سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۵ - صفحه 9

323 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    وفا شمس گفته:
    مدت عضویت: 2458 روز

    با سلام و آرزوی شادی و حال خوب برای تمام دوستان عباس منشی و سلام مخصوص به استاد و عزیز دلشون مریم بانووووی پشتکار و خلاق که حال و روز دل ما رو با این سفر نامه روبراه تر کرد….

    من متاسفانه نتونستم در مسابقه شرکت کنم ولی مایلم دیدگاه خودمو با تاخیر در مورد سفر نامه بگم…. تمام لحظات زیبا و دل انگیز بود چون از دل فیلم برداری میشد و بر دل مینشست …. در عین حال برای شخص من اون شب که خانم شایسته و استاد ساعت ۲ بامداد در حال گفتگو بودند و مریم بانو رفتند در دل تاریکی صدای جیرجیرک برای ما ضبط کردن بی نظیر بود …. مخصوصا موقعی که چراغ قوه روشن کردن….دقیقا نماد هدایت انسان از تاریکی به روشنایی ست …. دعوت به روشنایی که خیلی از ماها رو از تاریکی رها میکنه …. وقتی مریم مهربان گفتن من از تاریکی میترسم و علیرغم ترسشون به ندای عشق شون جواب دادن و دوربین به دست بیرون رفتن اشک در چشمانم جاری شد و خدا رو سپاس گفتم ….. بی نهایت متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2875 روز

    سلام به همه کسانی که دراین میدان هرروز بدنبال ورژنی جدید ازخویشتنن….

    اگه توجه کرده باشید هرکدوم ماجهان رو ازمنظره چشمان خودمون میبینیم…

    مثلا کامنت گذاشتن هرکسی معلومه که چه بیس،ریشه،پایه و اساسی ازباورهاش و افکارش یعنی چیزهایی از اعماق وجود باورهاش داره و هرروز داره چه ورژنی رو ازخودش بروز میده و کدوم یکی ازمحصولات در اولویت زندگیشه که باید بیشتر روی اون کارکنه تااین مسیر وخداوند روبهتر بشناسه مثلا امروز وقتی استاد تو زمین فوتبال با مریم جان میگفت یه زمانی بود بچه ها یارکشی تو فوتبال یابازی انجام میدادن همه کورها شل ها معلول ها رو انتخاب میکردن بعد دگه هرتیمی یار کم داشت آخرین نفرمنو انتخاب میکردن…..

    خب منی که تو این زمینه خیلی ضعف دارم وپاشنه آشیلمه کاملا میفهمم استاد چی داره میگه وخیلی پیام وحرفهای ناگفته داره برام این جمله استاد ازصبحی همش آویزه گوشمه ۱یعنی یه آدم ازاون شرایط داغون روابط میتونه به کجاها برسه البته با«پذیرفتن۱۰۰%باورهای خودت»وتمرین کردن وفقط وفقط تمرکز روی خودت.

    ۲اینقدر باخودت تکرار کنی که کاملا درک کنی نه فقط بپذیری بلکه اینقدر بپذیری تابه مرحله درک ذهنیت برسه درک کنی این باورذهنی داره ازخودت ساطع میشه.

    ۳وقتی کاملا درک کنی دگه خیلی آماده وپذیرای دریافت تمرینات وجایگزین کردن باورهای اصل بجای باورهای محدود کننده.

    ۴دگه وقتی درکت وباورت کاملا بجایی رسیده باشه که تا خودت انجام ندی حتی خداهم نمیتونه کمکت کنه دگه اصلا شیطان حرفی براگفتن نداره وبیشتراز شیطان خودت به هیچ عنوان نمیتونی جوردگه ای باورداشته باشی وبپذیری میگی فقط باید ازطرف من حل بشه وگرنه مسخره ست که جوردگه بخوام باورکنم.

    ۵من امشب جشنی بودم همراه چند نفر از بچه های ورزشکار مثل خودم که ورزشکارم وقتی میدیدم اصلا ارتباطم خیلی نسبت به بقیه وحتی ازحد معمول خیلی ازآدمها ضعیفه وحتی موقع برگشتن که میخواستم سوارماشین بشم همه پیش همدیگه پاسم میدادن.خخخخخخخخخخخخخخخ وهمچنین یکی دگه رو هم میدیدم که اونم ارتباطش ضعیفه احساس میکردم یه جورایی اونم آیینه ای بود که داشت بهم پیام ارسال میشد ببین وبیشتر آگاه شو که اگه ارتباطت ضعیفه فقط دروجود خودته باید بتونی روخودت کارکنی و تغییرش بدی…وکاملا ازدیدگاه خودم وخیلی ازدیگران هم واضح ومشخصه که فقط داره ازوجود خویشتن خارج میشه ومن بااطمینان وایمان۱۰۰% میپذیرم که این نه ازطرف خداست نه ازطرف دیگران فقط وفقط ازدرون خودمه که انشالله باتمام وجودم تلاش میکنم تاتغییرش بدم.

    من هنوز کاملا نفهمیدم ارتباط ضعیف یعنی این باورمخربم چه چیزیه اما یه جورایی احساس بهتری پیداکردم و احساس میکنم که خیلی ازمسیرش داره کم کم برام روشن میشه ودارم علف هرزهارو شناسایی میکنم

    وخیلی مشتاقم باورهام درزمینه ثروت وهمه ضعفهای دیگه ام مثل همین واضح بشه….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیدمحمد لایق گفته:
      مدت عضویت: 2307 روز

      سلام دوست عزیز من هم تا حدودی همین مسئله رو داشتم و از زمانی که روی اعتماد بنفس و عزت نفسم کار کردک و احساس ارزشمندیم بیشتر شد خیلی روابطم بهتر شد خود ب خود

      پیشنهادمیکنم حتما روی عزت نفست کار کنی و سعی کنی توانمندی های خودتو بیشتر و بیشتر ببینی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2501 روز

    به نام خدای مهربان

    خاله مریم جون دوربین جدید مبارک ، قسمت‌های بعدی با کیفیتی عالی سفرنامه رو دنبال میکنیم. خدایا شکرت.

    استاد ممنونم که این دوربین فوق العاده رو خریدی، در واقع واسه ما خریدی تا لذت بیشتری ببریم.

    ببین خاله جون پاداش صبرشو گرفت، یک دوربین فوق العاده و خداوند به صابرین پاداش میده.

    اون آقای لباس آبی چقد شاده و داره میخنده و با بچه‌هاش لذت میبره. خانم شایسته هم که ناخودآگاه دوربینش میره روی شادی بقیه، این نتیجه کنترل ذهنش و تمرکز مداوم بر نکات مثبت هست.

    عشق من اون لحظه‌ایه که استاد به مایک اشاره میکنه میگه “این پسر رعنا و جوان ” رو دیدم و بعد مایک با چه ابهتی سرشو بالا میگیره دست به سینه به دوربین نگاه میکنه یعنی ببین چه عزت نفسی داره در مایک ساخته میشه. خدایا شکرت.

    استاد بعد از دیدن و تحسین کردن محیط اطرافش و طبیعت اطرافش به زیبایی مایک هم توجه میکنه. این یعنی تمرکز مداوم و ناخودآگاه زیبایی‌ها و نکات مثبت، این توجه کردن به زیبایی‌ها تمرین و تداوم میخواد که به مرحله‌ای میرسی که دیگه ناخود‌آگاه روی دور توجه به نکات مثبت میفتی.

    صدای پرنده‌ها چقد زیباست خدای من

    عاشق خنده‌‌های خاله مریمم ?????? وقتی که استاد گل اولو میزنه ???

    گل دوم استاد خیلی حال کردم با تمرکز بود

    شادی گل مایک بعد زدن گل اولش کلی من رو شاد کرد بخدا

    این بازی داور نداره و هیچ خطایی هم صورت نگرفت کاملا جوانمردانه. (این اومد تو ذهنم که همیشه این دیدگاه رو میخواستن به خورد ما بدن که خدا قضاوت گره، و ما رو و اعمالمون رو قضاوت میکنه، دنبال خطاهای ماست. اما من حالا با خدایی دوست شدم که رحمان و رحیمه و من رو همیشه دوست داشته با تمام اشتباهاتم)

    این بازی یه گزارشگر عاشق داره که عاشقانه بازی رو گزارشگری میکنه و حتی به مایک هم امید میده و اونو تشویق میکنه که گل‌های خورده رو جبران کنه.

    خاله مریم همش در حال گفتن این جملات هست: همیشه فرصت هست، باید تا آخرین لحظه امید رو حفظ کرد، ببین! امید همیشه هست. فرصت همیشه هست. (نعمت‌ها و فرصت ها هر روز بیشتر و بیشتر میشن)

    آخر بازی خیلی حال کردم مایک با استاد دست میده و بهم خسته نباشید میگن.

    در کل بازی فوتبال و برنده شدن در اون به باور تیم و اعضاش ربط داره، نه قدرت بدنی و فیزیک.

    به قول فرگوسن: ” در اولین بازی به عنوان سرمربی منچستریونایتد از خدا.خواستم که پیروز شوم، اما در آن بازی شکست سختی خوردم.

    ناامید نشدم و تازه فهمیدم که تیم حریف هم خدایی دارد.

    از آن پس فقط تلاش کردم.

    فاصله ی پیروزی تا شکست شانس نیست،فقط و فقط تلاش است.”

    توی مستند All or Nothing Manchester City گواردیولا هم همش به بازیکنان تیم منچستر سیتی کنترل ذهن رو تاکید میکنه و میگه با ذهنتون به زمین بازی برید نه با جسمتون. بخاطر همین منچستر سیتی تنها تیمی میشه که تا الان تونسته سه گانه انگلیس رو در یک فصل (۲۰۱۸-۲۰۱۷) کسب کنه(جام اتحادیه انگلیس، جام حذفی، لیگ برتر)، بخاطر همین تیمی میشه بیشترین امتیاز تاریخ لیگ جزیره رو میگیره (۲۰۱۸-۲۰۱۷) و سریع ترین قهرمانی در لیگ جزیره (۵ بازی قبل پایان فصل). با چی؟ با کنترل ذهن و روحیه شاداب بازیکنان، با شاد بودن، مستند رو ببینید متوجه میشید.

    تا بزودی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  4. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3956 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استادِ پر انرژیِ خودم و خانم شایسته ی مهربان و همه ی دوستان خوبم

    تو این سفر خانم شایسته داره به صورت عملی به ما یاد میده که اگه در جهت علایقت پافشاری و ابرام و شور و شوق داشته باشی به جای اینکه تو به طرف خواسته هات حرکت کنی خواسته هات هزارن قدم به سمت تو حرکت میکنند. و اونقدر علاقه ایشون به فیلم برداری از این سفر زیاد بود که استاد با وجود مخالف تسلیم میشند و باهاشون همراه میشن و براشون هدیه ای نفیس در جهت علایقشون میخره و اینجوریاست که میگن جهان به شجاعان پاداش میده. اون هم عجب پاداشی DJI Osmo Pocket که با اختلاف از نزدیک ترین حریفش GoPro HERO ۷ جلو هست.

    اما می بینیم که این پاداشها هم حواس خانم شایسته رو پرت نمیکنه و حتی سعی میکنه بیشتر احساسی خوبی که نسبت به محیط اطراف داره رو به ما منتقل کنه تا ماهم اون زیبایی ها رو تجربه ش کنیم. تا این قانون برامون مرور بشه که رسیدن به خواسته ها ما رو به احساس خوب نمیرسونه بلکه رسیدن به احساس خوبه که ما رو به خواسته هامون میرسونه.

    شدت انتقال احساس خوب به مخاطب رو ببینید:

    ببین دارم تند راه میرم!

    دارم میدوم!

    بله پاس میده میگره نه! آره! خودشه! بگیر! بزن! ببر! (این صحنه رو برید دوباره نگاه کنید که استاد هم داره تعجب میکنه از این همه هیجان خانم شایسته و انگار که تابحال مشابهشو ندیده بوده)

    خانم شایسته عجب گزارشی کردید!!! یعنی عباس قانع (گزارشگر آنتن) باید بیاد پیش شما لنگ بندازه!!! خیلی هیجان داشت!!! لذت بردیم واقعا!

    خانم شایسته عجب فیلم برداری کردید تو این قسمت!!! آخ آخ آخ، اون صحنه ی زیبای زمین چمنِ پر از گل های ریز سفید و آسمون با اون رنگ آبی خوشگلش و صدای پرنده ها منو دیوانه کرده بود نمیدونستم بگم این صحنه قشنگ تره یا آبشار نیاگار!!!

    – اگه بخوایم منطقی فکر کنیم و استاندارها رو رعایت کنیم برای یک بازی فوتبال به یه حداقل های مثل پیراهن و شورت ورزشی یکدست برای هر دو تیم و زمین خط کشی شده و زمان مشخص نیاز داریم ولی استاد با رعایت نکردن هیچ کدوم از اینها فرمول ساده ی لذت بردن در کنار عزیزانمون رو به ما یا آوری میکنه و اون ساده گرفتن همه چیزهِ. حتی با در نظر گرفتن ۵ گل برای پایان بازی، این بازی رو لذت بخش تر میکنه و به ما نشون میده که چقدر آزادی (و در این بازی آزادی زمانی) برای این مرد ارزشمنده و از اولویت بالایی برخورداره. راست میگه کریشنا مورتی که نبوغ در سادگی نهفته است و این آدم چقدر در اجرای قوانین نابغه است.

    – یکی از خوبی هایی که این سفرنامه برای من داره اینه که کمک میکنه حرفای استاد تو محصولات رو بیشتر وحی منزل بدونم و بهتر بهش عمل کنم. استاد در جلسه باور سازیِ راهنمای عملی دستیابی به رویاها گفته بودند که کنترل کانون توجه یعنی چیزهایی که احساس خوبی بهت نمیده رو نبینی، نشنوی، درموردش صحبت کنی، تجسمش نکنی و خاطرات بد گذشته رو به یاد نیاری ولی تو این قسمت که داشت از خاطرات بد گذشته درمورد یارکشی نشدنش تو فوتبال رو به یاد میاورد و درموردش صحبت میکرد من باخودم میگفتم چرا داره این کارو میکنه! ولی یهو یاد این حرفش افتادم که تو جلسه ۶ جهان بینی توحیدی میگفت من هم ادعا نمیکنم که انسان کاملی هستم و منم گاهی اوقات کنترل ذهن از دستم درمیره. استاد من تو این سفر داره ایمانم به حرفات بیشترو بیشتر میشه، استاد کاپیتان این خانوده صمیمی هست چون کسیه که بزرگتره و تکاملش رو به درستی طی کرده احترامش واجبه و همه “باید” به حرفش گوش کنند تا به نتیجه برسند (همون توضیحاتی که استاد داشت درمورد نحوه ی انتخاب کاپیتان در فوبتال برای مایک میداد).

    ممونم از شما

    هدایت به جاهای زیباتر از گذشته را برایتان آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  5. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3786 روز

    سلام

    وای من خیلی لذت بردم از بازی.با دیدن استاد عشق کردم.

    استاد عجب بغل پاهایی میزنید?

    من همیشه دوست دارم فوتبال دسته جمعی رو، همیشه توی خواسته هام این بود که یه روز با استاد و بقیه بچه ها جمع میشیم و فوتبال بازی میکنیم. این فایل خیلی به تجسمم کمک کرد. خیلی حال کردم، کلی خندیدم. کلی کیف کردم… اقا یه پا دوپاهاتون تو حلقم.. اصلا جوان رعنا رو نابود کردید… این فایل دیگه آخر توجه به نکات مثبت بود. نتونستم نیام و بنویسم… البته الان که دارم مینویسم یه مقاومت هم توی ذهنم که کمتر میومدم و مینویسم هم پیدا کردم. از این به بعد با کشف این باور بیشتر میام و مینویسم.

    منو برادرم واقعا طرفدار پرو پا قرص سفرنامه هستیم کلی لذت میبیرم. واقعا از دیدن فایل ها سیر نمیشیم. از صمیم قلب از تون ممنونم

    یه دنیا عشق و چیزهای خوب براتون ارزو میکنم

    راستی یه چیز دیگه، جواب مثبت خانم شایسته برای فوتبال بازی کردن برام خیلی جالب بود. گفتم خدایا ینی تا این حد پایه هم مگه داریم???

    واقعا از لحظه به لحظه بودن با شما چیزها یاد میگیرم و این فایل های سفرنامه تمرین توجه به نکات مثبت میدونم.

    خدارا با تمام وجود سپاس‌گزارم سپاس‌گزارم سپاس‌گزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    بيژنِ😁عزيز گفته:
    مدت عضویت: 3157 روز

    سلام برپدروپسر شااااد وورزش دوست وسلام برخانم شایسته خستگی ناپذیرازدوربین وفیلم گرفتن،مبارکت باشه دوربین نو.ماتا لایق چیزی نباشیم اونچیزو بدست نمی اوریم و شماحتما بایق دوربین بودین که استادواستون گرفته ولی خداییش بگوچقدتجسم کردنش طول کشیدتا بدسش اوردین؟?

    واقعا هیچ قسمت از سفرنامه من اینقدرنخندیده بودم بخدا ازلحظه شروع بازی تا اخرش همه ده دوازده دقیقه من نیشم باز بود ولبخندمیزدم‌گاهی هم باصدای بلند اصلا ازهوای بازارو مغازه کلابیرون رفته بودم فک کنم یه بار درمغازه باز شدفک کنم یکی اومد تو و رف بیرون نمی دونم کارگرم بود یا مشتری متوجه نشدم از بس که غرق در تماشای مسابقه تون‌بودم .خانم شایسته هم ماشاالله کم نیاوردن درپوشش دادن این رویداد بزرگ ورزشی?

    وپابپای بازیکنان میدویدن .

    واقعا نمونه زنده وبارزی هستین دراذت بردن از زندگی که به قول استاد :زندگی یه نیس ،زندگی یه مسیره ازمسیرزندگیت اذت ببر.

    استاد شما درلحظه زندگی می کنیدوشاد هستین

    شمانمونه والگوی بارزی هستین که حرف و عمل را باهم دارین ،ایمان وعمل باهم دارین و پارین نتیجه هم میگیرین.

    با ارزوی موفقیت روزافزون هم برای شما و هم خانم شایسته عزیز و‌مایک پرانرژی همچنین اعضای خانواده بررگ عباس منش?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    پریا گفته:
    مدت عضویت: 2633 روز

    سلام به دوستان و خانواده عزیزم.

    بازی لذت بخشی بود و من با شادی این خونواده دوست داشتنی ،شاد شدم و لذت بردم. با یه توپ، خیلی راحت از زندگی لذت بردن .تازه ورزش هم کردن . و لحظات شادی رو خلق کردن. و اینجوری، علاقشون به هم دیگه بیشتر هم شد.و استحکام بیشتری به زندگی شون بخشیدن.

    بسیار عالی . این کار به ظاهر ساده رو فقط ادم های امیدوار و سرشار از ذوق و نشاط سرزنده میتونن بکنن.

    همیشه شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فرزاد خیرجو گفته:
    مدت عضویت: 2257 روز

    سلاااام

    وای چقدر خندیدم چقدر همچی قشنگه خدایا ممنونم

    چقدر میشه حس رو از ادم های توی کلیپ دریافت کرد

    خیلی خوشحالم این اولین مستند زندگی ی خانوادست ک دارم میبینم و چقدر خوشحالم ک هدایت شما به اینجا من هروز بهتر از روز قبلم و خداراشکر میکنم ک بعد از مدت ها دارم روی ی چیز خاص ومفید تمرکز میکنم چقدر از خدا سپاس گذارم

    ممنون از خانوم شایسته و استاد عباس منش و مایک عزیز

    و چقدر قشنگ ک بی دلیل هدیه دادین استاد و چقدر قشنگه زندگی در فروانی و نعمت ک هروقت دلت خواست هر هدیه با هر قیمتی رو به عشقت تقدیم کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: