سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۲ - صفحه 12

436 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشته جمیلی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    سلام عزیزان

    با دیدن این فایل یاد صحبتهای قدیمی استاد افتادم که مضمونش این بود که:

    خدا معانی متفاوتی داره. گاهی خدا یعنی صبر، گاهی یعنی سکوت،گاهی یعنی زمان،گاهی خدا یعنی رها کردن و گاهی حتی خدا یعنی چشمای فندقی رنگ یه بچه، گاهی خدا یعنی آبشار….

    همه ی این معانی فقط و فقط در قالب احساس خوب داشتنه که نمود پیدا میکنه.نگران نبودن و به روند زندگی ادامه دادن.

    بقولی: زندگی سالن رقصیه که تو به اون دعوت شدی. شاید انتخاب تو نبوده. ولی حالا که اومدی سعی کن زیبا برقصی.

    استاد

    خیلی برام جالبه که شما وقتی درخواست میکنی و رها میکنی دیگه نگران نیستی که نشه، نگران اینکه پس کی میشه؟ نکنه دیر شه، نکنه طول بکشه و…

    دیگه غر زدنی درکار نیست.

    میدونی که به وقتش میشه و شما فقط باید بری دنبال کار خودت.

    جالبه که وقتی فایلارو میبنم و زندگیمو مرور میکنم میفهمم واقعا قوانینی هست که حتی اگه ما متوجه نباشیم هم ،داره عمل میکنه.

    مثلا دیروز من فقط گفتم ایکاش میشد یه گلدون گل قرمز کنار تخت مادرم که مریضه بذارم. اینو گفتم و رفتم.

    از قضا عصر که بیرون رفتم ، پشت چراغ قرمز که ایستاده بودم یه اقای گلفروش یه دسته گل پنجاه تایی گل رز سرخ آورد جلوی پنجره ی ماشین. انگارگلها رو سفارش داده بودم و برام رسید. منم سریع پول گلهارو دادم و چراغ سبز شد..

    گلهارو که آوردم خونه و تو گلدون کنار تخت مادرم گذاشتم، انگار خدا بهم لبخند زد و گفت: چطوره؟ خوبه؟ اینم چیزی که میخواستی!

    میخوام بگم تعبیر ما از خدا چی بوده؟

    و الان داره چی میشه؟؟

    ……

    خدایا شکرت که پیامهاتو دریافت میکنم.

    خدایا شکرت که همسفر استاد و مریم جون شدم.

    خدایا شکرت که منو به سمت ثروت فکری راهنمایی میکنی و اجازه میدی منابع ثروت رو ببینم و ذهنم گسترش پیدا کنه.

    خدارو شکر بخاطر تکنولوژی و اینکه من میتونم با فشار دادن چند دگمه دور دنیا رو بگردم.

    خدایا شکرت بخاطر سخاوت استاد.

    خدایا شکرت که استاد برامون دوربین جدید خرید.

    خدایا شکرت که فهمیدم زیبا ورها زندگی کردن چه معنیی میده…

    استاد

    بچه که بودیم ، فضولی که میکردیم، بزرگترا بهمون میگفتن: بچه جون برو پی کارت!….

    ناراحت میشدیم!

    اما امروز با دیدن این فایل فهمیدم بچه جون برو پی کارت، معنی بدی نمیده.

    گاهی خدا برای اینکه بتونه به ما کمک کنه بهمون میگه بریم پی کارمون.

    ما برای کمک گرفتن از خدا، احتیاج به زمان داریم.

    شاید معنی رها کردن، خریدن زمان برای دریافت خواسته هامون باشه.

    شاید زمان، معنی دیگه ای از وجود خداوند باشه.

    خدایا شکرت

    استاد ممنونم ازتون. درس بزرگی بهم دادید.

    افتاد استاد…افتاد!??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    سجادی گفته:
    مدت عضویت: 2187 روز

    سلام دوستان درود خدا برشما

    واقعیتش هم وجود میخواد منفی ها ببینه ایراد بگیره بگه همه چیز غرور خودستایی این

    نیروی که درون منه ومنفی خیلی از من قدرتمندتره واقعا خیلی وقتها من کم میارم دربرابرش.

    اما خدایی این برنامه نکات مثبت زیادی داشت ذهن من همش میگه نگو کلاس خودت پایین نیار ایراد بگیر اذیت کن

    تو این همه نکات مثبت من منفی ها میبنم حتی یک زره باشه بازم منفی ها میبنم من خودم امتحان میکنم وقتی مثبت ها میبنم زندگیم خوب میشه وقتی منفی ها میبنم بد میشه من ذهنم همش روی موی سفید استاده واینکه سنشان بالا رفته باسن بالا هر لذتی ببری چه فایده داره حتی سرچ کردم روی سن بالای برادرم تا دیشب به خاطر این موضوع ناخواداگاه یکی بهم تیکه انداخت وحالم خیلی بد کرد درجا متوجه شدم ازکجا اب میخوره از اینجا اب میخوره من نمیخوام مثبت ها ببینم تا اخر عمر کیف کنم همش منفی ها رو دوس دارم من اعتیاد دارم به منفی نگری وگیر دادن وکینه توزی . من به این خاطر فایل ها نمیبنم چون درجا به استاد گیر میده این چاقه. موهاش ریخته. سفید شده خانمه گول زده ادعا در میاره به زور خودش خوب نگه میداره

    خلا وحرص شهرت داره. غرور بیش از حدی که داره قشنگ میبنم. همش گیر دادن گیر دادن کلاهبرداری دروغه. میگم به خودم اگه اینجوره خوب اینجا نیا ولشان بکن برو به زندگبت بچسب اینها هم بزار به تو ناگاهی خودشان ولی من دیگه به اینجا اعتیاد پیدا کردم البته چندتا اتفاق خوب هم برام افتاده.

    من بازم سعیم میکنم فایل ها از اول ببینم ونکات مثبت بیشتر ببینم چون واقعا دوست دارم اینجور باشم من اقرار میکنم یک ادم منفی باف منفی نگرم که همه وجودم مقاومت میکنه دربرابر مثبت اندیشی وتغییر کردن. فقط هم بخاطر غرور زیادی که دارم

    دوستان فقط غرورشان کم شده این همه اتفاق مثبت براشون اتفاق افتاده غرور ماهیتش اینه

    فقط روی منفی ها توجه میکنه ونکات بد دیگران میبنه چون فقط خودش خوب میبنه وهمه بد خنگ میبنه من روی غرورم کار کنم همه چیزم حل میشه. من بزرگترین ضرباتم از غرور خوردم وحرف مردم.

    ذهنم به این لایک زدن هم گیر داده میگه استاد با این کار بچه ها کنترل میکنه واعتماد به نفسشان خراب میکنه باعث رقابت شده بااین کارشون وفشار به بچه ها میاره مردم ما همه جا وارد بازی دیگران میشن.

    خداروشکر من این چیزها برام مهم نیست واصلا دوست ندارم لایکم بکنه.

    من همه اعضای سایت بهم گیر بدن برام زیاد مهم نیست من فقط میخوام صادقانه جلو بیام نه الکی خودم گول بزنم ویا زورکی تغییر کنم کم کم تغییر کنم ولی متاسفانه دارم ضربه میخورم.

    یک مشکلی دارم اون حل بشه از خیلی از ثروت ها برام مهتره لطفا دعا بکنید حل بشه

    چون من خیلی درگیر کرده.

    واقعا کنترل ذهن سخته باور درست کردن سادست منفی ها ندیدن خیلی سخته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    شهربانوامیری گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    بانام خداوندهدایت گر

    سلام

    عجب درسی امشب ازاین فایل گرفتم

    نکته اولش که خانم شایسته عزیزهمیشه بادوربینش چشم مارو به دیدن زیبایی های طبیعت شستشو میده جوردیگه ای باید دیداین زیبایی های خداوند

    رسیدم به نکته اصلی که بزرگترین درسی هست توزندگیم وباید تا اخرعمراجراش کنم

    اره استاد یادگرفتم‌ ازت بخدا نمیدونم الان چطوربیانش کنم .شاید من جای شما بودم قبل ازاینکه این فایل ببینم به چنین مشکلی برمیخوردم چه میکردم

    کلی عصبی میشدم خودم تقلی میکردم هیچی سرخانوادم ازخستگی دادمیزدم یاشایدم می رفتم دست ۱۰تارومیگرفتم میومدم ببین این پله چه مرگشه درست نمیشه اما شما تلاشتو کردی درست نشد باخونسردی رهاش کردی ورفتی ازطبیعت لذت بیشتری ببری ایمان داشتی یا راهی خواهم یافت یاراهی خواهم ساخت وایمان داشتی هیچ کاری نشد نداره هیچ سوالی بی جواب نیست .هیچی مسئله ای بی راه حل نیست ذهنتو کاملا بیخیال موضوع کردی واین دم یکی ازدستان خداوند یه کدبانوی خوش ذوق هنرمند خوش سلیقه ظاهرمیشه میاد واست یک نهار خوشمزه که دهن همه مارو اب انداخت واست میاره وسفرتونو رنگین میکنه وبعدازکلی تحسین شما وخانم شایسته عزیزاون غذارو نوش جان میکنینن واقعا منم تشکرمیکنم ازاین کدبانوی مهربون ومهمون نواز بعدش کلی تفریحو شب میخوابین واستادم ازاونجایی کارو سپرده بود به کاردان همون استاکریم وهیچ نگرانی نداشت وایمان داشت خدا هدایتش میکنه صبح که بیدارشد رفت سراغ پله خداوند به همین راحتی یکی ازفرشته هاشو به کمکش هدایت کرداره فرشته نجات میگن اینه همون دستان خداونداین اقای مهربونم که خودش استاد مکانیک بود خداوند همیشه خبره هارو هدایت میکنه به کمک استاد خدایا شکرت

    حالا برم سراصل مطلب خودم یکساعت پیش مثل مریم جون شدم مکانیک ومثل استادشدم عمل کننده منم به چنین مشکلی برخوردم شبی… البته یکماهی بود که ماشین لباسشویی ما وسط شستشو لباسا استپ میشد همش فکرمیکردم من خونه نبودم پسرم لابد بلدنبوده روشن کنه زده دکمه هاشو خراب کرده بعدش من رفتم مسافرتوبرگشتم کلی لباس نشسته ساعت ۲بعدازظهرمن لباسارو بردم ریختم داخل ماشین دیدم دوبارتکرارشد استپ شد .دوباره ذهنم رفت سراغ .نجواهای منفی اره پسرت خرابش کرده .

    .اره حجم لباسات زیاده بخاطرهمین کارنمیکنه سنگینه لباسارو نصفشون تخلیه کن تا سبک شهوفلان ومن اومدم همینکارو کردم ولی بعدش به نجواهاش گوش نکردم

    اون هی تکرارمیکرد هزارو یک دردبی درمان واسش تراشید

    دوباره تکرارمیکردحالا کیومیاری درستش

    حالا شماره نمایندگییم نداری

    حالا باید بارش کنی ۳۰۰کیلومتربری استان درستش کنی

    حالا ماشین ازکجا چطورحملش میکنی

    اینهمه کل کل کردباهام امامنم مثل استاد خونسردیمو حفظ کردمو سپردمش دست خدااومدم دوباره سفرنامه قسمت ۴۲ گوش کردم ونظرات لایک شده بچه هارو دوباره خوندم یعدفه یه حسی بهم گفت برم سراغ ماشین لباسشویی وحالا ساعت ۱شبه ببین چندساعت منوحیرون کرده بود این ماشین وهیچ راه حلی تاقبل فایل به ذهنم نمیرسیدباذوق رفتم سراغش بخدا یکساعتم طول نکشید که هدایت شدم یه جعبه پایین درب ماشین بود اونو بازکردم ازیه شلنگ کوچولوی بندانگشتی.ابارو تخلیه کردم دیدم ماشین شروع کردکمی به کارکردن دوباره استپ شد دوباره چشمم به سطل زبالش افتادهرکارکردم بازنشد سریع انبردست اوردم وبازش کردم دیدم یه زنجیربزرگی ازلباسا اومده توچرخ پمپ تخلیش گیرکرده وجلو تخلیه اب رو گرفته ومخزن ماشین پرمیشده و سنگین میشده براثراب و نمیتونست کارکنه وقتی با خونسردی من اینو حل کردم چقد سپاسگزارخداوند شدم که به راحتی منو هدایت کرد اگه قبل ازفایل من سراغ ماشین میرفتم مشکل بزرگ میدیدم ونه تنها راه حلی پیدانمیکردم سرپسرم دادمیزدم که توخرابش کردی وکلی اعصاب خوردی دیگه بوجودمیومدوباید من ماشین بارمیکردم میفرستادم نمایندگی اما با این درسی که استاد ازطریق تصاوریر بهم دادمشکلم به راحتی حل شد ببین خداوند چکارمیکنه ازطریق دوربین مریم عزیزتضادهارو پیش میاره و خودش میشه هدایت گر اره امتحانات الهی که میگن همینه یعنی برخوردباتضادهاست که مارو به خواسته وناخواسته میرسونه تو ودراین تصاویرمیشه یکی ازبزگترین درس خداشناسی درس عمل به توحید ایمان به رب رودید باخودم گفتم مروا ببین خداحتی تو این تصاویره داره خودشو نشونت میده داره هدایتت میکنه خداهمه جا باهاته دیگه چرا همش باید غُربزنی داره میگه همه چیو پسپاردست خودم مثل قبلا هرچی ازت گم میشد باخودت میگفتی یعنی کجامیتونه باشه وسریع بیخیالش میشدی اروم میشدی چنددقیقه ای نمیگذشت هدایت میشد ی جایی گمان نمیبردی میرفتی همونجا پیداش میکردی

    خدایا شکرت خدایا بی نهایت سپاسگزارتم

    متنم خیلی طولانی شد .اما خیلی خوشحالم که عمل کننده شدم امشب به این درس.چی بهترازاین ؟

    استادعزیزم ومریم جان خیلی ازتو سپاسگزارم بابت

    این اگاهی هایی که خداوند به وسیله شما ازطریق تصاویر بما انتقال میدید

    واقعا زندگی خداگونه ای دارین .

    عاشقتونم????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3493 روز

    سلام شیما جان املاء فک کنم 18 شد مسلح است

    ماشاءاله به این کامنتت که مثل خودت قشنگ است نوخدا ، چقدر هم خودت قشنگی هم نوشتت

    من واقعا فکر میکنم هر مشکلی که در این سفرنامه پیش می آید خدای عزیزم , اونو به عمد پیش میاره تا بوسیله استاد وخانم شایسته ، به ما درسها را یاد بدهد

    واقعا فکر میکنم خدای خوشگلم ؛ خیلی این خانواده و خانواده سید را دوست دارند

    خدایا شکرت وموفق باشی و نوم خدا به این همه زیبایی شما وسخنانت خدا یاریگرت باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    رحمت الله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2278 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی٬ خانم شایسته مهربان٬ مایک عزیز و دوستان خوبم

    بعد از گذشت ۴۲ قسمت از این برنامه ی بسیار آموزنده و زیبا میخوام اولین کامنتمو بنویسم و نظرمو راجع به این قسمت و قسمت های گذشته بطور خلاصه بیان کنم. اول بهم اجازه بدید نحوه ی آشنایی ام با استاد عزیزم رو به طور خلاصه بهتون بگم. من از طریق دیدن یک ویدیو در یوتیوب با استاد آشنا شدم. یک جوانی بود که در مورد تغییر باورها صحبت میکرد و اسم این فایل ویدیویی هم تغییر باورها در کمتر از ۶۰ ثانیه بود. البته من چند ماه پیش هم این فیلمو دیده بودم ولی نه کل فیلمو٬ نمیدونم چه اتفاقی افتاد که نشد تا اخر ببینم. امسال دوباره همون فیلمو تو یوتیوب دیدم به صورت اتفاقی یا نه بهتره بگم اتفاقی نبود چون من افتاده بودم تو این مدار٬ و این بار تصمیم گرفتم فیلمو تا آخرش ببینم٬ با دقت نگا کردم و از شنیدن حرفای اون جوان هم لذت می بردم چون حرف هایش را با دلیل و مدرک میزد و نتایج خودش را هم نشون میداد. همینطوری که نگاه میکردم فیلمو٬ تو یه قسمتی از حرفاش اسم استاد عباس منش رو آورد و کمی از راهکارهایش هم توضیح داد ولی این جوان باور استاد رو که قانون تکامل هست رو رد میکرد و میگفت که نه مثلا میشه به مدت خیلی کوتاه هم درامدتو چندین برابر افزایش بدی و از این قبیل حرفا. برام خیلی جالب و جالب تر شد چون من قبلا هم تو این فکرا بودم٬ نه فقط تو حوزه ی مالی. در حالیکه فیلمو می دیدم یه لحظه استپ زدم رفتم گوگل اسم استاد عزیزم رو نوشتم و از اون روز به بعد دیگه پی گیر شدم و بیشتر وقتا تو سایت استاد بودم و از فایل های رایگانشون استفاده میکردم و تا الان که با شما عزیزان خانواده بزرگ عباس منش هستم.

    من از برنامه ی بی نظیر سفر به دور آمریکا خیلی چیزها یاد گرفتم واقعا میگم و اینجا به طور خلاصه بیان میکنم. توکل به خدا داشتن٬ ایمان به خدا٬ لذت بردن از داشته ها و زیبایی های اطرافمون٬ عشق٬ دوستی٬ صفا٬ صمیمیت٬ توجه به نکات مثبت و … خیلی زیاده به صورت خلاصه هم نمیشه گفت? قطعا میشه یک مقاله نوشت اگر از قسمت اول سفرنامه شروع کنم به نوشتن. این برنامه فوق العادست بخدا٬ ادم خیلی چیزا میتونه فقط از همین برنامه یاد بگیره و تو زندگیش بکار ببره. این برنامه نحوه ی زندگی استاد رو به همراه خانوادش به ما نشون میده٬ نحوه ی برخورد با مشکلات زندگی و اینکه چطور به این مشکلات نگاه میکنن و حلش میکنن و میسپارنش به خدای مهربان. من عاشق این جور خانواده ای هستم که همه چی توش پیدا میشه٬ عشق٬ صفا٬ صمیمیت٬ مهربانی٬ محبت٬ نحوه برخورد با مردم و ارتباط گرفتنشون که همشون ماشالله استادن تو این زمینه و … خیلی خیلی چیزای دیگه که اگه بنویسم متنم خیلی طولانی میشه. از صمیم قلبم سپاسگزار خداوند هستم که من رو تو این مسیر هدایت کرده و هدایتم میکنه.

    اتفاقت خوب زندگیم داره بیشتر و بیشتر میشه و من به وضوح می بینم و این رو مدیون آموزش های استاد عزیزم هستم. از این به بعد سعی میکنم فعالیتمو تو سایت بیشتر کنم و از نظرات دوستان عزیز و گرامی نهایت استفاده رو ببرم.

    در پناه الله یکتا شاد و سربلند و پیروز باشید همیشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمد صادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    به نام خدای هدایت گر

    سلام به هم قدم های عزیزم

    اول دو تا نکته رو بگم:

    نکته مثبت این فایل تصویر لبخند استاد و درست شدن پله RV هست که ردپایی هست که تایید میکنه افکار ما اتفاقات جهان ما رو بوجود میاره

    نکته مثبت بعدی اینه که خداوکیلی چه آدم هایی رو تو جهان میشناسید که اتفاقات انقدر خفن با ذهنشون خلق کنن؟ اینها فیلم سینمایی-تخیلی نیست، واقعیته، آخه چی باید بشه که یک مکانیک با ۴۰ سال سابقه حرفه ای، اونم بدون هیچ درخواستی، با ستایل شاکی که چرا استاد داره تعمیر انجام میده و به من نگفته، میاد و پله RV رو درست میکنه..، آقا من از اینا میخوام. منم میخوام اینطوری خلق کنم. منم میخوام اصلا بزنم به کوه و دشت و دریا حالا که داستان دست ها انقدر خفنه.. الان بیشتر میفهمم که چرا ابراهیم، اسماعیل و هاجر گذاشت و رفت چون داستان از این قراره که ما بیش از حد تصورمون قدرت داریم

    و حالا بریم سراغ نکات مثبت باقی ماجرا

    چه حالی میده تو این آب، تو این فضا فوق العاده زیبا شنا کنی .. من باید برم شنام رو خوب کنم چون واقعا دوست دارم تو آب بی نظیر و ین فضای سبز و با طراوت شنا کنم

    نکته مثبت بعدی دوستی و عشق عمیقی هست که بین استاد و خانم شایسته برقراره

    نکته مثبت بعدی شیرجه خفن «اوشون» روی تیوپ بادی هست، به اندازه خودش از این تصویر لذت بردم

    نمیدونم چرا… ولی الان شدیدا فانتزیم گل کرده :)) ببخشید دیگه.. اون دو تا اردک که دارن تنفس ما بین المسئله میگیرن، یکیش استاده یکیشم خانم شایسته.. خیلی هم عالی لذت میبرن

    ما مجهز به الله اکبریم :))) خیلی باحال بود واقعا هم همینطور شد

    یعنی پشت دست ساسی مانکن رو هم بستینااا.. با انجز انجز میزنین و میرقصین شما دیگه کی هستین

    نکته مثبت بعدی نیرومند بودن استاد هست، مشخصه وسیله سنگینی هست و راحت بلندش میکنین، به نظرم باورهای شما تو این زمینه حسابی قویه، من به تجربه رسیدم که نیرومند شدن و پر زور شدن فقط به تمرین جسمی نیست.. بیشتر از تمرین جسمی باورها هستن که شرایط رو بوجود میارن، چرا؟ چون یادمه تو دبیرستان که تو عالم بچگی بازی میکردیم من زورم به اغلب بچه ها میرسید و توی پنجه و کمر گیری و خیلی بازی های دیگمون من همیشه اول بودم اما یک روزی با یکی برخورد کردم تو مدرسمون که سنش از من کمتر بود، قد و هیکلش کوچیک تر بود و اصلا بهش نمیخورد که بتونه از پس خودش بربیاد.. اما تو تنه به تنه ای که داشتیم جوری نیرو داشت که انگار داشتی دیوار رو هل میدادی.. یک میلی متر هم جا به جا نمیشد این پسر.. و من یک سوال گنده تو ذهنم داشتم که آخه چطوری با این وضعیت و سن و جثه انقدر زور داره؟ من با تمام توان هل میدادم اما اون میلیمتر هم تکون نمیخورد و به نظرم موضوع باوره بوده.. چون از نظر ظاهری که هر کی میدید میگفت زوری نداره. فکر میکنم این همون داستانی هست که در قرآن میگه افراد با ایمان ۲۰۰ برابر افراد کافر و مشرک قوی تر هستن،

    نکته مثبت بعدی کار تیمی هست ، از خانم شایسته به خاطر تصویر برداری ها و تدوین سپاسگزارم

    نکته مثبت بعدی این آچاری هست که صدا میده، خیلی کار رو بهتر کرده.. به جای اینکه بخوای مثل آچار های معمولی ۳۶۰ درجه بتابونی تا پیچ بسته یا باز بشه میتونه تو زاویه کمتر و خوش دست تر پیچ رو ببندی یا باز کنی.. Love that

    نکته مثبت بعدی حافظه خانم شایسته هست که تو این سفرنامه به من ثابت شد که حافظ ایشون در حد المپیک عالیه، احسنت

    آخ آخ آخ این قسمت که در باز میشه پله بسته میشه، در بسته میشه پله باز میشه یک معما هست در زندگی من. خیلی از این دست اتفاقات برام افتاده که تازه دارم درکش میکنم. بعدا در موردش بیشتر مینویسم اما نوش دارو این مسئله همین جلسه ۴ قدم پنجم دوره دوازده قدم هست. باید در موردش بیشتر فکر کنم اما تا همین جا درکی که دارم اینه که من در تشخیص درست نشانه ها و هدایت الهی ضعیفم و دوم اینکه تسلیم خداوند نیستم و در ایجاد برخی تغییرات در زندگیم میترسم چون روی عقل خودم حساب میکنم و هر جوری فکر میکنم میگم خودکشی هست در صورتی که این آیه که میگه و بسا چیزى را خوش نمى‌دارید و آن براى شما خوب است، و بسا چیزى را دوست مى‌دارید و آن براى شما بد است، و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانید ،، به نظرم همینه موضوع و این دیدگاه برای من آرامش بخشه باید بیشتر در موردش فکر کنم.

    نکته مثبت بعدی این جمله هست که «بیخیال پله شدیم و رفتیم برای لذت بردن از غذای خوشمزه و اجازه دادن به خداوند تا هدایتمون کنه» درسی که از این جمله میگیرم اینه که احساس خوب از همه چیز مهم تره

    به به چه غذایی، رولت اسفناج، اولویه، گوجه، اون نونه؟ چه باحاله.. دوست عزیزمون شما نه تنها آشپز عالی ای هستی بلکه دیزاین فوق العاده زیبایی برای غذاهات به کار میبری و بسیار خوش سلیقه هستی

    نکته جالب دیگه اینه که روابط در این خانواده سه نفره نه تنها با خودشون خوبه بلکه روابطشون با همه ی افراد عالیه.. تمرکز روی نکات مثبت.. سپاسگزارم به خاطر روابط عالیتون

    یعنی فقط باید از زندگی لذت ببریم؟ رمزش همینه؟ چون تو ذهن شما رو نمیدونم همش فکر میکنم یک سری باورهایی رو توی ذهنتون کار میکنید که به احساس بهتر برسید. چطوری؟ این باورها رو چطوری پیدا میکنین منظورم اینه که این زوایای دید و مهارت نگاه از زاویه ای که این جنس از اتفاقات خلق بشه داستانش چیه.. قسمت منطقی ذهنم دنبال درک اتفاقاتی هست که خلق میکنید که چه با چه افکاری چنین اتفاق فوق العاده ای میفته اما قلبم میگه رمز فقط لذت بردن و توجه به زیبایی هاست اما منطقمم باید درست کنم چون اگه نکنم اذیت میکنه

    نکته مثبت بعدی رود جاری و درختان سرسبز فوق العاده و آسمان همیشه زیبای آمریکاست.. و البته اون گل های مخروطی بنفش رنگِ زیبا

    و اما بریم سراغ آهنگ وزین این قسمت.. آسمون رو نگاه کن.. خورشید داره میتابه بهمون.. برقص .. برقص .. آسمون رو نگاه کن.. خورشید داره میتابه بهمون.. برقص.. برقص.. برقص.. نگاه سردش، پوسته سبزه، میلرزه از حرص، انگار که مسته،‌ موهاش رو بسته.. به فکر دنسه.. اون یه جیبسیه به دلم مینشینه؟

    استادان ترانه سرا خداوکیلی این چی میگه؟! بازم به انجز انجز =))

    نکته مثبت بعدی فیلم برداری عالی این قسمت هست، چقدر حرکت ابرها و آب و اون افرادی که توی آب هستن و همه چیز زیباست.. خیلی لذت بردم

    حوله دلار ایدش فوق العادست، چه حالی میده با این حوله خودت رو خشک کنی

    رابطه ی و لذتی که استاد و مایک از هم میبرن بی نظیر و عالیه، احسنت

    زیبایی های این قسمت فوق العادست، راه رفتن روی پله های از دل جنگل زیبا

    جاده ی سرسبز و آسمون آبی و ابرهایی که جلوی نور خورشید رو گرفتن

    درختان بلند و قد کشیده ی ستیت پارک با برگ ها و شاخه های متنوع و جدید، انگار این درخت ها میوه هم دارن، یعنی چی هستن میوه هاش؟

    دست خداوند مهربان واقعا اصل جنس هست.. خداوند یک استاد به تمام معنا رو هدایت کرد

    نکته مثبت بعدی سرعت این پله جدید هست، چقدر از قبلی بهتره..

    دوستان خوبم امیدوارم هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایت بشید و هر روز به خواسته هاتون برسید و هر روز خداوند دستان بی نظیرش رو برای حل مسائل زندگی به سمتتون هدایت کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    مرضیه کتویی زاده گفته:
    مدت عضویت: 3472 روز

    استادعباس منش ،خانم شایسته عزیز،مایک باحال وخانواده بزرگ عباس منش سلام وسلام وسلام

    استاد عزیز وخانم شایسته دوست داشتنی با تمام وجودم میگم سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم که به زیباترین شیوی عملی مهمترین قانون حل مسائل رو به ما نشون دادید ویادآوری کردید سپاس،سپاس،سپاس خداحافظ شما،خانم شایسته ،مایک عزیز و همه خانواده باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 2233 روز

    سلام به همه دوستان

    من به تازگی عضو سایت شده ام، تقریبا از ابتدای سفر به دور آمریکا، هر روز با اشتیاق این سفرنامه را دنبال میکنم، چندین بار خواستم سپاسگزاری خودم رو در غالب دیدگاه بیان کنم، ولی هر بار با خودم میگفتم بذار به نتیجه ی دلخواهت برسی بعد کامنت بذار و بترکون، دوست داشتم کامنت اولم بسیار تأثیرگذار باشد، ولی واقعا دیگه نتونستم جلوی ندای درونم رو بگیرم، ندای درونم با چنان قدرتی من رو هدایت کرد به نوشتن کامنت که اصلا هیچ فکری نکردم که چی بنویسم، اول از همه می‌خوام از خدای خودم شکرگزاری کنم که هر لحظه من رو هدایت میکنه، از اینکه هر آگاهی ای که برام لازم باشه در اختیارم میذاره، اینکه هیچ وقت من رو رها نمیکنه (الان اشک توی چشمام جمع شده) ، خدایی که بی نظیره، یه دونه ست، مثل خودش فقط خودشه، خدایا عاشقتم

    بعد می‌خوام از مریم عزیز و استاد و مایکل سپاسگزاری کنم که سخاوتمندانه، لحظات زندگی شون رو با ما سهیم میشن، الهی که هر لحظه عشق و سلامتی و شادی و ثروت بیشتر و بیشتری در زندگی تون جریان داشته باشه ( و مطمئنم که همینطوره چون شما قوانین رو به خوبی درک کردین و به اونها عمل میکنین)

    بعد میخوام از دوستانی سپاسگزاری کنم که سخاوتمندانه وقت میذارن و دیدگاههای پر از آگاهی خودشون رو با همه سهیم میشن

    خدایا شکرت که من هم شروع کردم به سهیم شدن از خودم و دیدگاهم رو نوشتم، هر چند که نترکونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سعید اصغرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2311 روز

    سلام دوستان گل و همسفرهای عزیزم

    من توی سفرنامه 38 هستم و داشتم توی سایت کامنت فایل ها رو میخوندم و یهو دلم خواست که بیام و آخرین قسمت سفرنامه رو که تازه روی سایت قرار گرفته نگاه کنم بعد این سوال توی ذهنم بود که کی باید محکم به کارمون بچسبیم و کی باید رهاش کنیم و اینا رو از کجا تشخیص بدیم؟

    اینکه اول فایل دیدم پله آر وی بقول استاد ترکیده و استاد و خانوم شایسته مثل همیشه عین خیالشون نیست و دارن میگن میخندن و شعر میخونن اونم چه شعر زیبایی استاد هم مثل همیشه فقط نکته اصلیشو یادش مونده لا شریک له و داره تمرکزشو جمع میکنه تا از خانوم شایسته یاد بگیره و باهاش بخونه :) و استاد اصلا دغدغه ای واسه درست کردنش نداره و انگار مطمئنه که براحتی قراره حل بشه

    تا یجاهایی کارو پیش میبره استاد و بعدش به این نتیجه میرسه که خدا بقیشو حل میکنه و ادامه کارو رهاش میکنه چقدر این انسان پیش خدا عزیزه چقدر تونسته با خدای خودش رابطه محکم درست داشته باشه اولش اینکه میگه کار نشد نداره و دلو میزنه به کار و بستن پله بعدش براحتی ازش جدا میشه چون به این نتیجه رسیده که یا خدا دستشو برا درست کردن پله میفرسته یا باید تکامل حل اون مسئله کامل بشه و ادامشه فردا انجام بده واقعا این نوع نگاه و تنفکر بی نظیره استاد جونم تحسینت میکنم و خداروشکر میکنم که تورو برای بیدار کردنم فرستاد برای یک زندگی خوب که در انتظارمه

    نکته دوم اینکه خانوم شایسته هم دنبال عشقشون (فیلم برداری یا استاد؟) بودن و با استاد مشغول بستن پله بودن نتوستن غذا درس کنن خداوند یک غذای خوشمزه و عالی رو براشون میفرسته و خانوم شایسته دارن تزیین غذا رو تحسین میکنن و دارن بیشتر و بیشتر از این غذاها از خدا میخوان

    بعد خوردن نهار استاد کار پله رو سپردن به خدا و اصلا دلشون نمیخواد تو کار خدا دخالت کنند و دلو میزنن به آب بعد کار و یه غذای خوشمزه واقعا میچسبه و با خوشحالی تمام با مایک عزیز میرن شنا

    و تایم لپس زیبا و آهنگ پر انرژی خانوم شایسته باعث شد که غرق در زیبایی های اون فضا بشم لبخند روی لبام بشینه :) واقعا عالی بود خانوم شایسته عزیز

    و اون لحظه که استاد و مایک با حوله خودشونو خشک میکردن و اون شوخی های جذاب پدر و پسرانه استاد که نشون میده زندگی با عالی ترین روند ممکن ادامه داره و پله آر وی هم نمی تونه مارو از خوشحالی و حس لذت دور کنه درضمن وقتی امور سپرده شدن به خدا دیگه نگرانی جایگاهی در این زندگی نداره

    و فردای اون روز که قشنگ مشخصه نتیجه فرکانس های دیروز، اون اقا رو بسمت استاد هدایت کردن اقایی که 40 سال مکانیک بودند این قدرت و شفافیت فرکانس استاد رو نشون میده و باورهای صافی که از زندگیش داره

    نمیدونم استاد من تا الان توی سفربه دور آمریکا کامنت نذاشته بودم و حرفایی که نوشتم چه ویژگی رو داشتند که باعث شدن من اینکارو بکنم ولی یکمیم مقاومت داشتم برای کامنت گذاشتن توی آخرین قسمت سفرنامه …

    خداروسپاس گذارم بخاطر وجودت استاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  10. -
    فرحناز شعبانپور گفته:
    مدت عضویت: 2415 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیزم خیلی خیلی سپاسگزارم از این سفر نامه که هر روز با شما و همراه شما در امریکا به گشت و گذار مشغولیم ،توی یه فایل سفر نامه خانم شایسته گفتن که جلسه ی دوم و سوم روانشناسی ثروت ۳رو گوش کنید که مربوط به هدایت میشه ،چند روز پیش دوباره جلسه ی دوم رو گوش کردم و چنان انقلابی در وجود‌من بپا کرد که کل جلسه رو که گوش میکردم اشکهام بند نمیومد بعدش یه حس عجیب آرامش در وجودم نشست ،امروز که این قسمت سفر نامه رو دیدم گفتم خدا حفظتون کنه چه جوری اون آقا اومد و مسئله ی پله رو حل کرد تمام این حسها فقط یه چیز رو بهم میگه ایمان و توکل ،اینکه نگی چرا و نجنگی کاری که من دائم مشغولش بودم ولی این چند روز خیلی حالم خوبه تا اینکه امشب جلسه ی چهارم قدم پنجم اومد رو سایت وای خدای من چه جوری استاد انگار برای من این فایلها رو ضبط میکنن ،بازم حالم عجیب و غریب شده ،نمیتونم وصفش کنم شعر پروین اعتصامی فقط و فقط کافی بود برای اینکه ایمان قویتر بشه جواب سوالاتم رو گرفتم از این فایل و فایلهای سفر نامه ،دارم تمرین تمرکز بر زیباییها رو انجام میدم و اینکه این موضوع رو درک کنم که هر چی در زندگیم پیش میاد حتمآ خیری توش هست و دست از جنگیدن بردارم و آرام و با ایمان بشنیم و مطمئن باشم که خدا برنامه های خیلی خوبی برام داره .خدا حفظتون کنه ،عاشقتونم خانواده ی دوست داشتنی ،پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: