سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 36
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام او که هر چه دارم از اوست
به خودم قول دادم تا همه سفر نامه رو ندیدم دیدگاهم رو نذارم واز همون اول شروع کردم به دیدن زیباییها
از قسمت اول شروع کردم واون چیزایی رو که دوباره دیدم براتون مینویسم .اینا اون چیزایی هست که منو به وجد آورد وتو هر قسمت یه درس جدید بهم داد
من از همون ابتدای سفر با مفهوم هدایت یه کم اشنا شدم وشنیدم که خانم شایسته گفتند ما هدایت شدیم امروز بریم سفر ومن عین یه فیلم خوشکل شروع کردم به دیدن قسمتای سفر
هر قسمت یه زیبایی خاص داشت واولین چیزی که من رو تحت تاثیر قرار داد حرفای شما تو قسمت دوم در مورد اینکه بدن ما چقدر نامحدوده وچطور باید شکر گزاری کنیم ومفهوم زیبای در صلح بودن رو برام توضیح دادید اما از اون قسمت این جمله تو ذهنم حک شد که اگر میخوای از پاهات تشکر کنی قدم در راه علایقت بذار ومن اولین قدم درست زندگیم رو اونجا برداشتم ورفتم تو کلاس مورد علاقم که سی ساله دوستش دارم شرکت کردم .من سی وهفت سالمه واز هفت سالگی عاشق خیاطی هستم ولی هیچ وقت به خودم جرات ندادم که برم ویادش بگیرم .اما انگار حرفای شما منو به سمت جلو هل داد .نمیدونم شایدم در زمان مناسب ودر مکان مناسب قرار گرفتم وباید این لحظه این حرفا رو میشنیدم تا حرکت میکردم به سمت جلو .امروز که دارم دیدگاهم رو مینویسم سه تا مانتو عالی با یه شومیز خوشکل ودو تا دامن عالی دوختم که هر روز با عشق نگاشون میکنم وانگیزه میگیرم برای رفتن به جلوتر وبه سمت اهداف بزرگتر وبزرگتر
یاد گرفتم باید چیزای اضافه رو از خودم حذف کنم وسبک سفر کنم
صدای استاد تو قسمتای اول کلی منو سر ذوق آورد وکلی خندیدم وباهاتون همراه شدم .
دیدن درختای انبوه تو جاده منو یاد حرفای استاد انداخت که بدون اذن خداوند برگی از درخت نمی افته وحالا که تعداد انبوه درختارو تو یه جاده دیدم با خودم گفتم چقدر این جمله عمیق تر از اون چیزی هست که من فکرش رو میکردم .
وقتی مایک کاری رو میکرد چه اعتماد به نفسی تو چشماش دیده میشد واین نوع از تربیت بی نظیر رو من هیچ جا ندیده بودم .
موقع پارک آروی یه کار تیمی بی نقص رو دیدم که همه با لذت کار خودشون رو انجام میدادند .
من فروشگاهایی رو دیدم که توشون پر از نیروی کار بود وچقدر ثروت به پیشرفت این جهان کمک میکنه .ویه چیز جالب که با دیدن خرید پیچ دیدم وبرام یه دنیا حرف داشت اول اعتماد کردن به بقیه رو یاد داد واینکه با خودم گفتم استاد حتی یه پیچ اضافه رو هم با خودش نیاورده واینقدر سبک سفر میکنه ..
وهر چیزی رو که نیاز باشه تهیه میکنه .
حالا من چطور آدمیم ؛من کسی هستم که وقتی میرم تو یه فروشگاه بزرگ وبا دیدن تخفیفا هر چیزی که دیدم رو میخرم وبا دیدن این نوع خرید دارم میفهمم که این چیزی جز باور فرصت کمه نیست ودارم رو این موضوع کار میکنم والان هر چیزی رو که نیاز دارم خرید میکنم ودور خودم وسایل الکی جمع نمیکنم ومیگم فرصت ها هر روز بیشتر وبیشتر میشن ومن هر روز ثروتمند تر میشم .
دیدن خانم ریچل عزیز ,یا خانم کتی ,یا خانم بورلی ,اون مغازه دار یا اون آدمای کنار جاده که ازشون سوال میپرسیدید این باور رو در من قویتر کرد که هر انسانی که وارد زندگی من میشه دستی از دستان هدایتگر خداوند هست که وقتی من تمرکزم روی زیباییها باشه خداوند هم دستان بیشتری برای کمک کردن به من میفرسته .
سفر به تنسی ودیدن اون بارون قشنگ وآهوی زیبا وصدای ناز شما که باهش صحبت کردید .دیدن اون پیچک های سبز قشنگ که از همه جا بالا رفته بودند منو به وجد آورد وبا خودم گفتم کاش بیشتر اینجا مونده بودید وزیبایی های بیشتری میدیدم .
اما با خودم گفتم حتما زیبایی های بیشتری در انتظارم هست واز اون همه زیبایی رد شدم .
با دیدن جمله wellcomtotheنیویورک انگار کسی که تازه از خواب بیدار شده وباور کرده که داره این همه زیبایی رو تو سفر میبینه از خواب بیدار شدم وحواسم شش دنگ سفر شد
از اینجای سفر برای من هیجانش هزار برابر شد وواقعا احساس کردم که این اولین سفر خارجی من هست ودیگه لحظاتی که داشتم فایلای سفر رو نگاه میکردم اصلا تو خونه نبودم وروحم داشت با شما حرکت میکرد .
چقدر آبشار نیاگارا زیبا بود وچقدر لذت بردم .
اونجا یی که شما حرکت کردید به سمت آبشار من پرواز کردم واصلا نمیدونم احساسم رو چطور باید بگم .
اینقدر با دیدن مایک که بعد از اینکه از زیر ابشار اومد وگفت سلام به بینندگان عزیز واستاد اون جنگولک بازیا رو درآورد ذوق کردم که مامانم میگفت دیوونه شدی مریم .وبعد که اومد از نزدیک فایل رو دید گفت چقدر اینجا قشنگه ونشست تا اخر دیدش
دیدن اون سنجاب وپرنده ها واون حد از آرامش استاد مفهوم در صلح بودن با خود رو برام تازه تر کرد واون چیزی که دفعه قبل ندیدم جملات استاد به پرنده ها بود که میگفت:همدیگه رو نزنید .فراوانی زیاده وبخورید وخداوند رو سپاسگزار باشید .
این جملات فقط میتونه از دهن کسی در بیاد که با تمام وجود داره قوانین رو زندگی میکنه ودو قانون مهم سپاسگزاری وباور فراوانی رو برام یاد آوری کرد که باید در هر لحظه این دو تا قانون مهم واصلی رو با خودت تکرار وتکرار کنی تحت هر شرایطی .چه وقتی زیر آبشاری وچه وقتی میری مهمونی ….
ودر هر زمان ومکانی
بودن تو احساس خوب وحل مسایل به شیوه ای بسیار ساده داره بهم یاد آوری میکنه که هر مسیله ای قطعا یه جواب ساده داره ,فقط باید آماده دریافتش بشی با موندن تو احساس خوب .
مفهوم رها بودن وساده گرفتن موقع دیدن آبشار برام تازگی داشت وهضمش برام یه کم سخت بود اما دارم سعی خودم رو میکنم وبه خودم اجازه میدم تا یواش یواش وبا طی کردن تکاملم یادش بگیرم .
قانون تکامل رو میشد خیلی واضح توهر قسمت دید که چطور فیلمبرداری وتدوین از اولین قسمت تا سی ویکمین قسمت چقدر تغییر کرده بود .
وبهترین وزیباترین قسمت از دید من قسمت سی ویکم ودیدن اون رابطه زیبا بود .من یکی از اون کسایی هستم که از اول عضویتم تو سایت دوست داشتم روابط شما رو تو تمام حالتها ببینم ویاد بگیرم .
دیدن رابطه شما وصحبت کردنتون اون موقع شب زیباییش کمتر از زیبایی آبشار نیاگارا نبود برای من .
من عاشق این ارتباط زیبا شدم .
این نوع صحبت کردن .
این نوع نگاه
این نوع واقعی زندگی
این نوع حرف زدن (من عاشقتم ,نفس )
خیلی زیبا وجذاب بود.
من عاشق شبم وصدای شب رو بارها وبارها شنیدم وهمیشه وقتی با همسرم وخانواده میریم بیرون من اون شب که بیرون هستیم رو نمبخوابم وبا همسرم کنار اتیش تا صبح حرف میزنیم ومیخندیم واخر کار هم سیب زمینی هایی که انداختیم زیر زغال وخاکسترای اتیش رو در میاریم وبا لذت میخوریم .
برای همین من عاشق شبم
عاشق ستاره های شبم
عاشق عظمت خداوندم تو دل شب که بیشتر میبینمش ولمسش میکنم
خانم شایسته عزیز متشکرم که من رو همسفر لحظه های زیبای زندگیتون کردید وخاطرات قشنگی رو تو ذهنم حک کردید واینقدر چیزای جدید دیدم که تا ده سال دیگه اهدافم مشخص وواضح شد .
سلام به همه عزیزان
جذابترین قسمت سفرنامه از نظر من قسمت ۲۸ و ۲۲ بودن:
با دیدن هر دفعه قسمت ۲۸ قدرت خداوند به من یاداوری شد، فراوانی و رها بودن رو به من یاداوری کرد، این قسمت نماد حضور خداوند بود، من احساساتی میشم با دیدن این عضمت و زیبائی، و احساس میکنم اونجا باشم فریاد میزنم و خداوند رو سپاسگزاری میکنم، من هر دفعه در همچنینن مکانهأیی بودم فریاد زدم و به اوج احساس خوب رسیدم، و این الان یکی از خواستههای من هست که در اولین فرصت برم و اونجا رو از نزدیک ببینم، نهایت زیبائی، قدرت، آرامش، رهائی، ثروت و وفراوانی رو من دیدم در این فایل و اولین بار که دیدمش ناخواسته اشک ریختم نمیدونم چرا ولی حالم خیلی خوب شد قلبم باز شد. من بیی نهایت لذت بردم از دیدن این فایل و ازتون بسیار سپاسگزارم خانم شایسته برای ضبط این زیبأییها.
قمت ۲۲: جهان پر از انسانهای فوقالعاده هست که اگر ما در مدار خوب باشیم در مسیر ما قرار میگیرن و از وجود هم لذت میبریم، این خانم کتی بسیار صورت مهربونی داشتن و پر از انرژی مثبت، و با عشق میخواست بهترین جاها رو نشون بده، و اعتماد این خانم تحسین بر انگیز بود که یک غریبه رو به خونش دعوت کرد اونم با لذت و عشق، مادر ایشون که با این سن و سال تازه تصمیم به سفر RV رو دارند و میخوام دنیا رو بگردن، امید این دو تا مادر و دختر به زندگی بی نظییر بود، من آشقشون شدم، ۶ ماه پیش در سفر ما به سوییس ۲ دفعه از این انسانهای بی نظییر در مسیر ما قرار گرفتن و ما تا الان هم هنوز بابت اون سپاسگزاری میکنیم و با دیدن این فایل یاداوری شد به من که از این اتفاقات واسه همه پیش نمیاد و باید در مدار خوب باشی که همچنین تجاربی داشته باشی.همانطور که قبلا اصلا از این اتفاقت رو تجربه نکرده بودم.
من بسیار سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز که با عشق این فایلها رو ضبط میکنن و ما رو با خودشون همسفر کردند.
بهترینهای خداوند تجربه هر روزتون باشه.
Somi
بنام خدا که بخشندگیش بی اندازه ومهربانیش همیشگی است
خداوندا … از اینکه مرا هدایت کردی به مسیر کسانی که به انان نعمت دادی از تو بینهایت سپاسگزارم
انان که با مرغان دریایی پرواز کردن وبا صدای جیرجیرکها خابیدن وسپاسگزار بودن انان عاشق بودن .عاشق رفتن و دل سپردن
عاشق حرکت به ان سمت که خدا بگوید
هیچ مقاومتی ندارند پاروها رو کنار گذاشتن واز مسیر زیبا لذت میبرن
انان ما را هم برده اند وما یاد میگیریم چگونه باید زیست. خداوند دارد میگوید ومنم که می نویسم
اینگونه باش همین گونه زندگی باید کرد
باید پاروها را کنار گزاشت وا داد به هر جا میبرد مقصد همان جاست
فایل 26 زیبا ترین فایلی بود که من باش حال کردم
از مسیر لذت بردیم (اگه از زیبایی های کوچکتر لذت ببری زیبایی های بزرگتر را خیلی بهتر درک میکنی )با هم رفتیم توی یک سالن به همه مون دمپایهای مثل هم میدادن که خیلی خوشگل بودن من هنوز درست نمیدونستم که این دمپایها و این پلاستیکا برا چیه ؟!! گفتن بپوش خیس میشی.!
انگار قراره یه جای خیلی خفن بریم
وای خدای من چقدر اینا قشنگه (پلی محکم ساخته اند مسیر ناهموار را به مسیری امن وزیبا تبدیل کرده اند یعنی ما خالقیم) حرکت این ابها روی قلوه سنگها روح ادمو ماساج میده انگار منم که میبینم دوربینی هم در کار نیست بعضی موقع خیس میشم بوی نمو رطوبت همه جا هست خدایا شکرت عظمت این حجم اب راببین همه مردم برای سپاسگذاری امده اند دستم را گاهی به ابهای کناری میزنم خیلی سرده خدای من اونجا رو اونا دوستا منن اون سید حسینه اونم مایک با هم رفتن زیر اب بعضی موقع یه کم سرده ولی خیلی انرزی داره درست در مرکز انرزی ابشار نیاگارا
هستیم اگه یه توربین بزارن جای ما اینقد انرزی میگیره که میتونه یک شهرو برق بده
البته که ادم از خود بیخود میشه عالیه
ما خیس شدیم قطرات خنک ابشار به شدت به صورت ما میزنن ولی فرار نمی کنیم رو به
ابشار می ایستیم چون داریم انرزی میگیریم اونقد انرزی داریم که یک شهرو برق بدیم (اگه باشورو اشتیاق زندگی کنیم اگه سختیها مثل این قطرات اب به صورتمون بخوره ما از زندگیمون لذت می بریم حتی از اون چیزی که مردم سختی می نامند)
استاد عزیزم تو بهترین استاد ورفیقی که داشته ام بوده ای با اینکه استادی اینقد با ما صمیمی و راحتی که برامون شکلک هم در میاری تو خودت هستی خود خودت نه فقط یک استاد که طبق یک اصولی اموزش میده تو ما رو وارد زندگی شخصی خودت کرده ای بدون اینکه بترسی ما تو رو قضاوت کنیم تو رفیقترین استادی هستی که من داشته ام
تو نزدیکترین عضو خانواده منی که اینهمه چیز زیبا داره برای یاد دادن به من
مگه من میتونم الگوی بهتر از تو پیدا کنم من میگفتم کسی رو ندیدم که موفق بشه که منم بش نگاه کنم وموفق بشم
خدایا من از تو سپاسگذارم من اکنون با تو زندگی میکنم من توی یک خانواده موفق دارم زندگی میکنم با هم میخندیم
شکلکو مسغره بازی در میاریم کلی میخندیم ورنگین کمانو به هم نشون میدیم(اگه اززندگیت لذت ببری خداوند تمام زیبایشو بت نشون میده)
ما همگی با هم رفتیم زیر ابشار صدای اب بود انرزی و خدا . اونجا از هرچیز خوب بود وانرزی. از هر چیز مثبت بود. فقط اونجا . فقط خدا بود و صدای اب ومنو تو
ما رفتیم به حیوانات هم غذا دادیم خیلی خوب بود به این پرنده ها به این سنجاب خندیدیم به مایک که باصدای پرندها که زیاد شدن فرار کرد خخخ اخه مایک پرنده است گودزیلا نیست که خیلی با نمکی مایک ولی استاد من خیلی پخته است اگه گودزیلا هم بود نمیترسید چون استاد من نترسیدن رو خوب یاد گرفته نترسیدن ولذت بردن. به عزیز دلت هم خوب یاد داده ای خب ما چرا یاد نگیریم
خدایا از تو بینهایت سپاسگذارم که علاوه بر این همه نعمت به من خانواده ای موفق داده ای که ازشون الگو بگیرم
الگو زندگی من کسیه که دارم باش زندگی میکنم من اونو اینقد میشناسم که خودمو هم نمیشناسم این فوق العاده است دیگه چه بهونه ای میتونم داشته باشم همه چیز محیاست برای زندگی
من می خواستم بدونم اونور دنیا چه خبره یه ادمهایی هستن که مثل خودشونن نه مثل شخصیتهای تو فیلما که کارگردان میگه چکار کنن
اونا دارن زندگی میکنن ازکنارت رد میشن وسلام میکنن من می خواستم اینا رو ببینم من می خواستم بدونم اونور دنیا چه خبره ومن الان اینو دارم خدایا سپاسگذارم…
به نام خدای مهربان سلام به خانم شایسته و آقای عباس منش عزیز و هم مسیرها و هم فرکانس ها????
واقعا نمیشد از بین این همه قسمت فقط یکی رو انتخاب کرد و راجبش صحبت کرد
چون هر کدوم از قسمت های سفرنامه کلی نکات مثبت داره ????
من میخوام راجب قسمت ۲۴ صحبت کنم آبشار زیبای نیاگارا
وااااااای این خنکی رو حس میکردم احساس میکردم آب میخوره تو صورتم چقددددد فوق العاده بود
فوق العاده بود واقعا زیباست خیلی جذاب بود که همه ی آدم ها با سن های مختلف داشتن خوش میگذروندن خیلی برام جذاب بود که مرز دو تا کشور به این زیبایی بود واقعا نمیشه راجبش صحبت کرد فقط باید محو زیبایی آبشار شد و لذت برد
اون نقاشی که به زیبایی داشت نقاشی میکشید و ثروت خلق میکرد خیلی توجه منو جلب کرد
این نشون میده واقعا ثروت ساختن راحته میتونی تو طبیعت بشینی و لذت ببری و کاری که عشقته رو انجام بدید و ثروت بسازی چقدر فکردن به این موضوع دلچسبه
چقدر خوب میشه
چقدر بخار آب زیبا بود چقددددد وای خدای من
حرف خانم شایسته خیلی زیبا بود گفتن این آب روان در حال حرکته بین مرزها وااااااای راجب سفارت حرف زدن که هیچ مرزی وجود نداره
ما ی روزی انتخاب کردیم توی ایران به دنیا بیایم و الان آزادیم هرجا دوست داریم باشیم
باید حرف قلبمونو گوش کنیم فقطططططط
هیچ محدودیتی برامون وجود ندارد این خودمونیم که محدودیت برای خودمون میزاریم
باید خودمون رو رها کنیم ما باید به جای فوق العاده ای برسیم چون لایقشیم
دارم با خودم فکر میکنم واقعا چرا خودمون رو محدود میکنیم به شهر و کشوری که هستیم ما باید رها باشیم باید این زیبایی هارو ببینیم و لذت ببریم چوووون برای ما خلق شده که لذتش رو ببریم
من خیلی خوشحالم که تو فرکانس این مسیر هستم که میبینم این زیبایی هارو این نعمت هارو
امیدوارم در همه مراحل زندگیتون عاشق خودتون باشین
قبل کامنت نوشتن گفتم هدایت میشم و شدم وااااااای خدایا شکرت????
من رمز و ایمیل قبلیمو فراموش کردم بخاطر همین جدید ساختم?????
سلام همراهان صمیمی وبی نظیر خانواده استاد عباس منش،خداقوت خانوم شایسته عزیز،برای کسیکه که عاشق طبیعت و زیبایی باشه کل سفر و جاده ها ودرختها و آبها فوق العاده خوشایند هستند اگه قرار به انتخاب یکی باشه من از سفر 19 همان خانه کافمن خیلی خیلی خیلی خوشم اومد ووقتی اونجارو دیدم از خانم شایسته تو دفتر سپاسگزاریم تشکر کردم که اون زیبایی فوق العاده رو بهم نشون داد،واینکه چرا از اونجا خوشم اومد?طبیعت جنگل رو خیلی دوست دارم عاشق درخت وسرسبزی هستم وقتی تو یه همچین جایی صدای پرنده هارو میشنوم آرامش فوق العاده یی بهم دست میده صدای آب که طنین انداز میشه احساس شادی میکنم اون تعریفی که از بهشت شده توی ذهنم تداعی میشه،چند بار قسمت 19 رو قبل از خواب نگاه کردم از یه قسمتی که خانم شایسته رد میشدن از صخره آب میومد وقتی به اونجا میرسیدم احساس میکردم خنکی آب و نسیم به صورتم میخوره و با خودم میگفتم حتما اون قسمت خیلی خنک هست ?وچند دفعه با خودم گفتم خوش به حال شما که اونجا هستید?همونطور که گفتم دوست داشتم قبل از خواب اون قسمت رو ببینم خودمو اونجا تجسم کنم همونطورهم شدخواب دیدم با همسرم اونجا هستم درست همونجاییکه از صخره آب میومد به همسرم گفتم دیدی بالاخره ماهم اومدیم?بعدش اومدیم پیش شما و خانم شایسته داشتند فیلم میگرفتند ومن و مایک گوشه یه سالن بزرگ وایساده بودیم شما وهمسر من داشتید از یه خانم که مربی رقص باله بودند تمرین رقص میگرفتید ?تا حالا چند دفعه خواب مسافرت با شما رو دیدم خیلی تکرار میشه برام.البته همسرم از یه قسمت دیگه خوششون اومده ایشونم حتما مینویسن براتون.استاد شما بی نظیرید خانم شایسته از شما خیلی متشکرم که جاهای زیبایی رو نشون میدید و وقت میزاریدبه امید روزییکه ماهم از خانه کافمن گذر کنیم?زنده باشید و پایدار
سلام بر استاد عباس منش و خانم شایسته و مایک عزیز . و تمامی دوستان خانواده صمیمی عباس منش …خدا رو شکر که توانستم در این مسابقه شرکت کنم . خدا رو هزاران بار شکر
فایل های سفرنامه را من تشبیه می کنم به بازیکنان یک تیم فوتبال که بعد از یک برد پرگل و شیرین از مربیشان سوال می کنند که آقای مربی به شما تبریک می گوییم این برد ارزشمند را، می خواستیم از شما بپرسیم که کدام بازیکن شما امروز خیلی خوب بود ؟ مربی جواب می دهد که تمام بچه ها خوب بودند و من اگر یک شخص خاص رو اسم ببرم در واقع به بقیه بچه ها ظلم کردم ام….فارغ از مسابقه اگر من حسین نظری به عنوان یک عضو از سایت که اولین اقدام هر روزش بعد از بیدار شدن از خواب چک کردن سایت برای دیدن فایل جدید از این سفرنامه بوده ، بخواهم به شما بگویم کدام فایل بهترین بود؟ به شما می گویم که تمام فایل ها عالی بودند و این کلام را از روی الگویی می گویم که خودم هم الان دارم انجامش میدم…یعنی من توی هر کدام از این فایل ها یک جایی خیلی حال می کنم همون جا رو زوش زوم می کنم و حتی دقیقه اش رو حفظ می کنم و چندین بار می بینم….این 30 قسمت دقیقا مثل قطعات پازلی می مانند که قرار است ترکیب آنها نهایتا پازل تمرکز بر روی نکات مثبت را به ما نشان دهند . حالا می خواهم بگویم که توی این 31 قسمت از کدام قسمت ها به چه دلیل خوشم اومده ؟ برای من اون قسمت هایی خیلی جذاب بود که من واکنش خدا رو میدیدم به فرکانس های استاد و عشقش .
قسمت اول: از اون آهنگ ابتدای فیلم خیلی به من حال داد . من این قسمت رو توی گوشیم دارم همیشه فقط میزارم شروع بشه تا از این آهنگ زیبا لذت ببرم. بعد از قهوه ایی که درست شد لذت بردم. وای خدا از اون لحظه ایی خیلی حال کردم که هماهنگ با آهنگ صحنه ها عوض میشن ( دقیقه 6:13 ) و اون “زوم بک” جاده منو دیوانه می کنه. مخصوصا وقتی ماشین داره به جلو حرکت می کنه ولی شما زوم بک می کنی به عقب که در دقیقه (7:22) نیز دوباره تکرار شد و در دقیقه (8:35) حرکت دست چپ استاد و لبخند خانم شایسته برام خیلی زیبا بود.
قسمت 2: اسلاید اوت کردن اتوبوس خیلی زیبا بود و چقدر صدای قشنگی داره…
اون سنجابه منو دیوانه کرد…وقتی از درخت رفت بالا و یهو برگشت توی دوربین نگاه کرد. دقیقه 8:42 ..خیلی زیبا بود ..
قسمت 3:استاد آشپز می شود و غذای هیولا درست می کند….خیلی زیبا بود و قشنگ تر اینکه اون زوجی که گیتار می زدن برام جذاب بود.
قسمت 4: قرار گرفتن در ارتفاع بالا علاوه بر هیجانش خیلی به ما کمک می کنه قدرت خدا رو درک کنیم . که این زمین به این پهناوری رو خلق کرده و مسخر ما کرده .
قسمت 5: خیلی زیبا بود این علاقه شخصی استاد و عشقش به تمیزی وسایلی که ازش استفاده می کنن. و آهنگ انتهای فیلم و اون دو تا مادر و دختر خیلی برام جالب بود.
قسمت 6: خیلی زیاد حال کردم با اون آقای دوچرخه سواری که بچه اش رو به عقب دوچرخه اش وصل کرده بود و داشت لذت می برد.
موزه خیلی طبیعی بود و آهنگ انتهای فیلم خیلی زیبا بود.
قسمت 7: اگر به قول خانم شایسته عزیز به من بگن از بین این 30 جلسه فقط می تونی یک جلسه رو انتخاب کنی من قطعا این جلسه رو انتخاب می کنم و دوست دارم ساعت ها این جلسه و اون کلیپ کوتاهی که استاد در اینستاگرام گذاشتن رو ببینم …کل این جلسه زیبایی بود.
قسمت 8: یادمه یک زمانی شنیدم که نوشابه کوکا کولا رو عوض کردن و یه تغییری درش ایجاد کردن و نتیجه اش اعتراض شدید مردم به این تغییر بود که کوکا کولا به همان شکل قبلش برگشت. خدا رو شکر در این فایل زیبا دلیل این علاقه مردم به کوکا کولا رو فهمیدم.
قسمت 9: به یاد بیار زیبایی های گذشته ات را و از این رود زیبا در لحظه لذت ببر….
و یک نکته بسیار زیبا : همیشه سعی کن کارهات رو موازی هم انجام بده. مثل کارهایی که خدا داره انجام میده
قسمت 10: جلسه 7 قدم اول دوره 12 قدم در عمل بود…..بهانه ممنوع .برو راه حلی برای مساله ات پیدا کن. و آهنگ درخواستی زیبا پاداش این حل مساله بود…به مراتب زیبا
قسمت 11: شادی و رقص این مردم برام بسیار جذابه …سادگی و نگران قضاوت مردم نبودن رو خیلی دوست داشتم….و ارتباط صمیمی بین خواننده و مردم . که توی فضای باز و بسیار صمیمی و همراه با حال خوب .
قسمت 12: صبحانه دلچسب کلا زیبا هست. …..چیزی که خیلی برام جذاب بود پولسازی از ابزارهای جنگی …خیلی لذت بردم
قسمت 13: خیلی از هدایت خدا لذت بردم که بهت کمک می کنه هم کسب و کارت رو دنبال کنی و هم لذت ببری ….از هدایت کردن و پذیرفتن این هدایت خیلی لذت بردم.
از قلب توی جوی آب هم به شدت حال کردم. و شیوه صحبت کردن در جریان رودخانه خیلی برام جالب بود
. قسمت 14 .قطعا اون قسمتی که مربوط به جشن 4 ام جولای که دو شب تونستید رزرو کنید خیلی زیبا بود.
قسمت 15 : وقتی اون خانم که با ماشین کلی دنبال شما اومده بود تا با شما عکس بگیره رو من ایشان را دست خدا دیدم تا سفرنامه زیبا تر بشه…یعنی فکر کردن به این اتفاق برای من نشان دهنده نقش خدا بود توی این سفر.
قسمت 16 : وقتی رعد و برق رو دیدم و اون صحبت های زیبای استاد بعدش و ادامش که خانم شایسته یک آهوی زیبا دید برام خیلی نشان دهنده خدا بود . وقتی استاد میگه خدا همه چیه !!!!!! من بهتر می فهمم مفهوم این جمله چیه.
قسمت 17: از هدایت خدای درون خانم شایسته در پیدا کردن استاد و مایک و این جمله طلایی” خدای درون هیچ وقت اشتباه نمی کنه ”
از نقش یک پدر ثروتمند در خرید لباس برای پسرش خیلی خیلی لذت بردم( مخصوصا اون پیراهن سفید رنگ که خود استاد می گفتن من خیلی دوسش داشتم) و خودم رو در آینده با همچین الگویی تجسم کردم. که همه هر چی میخوان بزارن تو سبد بریم حساب کنیم….خدایا چقدر این نوع زندگی پر از نقش خداست.
چقدر زیباست که یک پسر به یک خانم اجازه بده موهاش رو اصلاح کنه. به شخصه خیلی لذت بردم….مخصوصا استاد عزیز .
من در کل این 32 قسمت دو جا بود که من درون واقعی استاد رو میدیدم و کلا جنسش خیلی خیلی فرق می کرد….بچه ها خواهش می کنم یک بار ببینید قسمت 17 از دقیقه 10 تا 10:10 ….نمی تونم جمله ایی بگم که وصف احساسم باشه در مورد این قسمت……….قسمت دوم رو در انتهای کامنتم میگم.
قسمت 18″: اون جایی که استاد میگن که تا نیم ساعت پیش از گشنگی داشتم می مردم ولی الان از سیری خدایا شکرت…..باز هم من را به یاد نعمت های خدا و سپاسگزاری میندازه ….اون قسمتی که استاد تحسین می کنن اون مسئولینی که بسته های سفارشی استاد رو براشون آورده بود ..برای من که کسب و کار اینترنتی می خواهم راه اندازی کنم خیلی زیبا بود که اگر می خواهم موفق بشم یکی از راه هاش تحسین خدماتی دیگران به واسطه اینترنت است و توجه کردن به آنها .
قسمت 19: این معماری شگفت انگیز از بس زیبا بود که نیازی به دلیل نداره که چرا زیبا بود مخصوصا نوشته آخر خانم شایسته که زینت بخش زیبایی این قسمت شد.
قسمت 20:من خیلی از شوهر اون خانم خوشم اومد. با لبخندش خیلی حال کردم…و عاشق ریلکس بودن اون سه تا بچه اش شدم.
قسمت 21:عینک فوق العاده قشنگ استاد خیلی برام جذاب بود و اون دو تا خانم که شکل فرشته داشتن برام زیبا بودن و در نهایت عشق به یک سگی که فقط یک هفته دیگه زنده بود …..برام اون نگاهشون به مرگ خیلی زیبا بود .صاحبش افسرده و غمگین نبود بلکه با یک لبخند زیبا تصمیم گرفته بود زندگی را برای خودش و هر کی اطرافشه زیبا می کنه.
قسمت 22: خانم کتی به عنوان دست خدا برای فهماندن مفهوم مدارها و هم فرکانس شدن با آدم هایی از جنس فرکانس خودت….
این خانم عزیز به من فهماند که آدم های خوب و دوست داشتنی همه جا هستند فقط کافیه بری تو مدارشون ….به شخصه خیلی لذت بردم از ایشان( خیلی شبیه به خاله ام بود ) و مادر عزیزش که ظاهرش شاید پیر بود ولی روحیه و امید به زندگیش در حد یک دختر 18 ساله بود. …یه جای دیگه خیلی لذت بردم اونجایی که خانم شایسته عزیز داشت فیلم می گرفت و رسید به یک دختر خانم نقاشی و ایشون نگاه کرد و یهو لبخند زد دقیقه (13:51) ….من خیلی سوپرایز شدم. از اون بستنی خوردن شریکی استاد و مایک خیلی خندیدم . عالی بود
قسمت 23:از همون اولی که فیلم با اون آهنگ شروع شد…دیگه خودش اون فرکانس زیبایی رو فرستاد و ما رو قشنگ برد توی مدار زیبایی و من اون اولش خیلی حال کردم با آهنگ و دیوانه مشیم اون جاهایی که خانم شایسته زوم بک می کنه در حالی که ماشین داره میره جلو …اصن محشره توی این فیلم …..
از اون تخم مرغ ساده هم خیلی لذت بردم .
قسمت 24:خیلی زیبا بود ارتباط بین استاد و کارمنداش …که کامل و با حوصله توضیح میدن و وقت میزارن ولی هیچ وقت اون کار رو تکرار نمیکنن. . ….از حل مساله استاد خیلی لذت بردم . اولش پیش خودم می گفتم خب میشه بدون ابزار این مساله رو حل کرد و مثلا در رو به یک جایی وصل کرد تا باز بمونه …ولی وقتی استاد اون مساله رو حل کرد فهمیدم ایده های الهامی همیشه ساده است کافیه بهشون عمل کنی و با عقل خودت درگیر کیفیت اون ایده نشی ….فقط یه جای دیگه خیلی لذت بردم و اونم انتهای فیلم صدای آروم و پایین خانم شایسته که می گفت” اینم خوراک بوقلمون”
قسمت 25: کلا آبشار نیاگارا یکی از زیبایی های غول این سفرنامه بود که من به شخصه خیلی لذت بردم. ولی توی این فیلم من یک جایی خیلی فکر درگیره …..اون جایی که استاد با خوشحالی عکس خودش و پسرش رو به عشقش نشون میده و استقبال همراه با احساس خوب خانم شایسته که توش خبری از حسادت و غر زدن که حالا چی میشد منم توی عکس ها بودم ،، نبود ….هنوز دارم به عمق این رابطه فکر می کنم و اینکه چند درصد از خانم ها ( حتی خانم های سایت ) میتونن چنین واکنشی رو به این اتفاق بدن…..
قسمت 26:داستان این قسمت خیلی جالبه : من فکر کردم کل فایل سفرنامه در مورد آبشار نیاگارا فقط قسمت 25 بود و شب موقع خواب من تجسم می کردم دیدن آبشار رو از پایین و حتی رنگین کمان رو هم تجسم کردم .و صبح که فایل این قسمت رو دیدم خیلی سوپرایز شدم. ….اون شکلک های استاد پشت سر میکائیل هم خیلی خنده دار بود.
قسمت 27: توضیح استاد در مورد حجاب اون خانم در آزادترین کشور دنیا خیلی برام زیبا بود. آبشار هم از اون بالا دلبری می کنه میاد پایین. ……….سنجاب سیاه و اون دم قشنگش برام خیلی زیبا بود و اون جایی که اون پرنده پاپ کرن رو توی یک لحظه محو کرد خیلی قشنگ بود….و با این جمله ” جاناتان بچه محل کدومتونه ” از استاد خیلی خندیدم.
قسمت 28: اولش خانم شایسته صحبت کرد گفتم این صحبت ها داره از خدای درونش میاد اصن جنسش فرق می کنه و بعد که داستان مصاحبه رو گفتن …من مطمئن شدم که درست فکر کردم. ….از جمله زیبایی های این فایل هماهنگی زیبایی های آبشار با آهنگ بود ..
قسمت 29:باز خدا از طریق دستش که اون خانم بود داشت از این دو تا زوج خوش فرکانس میزبانی می کرد. چقدر زیبا مقدمه چیند این خدا ( پیاده روی ) بعد در مسیر پیاده روی اون خانم رو قرار داد و میزبانی از این زوج شروع شد.
چقدر آدم با این صحنه ها خدا رو می فهمه و چقدر درک هدایت براش ساده تر میشه.
قسمت 30: سادگی این مکان و صبحانه ها و محصولاتی که دسترنج خودشون بودن بیشتر به دل انسان میشینه و چقدر صبحانه خوردن توی این مکان برای هر انسانی لذت بخشه.
قسمت 31: یکی دیگه از اون دو تا قسمتی که گفتم خیلی برام جذاب بود …صحبت کردن استاد و عشقش در مورد قانون و تمرکز بر روی زیبایی ها ………..من از جنس صحبت های استاد عشق به صحبت کردن در مورد قانون خواب رو از سرش برد. ….
و خلاقیت خانم شایسته در به تصویر کشیدن تاریکی شب و زیبایی هایش .
واقعا کل این قسمت ها زیباست و سخت ترین سوال اینه که بگی زیباترینش کدام قسمت بود. ….من تسلیمم در مقابل پاسخ دادن به این سوال و ترجیح میدم از زیبایی های این سفر بیشتر لذت ببرم تا قضاوت کردن. …..استاد از شما و مایک و خانم شایسته عزیز خیلی خیلی سپاسگزارم بابت این سفر زیبا .
ب نام خدا
سلام ب تمام خانواده عباسمنشی سلام ب استاد عزیز وخانم شایسته عزیزم ومایک دوست داشتنی
استاد جان چطور بگم کدوم قسمت لذت بخش تر بود مگه میشه تفکیک کرد از هم کدوم از کدومش بهتر بدونم مگه میشه صحنهایی ک از پشت چشمان خدا میبینمو بگم کدوم بیشتر ب دلم نشست خوب جواب من اینه از قسمت اول بهترین لحظها شروع شد برای شما ی زندگی عادی وعالیه برای من ک بیینده هستم مثل این میمونه ک با هر قسمت منتظر دیدن بهتر از قبلشم ینی امروزش بهتر از دیروزش میشه منی ک دارم میبینم اینارو فهمیدم ک خانم شایسته عزیز هرروز تن صداش داره قویتر میشه توضیح دادنش جالبتر وبا چ انرژی میشه هی داره گرمتر میشه باما قبلنا ک فقط دوربین ب دست بود بدون صدا الان داره با صداش وتوضیحاش برنامهاشو جالبتر پر انرژی تر میکنه حسم احساسم با این صدا ارتباط برقرار میکنه دقیقا مثل روز اولی ک صدای استادو شنیدم و ب دلم نشست من خیلی فایلا دیدم اما نتونستم ارتباط بگیرم نمیدونم چرا سنگینی میکرد رو قلبم خود صددرصد این بین ی چیزی بود خواستم وهدایت شدم ب بهترین مسیر با بهترین انسانها
از قسمت اول تا همین قسمت بهترین حرفها بهترین نکتها بهترین انرژی هارو دریافت کردم اون غذای ک خانم شایسته عزیز درست کردن ته چین بدون روغن دلمه گوشت پیاز سیر فقط اون سس رو نفهمیدم چی بود اون غذارو منم فرداش درست کردم جاتون خالی خیلی عالی شد اولین بارم بود درست میکردم بوش کل واحدو برداشته بود
استاد عزیز درسته من زیاد مسافرت نرفتم اما همین فیلمهای خانم شایسته عزیز باعث شده زمانی ک بچهام ب تلویزیون نگاه میکنن خیلی زیاد اون قسمتهایی تو فایل شما میبینم دیده میشه وناخوداگاه ذکر خدا میاد ب ذهنم یا تا تلگرام میرم اینستا میرم همون صحنها بارها بارها تکرار میشن ی پوستر تو خیابون میبینم از جلو مغازهایی ک وسایل برقی میفروشن رد میشم ی لحظه چشمم میفته ب طبیعتی ک تلویزیون پخش میکنه وباز همون ذکر خدا میاد ب ذهنم من قبلا اصلا تواین فازا نبودم یا میدیدم اصلا حسی نداشتم بیشتر ب بزرگی یا کوچیکی تلویزیون توجه میکردم تا ب صحنه ک نشون میده یا تابلوهایی ک دست فروشا میفروختن بیشتر ب قابش ک چ مدلیه نگاه میکردم تا ب خود نقش اصلیش ک چ منظرهای زیبایی داره
اینا همش بخاطر نگاه کردن ب این فایلهای خانم شایسته عزیز هست ک مدارمو کوک کرده ک خواه ناخواه میره رو نکات مثبت چیزی رو دیدن من وقتی این صحنها گلهای خانم بورلی خانمی ک با پورشه اومد دنبالتون جمعی ک بینشون بودیدو دیدم من خیلی از این انسانهای خونگرمو تو پارک تو خط واحد تو بازار دارم میبینم بخدا بعضیاشون دقیقا شبیه همونان
حالا استاد جان کدومو بگم ب دلم نشست واس من همش عالی بود ابشار نیاگارا ک شایسته عزیز قشنگ رفت جلو قطرها بخوره ب دوربین تا اینور ما هرزگاهی چشممونو تندی ببندیم ک نخوره تو چشممون انقدری دلش میخاست مارو شریک کنه ک دوربینشو خیس میکرد تا مارم خیس کنه مگه میشه حسش نکرد مگه میشه احساس نکرد
احساس کردیم ک اینجاییم احساس کردیم ک ببینده هستیم احساس کردم ک خیلی این اتفاقهای مشابه داره برام پیش میاد وچقدرم توجهم ب دورو اطرافم بیشتر شده حتی اون دونه ریز جارو ک کنار جوب جوونه زده رو میبینم وچقدر قشنگ ک ذکر خدا درجا میاد تو وجودم قبلنا ک نمیدیدم اگرم میدیم ب چشمم علف هرز بود ک کثیفن الان این دید کجا اون کجا اینا همش تاثیرات این فیلماس تمامن تاثیرات جوابهای بچهای عقل کله
پس استاد من جدا نمیکنم نمیگم کدوم خوبه میگم دیروزی بهتر بود امروزیه بهترین بود همتون عالی هستید تمام یهوهیای جلوی دوربین از لباس نداشتن شما تا اون اهو سنجاب اون مرغهای دریایی خداروشکر بخاطر وجود تک تک همه شماها عزیزان ک لذت زندگیر فهمیدم باید بخوام تا وجود بیاد با حال خوبم خلقش کنم
مرسی از همه شما خوبان ک هستید برای تک تکتون ارزوی بهترینهارو دارم
عید قربان مبارک وجود انرژی بخش همه ی شما عزیزان باشه
استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان سلام
من از پاییز نود وهفت با شما اشنا شدم وقتی خواهرم در مورد مردی با من صحبت کرد که در بندر عباس راننده تاکسی بود و حالا در امریکا یک ویلای پانصد هکتاری داشت و بسیار ثروتمند شده بود .برای من بسیار جالب بود که با این فرد اشنا بشوم پس در موردش تحقیق کردم و با فایلهای رایگان استاد مواجه شدم و شروع کردم به گوش دادن انها هر روز و هر ر وز …و بعد از مدتی وارد سایت شدم .من از فایلهای استاد درس های بسیار بزرگی گرفتم منی که همیشه در همه شرایط در حال غر زدن بودم ودر اکثر مواقع همسرم را مقصر وضعیت بدی اقتصادی مان می دانستم انگار از یک خواب عمیق بیدار شدم .منی که باورهای درستی در مورد سلامتی ام نداشتم و مشکلات جسمانی فراوانی داشتم و هنوز هم کمی دارم …منی که از همه ی ادم های دور و برم طلبکار بودم و توقع داشتم کمکمان کنند …منی که دایم در گذشته و خاطرات اسیر بودم قبول کردم که مقصر تمام اتفاقات کنونی خودم و تنها خودم هستم و این یک نقطه ی شروع بود .
تغییر باور های من بسیار بسیار زمان بر بودند و هستند اما من با توکل به خدای مهربانم هر روز تلاش میکنم و مطمینم که بالاخره یک روز موفق میشوم تا ذهنم را کنترل کنم و نتایج عالی بگیرم و اتفاقات زندگی ام را خودم خلق کنم.
من هر لحظه خدا را شکر میکنم که مرا در این مسیر قرار داد تا باشما اشنا شوم و در مدار شما قرار بگیرم وقتی مشکلات زندگی گاهی مرا ناامید میکنند به خودم یاد اوری میکنم که من حتما قابلیت رشد و تغیر را داشتم که خدا مرا به این مسیر هدایت کردوخدا راشکر میکنم .
من به همراه پسر یازده ساله ام فایل های سفرنامه را هر صبح با لذت نگاه میکردیم .تک تک فایل های سفر نامه درسهای بسیار زیادی برای اموختن دارند و من سعی میکنم با نگاه کردن مجدد به انها درسهای جدیدی یاد بگیرم .
من عاشق بارانم …عاشق جنگل باران خورده در فایل شانزده چنان تحت تاثیر قرار گرفتم که وقتی خانم شایسته لحظات بعد باران ان جنگل و پیچگ ها را فیلمبرداری میکردند از شوق اشک میریختم و بوی خاک باران خورده را با تمام وجود نفس میکشیدم و خدا را شکر میکردم .من فایل شانزده را خیلی دوست داشتم و بارها بارها دیدمش و انرژی گرفتم حتی غذایی که خانم شایسته درست کردند را با عشق برای خانواده ام درست کردم و همگی با شوق و ذوق میخوردند و از من تشکر میکردند و در تک تک ان لحظات فقط چهره ی استاد عزیز جلوی چشمانم بود که با عشق از عزیز دلش بابت غذا تشکر میکرد .
فایل ابشار نیاگارا هم بسیار فوق العاده بود من تا به حال فقط نام نیاگارا را به عنوان بلند ترین ابشار جهان شنیده بودم و هیچ تصویر یا فیلمی ندیده بودم ولی با دیدن فیلم نیاگارا در هر لحظه احساس میکردم خودم انجا هستم و با لذت صحنه ها را دنبال میکردم جریان قدرتمند اب و ازاد و رها بودن اب درسهای زیادی برای من داشت .رنگین کمان زیبا …اسمان ابی …بخار بی نظیر اب …من ترس زیادی از ارتفاع دارم اما وقتی با شما در ان ارتفاع زیبا قرار گرفتم بسیار بسیار لذت بردم و خدا را شکر کردم .برای منی که که به شدت از سوار شدن به کشتی میترسم وقتی با شما سوار کشتی شدم و از کنار جریان قدرتمند اب گذشتم فقط اشک شوق ریختم و حس بسیار عالی را تجربه کردم .من بادیدن ابشار نیاگارا و مناظر فوق العاده اطراف ان بی اختیار جمله ی فتبارک الله احسن الخالقین بر زبانم جاری میکنم ….
خانم شایسته عزیز بسیار سپاسگزارم که با سخاوت و در نهایت عشق لحظات زیبای سفرتان را با ما به اشتراک میگذارید و باعث میشوید که ما هم با شما از ان لحظات ناب و بی نظیر لذت ببریم .
این اولین دیدگاه من بر روی سایت بود و بسیار خوشحالم که به قول شما توانستم رد پایی از خودم به یادگار بگذارم.
درود فراوان بر استاد عباس منش عزیز و همه همراهان و بزرگواران این سفرنامه
از وقتی که برای اولین بار با چند فایل صوتی از شما استاد عزیز که در مورد خداوند – قرآن و جهان هستی صحبت کردین آشنا شدم. من بارها و بارها اون فایل ها رو گوش دادم.واقعا ایمانم قوی تر شد.نشانه هارو دیدم و نگرشم نسبت به جهان هستی تغییر کرد و به این باور قلبی رسیدم که میشه با داشتن احساس خوب و شادی که از درون آدم نشات میگیره کلی اتفاق خوب رو برای خودمون رقم بزنیم……به همین سادگی.
از حدود یک ماه پیش هم که به دیدن فایل های سفرنامه هدایت شدم از همون قسمت اول با عشق کلیپ های زیبا رو دیدم و از هر قسمت چیزهای جدیدی رو یادگرفتم.
جذابترین و هیجان انگیزترین قسمت برای من اون ۴ قسمت آبشار نیاگارا بود (از قسمت ۲۵ تا ۲۸) که هر چقدر هم که ببینم باز سیر نمیشم از دیدن این همه زیبایی و قدرت خداوند.
جوری آبشار نیاگارا رو تجسم کردم که انگار خودمم اونجا بودم و یه جور حس رهایی داشتم و واقعا دلم خواست که برم.
واقعا فوق العاده و بی نظیر بود.
خدا رو شکر.
بی نهایت سپاسگذارم.
سلام مریم عزیز و استاد گلم و مایک دوست داشتنی. من به محض اومدن فایل های سفرنامه فورا میام سایت و آنلاین نگاه میکنم. از روز اول سفرتون با خودم می گفتم ای کاش برید آبشار نیاگارا چون می دونستم یه فیلم خوب میگیرید و همه سوالات من برطرف میشه. میتونم خیلی خوب همه جای این آبشارو بشناسم. هر چی هم سرچ کرده بودم فایلی ک بتونه من رو راضی کنه پیدا نکرده بودم. تا اینکه یهوو در اینستا دیدم رفتید آبشار نیاگارا…. وای نمیدونید چقددددررررررر خوشحال شدم.
من واقعا دوست دارم از نزدیک این آبشار رو ببینم و میدونم که به زودی میرم و میبینم فقط دوست داشتم یک بک گراند ازش داشته باشم. که شما اینکار رو انجام دادید و سپاسگزارم.
نظر من در باره فایل های سفرنامه در کل اینه که من هر لحظشو زندگی کردم.
گاهی از ته دل خندیدم
گاهی اشک ریختم که چطور خدا میتونه برای یک نفر درهای رحمت رو باز کنه و منم استثنا نیستم بدون شک.
و خلاصه اینکه عالی بودن و کارگردانش عالی عمل کرده(مریم جان) چونکه من بیننده منتظر قسمت های بعدی هستم:))
اما فایل آخر آبشار نیاگارا برای من خاص بود.چون دنبالش بودم و واقعا دوست داشتم حتی زاویه آبشار رو از داخل کشتی ببینم که اینکارم انجام دادین. وقتی این فایلو دیدم سرکارم بودم که نزدیک پارک لاله است. موقع برگشت با خودم گفتم برم تو پارک و کمی بشینم. وسط پارک یه حوض بزرگ هست که یه با فواره با فشار آب رو به بالا میفرسته. و ارتفاع زیادی تقریبا داره. بعد از حدود چند دقیقه یهوو تمام فواره ها باز شد و دور تا دور حوض پر از آبشار شد. چند تا خانم اونور تر گفتن بلخره آبا رو باز کردن. وقتی پرسیدم فهیمدم حدود یک ماهه ک حوض خشکه و اصلی آبی باز نشده….. با خودم یاد حرف شما که در این قسمت هم گفتید رسیدم.
در زمان مناسب در مکان مناسب
من ک خیلی به آبشار و زیبایی های مشابه آن فکر میکردم دقیقا روزی باید برم اون پارک که آبا رو باز میکنن
خیلی خوشحال شدم
و اینا رو جز نشونه ها حساب میکنم که دارن به من میگن در مسیر درست هستم.
من فایل آخر آبشار نیاگارا که سوار کشتی شدین رو خیلی دوست دارم و ازش سیر نمیشم.
اونجا که از کشتی میاد بیرون سرتون خیسه عزیز دلتون موهاتونو مرتب میکنه و میگه عاشقتم …. عالیه اون حسی که من دریافت کردم
و زیبایی طبیعت اطراف آبشار که بی نظیره…. و یه نکته جالب اهنگ آنشرلی رو گذاشتین رو فیلم واقعا موندم.. چون من عاااشق این موزیکم.
انگار فیلم رو خودم ضبط کرده باشم چون همه صحنه هاش جوری هستن که اگه من اونجا بودم همینا رو میگرفتم.
می خوام از مریم عزیز تشکر کنم
صدات پر احساسه پر از یقین . تو همین فایل الان من با حرفات اشک میریزم. نمیدونم چطور حسمو بگم. اما حرفایی که میگی چه تو تدوین چه وقتایی مثله الان روحمو سبک میکنه…. امیدوار کنندست… به من میگه شدنی اون همه خواسته ای که در نظر داری….. همه اکثرا میگن خوشبحال شما که با استادی…. اما من اینم میگم که خوشبحال استاد که شمار رو داره…. یه دختر خودساخته… پر از احساس ناب … پر از عشق…. یه همراه همیشگی…. یار وفادار…. زیبا و دوست داشتنی…..
خداروشکر میکنم که حدود ۲ ساله باهاتون همراهم
سفرتون پر از اتفاقات خوب
پر از شگفتی
مراقب خودتون باشید
دوستتون دارم.
آزاده