https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-19.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-08-24 09:52:042024-08-14 16:47:26سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۲
436نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلامممممممممممم استاد عزیزم مریم دوست داشتنی و همسفران خوبم وای که چقدر خوشحالم که بالاخره لایک خوشگل رو گرفتم میدونستم که ی روزی میگیرمش و تجسمش کردم و بهش رسیدم پس من میتونم به هر چی که میخام برسم واین یعنی تو مسیر درستم خدایا شکرت. شاید باورتون نشه وقتی داشتم متن رو مینوشتم اون دو بیت آخر ناخودآگاه اومد تو ذهنم اصلا کلمات خودشون ردیف شدن و شد ی بیت کاملا ناخودآگاه چون من اصلا قصد شعر گفتن رو نداشتم فقط میخاستم کامنت بذارم و این یعنی هدایت رب و این یعنی این آگاهی ها تاثیر خودشو گذاشته اونقدر خوشحالم که نزدیکه که گریم بگیره چون این نشون دهنده اینه که من مدارم رفته بالا. خیلیییییییییییی دوستون دارم استاد و مریم جون واون دوست عزیزی که نوشته بود تو تمرین ستاره قطبی از خدا خواسته بود درکش از قوانین رو بالا ببره و منم امروز همین رو از خدا خواستم و امشب جوابشو گرفتم خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت .راستی امشب با این لایکی که گرفتم فهمیدم که استعدادم تو دو بیتی سرودن هم خوبه آفرین به خودم خخخخ
درسته امروز مریم عزیزفایلی روی سایت واسمون قرارندادن
اما فرصتی شد تادوباره بارها وبارهامرورکنم .
میخوام نوشته ای ازخوداستادبذارم
کلی درس عملی گرفتم مهمترین درس زندگیم اینه
درس خودشناسی وخداشناسی?
نوشته استاد
زندگی، در همان کودکی و نوجوانی، به خوبی «حساب نکردن روی آدمها را» به من یاد داد. فقط کمی طول کشید تا دریابم، روی چه قدرتی باید حساب کنم.
کمی طول کشید تا درک کنم، آدمهایی که قدرتی برای رساندن من به خواسته‌هایم ندارند، قدرتی هم برای مانع شدن در برابر ورود نعمت‌ها به زندگی‌ام ندارند. پس همانگونه که روی آنها حساب نمی‌کنم، از گزندشان هم بیمناک نمی‌شوم. مجموع این دو نگاه توحید را برایم معنا کردو به من یاد داد تا روی چه نیرویی باید حساب کنم.
سپس هرچه بیشتر قرآن را خواندم، بیشتر ارتباط میان «توحید» و آنچه خداوند «سعادت دنیا و آخرت» می‌داند را درک کردم و فهمیدم، «توحید»، تنها اصل و اساس قوانین زندگی است.
به یقین، دلیل تمام موفقیت‌های زندگی‌ام، اجرای توحید در عمل بوده است. به همین دلیل رسالت من با اشاعه توحید در جهان آغاز شد و تمام آموزش‌هایم بر «درک و اجرای این اصل در تمام جنبه‌های زندگی» استوار گردیده است.
توحید یک اصلی درونی است. توحید نگاهی جدا از هر دین و مذهب است که می‌گوید: زندگی ما، تماماً توسط باورهای خودمان رقم می‌خورد.
توحید، منطق ابراهیم برای شکستن بت‌هاست تا نشان دهد آنها حتی قادر به نجات خودشان از گزند یک تبر نیستند، چه برسد به نجات آدمها.
توحید، یقین ابراهیم است که می‌تواند درک کند هاجر و اسماعیل به اندازه‌ی او به ربّ متصل‌اند. پس با خیال راحت آنها را در بیابان می‌گذارد.
توحید، توکل و اعتماد ابراهیم به درستی الهاماتش است که، می‌تواند اسماعیل را به قربانگاه ببرد.
نگاه توحیدی، ایمان ابراهیم به عدم تأثیر هرگونه عوامل بیرونی است که خود را در ورود به آتش نشان می‌دهد. چون می‌داند حتی آتش قدرتی برای صدمه زدن به او ندارد، اگر قدرتش را باور نکند
ما که انتظار نعمت‌های بیشمار را داریم، باید از خود بپرسیم چقدر توانسته‌ایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!
و اگر این نگاه را ساخته‌ایم، چرا دست از نگرانی درباره عوامل بیرونی برنداشته ایم؟!
چرا می‌ترسیم حتی اگر مسیر درست را برویم، کار درست را انجام دهیم و باورهای خوبی بسازیم، ممکن است یک حادثه غیر مترقبه یا قدرت بیرونی مثل قانون دولتی، رأی یک سیاستمدار، لغو یک قانون، قیمت دلار، سیل و زلزله و … ریشه بنایی را ویران کند که، در تمام این سالها ساخته‌ایم؟!
این نگرانی‌ها همان بخش‌های ساخته نشده‌ی توحید در نگاه‌مان است. همان منافذی است که برای ورود شیطان به عنوان نماد کمبود و ترس، باز گذاشته‌ایم و همان بخش‌های ساخته نشده‌ی باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین است.
میزان ورود نعمت‌ها به زندگی ما، به اندازه باورهای توحیدی‌مان است.
به اندازه‌ی یقین به این قانون که: «فرکانس‌های خودمان زندگیمان را خلق می‌کند»، توحیدی می‌شویم و به همان اندازه نیز، در آرامش می‌مانیم، از خطرها مصون می‌مانیم، آتش برای‌مان گلستان می‌شود، عدو سبب خیر می‌شود و برکت‌ها راه‌شان را به سوی زندگی‌ما پیدا می‌کنند.
تمام نتایج زندگی من، حاصل تلاش برای قدرت دادن به باورهای توحیدی‌ام بوده است. تا روی آدمها حساب نکنم و روی قدرتی حساب کنم که، قدرت خلق هر خواسته‌ای را به من بخشیده و هدایتگر من در مسیر هر خواسته‌ای گشته.
این نگاه توحیدی است که، هر روز نعمت‌های بیشتری را روانه زندگی‌ام می‌سازد و عزّت، ثروت، عشق و سلامتی بیشتری به من می‌بخشد. نه به این دلیل که من فردی خاص هستم، بلکه اصل فقط توحید است و آدمهای زیادی درباره درک این اصل مهم، دچار سوء تفاهم شده و به فرعیات بیهوده چسبیده‌اند.
اساسی ترین تلاش‌های بشر در تمام اعصار تاریخ، صرف تأمین خوراک، پوشاک و مسکن بوده است. یعنی همیشه این موضوعات را اصل دانسته و به خاطرش اینهمه جنگ به راه انداخته‌اند. اما وقتی وارد قرآن می‌شویم و داستان زندگی پیامبران را می‌خوانیم، هیچ اثری از این دغدغه‌ها که کل بشریت درگیرش بوده، نمی‌بینیم. دغدغه زندگی هیچ پیامبری تأمین سقف بالای سر، امرار معاش یا یافتن شغلی برای پرداخت هزینه‌هایش نیست، چون اصل چیز دیگری است.
قرآن یکصدا توحید را فریاد می‌زند، آن را اصل می‌داند و خداوند همه چیز، جز شرک به خودش را می‌بخشد. چون امکان ندارد شرک بورزیم و تجربه خوبی از زندگی داشته باشیم. اما اگر توحید را درک و اجرا کنیم، قطعاً به مسیر راهکارهای ثروت‌آفرین هدایت می‌شویم و ثروت به صورت طبیعی راهش را به زندگیمان می‌یابد.
با این حال، آدمهای زیادی اصل را رها و درگیر فرعیات‌اند. تداوم کسب و کارشان را درعوامل بیرونی می‌بینند و نه باورهای خودشان. برای همین هر دلیلی را بررسی می‌کنند الّا باورهای‌شان و روی هر عاملی حساب می‌کنند الّا باورهای‌شان.
به جای ساختن باورهای قدرتمندکننده و توحیدی، به دنبال آموختن روش‌های بازاریابی، شیوه جلب مشتری، تبلیغات و … اند.
به جای ساختن باور احساس لیاقت تجربه عشق، به دنبال جراحی زیبایی‌اند.
به جای ساختن باور فراوانی، به دنبال یافتن دنبال‌کنندگان و لایک‌های بیشترند.
به جای ساختن باور توانایی بدن در ساختن سلامتی، به دنبال یک پزشک و داروی بهتراند.
آنها ۱۰۰۰ها عامل را، به عنوان عامل اصلی لحاظ می‌کنند، الّا توحید و توکل را، که اصل است و این وعده را می‌دهد:
تو به عنوان بخشی از نیرویی که ذاتش فراوانی، سلامتی، ثروت و عشق است، می‌توانی با باور کردن رابطه‌ات با این نیرو و باور کردن فراوانی نعمت‌ها، سلامتی و عشق، راه ورود آنها را به زندگی‌ات را باز نگه داری و به شکلی طبیعی تجربه‌شان کنی.
وقتی در مسیر توحید قرار می‌گیری، مشتری‌ها پیدایت می‌کنند، ایده‌های ثروت‌ساز سراغت می‌آیند، قلب‌های مهربان اطرافت جمع می‌شوند و به تو عشق می‌ورزند و بدنت ساختن سلولهای سلامت را آغاز می‌کند.
سیدحسین عباس‌منش
عاشقتم ?
خدایا شکرت بابت این اگاهی های نابت
خدایا شکرت بابت صراط المستقیمت
خدایا شکرت بابت این دستان پرمهرت که واسه هدایتم قراردادی تا بیشتر بشناسمت
توی این فایل من خیلی واضح دیدم که همه چیز دست به دست هم میده تا استاد و خانواده عزیزش هیچ مشکلی نداشته باشن و خیلی راحت مسائلشون حل بشه.چنین چیزی فقط زمانی امکان پذیره که انسان ایمان داشته باشه که کارش به بهترین شکل انجام میشه و براش تقلای بی جهت نکنه. یعنی سپردن به خدا که خودش به بهترینو راحت ترین روش کار رو پیش ببره. خدایا بزرگیت و مهربونیت رو هزاران بار شاکرم. اینم یه درس دیگه از زندگی همسفرای عزیزمون. ممنونم که هستید.. خداوند همیشه یارو نگهدارتون.
با سلام. اونقدر بچه های سایت قشنگ مینویسن جزییات رو که آدم از خوندنشون سیر نمیشه.انگار که همشون دوربین بدست دارن از تصویر کلی که مریم جان می فرسته ذره ها و اتم ها و مولکولها رو میکشن بیرون و تجزیه وتحلیلش میکنن و خودشون دوباره یک تصویر شخصی ازش درست میکنن تصویری که در عین شخصی بودنشون اصولی رو بیان میکنن که شاکله همه چیز توی این دنیاس.چقدر استاد خوبی داریم ما که اینقدر قشنگ آموزش داده که اثراتش رو تو نوشته های بچه ها داریم میبینیم. بچه هایی که اصل رو گرفتن و هی دارن تزیینش میکنن و تو مدلهای مختلفی ارائش میدن درست مثل غذاهایی که دوست عزیزمون تو آمریکا برا استاد و خونوادش درست می کنن اصل غذا رو هممون میشناسیم اما تزیینش اونقدر زیباس که تاثیر اصل رو هزار برابر میکنه.وقتی من همچین چیزهایی رو تی این فایل ها میبینم نا خودآگه ی حسی سرتاسر وجودم رو میگیره حسی که عظمت خداوند رو بمن یادآور میشه. وقتی مخلوقات خداوند این قدر قشنگ و زیبا هستن پس خود اون خالق اصلی و فرمانروا چی هستش؟ خود اون ارباب و رب چی هستش که من دارم نمودش رو اینجوری میبینم؟اونی که جمیله اونی که حفیظه اونی که مدیره اونی که ………..
سرگشته و حیرانم اما نه ز نادانی هر کو که نظر دارم هستش هویدایی
معشوقه و محبوبم هر دم ز دری آید گه در هیبت ی گل گه در سور دو مهمانی
از دیشب یکی از عزیزانم با من برخورد بسیار نامناسبی داشت و احساسم را بشدت خراب کرد. با اینکه تلاش کرد تا جبران کند اما من نتوانستم احساسم را تغییر دهم و از دیشب هر وقت یاد حرفش می افتادم بشدت عصبی می شدم و گریه می کردم. تا حالا چند بار به خدا نامه نوشتم تا توانسته ام تا حدودی به احساس بهتری برسم. تا اینکه این فایل را دیدم و واقعا از ته دل شروع به خندیدن کردم زمانی که خنده های مایک رو دیدم. احساسم واقعا عوض شد و تصمیم گرفتم تمرکز ذهنم را از روی آن حرفها خارج کنم تا بتوانم هر چه سریعتر فرکانسم رو تغییر دهم هر چند کار سختی است. اما نتیجه آن ارزشش را دارد. می خواستم بدین وسیله از استاد عزیز و خانم شایسته فوق العاده و مایک بینظیر تشکر کنم این فایل جواب خداوند به من بود. بینهایت سپاسگزارم.
سلامی گرم به استاد عزیزم و خانم شایسته خلاق و همه دوستای گلم امیدوارم که همیشه حالتون خوب و پر از انرژی باشید و بهترین ها رو براتون از خداوند آرزومندم.
واقعا این فایل خیلی بینظیر بود خیلی بهتر تونستم قانون رو درک کنم.
1.اینکه خود استاد از خلاقیتش استفاده کرد و هر کاری که لازم بود انجام داد.
2.رها کردن و سپردن کارها دست خداوند با این که استاد باور و ایمان داره خدا خود کارها رو درست میکنه.
3.لذت بردن از زندگی و فکر نکردن به اینکه پله درست شه چون استاد به خدای درونش و هدایت خدا و فرستادن دستای خداوند کاملا ایمان داره.
4.صبر و تحمل داشتن که اگه کاری رو به خداوند سپردیم هی بهش نچسبیم.
5.درست کردن و آوردن غذای خوشمزه اون خانم که واقعا صلیقش بینظیره.
6.رفتن داخل آب دریاچه و شنا کردن ورها بودن از هر فکری و سپردن کارها دست خداوند که خدایی خیلی ایمان و اراده قوی میخواد.
6.توصیف ویژگیهای آب که استاد گفتن خیلی جالب بود.
7.خداروشکر کردن استاد بارها بخاطر اون غذا و تشکر از اون خانم که دستی از دستان خداوند بود.
8.و لذت بردن از منظره دریاچه و پارک که واقعا ویژگیهای بهشت رو توصیف میکنه.
9.فراوانی نعمت و خرید کردن بی دغدغه استاد خداروشکر و راحت تر شدن کارها توسط شرکتها و ارائه خدمات
10.استاد واقعا حوله جالبی بود که حتی باور فراوانی و ثروت رو هم در ذهن ما بیشتر میکنه خیلی طرحش قشنگ بود.
11.استفاده صحیح و مفید خانم شایسته از زمان و فیلمبرداری که واقعا جای تحسین وخسته نباشید داره که با دیدن این فایلهای سفرنامه حرفای استاد زودتر تو ذهن ما جا باز میکنه.
خداروشکر میکنم که این سعادت نصیب من شده تا در این خانواده باشم و با دیدن این فایلها و دوره های استاد بتونم هر لحظه زندگی زیبایی رو با فرکانس هام خلق کنم و درس های زیادی رو بگیرم.
استادو خانم شایسته و مایک عزیز ازتون واقعا سپاسگزارم که هر لحظه زندگیتون رو با ما به اشتراک میزارین تا با آموزش دادن اینکه ما خالق زندگیمون هستیم، بتونیم دنیا رو گسترش بدیم و روزهای خوبی رو برای خودمون رقم بزنیم .
سلام
پرچم ما مکانیک خودروهای بالاست
به افتخارمون لایک نکنید چون احتیاج نداریم
استاد چی بگم من اخه
مرسی خدایاااااااااااااا
به خدا گفتم خدایا هدایتم کن
من بتونم این کارو انجام بدم
و خدا از این طریق هدایتم کرد
واقعا اون ادم هایی که میگن این سفرنامه یک دوره هست باید دستشون رو بوسید
من یک کاری میخواستم انجام میدادم و خیلی
درگیرش میشدم و باعث حل نشدنش هم این بود
و حالا فهمیدم که باید رهاش کنم و لذت ببرم از چیز هایی که دارم
ممنونم ازش و ممنونم از استاد و خانم شایسته عزیز
که دستی هستین از دستان خدا
خداروشکر بابت این همه نازونعمت وبرکت خوشحالم که بااستاد آشنا شدم خیلی وقته ازمحصولات استفاده میکنم تشکراز گروه خوبتون ?
وای سید…..
کن ف یکون شد هر انچه غ بوددددد
عجب کارگاه عملی بود این جلسه…
ب مریم بانو بایددد استاد پاداش تعلق بگیره
واقعا حقشه
چه تسلط واقتداری هم تو صحبت دارن ایشون واقعااا لذتشا میبرم
خوش ب حال خدا ک مریمو افریده افرین ب خدااا ومریم بانوی عشق…..
سلامممممممممممم استاد عزیزم مریم دوست داشتنی و همسفران خوبم وای که چقدر خوشحالم که بالاخره لایک خوشگل رو گرفتم میدونستم که ی روزی میگیرمش و تجسمش کردم و بهش رسیدم پس من میتونم به هر چی که میخام برسم واین یعنی تو مسیر درستم خدایا شکرت. شاید باورتون نشه وقتی داشتم متن رو مینوشتم اون دو بیت آخر ناخودآگاه اومد تو ذهنم اصلا کلمات خودشون ردیف شدن و شد ی بیت کاملا ناخودآگاه چون من اصلا قصد شعر گفتن رو نداشتم فقط میخاستم کامنت بذارم و این یعنی هدایت رب و این یعنی این آگاهی ها تاثیر خودشو گذاشته اونقدر خوشحالم که نزدیکه که گریم بگیره چون این نشون دهنده اینه که من مدارم رفته بالا. خیلیییییییییییی دوستون دارم استاد و مریم جون واون دوست عزیزی که نوشته بود تو تمرین ستاره قطبی از خدا خواسته بود درکش از قوانین رو بالا ببره و منم امروز همین رو از خدا خواستم و امشب جوابشو گرفتم خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت .راستی امشب با این لایکی که گرفتم فهمیدم که استعدادم تو دو بیتی سرودن هم خوبه آفرین به خودم خخخخ
بانام خدا
سلام به عزیزای دلم
درسته امروز مریم عزیزفایلی روی سایت واسمون قرارندادن
اما فرصتی شد تادوباره بارها وبارهامرورکنم .
میخوام نوشته ای ازخوداستادبذارم
کلی درس عملی گرفتم مهمترین درس زندگیم اینه
درس خودشناسی وخداشناسی?
نوشته استاد
زندگی، در همان کودکی و نوجوانی، به خوبی «حساب نکردن روی آدمها را» به من یاد داد. فقط کمی طول کشید تا دریابم، روی چه قدرتی باید حساب کنم.
کمی طول کشید تا درک کنم، آدمهایی که قدرتی برای رساندن من به خواسته‌هایم ندارند، قدرتی هم برای مانع شدن در برابر ورود نعمت‌ها به زندگی‌ام ندارند. پس همانگونه که روی آنها حساب نمی‌کنم، از گزندشان هم بیمناک نمی‌شوم. مجموع این دو نگاه توحید را برایم معنا کردو به من یاد داد تا روی چه نیرویی باید حساب کنم.
سپس هرچه بیشتر قرآن را خواندم، بیشتر ارتباط میان «توحید» و آنچه خداوند «سعادت دنیا و آخرت» می‌داند را درک کردم و فهمیدم، «توحید»، تنها اصل و اساس قوانین زندگی است.
به یقین، دلیل تمام موفقیت‌های زندگی‌ام، اجرای توحید در عمل بوده است. به همین دلیل رسالت من با اشاعه توحید در جهان آغاز شد و تمام آموزش‌هایم بر «درک و اجرای این اصل در تمام جنبه‌های زندگی» استوار گردیده است.
توحید یک اصلی درونی است. توحید نگاهی جدا از هر دین و مذهب است که می‌گوید: زندگی ما، تماماً توسط باورهای خودمان رقم می‌خورد.
توحید، منطق ابراهیم برای شکستن بت‌هاست تا نشان دهد آنها حتی قادر به نجات خودشان از گزند یک تبر نیستند، چه برسد به نجات آدمها.
توحید، یقین ابراهیم است که می‌تواند درک کند هاجر و اسماعیل به اندازه‌ی او به ربّ متصل‌اند. پس با خیال راحت آنها را در بیابان می‌گذارد.
توحید، توکل و اعتماد ابراهیم به درستی الهاماتش است که، می‌تواند اسماعیل را به قربانگاه ببرد.
نگاه توحیدی، ایمان ابراهیم به عدم تأثیر هرگونه عوامل بیرونی است که خود را در ورود به آتش نشان می‌دهد. چون می‌داند حتی آتش قدرتی برای صدمه زدن به او ندارد، اگر قدرتش را باور نکند
ما که انتظار نعمت‌های بیشمار را داریم، باید از خود بپرسیم چقدر توانسته‌ایم این نگاه توحیدی را داشته باشیم؟!
و اگر این نگاه را ساخته‌ایم، چرا دست از نگرانی درباره عوامل بیرونی برنداشته ایم؟!
چرا می‌ترسیم حتی اگر مسیر درست را برویم، کار درست را انجام دهیم و باورهای خوبی بسازیم، ممکن است یک حادثه غیر مترقبه یا قدرت بیرونی مثل قانون دولتی، رأی یک سیاستمدار، لغو یک قانون، قیمت دلار، سیل و زلزله و … ریشه بنایی را ویران کند که، در تمام این سالها ساخته‌ایم؟!
این نگرانی‌ها همان بخش‌های ساخته نشده‌ی توحید در نگاه‌مان است. همان منافذی است که برای ورود شیطان به عنوان نماد کمبود و ترس، باز گذاشته‌ایم و همان بخش‌های ساخته نشده‌ی باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین است.
میزان ورود نعمت‌ها به زندگی ما، به اندازه باورهای توحیدی‌مان است.
به اندازه‌ی یقین به این قانون که: «فرکانس‌های خودمان زندگیمان را خلق می‌کند»، توحیدی می‌شویم و به همان اندازه نیز، در آرامش می‌مانیم، از خطرها مصون می‌مانیم، آتش برای‌مان گلستان می‌شود، عدو سبب خیر می‌شود و برکت‌ها راه‌شان را به سوی زندگی‌ما پیدا می‌کنند.
تمام نتایج زندگی من، حاصل تلاش برای قدرت دادن به باورهای توحیدی‌ام بوده است. تا روی آدمها حساب نکنم و روی قدرتی حساب کنم که، قدرت خلق هر خواسته‌ای را به من بخشیده و هدایتگر من در مسیر هر خواسته‌ای گشته.
این نگاه توحیدی است که، هر روز نعمت‌های بیشتری را روانه زندگی‌ام می‌سازد و عزّت، ثروت، عشق و سلامتی بیشتری به من می‌بخشد. نه به این دلیل که من فردی خاص هستم، بلکه اصل فقط توحید است و آدمهای زیادی درباره درک این اصل مهم، دچار سوء تفاهم شده و به فرعیات بیهوده چسبیده‌اند.
اساسی ترین تلاش‌های بشر در تمام اعصار تاریخ، صرف تأمین خوراک، پوشاک و مسکن بوده است. یعنی همیشه این موضوعات را اصل دانسته و به خاطرش اینهمه جنگ به راه انداخته‌اند. اما وقتی وارد قرآن می‌شویم و داستان زندگی پیامبران را می‌خوانیم، هیچ اثری از این دغدغه‌ها که کل بشریت درگیرش بوده، نمی‌بینیم. دغدغه زندگی هیچ پیامبری تأمین سقف بالای سر، امرار معاش یا یافتن شغلی برای پرداخت هزینه‌هایش نیست، چون اصل چیز دیگری است.
قرآن یکصدا توحید را فریاد می‌زند، آن را اصل می‌داند و خداوند همه چیز، جز شرک به خودش را می‌بخشد. چون امکان ندارد شرک بورزیم و تجربه خوبی از زندگی داشته باشیم. اما اگر توحید را درک و اجرا کنیم، قطعاً به مسیر راهکارهای ثروت‌آفرین هدایت می‌شویم و ثروت به صورت طبیعی راهش را به زندگیمان می‌یابد.
با این حال، آدمهای زیادی اصل را رها و درگیر فرعیات‌اند. تداوم کسب و کارشان را درعوامل بیرونی می‌بینند و نه باورهای خودشان. برای همین هر دلیلی را بررسی می‌کنند الّا باورهای‌شان و روی هر عاملی حساب می‌کنند الّا باورهای‌شان.
به جای ساختن باورهای قدرتمندکننده و توحیدی، به دنبال آموختن روش‌های بازاریابی، شیوه جلب مشتری، تبلیغات و … اند.
به جای ساختن باور احساس لیاقت تجربه عشق، به دنبال جراحی زیبایی‌اند.
به جای ساختن باور فراوانی، به دنبال یافتن دنبال‌کنندگان و لایک‌های بیشترند.
به جای ساختن باور توانایی بدن در ساختن سلامتی، به دنبال یک پزشک و داروی بهتراند.
آنها ۱۰۰۰ها عامل را، به عنوان عامل اصلی لحاظ می‌کنند، الّا توحید و توکل را، که اصل است و این وعده را می‌دهد:
تو به عنوان بخشی از نیرویی که ذاتش فراوانی، سلامتی، ثروت و عشق است، می‌توانی با باور کردن رابطه‌ات با این نیرو و باور کردن فراوانی نعمت‌ها، سلامتی و عشق، راه ورود آنها را به زندگی‌ات را باز نگه داری و به شکلی طبیعی تجربه‌شان کنی.
وقتی در مسیر توحید قرار می‌گیری، مشتری‌ها پیدایت می‌کنند، ایده‌های ثروت‌ساز سراغت می‌آیند، قلب‌های مهربان اطرافت جمع می‌شوند و به تو عشق می‌ورزند و بدنت ساختن سلولهای سلامت را آغاز می‌کند.
سیدحسین عباس‌منش
عاشقتم ?
خدایا شکرت بابت این اگاهی های نابت
خدایا شکرت بابت صراط المستقیمت
خدایا شکرت بابت این دستان پرمهرت که واسه هدایتم قراردادی تا بیشتر بشناسمت
بی نهایت سپاسگزارم ازت استادم
سلام به همه عزیزان
توی این فایل من خیلی واضح دیدم که همه چیز دست به دست هم میده تا استاد و خانواده عزیزش هیچ مشکلی نداشته باشن و خیلی راحت مسائلشون حل بشه.چنین چیزی فقط زمانی امکان پذیره که انسان ایمان داشته باشه که کارش به بهترین شکل انجام میشه و براش تقلای بی جهت نکنه. یعنی سپردن به خدا که خودش به بهترینو راحت ترین روش کار رو پیش ببره. خدایا بزرگیت و مهربونیت رو هزاران بار شاکرم. اینم یه درس دیگه از زندگی همسفرای عزیزمون. ممنونم که هستید.. خداوند همیشه یارو نگهدارتون.
با سلام. اونقدر بچه های سایت قشنگ مینویسن جزییات رو که آدم از خوندنشون سیر نمیشه.انگار که همشون دوربین بدست دارن از تصویر کلی که مریم جان می فرسته ذره ها و اتم ها و مولکولها رو میکشن بیرون و تجزیه وتحلیلش میکنن و خودشون دوباره یک تصویر شخصی ازش درست میکنن تصویری که در عین شخصی بودنشون اصولی رو بیان میکنن که شاکله همه چیز توی این دنیاس.چقدر استاد خوبی داریم ما که اینقدر قشنگ آموزش داده که اثراتش رو تو نوشته های بچه ها داریم میبینیم. بچه هایی که اصل رو گرفتن و هی دارن تزیینش میکنن و تو مدلهای مختلفی ارائش میدن درست مثل غذاهایی که دوست عزیزمون تو آمریکا برا استاد و خونوادش درست می کنن اصل غذا رو هممون میشناسیم اما تزیینش اونقدر زیباس که تاثیر اصل رو هزار برابر میکنه.وقتی من همچین چیزهایی رو تی این فایل ها میبینم نا خودآگه ی حسی سرتاسر وجودم رو میگیره حسی که عظمت خداوند رو بمن یادآور میشه. وقتی مخلوقات خداوند این قدر قشنگ و زیبا هستن پس خود اون خالق اصلی و فرمانروا چی هستش؟ خود اون ارباب و رب چی هستش که من دارم نمودش رو اینجوری میبینم؟اونی که جمیله اونی که حفیظه اونی که مدیره اونی که ………..
سرگشته و حیرانم اما نه ز نادانی هر کو که نظر دارم هستش هویدایی
معشوقه و محبوبم هر دم ز دری آید گه در هیبت ی گل گه در سور دو مهمانی
با سلام خدمت دوستان عزیزم
از دیشب یکی از عزیزانم با من برخورد بسیار نامناسبی داشت و احساسم را بشدت خراب کرد. با اینکه تلاش کرد تا جبران کند اما من نتوانستم احساسم را تغییر دهم و از دیشب هر وقت یاد حرفش می افتادم بشدت عصبی می شدم و گریه می کردم. تا حالا چند بار به خدا نامه نوشتم تا توانسته ام تا حدودی به احساس بهتری برسم. تا اینکه این فایل را دیدم و واقعا از ته دل شروع به خندیدن کردم زمانی که خنده های مایک رو دیدم. احساسم واقعا عوض شد و تصمیم گرفتم تمرکز ذهنم را از روی آن حرفها خارج کنم تا بتوانم هر چه سریعتر فرکانسم رو تغییر دهم هر چند کار سختی است. اما نتیجه آن ارزشش را دارد. می خواستم بدین وسیله از استاد عزیز و خانم شایسته فوق العاده و مایک بینظیر تشکر کنم این فایل جواب خداوند به من بود. بینهایت سپاسگزارم.
بنام حق ???
سلامی گرم به استاد عزیزم و خانم شایسته خلاق و همه دوستای گلم امیدوارم که همیشه حالتون خوب و پر از انرژی باشید و بهترین ها رو براتون از خداوند آرزومندم.
واقعا این فایل خیلی بینظیر بود خیلی بهتر تونستم قانون رو درک کنم.
1.اینکه خود استاد از خلاقیتش استفاده کرد و هر کاری که لازم بود انجام داد.
2.رها کردن و سپردن کارها دست خداوند با این که استاد باور و ایمان داره خدا خود کارها رو درست میکنه.
3.لذت بردن از زندگی و فکر نکردن به اینکه پله درست شه چون استاد به خدای درونش و هدایت خدا و فرستادن دستای خداوند کاملا ایمان داره.
4.صبر و تحمل داشتن که اگه کاری رو به خداوند سپردیم هی بهش نچسبیم.
5.درست کردن و آوردن غذای خوشمزه اون خانم که واقعا صلیقش بینظیره.
6.رفتن داخل آب دریاچه و شنا کردن ورها بودن از هر فکری و سپردن کارها دست خداوند که خدایی خیلی ایمان و اراده قوی میخواد.
6.توصیف ویژگیهای آب که استاد گفتن خیلی جالب بود.
7.خداروشکر کردن استاد بارها بخاطر اون غذا و تشکر از اون خانم که دستی از دستان خداوند بود.
8.و لذت بردن از منظره دریاچه و پارک که واقعا ویژگیهای بهشت رو توصیف میکنه.
9.فراوانی نعمت و خرید کردن بی دغدغه استاد خداروشکر و راحت تر شدن کارها توسط شرکتها و ارائه خدمات
10.استاد واقعا حوله جالبی بود که حتی باور فراوانی و ثروت رو هم در ذهن ما بیشتر میکنه خیلی طرحش قشنگ بود.
11.استفاده صحیح و مفید خانم شایسته از زمان و فیلمبرداری که واقعا جای تحسین وخسته نباشید داره که با دیدن این فایلهای سفرنامه حرفای استاد زودتر تو ذهن ما جا باز میکنه.
خداروشکر میکنم که این سعادت نصیب من شده تا در این خانواده باشم و با دیدن این فایلها و دوره های استاد بتونم هر لحظه زندگی زیبایی رو با فرکانس هام خلق کنم و درس های زیادی رو بگیرم.
استادو خانم شایسته و مایک عزیز ازتون واقعا سپاسگزارم که هر لحظه زندگیتون رو با ما به اشتراک میزارین تا با آموزش دادن اینکه ما خالق زندگیمون هستیم، بتونیم دنیا رو گسترش بدیم و روزهای خوبی رو برای خودمون رقم بزنیم .
مواظب خودتون باشین عاشقتونم????