سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 37
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت سید حسین عزیز و خانم شایسته مهربون و تاثیر گذار
اول از همه بابت این سفرنامه سپاسگزارم که چقدر باورهام قوی تر میشه و خواسته هام واضح تر و مقاومتهای ذهنی شکسته تر برای مهاجرت به این کشور زیبا
این صبوری خانم شایسته یادآور این نکته که به انجام کاری که دوستش داری و لذت میبری پیدار باشی و ادامه بدی و فقط توجه روی خودت و کاری که انجام میدی باشه خداوند در مسیر درست قرار میدهد و قلب هارا نرم میکند…
اولین قسمت تاثیر گذار این سفرنامه قسمتی بود که با خانم و آقایی برخورد کردین که سگی داشتن و تا یه هفته بیشتر زنده نمیموند و صاحب سگ تصمیم داشت تو این یک هفته به تفریحو سپری کردن لحظات قشنگ سپری کنن تا غمو غصه خوردن
منم اون لحظه که دیدم احساسی شدم مثل استاد و گفتم ما تا زمانی که با عزیزانمون هستیم باهم لذت ببریم و نزاریم زمانی که دنیا مارو مجبور کنه که در لحظات آخر این کارارو کنیم باید از کنار هم بودن همیشه لذت ببریم
و قسمت دیگه ای که خیلی بهم آرامش داد آبشار نیگارا بود لحظه ای که خانم شایسته زیر آبشار رفت اون صدای آبی که به گوشی میخورد (قبلشم بگم واقعا گوشی فوق العاده ای دارید) و دقیقا حس کردم، خودم رو تجسم کردم که توی همچین مکان زیبایی هستم و توی یک بُعد روحی دیگه هستم و دارم از طبیعت بیکران خداوند لذت میبرم
و خیلی چیزای دیگه که من یاد گرفتم توی این سفرنامه و دارم یاد میگیرم
عاشقتونم خیلی رابطه زیبایی دارید، من هر بار تایید میکنم که میشود و میتونم یک رابطه زیبا با شخصی که تصورش رو دارم داشته باشم
بهترین هارو براتون آرزو میکنم و منتظر فایل های جدید سفرنامه هستم
سلام, برای من این قسمت (11) خیلی عالی بود, فضا و محیط فیلمبرداری و اتفاقاتی ک افتاد
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی و همچنین سلام به تمامی همراهان و دوستان گرامی صمیمی خانواده عباسمنشی
?
از نظر من تمامی قسمتها زیبا و آموزنده بود
و نظر بچه ها هم در مورد قسمتها هر کدوم
زیبایی و نکته خاص خودش رو داره ??
اما قسمتی که نظر من رو بیشتر از همه جلب
خودش کرد قسمت ۱۴ بود به این خاطر که به نظر من اکثر بچه ها و آدمایی که دنبال روی
یادگیری قوانین هستند و به دنبال هر چه بیشتر شدن آگاهیشون هستند. دیگه کمو بیش میدونن چطور و چگونه به وجود میاد اتفاقها تو پیرامون زندگیشون ، ولی نکته مهم از یادگیری و ادامه مسیر به نظر من فقط میتونه نتیجه باشه ، این نتایج هستند که انسان رو سر ذوق میاره ، و باورها ی درست از همینجا شروع میشن حالا میخواد منفی با حس بد باشه یا مثبت با حس خوب ، با شروع قسمت ۱۴ ما شاهد نتیجه شگفت انگیز و معجزه آسای استاد عباسمنش و خانواده گرامویشون هستیم که جای پارک برای آر ویشون پیدا شده تو شرایطی که منطق و مردم میگن نمیشه جای پارک پیدا کرد ولی اعتماد استاد به الله یکتا و قدرت رو دادن به رب تو ذهنش و اعتماد کردن به یک نیرو و عملکرد درست در مسیر زندگی هماهنگی ایشون با منبع استاد عزیز رو
به نتیجه مطلوب رسونده و به نظر من ذوق استاد برای این نیست که حالا من یه جای پارک پیدا کردم و میتونم چند روز دیگه تو پارک بمونم دلیل ذوق استاد به ثمر نشستن نحوه عملکرد قوانین و نزدیکی و اعتماد ایشون به پروردگارش هست و اینکه (من می توانم هر چیزی رو که
می خواهم خلق کنم ) در ادامه خانم شایسته تکمیل کننده باورهای زیبا میشن و میگن که درسته که معجزه اتفاق میفته ولی در مسیر هدایت پدیدار میشه پس اگه برای رزرو جا مسئولش نبوده حتما هدایتی در راه هست ، پس باید به
خداوند اعتماد کرد ، و پیش رفت که نتیجه همین اعتماد به رب که از باورها و عملکرد پدیدار میشه معجزه و خلق شدن اتفاقهای زیبا توسط الله یکتا خواهد بود ??
در ادامه خانم شایسته گرامی در مورد موضوع زیبا و مهم همکاری جمعی صحبت میکنه که در واقع جمع شدن سینرژی در یک مقطع باعث اون میشه و به ما نتیجه جمع شدن انسانهایی با فرکانسهای مثبت کنار هم و همکاری اونها برای خلق شدن یک نشرال پارک
زیبا رو میگه و اینکه ما باید یاد بگیرم برای خلق زیبایی در زندگیمون حتی در ابعاد بزرگ منتظر چیزی نمونیم و برای خود سازی درون و بیرون خود فقط رو خودمون کار کنیم و آموزش ببینیم
که بقیه کارها رو قوانین محکم و بدون تغییر خداوند با قرار دادن فرکانسها در کنار هم انجام
میده ?
نتیجه برای من از این قسمت ۱۴ و در کل از تمام قسمتها توجه به نکات مثبت زندگیمون در هر لحظه و اعتماد به خداوند و هدایت اون در مدارها هست ، و شکرگزاری از نعمت هایی که در همین شرایط داریم برای سرعت بخشیدن به روند هدایت و جذبمون . ما رو به نتیجه مطلوب خواهد رسوند ، و اگر فقط آگاهی جذب کنیم ، و عملکردمان تغییری نداشته باشد یا کم باشد پس از خداوند نباید انتظاری داشته باشیم که خداوند از جنس مهربانی و بخشندگی است ، اما مقتدر و قانونمند خالق احساس است نه احساسی و حق بنده اش را ادا میکند هر گونه که ما فرکانس فرستاده باشیم .قوانیش را موظف به پاسخ کرده است پس مواظب فرکانسهای خود باشیم و فقط به خوبی و زیبایها توجه کنیم که به نظر من نمود خداوند و الله یکتا در این کره خاکی می باشند ????
با آرزوی شادی و سلامتی هر چه بیشتر برای استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و پسرشون مایک . و خانواده صمیمی سایت استاد عباسمنش
سلام استاد عباس منش من پسری ۹ساله هستم که با مادرم فایل های شما رو گوش میکنم ودنبال کار میگردم شهر من خورستان هفتکل است واز نظرمن قسمت ۳۰ بهتر است مخصوصا نوشته ای که داخل دستشویی بود و وسایل داخل فروشگاه و کیکی که خودشون درست می کردن
سلاماستاد
استاد عباس منش فقط به خدای درون او گوش میدهد
استاد خود را رها میکند و میگذارد که خداوند او را به زیبایی هاو….. هدایت کند ما فقط باید صدای خدای درون را بشنویم و به آن عمل کنیم درواقع بگذاریم که خدا مارا هدایت کند و لازم به ذکر است بعضی افراد به دلیل اینکه در مدار قرار نگرفته اند صدای خدای درون خود را نمی شنوند و فکر میکنند خدا آنهارا فراموش کرده است
با تشکر از استاد عباس منش
سلام خدمت شما استاد عزیز و اعضای محترم سایت
برای من تمام قسمت ها زیبا و پر از اگاهی نسبت به طبیعت قوانین و جهان هستی بود اما اگه بخوام یکی از قسمت ها رو انتخاب کنم مبتونم قسمت اول رو به این دلیل انتخاب کنم که
شما و خانواده محترمتون خودتون رو به خدا سپردید و شروع به سفر زیباتون کردین و در تمام قسمت های بعدی هم نتیجه این سپردن خود به خدا و هدایت هایش بسیار برای شما عالی بوده و اینجا واقعا میشه به این موضوع اشاره کرد که توکل به خداوند برای هر انسانی که به دنبال رسیدن به خوشبختی است لازم و واجبه امیدوارم در ادامه از سفرتون نهایت لذت رو ببرید و از خداوند و شما و خانم شایسته هم تشکر میکنم که ما رو هم در این سفر شریک کردید
سلام بر استاد و خانواده محترمشون
از زمانی که سفرنامه رو میبینم خیلی برام واکنش ها و کارهای استاد برام جالب شده و احساس میکنم که استاد خیلی خودشون هستند.
و اعتماد بنفس ایشون برای انجام کارها تحسین برانگیزه. مثلا اون قسمتی که باتری های rv رو خودشون عوض کردند برام خیلی جالب بود که فقط از روی عکسی که گرفته بودند اینکارو انجام دادند.
چیزای زیادی از ایشون یادگرفتم در طول این سفر. و اینکه از کوچکترین اتفاقات بینهایت لذت میبرید برام بسیار جذابه.
واقعا زندگی استاد تحسین برانگیزه.
بازم ممنون بابت برنامه های عالیتون.
سلام دوستای خوبم من این اکانتی که باز کردم به نام بچه آیندمه چون من سوره یاسین رو خیلی دوست دارم و تو روزای سخت زندگی با خوندن چهل شب اون و درک معنیش به خداوند نزدیک تر شدم
اگه همسرم موافق این اسم نباشه من با اون مخالفت نمیکنم و این نام قرآنی رو براش انتخاب کردم.
و تربیت یاسین انسانی که توسط من و به خواست خدا پا به این دنیا میذاره برام مهمه.
حالا اینو برای این گفتم که من تو یکی از قسمتای سفر به دور آمریکای خانواده آقای عباس منش یه چیزی نظرمو خیلی جلب کرد.
اینکه پسر ایشون میکائیل جان کله صبح از خواب پاشده بود روز بعد اینکه اونا داشتن مشکل فنی ماشینو برطرف میکردن همون قسمتی که پای منقل ایستاده بود و اون مشکل فنی رو برطرف کرد و گفت تکنولوژی به کمک ما اومد.
اولن که این نشون میده با اموزشا و رفتارای صحیح خودشون کمک کردن این باور برای یه نوجوون ساخته بشه که تلاش تو بی نتیجه نمیمونه تو راهای زیادی داری تا بتونی مشکلتو حل کنی و این راهها و هزاران راه دیگه دستان خداونده
و اینجا تکنولوژی به کمک ما اومد.
منه نوعی اگه بخام ببینم چه مسیری درسته و چه مسیری غلط میام کلیات رو بررسی میکنم اگه پدری که خودش تو نوجوونی با دمپایی میرفته مدرسه و یکسال تو خیابونا بخاطر هر مسئله ای اصلن … زندگی میکرده
و الان داره میگه من از طریق قوانین الهی که بر اثر مطالعه مخصوصن قرآن اینارو کشف کردم و حتا اگه این طرز فکر رو به بابام بگم با بیل میفته دنبالم.
من از بیرون گود بدون هیچ قضاوتی نگاه کنم میبینم ایشون تونسته خودشه از اون شرایط برسونه به این مداری که فرزندمشو آگاه بار بیاره با وصل شدن و ایمان به منبع فراوونی نه تنها کتونی پای بچش بکنه بلکه بتونه دور آمریکا بگردونتش نه برای عذر میخام مفت خوری بلکه برای تفریح در کنار حل چلنجهای مختلف
بدون این ایمان قوی که این همه تو قرآن اشاره شده میتونست اونروز قرآنو از پنجره کشتی پرت کنه بیرون و مثل خیلی جونای امروزی بگه دستاوردهاشو تو کشورمون دیدیم چه کشکی…
ولی به ندای دلش گوش میده میگه اینو اخه یبار تو خوندی؟؟
ما که این همه کتاب اجباری میخونیم از بچگی چرا یبار نیایم راجب موضوع به این مهمی مطالعه نکنیم چرا یه کتاب که فقط خدا فرستاده رو مطالعه نکنیم
اگه یه پسر جوون از قم و بندعباس با این روش تونسته و میگه قانوتش مثل فرمول ساخت کشتی ثابته
با یادگیری این فرمولها و قوانین تونسته به جای یک پدری که بخاد با خریدن هزاران اسباب بازی کمبودهای کودکیشو برای بچش جبران کنه
بجای اینکه بگه بذار بچه اس بخابه تا ظهر ما کله صب پاشدیم چی شد یا بره بزور بچرو کله صب بیدار کنه که اهای عمرت حروم شد پاشو
مثل همون قسمت سفر به دور آمریکا که گفتم بچه بیدار شده کله صبح ولی کمی خابالوعه خیلی عاشقانه و عاقلانه یه آهنگ زیبا از سیاوش میذاره به اون انرژی میده میرقصه و با هم صبحونه ای که خانم اماده کرده میخان بخورن.
و تو همون قسمت روز قبلش که دارن قسمتی از ماشینو تعمیر میکنن میگن که درست میشه ما راهشو بلد نیستیم و با؟اطمینان میگه این قاااانونشه ،،، هرچیزی راهی داره ما میگردیم پیداش میکنیم
بجای اینکه معمولن ادما چون تو خوشی هستن مثلن یه سفر یا در کل توی زندگی چون داره بهشون خوش میگذره یه چلنجی که براشون پیش بیاد مثل خود سابق من میگن ااااه ای باباااا …
و در خوشی تحمل حل مشکلو ندارن و اونجاست که بجای شکرگزاری بابت اون همه نعمت دیگه بقول استرهیکس وقتی به مشکل برمیخوری تازه میفهمی چی نمیخای و چی میخای
و برات روشن میشه چی میخای
ولی اکثر ادما تو اون چلنج با هم دعوا میکنن دنبال مقصر میگردن
ولی این پدر با مطالعه اون چه که تو زندگی بهش کمک میکنه به قول ایه ۷ ال عمران ام الکتابه نه اینکه بره دنبال نخود سیاه ای الان اذان صبحه یالا پاشو نمازتو بخون الان اذان ظهره تیک اف کنه ماشینو با عجله مسجد و کسایی که بااون همسفرن و به درک نماز نرسیدن رو اسیر کنه و بدتر اونارو زده کنه
میاد این قوانین رو از همون کتاب خدا که سوره های نمازم از همون برمیاد پیاده میکنه
و من با یه قسمت تنها یا یه جمله تحت تاثیر و متحول نشدم ولی منی که فقط چندماهه با این اصول اشنا شدم و همیشه دنبال مشاور یا فال بودم تا مواقع بحرانی بدونم چکار کنم ضمن اینکه از همون وقت ته دلم میگفت تو بافال و دعاهای دعانویسان داری از کسی غیر خدا کمک میگیری و من بهش حس خوبی نداشتم
وقتی اینارو مثل پازل میچینم کنار هم و وقتی اون قسمت جذاب سفر به دور امریکارو بعنوان یک نتیجه از ماحصل اون اتعالیم میبینم
نه من هرکسی که فقط یکم تعقل کنه میفهمن این روش که استاد عباس منش میگن همون ایمان قوی و صراطی باشه که از بچگی فکر میکردیم فقط برای پیامبرا و اماماست
جذابیت با یک و دو قطعه پازل دیده نمیشه که بگم دقیقن کدوم قسمت جذاب تر بود
ولی تمام اینارو که کنار هم میچینم یه تصویری میبنم از آینده خودم و یاسین و خانوادم که با قوانین و ایمان بی قید و شرط بخدا( امروزم که عید مبارک قربانه در این حد ایمان بی قید و شرط که چاقو رو گلوی بچه گذاشتن میخاستم بگم گذاشتم ولی نتونستم )
کجا میتونم باشم
و بی ایمان و کنترل ذهن و استفاده از قوانین کجا میتونم باشم
این پازل زیبا جذابترین و شفاف ترین تصویره در مدار فعلی من که بهم انگیزه میده و بهم ایمان میده که توام میتونی دست خداروبگیر و بلندشو اگه یکی تونسته تو ام میتونی.
و هممون میتونیم چون این قوانین ثابت وبدون تغییر همون عدل خداونده
اگه میخاست برای استاد دلسوزی کنه یا بری ایکس و ایگرگ تلافی کنه پس ثابت عمل نمیکرد و اگه ثابت نبود با عدل مهربان خدای من در تضاد بود.
من این متن رو کپی میکنم و هر روزی که دچار تردید داشتم میشدم میخونم که تو این عید عزیز قربان (ایمان) چه انگیزه ای داشتم.
مرسی از همتون که وقت گذاشتین و حس منو تا حدودی فهمیدین.
عید بزرگ ایمان مبارک ???????
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز خانم شایسته مهربان و مایک دوس داشتنی سپاس گذار خدای مهربان هستم که منو به این مسیر هدایت کرد تا در مورد اون اگاهی های که با خود درونم در یک مسیر هست بیشتر بدونم و هر روز به سمت تکامل بیشتر حرکت کنم … سفر به دور امریکا پر از زیبای و زیبای و زیبایه و هربار بی صبرانه منتظر بودم تا قسمت جدید روی سایت قرار بگیره تا ببینم ولذت ببرم این سفر پر از نکات اموزنده بود … میخام به فایل شماره 10 اشاره کنم که استاد و مایک درگیر حل مسئله بودن… مایک در تلاش برای روشن کردن اتیش و استاد در تلاش برای درست کردن خطر و راهنما تریلر …به قول استاد جواب همه سوال ها درونه خودمونه ما کاملیم و میتونیم با حل مسئله پیشرفت کنیم و بزرگ و بزرگتر بشیم مهم اینه نا امید نشیم و ادامه بدیم و ادمه بدیم و تلاش کنیم راه پیدا میشه با حل مسئله رشد میکنیم و میتونیم مسئله های بزرگتر حل کنیم و همینطور به سمت پیشرف حرکت کنیم …. البته با باور درست و با تکیه به یک قدرت قدرتی که با اتصال بهش به همه چیز خواهیم رسید از خودش میخام که کمک کنه که بیشتر باورش کنم چون تنها چیزی که بهش احتیاج دارم خودشه نه هیچ کس دیگه…….. ودر ااخر دوباره تشکر میکنم از خانم شایسته که وقت میزاره و برای ما فیلم میگیره تا ما هم از دیدن زیبای ها لذت ببریم …. و اعتراف میکنم…
همیشه دوس داشتم امریکا رو ببینم..و از وقتی سفر به دور امریکا رو دنبال میکنم با تمام وجودم دلم میخاد همه این زیبایی هارو با چشماهای خودم ببینم و صبر میکنم با امید تا اون روز ……….. خدایا شکر
سلام و هزاران درود بدرقه قلبهای پاکتان?
دیروز رفتم یک دفتر خوشکل خریدم مخصوص سفرنامه?
این فایل به من انگیزه داد که بشینم از اول سفرنامه را ببینم و نکاتی را یادداشت کنم و لذت ببرم?
هنوز شروع نکردم و میدونم این اتفاق چند روزی طول میکشه. ولی اگر امروز این کامنت را نمیذاشتم بعدا حس بدی میگرفتم که چرا تا وقت بود کامنتی نگذاشتی. اینم یه پاشنه آشیل منه که همیشه میخوام همه چیز پرفکت و عالی باشه.?
خیلی از دوستان را دیدم همون روز اول چقدر کامنت گذاشتند و چقدر هم لایک گرفتن و خیلی خوب توضیح دادند اما من اینجوری نیستم و از بابت خیلی از کارها مرتب به تعویق میندازم و این دست و اون دست میکنم چون میخوام بهترین باشه?.
البته توی این دو سالی که با استاد آشنا شدم زندگی من از اینرو به اونرو شده سلامتی ارتباط ثروت نعمت معنویت و همه را با هم دارم و از همه مهمتر آرامشی که به زندگیم اومده و چقدر احساس خوب دارم و با احساس خوب زندگی میکنم و چقدر شاد و خوشحالم و به اطرافیان عشق میدم وعشق میگیرم ???
من فایل های سفرنامه را حداقل هر قسمت را ۲ بار به بالا دیده ام و خیلی لذت بردمو چند روز پیش هم که با ۳ تا از دوستان علاقه مند به استاد به سفر رفتیم حدود ۲۰ قسمت را با هم دیدیم و چقدر لذت بردیم.
همه قسمتها عالیند یعنی واقعا مریم عزیز واسش وقت گذاشته خود من همیشه این اعتقاد را داشتم و دارم که انسان باید از طبیعت و جاهایی که میره لذت ببره و اینکه بره تو فکر فیلم و عکس از لذت بردن جا میمونه?.
اما اگر این باور هم باور درستی باشه مریم خانم دمت گرم که لذت بردن عمیق را بیخیال شدی و به من و امثال من که عاشق شماهاییم اهمیت دادی و در لحظه های زیبای سفرتون ما را هم شریک کردید واقعا سپاسگزارم?.
تو و استا د و مایک و اقعا عشقین و خوشحالم که شما را دارم و خوشحالم که زنده ام و در مرحله زندگی دنیوی من این اتفاق افتاده و همچون موهبتی نصیبم شده و کور دلانه از دنیا نمیرم و خدا را صدهزار مرتبه شکر میکنم بخاطر این اتفاق معنوی?.
در مورد سفرنامه همه قسمتها عالیه چون من عاشق طبیعتم عاشق جنگلم عاشق ارنباط با آدمها با ناشناخته ها و مخصوصا آب و دریا و رودخانه و آبشار. و این هم فک کنم بخاط اینه که من در یک شهر کویری زندگی میکنم.
اون ویلای ارگانیک اون رودخانه زیبا مخصوصا آبشار نیاگارا و اون خانمی که اینگونه به گل و طبیعت اهمیت میداد اون پروانه های قشنگ و کلا این همه سرسبزی و زیبایی را دوست دارم. هر قسمتی از سفرنامه مرا دیوانه میکند. اینقدر دیوانه سفرنامه میشم که گاهی از قدم ها هم غافل میشم و به نظر من اثر بخشی سفرنامه کمتر از قدم ها نیست و اینکه این اتفاق همزمانی افتاده و دوتایی شدن مکمل هم و این خیلی خوبه???
در آخر اشتیاق وافر دارم که این اتفاق و این سفرنامه ادامه مسیر داشته باشه که همینطور که با قدم ها پیش میرم تمرکز بر نکات مثبت سفرنامه که به قول مریم عزیز و دوستان دیگر کارکرد ستاره قطبی برای ماست ادامه پیدا کنه.
خدارا سپاسگزارم و موفقیت و شادکامی همه دوستانم را آرزومندم.
یا حق?