https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-18 07:25:042024-08-06 16:52:00سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۶
405نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
کاش میتونستیم حال و هوای این روزهای ,ماکسایی که با سفرنامه هستیم و کامن بزاریم و هممون , هم و از نزدیک ببینیم, ولی یک چیزی و شک ندارم , یعنی الان دقیقا انگار برام اتفاق افتاده, که همین جمع , هممون تو پرادایس داریم میترکونیم
نمیدونم اگر این تصاویر و نمیدیدیم, چندین سال دیگه طول میکشید, تا یاد بگیرم, آدم ها را با هر نوع پوشش و طرز تفکر و دیدی که به جهان دارند , بپذیرم, و از اون لحظه که خدا عشق و داره از طریق اونها به من میده, با روی باز بپذیرم, و اینقدر مقاومت نکنم, که تنها با کسایی باشم, که فقط و فقط مثل من فکر میکنند, و میپوشند و میخورند و زندگی میکنند, ارتباط داشته باشم, و نا آگاهانه وارد یک قلعه تنهایی با یک عالمه آگاهی شده بودم, خانم شایسته عزیزم, نمیدونی که با من چه کردی , استاد عاششقتم
بچه ها میدونید, من خودم واقعا دست به کامنتم کمه ولی این سفرنامه با من کاری کرده که اصلا اگر این چیزهایی که میاد و ننویسم , احساس میکنم, دارم خفه میشم, و باید SHARE کنم, این دفعه شوخی نداره, من خودم وقتی که کامنت میزارم و اون آگاهی و SHARE میکنم, کاملا میفهمم, که رفتم یک پله بالاتر, ولی روزهایی که میگه بنویس و توجه نمیکنم, از تنبلی , قشنگ میفهمم , میفتم توی لوپ تکرار , ولی به محض SHARE یک حس رهایی , و واقعا تو این سفرنامه فقط مینویسم , و یک حس سرمستی بهم میده
بچه ها من خودم خیلی باید روی قضاوتی که روی آدم ها دارم کار کنم, و این و بفهمم که همه دارند تکاملشون و طی میکنند, و من نمیتونم به زور کسی و هم مسیر یا همراه , خودم کنم, بچه ها , وقتی سعی میکنیم , که ذهنمون و نسبت به حرف زدن یا نظر دادن , یا اینکه این آدم تاثیر داره تو زندگی من اگر نباشه چی , کنترل کنیم , مثلا من خودم دیروز بهم گفت ,تو هرکی دور و برت هست از خانواده , تا دوست پسر و دختر , حتی وقتی داره حرفی میزنه , که روی مخته, این و بگو:من(خدا) در درون این آدم هستم, من اصل این آدم هستم , بچه ها از دیروز تا حالا , نمیدونید , با همین یک جمله, چقدر افسارش و گرفتم , خدایا من عاشقتتتتم
وقتی سعی میکنیم, ذهنمون و در برابر قضاوت آدم ها کنترل کنیم , حالا این رابطه ممکن رابطه عاطفیمون باشه, تا رابطه با خواهر و برادر و ..تا آدمی که داره تو خیابون راه میره, ذهن سکوت و تجربه میکنه, هرچقدر سکوت و بیشتر تجربه کنه, شهود بیشتر شکوفا میشه, و شکوفایی شهود,و این به صلح رسیدن, ورود طبیعی ثروت و سلامتی و رابطه فوق العاده و آرامش و خوشبختی و مسافرت …..
خانم شایسته عزیزم و استاد جونم من عاشششقتونم, راستی خانم شایسته تو این قسمت 58 از عینک استاد دیدمتون , چقدر خوش تیپ و بدن ورزشکاری دارید , به قول ساسی جون بابا, عاشششقتم
سلام در قسمتهای ۳۴ تا ۳۶ دریافتم هیچ محدودیتی نیست میشود بچه های زیادی داشت میشود با کودکان به سفر رفت میشود با چیزهایی که به نظر دیگران وحشتناک است حال کرد و از زندگی لذت برد میشود پیر شد سالم وشاد بود.
چه شادی زیبایی خانم شایسته من هم این شادی و هیجان را احساس کردم چه حس فوقالعاده ای.خدایا سپاسگزارم. زیبایی شادی بازی و صدای زیبای چمنها من کفشهایم را درمیاورم ودر خیال با شما راه میروم حس میکنم بوی خوش چمن ها را.
همیشه فوتبال را دوست داشتم وقتی کوچک بودم با داداشم تو کوچه با پسرهای همسایه فوتبال بازی میکردیم و اصولا تو دروازه بودم? وقتی بزرگتر شدم فهمیدم دختر چکارش به فوتبال و کوچه است؟اما امروز وقتی دیدم خانمها هم میتوانند عالی فوتبال بازی میکنند دلم خواست یکبار دیگه بازی کنم و لذت ببرم.حتمن امتحانش میکنم.
چه راحت و آزاد میتوان زن و مرد کنار هم ایستاد و خندید بدون اینکه قضاوت کنی نگاه بد داشته باشی یا خودنمایی باشد.چه عادی
چه راحت میتوان آسان گرفت زندگی را ولذت برو حتمن نباید برسیم به استاد بعد برویم این سفرها را تجربه کنیم نه میتوان به آبشار نزدیک شهرمان برویم و فرو ریختن آب به صورتمون را حس کنیم.
این جذب چگونه اتفاق میافتد؟ که من بیخبر از افکارم با یک سفر عالی سوپرایز میشوم! درک نمیکنم چگونه اتفاق میافتد اما باورش دارم چون در زندگی ام هست یک ازدواج با همسر رویاهایم و دخترهایی که همیشه آرزویم بودن و این حس زیبا از زندگی.من دیدم رنگ چشمی که میبایست ژنتیک مشکی اش میکرد.
همش می گفتم چه کلاه جالبی و هنرمندانه ای.وقتی فهمیدم افغانیه خیلی برام جالبتر شد ،چون من به این فکر بودم با کار کردن روی صنایع دستی هیچوقت میتوانم عرضه کنم برای کشورهای دیگر که فشن مد و برندهای جهانی را دارند.خدایا سپاسگزارم
همیشه تو فکرم بود داستان شیرین و دلچسب یکی از جذبهامو بزارم تو سایت ولی تنبلی میکردم فکرکنم اینجا جاش باشه …..
عید امسال واسه فروشگاهمون دنبال یه فروشنده ی خوب و با اخلاق بودم از اونجاییی که هر چی فروشنده داشتیم نحوه ی کار و البته بیشتر اخلاقیاتشونو قبول نداشتم همرو کنسل کردم و بسیار از آمدن آدمای جدید میترسیدم که نکنه اون داستانها تکرار بشه خلاصه نجواهایی تو ذهنم بود در مورد فروشنده گرفتن ک گاهی ساکتش میکردم و به خودم میگفتم منم لایق داشتن یه فروشنده ی خوبم وقتی که همش ۲۰ روز مهلت داشتم و کم کم داشتم نگران میشدم یه روز از پشت درب شیشه ای فروشگاه یه نوجوون خوش قیافرو دیدم که داره مییاد ب سمت فروشگاه اومد جلو و گفت فلانی متو معرفی کرده اومدم برای کار……منم از سر ناچاری اونو که صفر هم بود پذیرفتم و توکل کردم و به خودم گفتم با تلاش همه چیزو یادش میدم و هنوز وقت هست اما باید اینو بگم که قبل از اون یه لیست از تمامی کارهایی که باید برای فروشگاه انجام میدادم تا موعد عید نوروز یادداشت کردم و یکی از مواردمم داشتن یه فروشنده ی خوب ،حرف گوش کن ،مودب،تمیز،کاری،باکلاس،?و هماهنگ با اصول من?حتی لیست کردم که دوست دارم چکارهایی رو برام انجام بده ……
بعد از گدشت چند روز متوجه شدم این پسر ساکت و متین و باوقار که اهل کشور افغانستان بود و قصد مهاجرت به کشور ترکیه رو داشت وخییییلیییی خیییلللییی اتفاقی به جزیره ی ما اومده بود برای پیگیری کارهاش و از قضا قانون جذبه دیگه سر راه من قرار میگیره طوری که کار قبلیش بسیار راحتتر و پر سودتر بوده براش اما یهویی اونو رها میکنه و میباد سمت من با راهنماییی خدای عزیزم ،من و عبدالرحمان حدودا ۴ ماه باهم کار کردیم و گفتیمو خندیدیمو بسییییار زیاد راجب قانون باهم کار کردیم و تمرین کردیم و اجازه دادیم همه چیز بسیار لدتبخش پیش بره و هر روز باهم تمرینات قانون رو به زیبایی انجام میدادیم ،عبدارحمان برای من تمرین کامل از نادیده گرفتن ملیت بود تمرین هر روز شکر تمرین هر روز خوش اخلاقی تمرینی که اون مثل خودم به قانون معتاد شد و عاشق استاد شده بود و همش فایلهای استاد رو گوش میداد و تمرین میکرد و خیلی جاها به منم کمک میکرد بله درسته اون دقیقا با من هماهنگ بود هم تو پدیرفتن و اجرای قانون هم در ویژگی هایی که در مورد کارم در فروشگاه یادداشت کردم تمام اونارو داشت ،و خدارو شکر این ارتباط زیبا هنوزم ادامه داره و من با خانواده ی دوست داشتنی و گرم اون توی شهر کابل در ارتباطم(تماس تصویری) و هر روز اونو میبینم خوشحالم واسه این اتفاق شیرین و دلچسب که تمامش خاطرات زیبا و دوست داشتنی بود الان راحت میتونم با ملیت دیگران کنار بیام و قضاوت و پیش داوری نکنم البته قبل هم خیلی این یه موردم کنترل شده بود فقط حس دلسوزی داشتم که اونم اینقدر موارد بیشماری از ثروت در این کشور و مردمانش دارم میبینم که کلا باورم تغییر کرده و همش موارد ثروتمند مثل عبدالرحمان و خانوادش که کاملا در ثروت و رفاه هستند رو دارم میبینم خدارو شکر اینا برای من نشونست ….
یعنی چنان حس خوبی به من دست داد با دیدن این ویدو و موسیقی و صمیمیت بین شما که اشک از چشم سرازیر شد.خداروشاکرم که لطفش شمال حال من هم شد و شریک این لحظات زیبا بود..از خدا برای شما خوشبختی.سلامتی و ثروت ارزومندم..در پناه حق
ببخشید من نمیتونم مثل بقیه دوستان تعریف وتمجید کنم.
بله در این فیلم زیبایی طبیعت هست ومن این زیبایی رو میبینم اما متاسفانه با فرهنگ قرآنی ما سنخیت ندارد.زندگی فقط لذت بردن نیست.
خداوند در قرآن میفرماید
ما جن وانس را خلق نکردیم به جز برای عبادت وبندگی وبندگی یعنی عمل به دستورات قرآن ودستور قران یعنی تقوا وپرهیزکاری که عفت وحیا از ملزومات تقوا وپرهیزکاریست.
دنیا بازیچه ای بیش نیست وحتما که سرای آخرت بسیار بهتر است.
طبق گفته خود استاد اگر الهامی به شما شد که احساس کردید به شما آرامش میدهد بدانیدکه از طرف خداست واین جملات همه الهاماتی از طرف خدا به من بود که من تایپ کردم وخدا خود گواه بر این ادعاست.
لذت بردن و شاد بودن کاملا درست است اما نه هر لذتی .
این که شما اینقدر برهنگی را عادی جلوه میدهید وحواستون به مسئولیتتون در قبال دیگران نیستید برای من که شما را استاد قرآنی میشناسم خیلی جای تعجب است.
من خشک مذهب وتعصبی نیستم اما احساس خوبی به اینگونه فایلها ندارم.
بله من میتونم نبینم یا اصلا سایت را ترک کنم اما این فقط پاک کردن صورت مسئله است.
در پناه هدایت خدا ودوری از نجواهای شیطان که همیشه سعی در زیبا جلوه دادن اعمال انسان دارد،موفق باشید.
البته میدونم این دیدگاه ممکنه در سایت گذاشته نشه اما خوشحالم که به الهامی که به من شد عمل کردم.
دیدگاههای شما و عده ای از دوستان هم دید گاه شما را دنبال میکنم وتا حدود زیادی باشما موافق هستم.
استاد تو چندتا از فایلهای قدیمی چندین بار تاکید میکنند که انسان در هر راهی که بخواهد برود خدا در همان مسیر او را هدایت میکند.اگر دنیا ولذتهای دنیا را بخواهد به او میدهد و او را در آن مسیر میبرد اگردنیا وآخرت هر دو را بخواهد باز هم در آن مسیر او را هدایت میکند اگر از دنیا بگذرد وفقط آخرت را بخواهد در مدار بدست آوردنش قرار خواهد گرفت.
حالا اینکه ما کدام را بخواهیم دست خودمان است که صد البته بهشت و رضایت خداوند بهای زیادی میخواهد.
اگر شما قرآن را با دقت بخوانید واز خدا هدایت بخواهید حتما هدایت خواهید شد زیرا در قرآن به وضوح همه چیز گفته شده.
استاد در یکی از فایلها گفتند برای بدست آوردن هر چیزی باید بها آن را بدهید و بها بدست آوردن همه چیز در قرآن بیان شده.
تقوا داشتن بالاترین بها هرچیزی است.
من هم از دیدن خیلی از فیلمهای سفر در امریکا احساس خوبی ندارم اما اگه استاد را بدرستی بشناسید خواهید فهمید که نظر کسی براشون اهمیت ندارد فرمایش خودشون هست ایشون این سبک زندگی را برگزیده ولذت میبرند.
شما تمرکزتونو بزارید بر روی طبیعت و هر صحنه ای که احساس بد بهتون داد رد کنید.
هر کس مسئول اعمال خودش است.
من درس بزرگی از استاد عباس منش آموختم.
فرکانس کائنات باز گشت آن بسوی ما.
ترجمه قرآن را با دقت بیشتری بخوان حتما راه درست را پیدا خواهی کرد.
من هم کاملا موافقم اگرچه زندگی هر شخص به خودش مربوطه اما وقتی بحث عموم میاد باید رعایت بشه
من همیشه میترسم اگه مامان یا بابام برن تو سایت و اینارو ببینن خب قاعدتا به من گیر میدن و اینو بگم که اینکه به من گیر میدن باورم نیست اما خب شاید همه اینجور باشن
وقتی شاهد این صحنه ها باشن میگن این چه استادیه که از قرآن حرف میزنه اما این طرز آموزششه
بازم معذرت میخوام من قصد بدی از حرفام ندارم شایدم این کامنتم منتشر نشه اما این کلیپ ها احساس خوبی نداره
البته بعضیاش…
من با فایل های استاد و روشش آرامش میگیرم
من آدم مذهبی نیستم اما یه احساس بدی بهم دست میده خب نمیدونم چجوری بیانش کنم
یه دوست دارم با تپشهای قلبم برای میکایل پاک و دوست داشتنی
ویه عالمه قلب برای تمام همسفرهای گل که توی این خانواده اند
استاد استاد استاد شما یکی از بزرگترین وبا ارزش ترین هدیه های خداوندید به ما
و مریم جون هم قشنگترین هدیه شما به ما
چه کردین با خودتون، چه کردین با زندگیتون… نمیتونم احساسم رو به کلمه دربیارم
مریم جان میدونی بعداز نگاه کردن هر قسمت سفرنامه چه اتفاقی میافته، درمن چیزی به نام عشق هربار زیباتر متولد میشه??منی که اولین دیدگاهم توی فایل کمک خواستن بود درمورد همسرم، منی که همسرم 18 سال ازم بزرگتره، منی که اوایل ازدواج فقط پدرم رو توی همسرم میدیدم، واصلا نمیتونستم به چشم دیگه ای بهش نگاه کنم، منی که چالشهای زیادی پشت سر گذاشتم و میگفتم خدایا میشه دوسش داشته باشم، منی که همیشه دلم میخاست رابطه م با همسرم فقط عشق باشه،…. حالا تا تایم تماشای سفرنامه تموم میشه یه اس ام اس عاشقانه باتمام وجودم براش میفرستم، یا استوری میزارم، یا پشت تلفن بهش میگم
چی بگم که دارین چیکار میکنین با دلها
خوشا به حالتون که با دلها سروکار دارین
استاد میدونی چقدر دوست دارم، میدونی عزیز دلت شده عزیز دل من، میدونی با خنده های مایک میخندم و چه جوری ذوقش میکنم، میدونی وقتی داری سر به سر مایک میزاری با اینکه زنم ولی حس پدرانه ت رو درک میکنم ولذت میبرم… میدونی که دیدن سفرنامه بزرگترین لذت روزهای منه،……. وتو خودت بخوان حدیث بسیار از این نامه…. ??????
من عاشششقتونم سلام به همگی
کاش میتونستیم حال و هوای این روزهای ,ماکسایی که با سفرنامه هستیم و کامن بزاریم و هممون , هم و از نزدیک ببینیم, ولی یک چیزی و شک ندارم , یعنی الان دقیقا انگار برام اتفاق افتاده, که همین جمع , هممون تو پرادایس داریم میترکونیم
نمیدونم اگر این تصاویر و نمیدیدیم, چندین سال دیگه طول میکشید, تا یاد بگیرم, آدم ها را با هر نوع پوشش و طرز تفکر و دیدی که به جهان دارند , بپذیرم, و از اون لحظه که خدا عشق و داره از طریق اونها به من میده, با روی باز بپذیرم, و اینقدر مقاومت نکنم, که تنها با کسایی باشم, که فقط و فقط مثل من فکر میکنند, و میپوشند و میخورند و زندگی میکنند, ارتباط داشته باشم, و نا آگاهانه وارد یک قلعه تنهایی با یک عالمه آگاهی شده بودم, خانم شایسته عزیزم, نمیدونی که با من چه کردی , استاد عاششقتم
بچه ها میدونید, من خودم واقعا دست به کامنتم کمه ولی این سفرنامه با من کاری کرده که اصلا اگر این چیزهایی که میاد و ننویسم , احساس میکنم, دارم خفه میشم, و باید SHARE کنم, این دفعه شوخی نداره, من خودم وقتی که کامنت میزارم و اون آگاهی و SHARE میکنم, کاملا میفهمم, که رفتم یک پله بالاتر, ولی روزهایی که میگه بنویس و توجه نمیکنم, از تنبلی , قشنگ میفهمم , میفتم توی لوپ تکرار , ولی به محض SHARE یک حس رهایی , و واقعا تو این سفرنامه فقط مینویسم , و یک حس سرمستی بهم میده
بچه ها من خودم خیلی باید روی قضاوتی که روی آدم ها دارم کار کنم, و این و بفهمم که همه دارند تکاملشون و طی میکنند, و من نمیتونم به زور کسی و هم مسیر یا همراه , خودم کنم, بچه ها , وقتی سعی میکنیم , که ذهنمون و نسبت به حرف زدن یا نظر دادن , یا اینکه این آدم تاثیر داره تو زندگی من اگر نباشه چی , کنترل کنیم , مثلا من خودم دیروز بهم گفت ,تو هرکی دور و برت هست از خانواده , تا دوست پسر و دختر , حتی وقتی داره حرفی میزنه , که روی مخته, این و بگو:من(خدا) در درون این آدم هستم, من اصل این آدم هستم , بچه ها از دیروز تا حالا , نمیدونید , با همین یک جمله, چقدر افسارش و گرفتم , خدایا من عاشقتتتتم
وقتی سعی میکنیم, ذهنمون و در برابر قضاوت آدم ها کنترل کنیم , حالا این رابطه ممکن رابطه عاطفیمون باشه, تا رابطه با خواهر و برادر و ..تا آدمی که داره تو خیابون راه میره, ذهن سکوت و تجربه میکنه, هرچقدر سکوت و بیشتر تجربه کنه, شهود بیشتر شکوفا میشه, و شکوفایی شهود,و این به صلح رسیدن, ورود طبیعی ثروت و سلامتی و رابطه فوق العاده و آرامش و خوشبختی و مسافرت …..
خانم شایسته عزیزم و استاد جونم من عاشششقتونم, راستی خانم شایسته تو این قسمت 58 از عینک استاد دیدمتون , چقدر خوش تیپ و بدن ورزشکاری دارید , به قول ساسی جون بابا, عاشششقتم
به زودی انشالله همگی دور هم آمریکا بترکونیم
عاشششقتونم
بنام خالق یکتای مهربان مهربان مهربان ثروتمند و غنی
استاد عزیزم بسیار بسیار سپاسگزارم
سلام در قسمتهای ۳۴ تا ۳۶ دریافتم هیچ محدودیتی نیست میشود بچه های زیادی داشت میشود با کودکان به سفر رفت میشود با چیزهایی که به نظر دیگران وحشتناک است حال کرد و از زندگی لذت برد میشود پیر شد سالم وشاد بود.
چه شادی زیبایی خانم شایسته من هم این شادی و هیجان را احساس کردم چه حس فوقالعاده ای.خدایا سپاسگزارم. زیبایی شادی بازی و صدای زیبای چمنها من کفشهایم را درمیاورم ودر خیال با شما راه میروم حس میکنم بوی خوش چمن ها را.
همیشه فوتبال را دوست داشتم وقتی کوچک بودم با داداشم تو کوچه با پسرهای همسایه فوتبال بازی میکردیم و اصولا تو دروازه بودم? وقتی بزرگتر شدم فهمیدم دختر چکارش به فوتبال و کوچه است؟اما امروز وقتی دیدم خانمها هم میتوانند عالی فوتبال بازی میکنند دلم خواست یکبار دیگه بازی کنم و لذت ببرم.حتمن امتحانش میکنم.
چه راحت و آزاد میتوان زن و مرد کنار هم ایستاد و خندید بدون اینکه قضاوت کنی نگاه بد داشته باشی یا خودنمایی باشد.چه عادی
چه راحت میتوان آسان گرفت زندگی را ولذت برو حتمن نباید برسیم به استاد بعد برویم این سفرها را تجربه کنیم نه میتوان به آبشار نزدیک شهرمان برویم و فرو ریختن آب به صورتمون را حس کنیم.
این جذب چگونه اتفاق میافتد؟ که من بیخبر از افکارم با یک سفر عالی سوپرایز میشوم! درک نمیکنم چگونه اتفاق میافتد اما باورش دارم چون در زندگی ام هست یک ازدواج با همسر رویاهایم و دخترهایی که همیشه آرزویم بودن و این حس زیبا از زندگی.من دیدم رنگ چشمی که میبایست ژنتیک مشکی اش میکرد.
همش می گفتم چه کلاه جالبی و هنرمندانه ای.وقتی فهمیدم افغانیه خیلی برام جالبتر شد ،چون من به این فکر بودم با کار کردن روی صنایع دستی هیچوقت میتوانم عرضه کنم برای کشورهای دیگر که فشن مد و برندهای جهانی را دارند.خدایا سپاسگزارم
سلام خدمت استاد عزیزم خانوم شایسته وداداشم مایک الان که دارم اینو مینویسم چشام خیس واقعا این فایل یک شو زیبا با موزیک زیبا دویدن اون دختر بچه با ذوق وشوق بینهایتش صمیمیت شما ولبخند روی لبای دو خانواده که انسانها چقد خوب میتونن باهم کانکت بشن وعاشقانه باهم رابطه داشته باشن بجای کینه ودوری حسادت وچیزای دیگه واقعا رها ودر لحظه رها از همه چیز شاد بودن واحساس خوب داشتن واقعا خداروشکروبینهایت سپاسگزار شما وخداوندم بخاطر به تصویر کشیدن این شوهای زیبا واینهمه نعمت که یکیش روابط ومحبت وعشق بین آدمهاس دوستون دارم??????????????????
سلام به خانواده ی دوست داشتنی من
همیشه تو فکرم بود داستان شیرین و دلچسب یکی از جذبهامو بزارم تو سایت ولی تنبلی میکردم فکرکنم اینجا جاش باشه …..
عید امسال واسه فروشگاهمون دنبال یه فروشنده ی خوب و با اخلاق بودم از اونجاییی که هر چی فروشنده داشتیم نحوه ی کار و البته بیشتر اخلاقیاتشونو قبول نداشتم همرو کنسل کردم و بسیار از آمدن آدمای جدید میترسیدم که نکنه اون داستانها تکرار بشه خلاصه نجواهایی تو ذهنم بود در مورد فروشنده گرفتن ک گاهی ساکتش میکردم و به خودم میگفتم منم لایق داشتن یه فروشنده ی خوبم وقتی که همش ۲۰ روز مهلت داشتم و کم کم داشتم نگران میشدم یه روز از پشت درب شیشه ای فروشگاه یه نوجوون خوش قیافرو دیدم که داره مییاد ب سمت فروشگاه اومد جلو و گفت فلانی متو معرفی کرده اومدم برای کار……منم از سر ناچاری اونو که صفر هم بود پذیرفتم و توکل کردم و به خودم گفتم با تلاش همه چیزو یادش میدم و هنوز وقت هست اما باید اینو بگم که قبل از اون یه لیست از تمامی کارهایی که باید برای فروشگاه انجام میدادم تا موعد عید نوروز یادداشت کردم و یکی از مواردمم داشتن یه فروشنده ی خوب ،حرف گوش کن ،مودب،تمیز،کاری،باکلاس،?و هماهنگ با اصول من?حتی لیست کردم که دوست دارم چکارهایی رو برام انجام بده ……
بعد از گدشت چند روز متوجه شدم این پسر ساکت و متین و باوقار که اهل کشور افغانستان بود و قصد مهاجرت به کشور ترکیه رو داشت وخییییلیییی خیییلللییی اتفاقی به جزیره ی ما اومده بود برای پیگیری کارهاش و از قضا قانون جذبه دیگه سر راه من قرار میگیره طوری که کار قبلیش بسیار راحتتر و پر سودتر بوده براش اما یهویی اونو رها میکنه و میباد سمت من با راهنماییی خدای عزیزم ،من و عبدالرحمان حدودا ۴ ماه باهم کار کردیم و گفتیمو خندیدیمو بسییییار زیاد راجب قانون باهم کار کردیم و تمرین کردیم و اجازه دادیم همه چیز بسیار لدتبخش پیش بره و هر روز باهم تمرینات قانون رو به زیبایی انجام میدادیم ،عبدارحمان برای من تمرین کامل از نادیده گرفتن ملیت بود تمرین هر روز شکر تمرین هر روز خوش اخلاقی تمرینی که اون مثل خودم به قانون معتاد شد و عاشق استاد شده بود و همش فایلهای استاد رو گوش میداد و تمرین میکرد و خیلی جاها به منم کمک میکرد بله درسته اون دقیقا با من هماهنگ بود هم تو پدیرفتن و اجرای قانون هم در ویژگی هایی که در مورد کارم در فروشگاه یادداشت کردم تمام اونارو داشت ،و خدارو شکر این ارتباط زیبا هنوزم ادامه داره و من با خانواده ی دوست داشتنی و گرم اون توی شهر کابل در ارتباطم(تماس تصویری) و هر روز اونو میبینم خوشحالم واسه این اتفاق شیرین و دلچسب که تمامش خاطرات زیبا و دوست داشتنی بود الان راحت میتونم با ملیت دیگران کنار بیام و قضاوت و پیش داوری نکنم البته قبل هم خیلی این یه موردم کنترل شده بود فقط حس دلسوزی داشتم که اونم اینقدر موارد بیشماری از ثروت در این کشور و مردمانش دارم میبینم که کلا باورم تغییر کرده و همش موارد ثروتمند مثل عبدالرحمان و خانوادش که کاملا در ثروت و رفاه هستند رو دارم میبینم خدارو شکر اینا برای من نشونست ….
خدایا شکرت ….
یعنی چنان حس خوبی به من دست داد با دیدن این ویدو و موسیقی و صمیمیت بین شما که اشک از چشم سرازیر شد.خداروشاکرم که لطفش شمال حال من هم شد و شریک این لحظات زیبا بود..از خدا برای شما خوشبختی.سلامتی و ثروت ارزومندم..در پناه حق
سلام
متاسفانه کیفیت محتوایی این فایل خیلی پایین هست.
ببخشید من نمیتونم مثل بقیه دوستان تعریف وتمجید کنم.
بله در این فیلم زیبایی طبیعت هست ومن این زیبایی رو میبینم اما متاسفانه با فرهنگ قرآنی ما سنخیت ندارد.زندگی فقط لذت بردن نیست.
خداوند در قرآن میفرماید
ما جن وانس را خلق نکردیم به جز برای عبادت وبندگی وبندگی یعنی عمل به دستورات قرآن ودستور قران یعنی تقوا وپرهیزکاری که عفت وحیا از ملزومات تقوا وپرهیزکاریست.
دنیا بازیچه ای بیش نیست وحتما که سرای آخرت بسیار بهتر است.
طبق گفته خود استاد اگر الهامی به شما شد که احساس کردید به شما آرامش میدهد بدانیدکه از طرف خداست واین جملات همه الهاماتی از طرف خدا به من بود که من تایپ کردم وخدا خود گواه بر این ادعاست.
لذت بردن و شاد بودن کاملا درست است اما نه هر لذتی .
این که شما اینقدر برهنگی را عادی جلوه میدهید وحواستون به مسئولیتتون در قبال دیگران نیستید برای من که شما را استاد قرآنی میشناسم خیلی جای تعجب است.
من خشک مذهب وتعصبی نیستم اما احساس خوبی به اینگونه فایلها ندارم.
بله من میتونم نبینم یا اصلا سایت را ترک کنم اما این فقط پاک کردن صورت مسئله است.
در پناه هدایت خدا ودوری از نجواهای شیطان که همیشه سعی در زیبا جلوه دادن اعمال انسان دارد،موفق باشید.
البته میدونم این دیدگاه ممکنه در سایت گذاشته نشه اما خوشحالم که به الهامی که به من شد عمل کردم.
سلام خانم پارسا منش
دیدگاههای شما و عده ای از دوستان هم دید گاه شما را دنبال میکنم وتا حدود زیادی باشما موافق هستم.
استاد تو چندتا از فایلهای قدیمی چندین بار تاکید میکنند که انسان در هر راهی که بخواهد برود خدا در همان مسیر او را هدایت میکند.اگر دنیا ولذتهای دنیا را بخواهد به او میدهد و او را در آن مسیر میبرد اگردنیا وآخرت هر دو را بخواهد باز هم در آن مسیر او را هدایت میکند اگر از دنیا بگذرد وفقط آخرت را بخواهد در مدار بدست آوردنش قرار خواهد گرفت.
حالا اینکه ما کدام را بخواهیم دست خودمان است که صد البته بهشت و رضایت خداوند بهای زیادی میخواهد.
اگر شما قرآن را با دقت بخوانید واز خدا هدایت بخواهید حتما هدایت خواهید شد زیرا در قرآن به وضوح همه چیز گفته شده.
استاد در یکی از فایلها گفتند برای بدست آوردن هر چیزی باید بها آن را بدهید و بها بدست آوردن همه چیز در قرآن بیان شده.
تقوا داشتن بالاترین بها هرچیزی است.
من هم از دیدن خیلی از فیلمهای سفر در امریکا احساس خوبی ندارم اما اگه استاد را بدرستی بشناسید خواهید فهمید که نظر کسی براشون اهمیت ندارد فرمایش خودشون هست ایشون این سبک زندگی را برگزیده ولذت میبرند.
شما تمرکزتونو بزارید بر روی طبیعت و هر صحنه ای که احساس بد بهتون داد رد کنید.
هر کس مسئول اعمال خودش است.
من درس بزرگی از استاد عباس منش آموختم.
فرکانس کائنات باز گشت آن بسوی ما.
ترجمه قرآن را با دقت بیشتری بخوان حتما راه درست را پیدا خواهی کرد.
موفق باشید.??
من هم کاملا موافقم اگرچه زندگی هر شخص به خودش مربوطه اما وقتی بحث عموم میاد باید رعایت بشه
من همیشه میترسم اگه مامان یا بابام برن تو سایت و اینارو ببینن خب قاعدتا به من گیر میدن و اینو بگم که اینکه به من گیر میدن باورم نیست اما خب شاید همه اینجور باشن
وقتی شاهد این صحنه ها باشن میگن این چه استادیه که از قرآن حرف میزنه اما این طرز آموزششه
بازم معذرت میخوام من قصد بدی از حرفام ندارم شایدم این کامنتم منتشر نشه اما این کلیپ ها احساس خوبی نداره
البته بعضیاش…
من با فایل های استاد و روشش آرامش میگیرم
من آدم مذهبی نیستم اما یه احساس بدی بهم دست میده خب نمیدونم چجوری بیانش کنم
خیللیی سخته
همه چی فوق العاده. فقط ازتون خواهش میکنم اهنگ های خیلی زیبایی که رو فیلم میذارید فایلش رو روی سایت قرار بدین تا دانلود کنیم. ممنون
سلام به دوست خوبم طاهره.منم با نظر شما موافقم اگه موسیقی های که رو فایل ها گذاشته میشه .لینکش رو هم بزارین عالیه
چقد خوبه آدم خود خود خودش باشه.
هر جوری دوس داشت لباس بپوشه
هر جوری دوس داشت لذت ببره
هر جوری دوس داشت تفریح کنه
چقد خوبه
عالیه به دور از تجملات این جور چیزاااا
چقد خوبه ک استاد قبل حرف زدن باهاشون اول نکات مثبتشونو میبینه
یعنی اطلا سریال لحظه به لحظه بهتر و بهتر میشه
ممنونم استاد بزرگ
سلام سلام سلام?
سلام به خدای عزیزم
سلام به استاد ماه
ویه بوس با تمااااام وجودم به مریم عزیز ونازنینم
یه دوست دارم با تپشهای قلبم برای میکایل پاک و دوست داشتنی
ویه عالمه قلب برای تمام همسفرهای گل که توی این خانواده اند
استاد استاد استاد شما یکی از بزرگترین وبا ارزش ترین هدیه های خداوندید به ما
و مریم جون هم قشنگترین هدیه شما به ما
چه کردین با خودتون، چه کردین با زندگیتون… نمیتونم احساسم رو به کلمه دربیارم
مریم جان میدونی بعداز نگاه کردن هر قسمت سفرنامه چه اتفاقی میافته، درمن چیزی به نام عشق هربار زیباتر متولد میشه??منی که اولین دیدگاهم توی فایل کمک خواستن بود درمورد همسرم، منی که همسرم 18 سال ازم بزرگتره، منی که اوایل ازدواج فقط پدرم رو توی همسرم میدیدم، واصلا نمیتونستم به چشم دیگه ای بهش نگاه کنم، منی که چالشهای زیادی پشت سر گذاشتم و میگفتم خدایا میشه دوسش داشته باشم، منی که همیشه دلم میخاست رابطه م با همسرم فقط عشق باشه،…. حالا تا تایم تماشای سفرنامه تموم میشه یه اس ام اس عاشقانه باتمام وجودم براش میفرستم، یا استوری میزارم، یا پشت تلفن بهش میگم
چی بگم که دارین چیکار میکنین با دلها
خوشا به حالتون که با دلها سروکار دارین
استاد میدونی چقدر دوست دارم، میدونی عزیز دلت شده عزیز دل من، میدونی با خنده های مایک میخندم و چه جوری ذوقش میکنم، میدونی وقتی داری سر به سر مایک میزاری با اینکه زنم ولی حس پدرانه ت رو درک میکنم ولذت میبرم… میدونی که دیدن سفرنامه بزرگترین لذت روزهای منه،……. وتو خودت بخوان حدیث بسیار از این نامه…. ??????