاد خودمون هست که با عمل به این اگاهی ها رسیده به اینجا و چی بهتر از اینکه این رد پا از شما برای ما بجا موند

    مثلا من خودم از قدم اول دوره ی دوازده قدم استفاده کردم اینقدر این دوره برای من سود داشت که هرچی بگممممممممممممم کم گفتم باعث شد من بفهمم اصلا باور ساختن یعنی چی؟باعث شد که من تنها شروع کنم و کسب و کارم رو راه بندازم باعث شد که بفهمم الهام کردن چیه و بهش عمل کردم و الان که تو فایل سفر نامه خانوم شایسته عزیز و استاد راجع به الهامات صحبت میکنن و میگن مثلا ما به این نقطه هدایت شدیم دقیقا درک میکنم حرفشونو و یه لبخند رضایت میاد روی لبم چون شیرینی اون هدایت شدنه رو قبلا حس کردم و الان که خانوم شایسته با اون شدت و ذوق میگن ما هدایت شدیم واقعا با پوست و گوشت و استخونم درک میکنم که اون لحظه چه حس نابی به ادم دست میده اگه بخوام خودم رو نسبت به پارسال مقایسه کنم باید مثال زمین و اسمونو بزنم و بادیدن فایلهای سفرنامه با خودم میگم اگه شما تونستین منم میتونم اگه برای شما شده برای منم میشه با این پیش زمینه که به نسبت کار روی خودم نتیجه ها رو دیدم تازه بنظرم نتیجه هام باید خیلی بیشتر از اینا بشه که انشالله وقتی چکاپ فرکانسی رو انجام بدم از ذوق غش کنم??

    چیزی که هر لحظه از خدا میخوام این هست که کمکم کنه که تو این راه ثابت قدم باشم استاد من همیشه کلاسهای مذهبی میرفتم و همیشه هم از درون با خودم چالشهایی داشتم ولی به جرات میتونم بگم که این چند وقت من بهشت خدا رو روی زمین تجربه کردم همون حس ارامش درونی ای که همیشه ازش میخواستم رو تجربه کردم از ته دلم همیشه براتون دعا میکنم درپناه حق باشید??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    صدیق گفته:
    مدت عضویت: 2484 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم شایسته عزیزم اول از همه ازتون خیلی ممنونم که این تابستون من رو با خودتون همسفر کردین من خیلی ادم خوش مسافرتی هستم و عاشق تفریح ولی چون بچه دوقلو دارم برام مقدور نیست امسال برم مسافرت ولی من دارم نهایت لذت رو از بودن با شما میبرم به خدا هرروز منتظرم ببینم امروز کجا میریم باهم برای من رفتن به ابشار ویکتوریا که تو شاخ افریقاس یه ارزوهه و همیشه تجسمش میکنم ولی الان که شما ابشار نیاگارا رفتین و اون صحنه های بینظرو دیدم به خدا اشک تو چشمهام جمع شد که چرا که نه من هم یه روزی میرم بلاخره و حتی همسرم بهم قول داد که یه روز باهم میریم حالا یا نیگارا یا ویکتوریا .وقتی از پایین ابشار فیلم میگرفتین دوسداشتم خدا رو بغل کنم ( اخه من بعضی وقتا خدارو بغل میکنم ? به جای سجده شکر ).وای شما چه میکنید با من وقتی اونجوری زمین نشستین و به مرغها غذا میدادین اندازه یه کتاب برای من درس داشت وقتی از اون غذاهای ساده نهایت ِلذت رو میبردین و نهایت سپاسگذاری تازه فهمیدم ما کجای کاریم وقتی اون صحنه اهوی زیبا رو توی اون دشت دیدم به خدا اشک ریختم که خدای من این دنیا چقدر زیباست و من میتونم بهش برسم وقتی در نهایت ثروت و رفاه بیشتر کارهارو خودتون انجام میدین بدون هیچ غر زدنی و حتی به صورت تفریح اونوقت میفهمم لذت بردن در لحظه یعنی چه وقتی بدون هیچ برنامه ای راهی سفر شدین اونوفت معنی توکل به خدا و نترس بودن رو میفهمم و با تک تک سلولهام حسش میکنم .وقتی ازاد و رها بدون هیچ ترس از قضاوتی میرقصید و هرجور میخواین لباس میپوشید و رفتار میکنید اونوقت میفهمم حرف مردم باد هواست .و من و همسرم همیشه میگیم به هرجا برسین انصافا شایسته اون هستین .خداروشکر میکنم تونستم همسرم رو در مدار شما قرار بدم والان دوتایی داریم قدمهامون رو برمیداریم و هدایت میشیم و اتفاقات خوبی منتظر ماست و ایمان دارم یه روز میرسه که همه محصولاتتون رو خریداری کردم .برام برنده شدن ملاک نیست ولی هدایت شدم که احساسم رو بگم بهتون و ازتون تشکر کنم که این کمترین کاره در جواب زحمات شما .عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    محمد بحیرایی گفته:
    مدت عضویت: 2919 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز که از وقتی که با ایشون آشنا شدم همه زندگیم از همه جهت ها تغییر خیلی زیادی کرده و سپاسگذار خداوندم که استاد رو به من معرفی کرد.

    از خانم شایسته عزیز ممنونم که این تصاویر زیبا از سفر به دور آمریکا برای ما اینقدر زیبا آماده میکنه.

    اینقدر حس خوبی بهم میده که همش خودمو کنار شما احساس میکنم و دائم منتظر فایل جدید هستم تا با ذوق ببینمش .‌

    خیلی خوشحالم که با این خانواده بزرگ در این سفر زیبا و پر از اتفاقای خوب همسفر هستم و لذت میبرم .من از همه قسمتها لذت بردم چون واقعا حس و حال خوبی بهم میدن،اما قسمتی که از شرکت کوکاکولا دیدن کردید خیلی خوشم اومد از اون فروشگاهی که همه وسایلش کوکاکولایی بود و اون قسمت که طعم نوشیدنیهای مختلف رو همه مردمی که اونجا بودن تست میکردن و قیافه هاشون دیدنی بود بعد از خوردن .

    اون لحظه که یک گروه رقصیدن و با کلی شادی و هیجان مردم همراهشون دست میزدن و میرقصیدن

    اون دختر بچه ام که با گروه میرقصید خیلی ناز بود .

    واقعا در همه مراحل خودمو کامل کنار شما و مردمی که اونجا بودن تجسم کردم و خیلی خیلی لذت بردم

    من عاشق اینطور مکانها هستم که مردم با شوق و ذوق برای دیدن یک مکان خاص میرن و پر از انرژی مثبت هستش.

    استاد عباش منش من در قسمت ۲۴ صفحه ۱ یک سوال از شما پرسیدم .چون شما واقعا همیشه کنارمی حتی توی خواب . خواهشا جواب اون سوالم رو بدید .

    با تمام وجودم از خداوند سپاسگذارم و از شما استاد عزیز و خانم شایسته گل تشکر میکنم که با این فایلهای خوب این خانواده بزرگ رو به خداوند نزدیکتر میکنید.

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    باران نجاری گفته:
    مدت عضویت: 3973 روز

    با سلام به استاد گرامی و خانوم شایسته عزیزم…اول میخوام تشکر کنم از مسابقه ی خوبی که گذاشتید بابت سفرنامه?

    راستش من از قسمت اول سفرنامه همسفر شما بودم همسفری با فاصله مکانی دور ولی فاصله فرکانسی و احساسی نزدیک که میتونم بگم خیلی مواقع خودم رو کنارتون و توی اون فضاها احساس کردم?

    با ادامه سفر هر روز میل من به بودن توی سفرنامه بیشتر شد طوری که هر روز مثل یه همراه شده بودم که اماده است تا بتونم تجربه های دیگه رو توی سفر داشته باشم?

    نمیشه اصلا گفت که کدوم قسمتهای سفرنمه بهتر از یکی دیگه است یا یکی بهترو یکی معمولیتره?

    در واقع هر قسمت از سفرنامه تلاشهای شبانه روزی استاد رو نشون میده تلاشهای شبانه روزی گذشته استاد تا الان که چقدر روی باورها و افکار و ایمان و شجاعتشون کار کردن و الان هر لحظه دارن نتیجه اون تلاشها رو زندگی میکنند و بقول خودشون زندگی طبیعی?

    دوس دارم اول از احساسم بابت دیدن هر قسمت از سفرنامه بگم و بعد بگم کدوم قسمت وجود منو زیرو رو کرد…..

    با دیدن هر قسمت در واقع درجه ایمانم بالاتر میره که میشه….وقتی فردی مثل استاد تونسته پس ماهم میتونیم…میتونیم به تمام خواسته ها و ارزوهامون برسیم?

    باهربار دیدن قسمتها این باور در من قویتر میشه که بدون درنظر گرفتن کشوری خاص.ماشین آر وی.غذاها.لباسها و فارغ از هرچیزی میشه سفر رفت و یه همسفر عالی داشت?

    میشه سفر رفت و غر نزد و غر نشنید…میشه سفر رفت و یه غذای ساده خورد و لذت برد…میشه سفر رفت و نگران لباسو پوشاک خاصی نبود…میشه سفر رفت و به اینکه کجا بریمو کجا بشینیم فکر نکرد چون ما هدایت میشیم به فضاهای عالی…میشه سفر رفت مثل زوجی که با دوچرخه دور دنیا رو میگردن بدون امکانات چون همه ی دنیا توسط یه نیروی عظیم هدایت میشه?

    همیشه یه جمله بینظیر توی ذهنم مونده اینکه (وقتی سفر رو شروع کردی به مقصد فکر نکن هر لحظه و هرجا بودی با خودت بگو مقصد کجاست همین جاست…و در واقع از همون لحظه و همون مکان لذت ببر)

    و حالا میخوام در مورد قسمتی بگم که واقعا با دیدنش حال من یجور خاص شد?

    با دیدن قسمت19سفرنامه که اون عمارت .اون بنا.اون معماری بینظیر?در دل جنگل رو دیدم وقتی خانوم شایسته از عکس توی کتاب دانشگاهیش گفت اینکه عکس سیاهو سفید اون معماری رو توی کتابش دیده بوده و اون لحظه اون معماری زنده رو با تمام وجودش حس کرده و از نزدیک شاهد دیدنش بوده اشکام ناخوداگاه سرازیر شد و با حسی خاص گریه کردم?

    متوجه شدم خانوم شایسته سالها پیش وقتی اون عکس رو دیده همون لحظه یه موشک از خواستش از آرزوش مرتاب شده و از همون موقع کائنات دست به دست هم دادنو با طی شدن قانون تکامل ایشون در این زمان و این مکان به خواستشون رسیدن و این بنا رو از نزدیک تجربه کردن?

    وقتی این صحنه رو دیدم یاد خودم و چندسال پیش دانشگاه خودم افتادم که دقیقا منم عکسای سیاهوسفید از خواستم و هدفم توی کتابم بودالان دقیق میتونم تجسم کنم که چطور و با چ ذوقی اون عکسا رو ورق میزدم و به هدفام فکر میکردم?

    با دیدن این قسمت فقط گریه کردم و خداروشکر میکردم که بهم نشونه هاشو نشون دادکه صبر کن با طی شدن قانون تکامل توهم به هدفت و خواستت میرسیو از نزدیک اونو لمس میکنی

    انگار یکی از سدها و مانعهای بزرگ.من برای رسیدن به هدفام فرو ریخت…انگار با تمام قلبم.مغزم.روحم.ذهنم.جسمم.با تمام وجودم این باور رو حس کردم که منم میرسم و حس میکنم و تجربه میکنم?

    هدفی که سالها بابتش جنگیدم

    خداروشکر

    و در اخر بازم تشکر میکنم از استاد عزیزم که دستی از دستان قدرتمند خداوند برای ما شدند…?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    fatemeh bigham گفته:
    مدت عضویت: 2337 روز

    ای بهترین خدا من فهمیدم تاریخ شروع زندگی ام از هزارو سیصد آشنایی با تو آغاز شد?

    سفرنامه زندگی من از آن لحظه آغاز شد که با فکر خدا و قانون حاکم بر جهانش آشنا شدم سپاس گذار هدایتت هستم این آغوش پر مهرت را سپاس این دستان مهربانت را شکر(خانواده عباس منش) لذت هر لحظه عشق بازی با تو خدای عاشق پیشه ام را شکر??

    سلام گرم و پر مهرم به خانواده صمیمی عباس منش ?

    امید و اطمینان و شوق فراوان دارم که یه روز یه جا کنار هم مثل همین سایت ،همین سفر از بودن و دیدن همدیگه لحظه های خاطره انگیز و لذت بخش بیشتری میسازیم ?

    من با طبیعت و لمس زیبایی هایش ارتباط نزدیکی دارم و سراسر وجودم از لذت و شوق بیشتر برای کشف زیبایی هایش پر میشه اینقدر محو دیدن اون جنبه از زیبایی طبیعیش میشم که فراموش میکنم کجا هستم یا قراره چه کاری انجام بدم خودم ذره ذره محو میسم و غرق میشم درونه جذابیتش بارها برام اتفاق افتاده و نمیتونم یک جلسه رو انتخاب کنم چون غرق تمام سفرنانه و زیباییهاشم اما آبشار نیاگاااااراااا اون عظمتش ،جریان زیبایی های بی مثالش ،آواز آرام بخش آب وقتی بدون توقف در حال نواختن بود روحم رو به اوج میرسوند به به از این همه زیبایی روح نواز چقدر لذت بردم واقعا ممنونم از شما و قبل از این از خالق این همه شگفتی در طبیعت نمیدونم وقتی در حال تماشای تصاویر بودم چند بار از صفحهات شات گرفتم و چند بار برمیگشتم و‌دوباره تکرار اون لذت رو با تمام وجود می خواستم صورتم از اشک شوق دیدن این نعمتهاش خیس بود و فکر میکردم آب آبشاره که پاشیده و قدرت تجسمم قوی تر شده ??‍? خیلی برام جالب بود خیلی دوستون دارم دارین لحظه های قشنگتون رو به اشتراک میزارین یه واژه ی زیبا از استادم بارها شنیدم که میگه عاشقتم ? وای که عاشقتونم من کلا شده تیکه کلامم اینقدر به همه میگم عشششق میکنن و میپرسن تا حالا اینجوری ازش استفاده نکرده بودیم چقد تو اخه شیطونی ? منم که غرق سکوت میشم که خداااااای ممممن شدم عینه حسین جان و مریم جان دقیقا کلماتی رو که به زبون میارین ناخودآگاه بر زبانم جاری میشه خدارو شکر چه سبک قشنگی چه عشقی چه خدای عاشق پیشه ای?? چه بنده های زیبا بینی ? خلاصه نگم که تموم لحظه هام شده تمرکز به لذت بردن و حال کردن با امکاناتی که جهان در اون لحظه در اختیارم میزاره عاشقتم من خدای عباس منش ،یاد‌ اون تصویری افتادم که استاد زیره آبشار در حال خیس شدن به مریم جان میگه خیلی خوبه و سرشو به این طرف و اون طرف میبره و باز میگه عااااالیهههه خیلی عالیههه و مریم جان از عمق وجودش با شوق و لبخند میگه عااااااشششقققتتتتممم حق داری عزیزه دل استاد این مرد تحسین برانگیزه ??‍ استاد جانم وقتی که مرغهای دریایی رو پاپ کرن میدادین قلبم داشت از تو سینه در میومد سوال کردین ازشونو همه سراشون برگشت سمتتون عاشقتم من مهربووووون مریم جانم بانوی مهربان من هزاران بار اون گلی رو که سمت گوشی موبایلت گرفتی و گفتی بچه ها شما هم بو کنید و لذت ببرید بو کردم و کلی لذت بردم عاشقتم من بانو جانم مایک جانم پسر دوستداشتنی عاشق اون رنگ موهاتم بخدا وقتی پدرتو اون جلسه که شرطو ازش باختی میپریدی و بغل میکردی و اون برمیگشت و از ته دل می بوسیدت چقدر دیدنی بود همین الان قلبم از شوق پر شد خدایا شکرت که این تجلی عشق تو مهر تو روی زمینه با اشتیاق دنبال میکنم این سفرنامه رو اینقدر دلم تنگتون شده که نگو منتظر قسمتهای دیگه هستم مریم جانم الهی سالم و شاد باشی همیشه عزیزه دلم نمیدونی چقدر منو کنجکاو کردی که صورت ماهتو ببینم چه شکلیه وقتی فیلم میگیری تو شیشه ها یا آیینه ها با دقت تمام نگاه میکنم ببینم چیزی پیداست که ببینمت این همون در جستجوی دیدن زیبایی هاست که از درونم میجوشه و نمیتونم کنترلش کنم ? میبینمت بزودی زیبا خانوم جذاب ?? استاد عزیزتر از جانم به یک نکته اشاره کنم که دوستان همفرکانسی بدونن چقدر شما در صلحی با خودت ،جلسه ای بود آر وی رو می شستین مریم جان داشت توضیح میداد و شما تو تصویر بودین که نزدیکتون شد وشما گفتی بوش اومد ??‍? و مریم خندید و ادامه ی صحبت و فیلم برداری …ینی من عاااشقتم ینیییی نیس مثه شما دیگه اینقدر با خودت درصلحی و از همه چیز لذت میبری من دیوااانه ی عکس العمل مریم شدم که ویرایشش نکرده بود و پخشش کرد هنوووز تا یادم میاد غش غش از ته دل بلند بلند میخندم خیلی باحالین بخدا اون حرکات دستتون وقتی به مریم اشاره میکنین آوازهایی که با عشق براش میخونی و رقصت و که دیگه نگم وااای خیلی باحالیییییین احسنت به خالق بهترینهااااا?? کلا دارم باهاتون زندگی میکنم لذت میبرم و خوشحالم از همسفری با شما خیلی حرف دارم مه بگم طولانی میشه تمام لحظه های سفر حک شده توی ذهنم بس عشق میکنم این سفر تقویت باورهای درست و اصلاح باورهای غلطه بصورت عملی ?? خدارو شاکرم که دوستانی همچو خودش مملو از عشق و شور ،استاد عزیزم و عزیزه دله استادم و مایک جانه دلم و خانواده عباس منش رو به سمتم هدایت کرده تا با هم از سفر زندگی لذت ببریم ,همه نوریم و رها و سعادتمند در دنیا و آخرت

    دوستدار شما فاطیما بی غم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: