سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۶ - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

405 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1278 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    استاد چون تمرکز خود را روی بازی فوتبال گذاشتند دوباره به بازی فوتبال اینبار با خانواده کانادایی هدایت شدند و این خانواده 4 نفره که با سادگی و صمیمیت در کنار هم بازی می کردند و از بودن در کنار هم لذت می بردند. پدر خانواده که سریع لهجه ایرانیان را تشخیص می داد و مجسمه ساز بود یک هنرمند. بسیار صمیمی و دوستانه با استاد صحبت کرد و خانم خانواده همراه با دختر زیبای چشم فندقی که با توجه و تمرکز بر روی آنچه می خواستند خدا هم به آنها عطا کرد.

    کلاهی که از یک دوست افغان هدیه گرفته بود و خیلی آن را دوست داشت و بیشتر ظاهر او را مانند هنرمندان می کرد.

    محیطی سرشار از شادی و بازی و تفریح که درختان و سبزه ها هم لذت می بردند حتی از بند لباسی هم که به درخت بسته شده بود و او هم شکایتی نداشت از این که به جز سایه اش باز هم سودی به انسانها رسانده بود. خوشحال بود.

    در زمان مناسب در مکان مناسب. این بار هم مکانی که به آن در روز آخر اقامتتان به آن هدایت شدید و زمانی که با شادی گذشت و ما باز هم لذت بردیم از موسیقی، درختان، آسمان ابی، انسانها، بازی…..

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ارامش جان گفته:
    مدت عضویت: 439 روز

    سلام استااااد عزیزم سلامممم به دوستاااان

    استااااد از کجا شروع کنم بگم؟؟

    امروز ساعت هفت بیدار شدم و راستش امروز هیچ برنامه از ندارم‌چون امتحاناتم تموم شدن و کلن امرووووززز میخوام استراحت کنم

    گفتم باخودم خوب چکار کنم برای امروز!یهو یادم اومد‌که استاد گفت من همیشه وقتی بیدار میشم روزمو با کامنت خوندن شروع میکنم و با کانت خوندن به پایان میرسونم . اومدم تو سایت بخداوند گفتم خدایا منو به یم فایلی کامنت های هدایت کن که هم بهم حس خوب میدن هم درس های خوب هدایت شدم به نشونه روزانه من

    اول فایل قسمت 37 دور امریکا رو دیدم بعد پایین فایل نوشته بود قسمت 36 دور امریکا چیزی که اول توجهمو جلب کرد این بود که اقای عباسمنش کنار یک مردی ایستاده که پیراهن نپوشیده و من خیلی کنجکاو شدم رفتم فایل رو باز کردم خدای من چقدر ازش درس گرفتم توی تمام مدت زندکی ایرانی هارو با زندگی. اونا مقایسه میکردم

    خانم های ایرانی !95 درصد زن های ایرانیوقتی میرن بیرون در واقع بگونه از بخودشون میرسن که گویی میخوان عروسی برن . انواع و اقسام ارایش . بهترین لباس و من مطمئنم بیشتر اونا جذابیت رو توی ظاهر و لباس میبینن

    و این خانم که توی فیلم بود .چقدر ساده بود چقدر بیخیال بود چقد با ارامش میخندید

    بدون هیچ ارایش

    بدون نگرانی از قضاوت

    بدون اینکه نظر مردم براش مهم باشه یه نیم تنه یه شروالک‌پوشیده اومده فوتبال بازی کنه

    .چقدر حالشون خوب بود

    راحت توی چادر میخوابیدن و بدون تجهیزات لاکچری اومدن سفر. تا فقط لذت ببرن و میبینم چقدر با ارامش کنار هم زندگی میکنن

    بازی میکنن

    حرف میزنن

    شوخی میکنن

    باهم دیگه همراهی میکنن

    من اون دختر بچه رو‌دیدم که زورش به توپ نمیرسید و در واقعا وقتی توپ روشوت مرد یکم اون طرف در رفت اون لحضه کسی بهش توجه نکرد همه بهش فرصت دادن و کسی هم اعتراض نکرد که تو نمیتونی اسیب میبینی بازی نکن اینکارو نکردن چقدر زندکی اگه اینگونه باشه قشنگه

    خانم با اینکه بدن ورزشکاری نداشت اما راحت هر لباسی که دلش خواست میپوشه بدون نگرانی از قضاوت و اینجا نه من اگه اینطوری بپوشم چی میکن درموردم وچقد زندگی اینطور راحتره خدایا شکرتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    صابر صبوری گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    سلام استاد عزیز خانم شایسته عزیز مایک جوان .

    عید قربان است چند روزی را گذاشتم تا سفر به آمریکا را از اول دوره کنم و چقدر لذت بردم تا اینجا وچیزی که باعث اینجا کامنت بنویسم کلاه پکول افغانی کشور خودم بود چقدر ذوق کردم که این همزمانی ها محصولات کشور م ما هم در چه جاها از این جهان رسیده پس من هم میتوانم در هر نقطه از دنیا که بخواهم و عجله نداشته باشم زور نزنم می توانم برسم مثل همین کلاه از ولایت کنر با هدایت خداوند توسط یک افغان به این آقا تحفه داده شده و استاد هم این ویدئو هار گرفته در سایت خودش میذاره ومن در روزهای عید قربان که وقت دارم بیشتر تمرکز کنم روی زیبای به همزمانی بر خورد کنم که این هدایت خدا را در یافت کنم چقدر عالی فوتبال بازی کردین هم با مایک هم با این دوستان دیگه .منم عاشق فوتبالم .یک نشانه بود از ازطرف خداوند برایم که احساسم خوب باشد .

    چقدر خوشحالم موقع که در سایت می چرخم اصلا از دغدغه های زندهگیم خارج می شوم .

    عاشقتانم استاد بانو شایسته عزیز و مایک عزیز که نمی دانم حالا ایران هست آمریکا خیلی دلم تنگ شده پشتش .خدا نگهدار..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سهند گفته:
    مدت عضویت: 657 روز

    درود و عشق

    هشتگ روانی شدم از این همه عشق…

    ماشاالله به فوتبالیستان عزیز…

    من بچه بودم خیلی عاشق فوتبال بودم ولی به خاطر پاهام کم بازی میکردم یا وایمیستادم دروازه…

    ولی الان ورزشم شده دو میدانی و و پادرد اون موقع کلا از روم رفته…

    با این قسمت و قسمت قبل دلم دوباره لک زد برای فوتبال همین روزا میرم یه توپ میخرم باز

    و توی دویدن هام با توپ میدوم و یه همراه دارم اینجوری…

    حتما با توپ خیلی بیشتر میدومم…

    حاجی دلم لک زده برای فوتبال تو کوچه با هم محله ایی هامون…

    چند روز پیش داشتم رد میشدم از توی پارک دلم خواس با بچه هایی که توی پارک بازی میکردن بازی کنم ولی نرفتم پیشنهاد بدم و تمرکزمو گذاشتم روی صحبت های استاد که داشتم هم پیاده روی میکردم هم فایل قدم پنجم جلسه دوم رو گوش میدادم…

    قشنگ دارم با فایل و دوره دوازده قدم زندگی میکنم … و قشنگ چراغ سبز ها و نشونه های جهان هستی رو میبینم…

    یه اختلاف فرکانسی شدید با خانواده به خصوص مادرم باهام ایجاد شده…

    نگم براتون بچه ها…

    مادرم عاشق اینه من برم کار دولتی…

    منم از کار دولتی فراری…

    دیروز دیگه اینقدر قسمم و آیه و التماس و اجبار که بیا برو …

    منم یه کلام گفتم مادر من میخوام مهاجرت کنم و از این شهر و کشور برم و پشت سرمم نگاه نکنم…

    دیگه ناراحت شد حس وابستگیو توش دیدم …

    امروز هم کلا بهم محل نداد…

    منم گفتم همچی درسته …

    الخیر فی ما وقع…

    به قول استاد ما روح های مجردی هسیم…

    و باس با علایق خودمون زندگی کنیم…

    نباس مثل پدر مادرامون که طبق یه الگوی تکراری پیش بریم…

    دیگه قشنگ زمین و زمون داره داد و بی داد که سهند جان پاشو بریم…

    امیدوارم همین روزا براتون از داستان های مهاجرتم بنویسم از هدایت های خداوند…

    از چراغ سبز ها… از امداد های غیبی …

    من به خدا خیلی ایمان دارم که هوامو داره …

    با توکل به خودش پیش به سوی دل ناشناخته ها…

    دوستارتون سهند(:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2215 روز

    به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست

    سلام به همه

    روز دوازدهم تمرکز و توجه بر روی نعمتها،فراوانی ها،ثروت ها و زیبایی های سریال سفر به دور امریکا:

    تحسین میکنم آزادی مالی،زمانی و مکانی استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز،اونقدر تووی ثروت آزادی دارند که میتونند تا آخر عمرشون سفر کنند بخرن،بریزنو بپاشن،اونقدر تووی زمان آزادی دارند که هر زمان هر کجای دنیا که دلشون میخواد،کافیه فقط اون لحظه اراده کنند و برن و خوش باشن

    استاد این آزادی شما دقیقا منو یاد جمله کن فیکون تووی قرآن انداخت،که میگی موجود شو،همون لحظه موجود میشه براتون،وقتی ما ذهنمون رو پاک کنیم و خودمون رو با روحمون یکی کنیم نتیجه ش همین میشه که میگیم موجود شو و موجود میشه برامون،کاری که روحمون به دنبالش هست بدون هیچ قید و بندی،بدون توجه به تووی دنیا چی میگذره اگه من به دنیای درونم وصل بشم،همینقدر راحت میتونم زندگیمو خلق کنم،خدایا هدایتم کن یا الله اونجوری که دلم میخواد زندگیمو خلق کنم،زندگی سرشار از آرامش،آرامش،آرامش،آزادی،آزادی،آزادی…

    خدای من با دیدن این سریال دوباره داره بهم یادآوری میشه که فقط خودم باشم،آزاد و رها و با هر آنچه که دارم توو این لحظه لذت ببرم،این لحظه دنبال یه موقعیت ایده ال نباشم که یه سفر با آزادی مالی،زمانی و مکانی برم،با همین داشته هایی که دارم با همین چندساعتی که وقت آزاد دارم برم هر جایی که برام توو این لحظه مقدروه لذت ببرم،زیبایی هاشو تحسین کنم،جهان آروم آروم هدایتم میکنه به جاهایی با زیبایی بیشتر،آزادی بیشتر،ثروت بیشتر…خدایا شکرت

    تحسین میکنم این استیت پارک بسیار زیبا رو که قسمت از بهشت شده روی زمین برای خانواده صمیمی عباسمنش و این خانواده ی دوست داشتنی

    تحسین میکنم این استیت پارک بسیار تمیز و منظم رو که آدم لذت میبره تووش فوتبال بازی کنه

    تحسین میکنم درختان سر به فلک کشیده رو که اینقدر زیبا دارند تووی این پارک برای خودشون با سربلندی و سرافرازی زندگی میکنند

    تحسین میکنم این خانواده ی دوست داشتنی رو که با داشته هاشون اومدن و دارند از زندگی شون لذت میبرن

    تحسین میکنم استاد عباسمنش و خانم شایسته و مایکی عزیز رو که اونقدر با خودشون در صلح هستن که بهترین رفتار آدم ها رو برانگیخته میکنند

    تحسین میکنم سادگی و شاد بودن این خانواده ی دوست داشتنی رو

    تحسین میکنم آزادی پوششی مردم امریکا رو

    تحسین میکنم هوای مطبوع این استیت پارک رو

    تحسین میکنم این مرد دوست داشتنی که سریعا تشخیص دادن که استاد ایرانی هستن

    تحسین میکنم این خانواده ی دوست داشتنی که با داشته ها و شرایطی که دارند اومدن و‌دارن با همون داشته ها و شرایطشون لذت میبرن

    تحسین میکنم استاد عباسمنش رو که تووی زندگی شون دارند به ما قوانین رو تووی عمل یاد میدن

    تحسین میکنم خانمی که خلق کرد رنگ چشمای فرزندشو

    تحسین میکنم کلاه زیبای افغانی دوست عزیزمون رو

    تحسین میکنم این موزیک بسیارزیبا رو که به من کمک کرده تا با لذت بیشتری این لحظات رو تحسین و ستایش کنم

    تحسین میکنم حال خوب و احوال خوب همیشگی استاد عباسمنش رو

    تحسین میکنم رابطه پر از صمیمیت و عشق این زوج دوست داشتنی

    تحسین میکنم آرامش و آسایش استاد عباسمنش رو

    تحسین میکنم این هوای بهاری رو

    تحسین میکنم شادی و لذتی که تووی این قسمت دیدم و لذت بردم

    تحسین میکنم خدایی که هر لحظه هدایتگر ماست به سمت خواسته هامون

    تحسین میکنم اینهمه نعمت،فراوانی و ثروت خدا رو

    تحسین میکنم اینهمه زیبایی این جهان رو

    تحسین میکنم حال خوبی رو که از این فایل دریافت کردم

    تحسین میکنم خودم رو که هر لحظه دارم تلاش میکنم آگاهانه توجه و تمرکزم رو بزارم روی زیبایی،نعمت ها و ثروت‌های این جهان ثروتمند و زیبا رو

    تحسین میکنم،تحسین میکنم،تحسین میکنم

    سپاس و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان

    خدایا تنها تورا میپرسم و تنها از تو یاری میجویم

    مرا به راه راست هدایت کن،راه کسانی که به آنها نعمت داده ایی…

    خدایا شکررررررررررررت

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2421 روز

    عاقا من همینجا یه اعترافی بکنم:

    این فایل برای من مثه یه نشونه بزرگه همیشه

    و اصلا هر وخ یه درخواست خاص که تو ذهنم دارم هدایت میشم بهش

    اولین بار وقتی هدایت شدم به این فایل که احتیاج داشتم به یک هدیه مجازی به یک عشق عزیز

    و هدایت شدم به این فایل زیبا که مریم جان براش یک اهنگ زیبا انتخاب کرده بود

    که من او اهنگ و سرچ کردم دیدم

    و از محتوا و حتی موزیک ویدیوش بسیار لذت بردم و حتی بسیار مناسبش دیدم برای هدیه دادن تو شب تولد عشق عزیزم بهش

    و این اهنگ شد بهترین خاطره و ساختن یک شب زیبا با این اهنگ برای ما

    و اصلا این موزیک و انرژی که ازش گرفتیم یک خاطره عالی و شب عالی برای ما ساخت

    و جالبه من هر وقت در اون حال و هوای احساسی هستم هدایت میشم اینجا و میخوام گریه کنم که خدا انگار بیشتر اون زیبایی هارو به یادم میاره

    خلاصه که این موزیک برای من یه نشانه ی زیبا و احساسیه که خیلی دوسش دارم

    ممنونم ازتون استاد جان و بالاخص مریم عزیزم

    مخصوصا این روزا که دارم سفر به دور امریکا رو بیشتر نگاه میکنم خیلی تموم وجودم سپاسگزار مریم جان هست و بینهایت از استاد شایسته هم سپاسگزاری میکنم

    واقعا شما با گوش دادن به ندای درونت خیلی خوب داری به جهان کمک میکنی با تک تک کارایی که برای این سایت انجام میدی من بینهایت سپاسگزارتم و امیدوارم فقط از پس همین سپاسگزاری لفظی بهتر بر بیام :)))

    دوستون دارم شبتون بخیر :)))شب ما و روز شما :)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2476 روز

    سلام استاد عزیز و سلام خانم شایسته

    من دارم از شما یاد میگیرم که کمی راحت تر باشم تو جامعه. اگر قراره کسی رو تحسین کنم(که خوشبختانه عادت به این کار داشتم تا حدی) اون رو به زبون بیارم. همین امروز از چیدمان یک مغازه و مرتب بودنش خوشم اومد و به فروشنده گفتم. یک فروشنده ی دیگه داشت درباره ی پاک کردن آرایشش یه چیزی بهم میگفت و من بهش گفتم چقدر پوست خوبی دارید. در هر دو مورد فروشنده ها لبخند زدن. هم من به چیزهای خوب توجه کردم و هم اونا لبخند زدن و هم تمرین کردم که با غریبه ها راحت تر حرف بزنم. چند روز پیش خانم همسایه منو بیرون دید و شروع کردیم به گفت و گو(اون شروع کرد) شب تو دفتر سپاسگزاریم نوشتم خدایا شکرت که آدمها دوست دارن با من معاشرت کنن. (شاید صحبت با همسایه چیز عجیب و خاصی نباشه ولی اینها نعماتیه که برامون عادی شده. یک لحظه پیش خودم فکر کردم که آدمهایی وجود دارن که کسی دوست نداره باهاشون دو کلمه حرف بزنه پس برای همین معاشرت ساده باید خدا رو شکر کرد.) جالب اینجاست که سپاسگزاری سریع تاثیر گذاشت و فرداش بدون برنامه ریزی در جایی قرار گرفتم که فکرش رو نمیکردم و مجبور بودم اونجا باشم. راجع به موضوعاتی حرف میزدن که در تخصص من نبود و میتونست باعث تنهایی ام بشه اما افراد غریبه مشتاقانه با من معاشرت میکردن و من هم گفت و گو رو ادامه میدادم. اون روز من نه احساس تنهایی کردم و نه حوصله ام سر رفت.

    ممنونم و امیدوارم بیشتر بهتون خوش بگذره :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام‌به همه، وایییی چقد این ویدیو قشنگ بود ممنون خانم شایسته، چه خانواده گرم و مثبت و شادی بودند ، جالب که شرایط مشابه با خودتون رو جذب می کنید ، زیاد نمیتونم‌شاعرانه مثل بقیه بنویسم و حسمو منتقل کنم ولی حسم عالیه و میتونم تا شب ذهنمو درگیر این ویدیو کنم، اهنگ اخرش هم زیبا بود تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فریدون گفته:
    مدت عضویت: 2299 روز

    خدایا شکرت

    کامنت عزیزی که به حجاب نامناسب این خانوم فقط اشاره کردن برام جالبه.

    از این نظر که من یه مرد هستم با میل جنسی بالا.

    از ابتدای سال 98 با عباس منش آشنا شدم و هیچ ادعایی ندارم و کار خاصی نکردم

    ولی معجزه ها میبینم.

    این هم یک معجزه

    به خداوندی خدا تا زمانی که این کامنت خواهرم رو نخونده بودم

    اصلا به این موضوع توجه نکردم که اون خانوم با چه پوششی نشون داده شده

    فقط تحسین میکردم احترام گذاشتن به نوع سبک زندگی شخصی دیگران که همه رعایت میکردن

    یاد گرفتم که به نکات آموزنده توجه کنم

    اندام اون خانوم برای من چیزی جهت یادگیری نداشت

    ولی همبازی شدن با همسرش و دخترش در عین سادگی

    در آغوش کشیدن دختر چشم فندقی اش

    از دیدن فرهنگ ها و قومیت های متنوع و مختلف نکات خوبش رو بکشیم بیرون و یاد بگیریم

    نکات منفی اش رو خودشون باید جواب بدن….

    اگه کسی سوال کرد

    خانم شایسته همین فرمون برو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    مهسا میهن خواه گفته:
    مدت عضویت: 1664 روز

    با نام خدای عزیزم

    دوستان سلام استاد جان سلام مریم جان سلام و مایک عزیز سلام

    چه طبیعت سبز زیبا بکر و آرام و پاز لذتی

    مثل همیشه استاد عزیزم چه با اعتماد به نفس با افرادی که نمی‌شناسید گفت و گو میکنیدو دوست میشید ارتباط برقرار میکنید و چه خانواده باحال ساده وپر عشق و بیشترین و عالی‌ترین چیزی در این خانواده نمایان بود راحت خندیدن و بی پروا چه راحت همشون از ته دل میخندیدن و ساده به تعطیلات اومده بود فقط فقط برای گذراندن اوقات خوش و لذت و با کمترین امکانات بیشترین لذت میبردن👍👍

    واینقدر راحت غریبه هارو پذیرا بودن و به گفت وگو میپرداختند

    بزرگترین درس این سفر من سادگی و خوشی و خنده بود

    از خدایم میخایم مرا به هرچه بیشتر خنده و لذت هدایت کند

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: