https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-08-15 08:32:202024-07-31 12:20:55سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۳
344نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خداوند نشانها..خداوندیکه سراسرش رحمت است…و ما را هدایت کرده به سایتی که هر چقدر از شراب این برکه عظیمش مینوشیم،”سیر نمیشویم!…
این فایل..چند نکته اساسی رو برام بولد نمود…
بحث هدایت..و دیگری بحث عزت نفس…
هدایتی که خانم شایسته عزیز رو در چند ثانیه متحول کرد…تحولی که این فایل زیبا ضبط بشه. و در اینده که ماها هستیم با درسهاش و اگاهیهاش…هم فرکانس بشیم!..و در زندگی روزمره خودمون به نحو احسن ،”عمل کنیم..
من عاشق قانون و یادگیری بصورت تصویری هستم…خیلی بهتر میتونم درکش کنم.چون ذهنم تصویر رو بهتر میگیره..تا چیزهای لفظی…
بهمین دلیل بااولین کار ،کردم با” سایت..بهم هدایت شد که این دو سفرنامه زیبا رو نگاه کنم..
در ادامه میگفتم!..این فایل چند نکته اساسی رو برام بولد کرد…که نوشته کامنت منتخبیمون.بازم کار رو برامون راحت تر و اسانتر کرد…
1…بازم قانون الهی…لذت بردن از داشته هامون..حتی داشته هایی که به ظاهر هر چند کوچک هست.مثل این دختر بچه…و مایک عزیز..واقعا این بچه ها با خودشون خیلی در صلح هستند…فقط کافیه باهاشون دوست بشی..چقدر اعتماد بنفس اینو دارن.زود چیزایی که دوستدارن،رو
..نشون بدن و از خودشون تعریف کنند..واقعا جا داره این دختر بچه زیبا رو تحسین کرد..
مخصوصا نشون دادن اون صحنه ایی که خابید پرده رو کنار زد…
و اومد لامپای بالای سرشو روشن کرد..از پنکه بادبزنیش تعریف کرد.و کلی از چیزای دیگه…
چقدر شور و شوق داشت…
همین شور شوق از داشته هات همون تحسین نعمتهاته…
چقدر تامل برانگیز کرد ذهنمو..که منم بیام احساس لیاقت بدم بخاطر نعمتهام بخاطر داشته هام..
حساب کنید…از یه پرده.از یه بادبزن..چقدر ما نعمتها دارییم ولی برامون عادی شده..
منم به لطف الله با دیدن این فایل…میخام سپاسگزار تمام وسایلام باشم و از خداوند تشکر کنم..بنظر من همون لذت و دیدن و تمجید..همون سپاسگزاریه…
که ما بیاییم بصورت اگاهانه اینکار رو انجام بدییم.
امشب هدایت شدم بسوره رحمن..کدامین یک از نعمتهایتان را انکار میکنید..چقدر ما راحت ناسپاس میشیم…
پس پونت..این فایل مثل بچها قدرت تحسین کردن وسایلامونو داشته باشیم.که باز این برمیگرده به اون عزت نفس بالا…
و در مقابلش فردی قرار گرفته..خانم شایسته عزیز..که ایشون رو تحسین کردن.و تونستن نقطعه بزرگ اینفرد رو بولد کند…و همین بولد کردن کلی اعتماد بنفس و عزت نفس رو در درون این کودک پاک “روشن ساخت….
و بخاطر این تحسین کردن..باعث شد نسبت به مایک هم ،”همین رفتار همین دیدن نکات مثبت رو داشته باشه…
این برای من درسی بزرگ داشت..برای یکی از پاشنهام نسبت به شخصی نزدیکم..که سپاسگزار باشم بخاطر این روحیه….سپاسگزار باشم از خداوند،”که ایشون به من خدمت میکنه
منم اومدم یه صفحه باز کردم از شخصیتهای خوب این شخص”برای خودم نوشتم و نور الهی” برام. تایید میکرد.
چون قانون فرکانسها هست…باید بتونیم اگاهانه “بنفع خودموم تمومش کنیم…
نکته بعد….رابطه استاد با فرزندش…
چقدر درست و بجا هست…
که فرزندش ازش کمک میخاد و بعد استاد راجع به این موضوع درخاست از دیگران و کمک خاستن رو میگه….که.. فلان کار رو میتونی انجام بدی…
و مایک خودش قبلا از همین ترفند استفاده میکرده….
ولی اینجا برام درس داست استاد دنبالش نرفت!…گذاشت خودش تصمیم بگیره…
چیزی که خیلیا نمیزارن بچه هاشون مستقل باشند..مدام دنبالش میدوون..حتی شخصی به سن 40 خورده ایی رسیده هنوز مثل یه بچه باهاشون رفتار میشه…
من به شخصه”زندگی مستقلم و شجاع بودنم.از دروان دانشجویم شروع شد…که در شهری غریب.باید” خودم کارامو انجام میدادم..چقدر مستقل بودن روی پای خودت بودن همجوره قوی ات.میکنه..کلی درسها رو یاد میگیری کلی بزرگ میشی….
چقدر خوبه ما هم با سوال کردن یاد بگیرییم.
یادم از صحنه نوح و پسرش اومد…
که نوح تقاضا کرد به پسرش ولی این مورد پسرش ازش جواب رد داد..
ولی با همین وجود حس پدریش نیاز بود بهش بگه…ولی خداوند بهش گفت یادت بمونه از خاندان تو نیست…
ولی استاد داره خوب عمل میکنه ..با تقاضای پسرش راهنماش شد…مایک ازش سوال کرد…و باهاش همراه نشد.گذاشت خودش!تجربه کنه!
اره قانون همینه…باید هر کسی مسئول زندگی خودش باشه…نخاییم بهیچکس حتی عزیزترینمان تقاضای تو مسیر قرار گرفتن رو بهشون نشون بدییم..منم خیلی توی این دام افتادم..
حتی توی دیدن.و صحبت کردن از دید الهی گونه زیباییها….
واقفا دیدم خیلی اشخاص تو اون فرکانسها نیستن.سعی کردم جاهایی که مورد قضاوت قرار بگیرم رو..در موردش با هیچکسی دیگه صحبت نکنم.و نخام مخصوصا تو این فضا رو با کسی در میون بزارم..
و حتی راحع به شادی دیگران.و خوشحال کردنشون..چون تا افراد خودشون نخان..نمیتونن تو این فضاها قرار بگیرن..
هر کسی مسئول خودشه..
تنها فضایی که احساس ارامش و احساس حال خوب دارم..این سایت که ما با همدیگه هم مدار هستیم…و به استراک میزارم..ولی غیر از این فرکانس فقط اذیت کردن خودت میشه.و میخای وارد جواب و سوالای بی مورد بشی…
نکته بعد….عزت نفس برای اینکه بتونیم بریم تودل ترسهامون…ترسها میتونه هر چیزی که میتونه باشه…
مثل همین گفتگوها در این سریالها که با اشخاص میشه.بعداش به چه هدایتهایی متمایل میشه..و کلی اتفاقات خوب رو برای ما بوجود میاره..
پس هر چقدر روی موضوع اعتماد بنفس و عزت نفس صحبت کنیم بخدا کمه..چون وجود الهی گونه با همین دو رابطه بوجود میاد…
رابطه ایی که تو رو قدرتمند میکنه….
که پاتو بزاری انسوی مرزها…
استاد عزیزم تونست تمام قدرتهای درونیشو بالفعل کنه…الان داره شهد شیرین تکاملیشو هر روز میچشه…
این یعنی قدرت یه انسان خداگونه….
.این یعنی خودشناسی و خداشناسی..
من به تک عضو این خانواده عزیز.تبریک میگم. انشالله که بتونیم تو این مسیر برای همیشه گام بردارییم..
به همسفرهای عزیز که ما رو در لذت سفرشون شریک میکنن
خدایا شکرت برای دیدن این زیباییها نعمات و فراوونی
یه چیزی که خیلی برای من جالب بود و بشکل عجیبی جلب توجه میکرد ، حس خوب اون دختر کوچولوی ناز بعد از دیدن rv بودش، از اون لحاظ که قشنگ شرایط خودش رو پذیرا بود و به دیدن بالاتر از خودش هم بی هیچ حب و بغضی به جریان زندگی پیوست
خیلی این نگاه مردم آمریکا برام جالبه چقدر چشم و دل سیر و پرن
ما بمدد آگاهیهایی که از درسهای إستاد میگیریم تازه داریم با این جهان که پر نعمت و فراوونیه آشنا میشیم و میفهمیم که برای همه هست و هیچکس بجز خودمون مانع دریافت این موهبتها از ما نمیشه
خدایا شکرت خدایا ممنون و خدایا سپاسگزارم ازت و از بنده های اینچنین خوبی که ما رو بخیر وبرکتت هدایت میکنن
سلام به شما دوستان عزیزم…به شما که جمعتون جمعه ..واقعا من لذت میبرم از این همه هماهنگی که بین شما وجودداره…تمامی فایل های سفرتون رو نگاه کردم و تو همه فایل ها حس ارامش و به روال بودن امور برای من خیلی جالب بود،..همه جا قشنگه همه چیز قشنگه راستش به نظر من مقایسه زیبایی ها اصلا کار درستی نیست …هر چیزی زیبایی خودشو داره …ولی اون چیزی که از همه زیبا تره اینه که شما ها دقیقا روی ریل زندگی هستین و قشنگ توی مسیر افتادین و منحرف نمیشین …کاشکی ایران هم بیایین ..ازتون خواهش میکنم ایران‌هم تشریف بیارین و ی سمیناری داشته باشین تا کسایی مثل من که شمارو از نزدیک ندیدن ببینن خیلی تاثیر داره که ما شمارو هم ایران ببینیم و حضوری حرفهاتونو و انرژی تون رو دریافت کنیم ….استاد اتفاقا از روابط شما خیلی لذت بردم و این دقیقا پاشنه اشیل من هست…روابط خوبی ندارم و تمرکز کردم روی روابط شما…و ی خواهش دیگر اینکه اگر میشه توضیح بدین چطور جلوی وابستگی هامون رو تو روابط بگیریم و رها باشیم؟؟؟؟میدونم که از قانون فراوانی میگین ولی بحث من اینه که چطور به ی فرد نچسبیم …اخه داستان اینجاست که کسی که وابسته میشه میدون که ادمای زیادی هستن ولی فقط اون فرد رو میبینه …اگر میشه بهم عمیق تر این قضیه رو بگین…ممنون میشم استاد و خدارو شکر که شما هستین و ما رو اشنا کردین با قسمتهای مختلف امریکا و بخصوص زندگی خودتون که خیلی باور های منو نهادینه کرد…ممنونم ..سپاسگزارم
چه زیبا الفبا و قوانین درست زندگی کردن را بصورت عملی به من آموختید شما باعث شدید که من با دید بهتر حرکت کنم دقیقا سفر کردن و لذت بردن از زندگی رو تازه دارم تجربه میکنم ممنون از شما من هر روز با احساسی بسیار زیبا با همسرم صبح و روزمون رو قبل از طلوع آفتاب با پیاده روی و توجه بر نکات مثبت به طبیعت و دور و اطرافمان شروع میکنیم و وقتی در حال پیادروی هستیم فقط و فقط زیبایی ها رو میبینیم و سپاسگزار خداوند میشویم و در مسیر من در مورد شما و نگاهتون به زندگی فکر میکنم و تصویر سازی و لذت میبرم از لحظه حال که در آن قرار دارم سپاسگزارم بسیار این سفر نامه آن دختر و مادربزرگش شما و استاد و مایک برایم لذت بخش و مورد ستایش بود بدرود منتظر سفر نامه بعدی و روز آینده هستم
با سلام به همه عباسمنشی ها وای که چقدر این تفاوت توی رفتار استاد با مایک و دیگران با فرزنداشون بارزه منظورم اینه که استاد چقدر رها و آزاد با مایک رفتار میکنه بدون ترس از اینکه ممکنه مایک دچار مشکل بشه یا حتی نیاز به کمک داشته باشه فقط در صورت لزوم ترغیبش میکنه به اینکه مثلا چجوری ارتباط بگیره و بقیه رو میسپاره به اینکه خودش بره و تجربه کنه و مایک چقدر قوی و راحت با دیگران و حتی بزرگسالان که توی رده سنیش نیستن ارتباط برقرار میکنه فارغ از اینکه چند سالشه و فارغ از اینکه فکر کنه مثلا شاید تحویلش نگیرند اینقدر مطمئن و قوی برخورد میکنه واقعا قابل تحسینه ، تفاوت رفتاری مراقبت کردن و زیر نظر داشتن مرتب اون خانواده از نوه شون نمی‌خوام بگم درسته یا غلط فقط دل نگرانی البته در عین حال خیلی متین و صمیمانه و اینکه در عین مراقبت مانع تجربه فرزندشون نشدن و باهاش اومدن تا آروی رو ببینه و اینم قابل تحسینه ، ولی وقتی اعتماد به رب داری و آگاهانه و در آرامش رفتار میکنی نگران هیچ چیز نیستی ، چقدر همه در لحظه زندگی میکنند و از همون لحظه لذت می‌برند و عجله ای برای رسیدن به یکساعت بعد یا چند ساعت بعد ندارن میزارن زندگی جریان خودش رو طی کنه چیزی که ما آدمها معمولا حواسمون بهش نیست و انگار سوار ماشین زمان شدیم و فقط می‌خوایم به مقصد برسیم و حواسمون به جاده و چشم انداز های اطرافمون نیست ، مریم عزیز چقدر خوبه که هر روز بهمون یادآوری میکنید که فراموش نکنیم چکار باید بکنیم کجا باید باشیم سپاس سپاس سپاس پایدار باشید??
سلام خانم شایسته مثل همیشه عالی بود صحبت های قشنگتون حتما این فایل رو به دخترم نشون می دم تا ببینه چون نوجوونه و دوس دارم مثل مایک این خصوصیات اخلاقی رو داشته باشه و حتما تو کسب کردن این خصوصیات می تونه براش خیلی موثر باشه متشکرم بی نهایت سپاسگزار خداوند منان هستم که شما رو سر راه من قرار داد از شما هم متشکرم بسیار زیاد
به نام خدای مهربان من میلاد مهتابی هستم و سپاس گذار خداوند ام که این فرصتو داد در خدمت شما دلبندانم باشم خانم شایسته مهربان بسیار بسیار ازتون تشکر می کنم بابت این فایل های سفر به دور امریکا از فایل 33 بسیار لذت بردم واقعا چند تا نکته طلایی توی اون فایل گفتید البته همه حرف هاتون بسیار بسیار با ارزشه اونقدر که نباید با اب طلا نوشت بلکه باید روی طلا حکاکیش کرد البته صحبت های استاد هم همینطور اون جمله ای که شما گفتید و من خیلی خیلی زیاد تو زندگی ام تجربه اش کردم و مهم ترین دلیل برای نوشتم نظرم همین بود که شما گفتید با اون دختر زیبا و دوسداشنتی چشم تو چشم شدید بیست ثانیه و بعد همفرکانس شدید و دوست شدید من این موضوع رو بارها تجربه کردم من از بچکی ی پسر زیبا بودم ابته همین حالا هم خیلی زیبا هستم و توی مدرسه بیشتر بچه ها دوست داشتن با من دوست شن با این نگاه چشم تو چشم و اینا خیلی این اتفاق برام افتاده ی جا دیگه گفتید که از وجود میکاییل بسیار بسیار خوشحال و سپاس گذار هستید که شما رو یاد نوجوانی خودتون می اندازه من حالا بیست و چهار سالمه وقتی دوتا پسر بچه سیزده چهارده ساله میبینم یاد نوجوانی خودم می افتم البته من چند تا موزیک ویدیو دارم نوجوان بودم اون ها رو گوش میدادم حالا که گوششون می کنم یاد اون دوران می افتم لذت بخشه ی سوالی برام پیش اومده بود این بود که میکاییل پسره شما خانوم هستی خب طرز فکر پسرا با دخترا متفاوته دیدشون به زندگی متفاوته چطور میشه ی خانم با دیدن ی پسر نوجوان یاد نوجوانی خودش بی افته بعد این موضوع اومد تو ذهنم که اره ما ی همسایه داریم ی دختر سیزده چهارده ساله هست خیلی هم زیباست اون روزی دیدمش یهویی قد کشیده بود با دیدن اون که دختره یاد دوران نوجوانی خودم می افتم با این که من ی پسرم البته بچه هفت هشت ده ساله رو هم میبنم یاد کودکی خودم می افتم چه دوران خوش و زیبایی بود همین حالا هم زندگی لذت بخشه البته سپاس گذارم هم از استاد هم از خانم شایسته هم از میکایل که انقدر نوجوان شادی هست
تشکر میکنم بابت این همه زحمت و انتقال حال خوش زندگی به ما.
یه مورد کوچک رو می خواستم ازتون درخواست کنم . جسارتا شاید وقتی استاد هم میگن دوست ندارن که مدام دوربین روشون باشه منظورشون بیشتر اون قسمتهایی است که پیراهن به تن ندارند که فکر میکنم برای هر دو طرف هم ایشان و هم بینندگان ناخوشایند باشه. خیلی ازتون ممنون میشم که اینو لحاظ بفرمایید . بازم از شما نازنینان بابت جلب کردن توجه ما به نکات خوشایند و مثبت زندگی کمال سپاسگزاری را دارم.
من زیاد اهل نوشتن نیستم اما الان با دیدن این فایل واقعا هدایت شدم به نوشتن به اینکه بگم چقدررر حالم خوبه با شما چقد خوشبختم بابت داشتن شما.
اینجا گنجینه سعادت و خوشبختی منه که هر موقع بهش پناه آوردم به بهترین حال و روز رسیدم و توی این روزگار شلوغ و پرمشغله کنج خلوت من همین جاست کنار شما و چقد به آرامش و شادی میرسم هر بار که وارد این سایت میشم.
خدااااا شکرررررت بابت وجود این دو عزیز آقای عباس منش و خانم شایسته که الان دیگه جز خانوادشون هستم ????خیلی خوشحالم خدایا مرسی
از متن بسیار زیباتون و درک عمیقتون نسبت به این قسمت از سفر.
خانم شایسته عزیز مثل همیشه به بهترین نحو هدایت شدین به فایل ضبط کردن
راستش من از وقتی یادم میاد همیشه با کوچکترین چیزا ذوق زده میشدم حتی داخل فامیل هم منو با این خصوصیتم میشناسن حتی بعضی ها مثلا خالم بهم میگه که همیشه دوس داشتم بچم مثل خودت بشه الان دخترم با همچی ذوق میکنه
و وقتی مرور میکنم کلا زندگی اونطور که میخاستم پیش رفت و رفت زمانی که این تحسین کردن من کم رنگ شد و چسبیدم به ناخواسته های زندگیم و شوهرم
تضادها شروع شد
تا زمانی که با استاد بی نظیرم اشنا شدم و دوباره اصل خودم بهم یاداری شد
و دوباره دارم برمیگردم به زندگی سراسر لذت و خوشی و از مسیرم لذت میبرم مثل همین دختربچه و مایک
منم همیشه شادبودم بدون اینکه سنم رو در نظر بگیرم و الان دارم اگاهانه کل ذهم‌رو میزارم رو خواسته هام
الان که هی دارم مینویسم یادم میاد من هیچوقت نزاشتم مدت طولانی در ناخواسته هام بمونم یعنی یجوری ذهنم رو در دست گرفتم
دوباره یادم اومد هیچوقت از کسی ناراحت نمیشدم یعنی یادم میرفت سریع اصلا قهر هم بلد نبودم
میگفتم وقتی دوباره میخایم با هم خوب بشیم چرا این چند ساعت رو خراب کنیم میگفتم و میخندیدم شوهرمم دقیقا همین طور بود
و قبلنا میگفتم از خودم بدم میاد هر چقد بقیه بهم بدی کنن بدل نمیگیرم و این ی خصلت بده
همه اینا همون توجه به نکات مثبت بوده
و کنترل ذهن بوده که من نمیزاشتم حالم بد باشه بخاطر همین همه اتفاقات زندگیم
دوران تحصیلم و اتفاقات خوبی که داشتم
بهترین مدرسه منطقه
دانشگاه رفتنم
ی شغل راحت و نزدیک خونم
ی ازدواج با عشق
ی پسربی نظیر
حتی بهترین حاملگی بهترین زایمان
همچی عالی
درسته همش کمی ناقص بوده
ولی بهرصورت طبق باورام بوده
درکل بنظر خودم ی ادم موفق بودم
و بعد که این خصوصیت کمرنگ شد تضادها شروع شد
و الان دوباره زنده شدم و شاید بخاطر همین خصوصیتم بوده که لیاقت هدایت شدن به این مسیر زیبا رو در من ایجاد کرده
خدایا بخاطر همه چیز سپاسگزارم
بخاطر ثانیه به ثانیه زندگیم.
درس بزرگی برام داشت رفتار مایک و خواسته جدیدی در من شکل گرفت و دیدم بازتر شد نسبت به تربیت پسرم
چقد شیرین و لذت بخشه بچت بیاد پیشت و راحت ازت راهنمایی بخاد و پدرم راحت و لا اگاهی راهنمایی کنه
چقد این رابطه عالیه
چقد همچی بی نظیره
من با تمام وجودم هر لحظه شما سه نفر رابطه زیباتون
زندگیتون
امکاناتتون رو تحسین میکنم
بوسه هام رو با ی عالمه عشق سمتتون میفرسم
امید به روزی که از نزدیک شما رو ببینم و در آغوش بگیرمتون و با تمام وجودم ازتون تشکر کنم
بنام خداوند بخشنده مهربان.
بنام خداوند نشانها..خداوندیکه سراسرش رحمت است…و ما را هدایت کرده به سایتی که هر چقدر از شراب این برکه عظیمش مینوشیم،”سیر نمیشویم!…
این فایل..چند نکته اساسی رو برام بولد نمود…
بحث هدایت..و دیگری بحث عزت نفس…
هدایتی که خانم شایسته عزیز رو در چند ثانیه متحول کرد…تحولی که این فایل زیبا ضبط بشه. و در اینده که ماها هستیم با درسهاش و اگاهیهاش…هم فرکانس بشیم!..و در زندگی روزمره خودمون به نحو احسن ،”عمل کنیم..
من عاشق قانون و یادگیری بصورت تصویری هستم…خیلی بهتر میتونم درکش کنم.چون ذهنم تصویر رو بهتر میگیره..تا چیزهای لفظی…
بهمین دلیل بااولین کار ،کردم با” سایت..بهم هدایت شد که این دو سفرنامه زیبا رو نگاه کنم..
در ادامه میگفتم!..این فایل چند نکته اساسی رو برام بولد کرد…که نوشته کامنت منتخبیمون.بازم کار رو برامون راحت تر و اسانتر کرد…
1…بازم قانون الهی…لذت بردن از داشته هامون..حتی داشته هایی که به ظاهر هر چند کوچک هست.مثل این دختر بچه…و مایک عزیز..واقعا این بچه ها با خودشون خیلی در صلح هستند…فقط کافیه باهاشون دوست بشی..چقدر اعتماد بنفس اینو دارن.زود چیزایی که دوستدارن،رو
..نشون بدن و از خودشون تعریف کنند..واقعا جا داره این دختر بچه زیبا رو تحسین کرد..
مخصوصا نشون دادن اون صحنه ایی که خابید پرده رو کنار زد…
و اومد لامپای بالای سرشو روشن کرد..از پنکه بادبزنیش تعریف کرد.و کلی از چیزای دیگه…
چقدر شور و شوق داشت…
همین شور شوق از داشته هات همون تحسین نعمتهاته…
چقدر تامل برانگیز کرد ذهنمو..که منم بیام احساس لیاقت بدم بخاطر نعمتهام بخاطر داشته هام..
حساب کنید…از یه پرده.از یه بادبزن..چقدر ما نعمتها دارییم ولی برامون عادی شده..
منم به لطف الله با دیدن این فایل…میخام سپاسگزار تمام وسایلام باشم و از خداوند تشکر کنم..بنظر من همون لذت و دیدن و تمجید..همون سپاسگزاریه…
که ما بیاییم بصورت اگاهانه اینکار رو انجام بدییم.
امشب هدایت شدم بسوره رحمن..کدامین یک از نعمتهایتان را انکار میکنید..چقدر ما راحت ناسپاس میشیم…
پس پونت..این فایل مثل بچها قدرت تحسین کردن وسایلامونو داشته باشیم.که باز این برمیگرده به اون عزت نفس بالا…
و در مقابلش فردی قرار گرفته..خانم شایسته عزیز..که ایشون رو تحسین کردن.و تونستن نقطعه بزرگ اینفرد رو بولد کند…و همین بولد کردن کلی اعتماد بنفس و عزت نفس رو در درون این کودک پاک “روشن ساخت….
و بخاطر این تحسین کردن..باعث شد نسبت به مایک هم ،”همین رفتار همین دیدن نکات مثبت رو داشته باشه…
این برای من درسی بزرگ داشت..برای یکی از پاشنهام نسبت به شخصی نزدیکم..که سپاسگزار باشم بخاطر این روحیه….سپاسگزار باشم از خداوند،”که ایشون به من خدمت میکنه
منم اومدم یه صفحه باز کردم از شخصیتهای خوب این شخص”برای خودم نوشتم و نور الهی” برام. تایید میکرد.
چون قانون فرکانسها هست…باید بتونیم اگاهانه “بنفع خودموم تمومش کنیم…
نکته بعد….رابطه استاد با فرزندش…
چقدر درست و بجا هست…
که فرزندش ازش کمک میخاد و بعد استاد راجع به این موضوع درخاست از دیگران و کمک خاستن رو میگه….که.. فلان کار رو میتونی انجام بدی…
و مایک خودش قبلا از همین ترفند استفاده میکرده….
ولی اینجا برام درس داست استاد دنبالش نرفت!…گذاشت خودش تصمیم بگیره…
چیزی که خیلیا نمیزارن بچه هاشون مستقل باشند..مدام دنبالش میدوون..حتی شخصی به سن 40 خورده ایی رسیده هنوز مثل یه بچه باهاشون رفتار میشه…
من به شخصه”زندگی مستقلم و شجاع بودنم.از دروان دانشجویم شروع شد…که در شهری غریب.باید” خودم کارامو انجام میدادم..چقدر مستقل بودن روی پای خودت بودن همجوره قوی ات.میکنه..کلی درسها رو یاد میگیری کلی بزرگ میشی….
چقدر خوبه ما هم با سوال کردن یاد بگیرییم.
یادم از صحنه نوح و پسرش اومد…
که نوح تقاضا کرد به پسرش ولی این مورد پسرش ازش جواب رد داد..
ولی با همین وجود حس پدریش نیاز بود بهش بگه…ولی خداوند بهش گفت یادت بمونه از خاندان تو نیست…
ولی استاد داره خوب عمل میکنه ..با تقاضای پسرش راهنماش شد…مایک ازش سوال کرد…و باهاش همراه نشد.گذاشت خودش!تجربه کنه!
اره قانون همینه…باید هر کسی مسئول زندگی خودش باشه…نخاییم بهیچکس حتی عزیزترینمان تقاضای تو مسیر قرار گرفتن رو بهشون نشون بدییم..منم خیلی توی این دام افتادم..
حتی توی دیدن.و صحبت کردن از دید الهی گونه زیباییها….
واقفا دیدم خیلی اشخاص تو اون فرکانسها نیستن.سعی کردم جاهایی که مورد قضاوت قرار بگیرم رو..در موردش با هیچکسی دیگه صحبت نکنم.و نخام مخصوصا تو این فضا رو با کسی در میون بزارم..
و حتی راحع به شادی دیگران.و خوشحال کردنشون..چون تا افراد خودشون نخان..نمیتونن تو این فضاها قرار بگیرن..
هر کسی مسئول خودشه..
تنها فضایی که احساس ارامش و احساس حال خوب دارم..این سایت که ما با همدیگه هم مدار هستیم…و به استراک میزارم..ولی غیر از این فرکانس فقط اذیت کردن خودت میشه.و میخای وارد جواب و سوالای بی مورد بشی…
نکته بعد….عزت نفس برای اینکه بتونیم بریم تودل ترسهامون…ترسها میتونه هر چیزی که میتونه باشه…
مثل همین گفتگوها در این سریالها که با اشخاص میشه.بعداش به چه هدایتهایی متمایل میشه..و کلی اتفاقات خوب رو برای ما بوجود میاره..
پس هر چقدر روی موضوع اعتماد بنفس و عزت نفس صحبت کنیم بخدا کمه..چون وجود الهی گونه با همین دو رابطه بوجود میاد…
رابطه ایی که تو رو قدرتمند میکنه….
که پاتو بزاری انسوی مرزها…
استاد عزیزم تونست تمام قدرتهای درونیشو بالفعل کنه…الان داره شهد شیرین تکاملیشو هر روز میچشه…
این یعنی قدرت یه انسان خداگونه….
.این یعنی خودشناسی و خداشناسی..
من به تک عضو این خانواده عزیز.تبریک میگم. انشالله که بتونیم تو این مسیر برای همیشه گام بردارییم..
سلام و صد سلام
به همسفرهای عزیز که ما رو در لذت سفرشون شریک میکنن
خدایا شکرت برای دیدن این زیباییها نعمات و فراوونی
یه چیزی که خیلی برای من جالب بود و بشکل عجیبی جلب توجه میکرد ، حس خوب اون دختر کوچولوی ناز بعد از دیدن rv بودش، از اون لحاظ که قشنگ شرایط خودش رو پذیرا بود و به دیدن بالاتر از خودش هم بی هیچ حب و بغضی به جریان زندگی پیوست
خیلی این نگاه مردم آمریکا برام جالبه چقدر چشم و دل سیر و پرن
ما بمدد آگاهیهایی که از درسهای إستاد میگیریم تازه داریم با این جهان که پر نعمت و فراوونیه آشنا میشیم و میفهمیم که برای همه هست و هیچکس بجز خودمون مانع دریافت این موهبتها از ما نمیشه
خدایا شکرت خدایا ممنون و خدایا سپاسگزارم ازت و از بنده های اینچنین خوبی که ما رو بخیر وبرکتت هدایت میکنن
أیام بکامتون
سلام به شما دوستان عزیزم…به شما که جمعتون جمعه ..واقعا من لذت میبرم از این همه هماهنگی که بین شما وجودداره…تمامی فایل های سفرتون رو نگاه کردم و تو همه فایل ها حس ارامش و به روال بودن امور برای من خیلی جالب بود،..همه جا قشنگه همه چیز قشنگه راستش به نظر من مقایسه زیبایی ها اصلا کار درستی نیست …هر چیزی زیبایی خودشو داره …ولی اون چیزی که از همه زیبا تره اینه که شما ها دقیقا روی ریل زندگی هستین و قشنگ توی مسیر افتادین و منحرف نمیشین …کاشکی ایران هم بیایین ..ازتون خواهش میکنم ایران‌هم تشریف بیارین و ی سمیناری داشته باشین تا کسایی مثل من که شمارو از نزدیک ندیدن ببینن خیلی تاثیر داره که ما شمارو هم ایران ببینیم و حضوری حرفهاتونو و انرژی تون رو دریافت کنیم ….استاد اتفاقا از روابط شما خیلی لذت بردم و این دقیقا پاشنه اشیل من هست…روابط خوبی ندارم و تمرکز کردم روی روابط شما…و ی خواهش دیگر اینکه اگر میشه توضیح بدین چطور جلوی وابستگی هامون رو تو روابط بگیریم و رها باشیم؟؟؟؟میدونم که از قانون فراوانی میگین ولی بحث من اینه که چطور به ی فرد نچسبیم …اخه داستان اینجاست که کسی که وابسته میشه میدون که ادمای زیادی هستن ولی فقط اون فرد رو میبینه …اگر میشه بهم عمیق تر این قضیه رو بگین…ممنون میشم استاد و خدارو شکر که شما هستین و ما رو اشنا کردین با قسمتهای مختلف امریکا و بخصوص زندگی خودتون که خیلی باور های منو نهادینه کرد…ممنونم ..سپاسگزارم
سلام و درود بر استاد عزیز و خانوم شایسته مهربانم
چه زیبا الفبا و قوانین درست زندگی کردن را بصورت عملی به من آموختید شما باعث شدید که من با دید بهتر حرکت کنم دقیقا سفر کردن و لذت بردن از زندگی رو تازه دارم تجربه میکنم ممنون از شما من هر روز با احساسی بسیار زیبا با همسرم صبح و روزمون رو قبل از طلوع آفتاب با پیاده روی و توجه بر نکات مثبت به طبیعت و دور و اطرافمان شروع میکنیم و وقتی در حال پیادروی هستیم فقط و فقط زیبایی ها رو میبینیم و سپاسگزار خداوند میشویم و در مسیر من در مورد شما و نگاهتون به زندگی فکر میکنم و تصویر سازی و لذت میبرم از لحظه حال که در آن قرار دارم سپاسگزارم بسیار این سفر نامه آن دختر و مادربزرگش شما و استاد و مایک برایم لذت بخش و مورد ستایش بود بدرود منتظر سفر نامه بعدی و روز آینده هستم
با سلام به همه عباسمنشی ها وای که چقدر این تفاوت توی رفتار استاد با مایک و دیگران با فرزنداشون بارزه منظورم اینه که استاد چقدر رها و آزاد با مایک رفتار میکنه بدون ترس از اینکه ممکنه مایک دچار مشکل بشه یا حتی نیاز به کمک داشته باشه فقط در صورت لزوم ترغیبش میکنه به اینکه مثلا چجوری ارتباط بگیره و بقیه رو میسپاره به اینکه خودش بره و تجربه کنه و مایک چقدر قوی و راحت با دیگران و حتی بزرگسالان که توی رده سنیش نیستن ارتباط برقرار میکنه فارغ از اینکه چند سالشه و فارغ از اینکه فکر کنه مثلا شاید تحویلش نگیرند اینقدر مطمئن و قوی برخورد میکنه واقعا قابل تحسینه ، تفاوت رفتاری مراقبت کردن و زیر نظر داشتن مرتب اون خانواده از نوه شون نمی‌خوام بگم درسته یا غلط فقط دل نگرانی البته در عین حال خیلی متین و صمیمانه و اینکه در عین مراقبت مانع تجربه فرزندشون نشدن و باهاش اومدن تا آروی رو ببینه و اینم قابل تحسینه ، ولی وقتی اعتماد به رب داری و آگاهانه و در آرامش رفتار میکنی نگران هیچ چیز نیستی ، چقدر همه در لحظه زندگی میکنند و از همون لحظه لذت می‌برند و عجله ای برای رسیدن به یکساعت بعد یا چند ساعت بعد ندارن میزارن زندگی جریان خودش رو طی کنه چیزی که ما آدمها معمولا حواسمون بهش نیست و انگار سوار ماشین زمان شدیم و فقط می‌خوایم به مقصد برسیم و حواسمون به جاده و چشم انداز های اطرافمون نیست ، مریم عزیز چقدر خوبه که هر روز بهمون یادآوری میکنید که فراموش نکنیم چکار باید بکنیم کجا باید باشیم سپاس سپاس سپاس پایدار باشید??
سلام خانم شایسته مثل همیشه عالی بود صحبت های قشنگتون حتما این فایل رو به دخترم نشون می دم تا ببینه چون نوجوونه و دوس دارم مثل مایک این خصوصیات اخلاقی رو داشته باشه و حتما تو کسب کردن این خصوصیات می تونه براش خیلی موثر باشه متشکرم بی نهایت سپاسگزار خداوند منان هستم که شما رو سر راه من قرار داد از شما هم متشکرم بسیار زیاد
به نام خدای مهربان من میلاد مهتابی هستم و سپاس گذار خداوند ام که این فرصتو داد در خدمت شما دلبندانم باشم خانم شایسته مهربان بسیار بسیار ازتون تشکر می کنم بابت این فایل های سفر به دور امریکا از فایل 33 بسیار لذت بردم واقعا چند تا نکته طلایی توی اون فایل گفتید البته همه حرف هاتون بسیار بسیار با ارزشه اونقدر که نباید با اب طلا نوشت بلکه باید روی طلا حکاکیش کرد البته صحبت های استاد هم همینطور اون جمله ای که شما گفتید و من خیلی خیلی زیاد تو زندگی ام تجربه اش کردم و مهم ترین دلیل برای نوشتم نظرم همین بود که شما گفتید با اون دختر زیبا و دوسداشنتی چشم تو چشم شدید بیست ثانیه و بعد همفرکانس شدید و دوست شدید من این موضوع رو بارها تجربه کردم من از بچکی ی پسر زیبا بودم ابته همین حالا هم خیلی زیبا هستم و توی مدرسه بیشتر بچه ها دوست داشتن با من دوست شن با این نگاه چشم تو چشم و اینا خیلی این اتفاق برام افتاده ی جا دیگه گفتید که از وجود میکاییل بسیار بسیار خوشحال و سپاس گذار هستید که شما رو یاد نوجوانی خودتون می اندازه من حالا بیست و چهار سالمه وقتی دوتا پسر بچه سیزده چهارده ساله میبینم یاد نوجوانی خودم می افتم البته من چند تا موزیک ویدیو دارم نوجوان بودم اون ها رو گوش میدادم حالا که گوششون می کنم یاد اون دوران می افتم لذت بخشه ی سوالی برام پیش اومده بود این بود که میکاییل پسره شما خانوم هستی خب طرز فکر پسرا با دخترا متفاوته دیدشون به زندگی متفاوته چطور میشه ی خانم با دیدن ی پسر نوجوان یاد نوجوانی خودش بی افته بعد این موضوع اومد تو ذهنم که اره ما ی همسایه داریم ی دختر سیزده چهارده ساله هست خیلی هم زیباست اون روزی دیدمش یهویی قد کشیده بود با دیدن اون که دختره یاد دوران نوجوانی خودم می افتم با این که من ی پسرم البته بچه هفت هشت ده ساله رو هم میبنم یاد کودکی خودم می افتم چه دوران خوش و زیبایی بود همین حالا هم زندگی لذت بخشه البته سپاس گذارم هم از استاد هم از خانم شایسته هم از میکایل که انقدر نوجوان شادی هست
سلام خانم مریم شایسته عزیز و گرامی
تشکر میکنم بابت این همه زحمت و انتقال حال خوش زندگی به ما.
یه مورد کوچک رو می خواستم ازتون درخواست کنم . جسارتا شاید وقتی استاد هم میگن دوست ندارن که مدام دوربین روشون باشه منظورشون بیشتر اون قسمتهایی است که پیراهن به تن ندارند که فکر میکنم برای هر دو طرف هم ایشان و هم بینندگان ناخوشایند باشه. خیلی ازتون ممنون میشم که اینو لحاظ بفرمایید . بازم از شما نازنینان بابت جلب کردن توجه ما به نکات خوشایند و مثبت زندگی کمال سپاسگزاری را دارم.
شاد و سربلند باشید عزیزان????
سلام به خانواده عزیز عباس منشی هایم ?
من زیاد اهل نوشتن نیستم اما الان با دیدن این فایل واقعا هدایت شدم به نوشتن به اینکه بگم چقدررر حالم خوبه با شما چقد خوشبختم بابت داشتن شما.
اینجا گنجینه سعادت و خوشبختی منه که هر موقع بهش پناه آوردم به بهترین حال و روز رسیدم و توی این روزگار شلوغ و پرمشغله کنج خلوت من همین جاست کنار شما و چقد به آرامش و شادی میرسم هر بار که وارد این سایت میشم.
خدااااا شکرررررت بابت وجود این دو عزیز آقای عباس منش و خانم شایسته که الان دیگه جز خانوادشون هستم ????خیلی خوشحالم خدایا مرسی
سلام عزیزای دلم
همسفرای بی نظیرم
سپاسگزارم زهرای عزیز و عباس علی عزیز
از متن بسیار زیباتون و درک عمیقتون نسبت به این قسمت از سفر.
خانم شایسته عزیز مثل همیشه به بهترین نحو هدایت شدین به فایل ضبط کردن
راستش من از وقتی یادم میاد همیشه با کوچکترین چیزا ذوق زده میشدم حتی داخل فامیل هم منو با این خصوصیتم میشناسن حتی بعضی ها مثلا خالم بهم میگه که همیشه دوس داشتم بچم مثل خودت بشه الان دخترم با همچی ذوق میکنه
و وقتی مرور میکنم کلا زندگی اونطور که میخاستم پیش رفت و رفت زمانی که این تحسین کردن من کم رنگ شد و چسبیدم به ناخواسته های زندگیم و شوهرم
تضادها شروع شد
تا زمانی که با استاد بی نظیرم اشنا شدم و دوباره اصل خودم بهم یاداری شد
و دوباره دارم برمیگردم به زندگی سراسر لذت و خوشی و از مسیرم لذت میبرم مثل همین دختربچه و مایک
منم همیشه شادبودم بدون اینکه سنم رو در نظر بگیرم و الان دارم اگاهانه کل ذهم‌رو میزارم رو خواسته هام
الان که هی دارم مینویسم یادم میاد من هیچوقت نزاشتم مدت طولانی در ناخواسته هام بمونم یعنی یجوری ذهنم رو در دست گرفتم
دوباره یادم اومد هیچوقت از کسی ناراحت نمیشدم یعنی یادم میرفت سریع اصلا قهر هم بلد نبودم
میگفتم وقتی دوباره میخایم با هم خوب بشیم چرا این چند ساعت رو خراب کنیم میگفتم و میخندیدم شوهرمم دقیقا همین طور بود
و قبلنا میگفتم از خودم بدم میاد هر چقد بقیه بهم بدی کنن بدل نمیگیرم و این ی خصلت بده
همه اینا همون توجه به نکات مثبت بوده
و کنترل ذهن بوده که من نمیزاشتم حالم بد باشه بخاطر همین همه اتفاقات زندگیم
دوران تحصیلم و اتفاقات خوبی که داشتم
بهترین مدرسه منطقه
دانشگاه رفتنم
ی شغل راحت و نزدیک خونم
ی ازدواج با عشق
ی پسربی نظیر
حتی بهترین حاملگی بهترین زایمان
همچی عالی
درسته همش کمی ناقص بوده
ولی بهرصورت طبق باورام بوده
درکل بنظر خودم ی ادم موفق بودم
و بعد که این خصوصیت کمرنگ شد تضادها شروع شد
و الان دوباره زنده شدم و شاید بخاطر همین خصوصیتم بوده که لیاقت هدایت شدن به این مسیر زیبا رو در من ایجاد کرده
خدایا بخاطر همه چیز سپاسگزارم
بخاطر ثانیه به ثانیه زندگیم.
درس بزرگی برام داشت رفتار مایک و خواسته جدیدی در من شکل گرفت و دیدم بازتر شد نسبت به تربیت پسرم
چقد شیرین و لذت بخشه بچت بیاد پیشت و راحت ازت راهنمایی بخاد و پدرم راحت و لا اگاهی راهنمایی کنه
چقد این رابطه عالیه
چقد همچی بی نظیره
من با تمام وجودم هر لحظه شما سه نفر رابطه زیباتون
زندگیتون
امکاناتتون رو تحسین میکنم
بوسه هام رو با ی عالمه عشق سمتتون میفرسم
امید به روزی که از نزدیک شما رو ببینم و در آغوش بگیرمتون و با تمام وجودم ازتون تشکر کنم
که اینقدر خداوند واقعی رو زیبا به نمایش گذاشتین.
در پناه الله یکتا
۱:۴۳بامداد شنبه.