سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 66

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مینا قادریان گفته:
    مدت عضویت: 3585 روز

    سلام به استاد ارجمند و همه دوستان عزیزم

    در خصوص سفر به دور امریکا، اثرگذارترین برای من قسمت ۳۲ هست اگرچه که جزو پشت صحنه است به دلیل نکات زیر:

    – اینکه ندونیم راه چیه ، ندونیم چه ابزارهایی نیاز داریم ،ندونیم چجوری میخوایم به اون نقطه خاص برسیم ولی حرکت کنیم و بدونیم که هدایت میشیم و ایمان داشته باشیم به هدایت

    -کارهای جدید از بیرون ترسناکه ولی وقتی شروع میکنی دست های خدا به کمک میاد

    – وقتی هم فرکانس میشیم با اتفاقات ، جاهایی قرار میگیریم که اون اتفاقات هست و همزمانی رخ میده

    -وقتی با عشق کاری رو انجام بدیم ایده های به ذهنمون میرسه که اون کار متفاوت میشه از بقیه که اون کار رو انجام میدن ولی بدون عشق

    -اینکه طوری زندگی کنیم که از هر لحظه زندگی لذت ببریم و کارهایی رو انجام بدیم که عاشقش هستیم

    -اینکه وقتی زیبایی ها رو تصدیق میکنیم زیبایی ها رشد میکنن

    – اینکه زندگی خیلی اسون میشه وقتی اجازه بدیم هدایت بشیم و رها بشیم و سخت نگیریم

    -رسیدن به خواسته ها نتیجه تکرار یک روند درست هست ، نتیجه ایجاد باورهای درست هست

    و در واقع این قسمت جمع بندی بسیار خوبی از قوانین رو به ما میده اگرچه که توی هر قسمت از این سفر میشه نکات بسیار خوبی رو دریافت کرد و به عبارت دیگه نمود عینی عمل به قوانین رو دید.

    با تشکر از همه شما و امید به اینکه هممون هر روز با عشق زندگی کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نازنین بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3896 روز

    سلام ..

    اصل این است که یک من هستم و یک او ..همه بجز من و او فرع است … استاد عباس منش در تمام لحظه ها این را نشان داد که اصل همین است . من و او …همه بجز من و او وسیله است ..برای لذت بردن بیشتر ما و تکاملمان .. در لحظه لحظه سفر ما می اموزیم انجا که خانم مریم شایسته می گوید من د رکودکی همیشه رویای این را داشتم که با افراد زیادی ارتباط برقرار کنم و جاهای مختلف برم و دقیقا عینیت این تصویر ذهنی را می بینیم .. این جهان بر اساس نظم افریده شده .. و هرکس که به گسترش جهان کمک کند( از جمله استاد عباس منش) جهان هرچه دارد پیش کش می کند … چه زمانی تو انقدر بزرگ می شوی که جهان و کائنات هرچه دارند پیش کش تو می کنند زمانی که تو بزززرگ شدی ..بزرگتر از دغدغده های کوچکی چون همسر..فرزند ..ماشین ..خانه و.. تو بزرگ که شوی دیگر فقط به خاطر سلامتی و خانه و …شکر نمی کنی بلکه به خاطر نظم هستی ..زیبایی های بی کرانش .. قدرتش و برای هرانجه خلق کرده سپاس می گوییی ..بله این است شکر گذاری در مرحله بالاتر …که به وضوح می بینیم که دائما استاد به خاطر قانونمندی ونظم هستی شکر گذار است ..لحظه لحظه این سفر مثل کل زندگی تمرین است تمرین بزرگ شدن..انسان ارزشمند شدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سعید ذاکری گفته:
    مدت عضویت: 2928 روز

    سلام به استاد بینظیرم و خانم شایسته مهربان که وجود همه تون از عشقه

    الان دیگه ساعات پایانی قرار دادن کامنت هاست

    و من سرشار از احساسات زیبایی هستم که دوست دارم اونو در قالب نکاتی که از دیدن مستندهای خانم شایسته عزیز برداشت کردم براتون بگم

    من عاشق سفرم و دیدن این فایل ها ارتعاش فوق العاده قوی ای برا منه تا راحت تر بتونم تجسم کنم لذت ببرم و خلق کنم

    من تک تک فایل ها رو دیدم

    واااااقعا از دیدنشون لذت بردم نمیتونم بگم کدوم قشنگ تر بود و زیبایی بیشتری داشت برام چون هر کدومشون سرشار از نکته و زیبایی بودن

    اما نمیدونم چرا دیدن فایل 31 اینقدر احساساتم رو برانگیخته کرد

    حس میکردم انرژی عجیبی تو این فایل بود

    شاید بخاطر زمان خاص فیلم برداری بود

    فقط میدونم که اون زمان نیمه شب و عشقی که من بین استاد و خانم شایسته میدیدم رو خییییییلی دوست داشتم

    راحتی استاد عباسمنش و اینکه اصلا براش مهم نیست چجور قضاوت بشه و با همون شرایط باز بهترین خودشه

    اینکه خانم شایسته از انرژی زیاد و ذوق و شور و شعف ناشی از تمرکز بر زیبایی ها خوابش نمیبره و به نوعی داره تو نیمه های شب با خدای خودش از زیبایی ها میگه و با معبود خودش عشق بازی میکنه

    اینکه چه زیبا استاد و خانم شایسته احساس لیاقت میکنند که دست بزرگ خدا باشند برای هدایت انسانها و خلق زیبایی های بینظیر در زندگی انسانها . چه در زمان الان و چه در سالهای آینده و اینکه استاد میگه ما واقعا نمیدونیم چه اتفاقاتی قراره بیفته

    اینکه استاد در عین زیبایی ظاهری متوسطی که دارن ولی چنان فرکانسی دارن که آدم از دیدنشون سیر نمیشه و همش دوس دارم نگاهشون کنم و این همون زیبایی قلب و ذهن استاده که به لطف خدا تونستن همه رو میخکوب خودشون کردن

    اینکه استاد و خانم شایسته چه روابط زیبای عاشقانه و مهرورزانه ای به هم دارن و این یعنی االگو

    اینکه استاد مدام از هدایت میگن و واقعا طبق هدایت عمل میکنن و نتایج شگرفی میگیرن

    اینکه استاد از بسیاری از کوچکترین زیبایی ها و نعمت ها به بزرگی یاد میکنند و احساس بینظیری به اتفاقات زیبا دارن

    اینکه استاد علی رقم آگاهی عمیق از قانون باز در گفتگوی های شخصیشون از ظرافت های قانون میگن و یادآوری میکنن

    اینکه اعتماد به نفس خانم شایسته عزیز در این فایل نسبت به فایل اول واقعا متفاوت بوده و الان که گوش میکنم بیشتر حس میکنم خود واقعیشونن و این نشون میده تمرین مداوم چقدر در قدرتمندی ما موثره

    اینکه جهان قانون منده و همیشه ثبات داره

    اینکه صدای شب واقعا زیبا بود . من خیلی صدای جیرجیرک شنیدم اما این صدا از این فایل انرژی عجیب داشت

    احساس نزدیکی خانم شایسته به بچه ها واقعا تحسین برانگیزه . مثل یک خواهر مهربان مثل یک مادر بینظیر مثل یک همسر فوق العاده مثل یک فرزند دوست داشتنی و مثل یک دست خدا که انسان هر لحظه بودنشون رو شکر میکنه

    اینکه چقدر خانم شایسته و استاد راحت صحبت میکنن

    اینکه چقدر استاد و خانم شایسته در قدرت برانگیختگی نسبت به هم و بچه های سایت قدرتمندن

    اینکه چقدر زیبا در اون سکانس کوتاه استاد با خانم شایسته از دریچه پنجره آر وی صحبت میکنه و با ایشون عشق بازی میکنه

    میخوام بگم خانم شایسته بینهایت ازتون ممنونم

    دوست دارم بگم استاد مریم شایسته . چون الحق شما آموزهای استاد رو به خوبی عمل میکنین و اونو در حرف و عمل به بچه ها انعکاس میدین

    اساتید عزیزم عااااااااااااااشقتونم

    و بهترین ها رو براتون آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فاطمه سرایی گفته:
    مدت عضویت: 2576 روز

    بنام رب العرش العظیم…

    ابتدا از خداوند بی همتا متشکرم که منو با شما هم مدار کرد تا بتونم این همه زیبایی را ببینم و همسفر شما باشم و سپس از شما قدرانم که دستی از دستان خداوند هستید برای نشان دادن قسمتی از زیبایی های جهان آفریش…

    راستش انتخاب بین این همه زیبایی واقعا سخته!!!!

    من از همون شروع سفر، خودم را با شما همراه دیدم و تصور میکردم که در این محیط های پر انرژی هستم. با خنده های شما میخندیدم و با انواع غذاهای خوشمزه ایی ک خانم شایسته عزیز تهیه میکردند لذت میبردم و به نوعی هم یاد گرفتم

    و آموزشی برام بود. : _)

    واقعا روند تکامل را در تک تک این قسمت ها میتونستم مشاهده کنم….

    چقدر لذت بخش هست که خودمون را به خدا بسپریم و مسیر زندگیمون را با ایمان و توکل بخدا سپری کنیم. ایمانی که عمل میاره و از هر نوع ترس و غمی رها میکنه….ایمان به این که همواره کسی کنارمون هست و ما تنها نیستیم.

    من از دیدن همه قسمت های سفر نامه لذت بردم اما قسمت 26 برام جذابیت بیشتری داشت. دیدن آبشار نیاگارا از نزدیک و اینکه هم مرز با کانداست و دو کشور توسط یک آبشار از هم جدا شدند.

    دیدن این همه ثروت و فراوانی و مردمان بسیاری که از لحظاتشون لذت میبرند و با شادی و لبخند از کنار همدیگه عبور میکنند…

    دیدن رنگین کمانی که ترتیب رنگ ها را در خودشون حفظ کردن و کنار همدیگه نقاشی خدا را وسط آبشار به نمایش گذاشتن….

    تعبیه کردن مکانی که این امکان را برای توریست ها فراهم میکرد تا از نمایی بالاتر این طبیعت زیبا را تماشا کنند و و از دور صدای جریان این آب خروشان را بشنوند…

    آبی که جاری است و نماد رهایی دارد…رها شدن از هر قید و بند و وابستگی…

    بخار آب سردی که مه را بالای این آبشار ایجاد کرد و نتیجه خودش را از خروشندگی خوش بجا میذاشت..

    و در آخر که سنجاب سیاه رنگی که انگار منتظر رسیدن روزیش بود و استاد عزیز با دادن پاپ کرن های خوشمزه اون رو هم جذب خودشون کردند و با غذا دادن به سنجاب و دادن حس امنیت بهش خیلی به این حیوان نزدیک شدند. و مرغان دریایی که اطراف استاد عزیزم میگشتند و طلب غذا میکردند.

    این قسمت که از دقایق 9:50 شروع شد برام قشنگی ویژه ایی داشت…

    پرندگان به برکه های آرام پناه میبرد و انسانها به دل های پاک، زیرا دل های پاک چون برکه های آرامند، بی انتها و قابل اعتماد، و دیگران بدون هیچ وحشتی به آنها اعتماد میکنند، پس خوشا به حال کسی که با آموختن توحید مایه ی آرامش دیگران است….

    ازتون تشکر میکنم که این همه زیبایی را با ما به اشتراک گذاشتید و ما رو هم همسفر خودتون کردید…

    من در این سفر چیزهای زیادی را آموختم و امکاناتی که وجود دارد را از نزدیک دیدم. مواردی که تا نمیدیدم نمیدونستم که همچین چیزهایی هم وجود…

    در این 31 قسمت تجربه های زیادی کسب کردم و به امید خدا این روند ادامه دارد و تجارب بیشتری را کسب میکنم…

    استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم…متشکرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    اسماعیل شاکری گفته:
    مدت عضویت: 2919 روز

    سلام ود رود بر شما استاد عزیزم و خانم شایسه مهربون و تمام اعضای صمیمی خانواده

    از خدا مهربون سپاسگذارم که من را به این حجم از آگاهی های ناب و خالص هدایت کرده و این یکی از شکرگزاری های قلبی من هست زمانی که بقیه را میبینم که با شرک و امید دوختن به این و اون میخوان با زور به خواسته ها برسن و نتیجه آخرش شرک هم که مشخصه با تمام وجود خدا را شکر میکنم و میگم من چه قدر انسان با ارزشی هستم و خدا چه قدر به من لیاقت داده که این آگاهای های را در اختیار دارم.

    از شما خانم شایسته بسیار سپاسگزارم که با مهربونی فراوان سفر نامه را اماده میکنی و هر قسمتیش که روی سایت میاد من با ذوق تمام میدوم پشت لپ تاب و دانلود میکنم و میبینم .و کیف میکنم و خودم را در اون موقعیت ها تصور میکنم انگار که واقعا من هم با شما همسر هستم.

    هر قسمت این سفر نامه برای من درسهایی بزرگ داشت . درس هایی که چه طور به زیبایی ها توجه کنیم و چه طور شما سه نفر با ذوق تمام به کوچکترین مورد باهاش بر خورد میکنید و من هم سعی کردم که این کار را انجام بدم . اون روز که استاد داشت فیش برقیدک کش ,قب آروی را درست میکرد که بارون اومده بود و مایک عزیز داشت آتیش درست میکرد . که یکم با مسءله برخورد کرده بود استاد عجب حرف نازنین زد ادامه بده راهش را پیدا میکنی . این جمله را خیلی دوست داشتم و از اون روز به بعد هر وقت یه مسئله ای برام پیش میومد که نمیدونستم چطوری باید حلش کنم یا کار به بن بست میخورداز خدا هدایت میخوام و مدام این جمله را با خودم میگم “ادامه بده راهش را پیدا میکنی خدا خدایت میکنه” و همیشه هم همین طور بوده و خدا همچنان هدایت کرده نمومنش این دو روز که از چپ و راست خدا هدایتم کرده . خدا جونم عاشقتم . زمانی که آبشار نیاگارا رفته بودین انقدر لذت برد از این همه زیبایی از این همه فراوونی آب جدی که چه قدر فراوونی هست توی دنیا اینهمه آب شیرین با این حجم و با ین سرعت که حرکت میکنه کلی لذت بردم . هر قسمتی از این سفر نمه درسه درس قشنگ دیدن ساده مهرب.ون بودن اتفاق های خود را با دقت دیدن و اجازه ندادن به مغزکه به این اتفاق های عالی عادت نکنه و مغز بخواد که راحت از کنارش بگذره . در لحظه زندگی کردن و رها بود و تسلیم خدای مهربون بود و نشونههای خدا را دیدن و حرکت کردن به سمت نشونه ها. من این نکات و خیلی نکات دیگه که الان حضور ذهن ندارم را یاد گرفتم و تمام سعیم را میکنم که تسلم خدا باشم هدایت خدا را ببینم نشونه ها راببینم و در مسیرش حرکت کنم

    استاد عزیزم عاشقتم خانم شایسته سپاسگزارم مایک عزیزم دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مرتضی رنجبران گفته:
    مدت عضویت: 4047 روز

    با عرض سلام و ارادت خدمت استاد عزیز خانم شایسته و مایک

    تمام قسمتهای دور آمریکا زیبا، تاثیرگذار و شگفت انگیزن اما آبشار نیاگارا و پیامی که خانم شایسته در ابتدای ویدیوئی که برای مصاحبه میرفت صحبتی بود که سالها پیش بین من و خدای درونم در جریان بود، و به ماجرائی مربوط میشد که من قصد مهاجرت داشتم و به هر دری میزدم میگفتند قوانین فلان کشور این جوریه قوانین فلان کشور اون جوریه، اصلا نمیشه ، خیلی سخته، به ایرانیا ویزا نمیدن و از این قبیل حرفهای بی اساس برای افرادی مانند ما که به این قوانین آشنا هستیم.

    من وقتی که آرام گرفتم و به آرامش رسیدم، مکالمه ای از درون بین من و خدایم به این مضمون شروع شد. اون صدا به من میگفت مرتضی این مرزبندیها کار کیه؟ گفتم انسانها. گفت: در عالم علّی و معنوی مرزی وجود داره؟ جواب دادم نه. گفت: آیا قوانین دست و پاگیر بشری تاثیری در جهان معنوی دارن؟ باز هم گفتم : نه دوباره پرسید، این طبقه بندیهای قومی و نژادی کار کیه؟ باز هم جواب دادم، خب معلومه انسانها. باز به من گفت: این طبقه بندیها و تقسیمات بشری برای جهان معنوی، برای جهان غیب مفهومی داره؟ مثلا، سیاه و سفید، عرب، عجم، مسیحی، کلیمی، مسلمان و…؟ من باز هم گفتم نه!!!

    و در آخر به من گفت ، خودت رو درگیر این مرزبندیهای زمینی و بشری نکن، جهان معنا سرشار از ، عشق، نور، فراوانی و خیر مطلق بی چون و چراست.تو هر وقت عزمت رو جزم کردی، کارهات رو به من بسپار و با بقیش کارت نباشه،

    و هنگامی که خانم شایسته داشت اون احساسش رو بیان میکرد، من هم اشک میریختم و یاد اون مکالمه درونیم با خدای خودم بودم.

    خدایا شکرت که باز تو از زبان خانم شایسته دوباره داشتی با من صحبت میکردی و این بار این خانم را دستی از بینهایت دستهای خودت برای من قرار داده بود.

    خدایا صدها هزار مرتبه شکرت، واقعا زبانم از شکر این همه نعمت قاصر و ناتوانه. مرسی خانم شایسته، مرسی استاد و مرسی مایک عزیز با حرکات زیبات، همتون و هم خانواده ای بی نظیرم را به خدای مهربان میسپارم. در پناه خدا شاد و پیروز تندرست و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2301 روز

    سلام به استاد عزیزم و خواهر مهربانم خانم شایسته ی عزیز و بزرگوار?????

    من از قسمت ۲۱سفرنامه خیلی خوشم اومد و دلیل اصلیش هم اون خانومی بود که آخر فایل با سگش گشت و گذار میکرد و مردم رو نشون سگ میداد

    اما جاهای دیگه ی فایل هم خیلی زیبا بود مثل کیک و شیرینی های خوشمزه و رنگی رنگی توی شیرینی فروشی که آدم دوست داشت از همش یه تیکه مزه کنه?

    یا صدای جذاب و آرامش بخش خانم شایسته ی عزیز که حتی از صدای مهربونشونم میشه فهمید که چقدر با خودشون در صلحند?

    خانمی که آخرشم اسمش رو بلد نشدم با اینکه بارها این فایل رو دیدم چقدر شیرین و هیجان انگیز با استاد صحبت میکردند و استاد که مثل همیشه خندان در حال گوش دادن بودند

    خانه های رنگی رنگی کناز جاده و سرسبزی های کنار جاده

    استادی که همیشه همه ی کارها رو خودشون انجام میدن و در این قسمت عوض کردن باطری هایRV

    تیشرت خوشگل استاد با اون جمله ی پر معنایش که گذاشتم پروفایل استوری واتس آپم

    تابلو های نقاشی خوشگل اون نقاش توی پارک

    گیتار خوشگل نوازنده و خواننده

    فرشته های مهربان توی پارک که با بچه ها داشتند بازی میکردند

    الله روشنگر مسیرتان?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    اسماعیل اکبری معین گفته:
    مدت عضویت: 2362 روز

    بنام خالق یکتا

    سلام وخداقوت خدمت استاد عباس منش عزیز وهمچنین خانم شایسته مهربان وکنجکاو و مایک دوست داشتنی .

    موضوع برداشت نتایج از سفرنامه استاد به دور آمریکا

    از شروع سفرنامه تاقسمت ۳۱ هر کدام جداگونه دارای محتویات وزیبائها وشگفتیها ونتایج خاصی بوده .

    که همه قسمتها دریک وجه باهم مشترکند ،واون چیزیست که رب بودن خداوند رو نشون میده که به هرقسمت نگاه میکنیم میبینیم خداوند منظره جدید وقشنگ ومکانی روئیایتر درسر مسیر استاد قرار میده .

    ولحظه به لحظه استاد هدایت میشه به سمت زیبائیها وفرکاسهای ازپیش ساخته

    که همش نشونه شکرگذاری استاد وخانم شایسته مهربان میباشد.

    (قسمت _۲۲ سفر به شهر پیسفورک)

    که دراین سفر استاد عباس منش وخانواده اش مهمون خانم کفی بودن که درقسمت ۲۱

    از استاد درمورد آروی سئوالاتی پرسید و قصد داشت آروی بخرد و با آن سفر کند، که از استاد وخانواده اش دعوت کرد که هر وقت به شهر پیسفورک رفتن حتما برن خونه جانم کفی .

    خانم کفی زمانی که از استاد دعوت کرد با مادرش بود و با یه ماشین فوق العاده واسپرت پوشه بود که خیلی زیبا و قسنگ بود.

    وقتی استاد با خانم کفی هما هنگ شدن که برن خونه خانم کفی اول رفتن به یه شیرینی فروشی فوق العاده ، بسیار زیبا که دارای نظم خاص بود.

    وجالب اینجا بود که شیرینی که استاد خرید رو خانم کفی حساب کرد و اجاره نداد که استاد حساب کنه که نشون میده خانم کفی چقدر برای استاد وخانم شایسته احترام قائل بوده و این خودش نشونه از هدایتهای الهی است.

    خونه خانم کفی دارای منظره زیبا و بسیار قشنگ و سنتی ودلنشین بود.و اون محوطه حیاطش خیلی خیلی با صفا بود و همچنین مکانی که استاد نشته بود ، خیلی دنج ودلچسب بود وآن سایه بانی که درست کرده بود واون کوزه که روی میز بود و آب داخل آن فواره میزد وحالت آبشار داشت چقدر زیبا بود.

    ودر آن سایه بان لامپهای روشن بود که کوچک و بسیار سنتی ودوست داشتنی بود ومرا به یاد مکانهای روستای انداخت.

    وجانم کفی نشون میداد که آدمی خون گرم و خوش صحبت و مهمون نوازه

    چون از شغلهایش نیز برای استاد صحبت کرده بود و ازهمه جالبتر این که فضای خونش بسیار مثبت وعالی به نظر میرسید.

    ومادر ۹۵ ساله اش انگیزه زیادی برای سفر داشت واین نشون میده که مادر خانم کفی هنوز امید به زندگی و لذت بردن از زیبائیهای دنیا رو داره

    پس بچه ها همیشه ودر همه حال امیدتا به خداباشه ودر تمام لحظه به لحظه های عمرتان به خدا ایمان وتوکل داشته باشید.

    وداخل محوطه حیاط خانم کفی به قدری زیبا وقشنگ بود که من موقع گوش کردن ونگاه کردن فایل چند دقیقه ای رو تجسسم کردم که در داخل محوطه حیاط خانم کفی هستم و درام به زیبائیها نگاه میکنم ولذت میبرم.

    جای پارک ماشینها در داخل حیاط وگلهای قشنگ ودرختان سر سبز وزیبا وتمیز بودن نقطه به نقطه خونه خانم کفی ،همه وهمه زیبا بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3789 روز

    سلام به همه ، وقتی که شروع کردم میخواستم بشم یکی مثل استاد ، با فایلهای سفر به دور امریکا دیدم دوست دارم بشم خانم شایسته

    اما حالا میخوام خودم باشم، و از همونی که هستم لذت ببرم.میخوام خود واقعیم باشم. خود تکامل یافته ام. همون منی که با 2سال پیش کلی فرق داره میتونی 2سال دیگه هم با اونی که الان هست فرق داشته باشه. من خواستم حقیقت رو بفهمم. استاد اینو بهم یاد داد. بابتش خیلی خوشحالم. چون اون حقیقت برام هدف شد و با خودم قرار گذاشتم که به اون برسم. چون انسانم گاهی یادم میره چه قولی به خودم داده ام و ناامید میشم، آره ناامید میشم. ولی دوباره ماشینمو روشن میکنم و میگم بیا پوستهای قبلیتو دور بنداز، پوستهای 1ساعت قبلتو، دیروزتو، بیا دوباره شروع کن…با ایمانی که کم کم قوی داره میشه پیش میام… میخوام به نور برسم…من عاشق این نورم…این سفر منو پخته تر کرد…و فهمیدم چقدر مونده تا به ربم برسم…دور نیستم ازش اما خیلی نزدیک هم نیستم…بابت نظرات بی نظیرتون سپاس، بابت عشق بی دریغتون سپاس، دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3300 روز

    سلام به همگی

    خب همونطور ک همتون میدونین هر فایلی که رو سایت میاد چ از محصولات و چ فایل های رایگان کلی نکته داره، کلی زیبایی داره که نمیشه بگی این نکته، این بخش از توضیحات یا فلان حرف استاد یا فلان تصویر همون نکته اصلی بود.

    به نظرم کل این جریان ی جریان پیوستس که تو توش غرق میشی و بعد ی جاهایی انگار اون جرقه طبق هدایت الهی در تو زده میشه که باعث میشه ی پله رشد کنی.

    اینو الان میفهمم که چطور حتی فایل های ب ظاهر ساده سفرنامه که توش طبیعت بازیگر اصلیه داره طبق اون جریانی که ازش حرف زدم جرقه هدایت به مدارهای بالاتر رو در من میزنه.

    و این کار دست هنرمند خداوند که قشنگ وقتی خودت رو تو اغوشش رها میکنی ب بهترین نحو هدایتت میکنه

    پس به نظرم اینکه ی فایل رو انتخاب کردن توسط من نمیتونه حق مطلب رو ادا کنه.

    پس سعی میکنم نکات مثل هر فایل رو که رو من تاثیر گذاشته و بعضا باعث شد فلان مطلب رو که قبلا تو فایل ها شنیدم و یا تو زندگیم تجربه کردم رو بهتر درک کنم، انتخاب کنم و ی توضیح مختصری در موردش بدم

    قسمت اول

    به نظرم اساسی ترین نکته مثبت این فایل صحبت کردن از رهایی نسبت به لحظات زیبا بود.

    اینکه حتی ب نکات مثبت گذشته و حتی همین لحظه ای که دارم این مطالب رو مینویسم نچسبم. بلکه فقط ازش لذت ببرم و منتظر باشم تا اتفاقات جالب تر و مثبت تر به نحو بهتر و بیشتر وارد زندگیم بشه

    اینو الان که به لطف خدا داره اون بذری که سال ۹۵ کاشتم جوونه میزنه بهتر درک میکنم. ی جوونه ای که همه چیز داره، سلامتی، شادی، تمرکز بر نکات مثبت، روابط عالی، ثروت و استقلال مالی، بهتر درک کردن هدایت و الهامات خدا.

    اره که اصل اینه که باید فقط لذت برد و منتظر زیبایی بیشتر بود، منتظر اینکه بذاری خدا هدایتت کنه و تو تو این بین عجله ای نکنی، تقلایی نکنی و بقول خودمون پارو نزنی

    و خب زیبایی های این قسمت هم به نظرم میتونه جاده ترو تمیز و ۴ باند که خیلی راحت ملت دارن توش میرونن بدون اینکه ترافیکی باشه و خب دو طرف جاده و اون سرسبزی و درختا و البته هوای پاک و غروب افتاب با اون رنگ های بی نظیرش بود.

    …………………………………………………………………………………………………..

    فایل دوم

    به نظرم باید این فایل رو از نظر اول قانون جهان هستی بررسی کرد و اونم قانون فرآوانیه

    به نظرم این فرآوانیه نعمت که باعث میشه انقدر زیبایی وجود داشته باشه که تو پارکهای ملی انقدر محیط بکر وجود داشته باشه درحالیکه اصلا مکانیه برای تفریح ادم ها. اما فارغ از این شرایط اون سکوت و بکر بودن مناظر ی چیز واقعا هیجان انگیز.

    این فراوانی نعمت که باعث میشه تو ی خانواده، بزرگترها راحت به کوچیکترها ازادی عمل بدن برای اینکه کارهای جدید رو امتحان کنن تا تجربه کنن این زندگی رو تو هر لحظه.

    اما تو اون بخش دیگه که ۹۰ و خورده ای از کل جامعه رو تشکیل میده باورهای فقیر باعث میشه بزرگترها از ترس اینکه اون چیزی هم ک دارن ب دست بچه هاشون خراب بشه و از بین بره این باور کمبود رو از اون بچگی تو ذهن بچه هاشون بکارن که

    نکن!!!!

    تو نمیتونی!!!!!

    الان خرابش میکنی!!!!

    و خب این بدترین بذریه که میشه تو دل حاصلخیز این خاک کاشت

    واس همین میتونم بگم بهترین نکته ای که میتونم از این قسمت بیان کنم ازادی عملی بود که استاد به میکائیل داد برای اینکه ی کار ساده رو انجام بده. حتی تو قسمت اول فک کنم نشستن پشت سانتافه هم بود که البته مشخص نبود اما میشد از هیجان میکائیل فهمید ک قرار پشت رول بشینه.

    اره این بهترین زیبایی بود که این فایل برای من داشت

    و البته توضیح پایانی خانم شایسته که الان ک میبینم شده ذکر چند باره رزم که خدایا تو ب چشم و گوش و زبان و ذهن و قلب و دست و پام این قدرت رو بده که تو مسیری قدم بردارم که هر بار زیبایی بیشتری رو درک کنم تا حس بهتری رو تجربه کنم تا بیشتر از قبل سپاسگزار تو باشم و اینجوری ظرف وجودم رو بزرگتر کنم تا گنجایش بیشتری برای دریافت نعمات بی نهایت تو داشته باشم.

    ………………………………………………………………………………………………………………………..

    قسمت سوم

    بچه ها واقعا میخوام بگم عجیبه!!!!!!!!

    ولی نمیتونم بگم چون میدونم تم قانون چیه و اینکه وقتی ازش استفاده میکنی و حالت رو خوب نگه میداری همه چیز رنگ و عطر دیگه ای به خودش میگیره (:

    خب الان قسمت ۳۲ رو سایت اومد و ما داریم از اول فایل هارو مرور میکنیم و تقریبا من که نمیدونم دقیقا تو این قسمت فایل چ اتفاقی افتاده بود.

    اما نکته جالب اینه وقتی داری سعی میکنی با خودت در صلح قرار بگیری و این قرار و مدار رو یکم بهش پایبند میمونی انگار دیدت، نگاهت عوض میشه…..

    واس همینه که من تو این قسمت حس کردم دارم همه چیز رو واضح تر میبینم. زیبایی هارو بهتر درک میکنم.

    نکته زیبایی ک تو این قسمت اون پالس گرما بخش رو تو قلبم به حرکت در اورد همین ارامش و در صلح بودن افراد مختلفه که در کنار هم انقدر زیبا دارن اول از همه از وجود خودشون و درکشون و محیطی که دارن میبینن لذت میبرن و بعد با نگاه زیبا به بقیه نگاه میکنن، لبخند میزنن.

    افرادی که نسبتی با هم ندارن اما قشنگ درک میکنن که جنس وجودشون با اون ادمه یکیه. برای همینه که انقدر زیبا لبخند میزنن.

    و توی همین افکار بودم که خانم شایسته از این موضوع تنوع قوم و نژاد و صلحی که در عین حال بینشون وجود داره صحبت کرد و حس خوبی رو بهم داد که اره مدارمون وقتی بهتر از قبل روی خودمون کار میکنیم بالاتر میره تا این زیبایی ها رو بهتر درک کنیم.

    و این باعث میشه که بفهم قوی ترین فرکانس موجود تو جهان داشتن احساس خوبه و اون حس شکرگزاری که بهت دست میده…… (:

    …………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۴

    به نظرم این قسمت برام زیبایی ثروت بیشتر از قبل نمود پیدا کرد.

    چرا؟؟؟؟؟

    چون یکی از علاقه های من آشپزیه. و خب استفاده از بهترین مواد اولیه تو ساده ترین حالتش

    واس همین دیدن فضای والمارت و این همه نعمت و خوردنی های خوشمزه که دستت رو باز میذاره برای خلاقیت تو آشپزی کردن برام هیجان داشت.

    در واقع دیدن این لحظات باعث شد بهتر از قبل وقتایی که میرم فروشگاه تا حس خرید هر چیزی به هر مقدار رو تجربه کنم، خودم رو تو مدار ازادی مالی و زمانی تجسم کنم.

    تو این قسمت زیبایی ثروت و وقت ازادی که بهت میده تا از بی نهایت نعمت خداوند استفاده کنی بدون اینکه نگران گذر زمان باشی که الان وقت کم میارم برای انجام کارهایی ک دارم و حالا چجوری پول بدست بیارم رو تجربه کردم…… (:

    ………………………………………………………………………………………………….

    قسمت ۵

    تو این قسمت جدا از زیبایی ثروت که به ما هر روز امکان استفاده بیشتر از امکانات بهتر رو میده و خود اون امکاناتی که هر روز زندگی رو ساده تر میکنه اعراض استاد از توجه به تخلیه فاضلاب بود.

    برا من خیلی جالب بود که اول خود ایشون در حد فان به قضیه اشاره میکنه اما در ادامه که خانم شایسته میگه این بو داره اذیت میکنه و کارش رو انجام بدیم استاد قشنگ میگه اشکال نداره که همون اعراض و توجه نکردن به موضوع نادلخواهه و نکته جالب تر نوع نگرش به اینکه اقا توجه به ناخواسته توجه به ناخواستس و اگر شما اینکار رو انجام بدی هرچند جزئی و در این مقدار شرایط ناخواسته ای رو در جنبه های مختلف قطعا تجربه میکنی. فرق نمیکنه حالا ممکنه سلامتیت باشه، ثروت باشه، رابطه باشه یا هرچیز دیگه

    توجه به اعراض کردن از جزئی ‌ترین حالت ی ناخواسته تو این بخش برام درس بزرگی بود که دیگه به خودم بگم حواست باشه فک نکنی چون این چیزی نیست حالا ادامش بدم. ناخواسته فرکانس ناخواسته داره و تو این بین هرچی توجهت بیشتر و احساست بدتر، ناخواسته هم بزرگتر و بزرگتر و البته عکسشم همینطور.

    ………………………………………………………………………………………………………………………

    قسمت ۶

    این نکته برای دومین بار که نظرم رو جلب میکنه. وقتی تصویر پل و مناظر اطرافش رو نگاه میکردم عجیب تمیزی اونجا برام شگفت انگیز بود. ی آن داشتم طبیعت اینجا و پیاده رو هاش رو با اونجا مقایسه میکردم و ناخودآگاه تحسینش کردم و لذت بردم که خدایا چقدر اینجا زیباست. حسم این بود که خدا چقدر خودش به اونجا رسیدگی میکنه و یاد حرف استاد و باروناش افتادم که همیشه زمینو تمیز تمیز میکنه و بعدش خانم شایسته به این تمیزی نکات مثبت اشاره کرد.

    اینا برای من خیلی پر معناست که دارم تو روند درستی قدم بر میدارم. اینکه دارم اگاهانه تر سعی میکنم رو نکات مثبت تمرکز بیشتری بذارم و خب طبیعیه که نتایج دلخواهم رو بیشتر از قبل بگیرم.

    خدایا شکرت

    ……………………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۷

    به نظرم بهترین اسم و نکته مثبتی که میشه تو این قسمت برداشت کرد و یاد گرفت و بهش فکر کرد و تحسین کرد و سپاسگزار بود این جملس:

    In GOD we trust ۱

    اعتماد به خداوند به عنوان رب و فرمانروای هستی. نیرویی که دستش بالای تمام دست هاست. مدیریتش، هدایتش، زمانبندیش و هرچیزی که خیال مارو از بابت غرق شدن در نعمت ها راحت میکنه فرای تصور ماست.

    اره اعتماد به خداوند در تک تک تاروپود مخلوقات نهفته شده به غیر از انسان هایی که تمرکزشون روی ناخواسته هاست و نگران هستند و اصل خودشون رو از یاد بردند که اگر ب یاد بیارن، مثل این پروانه ها در ارامش کامل تکاملشون رو طی میکنن تا از ی کرم نحیف به ی مخلوق شگفت انگیز و زیبا تبدیل بشن.

    دیشب ی مستند از حیات وحش اروپا دیدم یجاش بود که مربوط به بیدار شدن خرس قهوه ای از خواب زمستانی بود. راوی داشت میگفت اما اون تنها نیست، ی توله هم وجود داره. یهو از زیر دستای مامانه ی ورژن کوچیک شده بامزه از اون خرس عظیم الجسته زد بیرون. خیلی باحال بود (:

    راوی میگفت این توله تو حین گذران خواب زمستانی توسط این خرس به دنیا اومده، درحالیکه مامانش خواب بوده……….!!!!!!!

    و با اینحال که چشماش نمیدیده اما هدایت خداوند باعث شد که این توله بره تو اغوش مادرش و شیر بخوره (:

    و اینجا بود که عشقم باز دست به کار شد تا بهم درس مهمی رو بده……!!!!

    درس اعتماد داشتن به مدیریت و به یاد اوردن این ایه که اگر خداوند بخواد کسی رو بالا ببره، اگر تمام جهانیان جمع بشن نمیتونن اون فرد رو ب زیر بکشن.

    خدا بهم گفت ببین حمید جان!!!

    این منم که همه چیز رو تحت کنترل دارم و همه چیز رو در زمان مناسبش در مکان مناسبش قرار میدم.

    این خرس رو ببین، این خرس با اعتماد داشتم به من به خواب میره در حالیکه حاملس و بچه ای تو راه داره اما میدونه که اختیار امور در دستان کسیه که رو دستش هیشکی نیست.

    واس همین با خیال راحت میخوابه و کارها رو به دست یگانه مدبر جهان میسپازه

    اره اگر تو هم به اندازه سر سوزنی این هدایت رو قلبا باور کنی و خودت رو در اغوش من رها کنی میبینی که جهان چطور مسخر توست

    و خدارو گواه میگیرم که امروز پاداش این اعتماد داشتم به خدا رو گرفتم.

    در حالیکه داشتم از زندگیم لذت میبردم و هر بار جلوی اینه این جملات رو میگفتم خدا داشت کارهای پشت پرده رو انجام میداد و این چقدر کیف داره که تو فقط لذت ببری و کارها برات انجام بشه

    من انسان بی نهایت ارزشمندی هستم

    محصولاتی که تولید میکنم هم بی نهایت ارزشمندن

    خدایی که میشناسمش و تو وجود منه و فرمانروای تمام جهانیانه و تمام ثروت در اختیارشه، عاشقانه برام مقدر کرده که انقدر بهم ثروت بده که نتونم تصورش رو بکنم و بشمارش.

    بی نهایت انسان وجود داره که عاشقانه میخوان که از محصولاتم استفاده کنن.

    پس تنها کاری که من باید انجام بدم اینکه اجازه بدم خداوند اونارو به مدار من وارد کنه، و من قرار نیست تقلایی کنم که وارد مدار اونا بشم. من فقط لذت میبرم و خداوند کارهارو انجام میده

    پس من به خدا این اجازه رو میدم

    و ان اقول لهو کن فیکون…….. (:

    ………………………………………………………………………………………………….

    قسمت ۸

    به نظر کل نکته مثبت، قانون و اون درسی که دارم ازش این روزا حس حال خیلی بهتری رو تجربه میکنم این فیلم کوتاهی بود که کوکاکولا نشون داد و اون پیامش که:

    این لحظاته که ما به یاد میاریم نه روزها.

    اره ارزش همین لحظس که همه چیز رو در خودش داره. میتونه ۲ نفر تو ی خونواده با ی شرایط مشترک ۲ تا حس و حال متفاوت رو تجربه کنن به خاطر اینکه اون تا تو ۲ تا لحظه متفاوت تو ی روز مشترک دارن زندگی میکنن.

    و این قدرت فرکانسه، این قدرت تو و منه برای ساختن زندگیمون. این ثابت بودن سنت الهی و هدایت خداییست که یگانه فرمانروای تمام جهانیانه

    و این خدا همیشه با منه و با من حرف میزنه و بهم میگه کی، کجا و چطور عمل کنم که بهترین نتیجه رو در کمترین زمان ممکن بگیرم

    خدایا شکرت

    …………………………………………………………………………………………………

    قسمت ۹

    فقط میتونم بگم خدایا شکرت

    نمیدونم چ حسیه اما هر چی هست خیلی دوسش دارم. تو این دور که دور ۲ دیدن فایل های سفرنامس انگار یجوری با فایل ها، طبیعت، ادماش و در اصل فرکانسش یکی شدم، انگار همه چیز از وجود خود منه یا نمیدونم انگار من از همه چیزم. فقط میدونم که قلبم خیلی هیجان داره وقتی این طبیعت و تمام چیزی که دارم حسش میکنم رو میبینه یا بهتر بگم توش غرق میشه.

    یجورایی دارم ورود این انرژی از اون فضا به خودم رو حتی از پشت لپ تاپ حس میکنم.

    خیلی این حس رو دوست دارم

    …………………………………………………………………………………………………

    قسمت ۱۰

    تلاش تلاش و تلاش……….

    یا بهتر بگم امید، امید و امیدی که توش یقین رسیدن به نتیجه دلخواه وجود داره

    خیلی وقت ها بود که ترس ها مانع از رسیدن به خواسته ها می شد اما هر بار که با وجود ترس اون کار رو ادامه میدادیم، به وضوح میدیدم که همه چیز دست به دست هم میداد تا مارو به خواستمون برسونه.

    اون موقعه ها دلیش رو نمیدونستیم، شانس، کمک دیگرون و کلی عامل رو فاکتور اصلی میدونستیم و باز تو چند لحظه بعد از رسیدن به خواسته ترس نبودن دائمی این عوامل باعث میشد شیرینی رسیدن به خواسته خیلی زود جاش رو به تلخی کمبود و نرسیدن ها بده.

    اما الان به لطف باران همیشگی هدایت خداوند میدونیم که این هدایت از ازل تا ابد بوده و ادامه داره و ما به منبعی از ثروت، اطلاعات، علم، هدایت وصلیم که پایانی برش نیست.

    و نکته اصلی اینه که این ماییم که هر بار میتونیم از این خوان نعمت الهی بیشتر و بیشتر بهره ببریم، اگر که باورهامون رو قوی تر کنیم و هر بار با تایید قانون در رسوندمون به خواسته ها مسیر رو هموار تر کنیم.

    اره، خیلی فرق میکنه که بدونی قانون همیشه در راستای رسوندن تو به خواستته و از تو حمایت میکنه. اونم از جاییکه فکرش رو نمیکنه.

    خیلی فرق میکنه اینارو بدونی که وتقی ارامش داری سرعت رسیدن به خواسته هات خیلی بیشتر از قبله. چیزی فرا تر از سرعت نور.

    چون دستی داره کارها رو مدیریت میکنه که بالای هر دستیه که تو چشم امیدت رو قبلا به اونها دوختی

    و چ لذتی داره با این ایمان زندگی کردن……. (:

    ……………………………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۱۱

    In GOD we trust ۲

    اره بعضی وقت ها نمیدونم چجوریه قضیش اما فک میکنم هممون چند باری با این وضعیت روبرو شدیم که میگیم اره ما هدایت میشیم توسط خداوند، همیشه و همیشه.

    خداوند مارو همیشه در بهترین زمان در بهترین مکان قرار میده.

    اینو میگیم و وقتی ب ی مسیری هدایت میشیم اما بعد میبینیم نتیجه اونجوری که فک میکردیم باید پیش بره، پیش نرفت….!!!!!

    اینجاست که اگر ایمانمون واقعی نباشه و این باور رو فقط به عنوان ی حرف قشنگ زده باشیم، دچار استرس، سردرگمی و در نهایت حال بد و احساس نامناسب میشیم.

    و میگیم ئــــــــــــــــــــــــه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    مگه قرار نبود ما همیشه هدایت بشیم به بهترین مسیرو و همیشه هر جا بهترین نتیجه رو بگیریم!!!!!!!

    پس چار اینجا ب در بسته خوردیم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

    و اینجوری خودمون رو وارد ی سیکل معیوب میکنیم…… /:

    و اگر نتونیم خودمون و افسار ذهنمنون رو کنترل کنیم قطعا اتفاقات نامناسبی رو تجربه میکنیم

    اما اگر واقعا به این نیروی قدرتمند، این خدایی که تنها فرمانروای جهانیانه و مدیریتش، و قوانینش اعتماد کنیم.

    قطعا مثل موضوع این فایل میگیم این ی نشونس که میخواد مارو ب ی مسیر، ی تجربه بهتر هدایت کنه (:

    و وقتی از اون نشونه طبعیت میکنیم با این بارو که قرار ۱۰۰ درصد اتفاقات عالی رو تجربه کنیم داستان این فایل رخ میده

    خداوند در حالیکه مارو به ی مکان پر از شادی و تفریح هدایت میکنه در راستاش داره بهترین غذارو برامون آماده میکنه…… (:

    بهترین میزی که میتونه برامون خاطره ساز تر بشه.

    بهترین نوع طبخ غذا که قشنگ ی کیفیت عالی تر رو بهمون عرضه کنه…. (:

    و ما وقتی میتونیم از این مدریریت نهایت بهره رو ببریم که بهش اعتماد کنیم و پارو نزنیم.

    تقلا نکنیم، غر نزنیم. ناراحت نباشیم. فکر ناخواسته رو بهش توجه نکنیم و بگیم……………..

    من ایمان دارم هممواره خدای من، من رو در بهترین شرایط قرار میده

    ان شا…. که همیشه در این مسیر باشیم……. (:

    ……………………………………………………………………………………………

    قسمت ۱۲

    احترام به سبک زندگی هر فردی

    این سبک زندگی میتونه همه چی رو در بر بگیره.

    حرفایی که میزنه، شغلی که انتخاب میکنه، لباسی که میپوشه، حتی مثل این مورد ی چاقوی نظامی که ممکنه هیچ وقت انتخاب نشه و تو نگاه اول خیلی هم خطرناک به نظر بیاد، حتی شوخی کردن باهاش………………

    به نظرم خانم شایسته خیلی خوب به عنوان ی خانم به این قضیه نگاه کرد و حتی نگفت چرا ی همچنین چیزی رو خریدی و خطرناکه و فلان

    اما ی فردی که از قانون بی اطلاعه خیلی راحت میتونه با این پوشش که چون من نگرانت میشم ارم این حرفارو میزنم.

    چرا اینو خریدی ممکنه ی عالمه اتفاق بد بیافته و ی عالمه فرکانسی که میتونه کلی ناخواسته دیگه رو رقم بزنه

    پس به نظرم خیلی باید این اصل رو تو زندگیم رعایت کنم که اگر میبینم حتی نزدیکانم کاری رو میکنن که من شخصا دوست ندارم، کافیه ازش اعراض کنم. بهش توجه نکنم.

    یعنی نه به اون چیزی بگم و مهم تر از اون نه با خودم هی در بارش حرف بزنم و بگم ببین چقدر بی ملاحضش که این کار رو میکنه …………………

    واقعا نکته مهمیه که باید همیشه تو جزئی ترین لحظات و شرایط هم بهش توجه کنیم

    …………………………………………………………

    قسمت ۱۳

    فعلا چیزی برای گفتن ندارم

    شاید اینکه همیشه تو همین نزدیکی ها راه حل مسئلت وجود داره، فقط باید کمی با دقت بگردی و عجول نباشی.

    مثل وقت هایی که ی چیزی رو گم کردی و داری با استرس دنبالش میگردی. حتی اونجایی که اون چیز قرار داره رو چند بار میگردی اما انگار نمیگردی، نمیبینی، چون فرکانست و روحت روی خط ناکوکی کوک شده که بهت اجازه نمیده درست ببینی

    اما وقتی ارامش داری و فکر میکنی و خودت رو در جریان هدایت الهی قرار میدی، خودش میبردت اونجایی که خواستت قرار داره

    ………………………………………………………………………………………

    قسمت ۱۴

    Nothing is impossible,

    The word itself says,

    “I’m possible”

    Beloved Audrey Hepburn

    اره غیر ممکن غیر ممکنه

    یادت بیاد تا حالا چند بار بوده که بهت گفتن نه نمیشه، این که غیر ممکنه، اینو که تو نمیتونی انجام بدی.

    اما تو میدونی که همونطور که قبلا تونستی کارهایی رو انجام بدی که خیلی ها نتونستن، بازم میتونی، فقط فعلا راهی رو براش نداری……………!!!!!

    اما تو باز میدونی که فرق داری، چون تو از قانونی مطلع هستی که خیلی ها تا اخر عمرشون هم نتونستن بهش پی ببرن…………

    نمیدونم شاید نخواستن و یا به قول خداوند بر قلبشون مهری زده شده در پاسخ در لجبازیشون برای فکر نکردن، برای غروری که داشتن، برای ترس هایی که نخواستن برشون غلبه کنن.

    اما تو میدونی که میتونی و اینکه…….!!!!!!

    غیر ممکن غیر ممکنه……… (:

    ……………………………………………………………………………………………………….

    قسمت ۱۵

    Life is nothing but beauty,

    And beauty is simplicity……

    Said me

    فرقی نمیکنه شما تو شرقی ترین نقطه کرده زمین زندگی کنی یا غربی ترین. شما باشی یا جنوب.

    تنها باشی یا تو شلوغ‌ترین نقطه جهان.

    مسیحی باشی، یا مسلمون. بودایی یا یهودی. حتی اگر به ظاهر بی دین باشی……!!!!!

    هرکجا باشی و هرکی باشی اما بخوای حقیقت رو پیدا کنی، نیرویی بر عالم حکم فرماست که بهت راه رو نشون میده.

    و ته این راه میفهمی که زندگی همین لحظاتیه که ما بعضی وقت ها داریم به راحتی ازدستش میدیم.

    اونم به خاطر ی سری بهانه هایی که حتی ارزش لحظه ای وقت گذاشتن روش رو ندارن و عمدتا رو چیزی متمرکزن که هنوز رخ نداده یا از کمبود ها و نگرانی ها صحبت میکنه.

    پس هرچقدر زودتر به این حقیقت برسیم که زیبایی و لذت بردن ساده تر از اونچیزیه که فکرش رو میکنیم، خیلی زودتر و بهتر زندگی میکنیم

    ………………………………………………………………………….

    قسمت ۱۶

    حس طبیعت و اون رطوبت هوا و صدای طبیعت. صدای بارون……………

    بعضی وقت ها نباید چیزی گفت و فقط نگاه کرد و تو سکوت به صدای قلبت گوش بدی و بذاری ک خودش برات صحبت کنه.

    از زندگی………………… (:

    ………………………………………………………………………….

    قسمت ۱۷

    این چندمین بار ک این حس عالی رو تو مرور فایل های سفرنامه تجربه میکنم.

    ی حس یکی بودن با محیط، که انگار اونجام. انگار منم که دارم تصویرها رو میگیرم. که من دارم اون طبیعت رو تجربه میکنم. غرق این احساس بودم که باز دیدن این جمله یادم اورد که بار اول هم این احساس رو داشتم و بعد این نوشته که پاسخ خدا بود بهم داده شده

    Love it?

    Try it on……

    اره قنگ حس میکنم که خیلی به این محیط، ب این احساس زیبا و تجربه واقعی این شرایط نزدیکم.

    قلبم خیلی شاداب تر شده، خیلی جنب و جوش بیشتری پیدا کرده، خیلی گرم تر شده.

    یاد جمله خانم شایسته تو مقالات بخش راه کارهای شما میافتم که میگفت وقتی ی چیزی رو میبینی، ی الگو که اون زندگی دلخواهت رو داره، ی کسی که ی اختراعی کرده و در کل ی شرایطی که قلبت رو به جنون میکشه، و اون گرمای ذوق و شوق رو حس میکنی. بدون که نیرویی در درون تو داره تورو از وجود خودش اگاه میکنه و بهت میگه که من اینجام با تمام توانایی هام برای رسوندن تو به خواسته هات.

    اگر بهم اجازه ظهور و بروز بدی میبینی که توانایی انجام چ کارهایی رو داری…………… (:

    خیلی خوشحالم

    خدایا شکرت…….. (:

    ……………………………………………………………………………..

    قسمت ۱۸

    زیبایی ثروت

    بازم به نظرم هرچقدر در بارش صحبت کنیم کمه. اینکه چقدر بهمون ازادی عمل میده برای اینکه تو بهترین حالت خواسته هات رو بدست بیاری.

    از لذت خرید آن لاین تا دریافت اون خرید به بهترین نحو درحالیکه تو دل طبیعت هستی یا هرجای دیگه ای.

    از زیبای ثروتی که ی عده دارن هم خودشون عالی زندگی میکنن و هم کیفیت زندگی افراد دیگه رو ارتقاء میدن.

    واقعا زیباترین حالت زندگی، زندگی غرق در ثروته

    چون میتونی خودت باشی. بدون اینکه نیاز باشه نقش بازی کنی.

    البته که اول باید خود باشی تا اخرش. چون این طبیعیت زندگیه که ثروت با من یکی باشه. با تو یکی باشه.

    چون نیازی نیست برای ثروتمند بودن ادای کس دیگه ای رو دربیاری که داره ثروت میسازه.

    چون بی نهایت راه برای ثروتمند بودن وجود داره.

    چون بی نهایت ثروت وجود داره

    و من لایق ثروتمند بودن در تمام ابعاد هستم………… (:

    ……………………………………………………………………………………………………………………

    قسمت ۱۹

    زیبایی ثروت ۲

    چیزی نیست که بخواد گفته شه.

    تو قسمت ۱۶ نوشتم لزوما همیشه نباید برای بیان حست حرفی زد.

    فقط بهترین چیزی که به نظرم میرسه بگم اینکه تمام این فایل زیبایی قدرت خلق کنندگی که خالق بهمون داده رو به زیبایی بیان میکنه.

    اینکه میتونیم فرا تر از باورهای همه به چیزیکه قلبمون میگه برسیم.

    این روزا تجربیاتی رو حس کردم که اون حس شعفش جدا از نتیجه ای بود ک گرفتم.

    شاید ۹۹ درصد این شادی به خاطر این بود که قشنگ درک کردم که این من بودم که این خواسته رو خلق کردم.

    من بودم که از قانون به نفع خودم استفاده کردم با گوش دادن به ندای خدای درون و عمل کردن بهش و دیدم که چطور خود خدا کارهارو برام مدیریت کرد.

    و این لذت بخش ترین لحظه زندگی هر فردیه که ببینه اگاهانه داره زندگیش رو خلق میکنه و دست خداوند رو تو زندگیش ببینه.

    ……………………………………………………………………………………

    قسمت ۲۰

    شکل گیری خواسته

    خیلی وقت ها که نه همیشه ادم چیزهایی رو که میخواد رو با دیدن اونها وقتی میبینی ی همچنین جایی وجود داره، ی سری افراد هستن که اون چیز رو دارن، دارن تجربش میکنن، درک میکنه و از وجودشون آگاه میشه.

    تجربه رها بودن از همه چیز. تجربه کردن خودت بدون اینکه به هیچکسی وابسته باشی. ازاد بودن برای ساختن زندگی و لحظاتی که میخوای داشته باشی.

    این موهبتیه که به نظرم بهترین حالتیه که میشه احساس کرد…………. (:

    …………………………………………………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۲۱

    تو این قسمت فک میکنم همه چیز وجود داشت.

    از درک الهامات و نشانه ها، تا عزت نفس. تا رها بودن برای تجربه لحظات بهتر.

    به نظرم اسم این قسمت با مفهوم سفر یا بهتر بگم مفهوم زندگی کاملا تو هماهنگیه

    مفهومی که میگه تو رها باش و حرکت کن و اعتماد داشته باش ب جریان هدایت الهی و بذار به بهترین تجربیاتی که تا حالا ایده ای براش نداشتی هدایتت کنه…………………… (:

    ………………………………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۲۲

    چقدر قشنگه تجربه جدید و جدید و جدید داشتن.

    فک میکنم ی انرژی عجیبی تو نگاه کردن در سکوت وجود داره. اینکه بشینی و یجا و فقط نگاه کنی.

    از حرکت ی ابر، تا اخم ی بچه تو گهواره، تا نقاشی ی فردی که داره با عشق نقاشی میکنه. تا ابی اسمون و سفیدی برف گونه ابرها و هارمونی که داره.

    فک میکنم ی انرژی عجیبی تو این نظاره شدن وجود داره که اگر وجود نداشت خداوند نمیگفت بنگرید و تعقل کنید.

    اره دوست دارم فقط نگاه کنم، تفاوت هارو ببینم و خودم رو بشناسم در دل این هماهنگی زیبای تضادها……………….. (:

    ……………………………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۲۳

    تقاضا

    اقا ما قدم های ۱۲ گانه رو میخواهیم خدا جان

    دیگه پارو هم نمیزنیم و وا میدیم………… (:

    نقطه سر خط (:

    ……………………………………………………………………………………………….

    قسمت ۲۴

    ی موردی هست که فقط واس خودم واضحه اما وجه اشتراکی با این فایل و استفاده از ابزارهای جدید داره که بهم همون مفهوم همیشگی ساکن نبودن و حرکت کردن و کار کردن روی خودم رو گوشزد میکنه.

    به امید خدا فرا قدم دیگه ای رو قرار بردارم برای ساختن زندگیم و این فایل حس خوبی رو بهم میده واس اینکه خیلی راحت تر با نتیجه ای ک میخوام بدست بیارم همسو بشم

    خدایا شکرت (:

    ………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۲۵

    Be the change u want to see in the world

    That’s it

    ……………………………………………………………………………………………..

    قسمت ۲۶

    آماده پرواز

    آاغــــــــــــــــــــــــــــــــــا بهترین اسم وا است فایل برای من همینه

    این حس خیس شدن و باد و اسپلش شدن قطرات آب روی صورتم. اون هیجان لحظه ای داره بهم میگه دیگه وقتشه پرواز کنی و تجربیات خودت رو داشته باشی

    همیشه انگار لحظه ای که همه چیز هیچی به نظر میرسه، داره ی اتفاقاتی میافته

    لحظه ای که دیگه نمیدونی چیکار باید انجام بدی اما حست میگه دیگه نزدیکه…………..

    چند وقتیه که این حس کمو بیش داره بهم سر میزنه……………. (:

    فک میکنم اون طبیعی شدن رخ دادن اتفاقات داره برام رخ میده

    خیلی بهم نزدیکه همه چیز.

    حسش میکنم

    خدا داره برنامه ها رو ردیف میکنه

    شکرت…………………………….. (:

    …………………………………………………………………………..

    قسمت ۲۷-۲۸

    فک کنم بهترین تعریف رو از جملات خانم شایسته شنیدیم

    که زندگی ی مسیر نه ی مقصد

    و ما کافیه ازش ساده لذت ببریم.

    اینکه درک کنیم هرکسی تو این زندگی ی دنیای متفاوت رو انتخاب میکنه تا تجربش کنه.

    و انتخاب هر کسی صرفا انتخاب شخصی خود اون فرد.

    پس کافیه به ندای قلبمون گوش بدیم تا برای با توجه به چیزی که انتخاب میکنیم مارو خیلی ساده هدایت کنه.

    پس بهتره هیچ چیزی رو سخت نگیریم. پیچیدش نکنیم. و به خودمون بگیم که زندگی با تمام زیبایی هاش مفهوم ساده ای داره و اونم جاری بودن در همین لحظس و نه گم شدن در گذشته یا غرق شدن در آینده……

    خدایا شکرت…………. (:

    ……………………………………………………………

    قسمت ۲۹

    ندای درون

    چی میشه گفت به غیر از اینکه این ندای درونه که همیشه خیلی ساده میخواد مارو رشد بده از طریق تجربه اتفاقات عالی تر و جالب اینه که همه چیزش سادس. یعنی اصلا کار شاخی نمیخواد انجام بدی.

    میتونه این ندا از ما ی گفتگو ساده رو بخواد، ی سوال، ی درخواست. ی اقدام کوچیک و وقتی اینجوری ساده بهش گوش میدی میبینی که هر بار از طریق اقدامات ساده تر اما به دلیل ایمان بیشتر و جدی گرفتن این الهام نتایج خارق العاده تری رقم میخوره

    خدایا شکرت (:

    ……………………………………………………………………………..

    قسمت ۳۰

    خیلی کلمات هست که نوشتم و خیلی بی نهایت بیشتر از اون کلمات هست که قلبم داره بهم میگه که واقعا اگه بخوام بنویسم هزاران صفحه میشه………. (:

    فقط میدونم که قلبم خیلی داره بهش خوش میگذره و منم از این بابت خیلی خوشحالم

    یاد کلیپی که استاد تو تلگرام قبلا گذاشته بود به نام inner working میافتم که جدال بین ذهن و مغز بود و در اخر این قلب بود که اون ادم رو به بهترین تجربیاتش هدایت کرد

    منم قشنگ دارم این تجربه رو حس میکنم که بیشتر از قبل به لطف خدا دارم به درخواست های قلبم پاسخ میدم و خدای درون هم چقدر قشنگ داره من رو هدایت میکنه

    خدایا شکرت……. (:

    …………………………………………………………………………………………………

    قسمت ۳۱

    In GOD I trust ۳

    این جملاتی که تو این قسمت تو این مکالمه ۲ نفره از نظر استاد و خانم شایسته/ مکالمه ای که خداوند نفر سومشه و داره این جملات روحانی رو الهام میکنه و مدیریتش میکنه و در نهایت مکالمه ای که بین تمام اعضای سایت تو لحظه دیدنش شکل گرفت همه و همه نشان از اعتماد ما به خداوند داره

    این بهترین چیزی بود که میتونستم درکش کنم و بگم

    …………………………………………………………………………………………………………

    بچه ها واقعا سخته که بگم کودوم فایل بهترین فایل برام بود چون قلبم با هرکودومشون خیلی لذت ها رو تجربه کرد و مهم تر از اون این بود که این قلب من رو با خودش ب سفری برد که با تمام وجود بعضی از لحظاتش رو با تمام وجودم حسش کرد و هر بار این حس بیشتر از قبل اتفاق میافتاد.

    اما به نظرم ۳ قسمتی که اسمش رو In GOD we trust گذاشتم به دلایلی ک ذکر کردم بهترین چیزیه که میتونم بهش اشاره کنم.

    من واقعا تو دل این سفرنامه و با این نگاهی که پیدا کردم ذوب شدم، یکی شدم و لذت بردم

    از همتون سپاسگزارم

    از استاد و خانم شایسته و مایک

    و مهم تر ا همه از خدای خوبم

    شاد باشید…… (:

    خداوند برای من کافی است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: