سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۲ - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

436 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Serveh گفته:
    مدت عضویت: 979 روز

    به نام خدا

    أُولَٰئِکَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

    به جرات میتونم بگم قشنگ ترین و منطقی ترین راه برای باور سازی در من آیه های قرآنه و در کنار اون حرفهای استاده که هیچوقت تناقضی در اون ندیدم و حالا هم زندگی ایشون که گواه بر حرفهاشون هست

    این جلسه خودش یک دوره کامل بود که همه شک ها و تردید هارو از ذهن نجوا گر میگیره

    استاد اول خودش تلاش کرد مسئله رو حل کنه

    بعد که نتونست رها کرد و فهمید کار بلد اصلی یکی دیگه ست باید اجازه بده هدایت بشه ،

    واقعا ما در مقابل خدا چه حرفی برای گفتن داریم؟ چقدر وقتایی که میخوایم خودمون تنها مسائلمون رو حل کنیم چقدر بی پناه و بیچاره ایم ،

    اگه استاد جای رها کردن پافشاری میکرد و ادامه میداد چه اتفاقی میفتاد؟ چه اعصاب خوردی و چه حس بدی برای خودش و عزیزانش و در آخر هم شامل هدایت خدا نمیشد …

    ولی حالا تلاششو کرد ولی وقتی فهمید مسئله براش حل نمیشد رها کرد ، فضا برای حضور خدا باز کرد ، وقتی از خدا کمک میخوایم باید اجازه کمک هم بدیم چون ما صاحب زندگی خودمون هستیم ، ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ، خدا اختیار رو دست ما داده ، باید واقعی نشون بدیم که باورش داریم و اجازه کمک بدیم فضا رو باز کنیم

    استاد عزیز رفتن دنبال لذتشون چیزی که براش خلق شدیم ، اصلا شاید دلیل اون صبحونه هم همین بوده ، خدا بهش نشونه داده گفته ول کن کار تو نیست این کار منه تو بیا از صبحونه ای که برات چیدم لذت ببر و آب شیرین و ولرم رو برات آماده کردم بری عشق کنی ، این همه زیبایی و جمال خودمو نمایان کردم تو ببینی ، من بنده عاشق میخوام ، امروز رو برات حسابی تدارک دیدم به شرط رها کردن به شرط سپردن کارهات به من ، به شرط ایمان به من ‌…

    استاد هم گفت باشه چشم من تسلیم و رفت تو دل زیبایی ها و نعمتها لذت برد

    و در آخر خداوند دست خودشو وارد عمل کرد ، مگه چند نفر تو دنیا هستن که بلدن پله ار وی رو درست کنن ؟ چقدر احتمال داشت یک متخصص این کار درست همونجا حضور پیدا کنه ، و اتفاقا آدم خوش قلب و مهربونی باشه و روحیه کمک کردن داشته باشه ، که اتفاقا به استاد بگه بیا اینور خودم کار رو درست میکنم

    و استاد با خیال راحت نگاه کنه و خداوند با دستاش کارشو راه بندازه

    خدای من این یک درس بزرگ بود ،درس توکل ، هدایت ، ایمان ، باور ، رهایی ، توحید و خدایی که بشدت کافیست …

    خدایاشکرت

    استاد دیدین دوربین خدا دست مریم جان چقدر کمک میکنه؟ دیدین چقدر برای ما مفید بوده؟ ممنون که مقاومت نکردین و اجازه دادین اینها رو با چشم خودمون ببینیم ، مریم عزیز ممنون که دست خدا میشی وقلب ما رو نورانی میکنی ، حالا ما دوتا استاد داریم ، مریم بانو و استاد عباسمنش‌…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    حسین و سکینه گفته:
    مدت عضویت: 2146 روز

    سلام به استاد عزیزم و بچه‌ های دوست داشتنی سایت ..امیدوارم حالتون عالی باشه ..

    داستان کامنت من از اونجایی شروع شد که من این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا رو در فلش ذخیره دارم و گهگاهی به عنوان توجه به نکات مثبت قسمت هایی از سریال سفر به دور آمریکا رو میبینم ..

    شاید چندین و چند بار این قسمت رو دیده بودم ..اما آگاهی که امشب داشتم و پیدا کردم رو هرگز قبلا نداشتم و همین امر باعث شد که سریع بیام کامنت بنویسم و این حس خوبمو با شما به اشتراک بزارم

    استاد شما از ثروت غنی هستید ..یک مسئله ای برای پله ی ماشین شما پیش اومده ..خب ذهن معمولی یک آدم ثروتمند با خودش میگه…جای نگرانی نیست ..الان با یک متخصص تماس میگیرم و اونم میاد این مسئله رو حل میکنه و من هیچ مشکلی از بابت پرداخت هزینش ندارم و همه چی خیلی راحت و آسون تموم میشه و میره.

    اما ذهن شما که اتفاقا هیچ مشکلی از پرداخت دستمزد به متخصص ندارید ..با خودش میگه ..من عاشق حل مسائل هستم ..هر مسئله ای میخاد چیزی جدید به من آموزش بده ..و من همواره در حال یادگیری هستم ..شما با جسارت و شجاعت میرید تو دل ناشناخته ها ..این ویژگی شما رو من همیشه تحسین کردم ..انگار عاشق حل مسئله اید.

    ناخودآگاه یاد رفتار خودم افتادم ..من در گذشته حتی توانایی بازوبست کردن بست باطری ماشینمم نداشتم ..اما با دیدن این رفتار شما به خودم قول یادگیری دادم ..

    اوایل که کارهای ماشینم رو مثل باز کردن جلو پنجره برای تعویض رله فن ..خودم انجام می‌دادم..ذهن منفی باف من سریع میگفت ..چقدر خسیسی که نمیخوای پول اجرت و دستمزد بدی ..از هزینه کردن می‌ترسی..حتی الان هم همین نجوا و صدای شیطانی هست ..البته خیلی کمتر ..

    اما فقط خدا میدونه که من آگاهانه این رفتار رو انجام میدم که فقط یاد بگیرم از مسائل نترسم و برم تو دلش ..

    برای تغییر این نجواها به قول شما دنبال الگوهایی گشتم که از لحاظ دارایی مالی آکی هستن ولی بخشی از کارهاشون رو خودشون انجام میدن و دیدم چه الگویی بهتر از شما ..که همه چی تموم هستید ..

    توجه به نکات مثبت ..این فایل

    وقتی بری تو دل ناشناخته ها و وقتی قدم اول رو برداری ..مطمئن باش که خدا قدم دوم رو برات بر میداره ..وقتی نترسی و خودتو بسپری به خداوند مطمئن باش اون همه ی کار هارو برات انجام میده ..وقتی ذهنت رو خاموش کنی و گوش بدی به ندای قلبت ..مطمئن باش خداوند هدایتت میکنه ..

    چقدر این پارک جنگلی زیبا و شگفت انگیزه ..که در دل خودش یه دریاچه ای برای آب تنی کردن داره ..و چقدر این هدایت درست عمل میکنه ..از اونجایی که شما عاشق آب و آب تنی هستید همیشه هدایت میشید به این جاهای زیبا ..

    فک کنم حوله ی مایک رو شما برداشتید..البته حدس می‌زنم..شوخی های پدر پسری ..رابطه ای که همانند دوتا رفیق میمونید ..و اون بغل جانانه ای که کردید مایک رو من چقدر لذت بردم و کیف کردم ..

    یکی دیگه از دستان خدا ..استاد جان از آسمان و زمین براتون نعمت میباره ..دوست نازنینی که چقدر به جا و به موقع غذاهای خوشمزه آورده بود

    دوستتون دارم در پناه خدا باشید ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 473 روز

    سلام به شما استاد عزیز و مریم جون و همه ی دوستان

    دیروز این قسمت از سفر نشانه ی روزم بود و از اونجایی که عادت دارم هر روز نشانه ام‌رو ببینم اون رو‌دیدم و حسابی از زیباییها لذت بردم و اینهمه قدرت رو‌تو‌کنترل ذهن و نگاه به زیباییها تحسین کردم و چقدر لذت بردم از اینکه هر جایی که شما نیاز به کمک دارید خدا یکی از دستانش رو به سمتتون میفرسته و کارتون براحتی انجام میشه ،تمام تایمی که داشتم این فایل رو نگاه میکردم غرق لذت بودم و مدام داشتم با خدا صحبت میکردم که چقدر لذت بخشه سریع به داد استاد میرسی.

    غروب پسرم باشگاه داشتم و من برای اولین بار کلید رو‌تو خونه حا گذاشتم وقتی در رو بستم دیدم واییییی کلید ندارم و کسی هم تو خونه نیست،تنها کاری که تو اون احظه میتونستم انجام بدم ابن بود که آروم باشم و بسپرم به خدا

    حتی پسرم دنبال راهکار بود که بعد باشگاه کجا بریم و چکارکنیم و من مدام میگفتم شما نگران نباش یه جوری حل میشه

    من برگشتم خونه و یکم تلاش کردم اما نتونستم در رو باز کنم یهویی صدای همسایه ام رو شنیدم و از اونجایی که یاد گرفتم از شما که میشه از دیگران درخواست کمک کرد ازشون درخواست کردم و ایشون کمتر از پنج دقیقه در رو برام باز کردن و من برای تمرین ستاره ی قطبی یه چیزی داشتم که میتونستم چند صفحه در موردش بنویسم و شکر گزاری کنم خلاصه که با حس و حال خوب خوابیدم و صبح که بیدار شدم قسمت اول قدم هفتم 12قدم رو گوش دادم که شما داشتید در مورد یع تایمی صحبت میکردید که خیلی خدارو حس میکردید این در حالی بود که چند روزه منم دارم حس میکنم خدارو بغلم میکنه دستام رو میگیره و این همزمانی ها هم برام لذت بخشه و نشونه های خوبیه.

    مرسی از شما برای اشتراک این آگاهی و مرسی از خدا که منو تو مسیر رشد و آگاهی قرار داده و به سمت سایت هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1574 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همراهان عزیز

    نکات مثبت قسمت 42 سفر به دور آمریکا

    نکته مثبت اول ساحل زیبا به همراه آب دریاچه بسیار فوق العاده و درختان سرسبزی که به انتها این دریاچه متصل هستند و دیواره سبز زیبایی رو ایجاد کردن

    نکته مثبت دوم بچه هایی که دارن با هم در ساحل بازی میکنن و لذت میبرن

    نکته مثبت سوم مرغابی هایی که دارن از آب دریاچه لذت میبرن و کیف میکنن از بابت نعمت هایی که خداوند بهشون داده

    نکته مثبت چهارم تحسین میکنم شخصیت استاد رو که به استقبال حل مسائل میره و ازشون فرار نمیکنه

    نکته مثبت پنجم تحسین میکنم مریم جان رو که انقدر عالی هم تشکر میکنه از دوست عزیزمون که غذاها رو درست کرده و همینطور کلی ازشون تعریف میکنه و احساس مهم بودن بهشون میده و تمرکزش روی نکات مثبت افراد هست در ارتباطات و من باید این درس رو بگیرم که من هم همینطوری عمل کنم تا روابط خوب داشته باشم

    نکته مثبت ششم نچسبیدن به حل مسائل و وقتی میبینیم کار در نمیاد اجازه بدیم خداوند هدایتمون کنه و بریم از زندگی لذت ببریم و حالمون رو خوب کنیم و بدونیم که هدایت های خداوند در راه هست برای اینکه این مسئله رو حل کنه

    نکته مثبت هفتم گل وحشی بنفش رنگ که مثل گل سنبل هستن که کنار دریاچه در اومده بسیار زیباست

    نکته مثبت هشتم وقتی حالمون رو خوب نگه میداریم و توکلمون به خدا هست خداوند دستانش رو میفرسته برای اینکه مسائل ما حل بشه حالا اون دست میتونه یک ایده جدید باشه یا میتونه یک فرد جدید باشه یا یک راهکار جدید باشه، مثل همین دوست عزیز که اومد و به استاد برای وصل کردن پله آر وی کمک کرد خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت و اتفاقات خوب

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    میثم مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3102 روز

    به نام الله تنها هدایتگر ما

    باز هم لذت بردن و رها شدن

    بازهم عشق بی انتها

    خدایا شکرت

    دیگه به نظرم تجربی تجربی دیدیم که خداوند هدایتگری خودش رو در هر لحظه داره انجام میده.

    دستان خداوند در هر جا و در هر شرایطی هست حتی در جایی که یک اشنا نداری حتی در جایی که شاید زبانش رو بلد نیستی حتی در جایی که پارتی نداری.

    دیگه واقعا چجوری باید ببینیم که استاد اون چیزی که میگه توی زندگیش جاریه هر روز و هر لحظه و هر شرایطی خودش رو میسپاره به الله و تمام .

    تسلیم به معنای واقعی و تجربی .

    نگران نبودن و مضطرب نبودن واقعا تک تک تو این ثانیه ها مشخص بود.

    خدایا شکرت از این همه لطفت خدایا شکرت از این هدایتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    الیاس زندیه گفته:
    مدت عضویت: 1706 روز

    به نام خدا

    استاد جانم

    امروز برای هزارمین بار گفت و گو با جانم قبلم استادم رو گوش دادم که در مورد همین پله گفته بودم و نشانه امروزم همین فایل بود

    استاد

    کل زندگی من شده مفهومی به قلبم گفته میشه با من صحبت میشه من هدایت میشم

    استاد دیگه نگم براتون که امروز در کلاب هاوس موضوع وسواس در نشانه ها رو گفتید من اشک از چشمانم جاری میشد چون این سوال هر روز من بود و بله احساس خوب همه چیز و اگر روی خودتون کار کنید آنقدر هدایت میاد تا آورده شوید به مسیر

    خدا شکرت به دلم میگه برای دوستت کانال بزن و از خوبی های بنویس من هم همین کار رو میکنم چند روز بعد ازم می پرسه میشه منم عضو کنی و کلی صمیمیت ما بیشتر میشه این یه دونه کوچیکشه استاد

    یا مثلاً می خوام یه کاری بکنم مردد هستم چشمم میخوره به ساعت 22:22 هست بهم میگه انجامش بده یه بار رفته بودم تو فکر که الان به هدایت عمل کردم یا نه که گفت حالت رو خوب کن از فکرش در بیا و این وسواس میشه و شما در موردش صحبت کردید یعنی من میفهمم که وصلم به آگاهی خداوند چی بهتر از این یعنی تغییر میکنم حرکت میکنم که بیشتر نزدیک بودن و همراهی خودش رو توکل به خودش رو نشون بدم بدون اون میمیرم

    چقدر درس داشت همین فایل برای من که قبلاً سرسری رد میشدم اینکه موقع بروز مسیله فکر و تلاش کردید نشد رها کردید گذاشتید تا خداوند هدایت کنه شما رو و بله روز بعد محکم رفتید دوباره سراغ حل مشکل یعنی حرکت کردید فکر کردید امتحان کردید و هنگام تلاش کردن برای درست کردن پله دوست آمریکایی شما که همسایه بود در اصل که چقدر تحسین میکنم وجود بی نظیر و بی نهایت آدم های فوق العاده که به هم کمک میکنند و راحتی و خوشحالی دیگران رو با ارزش می‌دونن واقعا

    و بله شد و پله درست شد

    استاد من از خداوند خواستم که بهم از خودم پول بده با اینکه هیچ کاری ندارم و حرکت کردم با پولاک خرید کردم موقع خرید تحسین میکردم این نعمت ها رو که با پول میشه خرید این وجودشون وجود ثروت در زندگیم اعتبار دادن به همه نعمتام و قذاوت نکردن که این کوچیکه یا بزرگه دنبال ارزشمندی خودم و ارزشمندی ثروتمند بودن

    که امروز پیام دادن از مدرسه که بیام و جایزه خودم رو بگیرم باورم نمی شد اصلا به مغزم خطور نمی کرد استاد جانم و تازه اوالاشه استاد من یه شخصیت بسیار تاثیر گذار قدرتمند میشم استاد با بهترین ها همنشین میشم مثل آب خوردن پول در میارم عاشق کارممم و داخلش نوآوری میدم و جهان رو رشد میدم بینهایت آزادی مکانی زمانی دارم و بهترین معجزات خدا رو میبینم و هر روز حالم بسیار بهتر پیروزه شما رو میبینم محکم بغلتون میکنم با افتخار

    و از بی نهایت برکت زندگیم روابط بی نظیرند و مسافرت های فوق العاده ام با کشتی خودم میگم

    و افتخار میکنم که به راحتی به همه اینها رسیدم و اینقدر شخصیتم بینظیر بزرگ هست که کیف میکنیم کنار هم استاد جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    sara گفته:
    مدت عضویت: 2219 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز وتمامی دوستان در خانواده صمیمی استاد عباس منش من برای اولین بار و فکرمیکنم ب صورت کاملا هدایت شده دیدگاه خودرا درمورد این فایل مینویسم

    درمورد مساله ای بشدت ناراحت بودم بسیار مردد بودم که چ تصمیمی بگیرم

    خیلی اتفاقی وناخودآگاه دیدگاه زیبای خانم اندیشه را خوندم ومشتاق شدم فایلی که ایشون درموردش صحبت کردند را ببینم

    ولی نمیدونم چی شد ک قسمت ۴۲را باز کردم ودیدم

    وخدامیدونه که این فایل چقدر برای امروز من بود

    وچقدر خداوند را سپاسگزارم که ب این شکل جواب شک وتردیدم را داد

    وقتی استاد رادیدم که نصب پله را رها کردند با آرامش وحس خوب ناهار خوردند از دریاچه لذت بردند وتمام لحظه ها را باشادی سپری کردند واقعا اشک در چشمانم حلقه زد

    ازین همه آرامش

    از این همه روح خدایی

    و یک آن خودم را دیدم ک چطور ب مشکلاتم چسبیدم وچطور خودرا نگران کردم

    واقعا از خداوند ممنونم از استاد عزیزم ممنونم

    که اینطور تونستم بفهمم ک باید رهاش کنم

    باید رهاش کنم

    بارها اسم قانون رهایی را شنیدیم

    ولی لحظه ای که باید استفاده کنیم قانو رافراموش میکنیم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    ممنونم از همه ی شما عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    عباس امیری گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلامی دوباره بر تمامی عزیزان

    الله اکبر

    بریم سراغ تحسین

    شنا کردن در یک رودخانه زیبااا واقعا هیجان انگیزه من عاشقشم اون فضایی که بودید چقدرر زیبا بود اون آسمون اون ابرا اون غازها (البته که اگر غاز باشن نمیدونم) من خیلی علاقه به دیدن حمام کردن حیوونا دارم و لذت می برم خیلی بامزن خودوشون رو تمیز میکنن روزی چند دفعه خدایا شکرت صداشووون در دل طبیعت هارمونی زیبایی رو ایجاد میکنه و در کنارش صدای آب😍😍😍

    این قسمت به معنای واقعی هدایت رو آموزش داد طوری که ذهن من نتونست مقاومت خاصی نشون بده و تسلیم شد واقعا این آگاهی این هدایت چقدر ارزش داره؟؟!!! اون هم بصورت رایگان

    چقدررر برای من واجبه و ضرورت داره تکرار دیدن این هدایت ها آخه من سالهاست که وقتی میخوام چیزی رو درست کنم خیلی بش گیر میدم طوری که تا درست نشه مثلا نمیرم غذا بخورم…

    ولی تازه دارم درک میکنم که چه روند اشتباهی و چقدررررر زندگی میتونه لذت بخش تر باشه وقتی وقتی وقتی اجااازه بدیم هدایت بشیم

    خدایا ما را آسان کن برای آسانی ها

    استاد و خانم شایسته سپاااس گذارم بابت گرفتن این تصاویر خدا میدونه قراره چه اتفاقاتی رو در دنیا بوجود بیاره فقط خدا میدونه اصلا بعضی وقتا هنگ میکنم از این هماهنگی و دقت از این قدرتی که داره همه چی رو مدیریت میکنه.

    هر روز داره ایمانم به ربوبیتش بیشتر میشه و هر روز در تمرین ستاره قطبی میگم خدایا میخوام ربوبیتت رو بیشتر باور کنم و جز درخواستهای اصلیم هست و خدا هم بهم نشون میده اونهم با لذت و دوست داره که من پیگیرشم و میخوامش بیشتر و بیشتر.

    همین دیروز بود که گفتم خدایا من میخوام به دلار درآمد داشته باشم دوست دارم سفر رو دوست دارم و دوست دارم درآمدم به دلار باشه و رهاش کردم ( این حس هم از اینجا نشات گرفت که من حدود یک سالی هست که یک موس پد خریدم که عکس 100 دلاری روش هست و یهویی دیروز بهش نگاه کردم ولی نگاهی متفاوت و این خواسته در من شکل گرفت)…

    امروز قبل از دیدن این قسمت گفتم خدایا بهم نشون بده که همرامی میخوام دلم قرص تر بشه تا اینکه:

    بعد از شنا کردن استاد در رودخانه یهو هنگ کردم….

    دیدم استاد یه هوله دستشه اووووون هم با نقش دلار امریکا و داره تکونش میده😀😀😮😮

    یک ساعت پیش هم خواهرم یه دونه یک دلاری رو آورد بهم نشون داد!!!

    چی بگم واقعا از این هدایت ها

    با یک قسمت چند نفر از دوستان دارن جواب میگیرن هدااایت میشن هرکدوم به نحوی اون هم فقط با یک قسمت!!!!

    ✔✔✨✨✨✨✨ ربوبیت ✨✨✨✨✨✨✨

    تو خیلی فایل ها استاد راجب ربوبیت صحبت میکنه ولی درک نمیکردم

    وقتی میگفت: کافران هم به خالقیت خداوند باور دارن اما مسئله اصلی روبوبیت هست

    چیزی تفاوت عظیمی در زندگی انسانها ایجاد میکنه همون مسئله ربوبیت هست و چقدرررر قرآن داره این مسئله فریاد میزنه و من درک نمی کردم

    خدایا شکرت کم کم دارم درک میکنم کم کم داری به درکم اضافه میکنی داری منو می افزایی

    ستایش الهی را که اداره کننده جهانیان است

    دهنده عام و خاص است

    صاحب روز جزاست

    تنهاااا تو را می پرستیم و تنهاااا از تو یاری میجوییم

    ما را به راه رااست هدااایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی

    نه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    ملیحه مهارتی گفته:
    مدت عضویت: 767 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز و مریم جان دوست داشتنی که همیشه از شنیدن صداشون رو فایل های سفر به دور آمریکا لذت میبرم

    دیدن این قسمت و نحوه ی برخورد شما با حل کردن مسائل یه آگاهی جدید در من به وجود آورد که در زمان لازم یک موضوع رو رها کنم و بعد از مدتی دوباره بهش برگردم.

    اینکه وقتی یه موضوعی حل نمیشه حس و حالم رو مثبت نگه دارم و کنترل ذهنم رو از دست ندم و مجدد با ایمان به هدایت خدا در زمان دیگه ای برگردم برای حل این مساله .

    حتی حتی برام جالبه که شما از لفظ مشکل هم در این مواقع استفاده نمیکنین و میگین حل یه مساله که خود این هم نکته ی خیلی ظریفی داره .

    بعد از دیدن این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا حالم خیلی خیلی بهتره و در مورد حل مساله ای که در حال حاضر باهاش مواجه شدم از خدا هدایت میخوام و فهمیدم که اگه حسم رو مثبت نگه دارم به راه حل درست هم هدایت میشم و راه حل ها بهم الهام میشه .

    خدایا شکرت از این آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    Armin EM گفته:
    مدت عضویت: 2916 روز

    سلام به همه رهاشدگان از زنجیرهای درونی

    همه ما تو مراحلی از زندگی با مشکلات کوچک و بزرگ رو ب رو می شیم ، اما نحوه برخورد ما با این مسائل است که میتونه از یک مشکل کوه بسازد یا آنرا پلی سازد برای کسب تجربه ، رشد باورهای توحیدی و یک موفقیت دیگر

    ?از این قسمت آموختم که گاهی مسائل را باید رها کرد و طوری برخورد کنیم ک گویی اصلا مسئله ای نیست یا اینکه ازقبل ، حل شده ، و همینطور ک دیدیم استاد و خانم شایسته ، بدون کوچکترین دغدغه ، رفتن به میز ناهار و بعد هم شنا در دریاچه …و نتیجه این شد ، ک صبح روز بعد ، دست کمک و هدایت الهی ، آن مرد مکانیک رو به سمت Rv و مشکل ، هدایت کرد ، و مسئله خیلی آسان و راحت حل شد .

    ?در حقیقت , بعد از عمل به قوانین و سپردن کار به دستان خدا ، دو حس آرامش و رهایی ، به ما دست میده ک نشان از باور قدرتمند و بدون شرک ماست ، چون ایمان در یک دل نگران و ترسان هرگز حضور ندارد.

    واین آرامش و رهایی رو امروز و در تمام قسمتای دیگر سفرنامه، در چهره و رفتار استاد عباسمنش و همچنین در صدای خانم شایسته , به وفور شاهدش بودیم .آرامشی ک از پشت دوربین هم بخوبی میشد آنرا حس کرد .

    اما با دیدن میز ناهار و غذاهای رنگی و تزئین شده ، باید بگم من از اسفناج خوشم نمیاد ، اما وقتی رولت اسفناج رو دیدم ، اگر نگم هوس کردم دروغ گفتم ،

    ?و این را آموختم ، میشود از همین دارایی هایی ک اکنون داریم و در ظاهر از آنها راضی نیستیم ، طوری استفاده کنیم ک گویی بهترین چیزهای دنیاست .

    ?مثلا ممکنه خونه ای ک در اون زندگی میکنیم اون خونه ای نباشه ک آرزویش را داریم ، اما میشه طوری با همون وسایلی ک داریم و کمی ابتکار و خلاقیت ، تزئینش کرد ک حس ارزشمندی و ثروت را به ما القا کنه و با دیدنش ، قلبا ، نه فقط زبونی ، بگیم خدایاشکرت و باعث بشه ما به خونه بزرگتر و بهتر هدایت بشیم .

    ?یا ممکنه محل یا شهر زندگیمون ، اون شهر و جامعه آرمانی مون نباشه ، اما میشه با هربار قدم زدن توی شهر و توجه به نکات مثبت ،طوری برخورد کنیم ک انگار در بهترین شهر دنیاییم و کم کم به منطقه رویاهامون هدایت بشیم .

    و اون حوله ی ۱۰۰ دلاری چه قشنگ حس ثروتمندی رو به مای بیننده القا کرد ، ک مثلا انقدر ثروتمند شده ایم ک با پول ، تن خیس رو خشک میکنیم .(البته حتی اگر ثروتمند هم بشیم باید مثل استاد از حوله استفاده کنیم نه خود پول )

    به امید آرامش و رهایی

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: