سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 47

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم مونسی گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    سلام خانم شایسته عزیز و استاددوست داشتنی

    برای من قسمت ۲۲ خیلی جالب بود چون درقسمت ۲۱ که قراربود به خانه آن خانم مهربونو مادرش برید من بی صیرانه منتظر فایل بعدی بودم تا ببینم که زندگی یه امریکایی و مهمان نوازیشون چطوریه خیلی لذت بردم وکیف کردم که دیدم شما در خانه ایشون دعوت شدید و چه ارتباط صمیمی بین شما و اون خانم برقرار شده اینجا فهمیدم که جنس همه ما آدم هایکیه فقط زبان و نژاد و ملیتمون با هم متفاوته و این که آدمای هم فرکانس همدیگر رو پیدا می کنند در هر جایی که باشن و از وجود هم لذت میبرند فارغ از نوع پوشش و تفاوت زبان و مذهب و… حتی پسر کوچک من که ۷ سالشه با عشق از اون روز به بعد فایلهای شما رو نگاه می کنه و در مورد شما از من سوال میکنه انگار من از تمام وقایعی که برای شما اتفاق میفته و یا جزئیات زندگی شما خبر دارم ???

    من احساس می کنم در این سفرنامه با شما سفر می کنم و خیلی لذت میبرم عاشقتونم???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    مهرداد حيدري گفته:
    مدت عضویت: 3204 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و تمام بچه های سایت عباسمنش .

    یادمه یه شب که خیلی آشفته و ناامید از سرکار به خونه اومدم مادرم ازم پرسید مهرداد چرا اینقدر پکری منم بهش گفتم فقط خسته ام . در واقع من ن نا امید بودم و تمرکز کرده بودم به نازیبایی های جهان . قشنگ یادمه مادرم بهم گفت قسمت 8 سفرنامه استادو دیدی ؟ منم بهش گفتم نه مگه چیز خاصی توش داره ؟ مادرم بهم گفت تو حتما اون قسمتو ببین چون با شناختی که از تو دارم مطمئنم حالتو خوب میکنه … منم با بی حالی نشستم پای کامپیوتر و شروع کردم به تماشای قسمت 8 سفر نامه …… از همون اولش من تحت تاثیر قرار گرفتم …. اینو بگم که من خیلی شکمو هستم و عاشق کسب و کار غذا و خوراکی …. از همون اول که خانم شایسته عزیز شروع کرد به معرفی و توضیح حال من هم شروع به خوب شدن کرد …این فایل خیلی از حرف های استادو به تصویر میکشه …. اولیش قانونه فراوانیه ، مخصوصا ثروت و مشتری ….تو ی اونجا میبینیم نه تنها یه شرکت با فروش فوق العادش می تونه در آمد داشته باشه بلکه تونسته یه چیزی مثه موزه بزنه که ملت بیان فقط برای دیدن کارایی که قبلا کرده و یا محصولاتی که فقط اسم کوکا روش خورده بابتش پول بدن و هم خودش و هم شهرش درآمد داشته باشه…با حال نیست ؟ … ما توی اونجا میبینیم که کوکاکولا داره یه چیزای مثل لیوان و بشقاب و لباس و… به مردم میفروشه فقط به این دلیل که اسم کوکا روش خورده که هم داره مستقیم تبلیغشو میکنه هم پول در میاره … به این میگن یه باور درست همون نکته ای که استاد عزیز قبلا بهش اشاره کرده بود که میگفت من اصلا بابت تبلیغات پولی پرداخت نمیکنم و تبلیغاتو خدا با دستاش انجام میده …در صورتی که همه ما دیدیم وقتی یه شرکتی می خواد اسمشو رویه چیزی مثل لباس تبلیغ کنه میاد کلی هزینه چاپ و خرید لباس میده تازه لباسم رو هم مفتی میده دست مردم تازه مردمم لباسو رو هر جا نمیپوشن میگن تبلیغات داره هههههه…یکی از باورای خوب دیگه که توی این قسمت داره قانونه تکامله که استاد همیشه بهش اشاره میکنه … یه جای این قسمت داره که نوشته کوکاکولا توی سال اول میانگین روزی 9تا نوشابه میفروخته …یعنی یه شرکت با این ابهت از این نقطه شروع کرده از فروش روزی 9تا دونه با باور درست و ادامه دادن به مسیر درست الان رسیده به فروش انفجاری …. یکی دیگه از نکات بسیار زیبایی که این قسمت داشت این بود که آدم باید به راهی که علاقه داره و به درست بودنش ایمان داره ادامه بده فارغ از اینکه بقیه چی میگن بقیه که چه عرض کنم کل جهان چی میگن …. فک کنم همه ما تا حالا کلی مطلب شنیدیم که نوشابه این ضررو داره و اون ضررو داره ولی فک نکنم شنیده باشیم که نوشابه این خاصیتو داره …اما چطور میشه که این همه مردم تو دنیا طرفدارش میشن … کوکا اگه می خواست به این حرفا گوش بده باید کارخونه هاشو تو سراسر دنیا می بست و میرفت میشست گوشه خونش … ولی الان نه تنها این کارو نکرده بلکه با خلاقیت و نوآوریهاش داره روز بهروز کارشو گسترش میده …. این یعنی توحید این یعنی قدرت نداشتن هیچ کسی در زندگیمون به جز خودمون که همه دنیا بگن نوشابه اخه نوشابه بده ولی تو روز به روز پیشرفت کنی و با خلاقیتت جهان رو گسترش بدی …بیای برای هر قاره بنا به سلیقه اون محیط نوشیدنی با سلیقه اون محیطو تولید کنی …

    من خودم از این فایل به شخصه خیلی خیلی لذت بردم و حالمو بسیار خوب کردو کلی باور خوب بهم دادو الان هم تو کارم حس میکنم جنس نتایجم داره عوض میشه و دلیلشو این میدونم که از این فایل باورای بسیار خوبی دریافت کردم . این فایل نکات مثبت بسیاری داشت که من دیگه بهشون اشاره نکردم . چون متن دیگه خیلی طولانی میشه .

    ممنونم از خداوند یکتا که منو به این مسیر درست هدایت کرد و با این جمع خوب آشنا کرد

    سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3595 روز

    ما موجودات فرکانسی هستیم هریک از ما در مورد سلامتی و ثروت و معنویت فرکانسی های به جهان هستی ارسال میکنیم و جهان هستی فرکانس ها ما میگیره و نتایج وارد زندگیمون میکنه پس تو جهانی به فرکانس ها ما جواب میده به چیزهای خوب فکر کن چیزهای خوب بخواه و همیشه شاد باش تا شادی بیشتری ببینی

    اگر هر روز به چیزهای که فکر می کنی توجه کنی دیگه اتفاقات زندگی تو الله بختکی نمی بینی دیگه ترس نداری حرص نمیزنی اگر هم اتفاق به ظاهر بدی برات رخ داد سریع میگی من به تضاد برخورد کردم پس من این و این میخوام

    ب

    این جمله که ما موجودات فرکانس هستیم برای خودت تکرار کن تا بتونی با قدرت زندگی تو رقم بزنی

    خدایا شکرت که همیشه هدایتم میکنی

    این متن برای خودم نوشتم که بهم یاد آوری بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    طیبه خانم گلفروش گفته:
    مدت عضویت: 2591 روز

    سلام ب همه دوستان عزیزم

    ب استاد قانونمندم

    به خانم شایسته پرانرژی

    بالاخره منم در این مدار قرار گرفتم ک بیام کامنت بزارم موقعی ک استاد اعلام مسابقه کردن

    ب خواهرم گفتم چقد خوب میشه خودمون برنده بشیم و دوره عشق و مودت بخریم

    گفت اره خیلی خوب میشه

    گفتم میدونی چ کسی برنده میشه گفت کی؟؟

    گفتم* کسی ک باورش رو ساخته باشه

    *کسی ک باور کنه مدارش تغییر کرده و این همه رشد کرده

    *کسی ک ب خودش اطمینان داره ک هرچی مینویسه از الهام خانم درونشه

    *کسی ک این مسابقه رو از طرف خدا میدونه

    نه کسی ک کامنتش قشنگ باشه

    درواقع کسی کامنتش قشنگ و زیبا ب نظر میرسه ک این باورا رو ساخته باشه

    وگرنه اگ بخایم فقط ب کلمات زیبا تکیه کنیم میشه ی مورد بیرونی و فیزیکی

    باید توجه کنیم ب درون خودمون

    تا اینک بنا ب کاری ک انجام میدیم خانوادگی

    ی کار فیزیکی خسته کننده

    شاید باورتون نشه ما امروز ظهر قبل اذان ناهار خوردیم و خوابیدیم

    و این باورای محدود کننده و این بهانه ها ک خسته بودم و نشد ک زودتر کامنت بزارم

    ایناهمش بهانست

    چون قانون میدونیم چیه

    اهان الان خداجون بهم گفت ک چرا زودتر من کامنت نزاشتم

    وای خدای من الان بهتون میگم

    میگفتم چرا من زودتر کامنت نزاشتم

    ذهنم میگفت خب خسته بودی

    وقت نکردی

    ب محض رفتن تو رختخواب ،خوابت میبرد

    وای خدای من

    عقلم میگفت اینا همش بهانست

    اینا ی مسعله بیرونی و فیزیکیه

    من ک قانون رو میدونم اینارو قبول ندارم

    تا اینک در حین کامنت گذاشن الهام جون(بهم الهام شد) بهم گفت چون استرس داشتی از این مسیر و مدار خارج شدی

    اهان این استرس و کنترل نداشتن ورودی ها ی مسعله درونی

    و اینه ک تاثیر گذاره

    خب استررس ب چی؟

    ب اینکه من میخام برنده بشم و دوره عشق و مودت رو میخام

    و از طزفی ذهنم میرفت رو اینک من خستمه

    ووو

    تا اینک امشب خواهرم گفت من داخل مسابقه شرکت کردم و نوشتم

    گفتم من هنو ننوشتم گفت بنویس هدف برنده شدن نیست ک هدف اینه ک بیشتر توجه کنیم ب زیبایی ها

    منم ذهنم و درونم اروم شد

    گفتم خب ک چی

    استرس ینی چی؟

    ینی کمرنگ دیدن خداوند در این همه زیبایی سفرنامه

    استرس ینی چی؟

    ینی هم فرکانس نبودن با مسابقه و هی دور شدن

    استرس ینی چی؟

    ینی توکل نداشتن ینی نا امید شدن

    ینی فکر کنی شب اخره ودیگ وقت نیست

    ینی رسوخ کردن شیطان در وجودت

    یننی نا دیده گرفتن این همه زیبایی این همه هدایت شدن های استاد ب این همه زیبایی

    ینی نادیده گرفتن این ابشار ب این قشنگی ینی خودتو رها نکنی تو آغوش پر مهر و ارامش خداوند

    ینی اون خانم با اون باغچه قشنگ و پر گل رو نبینی

    ینی اون معماری در دل طبیعت رو نبینی

    ینی توجه نکنی ب این همه زیبایی و قشنگی خداوند

    و بچسبی ب ی مسابقه

    و استرس و نگرانی

    و دور بشی از این مسیر

    و با هدایت خداوند دوباره اروم بشی

    دوباره هدایت بشی ب این مسیر

    ب اینک تغییر مدار

    تغییر حال خوب هیچ ربطی ب زمان نداره

    مثل الان من حسم عالیه

    طبق قانون : احساس خوب و آرامش =‌اتفاقات عالی

    و رسیدن ب ارامش ینی رخ دادن اتفاقات عالی

    ک حس و حالت رو دگرگون کنه

    و اصلا مهم نیست این مساعل بیرونی ک لحظه های اخره

    مهم درون منه ک رسیدم ب ارامش

    مهم دیدن این همه قشنگی های خداونده ک در هر حال و زمان در حال رخ دادنه

    مهم اینه ک ما مقاومت هامون رو کم کنیم

    تا این زیبایی ها وارد زندگیمون بشه

    مثل اون اب روان آبشار نیاگارا

    ک داره ب راه خودش ادامه میده

    برای خودمون ارزش قاعل بشیم

    ب خودمون ببخشیم اون همه زیبایی مثل خانمی ک سن و سال براش مهم نیست و باغچه ای ب این زیبایی اون همه گلهای قشنگ برا خودش کاشته و حس و حالش خوبه

    اون پیله های در هم تنیده اطراف خودمون رو پاره کنیم و همچون پروانه ای ک از دل ی کرم میاد بیرون

    پروانه ای ک منتظره مسیر تکاملی خودش رو بگذرونه

    و هیچ استرس و نگرانی نداره هیچ عجله ای نداره برای زودتر بیرون اومدن

    حتی چقد صبر میکنه برای خشک شدن برگاش

    میدونه اگ عجله کنه

    مسیر تکاملی طی نمیشه

    کسی ک این همه ثروت در دل طبیعت رو میبخشه

    و این همه ادم در جای جای جهان از اون خانه زیبا دیدن میکنن

    چون نچسبیده ب مال و ثروتش

    چون میدونسته ب چیزی وابسته نباید بشی

    چون میدونسته وابستگی دوری میاره

    خانه ای در دل طبیعت رو میبخشه

    وقتی حرف از اینه ک ی موضوع سفرنامه رو انتخاب کنیم و بیان قانون و باور

    میمونم ب اینکه اخه کدوم قسمت ؟

    تمام این ۳۱ قسمت عالیه

    تمامش توجه ب زیبایی ها و نکات مثبته

    تمامش هدایت شدن ب این همه نعمت خداونده

    تمامش حس و حال خوبه

    تمامش وابسته نبودنه

    تمامش کم کردن مقاومت ها و ورود این همه نعمت

    تمامش رعایت ی قانونه

    احساس خوب = اتفاقات خوبه

    رعایت کردن این قانون

    ینی توجه کردن ب کوچکک ترین زیبایی ها

    تمام این سفرنامه ثانیه ب ثانیش زیبایی و قشنگیه

    پس اگ فقط این قانون رو باور کنیم

    و انجامش بدیم

    ینی ورود نعمت ها ب زندگی قشنگمون

    خداروشکر میکنم ک هدایت شدم ب این مسیر قشنگ و کامنتم رو گذاشتم

    تا قبلش با وجود استرس

    میگفتم من چ بنویسم

    با وجود ارامش

    فقط اومدم اینجا با ذهنی خالی شاید باورتون نشه

    فقط جون و دلم رو سپردم ب درونم فقط انگشت گذاشتم رو کیبورد فقط الهام جون درونم میگفت و من مینوشتم

    و خداروشکر کامنتم عالی عالیه

    چون خدایم عالی و بی نظیره

    رسیدن ب این ارامش

    رسیدن ب خدای درون

    توجه ب صدای درون

    از هزاران دوره عشق و مودت با ارزش تره

    الهی ب امید تو

    همگی موفق و پرانرژی و امیدوار و ارام باشیم در پناه خدای مهربونم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2783 روز

    به نام خدا

    سلام?‍.

    وسایل لازم?:

    ۱_یه گوشه خلوت(ترجیحا تو طبیعت)?

    ۲_یه لیوان نوشیدنی آرامش بخش?(هرچی دوست دارین)

    ۳_یه حواس جمع?

    ۴_یه حال خوب?

    ۵_(انتخابی)یه موزیک آروم و لایت??

    ? حالا که چی چی

    چی کار میخوایی بکنی؟

    وااااااااا !!!!!بعد از این همه وقت تازه میپرسی چیکار؟؟

    خب باشه میگم:

    می خوام بگم که چی یاد گرفتم. بگم که چه باورهایی رو ایجاد کردم. بگم چه جاهای جدیدی رو دیدم. بگم چه ترمز هایی رو توی وجودم پیدا کردم. بگم …

    ?وایسا بابا وایسا. چه خبرته گازشو گرفتی داری میری. آروم.یکی یکی.سرم رفت.?

    هههههههه.باشه بابا آروم باش میگم دیگه چقدر هولی تو.

    ای وای دیدی چی شد. اینقدر حرف زدی یادم رفت اصلا با استاد و مریم خانم و بچه ها سلام و احوال پرسی کنم.

    سلام استاد جون. سلام خانم شایسته عزیز(همسفر ما نه تنها در سفرنامه دور آمریکا بلکه در سفر باورها). سلام مایکی عزیز.

    بچه های سایت??!!!!!! چه طورین. خوبین . حالتون کوک کوکه؟ فرکانساتون بالاست.حس و حالتون خوبه؟ خداروشکر خداروشکر. کی از همه قشنگ تره …

    ?عزیزم!!!!!!! مهد کودکه مگه؟! اِواااا

    ?????شرمنده هول شدم. اصلا میام جدی صحبت کنم این فرکانس بچه ها نمیذاره. خب بریم سر اصل مطلب.

    صدا جون دو تا چایی بریز بیار بخوریم ببینم تا برات بگم.

    ?میگی یا ننههههه؟؟؟؟

    باشه باشه.

    جونم برات بگه،البته بین خودمون بمونه ها، به کسی نگو. هر وقت استاد مسابقه برگزار میکرد من تا میومدم شرکت کنم یا به خودم میگفتم بذار حالا بچه ها بنویسن تو بخون یا میگفتم من که وقت ندارم ایشالا بعدا. ولی خب ایندفعه گفتم جایزشم نگرفتم نگرفتم. من تازه بعد از یه سال و نیم تو ایمیلم دیدم که سه بار تاحالا برنده کد تخفیف ویژه شدم.دیگه خیالم راحت شد که خدا جایزشو که نه، صد تا بهتر از جایزشو بهم میده.میخوام شرکت کنم که به خودم و جهان هستی بگم که لیاقت بهترین فرکانس ها رو دارم و از این جور نعمت ها بیشتر میخوام

    ?ببین برا من قلمبه سلمبه حرف نزن.هیچی نفهمیدم. ساده بگو.

    واییی. صدا تو چقدر بی صبری. آخرش جهان هستی ما رو از هم جدا میکنه.

    ?به به چشمم روشن. هستی خانوم کیه دیگه؟؟؟هان. زود بگو.

    هستی کیه بابا. دارم در مورد خدا حرف میزنم. در مورد فرکانس.باور.

    توی فایل پشت صحنه وقتی استاد جون گفت که ((من و عزیز دلم قبلا فایل برتر رو انتخاب کردیم و بعدا اعلام میکنیم و شما هم بگین که کدوم فایل رو بیشتر دوست داشتین)) گفتم که امین الان وقتشه که ببینی فرکانست با بچه ها و استاد و این خانواده بزرگ یکیه. میدونستم که اون فایل با یه نشونه خودشو به من نشون میده. اولا همین الان بگم که اون فایل فایل دهمه. و من برای بار دوم تا قسمت ۱۶ رو فعلا دیدم.ولی خب هیچی، نه دفعه قبل نه الان مثل اون فایل نبوده. اون هوای دلپذیر اون اتوبوس خوشگل و باحال. اون چمن ها. (نفس عمیق). اون چمن های تازه و بارون خورده. اون مردم nice. لباس های قشنگی که استاد میپوشه.اون مرغ های خوشمزه. اون آتیش باحال.

    حالا بذارین بگم چرا دوستش دارم.

    (موسیقی متن)

    (همچنان موسیقی)

    دیگه آخراشه(موسیقی با صدای کم)

    من الان رفتم توی ۱۸ سالگی. همین سه هفته‌ پیش.مسلما سال دیگه کنکور دارم. همه دارن از استمرار و پیوستگی توی درس خوندن حرف میزنن. در مورد حل کردن تست حرف میزنن که هر چه بیشتر حل کنی راه های بیشتری پیدا میکنی. اما خب تهش به دلم نمینشست. آخه از ته ته دلشونم که میگفتن، بازم نمیدونم چرا حرف های استاد بیشتر به دلم میچسبه. قسمت دهم در مورد این بود که سیم های رابط کشنده سانتافه خراب شده بود و استاد از یوتیوب فیلمی پیدا کرده بود که درستش کنه. مایک هم میخواست آتیش درست کنه ولی چوب ها خیس بودن. یه جایی توی فایل های نیاگارا خانم شایسته گفت که نتونسته از حرف زدن استاد با مایک فیلم بگیره وقتی داره در مورد قوانین باهاش حرف میزنه. اما خب توی این فایل یه گوشه ای از اون حرف ها رو دیدیم. وقتی استاد داشت سیم ها رو درست میکرد، مایک اومد و گفت که تونست آتیش درست کنه و خداروشکر تکنولوژی هم کمکش کرده. استاد جون گفت که هر کسی توی کاری که داره انجام میده تمام تلاششو بکنه، نا امید نشه و ادامه بده، خدا بالاخره راه رو بهش نشون میده. خیلی راحته که آدم بگه نشد و نمیشه و فلانه و….

    ولی کار درست اینه که ادامه بدی. ادامه که بدی خدا خودش یکی یکی راه ها رو برامون باز میکنه. بعد از اون بگم که استاد بالاخره اون شرکتی که ازش ابزار خریده بود رو به ما گفت??(میل واکی)

    البته واقعا نمیتونم بگم بهترین فایل بود ولی میتونم بگم بهترین آگاهی رو داد به من. چون واقعا هر چقدر که میگذره کیفیت فایل ها در حد فیلم های هالیوود میشه.کاشکی استاد میگفت چند تا فایل باهم انتخاب کنیم. اون وقت اونقدری که کیف کردم از دیدن فایل ها، اینجا مینوشتم. اون موقعی که استاد به مرغ های دریایی و اون سنجابه پفیلا میداد، فردای اون روز طوری شد که مرغ های باغ خالم از توی دست من دون میخوردن. وقتی خانم شایسته اون رون های مرغ خوشمزه رو درست کرد و نوش جونشون کردن منم از خداجونم خواستم که اون شب رون بخوریم. به نظرتون چی شد؟

    بابام همون لحظه زنگ زد بهم و گفت شام پنج شیش تا رون تپل خریدم امشب ضیافت داریم. وقتی استاد هرجایی میرفت یه شوی خیابانی یا یه نمایشی تئاتری چیزی بود منم خواستم که همیشه از این نمایش ها توی زندگیم داشته باشم. الان بیشتر از تمام عمرم دارم میرم تئاتر های خنده دار و باحال.مخصوصا تئاتر های ما اصفهانی ها که واقعا ۳ ساعت اینقدر میخندی که فکّت درد میگیره.آبشار نیاگارا با اون آب خروشان و رنگ آبی دلنوازش رو که دیدم خواستم که منم به سمت یه همچین جاهایی هدایت بشم. که تازه قبلنش هدایت شده بودم. چون سه چهار ماهی میشه که مسیرم از کنار آب و روی پل خواجو میگذره.حتی اون تیکه کوچیک که استاد در مورد ماشین های خانوم کتی حرف زدن من دیدم که خدای من تا بحال امکان نداشته ماشین لاکچری توی مسیرم باشه و من نبینم. چیزهایی که اصلا بقیه فکرشم نمیتونن بکنن که هست. دوست هام که دیگه نگو. روابطمون فقط شده بگو و بخند و شادی و حس خوب باهم بودن.

    این سفر یه جورایی برام حکم چسب گوریلا رو داشت که باور های خوب و ثروت ساز و آرامش بخش و سلامتی رو به نا خود آگاه و خود آگاهم بچسبونه. من که تا بحال جایی ندیدم که اینقدر راحت با بقیه ارتباط دوستانه عمیقی برقرار کنی. با کسایی که حتی توی زندگیت یه بارهم حتی از جلوت رد نشدن.

    چقدر من کیف می کنم وقتی میبینم استاد اینقدر فوق العاده از آمازون برای حل کردن مسائلش کمک میگیره. تصفیه آب نانویی، لباس های زیبا، واکس و شوینده آروی و….

    اصلا این آدم اینقدر داره راحتی رو به بهترین نحو توی زندگیش اجرا میکنه که هر کی ببینه عاشقش میشه. واقعا به قول خانم شایسته چه قدر ما خوش بختیم. چقدر خوش شانسیم که این همه نعمت داریم.

    چند وقتیه که روی بحث استارت آپ و کارآفرینی تمرکز ویژه ای شده. و من همون لحظه ای که اولین بار شنیدم به خودم گفتم اصلی ترین دلیلش فرکانس این خانواده بزرگه. این همه نعمت این همه قصر و کاخ توی کشورمون. این همه مکان هایی که از بهترین خیابون های لندن هم لاکچری تره به خاطر این نوع نگاه و باوره. به خاطر این کاریه که استاد انجام داده. به خاطر لطف خداست.(هذا من فضل ربی). این سیستم بی نقص ثروتمند که ۱۰۰ درصد زندگیمونو به دست خودمون سپرده تا بسازیمش.

    همیشه وقتی دارم کارهای روزانمو انجام میدم به خودم هی تاکید میکنم که (ببین امین. حتی این که داری این جا راه میری به خاطر فرکانسته. همین که به این نکته زیبا دقت کردی به خاطر فرکانسته. اصلا همین که الان این فلان چیز رو میبینی به خاطر فرکانسته. خدا رو شکر یک روز هم نبوده که به خودم اینهارو یاد آوری نکنم. نمیگم که همیشه کامل رفتار کردم به هیچ وجه ولی تا اونجا که رو خودم هر روز کار کردم هر روز هم نتیجه گرفتم. هر جا هم لغزیدم دست خدا اومده و نگهم داشته. نذاشته بیفتم. همیشه هدایتم کرده. کم کم دارم معنی اون هدایتی که استاد میگه رو حس میکنم. از زمان عضویتم فکر کنم تا الان فقط یک ساله که روی خودم دارم جدی کار میکنم. و همیشه به این فکر میکنم که خدای من وقتی پنج ساله شدم چی میشه. به قول استاد حتی تصورشم نمیتونم بکنم چقدر زیبایی در انتظارمه. همونطور که استاد سال ۹۱ نمیدونست سال ۹۸ چی در انتظارشه. این روزها چند تا از دوست هام در مورد استاد و آدم های ثروتمند ازم سوال میکنن و منم تا اونجایی که میخوان بهشون کمک میکنم. ولی خب همون روز اول یادشون میره و منم دیگه در موردش حرف نمیزنم. اما خدارا شکر میکنم که اونها یه چیزهایی دیدن که میان و میپرسن. استاد جونم دستی از بینهایت دست خدا بودی هستی و خواهی بود که کمکم میکنی. ازت الگو میگیرم که به هرچی که میخوام برسم. اصلا دیگه الان هرکی در مورد اقتصاد آینده ام صحبت میکنه که چی کار میخوایی بکنی و فلان و این حرفا، به خودم میگم امین میدونی که آینده مالیت تضمینه. حتی پنج سال دیگه طوری میشه از کل خانواده دور و نزدیکت، فقط تو تنها، ثروتت چندین برابر بیشتره. خدا رو شکر دارم حس میکنم که میتونم ببخشم. میتونم به راحتی بگذرم از پول و برای شادی هام خرجش کنم. میتونم درک کنم که وقتی با احساس خوب خرج میکنم خداوند همون لحظه به قولی چند برابرش رو به حسابم واریز میکنه. جوری شده که بابام همیشه بهم میگه من که به تو پول نمیدم پس چه جوری همیشه میگی پول دارم. از کجا میاری این همه. میدونی بهش چی میگم????

    ((من حیث لا یحتسب))

    اونم چیزی نمیگه و میره. اینم بگم که پدر من واقعا نمونه یه انسان موفق در کارشه. چون همه بهش نیاز دارن. نباشه کارشون لنگ میمونه. ولی من پیش خودم میگم اگه بابام عباس منشی بود چقدر زود تر از این حرف ها به چندین برابر موفقیت ها و درآمد های الانش میرسید. نمونه یه آدم عاشق علم و کارهای یونیک و سطح بالا که هیچ کس به راحتی از پسش بر نمیاد ولی اون چرا.

    خدا رو شکر میکنم. به خاطر این همه نعمت. به خاطر این حجم بینهایت زیبایی و ثروت که به ما عطا میکنه و برای ما آفریده. خدایا شکرت.ممنونم ازش که من رو هدایت کرد تا توی این مسیر باشم. اگر که مسیر قبلی رو میرفتم مسلما من هم مثل اون ۹۷ درصد مردم نتیجه میگرفتم. اما الان نتیجه کاملا متفاوته.

    استاد جون ممنون

    بچه ها ممنون که وقت گذاشتید??

    خداجون ممنون.

    صداااا. صداااا خوابی؟؟؟ یعنی نشنیدی این همه حرف زدم.

    ?هان چی؟! نه؟!من؟خواب چیه.؟ من راستش چیز شده بودم!!! غرق در حرفات شده بودم. اره!!آهنگ صدات اصلا آدمو میخوابونه!!!!!

    از دست تو. چه قدر تو حس بودم. پاشو پاشو بچه ها گلوشون خشک شده هوا گرمه بپر چند تا بستنی بخر دور هم بخوریم. بدو.

    آقا منتظر باشین تا بخره بیاره.

    با اجازه.

    ?????حالا نمیشه نرم؟؟

    صداااااااااااااااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    فهیمه خانوم گفته:
    مدت عضویت: 2737 روز

    سلام…سلامی به گرمی ومهربانی قلب استاد عزیز وخانم شایسته گل.وپسر پر قدرت وفهمیدتون…؛انشاالله که این سفر بهتون حسابی خوش گذشته باشه والبته مطمعنم دنیا به افرادی که همیشه دنبال خوشی؛شادی؛زیبایی؛ثروت وفراوانی و همیشه در حال سپاسگزاری هستند همیشه روی خوش نشون میده.تاکید میکنم همیشه.استاد عزیز من تمام فایل های سفر نامه رو ندیدم ولی فقط میخوام آگاهی های خودم رو که فقط با دیدن چند قسمت از سفرنامه هستش رو تقدیم همه عزیزان کنم؛نه واسه مسابقه وجوایزش واقعا من از مسابقه کلا خبر نداشتم والان اومدم توسایت یه سری بزنم یهو چشمم افتاد ودلم خواست که بیام از دلم براتون بگم…به قول استاد در واقع هدایت شدم…آره واقعا هدایت شدم.هدایت شدن هم زیبایی خاصی داره خیلی دلچسبه آدم دلش محکم میشه ومیگه آره واقعا نیرویی عظیم مراقب منه وبهترین راه هارو نشونم میده پس هیچ غم وترسی ندارم.الهی شکر..هر چند میدونم آگاهی های همه عزیزان از دانایی وآگاهی های من بیشتر وزیبا تره…الهی شکر. و من با خوندن آگاهی همه عزیزان آگاهیم خاص تر وبزرگ تر میشه پس از همه دوستان عزیزم در سایت سپاسگزاری میکنم که اینقدر با محبت وبخشنده هستید.من با دیدن فایل های سفر نامه نکات زیبا وزیادی یاد گرفتم که دونه دونه نام میبرم وتوضیح میدم.

    ۱-اولین نکته ای که درک کردم از فایلی بود که استاد لباس های زیبایی با عکس سفر وجاهایی که میخوان برن وکمپ بزنن رو طراحی وآماده کرده بودند وبه همه ما یکی یکی زمان گزاشتن ونشون دادن.

    واین زمان وحوصله ای که به خرج دادن و برای ما درباره سفرشون گفتن واین ذوق استاد وپسر گلشون روی من تاثیر عالی گذاشت وفهمیدم به همون اندازه استاد شایدم بیشتر باید برای انجام هرکاری ذوق وعلاقه و اشتیاق وانگیزه وقدرت تصمیم گیری داشته باشم…وهمه امکانات وتجهیزاتم رو آماده کنم وبدون هیچ شک وتردیدی عمل کنم وشاد باشم و با این شادی وذوقم به دیگران هم انگیزه بدم تا اونها هم مثل من برای هر تصمیمی که دارند دست به اقدام بزنن وشک تردید نداشته باشند وزیبا وبا اشتیاق عمل کنند.

    ۲-دومین نکته که من فهمیدم این بود که دنیا را برای خود محدود نکنیم…در شهری که زندگی میکنیم به این فکر نکنیم که خوشبهال استاد ماکه نداریم ما که نمیتونیم همچین سفر ها بریم…استاد آدم خاصیه که تونسته وهمیشه در حال سفر وشادیه ما که اصلا وقتشم نداریم.نه نه هرگز این جملات رو به کار نبرین.هر چیزی که دارین روباید تحسین کنین.مثلا یه بوته خار رو که نزدیک خونتون هستش وچشمتون بهش میوفته و چند تا گل کوچیک هم تازه در آورده رو باید تحسین کنیم.تا زیبایی زیادی برای خودمون خلق کنیم وباید برای هر چه داریم خداراشکر کنیم.

    حتی اگر تو دهات هستیم هم باید به کلاغ ها یا گربه ها یا سگ ها یا تمامی اهالی روستا وتمامی خانه های گلی وچوبی جوری نگاه کنیم که باعث شادی وآرامشمون بشه وبگیم خدایا شکرت که درختان تنومندی خلق کردی که ما تونستیم از چوبش برای سقف خونمون استفاده کنیم وخدارو شکر میکنیم که سقف خونمون زیباست ومحکمه و ما رو در برابر هر مشکلی در امان داره یا خدارو شکر که برای ما خاک وعلفی آفریدی تا ما بتونیم برای خودمون خونه ای با دیوارهای زخیم و پر قدرت درست کنیم وهمیشه حال خودمون رو خوب نگهداریم وشکر گزاری کنیم تا این زیبایی ها وشادی ها در اطرافمون بیشتر بشه.

    ۳- سومین نکته که فهمیدم این بود که دنیا فانی نیست بلکه بی انتهاست وتمام شدنی نیس؛ بلکه بی نهایت؛ بی نهایت است.فراوانی بی نهایت است.زمین پهناور خدا تمام شدنی نیس وهر قدمش زیبایی خاصی دارد که به من یاد آوری میکند همه جهان در اختیار من است وبرای ثروت مند شدن من در حرکت است وتمامی ندارد وهر روز ثروت وفراوانی عظیمی به سمت من جاری میشود.

    ابرو باد ومه خورشید وفلک در کارند….

    تا فراوانی وثروت را به راحتی وبا زیبایی خاصی وارد زندگی من کنن.این فراوانی ها وزیبایی هایی که استاد به ما نشان داد رو همه دیدیدم ومطمعن شدیم دنیا فقط در شهر ما یا استان ما یا حتی کشور ما خلاصه نمیشود..بلکه جهان بی انتهاست وپول وفراوانی وثروت وزیبایی همیشه در حرکت است وبی پایان است وبهتره بگم بی ترمز دارد به ما خدمت میکند ومارا ثروتمند تر؛ بزرگتر؛ زیباتر و…… میکنند.

    ۴-چهارمین نکته ای یاد گرفتم این بود در برابر نعمت هایی که دارم حتی اگر فقط یک دمپایی پامه باید شاکر وسپاسگزار باشم واز همین نعمت دمپایی زیبا ٬خوب مراقبت ونگهداری کنم تا زیبایی خودم بیشتر بشه وجهانم رو هم زیبا تر ببینم وقدرشو بدونم وخداروشکر کنم..وواقعا من دیدم که چقد این همه زیبایی مثل هوا٫آب ها٫آسمان زیبا٫درختان زیبا٫حتی ماشین های زیبا٫خیابان ها٫آدم ها٫یا همین ماشین ویا بهتر بگم منزل استاد پاک و تمیز و هستش وهیچ گرد وغبار وناپاکی وناخالصی نداره.اگر من زیبایی هر چه که دارم رو خوب حفظ کنم و مراقبش باشم واز داشتنش احساس زیبایی کنم وسپاسگزاری کنم هر وقت که میبینمش حس میکنم خدا میگه ببین این بنده من چقد قدر نعمتی رو که بهش دادم میدونه پس حق طبیعیشه که بهش نعمت های بیشتر وزیبا تر بدم.آره واقعا مراقب داشته هایمان باشیم وهر روز سپاسگزاری کنیم بابتش.

    ۵-پنجمین نکته خوبی که یاد گرفتم این بود که همکاری در هر کاری باعث میشه اون کار و راحت تر وسریع تر وزیبا تر انجام بدیم…در هر کاری وخلاقیتی وعملی از دستان دیگر خدا کمک بگیریم تا کار وعملکرد قوی تری داشته باشیم ونباید مغرور بشیم و بگیم نه اصلا من به کمک هیچ کس نیازی ندارم وخودم تنهایی از پس همه مشکلات برمیام…به افرادی که دوست دارند در هر عملی وکاری به ما کمک کنند اجازه بدیم که کمکمون کنن واین کمک اونهارو از طرف خدا بدونیم وسپاسگزار خدا باشیم که در انجام هر کاری از طریق دستانش یعنی افراد خوب ومومن به ما محبت میکنه ودر هر مشکلی کنار ما هستش وبه ما نیرو وتوانایی بیشتری میده.

    ۶-نکته ششم این بود که دیدم افرادی رو که با سن زیادشون چقد روحیه شاد وذوق واشتیاقی دارندودر چهره اونها امید به زندگی وسلامتی رو دیدم که با این سن وسالشون اینقدر توانمند وپر انرژی هستند.

    و دیدم زن ومرد های کهن سالی رو که به سفر میان وهیچ خستگی ومریضی ودردبی درمانی در اونها دیده نمیشد.وسلامتی اونها رو تحسین کردم و حذف کرم حرفهایی که شنیده بودم که گفته بودند مریضی امری طبیعیه وآدم دیگه به ناچار باید قبول کنه که از ۴۰یا۵۰ سالگی به بعد دیگه ناتوان میشه وکم کم مریض میشه ودیگه درمان نمیشه ومریضی به خاطر کهولت سن براش به وجود میاد وهیچ راه چاره ای نداره وباید بشینه تو خونه وفکر یه پرستار باشه.نه باور نکردم ودر این سفر ها هم استاد به ما نشون داد افرادی رو با سن زیاد چقد به طبیعت اهمیت میدادند وروحیه سالمی داشتند وداشتند زمین چمن رو تمیز میکردن بدون هیچ مشکلی وتحسین کردم سلامتیشون رو وخداروشکر کردم.سلامتی همیشه وجود داره خداوند بدن مارو بدون هیچ کمو کاستی آفریده وتا لحظه مرگ خداوند بدن مارو رهبری میکنه وتمام اعضای بدن ما سالم کار میکنند وهیچ نقصی ندارند.ما تا آخر عمر در سلامتی کامل به سر میبریم چون خدایی کامل وبدون نقص بدن مارو خلق کرده وبهش وسعت میبخشه وقوی تر وزیباتر وسالم ترش میکنه.

    ۷-نکته هفتمی که من فهمیدم این بود که چه عشقی بین این خانواده یکتا پرست در جریانه که تمومی که نداره هیچ داره هر ثانیه بیشتر وبیشتر میشه.این عشق ومحبتی که استاد به خانوم شایسته عزیز دارن وعشق ومحبتی که هر دوی آنها به مایک دارن رو واقعا تحسین میکنم وخدارو شکر میکنم که در جهانی زندگی میکنم که عشق ومحبت همیشه وهر لحظه در حال افزایشه وتمومی نداره…با هر کس با عشق ومحبت رفتار کنیم در واقع خدای خودمون رو با عشق ومحبت میسازیم واز طرفه همه عزیزانمون ونزدیکانمون عشق ومحبت دریافت میکنیم واین عشق ومحبت بی پایان همیشه بین همه ما وتمامی افراد کره زمین در جریانه چه ایرانی؛چه اروپایی؛چه آمریکایی؛‌و چه هر جای دیگه ای.نیروی عشق ومحبت همیشه در جریانه.

    ۸-هشتمین نکته ای یاد گرفتم بخشش بود.به قول استاد ببخش تا جاری شود.و وقتی دیدم استاد وخانم شایسته عزیز داشتند به یه سنجاب وخرگوش بود فکر کنم از غذای خودشون میبخشن..تحسینشون کردم خداروشکر کردم وگفتم ممنونم خدایا که اینقد افراد بخشنده ومهربان فراوانند وبه تمامی دنیا خدمت میکنن واینگونه از هر انچه که دارند میبخشند..خدا بخشنده است وبخشش را دوست دارد.سعی کنیم از هر چیزی که داریم مقداری از اون چیز یا کالا رو به فردی که میدونیم نیاز داره ببخشیم.بخشش واقعا کار زیبا وارزش مندیه وروح آدمی رو به آرامش میرسونه.هر چه قدر بیشتر ببخشی خداوندرو بخشنده تر خواهی یافت.خیلی خستتون کردم دوستان خیلی خیلی حرف زدم عذر خواهم از همه شما عزیزان.ولی واقعا امشب دوست داشتم این حرفهارو به شما بزنم واین نکته هارو بگم تا شاید بتونم به کسی کمک کوچکی بکنم.ممنونم از همه شما عزیزان دلم وخانواده یکتا پرست دوست داشتنی…به خدا میسپارمتون.خدایا شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    امیر خان گفته:
    مدت عضویت: 3817 روز

    سلام به همه عزیزان

    ……………………..

    اولین نکته بسیار زیبایی که در سفر شما دیدم این بود که شما به هدایت خدا ایمان داشتید و هر لحظه درخواست هدایت می کردید و حتی پلن مسافرتتونم سپرده بودید به نیروی هدایت و خیلی ممنونم که فیلم برداری میکردید و نتیجه ایمان و باورتون رو نشون میدادید.

    نکته مثبتی که در قسمت های اول منو درگیر کرد این کنسرت استاد بود که خیلی لذت بردم و حتی چند بار هم با خونواده تماشا کردیم و خیلی لذت بردیم.

    در این زمانی که خیلیا ماسک میزنن و در هیچ جا خودشون نیستند ، کمتر کسی پیدا میشه که اینطور شادی هاشو منتشر کنه

    خیلی جا ها دیدیم که طرف میگه نه فلان کارو انجام نمیدم آبروم میره و شخصیتم بد میشه ، اینطور آدم ها ماسک (تائید دیگران) برخود میزنن.

    استاد شما نشون دادی که همیشه خودتی و حرف مردمم برات مهم نیس و کار درست رو انجام میدی ، دمت گرم.

    ………………….

    نکته بعدی که برام جالب بود استیت پارک هایی بود که شما می رفتید

    اونطور که از فیلم معلوم بود اکثرشون فضای سبز و محیطی بسیار تمیز و منظم داشتند و حتی ادمایی که اونجا بودند بسیار شاد و خوشحال بودند از همه سنین از کودک تا پیر.

    همه با هم دوست بودند و حتما که باورهای خوب و ثروتمندی داشتند.

    در قسمت 7 اون مکانی پر از پروانه بود منو یاد این موضوع انداخت که اگه زیبایی ها رو ببینم و لذت ببریم در واقع داریم از خدا شکر میکنیم و با خدا حرف میزنیم و خدا هم توسط زیبایی ها با ما حرف میزنه تو این قسمت اگه دقت کنید غذای پروانه ها هم اونجا بود و خودشون رو تغذیه میکردند و خدای روزی رسان ما روزی رسان آن ها هم بود و روزیشون اونجا همیشه آماده بود .

    تو زندگی باید مثل پروانه باید پر بزنیم و شادی کنیم اینور و اونور بپریم و نگران روزیمون نباشیم که رب العالمین وعده شو داده و نباید با نگرانی از خود دورش کنیم.

    ق9

    چقدر فراوانی ، خدا رو شکر هر کجا که فیلمشو میزارین فضای زیبا و سبز یا رودی آزاد در مسیر هدفش حرکت میکنه.

    اونجا که ما نبودیم و فقط فیلمو میبینیم ولی اون لحن زیبای خانم شایسته که زیبایی رو توصیف میکنه و با روح و روان من بازی میکنه

    و از یه طرف صدای طبیعت ، صدای آب که انگلر خدا داره باهات حرف میزنه و بهت عشق میروزه.

    ق11

    نکته بسیار مثبتی که در این قسمت دیدم این بود که مردم ، همه سنین باهم داشتند شادی میکردند و بهم دیگه محبت و عشق داشتند

    پیر زن و پیرمردایی که که از چهرشون انرژی مثبت میبارید و برعکس جامعه ما بسیار شاد بودند و سالم هم بودند و تا اونجایی که تمرکز کردم دستشون عصا هم ندیدم و همشون رو پای خودشون بودند.

    ق13

    در این قسمت اون صحنه زیبا که شما استاد و شما خانم شایسته بودید و داشتید تایپ میکردید اینو در من برانگیخت که آیندمو جوری بسازم که آزادی مکانی در شغلم داشته باشم و هر جا که باشم بتونم کار کنم و چه لذتی داره در فضای سبز و تمیز کار کنی.

    ق16

    من همیشه وقتی بارون میومد و بیرون بودم ، دوست داشتم بدون چتر زیر بارون باشم و از اون بارش و بوی باران لذت ببرم و اون شستشویی که باران میده و تمیزت میکنه،

    خیلی این قسمتو نگاه کردم و بارها هم خودمو اونجا تصور کردم حتی اونجایی که رعد و برق میزنه و من یهو میترسم

    و بعد اون بارون زیبا که خدا با صدای باران فراوانی نعمت رو بهت نشون میده ، زیبایی رو میبینه که تمام طبیعت خیس شده و بوی تازگی و شادابی میدن و اون آهو خوشگله هم داره لذت میره

    ق 19

    تو این قسمت اون چیزی که برام جالب بود این بود که انسان چقدر جهان اطرافشو تونسته مسخر کنه

    با چوب و سنگ و…. که به صورت خالص از طبیعت بدست اومده چقدر با خلاقیت نما های معماری رو ساخته و زیبایی رو هدیه داده

    نماهای معماری اینو یادم داد که انسان میتونه از هر چیزی زیبایی بسازه ، از سنگ از چوب و….

    و با این قدرتی که خدا به انسان داده باید سپاسگزارش باشیم

    ق25 .26

    این آبشار نیاگارا واقعا میشه گفت یکی از تاپ ترین نقاشی های خداست که قدرتشو به رخ طبیعت کشیده

    آب با آرامش و حرکت زیباش در مسیر خودش با عشق جریان داره و هیچ مانعی نمیتونه جلوشو بگیره آبی رو که با عشق و علاقه در مسیر هدفش حرکت میکنه

    چقدر زیباست اون رنگ آب ، سنگ ها و صخره ها ، صدای آب

    به خدا خود خداست که داره باهات حرف میرنه ، عشق می ورزه ..

    زمرمه ی سر انگشتان باد در خواب خوش گیسوانت زیبایی شاعرانه ایست که دلم را به بازی میگیرد و نجابت کلامت آنچنان که هر کلام دیگر را بیرنگ میکند . در چشم انداز هر کجای طبیعت تو را میبینم . در چشمه ،در رود ، در دریا ، در گل ، در درخت ، در جنگل ، در دره ، در دشت ، در کوه . با این همه هنوز در تو حیرانم که تمامی عشقی در یک وجود و تمامی آرزویی در یک لباس …؟

    استاد و خانم شایسته عزیز ممنونم که این برنامه ها رو آماده میکنید ، وجود شما زیباست که به هر جا میرید به اونجا معنیه زیبایی میدید.

    دورترین فاصله ها نزدیکه شرطش اینه که تو مقصد باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    یاسمین موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2231 روز

    سلااااااااااااااااام و خسته نباشید عزیزان

    استاد خوبم و خانم شایسته مهربونم

    واقعا واقعا سپاسگزارتون هستم

    آره درسته که من عضو تازه و جدید این خانواده هستم و شدم اما احساسی که تو این چند وقت کوتاه که در کنارتون داشتم اینو نمیگه

    بخدا اینایی که میگم شعار نیست من با تک تک فایلهای سفر اشک شوق ریختم

    به خاطر احساس نابی که از فایلها میگرفتم

    آخه چطور میشه از بین این همه فیلم که سرشار هستند از عشق . صمیمیت. نزدیکی. زیبایی .بکری . انسانیت و شعور ی یکی رو انتخاب کرد

    اکثر فایلها پر بود از قطرات زیبای بارون

    پر بود از طبیعت بکر و زیبای خداوند که فقط تو فیلمها دیده بودیمشون

    اما شما عزیزان و مخصوصا خانم شایسته گل

    که با وجود تحمل شرایط سخت این کار رو خالصانه و با حضور قلب برامون انجام دادین سپاسگزارتون هستم

    اما اگر واقعا بخام و مجبور باشم که بین این همه درس و آگاهی و زیبایی یکیش رو انتخاب کنم من قسمت 26 فایل ها رو انتخاب میکنم

    دلایلش=

    رفتن به زیر آبشار نیاگارا

    اون احساس ناب رو چطوری توصیف کنم که

    حق مطلب رو ادا کرده باشم

    خدایا تو چقد زیبایی و چقدر خوبی که بهمون اجازه دادی زیباییها رو ببینیم

    رفتن زیر اون آبشار تجربه بینظیریه

    من با دیدن اون فایل اون لحظه که استاد و مایک با لباس مخصوص به زیر ابشار رفتند اون احساس.

    اون باد شدید که به دلیل فشار آب بود.

    اون بارشی که بر سر و صورت همه می ریخت.

    اون احساس پرت شدن احساس مقاومت در مقابل شدت وزش باد خیس .

    من اونجا بودم من هم دقیقا اون لباس مخصوص رو پوشیدم و وزش باد و پرت شدگی و اون قطرات آب آبشار رو در کنارتون حس کردم من دیدم که وایسادم و با صدای هیجان انگیز جیغ خوشحالی سر میدادم

    و به اینسو و آنسو میپریدم و لذت میبردم

    و همش دلم میخاست که همونجا وایسم و فقط خیس بشم و از جام تکون نخورم

    من دوس دارم هر روز برم زیر اون آبشار وایسم و خیس شم و شدت وزش بادش رو تجربه کنم من عاشق این هیجانم

    من اون لحظه همش میگفتم با وجود شدت باد و وزش باد و آب شلاقی خانم شایسته چطوری داره اینقدر تمیز فیلم میگیره و حتی یک قطره هم آب بر روی دوربین نیوفتاد

    و نگران بودم که نکنه به دلیل شدت آب مجبور به قطع فیلمبرداری بشین ولی خدارو شکر اینقدر مهارت دارید که این صحنه های زیبا رو تا آخر برامون به نمایش گذاشتین

    استاد چقدر ساده و بی الایش و با مهربونی تمام به سنجاب غذا دادین بر روی زمین نشستین و مشخص بود که اولین تجربه غذا دادن به سنجاب رو دارین ازش لذت میبرین

    نه تنها ما حتی سنجابها هم دوستون دارن

    لحظه غذا دادن به سنجاب سر تا پا مهربونی بودین و این حس رو توی شما به وضوح دیدم

    سپاسگزار خداوندم که منو تو مسیر و مدار شما قرار داد

    و سپاسگزار شما هستم که پذیرای من در این خانواده هستید

    دوستون دارم یه عااااااااااااالمهههههههههههه

    ضمنا دلمون برای شما تنگ شده چند روزه نمیبینیمتون

    لطفا زودتر بقیه فایلهارو برامون بزارید مشتاقانه منتظرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    بهار فعلی گفته:
    مدت عضویت: 2698 روز

    سلام به استادومریم جان عزیزم ودوستایه گلم

    این چندروزه اخیر کامنت نذاشته بودم وبیشتر درحال خوندن دیدگاه های دوستان بودم که واقعا یکی از لذت بخش ترین کارامه،کلی دلم تنگ شده برای نوشتن دیدگاه،خانم شایسته ممنون ازت دست مهربون خداوند که ایده ای که بهت الهام شدرو به عمل رسوندی و این سفرنامه هارو تهیه کردی چقدر وچقدرررر لذت بخش بودن برام،دلم میخوام همشو بارها وبارها ببینم،حس صمیمیت خاصی نسبت بهت با این سفرنامه ها پیدا کردم انگار که واقعا یکس ازدوستای نزدیکم هستی،من همه این سفرنامه هارو واقعاااا دوس داشتم ولی قسمت ۳۱و۳۲قسمت اخر واقعا منو متاثرترازهمیشه کرد ،قسمت۳۱اون وقت شب تو دل اون سکوت خیلی صحبتایه دلنشینی بااستاد داشتین،ارامش خیلی خاصی بهم داد،وخیلی کیف کرد اون وقت شب تو Rv.تو سفر،تو دل ی جای پردارو درخت راجبه قانون صحبت کردن چه لذتی میتونه داشته باشه.کل اون فایل رو من عاشقش شدم بیرون رفتت ازRvاون موقع شب ،نترسیدنت وقتی استاد پیشته،رابطه زیباتون،زندگی عباسمنشی،واقعا با اشک شوق من فقط تحسینتون میکردم وهمش میگفتم منم ازاین رابطه ها میخوام باعشقم تجربه کنم ،میخوام زندگیم رابطم با عشقم واقعا اینقدر در کمال ارامش باشه ،زندگی به سبک عباسمنش?

    من عاشقتوووووووونم زیاد

    ممنونم ازت شایسته عزیزم

    دوستایه گلم دوستووووووون دارم که اینقدر قلم همتون زیباس ومن چقدر کیف میکنم نظراتو میخونم

    خدایا شکرت که هدایتم کردی به این مسیر لذت بخش ،به استاد وشایسته عزیزم ،به این دوستایه همفرکانسی.خدایا کمک کن روز به روز بهتر عمل کنم این قانون ساده رو من تسلیم توام.درپناه الله یکتا باشین…بوس به روی ماه همتون .??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سمیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    این سفر بی نظیر و یه دونه است

    من که اهل فیلم و سریال نبودم حالا عاشقانه قسمتهای این سفر رو دنبال میکنم من که همیشه به خاطر کارم فرصتی برای سفر نداشتم یهو خودم رو همسفر یه خونواده ی باحال دیدم!

    جالب بود برام همیشه به دنبال یه تصویر مثبت از آمریکا و خارج از ایران بودم وقتی ایده ی این سفر رو توی سایت دیدم خیلی واسش خوشحال شدم یه کلاس عملی برای ساختن باورهای جدید و مثبت نسبت به سفر!!!

    تو این دوره در کنار استاد و خانم شایسته و مایک عزیز یاد گرفتم که در سفر بزرگتر زندگی خدا همیشه هدایتگر من هست و جریان و مسیر زندگی به سمت خیر و خوبی پیش میره

    در این جریان منظم و آرام زندگی بهتره که سبکبار باشی به چیزی نچسبی رها باشی و شاد از داشتن همین لحظه

    جلوتر که میری مسیرها سبزتر و رویایی تر و زیباتر میشن تو هم بیشتر و بیشتر درک میکنی زندگی راحت تر میشه مسایل ساده تر رد میشه و هر روز تو قوی تر و قدرتمندتر باورهای مثبت و قدرتمند می سازی … زندگی در کنار نوشیدن قهوه همراه بهترین های زندگی موهبتی میشه که دلت میخواد برای هر لحظه ش یه آلبوم بسازی و برای همه با صدای خودت بخونی

    گذر از هر جاده ی زندگی تو رو با افرادی آشنا میکنه که بسیار متفاوت از تو هستند اما در عین حال با اصل تو بسیار دوست هستن

    چقدر دیدن تنوع و تفاوت در ظاهر زندگی و افراد حاضر در اون دلنشینه وقتی که خودت خودت هستی و هر جا قدم میذاری رد پای اصیل خودت رو به جا میذاری عطری می پراکنی که همه رو مدهوش میکنی غذایی می پزی که همه رو به هیجان میاری

    مزه ها عطرها رنگ ها منظره ها درخت ها برگ ها رودها سنگ ها و همه ی طبیعت و این جهان با تو همراه میشن به کمک تو میان و بعد از دل هر لحظه یه معجزه پدیدار میشه و باور میکنی که زندگی ساده است و پر از نعمت و موهبت ?

    قسمت ۲۶ از این سفر شگفت انگیز برای من بی نهایت جذاب بود و پر از آگاهی.

    مسیر بسیار زیبا به سمت آبشار با درختای توت تزیین شده بود و با یه آهنگ شنیدنی و زیبا جلا پیدا کرده بود

    دیدن اون همه مردم که با اشتیاق به سمت آبشار در حرکت بودن باوری جدید برام ایجاد کرد میشه بگونه ای زندگی کرد که هم زمان و هم پول برای سفر داشت و حتی اونقدر با جهان هماهنگ باشی که بتونی براحتی با دوستان و یا افرادی که دوستشون داری سفر کنی. مجهز شدن برای نزدیک شدن به آبشار هم جالب توجه بود اون سازه های انسانی که رفت و آمد و لذت بردن رو دوچندان کرده بودند هم چشمگیر بود. عظمت و قدرت آب روان بودن جاری بودن و اون هیجانی که همه رو پر از شور و شوق کرده بود واقعا حیرت انگیز بود و درس بزرگش برای من رها بودن در جریان زندگی بود بدون هیچ تقلا و زور. اون رنگین کمون زیبا که پس زمینه ی صحبتهای مایک شده بود فوق العاده بود انگار همه چی دست به دست هم داده بود تا بهترین صحنه برای فیلمبرداری خانم شایسته ایجاد بشه. و من این رنگین کمان رو نماد امید هم میدونم که چقدر حضورش در یه جاهایی زندگی به همین اندازه لذت بخش و دوست داشتنیه. جسارت مایک هم تحسین برانگیزه و از اینکه استاد هم دوباره بهش اشاره میکنه فهمیدم که صحبت در مورد کارها و رفتارهای جسورانه و مثبت لازمه ی حضور دوباره اونها میشه و کانون توجه رو به ما یادآوری میکنن. من اشتیاق آدم ها رو برای تماشا و لذت بردن از این مناظر تحسین میکنم

    انگار که همه دوست داشتن زیر آبشار شسته بشن و خودشون با زلالی و پاکی از نو متولد بشه. عکس های جالب و بامزه ی استاد و مایک منو به این آگاهی می رسونه که در همه حال خوش باش و لحظه رو از دست نده و بعد هم که

    (همونی باش که دوست داری توی جهان ببینی) این پیام استاد روی لباسشون بی نهایت آگاهی داشت خودت تلاش کن و خلق کن منتظر نباش.

    دوست بودن مایک و استاد رابطه ی بی نظیرشون مهربونی بین اونها و اون همه راحتی و سبکی در کنار هم اون همه شوخی و بامزگی ستودنی بود.

    یه چیز جالب دیگه اینکه این آبشار چند بعدی هست از نماهای مختلف افراد دارن اون رو تماشا می کنن و ازش لذت میبرن شبیه زندگی که ابعاد گوناگون داره.

    فریاد استاد و شکرگزاری شون در این مکان هم یه نمونه جالب از شکرگزاری بود. غذا دادن به سنجاب ها و اون پرنده ها پیام دوست بودن با حیوانات رو داشت. اون خانومی هم که ایستاد و ازشون عکس گرفت به من زندگی و بودن در لحظه رو دوباره یادآوری کرد

    نشستن استاد وسط راه و همون جا بودن و در لحظه زندگی کردن

    انگار همه ی جهان همون جا بود در همون لحظه که پر از خیر و برکت بود فراوانی و نعمت بود و چقدر همون دقایق بامزه و باحال بود.

    برای این همه اتفاق خوب بینهایت سپاسگزارم.??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: