https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-27 08:19:492024-08-17 16:53:57سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۴
382نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
آقای عباس منش من از وقتی که تصمیم گرفتم تغییر کنم و براش تلاش کردم البته اونم فقط 10 درصد توانایی و وقتمو هدایت خدا برای من شده یه اتفاق عادی و حتمی زندگیم حتی تو مسائل کوچک، من توی این مسیر تغییر چالش هایی که داشتم باعث شده یاد بگیرم که نباید عجله کرد و نگران بود و ترسید همونطور که خداوند هروقت حرف از ایمان آوردن در قرآن میزنه بلافاصله تاکید می کنه که نه ترسی و نه نگرانی وجود نداره وقتی ایمان داری و به این نتیجه رسیدم که ترس و نگرانی دو احساس مشخص کننده ی ایمان تو نسبت به خدا در هرمسئله ایه، هدایت خدا علاوه بر زیبا بودنش طوریه که خیلی راحت انجام میشه و تو نیاز به تلاش سخت و یدی نداری و فقط ایمان و باور درست لازمه کارته و تلاشت باید در این خصوص باشه.
درباره ی این انسان ها و نوع زندگیشون که شنیدم منو یاد روستایی در شهرستانم انداخت من اصالتا طالقانی هستم و چند ده انورتر از روستای پدری ام روستای خیلی کوچک که شاید 50 نفر نباشند وجود داره با تقریبا چنین عقایدی…روستایی هایی که به هیچ عنوان از خدمات دولت استفاده نمی کنند مثل برق و غیره هیچکس حق ورود به روستاشونو نداره مخصوصا زنها و فقط از مغازه های خاصی خرید می کنند که اینها اصالتا تبریزی هستند و فامیلهایی هم اونجا دارند…اونها انبار هیزم دارند و خونه های خیلی قدیمی و زمین های کشاورزی که توی طالقان جایی برنج کشت نمیشه اونها برنج خودشونم خودشون کشت می کنند درجوار رودخانه…زنها و دختراشونو کسی تا بحال ندیده و اصلا بیرون نمیاند و کودکانشان در خانه سوادآموزی میشند و هر بچه ای که بخواد مقطع بالاتری درس بخونه باید بره تبریز ….ولی آقای عباس منش و خانم شایسته چیزی که برام جالب بود خیلی خیلی زیاد این بود که در تمام این همه محدودیت هایی که از نظر من برای خودشون قائلند اونها اسب هایی پرورش میدند که چندصد میلیون می ارزه و من فکر می کنم که اینها با این سبک زندگی که خودشون انتخاب کردند وشاید لذت میبرند باور فراوانیشون
ممنونم از خدای خودم که منو هدایت کرده به اینجا به این فایل و یادآوری و یاد گرفتن خیلی چیزها در این موضوع
خدایاشکرت امروز با دخترم این فایل رو نگاه کردم و خیلی براش جالب بود.
کلا امروز در مدار همزمانی ها قرار گرفتم.
اولین همزمانی تو همین فایل بود که من دقیقا یک روز قبلش قدم پنجم جلسه اول رو گوش دادم که استاد تو فایل گفتن و آمیش ها هم جز همین دسته و همزمانی محتوا این سفر با قدم پنجم..
دومین همزمانی
به محض اینکه منو وعشقم رسیدیم مغازه باران شدید بارید و چه بارون زیبایی ..یعنی در بهترین زمان و مکان ممکن.. به موقع از خونه اومدیم (پیاده بودیم)و به محض رسیدن به مغازه باران بارید..
سومی اینکه خودت ویزیتور زمزم اومد وبرامون لیمونات آورد و گفت بعداز پولش رو به حسابم واریز کنید.بدون اینکه ما بگیم.ورزق خودش اومد.
چهارمی مشتری عالی که زمانیکه خواست مبلغ رو بکشه اضافه تر از اون مبلغ خرید ش برامون کارت کشید…خدایاشکرت
یعنی امروز به وضوح درک کردم این الرزق رزقان
خدایاشکرت
برای این همزمانی هم مداری…
خدایاشکرت
دیروز با توجه به تضاد بزرگ و اینکه واقعا کنترل ذهن خیلی برام سخت بود…
و همش مدام به خودم میگفتم من به خدا قول دادم توحیدی عمل کنم..امروز در ستاره قطبی نوشتم که خدایا من نمیدونم و تسلیم تو هستم تو خودت امروزم رو برام زیبا وعالی بچین..
حال خوب بیشتررررر و رابطه عالی و عاشقانه با عشقم وبچه هام
خدایاشکرت برای سلامتی نی نی کوچولو وجودم که نور خداس
سلام به استاد عزیز خانم شایسته ی مهربان و دوستان هم فرکانسی
با دیدن این قسمت از سفر به دور آمریکا و زندگی آمیش ها یاد یکسری از رفتارهای خودم افتادم امروز این فایل به عنوان یک نشانه برای من است
خیلی دور نیست تا چند وقت پیش من با اینکه سالیان در پایتخت ایران زندگی کرده ام با تکنولوژی مشکل داشتم و فکر می کردم که ابزار امروز باعث فراموش شدن خدا در بین انسان ها شده است و همیشه سعی می کردم که خود را از ابزار روز دور کنم چون من علاقه خاصی به تاریخ و فرهنگ اصیل ایرانی داشتم و فکر می کردم ابزار بیشتر از آنکه کمک کند انسان ها صدمه زده است و با این حالت خیلی هم احساس غرور میکردم،اما نکته اینجاست که بارها و بارها به خاطر همراه نشدن با تکنولوژی روز به مشکل برخورد کرده ام و همیشه فکر میکردم مثل آن سالک باید زندگی کرد که همراه خود کاسه های بیشتر نداشت برای نوشیدن آب و زمانیکه در کنار رودخانه مشغول نوشیدن آب بود بچه ای کنار او می آید و با دست آب می خورد،آن وقت آن سالک میفهمد که کاسه م اضافه است در اصل من میخواستم مثل هزاران سال پیش زندگی کنم،برای من مزیتهای زیادی داشت مثلاً اینکه بدون برق بدون گوشی بدون ماشین خیلی هم راحت بودم و احساس بدی نداشتم و با این طرز تفکر خواسته زیادی هم نداشتم و فکر می کردم این بهترین مسیر است راحت تر می توانم با خودم و خدای خودم خلوت کنم ولی نکته اینجاست الان من با ابزار روز مثل یک موبایل میتوانم خیلی راحت تر سریعتر و قابل دسترس تر به هر آنچه که می خواهم توجه کنم قبلاً باورهای من ایراد داشت من فکر میکردم اگر انسانیت بوده فقط در گذشته و آن هم در بین اجداد ایران ایمان بوده است و دیگر ملت ها هیچ‌گونه بویی از تمدن نبردند،یک ترمز مخرب برای من که خودم را محدود میکردم،قبلاً حتی فکر میکردم اگر ۱ گوشی لمسی که مجهز به اینترنت باشد داشته باشم می تواند مرا به فساد بکشاند اما خدا را شکر این نیست چون من با این سایت آشنا شدم و فهمیدم که تکنولوژی می‌تواند باعث رشد سریعتر در همان مسیر انسانی باشد شعار امسال من که برای خودم تعیین کرده ام معنوی ترین کار جهان ثروتمند شدن و همگام شدن با تکنولوژی روز است می‌خواهم که عقب ماندگی های گذشته ام را با تکامل پر کنم چون به قول شما استاد عزیز هیچ محدودیتی وجود ندارد حتی در سخت ترین شرایط خدا را سپاسگزارم
خدایا شکرت ،خدای هدایتگر ازت ممنونم هدایتم کردی به دیدن این فایل و نه تنها هدایتم کردی بلکم به قلبم روانه میساختی آنچه که می بایست در درونم رشد و پرورش دهم
هر بار که سرسبزی و نعمت هایی که همه ما داریم و به خصوص استاد برخوردار هستند با خودم می‌گویم چه طور برای استاد یکنواخت نمی شود چه طورتکراری نمیشود؟
و هر بار استاد با تبسم، با چشمانی که غرق درشادی و نشاط است با پوستی درخشان با ما سخن می‌گوید
تا خداوند جوابم را داد:چیزی به غیر. از توجه بر زیباییی ها دیدن نعمت ها و سپاسگزاری عمیق که با احساس خوبِ شادی وآرامش همراه است نمی‌تواند باشد
مثلا همین افرادی که انتخابشان زندگی است که خودشان چهارچوب هایی تعیین کردند ،چگونه استاد صحبت می‌کردند چگونه و از چه زاویه ای استاد صحبت میکنن !!!
حتی چه درس هایی گرفته اند…!!
استاد کتاب معجزه سپاسگزاری که خداوند رحمان هدایتم کرد برای خواندنش
نکته ی زیبایی اشاره کرده بود 《اینکه،انسان ها را همان طور که هستند بپذیریم》
ورعایت همین نکته یعنی در صلح بودن با خودمان و دیگران
یعنی احترام گذاشتن .
یعنی غرور نداشتن
یعنی آرامش داشتن
یعنی دیدن وجه مثبت دیگران ،دیدن زیبایی های درونی و بیرونی اشان
یعنی از دست ندادن انرژی برای تغییر دادن دیگران
مریم جان و استاد عزیز واقعا متشکرم به خاطر نشر این آگاهی ها آگاهی هایی که همواره استاد به ما در موضوعات مختلف آموزش داده اند و حالا در عمل هم بهتر متوجه می‌شویم
من در مورد فراوانی دارم هی هر چیزی رو فورا قیمتش رو حساب میکنم و با خودم هی میگم ببین چقدر فراوانی زیاده و مثلا ببین فلان چیز ه دارم استفاده میکنم اینقدر قیمت داره و ارزشمنده و ثروت محسوب میشه و میگم خدایا شکرتت که چقدر ثروت و نعمت اطرافمه .که تا حالا ندیدم و متوجه نشدم
و من توی یکی از فایلهای سفرنامه دیدم در رستوران بودین و داشتین با اون تکنلوژی روی میز غذاخوریتون میخواستیم پول اون غذاتون رو حساب کنین
ددیدم نوشته کل قیمت: ۱۱۳ دلار
اومدم سریع به پول ایران حساب کردم دیدم واییییی
یعنی هزینه همون نهار ۳ نفری شما شده حدود یک میلیون و چهارصد تومان ایران ما
ذهنم یک دفعه قفل کرد
و گفتم مگه میشه واسه یک نهار یک کسی اینقدر پول بده و اول خیلی مقاومت داشت و کم کم ذهنم اروم شد که اره توی همین شاندیز مشهد برای یک خانواده ۵ نفری هم که بخوای بهترین غذاها و سفارش بدی میشه ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان
و یک کم ذهنم اروم شد
چون ما در شهرستان هستم هزینه های رستوران های اینجا خیلییی ارزونه مثلا اینجا هر پرس چلو مرغ : ۱۲ هزار تومان و چلوگوشت : ۱۸ هزار تومان
و رستوران ما که ۴ نفریم خیلیی بشه میشه ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان با مخلفاتش(سلالد و نوشابه و…)
شاید براتون این حرفها ساده باشه و مهم نباشه ولی برای من که دارم روی موضوع فراوانی روی ذهنم کار میکنم همه چیز مهم شده و هی حساب میکنم که بدونم چقدر ثروت و فراوانی هست و داره روز به روز زیادتر هم میشه
ولی در مورد اون ۱۱۳ دلار شما خیلییی ذهنم ثروتمندتر شد که دیدم با چشمم که جهان اونقدر ثرومنده که بابت یک نهار ۳ نفری یک میلیون و چهارصد تومان براحتی دادین و شما تونستین پس میلیون ها نفر هم دارن میدن پس جهان خیلی ثرومنده و جهان ثرومندا رو دوست داره چون شما هم به ثرومندتر شدن اون رستوان کمک کردین
مرسی استاد و مریم جان که با این سفرنامه داین خیلییی ذهنمون ور ثرومند میکنین دستتون طلا
سلام خدمت استاد نازنینم بودم که حال دلت شاد شاد باشه و سلامی خیلی خیلی مخصوص خدمت خانم شایسته عزیزم که اینقدر عاشقانه داره درست میکنه
استاد وقتی داشتم فایل این جلسه می دیدم واقعا خیلی برام جالب بود که افرادی هم هستند که هنوز برق خونه ندارند یا حتی ماشین سوار سوار نمی شوند, اما گذشته از اینا می خوام بگم که شما در مورد توریست صحبت کردید یه نشونه خیلی قوی برای من بود چون واقعاً عاشق اینم که بتونم تو حوزه توریست کار کنم و توی این حوزه ارزش آفرینی کنم. استاد جان توی هر فایلی که شما دارین آماده می کنید هزاران نکته مثبتی هست که همیشه هزار بار اونو گفت و نوشت و سپاسگزار بود. اول از همه از خانم شایسته میتونم بگم که اینقدر عاشقانه داره فایل ها را آماده میکنه , از همه از خودتون عاشقانه و با صبر با ایمان دارید فایل ها را آماده می کنید و صحبت می کنید , � همه میشه گفت که فضای زیبای که شما داره همیشه با استفاده از دوربین هاتون به تصویر می‌کشید حالا میتوانم فضا آبشارنیاگارا باشه , ساحل باشه, یا درست کردن آتیشی که میکائیل درست میکنه, و یا حتی استفاده کردن از بیسیم برای کنترل اتوبوس.
استاد در این فایلی که شما داشتین آماده می کردین , نکات مثبتی را بیان کردیم هر چقدر شما در تلاش بودیم که کمتر توضیح بدید باز خانم شایسته نازنین نکات مثبتی را از بین حرفه‌ای نازنین شما بیرون می کشید و بیشتر توضیح می داد حرف ها و صحبت هایی که در آنها باید تفکر بشه حرف هایی که تک تک شان باورهای درست می توانند باشند در مورد زندگی کردن و مسافرت کردن, باورهایی که شما همیشه در تمام دوره ها با آنها صحبت می کنید و از آن ها نگید و تمرین هایی که شما دارید ایجاد میکنید.
شما گفتید اون دوچرخه رو ببینیم واقعاً لذت بردم ازون بچه ای که اون عقب نشسته بود, و از اون لبخند زیر لب دختری که داشت دوچرخه و می برد منو یاد خودم انداخت در زمانی که همینجوری خجالتی بودم و یادآور شد.
حالا حسم به من میگه در مورد ABORIGINAL صحبت کنم. نمیدونم استاد شاید همین الان برات جالب باشه که ببینی حتی افرادی هم هستند که در کشور استرالیا هنوز به شیوه انسان های اولیه در آن زندگی می کنند, به شیوه انسانهای اولیه دارم غذا می خورند دارند مایحتاج زندگی شان را آماده می کنند, و مهم تر از همه از تکنولوژی چیزی سر در نمیارن, میشه گفت این افراد چند قدم عقب تر از آویش هایی هستند که شما دیدین. مطلبی که داشتم در مورد این افراد میخوندم میگفت که این افراد تقریبا میشه گفت ۶۵۰۰۰ سال هست که توی استرالیا دارن زندگی میکنن که وقتی که اروپایی ها به استرالیا آمدند و خواستم قاره استرالیا و بگیرند خیلی از این افراد را قتل عام کردند. فقط خواستم این نکته را در مورد مردم بگم خیلی سبک زندگی این افراد برام جالبه , از نوع غذا خوردن شون از نوع آب خوردنشان از نوع شکار شون و خیلی چیزهای دیگه البته بگم این روزها خیلی از این مردم دارند مهاجرت می کنند میان به مناطق شهری که یک کار درست حسابی داشته باشند و یا اینکه یک زندگی بهتر و راحت تر اما تغییر دادن مدل ذهنی که این همه روش از قبل کار شده کار راحتی نیست اما شدنی است .
در آخر می خوام بگم استاد دمت گرم و دم مدیر سایت گرم که این وب سایت را معرفی کرد تا ما بتونیم راحت تر و سریعتر متن ها را آماده کنیم و بزنیم روی سایت اینجوری خیلی راحت تر می تونم حسمو بیان بکنم و کارها و سریعتر انجام بدم واقعاً از هردو شما سپاسگزارم
استاد نازنینم خانم شایسته عزیز از شما واقعا سپاسگزارم و شما را میسپارم به آغوش عاشق پروردگار دوست ندارم ماه باشید
وقتی گفتید گروهی در آمریکا هستند که از تکنولوژی استفاده نمی کنن متعجب مونده بودم آخه مگه میشه ؟؟؟چطوری؟؟؟؟??
حتی از برق هم استفاده نکند
اونم در کشوری که همه دوست دارن برن تا از امکاناتش استفاده کنند?
استاد اینجا که گفتید ما یه روز گوشی نداریم یا نت نداریم یا برق میره چقدر سختمون میشه
گفتم آره واقعااا یه روز اگه اینا نباشه همش وای خدا وای خدامون بلند که کی برق میاد و..
اینکه لباساشون یه جور خاص بود واز بقیه مردم متمایزشون می کرد برام جالب بود ومیشد اینجوری اونا رو شناخت?
دوچرخه هاشون خیلی جالب بود وچقدر عالی که جای راحت هم برای بچه داشت?
کالسکشون چه زیبا بود اسبه چه جثه بلند و قدرتمندی داشت?
چه مناظر زیبایی چه خونه های قشنگی چه کیفی داره با کالسه بری اینجاها رو دور بزنی???
آقا گفتید تو ترافیک پشت کالسکه می موندند واینقدر به عقیده ونظر وسبک زندگی هم احترام می زارن ???(بعضی وقتا دیگران اونجور که ما دوست داریم رفتار نمی کنن یاد گرفتم منم به دیگران اجازه بدم اونطور که دوست دارند زندگی کنند حتی اگه باعث بشه منم کمی صبر کنم)
و اون بانوی که به دنبال خواستش رفت حتی بر خلاف عرف جامعش و توی بهترین دانشگاه درس خوند و دکتراشو گرفت??(یاد گرفتم اگر خواسته ای داری فقط برو به سمتش مانع های بیرونی رو هر چقدر دیگران در نظرت بزرگ جلوه بدن بزرگ نیست وبا ثابت قدمی تو محو میشه)
چقدر سفرنامه خوبه خدایش همه جا ما رو برد و با خیلی از چیزا تو سفرنامه آشنا شدیم ???
خدایا شکرت ???ممنونم استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم??
یعنی اون قانون وضوح از طریق تضاد از جلوی چشمام گذشت:))))
به خدا این سایت و این مسیر ماهه ماه، این آزادی توی این سایت این آزادی بیانی که هست این اتفاقاتی که توی زندگی من افتاده تا به الان و این اتفاقاتی که قراره بعداً بیفته… خدا رو صد هزار مرتبه شکر هزاران هزاران مرتبه شکر بابت این مسیر خیلی خنکه و خیلی آزادی توش هست…
خدایا شکرت واقعاً من خیلی خیلی خوشبختم استاد…
نمیخوام بگم که این طرز تفکر آمیش ها خوبه یا بد اما این آزادی رو من با هیچی عوضش نمیکنم… خدا رو صصصد هزار مرتبه شکر… این قشنگیه این جهانه ما و اینا باید باشیم توی این جهان تا به وضوح برسیم مثل فرق نوک قله و ته دره میمونه اگه ته دره نباشه نوک قله ای هم درک نمیشه، خوب و بدی نیست…واقعاً خدا رو شکر بابت این قانون و این نسبیتی که در جهان برقرار هست، خیلی عالیه…
یه چیز خیلی ارزشمند و مهمی بگم در مورد این نسبیت و دو قطبی بودن جهان و رابطه اش با آیه ی (ولنبلونکم بشی من الخوف…) بقره، الان به ذهنم رسید بگم؛
خیلی از ماها فکر میکنیم که منظور این آیه این هست خدا ما رو امتحان میکنه تا ببینه که چند مرده حلاجیم اما اصلاً اینطور نیست بچه ها مسئله فقط سر تجربه کردن هست، این همون نسبیت و دو قطبی بودن جهان رو میرسونه.
این اتفاقات چرا توی زندگی همه ی ما می افته چون توی کل جهان داره هر لحظه می افته اگه همش اتفاقات خواسته و خواسته و خواسته پشت سر هم می افتاد از همون اول که ما دیگه نمی تونستیم خودمون رو تجربه کنیم این اتفاقات به ظاهر ناخواسته می افته تا ما انتخاب کنیم که کدوم مسیر رو میخوایم تجربه کنیم و چی رو میخوایم تجربه کنیم تا به وضوحش برسیم تا چشممون باز بشه، این یه اتفاق کاملاً طبیعی و بدیهیه در جهان و چه ما باشیم و چه نباشیم داره این اتفاق می افته و امتحان و گرو کشی ای از طرف خداوند در کار نیست… نسبیت و دو قطبی بودن جهان، بیس و پایه ی حرکت و پیشرفت جهان مادی هست. خدا رو شکر بابت همه چیز
عاشق این خدام.
این طرز تفکر آمیش ها به نوعی آزادی رو هم میرسونه ها ، چون نشون میده که هر طرز تفکر و باوری که داشته باشی همون رو برداشت میکنی حتی اگه توی کشوری باشی که با پیشرفت و تکنولوژی احاطه شده این یعنی همون مسخر بودن آسمان ها و زمین که حتی اگه توی پیشرفته ترین کشور جهان باشی اما باورات یه چیز دیگه باشه ، تجربه ای کاملاً متفاوت رو خواهی داشت و برای ما عزیزانی که در ایران هستیم میتونیم برعکسش کنیم؛ یعنی حتی اگه توی کشوری باشم پیشرفته نیست و من نوعی باورام فرق بکنه میتونم کاملا متفاوت درک کنم و تجربه کنم و اگه باورام خیلی خیلی فرق بکنه و کلاً کنده بشم به جایی هدایت میشم که هم فرکانس با من باشه، این هدایت خیلی خیلی توش حرف هست استاد
امروز تو کتابخونه بودم و یه الهامی بهم شد در واقع یه چیزی برام جا افتاد تازه و اون هم این مطلب هست که ؛
*چشم و گوش و زبان(تکلم) و فکر(توجه کردن به هر شکلی)، فقط و فقط ابزار من برای رسیدن به خواسته هام و خلق کردن خواسته هام هست، الکی نیستند بیهوده نیستند که همینطوری افسارشون رو رها کنم… سپاسگزاری شون هم این هست که با این ها به خواسته هام برسم با توجه بر اونها و نکات زیبا و مثبت زندگیم ( این تیکه دومیه همین الان اومد، خدا رو شکر)
احساس من(GPS مسیر است)=
1.تنها راهنما و هدایتگر من به سمت خواسته هایم.
2.تنها نشان دهنده ی بودن در مسیر خواسته هایم/ناخواسته هایم. *
راستی استاد، رکابیتون رو عشقه دیگه فکر کنم که دفعه ی بعدی از این توری های استتار ماشین بکشید روی آر وی و با این گریم های پلنگی استتار در شب از زیر آر وی بیاید جلوی دوربین، با اون اهنگی که میزدید با دهنتون موقع باز کردن لباسهای آرمی… دیری دیریــــن…کم کم داره رسوخ میکنه تو وجودتون این یو اس آرمی :)))))… استاد فرض کن همه ی وسایل توی آر وی اینطوری بشه… انگار که توی این نفر بر های آمریکایی هستید، خیلی باحال میشه نه :)
اما حیف این فایلا ضبط شدست :(
اینا همش خلاقیته ها ! میبینی استاد :)))
استاد این خندتون خیلی جیگره من خیلی دوستش دارم..
من عاشقتم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر خیلی کیف داد…
الانم رفتم قشنگ زمان 12:12 تا 12:27 رو برش دادم و صوتیش کردم و مکث ها رو گرفتم و نفسهای بین کلام رو هم گرفتم و خیلی عالی شد و یک فایل صوتی خوب در آوردم ازش با برنامه n-track studio7 که برنامه ی خیلی راحتی هست و بسیار بسیار سادست و نیازی هم به یادگیری ندارد مثل ادوبی آودیشن هم نیست که خیلی پیچیده باشه اون ابزارهای ضروری و کارا رو هم داره و من فایل هام رو با این درست میکنم.
آفرین آفرین آفرین به این زیبا بینی و این جهان بینی ارزشمند
یاد داستان موسی و شبان افتادم
وقتی ما داریم باور هامون رو تغییر می دیم
و افرادی رو می بینیم که با باور های دیگه ای زندگی می کنند به اون ها احترام می زاریم و با تمرکزمون بر زیبایی های جهان هستی
لذت می بریم و شاد هستیم و شکرگزار
و ما انتخاب می کنیم مسیر زندگی خودمون رو و خداوند شاد و عاشق هم تایید می کنه و می رسیم به این راز زیبا ؛ شادی و آرامش
خدا شاده خدا آرومه
وقتی ما شادیم و ما آرومیم در واقع ما خدا هستیم . در واقع ما قدرت خلق پیدا می کنیم
صمیمانه از استاد عباسمنش این دست خدای شاد و آروم سپاسگزارم برای این آموخته ها
و این آگاهی ها .
و تکرار و تکرار و تکرار
استاد عباسمنش شما بهترین هستید در آموزش
صمیمانه سپاسگزارم
استاد به درستی توضیح می دن و من که مطالعات نوروساینس داشتم و تست گرفتم اینو به خودم و دوستای همراه یادآور می شم .
ما روشی داریم برای بازیابی و یا راه اندازی دوباره سلول های عصبی انسان که این روش به این شکل کار می کنه
ما یه محرک درست می کنیم برای اون سلول عصبی و با تکرار زیاد اون سلول عصبی رو؛ رو به رو می کنیم با اون تحریک و این باعث می شه اون سلول عصبی بهتر از روز اولش هم کار می کنه
و یه سری نکات رو رعایت می کنیم اون نکات این ها هستند .
محرک رو ثابت نگه می داریم : جمله تاکیدی ثابت
محرک رو یک سره روشن نمی زاریم
سلول می سوزه : جمله تاکیدی رو یک سره به کار نمی بریم ،؛ رها می کنیم دوباره شروع می کنیم رها دوباره رها دوباره رها دوباره
مثل پله rv ؛ مثل خط ممتد و خط مقطع
شبیه خط مقطع استفاده می کنیم
یک زمان مشخص در طی روز بکارش می بریم
مثلان اگه صبح ساعت ۱۰
هر روز ساعت ۱۰
اگه عصر هر روز عصر
اگه دوشنبه ها هر هفته دوشنبه ها
و تکرار و تکرار
انقدر تکرار می کنیم که اون سلول از روز اولش هم بهتر کار می کنه .
خدایا شکرت واسه استاد عباسمنش نازنین .
آفرین
و این قانون جهان هستی هست
وقتی ما یه جمله رو بار ها تکرار می کنیم و اون باور شکل می گیره
جهان هستی نمی تونه اون خلا رو خالی بزاره
و در سریع ترین زمان و به ساده ترین شکل و راحت ترین حالت و آسون ترین راه ممکن اون خلا پر می شه
من با توجه به آموزه های کتاب شفای زندگی لوئیز هی و جستجو در درون خودم باورهای نادرستی که باعث بیماری جسمی ام شده بود رو کشف کردم برای خودم باورهای زیبای جدید و جملات تاکیدی نوشتم اونارو با صدای خودم ظبط کردم و در طول روز گوش می دهم… ولی به جز اینا برای ثروت یا ترس ها و ایمان و اعتماد به نفس هم از قبل با صدای خودم جملات تاکیدی یا خاطره هایی که احساس لیاقت برای باورهایی که می خوام بسازه ظبط کردم و گوش میدادم….
الان تمرکزم روی سلامتی و شفای جسمی هست آیافقط باید این فایل مربوط به سلامتی رو گوش بدم ؟و اینکه چند بار در روز گوش بدهم بهتره؟
مثلان شما یک ساعت خاص رو تنظیم می کنید واسه باور های سلامتی
من سلامت هستم .
من با نشاط هستم .
من شکرگزار هدیه سلامتی هستم .
من از این بابت که هدیه سلامتی مرا زنده نگاه داشته از صمیم قلب سپاسگزارم .
من زیبا هستم .
من اشرف مخلوقات خداوند هستم .
خداوند خداوند شفا و نشاط است .
من لایق بهترین سلول ها هستم .
من انسان بی نظیری هستم .
و ادامه زندگی و توجه به زیبایی های جهان هستی و لذت بیشتر و بیشتر
از زیبایی های جهان هستی .
و این تعهد رو با خودتون همراه می کنید از این به بعد هر چند بار که با موضوع غیر سلامتی مواجه شدید
خاطرات و وقایع رو یادآور می شید که در سلامتی کامل بودید و در حال لذت بردن خودتون که شکر کنید واسه اون سلامتی
و خداروشکر واسه آگاهی .
و هر چی بیشتر تضاد دیدید شما بیشتر تصاویر سلامتی و نشاط خودتون رو در گذشته حال و آینده می بینید و شکرگزاری خالصانه اونجوری که استاد می گن یعنی خوشحال می شید لبخند می زنید و بیان می کنید
یه چیزی درون ما هست که مارو شفا می ده ، من یه بیمار دوقطبی بودم روانپزشکا می گن تا آخر عمر بدون دارو نمی تونن زندگی کنند ، کتاب بعد دیگر وجود رو بخونید ، باور ها رو موثر تر بخونید و نهایدنه کنید و از طرفی شکرگزاری برای خودم نتایج ملموس تری داشت
سلام بر خانواده بزرگم
آقای عباس منش من از وقتی که تصمیم گرفتم تغییر کنم و براش تلاش کردم البته اونم فقط 10 درصد توانایی و وقتمو هدایت خدا برای من شده یه اتفاق عادی و حتمی زندگیم حتی تو مسائل کوچک، من توی این مسیر تغییر چالش هایی که داشتم باعث شده یاد بگیرم که نباید عجله کرد و نگران بود و ترسید همونطور که خداوند هروقت حرف از ایمان آوردن در قرآن میزنه بلافاصله تاکید می کنه که نه ترسی و نه نگرانی وجود نداره وقتی ایمان داری و به این نتیجه رسیدم که ترس و نگرانی دو احساس مشخص کننده ی ایمان تو نسبت به خدا در هرمسئله ایه، هدایت خدا علاوه بر زیبا بودنش طوریه که خیلی راحت انجام میشه و تو نیاز به تلاش سخت و یدی نداری و فقط ایمان و باور درست لازمه کارته و تلاشت باید در این خصوص باشه.
درباره ی این انسان ها و نوع زندگیشون که شنیدم منو یاد روستایی در شهرستانم انداخت من اصالتا طالقانی هستم و چند ده انورتر از روستای پدری ام روستای خیلی کوچک که شاید 50 نفر نباشند وجود داره با تقریبا چنین عقایدی…روستایی هایی که به هیچ عنوان از خدمات دولت استفاده نمی کنند مثل برق و غیره هیچکس حق ورود به روستاشونو نداره مخصوصا زنها و فقط از مغازه های خاصی خرید می کنند که اینها اصالتا تبریزی هستند و فامیلهایی هم اونجا دارند…اونها انبار هیزم دارند و خونه های خیلی قدیمی و زمین های کشاورزی که توی طالقان جایی برنج کشت نمیشه اونها برنج خودشونم خودشون کشت می کنند درجوار رودخانه…زنها و دختراشونو کسی تا بحال ندیده و اصلا بیرون نمیاند و کودکانشان در خانه سوادآموزی میشند و هر بچه ای که بخواد مقطع بالاتری درس بخونه باید بره تبریز ….ولی آقای عباس منش و خانم شایسته چیزی که برام جالب بود خیلی خیلی زیاد این بود که در تمام این همه محدودیت هایی که از نظر من برای خودشون قائلند اونها اسب هایی پرورش میدند که چندصد میلیون می ارزه و من فکر می کنم که اینها با این سبک زندگی که خودشون انتخاب کردند وشاید لذت میبرند باور فراوانیشون
ممنونم از خدای خودم که منو هدایت کرده به اینجا به این فایل و یادآوری و یاد گرفتن خیلی چیزها در این موضوع
سلام دوست عزیزم برام بسیار آموزنده بود.
سپاسگزارم.
خواهش می کنم…لطف خداست
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
خدایاشکرت امروز با دخترم این فایل رو نگاه کردم و خیلی براش جالب بود.
کلا امروز در مدار همزمانی ها قرار گرفتم.
اولین همزمانی تو همین فایل بود که من دقیقا یک روز قبلش قدم پنجم جلسه اول رو گوش دادم که استاد تو فایل گفتن و آمیش ها هم جز همین دسته و همزمانی محتوا این سفر با قدم پنجم..
دومین همزمانی
به محض اینکه منو وعشقم رسیدیم مغازه باران شدید بارید و چه بارون زیبایی ..یعنی در بهترین زمان و مکان ممکن.. به موقع از خونه اومدیم (پیاده بودیم)و به محض رسیدن به مغازه باران بارید..
سومی اینکه خودت ویزیتور زمزم اومد وبرامون لیمونات آورد و گفت بعداز پولش رو به حسابم واریز کنید.بدون اینکه ما بگیم.ورزق خودش اومد.
چهارمی مشتری عالی که زمانیکه خواست مبلغ رو بکشه اضافه تر از اون مبلغ خرید ش برامون کارت کشید…خدایاشکرت
یعنی امروز به وضوح درک کردم این الرزق رزقان
خدایاشکرت
برای این همزمانی هم مداری…
خدایاشکرت
دیروز با توجه به تضاد بزرگ و اینکه واقعا کنترل ذهن خیلی برام سخت بود…
و همش مدام به خودم میگفتم من به خدا قول دادم توحیدی عمل کنم..امروز در ستاره قطبی نوشتم که خدایا من نمیدونم و تسلیم تو هستم تو خودت امروزم رو برام زیبا وعالی بچین..
حال خوب بیشتررررر و رابطه عالی و عاشقانه با عشقم وبچه هام
خدایاشکرت برای سلامتی نی نی کوچولو وجودم که نور خداس
خدایاشکرت برای امروز زیبایی که برام ساختی
خ
به نام خدای هادی
سلام به استاد عزیز خانم شایسته ی مهربان و دوستان هم فرکانسی
با دیدن این قسمت از سفر به دور آمریکا و زندگی آمیش ها یاد یکسری از رفتارهای خودم افتادم امروز این فایل به عنوان یک نشانه برای من است
خیلی دور نیست تا چند وقت پیش من با اینکه سالیان در پایتخت ایران زندگی کرده ام با تکنولوژی مشکل داشتم و فکر می کردم که ابزار امروز باعث فراموش شدن خدا در بین انسان ها شده است و همیشه سعی می کردم که خود را از ابزار روز دور کنم چون من علاقه خاصی به تاریخ و فرهنگ اصیل ایرانی داشتم و فکر می کردم ابزار بیشتر از آنکه کمک کند انسان ها صدمه زده است و با این حالت خیلی هم احساس غرور میکردم،اما نکته اینجاست که بارها و بارها به خاطر همراه نشدن با تکنولوژی روز به مشکل برخورد کرده ام و همیشه فکر میکردم مثل آن سالک باید زندگی کرد که همراه خود کاسه های بیشتر نداشت برای نوشیدن آب و زمانیکه در کنار رودخانه مشغول نوشیدن آب بود بچه ای کنار او می آید و با دست آب می خورد،آن وقت آن سالک میفهمد که کاسه م اضافه است در اصل من میخواستم مثل هزاران سال پیش زندگی کنم،برای من مزیتهای زیادی داشت مثلاً اینکه بدون برق بدون گوشی بدون ماشین خیلی هم راحت بودم و احساس بدی نداشتم و با این طرز تفکر خواسته زیادی هم نداشتم و فکر می کردم این بهترین مسیر است راحت تر می توانم با خودم و خدای خودم خلوت کنم ولی نکته اینجاست الان من با ابزار روز مثل یک موبایل میتوانم خیلی راحت تر سریعتر و قابل دسترس تر به هر آنچه که می خواهم توجه کنم قبلاً باورهای من ایراد داشت من فکر میکردم اگر انسانیت بوده فقط در گذشته و آن هم در بین اجداد ایران ایمان بوده است و دیگر ملت ها هیچ‌گونه بویی از تمدن نبردند،یک ترمز مخرب برای من که خودم را محدود میکردم،قبلاً حتی فکر میکردم اگر ۱ گوشی لمسی که مجهز به اینترنت باشد داشته باشم می تواند مرا به فساد بکشاند اما خدا را شکر این نیست چون من با این سایت آشنا شدم و فهمیدم که تکنولوژی می‌تواند باعث رشد سریعتر در همان مسیر انسانی باشد شعار امسال من که برای خودم تعیین کرده ام معنوی ترین کار جهان ثروتمند شدن و همگام شدن با تکنولوژی روز است می‌خواهم که عقب ماندگی های گذشته ام را با تکامل پر کنم چون به قول شما استاد عزیز هیچ محدودیتی وجود ندارد حتی در سخت ترین شرایط خدا را سپاسگزارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد ومریم جان عزیز
خدایا شکرت ،خدای هدایتگر ازت ممنونم هدایتم کردی به دیدن این فایل و نه تنها هدایتم کردی بلکم به قلبم روانه میساختی آنچه که می بایست در درونم رشد و پرورش دهم
هر بار که سرسبزی و نعمت هایی که همه ما داریم و به خصوص استاد برخوردار هستند با خودم می‌گویم چه طور برای استاد یکنواخت نمی شود چه طورتکراری نمیشود؟
و هر بار استاد با تبسم، با چشمانی که غرق درشادی و نشاط است با پوستی درخشان با ما سخن می‌گوید
تا خداوند جوابم را داد:چیزی به غیر. از توجه بر زیباییی ها دیدن نعمت ها و سپاسگزاری عمیق که با احساس خوبِ شادی وآرامش همراه است نمی‌تواند باشد
مثلا همین افرادی که انتخابشان زندگی است که خودشان چهارچوب هایی تعیین کردند ،چگونه استاد صحبت می‌کردند چگونه و از چه زاویه ای استاد صحبت میکنن !!!
حتی چه درس هایی گرفته اند…!!
استاد کتاب معجزه سپاسگزاری که خداوند رحمان هدایتم کرد برای خواندنش
نکته ی زیبایی اشاره کرده بود 《اینکه،انسان ها را همان طور که هستند بپذیریم》
ورعایت همین نکته یعنی در صلح بودن با خودمان و دیگران
یعنی احترام گذاشتن .
یعنی غرور نداشتن
یعنی آرامش داشتن
یعنی دیدن وجه مثبت دیگران ،دیدن زیبایی های درونی و بیرونی اشان
یعنی از دست ندادن انرژی برای تغییر دادن دیگران
مریم جان و استاد عزیز واقعا متشکرم به خاطر نشر این آگاهی ها آگاهی هایی که همواره استاد به ما در موضوعات مختلف آموزش داده اند و حالا در عمل هم بهتر متوجه می‌شویم
سلام استاد
من در مورد فراوانی دارم هی هر چیزی رو فورا قیمتش رو حساب میکنم و با خودم هی میگم ببین چقدر فراوانی زیاده و مثلا ببین فلان چیز ه دارم استفاده میکنم اینقدر قیمت داره و ارزشمنده و ثروت محسوب میشه و میگم خدایا شکرتت که چقدر ثروت و نعمت اطرافمه .که تا حالا ندیدم و متوجه نشدم
و من توی یکی از فایلهای سفرنامه دیدم در رستوران بودین و داشتین با اون تکنلوژی روی میز غذاخوریتون میخواستیم پول اون غذاتون رو حساب کنین
ددیدم نوشته کل قیمت: ۱۱۳ دلار
اومدم سریع به پول ایران حساب کردم دیدم واییییی
یعنی هزینه همون نهار ۳ نفری شما شده حدود یک میلیون و چهارصد تومان ایران ما
ذهنم یک دفعه قفل کرد
و گفتم مگه میشه واسه یک نهار یک کسی اینقدر پول بده و اول خیلی مقاومت داشت و کم کم ذهنم اروم شد که اره توی همین شاندیز مشهد برای یک خانواده ۵ نفری هم که بخوای بهترین غذاها و سفارش بدی میشه ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان
و یک کم ذهنم اروم شد
چون ما در شهرستان هستم هزینه های رستوران های اینجا خیلییی ارزونه مثلا اینجا هر پرس چلو مرغ : ۱۲ هزار تومان و چلوگوشت : ۱۸ هزار تومان
و رستوران ما که ۴ نفریم خیلیی بشه میشه ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان با مخلفاتش(سلالد و نوشابه و…)
شاید براتون این حرفها ساده باشه و مهم نباشه ولی برای من که دارم روی موضوع فراوانی روی ذهنم کار میکنم همه چیز مهم شده و هی حساب میکنم که بدونم چقدر ثروت و فراوانی هست و داره روز به روز زیادتر هم میشه
ولی در مورد اون ۱۱۳ دلار شما خیلییی ذهنم ثروتمندتر شد که دیدم با چشمم که جهان اونقدر ثرومنده که بابت یک نهار ۳ نفری یک میلیون و چهارصد تومان براحتی دادین و شما تونستین پس میلیون ها نفر هم دارن میدن پس جهان خیلی ثرومنده و جهان ثرومندا رو دوست داره چون شما هم به ثرومندتر شدن اون رستوان کمک کردین
مرسی استاد و مریم جان که با این سفرنامه داین خیلییی ذهنمون ور ثرومند میکنین دستتون طلا
سلام خدمت استاد نازنینم بودم که حال دلت شاد شاد باشه و سلامی خیلی خیلی مخصوص خدمت خانم شایسته عزیزم که اینقدر عاشقانه داره درست میکنه
استاد وقتی داشتم فایل این جلسه می دیدم واقعا خیلی برام جالب بود که افرادی هم هستند که هنوز برق خونه ندارند یا حتی ماشین سوار سوار نمی شوند, اما گذشته از اینا می خوام بگم که شما در مورد توریست صحبت کردید یه نشونه خیلی قوی برای من بود چون واقعاً عاشق اینم که بتونم تو حوزه توریست کار کنم و توی این حوزه ارزش آفرینی کنم. استاد جان توی هر فایلی که شما دارین آماده می کنید هزاران نکته مثبتی هست که همیشه هزار بار اونو گفت و نوشت و سپاسگزار بود. اول از همه از خانم شایسته میتونم بگم که اینقدر عاشقانه داره فایل ها را آماده میکنه , از همه از خودتون عاشقانه و با صبر با ایمان دارید فایل ها را آماده می کنید و صحبت می کنید , � همه میشه گفت که فضای زیبای که شما داره همیشه با استفاده از دوربین هاتون به تصویر می‌کشید حالا میتوانم فضا آبشارنیاگارا باشه , ساحل باشه, یا درست کردن آتیشی که میکائیل درست میکنه, و یا حتی استفاده کردن از بیسیم برای کنترل اتوبوس.
استاد در این فایلی که شما داشتین آماده می کردین , نکات مثبتی را بیان کردیم هر چقدر شما در تلاش بودیم که کمتر توضیح بدید باز خانم شایسته نازنین نکات مثبتی را از بین حرفه‌ای نازنین شما بیرون می کشید و بیشتر توضیح می داد حرف ها و صحبت هایی که در آنها باید تفکر بشه حرف هایی که تک تک شان باورهای درست می توانند باشند در مورد زندگی کردن و مسافرت کردن, باورهایی که شما همیشه در تمام دوره ها با آنها صحبت می کنید و از آن ها نگید و تمرین هایی که شما دارید ایجاد میکنید.
شما گفتید اون دوچرخه رو ببینیم واقعاً لذت بردم ازون بچه ای که اون عقب نشسته بود, و از اون لبخند زیر لب دختری که داشت دوچرخه و می برد منو یاد خودم انداخت در زمانی که همینجوری خجالتی بودم و یادآور شد.
حالا حسم به من میگه در مورد ABORIGINAL صحبت کنم. نمیدونم استاد شاید همین الان برات جالب باشه که ببینی حتی افرادی هم هستند که در کشور استرالیا هنوز به شیوه انسان های اولیه در آن زندگی می کنند, به شیوه انسانهای اولیه دارم غذا می خورند دارند مایحتاج زندگی شان را آماده می کنند, و مهم تر از همه از تکنولوژی چیزی سر در نمیارن, میشه گفت این افراد چند قدم عقب تر از آویش هایی هستند که شما دیدین. مطلبی که داشتم در مورد این افراد میخوندم میگفت که این افراد تقریبا میشه گفت ۶۵۰۰۰ سال هست که توی استرالیا دارن زندگی میکنن که وقتی که اروپایی ها به استرالیا آمدند و خواستم قاره استرالیا و بگیرند خیلی از این افراد را قتل عام کردند. فقط خواستم این نکته را در مورد مردم بگم خیلی سبک زندگی این افراد برام جالبه , از نوع غذا خوردن شون از نوع آب خوردنشان از نوع شکار شون و خیلی چیزهای دیگه البته بگم این روزها خیلی از این مردم دارند مهاجرت می کنند میان به مناطق شهری که یک کار درست حسابی داشته باشند و یا اینکه یک زندگی بهتر و راحت تر اما تغییر دادن مدل ذهنی که این همه روش از قبل کار شده کار راحتی نیست اما شدنی است .
در آخر می خوام بگم استاد دمت گرم و دم مدیر سایت گرم که این وب سایت را معرفی کرد تا ما بتونیم راحت تر و سریعتر متن ها را آماده کنیم و بزنیم روی سایت اینجوری خیلی راحت تر می تونم حسمو بیان بکنم و کارها و سریعتر انجام بدم واقعاً از هردو شما سپاسگزارم
استاد نازنینم خانم شایسته عزیز از شما واقعا سپاسگزارم و شما را میسپارم به آغوش عاشق پروردگار دوست ندارم ماه باشید
مهدی نوری
سلااام
وقتی گفتید گروهی در آمریکا هستند که از تکنولوژی استفاده نمی کنن متعجب مونده بودم آخه مگه میشه ؟؟؟چطوری؟؟؟؟??
حتی از برق هم استفاده نکند
اونم در کشوری که همه دوست دارن برن تا از امکاناتش استفاده کنند?
استاد اینجا که گفتید ما یه روز گوشی نداریم یا نت نداریم یا برق میره چقدر سختمون میشه
گفتم آره واقعااا یه روز اگه اینا نباشه همش وای خدا وای خدامون بلند که کی برق میاد و..
اینکه لباساشون یه جور خاص بود واز بقیه مردم متمایزشون می کرد برام جالب بود ومیشد اینجوری اونا رو شناخت?
دوچرخه هاشون خیلی جالب بود وچقدر عالی که جای راحت هم برای بچه داشت?
کالسکشون چه زیبا بود اسبه چه جثه بلند و قدرتمندی داشت?
چه مناظر زیبایی چه خونه های قشنگی چه کیفی داره با کالسه بری اینجاها رو دور بزنی???
آقا گفتید تو ترافیک پشت کالسکه می موندند واینقدر به عقیده ونظر وسبک زندگی هم احترام می زارن ???(بعضی وقتا دیگران اونجور که ما دوست داریم رفتار نمی کنن یاد گرفتم منم به دیگران اجازه بدم اونطور که دوست دارند زندگی کنند حتی اگه باعث بشه منم کمی صبر کنم)
و اون بانوی که به دنبال خواستش رفت حتی بر خلاف عرف جامعش و توی بهترین دانشگاه درس خوند و دکتراشو گرفت??(یاد گرفتم اگر خواسته ای داری فقط برو به سمتش مانع های بیرونی رو هر چقدر دیگران در نظرت بزرگ جلوه بدن بزرگ نیست وبا ثابت قدمی تو محو میشه)
چقدر سفرنامه خوبه خدایش همه جا ما رو برد و با خیلی از چیزا تو سفرنامه آشنا شدیم ???
خدایا شکرت ???ممنونم استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم??
سلام سلام و صد سلام
عجب جایی عجب زیبایی هایی
هر لحظه هر تصویر چشم نوازتر زیباتر
روح آدم رو به پرواز در میاره
یعنی قشنگ توی آمریکا پشت سر اون کالسکه می رفتم
دوچرخه ها رو خیلی جالب بود
این همه نعمت این همه تضاد زیبا کنار هم
از یه طرف اوج تکنولوژی از یه طرف زندگی صددرصد سنتی
داشتم به این فکر می کردم علاوه بر دیدن زیباییها این فایل برای من چه درسی داشت
به این نتیجه رسیدم که برای رسیدن به خواسته مثل دیدن این قوم نیازی به دست و پا زدن نیست فقط کافیه بخوای و اعتماد کنی به الله یکتا خودش می برتت وسط قصه
یعنی عاشقشم
هر لحظه بیشتر از لحظه قبل
خدایا شکرت
سپاسگزارم مریم عزیزم و استاد جان جانان
بچه ها سلام
عجب فایلی بود این فایل، عجب چیزی بود…
آبجی شایسته دستت درد نکنه…
خدا رو شکر واقعاً..
فضای آمیش ها رو قشنگ درک کردم :)))
یعنی اون قانون وضوح از طریق تضاد از جلوی چشمام گذشت:))))
به خدا این سایت و این مسیر ماهه ماه، این آزادی توی این سایت این آزادی بیانی که هست این اتفاقاتی که توی زندگی من افتاده تا به الان و این اتفاقاتی که قراره بعداً بیفته… خدا رو صد هزار مرتبه شکر هزاران هزاران مرتبه شکر بابت این مسیر خیلی خنکه و خیلی آزادی توش هست…
خدایا شکرت واقعاً من خیلی خیلی خوشبختم استاد…
نمیخوام بگم که این طرز تفکر آمیش ها خوبه یا بد اما این آزادی رو من با هیچی عوضش نمیکنم… خدا رو صصصد هزار مرتبه شکر… این قشنگیه این جهانه ما و اینا باید باشیم توی این جهان تا به وضوح برسیم مثل فرق نوک قله و ته دره میمونه اگه ته دره نباشه نوک قله ای هم درک نمیشه، خوب و بدی نیست…واقعاً خدا رو شکر بابت این قانون و این نسبیتی که در جهان برقرار هست، خیلی عالیه…
یه چیز خیلی ارزشمند و مهمی بگم در مورد این نسبیت و دو قطبی بودن جهان و رابطه اش با آیه ی (ولنبلونکم بشی من الخوف…) بقره، الان به ذهنم رسید بگم؛
خیلی از ماها فکر میکنیم که منظور این آیه این هست خدا ما رو امتحان میکنه تا ببینه که چند مرده حلاجیم اما اصلاً اینطور نیست بچه ها مسئله فقط سر تجربه کردن هست، این همون نسبیت و دو قطبی بودن جهان رو میرسونه.
این اتفاقات چرا توی زندگی همه ی ما می افته چون توی کل جهان داره هر لحظه می افته اگه همش اتفاقات خواسته و خواسته و خواسته پشت سر هم می افتاد از همون اول که ما دیگه نمی تونستیم خودمون رو تجربه کنیم این اتفاقات به ظاهر ناخواسته می افته تا ما انتخاب کنیم که کدوم مسیر رو میخوایم تجربه کنیم و چی رو میخوایم تجربه کنیم تا به وضوحش برسیم تا چشممون باز بشه، این یه اتفاق کاملاً طبیعی و بدیهیه در جهان و چه ما باشیم و چه نباشیم داره این اتفاق می افته و امتحان و گرو کشی ای از طرف خداوند در کار نیست… نسبیت و دو قطبی بودن جهان، بیس و پایه ی حرکت و پیشرفت جهان مادی هست. خدا رو شکر بابت همه چیز
عاشق این خدام.
این طرز تفکر آمیش ها به نوعی آزادی رو هم میرسونه ها ، چون نشون میده که هر طرز تفکر و باوری که داشته باشی همون رو برداشت میکنی حتی اگه توی کشوری باشی که با پیشرفت و تکنولوژی احاطه شده این یعنی همون مسخر بودن آسمان ها و زمین که حتی اگه توی پیشرفته ترین کشور جهان باشی اما باورات یه چیز دیگه باشه ، تجربه ای کاملاً متفاوت رو خواهی داشت و برای ما عزیزانی که در ایران هستیم میتونیم برعکسش کنیم؛ یعنی حتی اگه توی کشوری باشم پیشرفته نیست و من نوعی باورام فرق بکنه میتونم کاملا متفاوت درک کنم و تجربه کنم و اگه باورام خیلی خیلی فرق بکنه و کلاً کنده بشم به جایی هدایت میشم که هم فرکانس با من باشه، این هدایت خیلی خیلی توش حرف هست استاد
امروز تو کتابخونه بودم و یه الهامی بهم شد در واقع یه چیزی برام جا افتاد تازه و اون هم این مطلب هست که ؛
*چشم و گوش و زبان(تکلم) و فکر(توجه کردن به هر شکلی)، فقط و فقط ابزار من برای رسیدن به خواسته هام و خلق کردن خواسته هام هست، الکی نیستند بیهوده نیستند که همینطوری افسارشون رو رها کنم… سپاسگزاری شون هم این هست که با این ها به خواسته هام برسم با توجه بر اونها و نکات زیبا و مثبت زندگیم ( این تیکه دومیه همین الان اومد، خدا رو شکر)
احساس من(GPS مسیر است)=
1.تنها راهنما و هدایتگر من به سمت خواسته هایم.
2.تنها نشان دهنده ی بودن در مسیر خواسته هایم/ناخواسته هایم. *
راستی استاد، رکابیتون رو عشقه دیگه فکر کنم که دفعه ی بعدی از این توری های استتار ماشین بکشید روی آر وی و با این گریم های پلنگی استتار در شب از زیر آر وی بیاید جلوی دوربین، با اون اهنگی که میزدید با دهنتون موقع باز کردن لباسهای آرمی… دیری دیریــــن…کم کم داره رسوخ میکنه تو وجودتون این یو اس آرمی :)))))… استاد فرض کن همه ی وسایل توی آر وی اینطوری بشه… انگار که توی این نفر بر های آمریکایی هستید، خیلی باحال میشه نه :)
اما حیف این فایلا ضبط شدست :(
اینا همش خلاقیته ها ! میبینی استاد :)))
استاد این خندتون خیلی جیگره من خیلی دوستش دارم..
من عاشقتم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر خیلی کیف داد…
الانم رفتم قشنگ زمان 12:12 تا 12:27 رو برش دادم و صوتیش کردم و مکث ها رو گرفتم و نفسهای بین کلام رو هم گرفتم و خیلی عالی شد و یک فایل صوتی خوب در آوردم ازش با برنامه n-track studio7 که برنامه ی خیلی راحتی هست و بسیار بسیار سادست و نیازی هم به یادگیری ندارد مثل ادوبی آودیشن هم نیست که خیلی پیچیده باشه اون ابزارهای ضروری و کارا رو هم داره و من فایل هام رو با این درست میکنم.
اسم فایل رو هم گذاشتم There’s no limit.
در پناه ربّ.
آفرین آفرین آفرین به این زیبا بینی و این جهان بینی ارزشمند
یاد داستان موسی و شبان افتادم
وقتی ما داریم باور هامون رو تغییر می دیم
و افرادی رو می بینیم که با باور های دیگه ای زندگی می کنند به اون ها احترام می زاریم و با تمرکزمون بر زیبایی های جهان هستی
لذت می بریم و شاد هستیم و شکرگزار
و ما انتخاب می کنیم مسیر زندگی خودمون رو و خداوند شاد و عاشق هم تایید می کنه و می رسیم به این راز زیبا ؛ شادی و آرامش
خدا شاده خدا آرومه
وقتی ما شادیم و ما آرومیم در واقع ما خدا هستیم . در واقع ما قدرت خلق پیدا می کنیم
صمیمانه از استاد عباسمنش این دست خدای شاد و آروم سپاسگزارم برای این آموخته ها
و این آگاهی ها .
و تکرار و تکرار و تکرار
استاد عباسمنش شما بهترین هستید در آموزش
صمیمانه سپاسگزارم
استاد به درستی توضیح می دن و من که مطالعات نوروساینس داشتم و تست گرفتم اینو به خودم و دوستای همراه یادآور می شم .
ما روشی داریم برای بازیابی و یا راه اندازی دوباره سلول های عصبی انسان که این روش به این شکل کار می کنه
ما یه محرک درست می کنیم برای اون سلول عصبی و با تکرار زیاد اون سلول عصبی رو؛ رو به رو می کنیم با اون تحریک و این باعث می شه اون سلول عصبی بهتر از روز اولش هم کار می کنه
و یه سری نکات رو رعایت می کنیم اون نکات این ها هستند .
محرک رو ثابت نگه می داریم : جمله تاکیدی ثابت
محرک رو یک سره روشن نمی زاریم
سلول می سوزه : جمله تاکیدی رو یک سره به کار نمی بریم ،؛ رها می کنیم دوباره شروع می کنیم رها دوباره رها دوباره رها دوباره
مثل پله rv ؛ مثل خط ممتد و خط مقطع
شبیه خط مقطع استفاده می کنیم
یک زمان مشخص در طی روز بکارش می بریم
مثلان اگه صبح ساعت ۱۰
هر روز ساعت ۱۰
اگه عصر هر روز عصر
اگه دوشنبه ها هر هفته دوشنبه ها
و تکرار و تکرار
انقدر تکرار می کنیم که اون سلول از روز اولش هم بهتر کار می کنه .
خدایا شکرت واسه استاد عباسمنش نازنین .
آفرین
و این قانون جهان هستی هست
وقتی ما یه جمله رو بار ها تکرار می کنیم و اون باور شکل می گیره
جهان هستی نمی تونه اون خلا رو خالی بزاره
و در سریع ترین زمان و به ساده ترین شکل و راحت ترین حالت و آسون ترین راه ممکن اون خلا پر می شه
خدایا شکرت واسه آگاهی .
سلام دوست عزیز
آگه براتون امکان داره راهنمایی کنید
سپاسگزار می شوم….
من با توجه به آموزه های کتاب شفای زندگی لوئیز هی و جستجو در درون خودم باورهای نادرستی که باعث بیماری جسمی ام شده بود رو کشف کردم برای خودم باورهای زیبای جدید و جملات تاکیدی نوشتم اونارو با صدای خودم ظبط کردم و در طول روز گوش می دهم… ولی به جز اینا برای ثروت یا ترس ها و ایمان و اعتماد به نفس هم از قبل با صدای خودم جملات تاکیدی یا خاطره هایی که احساس لیاقت برای باورهایی که می خوام بسازه ظبط کردم و گوش میدادم….
الان تمرکزم روی سلامتی و شفای جسمی هست آیافقط باید این فایل مربوط به سلامتی رو گوش بدم ؟و اینکه چند بار در روز گوش بدهم بهتره؟
یا اینکه می تونم فایل های دیگه رو هم گوش بدم؟
مرسی
سلام دوست من با اجازه از استاد عباسمنش نازنین
دوست من تکرار تکرار تکرا
مثلان شما یک ساعت خاص رو تنظیم می کنید واسه باور های سلامتی
من سلامت هستم .
من با نشاط هستم .
من شکرگزار هدیه سلامتی هستم .
من از این بابت که هدیه سلامتی مرا زنده نگاه داشته از صمیم قلب سپاسگزارم .
من زیبا هستم .
من اشرف مخلوقات خداوند هستم .
خداوند خداوند شفا و نشاط است .
من لایق بهترین سلول ها هستم .
من انسان بی نظیری هستم .
و ادامه زندگی و توجه به زیبایی های جهان هستی و لذت بیشتر و بیشتر
از زیبایی های جهان هستی .
و این تعهد رو با خودتون همراه می کنید از این به بعد هر چند بار که با موضوع غیر سلامتی مواجه شدید
خاطرات و وقایع رو یادآور می شید که در سلامتی کامل بودید و در حال لذت بردن خودتون که شکر کنید واسه اون سلامتی
و خداروشکر واسه آگاهی .
و هر چی بیشتر تضاد دیدید شما بیشتر تصاویر سلامتی و نشاط خودتون رو در گذشته حال و آینده می بینید و شکرگزاری خالصانه اونجوری که استاد می گن یعنی خوشحال می شید لبخند می زنید و بیان می کنید
خدایا شکرت برای آگاهی
از استاد عباسمنش عزیز که این فضا را فراهم کردند و همچنین از شما دوست عزیز برای پاسخ سپاسگزارم
همیشه در پناه حق سلامت باشید?
یه چیزی درون ما هست که مارو شفا می ده ، من یه بیمار دوقطبی بودم روانپزشکا می گن تا آخر عمر بدون دارو نمی تونن زندگی کنند ، کتاب بعد دیگر وجود رو بخونید ، باور ها رو موثر تر بخونید و نهایدنه کنید و از طرفی شکرگزاری برای خودم نتایج ملموس تری داشت