سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 9

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پرویز محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 2556 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش، خانم شایسته و همه اعضای سایت

    همه قسمتهای این دوره در نوع خود واقعا بی نظیر و زیبا بودند چون زیبایی های جهان که ما ازشون خبر نداشتیم رو بهمون نشون داد و اون سادگی و بی آلایش بودن استاد عباس منش که هر جا میره اصلا دنبال این نیست که یه رفتاری متناسب با اون موقعیت نشون بده که از درون خودش سرچشمه نمیگیره، خیلی هامون دیدیم که خیلی از افراد وقتی به جایی میرن که به قول معروف با کلاس تره کلا شخصیت واقعیشونو گم می کنند و سعی می کنند حرفی بزنند،لباس بپوشن و رفتاری انجام بدن که بقیه خوششون بیاد غافل از اینکه بابا من برای دیگران زندگی نمی کنیم ما باید کارهایی را بکنیم، حرفهایی رو بزنیم و لباسهایی رو بپوشیم که خودمون لذت ببریم نه دیگران چون حتی اگه بهترین رفتار ها از ما سر بزند،بهترین و شیک ترین لباسها رو بپوشیم و حرفهای قلمبه سلمبه و با کلاس بزنیم باز هم نمیتونیم نظر همه آدمها رو جلب کنیم.پس بهتره مثل استاد عباس منش همیشه و همه جا خود خودمون باشیم.

    نکته بعدی اینکه من از قسمتهای 25 و 26 این سفر خیلی بیشتر لذت بردم چون خیلی درسها آموختم از این قسمت:

    آموختم هر چه بیشتر به زیبایی ها توجه کنیم خداوند ما رو به زیبایی های بیشتر و لذتبخش تری هدایت میکند

    آموختم به هرجایی هدایت شدم از زیبایی های آنجا نهایت لذت رو ببرم و اصلا اهمیت ندم دیگران چه فکری در موردم می کنند( مثلا خیلی جا استاد عباس منش با شلوارک جلو دوربین ظاهر میشد چون اون لحظه با اون پوشش راحت بود و لذت میبرد واصلا براشون مهم نبود که شاید دیگران خوشش نیاد و بهش خرده بگیرند)

    آموختم برای زیبایی ها و نعمتهایی که خداوند در این جهان خلق کرده انتهایی وجود ندارد و همیشه جا ها و نعمتهای زیباتر از اینی که الان میبینم هم هست و باید هر کجا هر زیبایی و جذابیتی دیدم باید ازش نهایت لذت رو ببریم و از خدا بخواهیم که ما رو به سمت زیبایی های بیشتر و جذابتر دیگه هدایت کنه

    آموختم ما زمانی میتوانیم به زیبایی های بیشتر هدایت شویم که از آنچه که الان داریم لذت ببریم و سپاسگزار خداوند باشیم تا به سمت دیگر زیبایی های جهان هدایت شویم( همانطور که استاد عباس منش اینطوری عمل میکنه؛ من تا بحال ندیدم که ایشون توی فایلاشون جای زیبایی باشن و بخاطر اون زیبایی هیجان زده نشوند و سپاسگزار نشوند و شادی و لذت را به بعد یا جاهای دیگه موکول کنند)

    من از سفر این درسها را آموختم و امیدوارم با ادامه دادن این مسیر زیبا و لذت بخش درسهای بیشتر و بهتر دیگری هم بیاموزم و در زندگی ام ازشون استفاده کنم.

    خدایا شکرت بخاطر این مسیر زیبا و این استاد فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    Ramin گفته:
    مدت عضویت: 3306 روز

    با سلام خدمت همه دوستان و آقای عباسمنش و خانم شایسته

    داشتم فکر می کردم واقعا کدوم کلیپ از میان این ۳۱ تا کلیپ جذابتر بوده برای من خود آر وی با کلیه امکاناتش خیلی جالب بود . سال قبل که استاد برای اولین بار این خانه متحرک رو معرفی کرد من رفتم و کلیه مدلهای این برند را بروشورهاش رو دانلود کردم . و اینقدر به جزئیاتش پرداختم که پیش خودم گفتم من مدلی را میگیرم که یخچالش پشت صندلی راننده باشه چون موقع خرید و گذاشتن مواد غذایی لازم نیست تا وسط اتوبوس برم و در ثانی راننده و کمکش راحتتر میتونن از خودشون پذیرایی کنند ولی ایرادی که قبل از شروع مسافرت دور امریکا بهش می گرفتم این بود که حالا وقتی تو یک استیت پارک توقف و اسکان داری چطور می خواهی بری شهر خرید کنی .چون فقط فکر می کردم به پشتش موتور وصل میشه و اصلا فکر نمی کردم ماشین سانتافه رو هم با خودش ببره . یا وقتی از آبشار نیاگارا فیلم گذاشتین و از پشت صحنه های آبشار و پارکی که قبل از رسیدن به پارک وجود داشت خیلی باور فراوانی آب در دنیا رو به انسان القا می کرد و یا رفتارهای دوستانه و محبت آمیز مردم امریکایی راباشما به عنوان یک ایرانی ,دیدم را نسبت به مردم امریکا عوض کرد . خلاصه همه فایلها دید فراوانی , لذت , نشانه ها , ایمان وتوکل و هزاران احساس خوب دیگر را به ما نشان میداد و باور مثبتش را برامون درست می کرد ولی فایل ۳۱ به نظر من یک چیز دیگه بود که تا حالا خود استاد هم یک همچین فایلی را درست نکرده بود .حتی در فایل ۳۲ نظر مخالفش رو و ناراضی بودن از فایل ۳۱ رو در صحبتهاشون ابراز کردند . شاید بهتر باشد برای روشن کردن مطلب داستان رو از اینجا شروع کنم که من و همسرم این فایلهای سفرنامه رو با هم میبینیم . و از اونجا که فایل ۳۱ در ساعت ۲ نصفه شب(به وقت محل اقامت استاد) فیلم برداری میشد و ایشون و همسرشون در تخت خواب بودند و صداشون ضعیف و بی حال بود . همسرم به من گفت بابا این عباسمنش هم شورشو در آورده تا حالا که بدون تی شرت میآمد جلوی دوربین حالا هم که با خانم شایسته ساعت ۲:۲۰ دقیقه صبح توی رختخواب ….من همون موقع پیش خودم گفتم حالا اگر استاد تام کروز بود و خانم شایسته نیکول کیدمن و فیلم خودشون رو بازی می کردند یک همچین حرفی میزدیم ؟. مسلما نه.و یا به عبارتی می گفتیم بابا اینها هنرپیشه هستند و دارند فیلم بازی می کنند و هیچ وقت به بدن برهنه اونها ایراد نمی گرفتیم و تازه اوج هنر نمایی میدونستیم. پیش خودم گفتم چقدر جالب توی این کلیپ خانم شایسته و استاد دارند حس و روابط عاطفی نصفه شبشون رو هم به نمایش می گذارند و چیزی که مخصوصا سالیان سال در ایران تابو بود را بنمایش گذاشتند. اتفاقا به نظر من فایل ۳۱ با همه فایلها فرق دارند چون واقعا یک چیز جدید بود نه اون مسخره بازی فیلمهای ایرونی رو داره که خانمه با روسری و لباس میره تو رختخواب و به قول استاد مرده هم با کت شلوار می خوابه و نه مثل فیلمهای خارجی اون روابط خصوصی زن و شوهر . در واقع یک روابط عاطفی واقعی ناشی از یک ذهن زیبا را ,با لحن بی حال شبانه که گوشه دیگری از قانون آفرینش و حس خوب و لذت بخش زندگی رو به ما نشون می دادند . حتی ساعت ۲ نصف شب هم حالشون خوبه و میتونن رو ذهنشون کار کنند . من فکر می کنم باید چندین بار این قسمت رو دید و ترمزهای خودمون را در این زمینه پیدا کنیم .چون واقعا هیچ وقت ما روابط سالم شبانه رو ندیدیم .

    با تشکر از کلیپهای آموزندتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    الهه من گفته:
    مدت عضویت: 2676 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

    من همه فایلهای شما را ابتدا تا انتها هر زمان که بر روی کانال تلگرامی قرار میگرفت دانلود میکردم و میدیدم .اونقدر از همه اونها لذت میبردم گویی خود من در انجا حضور دارم لذا تمام را به یاد دارم که فکر میکنم نیازی به دوباره دیدن من نیست و این به این دلیل هست که من خودم عاشق سفر هستم و در حال حاضر هنوز به سفر نرفتم و با شما این احساس را دنبال میکردم.شاید حتی بعضی جاها که خانم شایسته بادوربینش میرفت توی چهره ادمها من ناراحت میشدم چون احساس میکردم در حوزه شخصی اونها دخالت میکرد و شاید بهتر بود دوربین را از دور زووم میکرد تا اونها خیلی متوجه این دوربین توی حلقشون نشن:))اما به هر حال کم کم ایشون هم یاد گرفت که چطوری فیلمبرداری کنه واقعا ممنونم ازش

    فیلمبرداری آبشار نیاگارا عالی بود عالی ….یعنی تمام اون قسمتهایی که من میخواستم خودم سرم را بگردونم و اونجا را ببینم با دوربین خانم شایسته حرکت میکرد

    من توی تمام این 31 قسمت که همه سبزی و طراوات و باران و خوراکی و پارک و اینها بود و همه را دوست داشتم آبشار نیاگارا به من حس عجیبی داد چرا که فقط و فقط عظمت خداوند را حس میکردم و مرتب سپاسگزاری میکردم .چه جهانی ما داریم ابشاری که همیشه در عکسها و یا تیزرها از یک زاویه مشخص و از راه دور را به ما نشون میداد در حالی که الان میدیدیم چند زاویه داشت از نزدیک همراه با باد و باران, از دور زیبایی و عظمت از زاویه دیگر بخار اب و شدت ان که حتی کشتیها با ارامش از اون منطقه رد میشدند زیرا میدانستند برای انها خطری ندارد و تازه مسافران هم برای تماشا سوار بر ان کشتیها بودند .زیبایی ان بی نظیر بود و من به جند نکته در ان فیلم رسیدم

    1.عظمت خداوند از خلق چنین آبشار طبیعی

    2.عظمت خود آبشار که در دل خود چندین صحنه زیبا را فراهم کرده بود از هر زاویه ای.

    3.باور فراوانی که چقدر انسان مشتاق بودند بیان در این منطقه در صف بایستند و هزینه بپردازند که مطمینم بلیط ان ارزون نبود ..

    4.اونقدر با این ابشار حس گرفتم که (با وجود اینکه من در ترکیه زندگی میکنم و زیباییهای این کشور نیز بی نظیر هست)

    ارزو کردم برای دیدن این ابشار از نزدیک به همراه همسرم که از نظر خلق و خو مثل استاد باشد به امریکا و ابشار نیاگارا برای سفر برم.

    5.و در اخر اینکه از کل سفرنامه اینو یاد گرفتم که خیلی با برنامه ریزی دقیق و مشخص و از پیش تعیین شده که همه ما یاد گرفتیم انجام بدیم زندگی نکنم بزنیم به دل دریا تا ببینیم خداوند برامون چی رقم میزنه و او هم که قطعا همیشه خوش رقم میزنه و باورم را در این زمینه سعی کنم درست کنم

    ممنون از اینکه سفرنامه را درست کردیدو ما را با خوتون همراه کردید هم شما خانم شایسته عزیز و هم استاد گرامی

    سفرهاتون شاد و سلامت باد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    گلی گفته:
    مدت عضویت: 2327 روز

    سلام استاد عباس منش و خانم شایسته

    همه فایل ها جذاب بود ولی فایل های مربوط به آبشارنیاگارا به واسطه موارد زیربرام جذابتربود.

    1-این آبشاربرای من جلوه ای آشکارازقدرت،شکوه وعظمت،احسن الخالقین بودن،بی انتها بودن،پاک ومنزه بودن،فراوانی نعمت وثروت،فضل وبخشش بی حد خدا،واینکه برکات ونعمات خداوند مثل ریزش این آبشار بی وقفه وبا شدت درحال فرود آمدن است.

    2-این آبشاربا شدت درحال فرودآمدن وسرازیرشدن وحرکت به سمت مسیرخود است بدون توقف وآزاد ورها ازهرنوع محدودیتی،پس ما انسانها نیز مثل این آبشاربایستی به مسیر درست خود بدون درنگ و وقفه ادامه بدیم وخودرا ازهرگونه قید وبندآدمیت رها کنیم وخود متعالی بشیم.

    3-آدم هایی که پشت سرهم،آرام وراحت درحال حرکت هستندوبه محض روبرو شدن با دوربین وآدما،دست تکان داده،لبخند می زنند.کسانیکه قانونمند،منظم وطبیعت دوست هستند ،ودرلحظه زندگی می کنندوبا داشته هایشان شادند.

    4-شوخی استاد عباس منش با پسرش ودوست بودن با او،و غذا دادن به سنجاب ومرغان دریایی،واینکه نشان دادن هرنوع رفتار وحرکت وکاری که باآن به آدم حس خوب می دهد و سبب توجه به نکات مثبت می شه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  5. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 2593 روز

    سلام به همه دوستان خوب و همفرکانسم

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم

    میخوام بگم من قسمت ۲۶ سفرنامه رو خییییییلی دوس داشتم با بند بند جان و روح و تنم حس کردم و بهم خییییلی خوش گذشت، شبنم های ریز نیاگارا از دورادور از صفحه موبایل به صورتم می‌خورد منم مثل مایک دوسداشتم بچسبم به زاویه ای که آب خنک و پرقدرت آبشار زیبااااا و عظییییییم مستقیم به بدن و صورتم بزنه، قدرت خداوند و عظمت خداوند در اون رها شدن آبشار و زیبایی و جذابیتش هویدا بود، خداوند پاسخ به سوالات من داد با این قسمت ۲۶ سفرنامه، که زندگی من پر از ثروته پر از قدرت و زیبایی و برکت و عشق و لذته، و خنکای آب آبشار به صورت و گردن و کتف و دست و شکم و پا و ساق پام و سراسر وجودم رو از آبشار نیاگارا کرده، ینی سراسر وجودم رو پر از نعمت و برکت و سلامتی و ثروت کرده ینی خداوند عااااااشق منه و من عااااااااااشقشم و بینظیرررررررره زندگی من، وایسادن زیر آبشار سطل منو تا بینهایت بزرگ و بزرگتر کرد، تا جایی که من سیراب بشم این آبشار در جریانه و نامحدود، از قدرت تفکر من بینهایت بیشتره حدو اندازش….. خداااااا شکککککرت خالق هستی شککککرت که سراسر جهانم رو پر کردی با بهترینها شکرررررت شکککرررررت شککککررررتتتتتتتتتت ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  6. -
    وهاب گفته:
    مدت عضویت: 2952 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته بی نظیر و تمام هم فرکانسیهای خوبم

    قبل از اینکه نظرمو درباره سفرنامه بگم یه خبر عالیییییی دارم براتون

    من تو قسمت نظرات (جلسه سوم قدم دوم صفحه ۵۷) درباره قدرت تجسم کامنتی گذاشته بودم و شرح دادم که با استفاده از قدرت تجسم و باور مناسب به راحتی خانومم باردار شد (با اینکه قبلا باورهای اشتباهی داشت که میتونست مادرشدن را براشون دور از دسترس کنه)

    چون خانومم دلش پسر میخواست، تصمیم گرفتیم که با چسبوندن عکس پسربچه ها به دیوار خونمون و تجسم و تصور بزرگ کردن پسرمون و لحظات شادی که باهم داریم ، این خواستمون رو خودمون خلق کنیم .

    روز پنج شنبه(۹۸/۵/۱۷) وقت سونوگرافی بود و دکتر مهر تاییدی زد بر اینکه ما قدرت ذهن و تجسم فوق العاده ای داریم و هرچیزی که میخواهیم رو میتونیم خلق کنیم و معلوم شد که بچمون پسره ?(البته برای خودمون که ۱۰۰٪ مشخص بود که پسره)

    میخواستم توی همون بخش کامنت بذارم ولی چون درسی که من از سفرنامه گرفتم بی ارتباط به این موضوع نبود تصمیم گرفتم در این قسمت خبرشو به تمام اعضا خانواده صمیمیم بدم.

    در رابطه با فایل سفرنامه برای ما تمام قسمتهاش عالی بود و من وهمسرم هر ۴،۵ قسمت را یدفعه باهم میدیدیم . من از فایل سفرنامه ۲ درس بزرگ گرفتم و در واقع یکی از ترسهای وجودیمو شناختم که مانع لذت بردن از قسمتهایی از زندگیم میشد و میخوام به ترسم حمله کنم.???

    ۱_ من تا قبل از این هرموقع که مسافرت میرفتم (چه داخلی چه خارجی) همش نگران بودم و استرس داشتم که نکنه اتفاق بدی بیوفته ( تصادف ، دزدیده شدن وسایل و پولامون ، گم شدن پاسپورت و …) و کل طول سفر را در این نگرانی و ترس سپری میکردم .

    برای همین کوچکترین تغییری در برنامه مسافرتمون نمیتونستم بدم و حتما باید قبل از رفتن به جایی حتما برنامه ریزی و بررسی میکردم و طبق همون برنامه عمل میکردم.

    توی این فایلها دیدم و یاد گرفتم که چطور استاد کاملا خودشونو میسپارن به خدا و سکان کشتی رو میدن به دست خدا و فقط میگن که ما هدفمون لذت بردنه حالا خودت مارو هدایت کن و چقدر هم بهشون خوش گذشت .

    حالا منم تصمیم گرفتم که هفته آینده بریم استانبول (که همه اطرافیان میگن آدم های خوبی نداره ، باید مراقب باشم و …) برای خرید سیسمونی?

    از همین الان دارم تجسم میکنم که بهمون فوق العاده خوش میگذره و سکان کشتی رو میخوام بدم دست خدا و خودم فقط از مناظر لذت ببرم و این ترس رو همونجا بندازم تو دریا?

    ۲- حدود دو سال پیش یکی از اقوام یه سفر ۴،۵ ماهه رفتن امریکا و بعد از برگشت تعریف میکردن که شهرهاش پر از بی خانمان هاست و اصلا خوب نبود و از اینجور حرفها.

    منم این ذهنیت برام ایجاد شده بود که امریکا همش فقر و نا امنی و استرسه ولی توی سفرنامه دیدم که ماشاا… چقدر مردم ثروتمند و نازنینی دارن همه ماشین های عالی ، کلی مردم RV داشتن ، همه خوش برخورد و خنده رو و این باعث تغییر دیدگاه من نسبت به اون کشور شد و یکی از اهداف زندگیمو از اروپا به امریکا تغییر دادم.

    وقتی من هدایت شدم که فایل سفرنامه را ببینم قطعا این یک کارت دعوت از کشور دوست و برادر امریکاست برای من و خانوادم که بزودی با طی کردم تکاملم این دعوت رو با جان و دل قبول میکنیم و میاااایییم پیشتوووون.

    ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 102 رای:
  7. -
    سیدمهدی گفته:
    مدت عضویت: 2218 روز

    سلام به همه دوستای خوبم

    وقتی برگشتم تا فایل های سفر به دور آمریکا رو دوباره ببینم تصاویری که دیدم برام تازگی داشت و انگار یه فایل جدیدی بود که داشتم میدیدم. بازم پر از احساس خوب و زیبایی هایی که توی لحظه لحظه ی اون پیدا بود. میشه زیبایی هارو در تمام ثانیه های اون دید لحظه های که همشون لذت و آرامش داره پر از عشق محبته و و خدا و توحید توی اون جریان داره من لذت بردم از بودن کنار جنگل ها و دریاچه هاش تا تا زیر ابشار نیاگارا، از شنا تو رودخونه تا غذا دادن به پرنده ها، از خوردن بهترین غذا ها تا یه تخم مرغ ساده. من یاد گرفتم احساس خوب و سپاس گذاری رو حتی توی مسیر و رانندگی توی جاده ها و سر دادن آواز و این دقیقا همون چیزیه خود استاد بار ها گفته که از مسیر هم باید لذت برد نه فقط زمان رسیدن به خواسته ها و مقصد. یاد گرفتم که وقتی بسپاری خودت رو به خدا همه چییز برات درست میشه در عین ناباوری حتی یه جای پارک که فکرش رو هم نمیکنی .واین که وقتی روی خدا حساب کنی ، فقط به اون امید داشته باشی میشه بهترین حامی و هدایتگرت(الیس الله بکاف علی عبده) تمام وعده هایی که داده بهت عملی میکنه( و لسوف یعطیک ربک فترضی) و اون قدر بهت میبخشه که راضی بشی.

    هنوز یک ماه نشده.. بعد از تموم شدن خدمتم بعد از دو سه ماه بیکاری همه چیز رو رها کردم و صداش زدم و ازش یه کار خوب خواستم و نوشتم خصوصیاتی که از کارم میخواستم. بعد از یک هفته بهم زنگ زدن برای مصاحبه کاری ، یه جوونی که سابقه کار مرتبط نداشت تازه توی مصاحبه دو سه تا سوال هم جواب ندادم و راحت گفتم نمیدونم اما به قول استاد وقتی به خدا اعتماد کنی ، راه هایی رو برات باز میکنه و قلب هایی رو برات نرم میکنه که تصورش هم نمیکنی. قبول شدم توی یه شرکت درجه یک که مرتبط میشه به یک شرکت بین المللی و تازه وقتی بعدش فهمیدم که یکی از افرادی که برای اون کار اومده بود پونزده سال سابقه کار داشت زبونم دیگه بند اومده بود فهمیدم که معجزه چیه، کدوم ذهن منطقی میتونه قبلش اینو باور کنه. بازم یاد حرفای استاد افتادم که میگفت توی شرایطی که خیلی ها ناله میکنن به خاطر مشکلاتشون تو اشک میریزی به خاطر نعمت هایی که هر لحظه وارد زندگیت میشه اشک میریزی که چطور داره همه چیز فراتر از تصوراتت پیش میره. بهترین کلاس درس و بهترین استاد رو داریم بچه ها خدارو شکر میکنم به خاطر اینکه من هم وارد مسیری شدم که بی انتهاست. از استاد و خانوم شایسته هم ممنونم که با عشق دارن توحید و احساس خوب رو یاد میدن به ما .مرسی از شما که همراهی کردین.

    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    دیوانه و شوریده و شیدا بادا

    با هشیاری غصه هر چیز خوریم

    چون مست شدیم هر چه بادا بادا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  8. -
    مریم محمدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 2254 روز

    سلام به نظر من قسمت۲۲ بی نظیره چون استاد در حین تدوین به نکات بسیار مهمی اشاره کردند که علاوه بر لذتی که از دیدن این قسمت از سفر بردم من رو به فکر وادار کرد و متوجه شدم کاملا هدایتی به یک سفر رویایی دبی میروم قرار بود تعطیلات برم شمال ولی سفرم با دیدن این فایلها به دبی تبدیل شده .من که جایزه ام رو پیش پیش برده ام ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    مهتاب گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    سلامی به خنکی شبهای اخیر تهران. بنظر من سخته که از بین این فایلهای بسیار زیبا بشه یه فایل رو انتخاب کرد مخصوصا که با نظرات بسیار آموزنده و پر از آگاهی بچه های گلم.

    میخوام صادقانه حرف دلمو بزنم.

    حقیقتش اولش وسوسه دو میلیون شدم که با خودم گفتم آخ جون میتونم باهاش یکی یا چند تا از محصولات استاد عزیزمو تهیه کنم

    ولی به یاد حرف استاد افتادم که گفت نتایجی که از عمل کردن به این هدایت های الهی و در کل، این مسیر الهی بدست میارید خیلی فراتر از این جایزه است.(و واقعا هم همینطور بود و وقتی که یادم می افته مو به تنم سیخ میشه)، تلنگری بهم خورد و یاد پیشرفتهای فرکانسی افتادم که از اول این سفرنامه تا به اینجا به اضافه ی کامنتهای بچه ها که واقعا واقعا میتونم براحتی بگم چندین پله من جهش کردم از لحاظ فرکانسی و بقول خانم شایسته با مسئله هایی روبرو شدم که خودم ازشون بزرگتر شده بودم و تونستم خیلی خیلی راحت تر از قبل حلشون کنم

    از این فایلی که الآن هم دیدم پاسخ سوالم رو دریافت کردم که همین امروز صبح از خداوندم درخواست کرده بودم که آیا میشه با وجود خانه دار بودن یک خانم که من هم یک خانه دار هستم ، میشه پیشرفت کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و پاسخم رو گرفتم و همینطور از این هدایتها داره بر سفره ی دلم نازل میشه و مریم جونم بنظر من خوشبخت ترین، شاد ترین و کاملترین خانه داری هست که هم از لحاظ فرکانسی در بالاترین درجه است و هم از زیبایی های جهان به نحو بسیار عالی نهایت استفاده رو میبره ، و من هم جوابم و گرفتم که میشه با وجود خانه دار بودن هم پولدار بود و هم از هر لحاااااااااااظ پیشرفت کرد عاشششششششقتونم

    ولی باز هم بین این فایلهای زیبا ، فایلی که بیشتر از همه منو به پرواز درآورد قسمت ۲۶ بود اگر اشتباه نکنم که مخصوصا اونجایی که استاد جوووووونم رفت زیر قطرات ریز آبشار و دقیقاً پشت استاد یه رنگین کمون تشکیل شد، خیلی ذوق زده شدم بعد با خودم گفتم خدا کنه مریم جون هم با دور بین بره زیر آب و همین هم شد مخصوصا صدای قطره های آب توی میکروفون گوشی پژواک میشد

    خیلییییییییی کیف کردم

    حسین جان، مریم جان و میکائیل جان دوسِتون دارم از صمیم قلبم و نمیدونم چجوری سپاس گزاری کنم ازتون

    از دست و زبان که برآید/ کز عهده ی شُکرش به در آید

    واقعا اینایی که نوشتم از ته قلبم بود و برام مهم نیست برنده نشم چون که نتایجی که گرفتم توی خوابمم نمیدیدم???????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  10. -
    محسن سفالي گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    سلام

    من همه سفرنامه هارو دیدم وخیلی دوست داشتم

    ولی چیزی که خیلی روی باورهای من تاثیر گذاشت باعث شد من بیشتر حرکت کنم

    فایل های ابشارنیاگارا بود

    همیشه از خودم میپرسیدم

    چجوری باید تمرکز کنم روی نکات مثبت

    چجوری خدا هدایت می کنه

    چجوری باید از زندگی لذت ببرم

    چجوری سپاسگزارباشم

    نعمتها چجور وارد زندگی من میشن

    چجوری نشانه هارو پیداکنم

    وقتی تو این فایلها دیدم

    استاد همیشه بخاطر کوچیکترین چیزوهمیشه خدایاشکرت سرزبانش هست فهمیدم این یعنی سپاسگزاری

    وقتی خانم شایسته میگه ما هدایت شدیم بجایی که اینجا توتهای خیلی خوشمزه داره یا وقتی میگن ماهدایت شدیم به جاهای زیبای این ابشاراینجا فهمیدم خدا چجوری هدایت میکنه

    وقتی رفتن باطری rv عوض کنن و گفتن این هم یک نشانه هست فهمیدم این همه خدا نشانه تو زندگی من اورد و من نتونستم درک کنم تازه فهمیدم نشانه ها چی هستن

    فهمیدم باپف و فیل دادن به یک سنجاب یارفتن زیرابشار که من احساسش میکردم هم میشه لذت برد(شایدخیلی ها دوس نداشتن برن زیرابشار تا لباس هاشون خیس نشه)

    وقتی دوربین جاهایی رو نشون میداد که خیلی زیبا بودن ومن فهمیدن این یعنی تمرکز بر نکات مثبت به چیزهایی توجه بکنم که میخوام(من تو قسمت های اول نکات منفی رو میدیدم)

    والان همه اینا رو درک کردم تو همین مدت کوتاه اینقدر نعمت وارد زندگیم شده که حد نداره خداروشکر

    الان واقعا خدارو بهتر درک می کنم وفهمیدم خیلی چیزا سادس تو زندگی

    خداروشکرکه من هستم و شماهم هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      مهتاب گفته:
      مدت عضویت: 2346 روز

      آفرین محسن جان عزیز. من هم این نکته رو از استاد یاد گرفتم و فهمیدم که باید بابت کوچکترین اتفاقات زندگیم سپاسگزاری رو به زبونم بیارم و این برام داره میشه یه عادت همیشگی.

      درووووود بر تو باد?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: