https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-23.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-28 10:51:472024-02-24 23:09:12سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۵
408نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
مردم آمریکا اعتقادات خاصی دارن و یک نگاه صلح آمیزی ب دیدگاه های مختلف دارن. نسبت ب همجنس بازان، شیطان پرستان ووو
اما نکته ای ک باعث شده یک سری کشورهای جهان اول پیشرفت کنن اینه که اعتقادات متفاوت رو می پذیرن، یعنی کاری ندارن هرکسی هرجور ک دوست داره فکر میکنه تا وقتی آسیبی ب جامعه نمیزنه بزار هرجور دوست داره فکر کنه. ونمیخوان به زور دیدگاه شون رو ب بقیه بقولانند سرشون تو کار خودشونه
هرچه قدر میایم تو جوامع ضعیف تر، افراد ب شدت ب عقایدشون پایبند ان و میخوان ک همه هم به عقایدشون پایبند باشن. یا با مایی یا بر مایی. اگر ک مثل ما فکر نمیکنی پس دشمن مایی.سعی میکنن تخریب کنن تحقیر کنن بجنگن.
اگر میخواییم هدایت بشیم ب جاهایی که زیباتره، جاهایی ک ملت باخودشون در صلح ان، راهش اینه ک ما باید با خودمون و دیگران در صلح باشیم.
قانون جهان اینه اگر شما میخوایید ب جاهای زیباتر هدایت بشید باید زیبایی رو در خودتون ایجاد کنید.
نمیتونیم یک آدم زشتی باشیم با افکار منفی و پلید و انتظار داشته باشیم ک بریم یک جایی ک همه افکار زیبایی داشته باشن.
هرکجا ک هستیم در هر شرایطی ک هستیم نتیجه افکار خودمون هست.
در واقع خیلی از ما افکار و باورهای بسیار نامناسبی داریم و تعجب میکنیم چرا هدایت نمیشیم ب جاهای بهتر.
باید همه آدم هارو دوست داشته باشیم فارغ از نژاد و رنگ پوست و جنسیت
وقتیکه شما خودت تو ذهنت خودت درست بشی، ب جایی هدایت میشی ک اون آدم ها هم درستن.
درواقع شما اگر میخوایید هدایت بشید ب جاهای خوب باید خودتون خوب باشید.
اگر من دارم رو خودم کار میکنم جهان لاجرم منو هدایت میکنه ب سمت مکان هایی، شرایطی، افرادی، روابطی ک اونها از شرایط قبلی من بهترن، از آدمایی ک قبلا تو زندگی من بودن بهترن، از مکان هایی ک توش زندگی میکردم بهترن.و این کار جهان عه
کی اتفاق میوفته وقتی ک من خودم عوض میشم، وقتیکه من روی خودم کار میکنم
اینطور نیست ک همون آدم باشیم با همون شخصیت همون نگاه بعد بگیم چرا ب جای بهتر هدایت نمی شویم ؟؟؟
یکبار دیگه میگم اگر ما بصورت بنیادین تغییر کنیم و روی خودمون کار کنیم و کاری نداشته باشیم بیرون بقیه چه جورین، بدون استثنا بدون استثنا جهان مارو هدایت میکنه ب جاهایی ک بهتره، زیباتره، قشنگ تره
دلیل اینکه یک سری آدما توی شرایط دیگه ای هستن و یک سری توی شرایط خیلی بهترن، نگاه شون عه
طرف مهم ترین مسئله اش اینه ک چرا لباس نپوشیدی و یا در مورد بقیه قضاوت میکنه چرا اینطوریه چقد بده
اگر یک آدم موفق تو کشور یک مسئله ای براش پیش بیاد میگن دیدی چیکار کرد دیدی چی شد هزار جور بحث در موردش میکنیم.
با خودمون فکر کنیم بابا منی ک دارم از بقیه ایراد می گیرم و قضاوتش میکنم خودم تو زندگیم چه غلطی کردم دقیقا
من هروقت میخوام از کسی ایراد بگیرم اول میام ب خودم میگم من چه غلطی کردم چ پیشرفتی کردم ک بخوام از بقیه ایراد بگیرم ک تو چرا اینجوری ای ؟؟
وقتی ایده ای نصیحتی میخوای کسی رو بکنی بگو من خودم اول یاد گرفته باشم عمل کرده باشم بعد بیام ب دیگران بگم وگرنه تاثیری نداره حرفات
به دلیل تفاوت در نگاه افراد عه ک نتایج متفاوت می گیرن.
ما هیچگونه تفاوتی در جنسیت و سواد و رنگ پوست نداریم
دلیل موفقیت یا شکست، تفاوت در نگاه افراد عه نه در قیافه نه در سطح تحصیلات جنسیت ویا مکانی ک زندگی میکنن.
حالا ما همون نگاه های قبلی رو داریم، همون خاله زنک بازی های قبلی رو داریم( چیزی ک اصلا مهم نیست و افراد ب مهم ترین موضوع زندگی شون تبدیل شده ) بعد انتظار دارن موفق بشن.
تو آمریکا هرکسی یکجوری فکر میکنه و دارن در کنار هم در صلح و صفا زندگی میکن بدون اینکه بخوان بقیه رو مجبور کنن ک مثل ما فکر کنید
دلیل اینکه خیلی از افراد کمتر نتیجه می گیرن اینه ک نشتی انرژی شون زیاده، کلییییی انرژی گذاشتن برای اینکه بقیه رو متقاعد کنن جور دیگه ای زندگی کنن.
من سالهای ساله ک دارم ب شیوه خودم زندگی میکنم، ب اون شیوه ای ک فکر میکنم درسته زندگی میکنم برای خودم دلیل موجه دارم. در کل خودم با خودم اوکیم.
دلیل اینکه میتونم تمرکز داشته باشم روی خودم، اینه ک تمرکز روی دیگران ندارم.
دنبال این نباشیم ک مردم رو قانع کنیم ک مثل ما فکر کنن. هروقت دیدید دارید مردم رو قانع می کنید یعنی دارید از مسیر درست خارج می شید.
باید ب خودتون بگید اقا من یک مسیری رو پیدا کردم یک سری نتایجم گرفتم از وقتی اینطوری فکر کردم، من این مسیرو ادامه میدم کاری هم ندارم ک بقیه چطوری فکر میکنن چطوری عمل میکنن چطوری زندگی میکنن.
من با دمپایی میرفتم دانشگاه، توی مسافرت ها با شاگردام میزدم می رقصیدم،اینطور نبود ک خودم رو مخفی کنم ماسک بزنم ادا دربیارمخودم بودم
و دلیل این پیشرفت ها هم اینه ک من تمرکز نمیزارم ک ماسک بزارم ک بقیه از من خوششون بیاد، اونجور ک بهش رسیدم دارم عمل میکنم، هرکسی دوست داره با هم می مونیم وگرنه از هم جدا میشیم.
این نوع نگاه من باعث شده این نتایج رو بگیرم، این نگاهی ک من اصلا در مورد آدما با افکار متفاوت مقاومتی ندارم( سنی شیعه خداناباور)
من همه این رفیقا رو دارم، ادم های خوبی بودن ولی دیدگاه شون حالا در مورد خدا یا هرچی متفاوت بوده، نیازی نبوده ک بخوام اونارو تغییر بدم، ما باهم صحبت میکنیم در مورد موضوعات دلخواه مون چرا بیاییم در مورد موضوعاتی ک اختلاف داریم صحبت کنیم یه عالمه موضوع مشترک موردعلاقه داریم تفریح فوتبال ورزش ک درموردش باهم صحبت کنیم. درمورد خدا یه جور دیگه فکر میکنی اشکال نداره تو یک جور دیگه فکر کن من یک جور دیگه، باهم ک میتونیم معاشرت کنیم.
درواقع این نوع نگاهه باعث شده من بیام ب کشوری ب موقعیتی ب آدمایی ک همه اینجوری فکر میکنن
اگر ک دوست داری هدایت بشی ب جاهایی ک باخودشون در صلح ان، تو باید اول اول اول با خودت درصلح باشی. وقتیکه این اتفاق میوفته هدایت میشی. ولی وقتی بقیه رو قضاوت میکنی( چرا این اینجوری فکر میکنه چرا اونجوری فکر میکنه) ب موفییت و خوشبختی نمیرسی.همه هم بخاطر تعصبات مون هست. مذهب و دین ب این دلیله ک تو اون منطقه یا کشور ب دنیا اومدی، اگر تو ژاپن ب دنیا میومدین یک جور دیگه فکر میکردین در مورد دین، ب دلیل شنیده ها دیده ها، ن تحقیقی ن بررسی دیدن بقیه دارن اینجوری فکر میکنن پس حتما درسته بقیه هم همون چهارنفر دورشونن خانواده شونه ینی هیچ دنیا رو ندیدن، ادیان رو ندیدن.
هر کسی هرچیزی بهت گفت فکر کن، ببین این اصلا میتونه درست باشه منطقی باشه؟ بگو خوب ب نظر خودت درسته هرکی گفته باشه خودت فکر داری عقل داری میتونی بری تحقیق کنی بررسی کنی چهارتا کتاب بخونی درموردش ببینی ک راه درستش چیه،در یک کلام گوسفند و دنباله رو نباش نباشه هرکسی هرچی گفت قبول کنی، فکر کن حرف درست رو از هرکسی بود بپذیر، حرف نادرست رو از هر کسی هرکسی بود نپذیر. خودت بهش برس
حتی من قران رو حتی یک ایه رو چشم و گوش بسته قبول نکردم،نگفتم چون خدا گفته پس همینه، من تحقیق کردم فکر کردم بررسی کردم و بعد بهش رسیدم.
خود خدا میگه تفکر کنید، خود ابراهیم فکر میکنه و دنبال یک نیرویی میگرده ک هدایتش کنه عبادتش کنه و بررسی میکنه. اون ک دیگه شخص اول و اسوه توحیدی کل جهان هست.
ب همین دلیله ک این جنس ایمان عه(ایمان ب باورها و روش زندگیم) انقدر قوی عه چون خودم بهش رسیدم و کل مردم جهان بیان بگن اشتباه عه ب اندازه یک خردل در قلب من و در باورهای من تاثیری نداره.
در مورد مسائل مختلف فکر کنید، فکر کنید و بهش برسید.
اگر میخوایید برید ب جای خوب اگر میخوایید ادمای خوب ب سراغ شما بیان باید خودتون خوب باشید، خوب بودن یعنی چی یعنی کار درست رو انجام بدید راهی ک با تفکر بهش رسیدین رو برید.
همون جوری ک دوست دارید کسی ب شما کاری نداشته باشه، کسی نخواد شمارو مجبور کنه ک یک جور دیگه فکر کنید، باید یاد بگیریم ماهم کاری ب بقیه نداشته باشیم ماهم نخواییممجبور کنیم ک بقیه یک جور دیگه فکر کنن. تمام جنگ ها هیتلر ها کمونیست ها بدلیل همین تفکرات عه ک آقا من درست فکر میکنم توهم باید همونطوری ک من فکر میکنم فکر کنی وگرنه دشمن من هستی و تحقیرت میکنم.
خوب اینا ب کجا رسیدن؟؟الان کجای دنیان؟؟
اگر امریکا کشوری عه ک انقدر موفق عه و پیشرفت کرده ب این دلیل عه ک تو قانون اساسی اش گذاشته آزادی فکر آزادی عقیده آزادی دین هیچ چیزی نباید آزادی تفکر یک نفر رو ازش بگیره این رو ب عنوان اصل و اساس این کشور گذاشته.و بعد می بینیم این کشور هر روز شکوفاتر میشه هر روز پیشرفت میکنه ب چه دلیل ب دلیل اینکه تمام افراد با تمام تفکرات شون میان اینجا و کنارهم زندگی میکنن و به همدیگر احترام میزارن.
شاید موافق دیدگاه همدیگه نباشن ولی احترام میزارن به همدیگه، این باعث پیشرفتمیشه.
چقدر مردم در صلح ان ک پشت گاری آمیش ها می ایستن و احترام میزارن ب سبک زندگی شون و درکنار هم زندگی میکنن.
اگر میخوایید پیشرفت کنید اگر میخوایید ب معنای واقعی کلمه احساس خوشبختی کنید باید آدمهای دیگه رو از ذهن تون بریزید بیرون. مردم نگاه مردم دیدگاه مردم در مورد شما رو بریزید بیرون، اینکه مردم در مورد ما چطوری فکر میکنن اصلا مهم نیست، اگر ما بخواییم با نگاه مردم زندگی کنیم ک دیگه هیچی میشیم مثل ملاصدرا و خرش.
99 درصد مردم امریکا اصن کاری ب بقیه ندارن.
اگر میخواییم نتایج متفاوت بگیریم باید درونا عوض بشیم نه ادا در بیاریم نه فیلم بازی کنیم، باید واقعا عوض بشیم باید دیدگاه مون در مورد مسائل عوض بشه.
مهم ترین ایراد ما ایرانی ها اینه ک میخواییم همش بقیه رو اصلاح کنیم، بگیم آقا من اینجوری فکر میکنم توهم باید اینجوری فکر کنی، همش دنبال بحث کردن ایم، چقدر ما بحث میکنیمواقعا ؟؟؟
همش بحث بحث بحث توی بحث سیاسی،دین، بحث ورزشی استقلال پرسپولیس ،بجای اینکه طرفداری تیم مون رو بکنیم میریم طرفدارای تیم مقابل رو تخریب می کنیم تمرکزمون رو طرفدارای تیم مقابله
این آدما تو زندگی شون به هیچ جا نرسیدن و نمیرسن
تو مسیر خودت رو برو چیکار داری ب مسیر بقیه بارها خدا تو قران گفته اون دنیا ما بخاطر اعمال اونا شمارو مواخذه نمیکنیم.
ماها تمرکزمون روی خودمون نیست روی دیگرانه
باید بقیه رو دوست داشته باشید باید ب بقیه احترام بزارید باید بپذیرید هرکسی آزاده یک جور دیگه ای فکر کنه و دلیلی نداره مثل شما فکر کنه دلیلی نداره افکارمون رو ب بقیه تحمیل کنیم.
انرژی ات رو بزار رو خودت و کاری ب هییییچ کسی ن به خانواده ات ن اطرافیان ن مردم شهرت ن دولت ن رئیس جمهور نداشته باش، تمرکزت رو بزار روی خودت روی شخص خودت.
تغییر کن و جهان پاداش هارو بهت میده، جهان تورو هدایت میکنه ب جاهایی ک آدم ها بهترن شرایط بهترن زندگی بهتری داری.
استاد سپاسگزارم خط ب خط این فایل رو نوشتم چون درس بود و درس یک فایل عزت نفس میشد گفت بهش، یاد گرفتم ک ما انسان هستیم با سلایق مختلف همه میتونن سلیقه متفاوتی از من داشته باشن چه در طرز لباس پوشیدن، چه در صحبت کردن، حتی غذایی ک دوست دارن، ورزش، سیاست، تیم فوتبال، وووو باهاشون نجنگم بحث نکنم اینا همه حاشیه است خاله زنک بازی نکنم، کلی بحث زیبا هست ک بشینیم باهم حرف بزنیم، هر وقت بحث داشت ب متقاعد کردن سلایق یکدیگر می رسید کات کنم و بگم اوکی شما درست می فرمایید ما انسان ها سلایق متفاوتی داریم و من قرار نیست سلیقه و طرز فکر خودم رو ب شما بقبولانم.واقعا پذیرفتن همین تفاوت انسان ها بنظرم ریشه خیلی از مشکلات در روابط رو حل میکنه، اینکه بزاریم طرف مقابلمون آزاد باشه،نخواییم افکارمون رو بهش گوشزد کنیم، نخوام بلندگو نصیحت و ادوایس بگیرم دستم، بیشتر سکوت کنم، باید تمرین سکوت کنم، باید ب قول دوست عزیزمون یاد بگیرم هرجا حرفی ک میخواستم بزنم از روی جلب نظر دیگران بود سکوت کنم و متوجه شدم من در بیشتر مواقع سکوت رو انتخاب کردم، یاد گرفتم هر وقت میخوام کسی رو قضاوت کنم توی ذهنم ب خودم بگم اولا تو توی شرایط مشابه اون نیستی و از چند درصد قضیه خبرداری، دوما اصلا زندگی بقیه ب من مربوط نیست،و بیام توی ذهنم ب خودم بگم خودت چه دستاوردی داری خودت چه کاری کردی تاحالا تو زندگیت، و ب خودم بگم روش و شیوه زندگی دیگران تصمیمات دیگران رفتارهای دیگران چ بسا از اعضای خانواده خودم باشن به من مربوط نیست، من باید زندگی خودم رو بسازم و کاری ب کسی نداشته باشم. ک میشه هموننشتی انرژی، همون وارد حاشیه شدن.من انرژی ام رو حتی روی خانواده هم نمیزارم و میگم هرطور مایلن زندگی و رفتار کنن بعد بیام در مورد دیگر افراد هم نظر بدم و بحث کنم !؟؟
نکته بعدی در داشتن سبک شخصی زندگی، اینکه فارغ از اینکه بقیه منو تایید کنن بقیه خوششون بیاد از عقاید من،از لباس های من، از رفتار من، من ب شیوه خودم زندگی کنم و دنبال اینم نیستم ک بقیه تاییدم کنن، من ب اون شیوه ای ک خودم رسیدم زندگی میکنم عمل میکنم چون قبلش نتیجه رو دیدم و بهش رسیدم، پس عمل میکنم و نگران حرف و نظر مردم هم نیستم، اون کسی ک با من همفکر و هم عقیده باشه میمونه وگرنه از هم جدا میشیم.
یه چند وقتیه که روی باورهایی دارم کار میکنم که در مورد ارتباط با مردم و دیدگاهم نسبت به مردمه میخوام بیشتر توضیح بدم(متن روبرو رو تقریبا ده روز پیش نوشتم و سعی کردم باورهای درست رو جایگزین کنم و توجهم رو بزارم روی خواسته هام در رابطه با مردم ) در مورد ترس ها و استرس هایی که روز به روز هم بیشتر میشود چیزی که از گذشته و خانواده یادم می آید این است که :
1- مردم خیلی بد هستند.
2- همه فقط به فکر منفعت خودشون هستند.
3- همه آدم هایی بی درکی هستند که قصد اذیت کردن و تمسخر من رو دارن.
4- مواظب باش دورو زمونه ی بدی شده.
5- هرکسی سر راهم قرار بگیره با من سر جنگ داره.
6- هیشکی دوست نداره پیشرفت من رو ببینه و جلوی پیشرفتم رو تا اونجا که بتونن میگیرن.
7- ببین سلام گرگ بی طمع نیست مواظب خوبی های دیگران به خودت باش چون پشتش یه طمعی هست.
8- چهارچشمی باید مواظب خودت باشی وگرنه کلاهت پس معرکه هست.
اینها بخشی از باورهای نادرست و دیدگاه های وحشتناک! نسبت به مردم جامعه ام بود نسبت به خودم و باعث شد بسیار تنها باشم بسیار بدی ببینم و قطعا جهنمی بوده ارزو میکنم کسی دچارش نشه(اگرچه خیلی ها همین تفکر رو دارن و فکر میکنن از زرنگیشونه اینها رو فهمیدن و مواظب هستند) و اما بگم وقتی شروع کردم به تفکر در مورد باورهای درست جایگزین وقتی سعی کردم فارغ از رفتار دیگران خودشون رو دوست داشته باشم بعضی رفتارهاشون برام منطقی شد (رفتارهای طبیعی شون که مخالف خواسته های من بود آزارم میداد) بطرز عجیبی رفتارهاشون عوض شدبه طرز عجیبی مردم در خیابان لبخند میزدند به من به طرز عجیبی شب ها با دوستا بیبرون میگیم میخندیم و لذت میبریم و یکی دو روز پیش که یه مسئله ای برای خواهرم پیش اومد و من دوباره حالم بد شد و دوباره اون افکار داشتن به سراغم میومدن امروز خداوند هدایتم کرد و این فایل رو که در ادامه سفرنامه داشتم میدیدم تلنگر بهم زد و جوابم رو و قدم بعدیم رو دریافت کردم و الان میدونم که من نمیتونم نتیجه زندگی بقیه رو تغییر بدم وقتی افکار بیمار زا دارن من نمیتونم با غصه خوردن کمکی به دیگران بکنم و وظیفه من تمرکز روی خودمه چون بالاخره خوب یا بد دیگران مسائلشون رو پشت سر میزارن در این بین اگر ما هر وقت مسئله ای واسه عزیزانمون پیش اومد بخوایم دوباره مثل قبل بشیم نتنها کمکی نمیکنیم بهشون بلکه یکی میشیم مثل اونها که زندگی کنیم در جهنم خودساخته خداروشکرم میکنم که در این مسیر چندروزه ام که با تمام وجودم تعهد دادم ادامه بدم و الحق نتیجه اش رو خیلی زود بهم نشون داد هرلحظه هدایت های بیشتری رو دریافت میکنم و از استاد عزیزم هم که دستی شدن از دستان خداوند مهربان نهایت سپاسگزاری رو دارم… همیشه شاد باشید و سلامت و در بهشت خودساخته خودتون لذت ببرید.
سلام به دوستای هم فرکانسیم و استاد گرامی و مریم شایسته عزیزم . باز هم از خداوند و بعد از شما تشکر میکنم ک دوباره بخشی از وجودمان را از تاریکی به روشنایی دعوت کردین . هم فرکانسی یعنی همین . میدونید چی شد ؟ یکی دو روزی بود مداوم ذهنم درگیر یک رنجشی شده بود که از یک عزیزی داشتم . حالم رو خراب کرده بود و از اونجایی ک دارم روی خودم کار میکنم که حتما باید حالم رو خوب نگه دارم و به زیاییها توجه کنم و به خواسته هام , امروز دقیقا رسیدم به دیدن این فایل استاد و فایل قبلی در مورد قضاوت بود . خیلی روم تاثیر گذاشت . من مدام در حال قضاوت اون عزیز بودم که چرا اون روزها چنان رفتارهایی با من داشت . حرفهای استاد راجع قضاوت چه در این فایل چه در فایلهای قبلی منو به فکر واداشت ک ایا من مگه کامل و بی نقصم.؟ مگه من هم در طول عمرم کاری نکردم ک دیگران رو خواسته یا ناخواسته برنجونم ؟ کامنت دوستان تلنگرهای زیادی به من زد ک ایا منی ک درونا توقع دارم دیگران درست مطابق میل من رفتار کنند این خودش قضاوت دیگران نیست ؟ جایی خوانده بودم که زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند . از همه مهمتر یاد گرفتم در شرایطی که به هر دلیلی دچار رنجش میشم و نا خوداگاه طرف رو قضاوت میکنم سریع به خودم ایست بدم . به جاش شروع کنم به شمردن نکات مثبتی که از اون رنجش و یا اون موقعیتی که بشدت میخوام تغییرش بدم . من چه چیزهای خوبی رو میتونم از زوایای مختلف در این رویداد ببینم ؟ چه درس هایی گرفتم ؟ بابت چیزهایی ک به خاطر همان مشکل میتوانم سپاس گزار باشم لیستی تهیه کنم . این بهم خیلی کمک کرد ک توجه کنم روی نکات مثبت در شرایطی ک ناخوشایند من است
خدارو شکر که در مسیر درست قرار دارم . استاد عزیزم فقط خدا میدونه چقدر سپاس گزارم ک با شما و دوستان هم فرکانسیم اشنا شدم و با شما هم قدم هستم . تمام حرفهای شما را باید با طلا نوشت . از خدا میخوام همواره روز به روز بیشتر و بیشتر اگاهی کسب کنم از شما و باورهای عالی بسازم و ذهنم رو عادت بدم فقط و فقط روی زیباییها بدون قضاوت نه خودم و نه دیگران
این فایل نشانه امروز من بود، مدتی هست که شروع کردم از اول فایلهای سفر به دور آمریکا رو دانلود کردن، الان تا قسمت ۵۸ دنلود کردم، الانم که این بسته ۱۰۰ گیگ اینترنت رو بخاطر کرونا دادن، دیگه عالیه، مشکل حجم اینترنتم ندارم😊
چند روز پیش بود که خیلی اتفاقی فایل همین قسمت رو میدیدم، الان هم نشانه امروزم هست، دوباره و دوباره نگاهش کردم، واقعا نکات ارزشمندی رو گفتید استاد،
من وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم من چقدر انرژیمونو برای قانع کردن دیگران هدر میدادم، چقدر بحث میکردم با این تصور که اونهارو هدایت کنم، یا مثلا بگم که اشتباه فکر میکنند. .. ولی خب نتیجه واضحه اونها که هیچ قبول نمیکردند که هیچ!(اصلا انگار حرفهای منو نمیشنیدند!) من چقدر خودمو اذیت میکردم که چرا بقیه متوجه نیستند…. یعنی کلا تمرکزم به بیرون بود، روی افراد، مخصوصا خانواده ام، همش میخواستم اونها رو رشد بدم!
بعد چیزی که در واقعیت اتفاق می افتاد این بود چون تمرکزم روی بیرون بود از درون خودم غافل میشدم، و ناخودآگاه خودمم به اون آگاهی ها و چیزهایی که بلد بودم هم عمل نمیکردم! خب مشخص بود که حرفم هم تاثیر نداشت….
،
چندتا جمله طلایی و نکته دار بود که برای خودم نوشتم اینجا هم میگذارم،
🌟 اگر میخواهیم به جاهایی هدایت بشیم که همه باهم در صلح اند، ما باید با خودمون در صلح باشیم، ما با دیگران در صلح باشیم.
🌟 قانون جهان اینه: اگر میخواهیم به سمت زیبایی ها هدایت بشیم، باید این زیبایی رو در خودمون پیدا کنیم.
🌟 ما نمیتونیم افکار پلیدی داشته باشیم و انتظار داشته باشیم به جایی بریم که همه افکار زیبایی داشته باشند.
🌟 هرجا که هستیم و در هر شرایطی که هستیم، نتیجه افکار و فرکانس های خود ماست…
🌟 خیلی از ما افکار و فرکانس های نامناسب داریم و تعجب میکنیم که چرا هدایت نمیشیم به جاهای بهتر!
🌟 ما باید روی خودمون کار کنیم، ما باید مردم رو دوست داشته باشیم، فارغ از هر رنگ و نژاد و… تو اگه تو ذهن خودت درست بشی به جایی هدایت میشی که اون آدم ها هم درست اند.
🌟 در واقع اگر که شما میخواهید هدایت بشید به جاهای خوب، باید که خودتون خوب باشید.
🌟 اگر که من دارم روی خودم کار میکنم، جهان لاجرم منو هدایت میکنه به سمت مکان هایی، شرایطی، افرادی، روابطی که اونها از شرایط قبلی من بهترن…
🌟🌟 اگر ما بصورت بنیادین تغییر کنیم بدون استثناء جهان ما رو هدایت میکنه به جایی که بهتره🌟🌟
،
🌟 کی میتونیم پیشرفت کنیم؟ موقعی که اصلا برامون مهم نباشه بقیه درباره ما چطور فکر میکنن، اصلا ما انرژی نذاریم روی بقیه.
🌟 دلیل اینکه بعضی ها نتیجه نمیگیرن اینه که نشتی انرژیشون زیاده، کلی انرژی گذاشتند تا بقیه رو متقاعد کنن…
🌟 دلیل اینکه میتونم تمرکز داشته باشم روی خودم بخاطر اینه که تمرکز روی دیگران ندارم، من چی کار دارم که بقیه چی کار میکنن.
🌟🌟 دنبال این نباشید که مردم رو قانع کنید که مثلا مثل ما فکر کنید، در واقع اگه میخواید مردم رو قانع کنید دارید از مسیر درست خارج میشید🌟🌟
،
این جملات در نگاه اول خیلی بدیهی و معمولی بنظر میان، ذهن آدم میگه خب اینها رو که من بلدم، ولی وقتی آدم تو خودش دقیق میشه میفهمه چقدر خلاف اینها حرکت کرده، ما ناخواسته خیلی از مواقع افکارمون و توجهمون روی دیگرانه! اینکه اونها چه میکنن! اینکه درباره فلان کار من چطور فکر میکنن! اگه فلان کار بکنم چی میگن! چه برداشتی میکنن! یه کاری انجام بدم بقیه بهم بگن آفرین! چرا فلان آدم فلان کار رو انجام داد! و هزارا تا از این فکرهای ریز که روزانه داریم …
یعنی در اصل رسیدن به نقطه ای که اصلا با دیگران کاری نداشته باشی و حواست و انرژیت رو روی خودت بگذاری، واقعا مهمترین کلید پیشرفته، خیلی هم آسون نیسن، ولی وقتی بهش برسی یه حس آزادی و سبک بالی داری که خیلی لذت بخشه، من خودم در مقاطعی تجربه اش کردم ولی خب چون قبلا قانونو نمیدونستم، دوباره از مسیر خارج شدم ، خداروند رو سپاسگزارم که به این مسیر هدایت شدم و خیلی از بخش های تاریک ذهنم روشن شدن، از خدا میخوام که کمکم کنه همیشه در مسیر درست و راه مستقیمش باشم.
سلام دوست عزیز خیلی لذت برم از تجربه هایی که بدست آوردید و مطلبی که نوشتید بسیار کلیدی بود من چندتاشو یادداشت کردم که استفاده کنم چون منم الان متوجه شدم که نشتی انرژی دارم و خیلی ازتون سپاسگزار هستم و خدارو هم سپاسگزار هستم که من رو به متن شما هدایت کرد .
منم از شما سپاسگزارم که باعث شدید دوباره به این صفحه بیام و متن خودمو بخونم و نکات رو یادآوری کنم،
واقعا تکرار معجزه میکنه، باید نکات و آگاهی ها رو بارها و بارها تکرار کرد
به قول استاد، تغذیه مناسب ذهن، مثل غذا خوردن فیزیکی میمونه، ما هر روز غذا میخوریم و هیچ وقت نمیگیم چون دیروز غذا خوردم پس دیگه نیاز نیست امروز غذا بخورم!
سلام استاد نازنینم وسلام خانواده ی عزیزم وسلام گرم من به بانوی خوش سخن، خانم شایسته ی عزیز ودوست داشتنی
امروز وقتی تو کانال تلگرام دیدم یه فایل اومده که درباره نشانه ی امروز من هست، سریع دانلود کردم، فایل رو گوش کردم ودلم خواست بیام از نتایج هدایت شدنم به سمت نشانهی امروزم براتون بگم.
چندروزی بود که شبها با خدا تا صبح حرف میزدم، میگفتم خدایا دلم میخواد خوب بشناسم، دلم میخواد جهان رو خوب بشناسم، دلم میخواد خودمو بشناسم دلم میخواد بدونم قوانین چطور کار میکنه، خلاصه خیلی چیزها ازش خواستم، فقط برای اینکه به قول استاد، فکر خدارو بهتر بخونم، سازوکار قوانین رو بهتر درک کنم، خلاصه یه شب حال عجیبی داشتم، انگار یکی از درون بهم میگفت، به تمام سوالات پاسخ داده میشه، نزدیک صبح بود اومدم آروم نشستم یه گوشه وارد سایت شدم، باورکنید، باور کنید که بی اختیار دستم «نشانه ی امروزم را به من نشان بده» را لمس کرد، خدای بی نظیرم منو هدایت کرد به فایل «خدارا بهتر بشناسیم»، فایل در حال دانلود بود ومن در حال تماشا، قبل از دانلود، چقدرررررر روشن وواضح فهمیدم من کیم؟ خداچیه؟ قانون چطوری کار میکنه؟ الان نزدیک به دوسال هست کلی فایل رایگان گوش کردم، 9قدم از محصولات رو استفاده کردم، ولی هدایت خدا اینطوری بوده که با دیدن این فایل دانلودی، پرده ها از جلوی چشمام کنار زده بشه، حقایق رو جور دیگه ای درک کنم، وعمل کردن بهش برام راحتتر باشه، البته که حتما باید در این مدار قرار میگرفتم تا این آگاهیها به من میرسید، قانون تکامل اجرا شد. واما من چیزی نمیگم دوست دارم برید واگر این فایل رو که به تنهایی ارزش هزاران فایل رو داره،دانلود نکردین، دانلود کنید وبارها گوش کنید اگر در مدارش باشید واگر شما هم بدنبال خواندن فکر خداوند باشید قطعا این فایل پرده ها رو از چشماتون کنار میزنه، قلبتون رو با نور آگاهی روشن میکنه، وچقدر رسیدن به خواسته هاتون رو براتون در دسترس وبدیهی میکنه، امیدوارم خداوند تک تک افراد این خانواده حتی بیرون از این خانواده رو به فایل «خدارو بهتر بشناسیم» هدایت کنه، اونوقت میبینن که زندگی براشون میشه کون فیکون، سعادت وبهشت وآرامش وثروت…. واما اینکه امروز به این فایل وبه این صفحه هدایت شدمو بهتون بگم که چه پاسخهایی برای چه سوالاتم دراین صفحه برام آماده شده بود ومن به اینجا هدایت شدم ودریافت کردم رو مینویسم
چند روزی بود به دوتا تضاد برخوردم وواقعا نمیدونستم چطور باید حلش کنم، والبته که باور داشتم راه حل این تضادها بهم گفته میشه وشاخکهامو تیز کرده بودم، تا اینکه امروز بدون اینکه فایل رو گوش کنم یا مقاله رو بخونم فقط با خوندن کامنت بچه ها، به پاسخ های حیرت انگیزی رسیدم، البته حتما با دیدن فایل وخوندن مقاله ی خانم شایسته، پاسخ مسائل من برام واضحتر هم خواهد شد ولی انقده ذوق زده شدم که دلم خواست زودتر تا اینجا یی که بهم پاسخ داده شد رو براتون بگم… تضاد اول، دختر من چند وقتی میشه که از دست همسرش ناراحته که به مادر شوهرش که از پدر شوهرش بعداز ازدواج دخترم ودامادم ازهم جداشدن حمایت مالی میکنه، میگه زندگیه خودم مهمتره، میگه چرا فقط همسر من باید زندگیه مادرشو حمایت کنه در صورتی که برادر بزرگ دامادم خودشو کشیده کنار، میگه چرا همسر من خودشو قاطیه مشکلات مادرش کرده، میگه من اگه میدونستم میخواد مسؤلیت زندگیه مادر شوهرم بیافته گردن ما، هیچوقت با دامادم ازدواج نمیکرد، خلاصه دوستان دخترم چند وقتی میشه توی روابطش با همسرش دچار سردی شدن، حتی تصمیم گرفتن که دامادم بره با مادرش زندگی کنه ودخترم به تنهایی، هنوز یک سال ونیمه که ازدواج کردن، از خدا هدایت خواستم، چند وقتی بود که به دخترم درمورد فراونی خیروبرکت خداوند صحبت کردم ولی چون دخترم تواین فضای فرکانسی نیست، فقط یه مدت کوتاهی حرفهای من مثل مسکن بوده براش، وبه محض فراموش کردن این صحبتها با کوچکترین عکس العمل از همسرش، دوباره برمیگرده سر پله ی اول، من از خدا هدایت خواستم وتو کامنت یکی از بچه ها خوندم که به نقل قول از استاد نوشته بودن البته دقیقا این نبود ولی مفهموش رو من اینطوری درک کردم وتفسیر کردم که این دیدگاه داماد من هست که باید زندگیه مادرشو حمایت کنه، ما کاری به درست وغلط بودن دیدگاه وباور وعقیده ی دامادم نباید داشته باشیم یعنی دخترم به عنوان همسر دامادم باید همسرشو با دیدگاه و نظرش حتی اگه مخالف نظر ودیدگاه اونه باید بپذیره وباید بگرده ببینه توی زندگیشون چه چیزهایی هست که هردودر اونها هم نظر وهم سلیقه وهم دل وهم باور هستن وبا توجه کردن به نقاط مشترک همسرش، خودشو به آرامش برسونه وقانون جهان اینه که نیروی درون دخترم وقتی به آرامش میرسه میتونه انرژی اطراف دخترمو مطابق با خواسته هاش تغییر بده، مثلا مادر همسرش ممکنه ازدواج موفقی کنه یا برادر همسرش توی حمایت مالی از مادرشون با دامادم مشارکت کنه، ویا وفور نعمت وثروت زیادی رو دریافت کنند که هزینه های زندگیه ی مادر شوهر دخترم اصلا تو زندگیشون به حساب نیاد، انقده ثروت وپول سرازیر بشه تو زندگیه دخترم که اصلاً به چشمش نیاد که شوهرش چقدداره به مادرش پول میده ولی من که از قانون خبر دارم میدونم که اول باید باورکنه که پول وثروت خیلی خیلی زیاده واگه شوهرش به مادرش کمک کنه خداوند هزاران برابرش رو وارد زندگیشون میکنه وبعد با این باور نیروی درونش واحساس درونش آروم بگیره واونوقته که این نیروی درون، این خداوند قدرتمند میتونه دخترمو در مسیر دریافت ثروت بیشمار قرار بده که سه چهار ملیون تومن پولی که داره برای مادرشوهرش از زندگیش خارج میشه اصلا به حساب نیاد، فقط همه چیز از پذیرش نظر ودیدگاه دامادم توسط دخترم وتمرکز وتوجه اون به دیدگاه ونظرات مشترکشون ونقاط تفاهمشون، شروع میشه.
تضاد دوم درمورد دخالت من بین روابط خواهرم وپدرومادرم بود که بازهم به روشنی هدایت شدم به این نکات که من باید توجهمو بزارم فقط برای زندگیه خودم، اونها حتماً دراون فضا وفرکانس بودند که از همدیگه چنین واکنشهایی رو دریافت کردند، هیچ کس نمیتونه به کس دیگه ظلم کنه، هیچ کس نمیتونه زندگیه کسی رو تغییر بده، هیچ کس نمیتونه احساس کسی رو خراب کنه، هیچ کس نمیتونه به کسی آرامش بده، هیچ کس نمیتونه… چون همه چیز در درون آدمها ست.
آرامش وعزت نفس، ارزشمندی، قدرت، احساس لیاقت، صلح، ثروت، همه چیز در درون ماست وهیچ چیز بیرون از مانیست، واون چیزی که در درون ماست، اون نیروی درون خداست واون برای ماکافیه، الله بکاف
استاد بی نهایت سپاسگزارم از خدا واز شما بخاطر هدایتم که خداوند از طریق شما وسایت واین قسمت «نشانه ی امروز» بهم نشون میده، عاشقتونم.
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان شایسته خلاق و هنرمند، و درود به هم فرکانسی های عزیزم.
امروز که تو جلسه دوم قدمدومهستم از دوازده قدم از طریق مرا به نشانه ام ببر به این فایل هدایت شدم و چه نکات ارزشمندی دریافت کردم،
اولا همه انسانها مخلوق خدا احد و واحد هستند و برای خدا ارزشمند هستند مثل بچه هامون که چه زشت چه عاقل چه کوتاه چه بلند… هرچی که باشند برا ی پدر و مادر عزیز هستند پس نگاه ملیتی و قومی نباید به انسانها داشته باشیم.
وقتی مریم جان میخواد وارد فروشگاه بشه زوم میکنه روی اون گلهای قشنگ پس همیشه باید نگاهمون به زیبایی ها باشه حتی اگر نازیبایی هم تو مسیر باشه تمرکز ما به زیبایی ها باشه.
من خودم هنوز نمیتونم با یه افغانی کنار بیام چون همیشه تمرکز م به نازیبایی هایی بوده که دیگران گفتن و بدون تحقیق پذیرفتم و الان با گفته های استاد به این درک رسیدم که تو هر کس یا هر چیزی میتونه نازیبایی و یا چیزی باشه که برای من قابل قبول نیست فقط لازمه من تو اون فقط زیبایی ها رو ببینم و تمرکز کنم .
فارق از دین ،مذهب، فرقه، باور و هر چیز دیگری به انسانهای پیرامونم نگاه کنم.
از همه مهمتر هیچکس و هیچ چیز را قضاوت نکنم.
و خود واقعیم باشم بدون فیلم و سانسور.
من همیشه قبلا از رقصیدن تو جمع به خاطر قضاوت دیگران خجالت میکشیدم ولی الان فارق از اینکه دیگران چی میگن خود خود خودم سعی میکنم باشم.
خدا رو شکر میکنم که امروز هدایتی به این فایل هدایت شدم میرم که امروزه رو بسازم خدارو هزار مرتبه شکر .
سلام واقعا عالی بود من داشتم در مورد مهاجرت به آمریکا فکر میکردم اومدم تو سایت و مرا به سوی نشانه ام هدایت کن را زدم دقیقا این قسمت برام باز شد و خیلی برام جالب بود که این صفحه اومد ممنونم منم کاملا به این موضوع ایمان دارم که اگر میخوایی به جاهای خوب هدایت بشی اول باید خودت خوب باشی
سلام خانم شایسته مهربون سلام استاد فایل شما که بینظیر بود ولی دو تا اتفاق جالب تو این هفته برام افتاده ،برای کاری سمت میدان فردوسی رفتم دنبال آدرس میگشتم از هر کی پرسیدم دقیق نمیدونست پیش خودم گفتم بزار خودم رو بسپارم به الهاماتم وشدیدا مغزم مخالفت میکرد واز روش استاد استفاده کردم قدم اول رو گذاشتم اول یه خیابان مثل رد شدن استاد از رودخانه که قدم اول رو گذاشت روی سنگ وبعد دومین وبعد سومین باورم نمیشد راننده ی ماشینی ازم آدرس پرسید برگشتم به اون جواب بدم که مال ابن محل نیستم چشمم افتاد دقیقا به همون جا با تابلوی نسبتا کوچک یعنی لحظه ی هیولایی بود وامروز که فایل ۴۵ رو نگاه کردم از همون اول این inGodwe trust جلوی چشمم بود هی نگاه میکردم یعنی چی نه قاب داره نه …تا اینکه متن علی عزیز رو خوندم وفهمیدم شعار آمریکاست وروی دلارها نوشته شده ،خیلی وقتها ذهنم میگه راه درست نیست استاد منظورش یه چی دیگست ولی الهامات داره کمک میکنه مرسی از خدا که هستیدودستان خدا روی زمینید از تمام زحمات مریم عزیز که میکشند برای درست کردن این فیلمها هم سپاس فراوان دارم دوستون دارم در پناه خداوند باشید.
بسیار سپاسگدارم که مدت زمان فایل رو بیشتر کردید . میدونید ده دقیقه واقعا خیلی کمه تا میای گرم شی تموم شده چند روز بود می خواستم بهتون بگم اگه امکان داره مدت زمان هر قسمت رو بیشتر کنید فکر کنم خواستم اجابت شد . خیلییی خیلییی ممنون از تمام زحماتتون و عشق و حالی که میکنید چون ماهم با دیدن انرژی شما کلی انرژی میگیریم
عزیز دل من، عزیز دل همه ی اعضای خانواده عباسمنش من الان تا دقیقه سیزده این فایل زیبا رو دیدم و گفتم بیام چیزی بنویسم. خواستم بگم شما لباس بپوشید یا نپوشید عشق مایید دستی هستید از جانب خدا، شما زندگی خیلی از ما رو واقعا تغییر دادید، شما ما رو با خدا اشنا کردید،زندگی ما رو وارد مرحله جدیدی کردید که در ان شادی و خوشی حرف اول رو میزند، هر جلسه زنجیری رو از دست و پای ما باز کردید و ما رو از زنجیر ترس، نا امیدی، ناراحتی،نفرت و کمبود اعتماد به نفس و نیاز به تایید دیگران داشتن رهانیدیند و یکی یکی زنجیرهای ما رو باز کردید و ما روسبک و ازاد و خوشحال گردانیدید و توشه امید و خوشی و شکرگزاری و افکار خوب و توکل و اعتماد به خدا و ….دادید تا با انها به مسیر لذت بخش زندگی ادامه دهیم، شما تنها کسی بودید که کلیدی ترین نکته زندگی را به ما اموزش دادید (تو با افکارت زندگیت رو خلق میکنی و نه هیچ چیز دیگر) قدرت را به ما و خدای ما دادی و از هر کس دیگر پس گرفتی. گفتی همه چیز در کنترل ماست اگر کنترل ذهنمون در دست ما باشه، و چه چیزی مهمتر از این ها برای ادامه زندگی با قدرت و شادی. امدم اینجا از شما صمیمانه از ته قلبم تشکر کنم و بگم من عاشق شما هستم و همیشه خدارو بابت داشتن چنین استادی شکرگزار هستم. ممنون مردی که رنگ و بوی خدایی دارد.
سلام ب همه عزیزان
قسمت 45 سفر به دور امریکا
درس های زندگی از شیوه آمیش ها
مردم آمریکا اعتقادات خاصی دارن و یک نگاه صلح آمیزی ب دیدگاه های مختلف دارن. نسبت ب همجنس بازان، شیطان پرستان ووو
اما نکته ای ک باعث شده یک سری کشورهای جهان اول پیشرفت کنن اینه که اعتقادات متفاوت رو می پذیرن، یعنی کاری ندارن هرکسی هرجور ک دوست داره فکر میکنه تا وقتی آسیبی ب جامعه نمیزنه بزار هرجور دوست داره فکر کنه. ونمیخوان به زور دیدگاه شون رو ب بقیه بقولانند سرشون تو کار خودشونه
هرچه قدر میایم تو جوامع ضعیف تر، افراد ب شدت ب عقایدشون پایبند ان و میخوان ک همه هم به عقایدشون پایبند باشن. یا با مایی یا بر مایی. اگر ک مثل ما فکر نمیکنی پس دشمن مایی.سعی میکنن تخریب کنن تحقیر کنن بجنگن.
اگر میخواییم هدایت بشیم ب جاهایی که زیباتره، جاهایی ک ملت باخودشون در صلح ان، راهش اینه ک ما باید با خودمون و دیگران در صلح باشیم.
قانون جهان اینه اگر شما میخوایید ب جاهای زیباتر هدایت بشید باید زیبایی رو در خودتون ایجاد کنید.
نمیتونیم یک آدم زشتی باشیم با افکار منفی و پلید و انتظار داشته باشیم ک بریم یک جایی ک همه افکار زیبایی داشته باشن.
هرکجا ک هستیم در هر شرایطی ک هستیم نتیجه افکار خودمون هست.
در واقع خیلی از ما افکار و باورهای بسیار نامناسبی داریم و تعجب میکنیم چرا هدایت نمیشیم ب جاهای بهتر.
باید همه آدم هارو دوست داشته باشیم فارغ از نژاد و رنگ پوست و جنسیت
وقتیکه شما خودت تو ذهنت خودت درست بشی، ب جایی هدایت میشی ک اون آدم ها هم درستن.
درواقع شما اگر میخوایید هدایت بشید ب جاهای خوب باید خودتون خوب باشید.
اگر من دارم رو خودم کار میکنم جهان لاجرم منو هدایت میکنه ب سمت مکان هایی، شرایطی، افرادی، روابطی ک اونها از شرایط قبلی من بهترن، از آدمایی ک قبلا تو زندگی من بودن بهترن، از مکان هایی ک توش زندگی میکردم بهترن.و این کار جهان عه
کی اتفاق میوفته وقتی ک من خودم عوض میشم، وقتیکه من روی خودم کار میکنم
اینطور نیست ک همون آدم باشیم با همون شخصیت همون نگاه بعد بگیم چرا ب جای بهتر هدایت نمی شویم ؟؟؟
یکبار دیگه میگم اگر ما بصورت بنیادین تغییر کنیم و روی خودمون کار کنیم و کاری نداشته باشیم بیرون بقیه چه جورین، بدون استثنا بدون استثنا جهان مارو هدایت میکنه ب جاهایی ک بهتره، زیباتره، قشنگ تره
دلیل اینکه یک سری آدما توی شرایط دیگه ای هستن و یک سری توی شرایط خیلی بهترن، نگاه شون عه
طرف مهم ترین مسئله اش اینه ک چرا لباس نپوشیدی و یا در مورد بقیه قضاوت میکنه چرا اینطوریه چقد بده
اگر یک آدم موفق تو کشور یک مسئله ای براش پیش بیاد میگن دیدی چیکار کرد دیدی چی شد هزار جور بحث در موردش میکنیم.
با خودمون فکر کنیم بابا منی ک دارم از بقیه ایراد می گیرم و قضاوتش میکنم خودم تو زندگیم چه غلطی کردم دقیقا
من هروقت میخوام از کسی ایراد بگیرم اول میام ب خودم میگم من چه غلطی کردم چ پیشرفتی کردم ک بخوام از بقیه ایراد بگیرم ک تو چرا اینجوری ای ؟؟
وقتی ایده ای نصیحتی میخوای کسی رو بکنی بگو من خودم اول یاد گرفته باشم عمل کرده باشم بعد بیام ب دیگران بگم وگرنه تاثیری نداره حرفات
به دلیل تفاوت در نگاه افراد عه ک نتایج متفاوت می گیرن.
ما هیچگونه تفاوتی در جنسیت و سواد و رنگ پوست نداریم
دلیل موفقیت یا شکست، تفاوت در نگاه افراد عه نه در قیافه نه در سطح تحصیلات جنسیت ویا مکانی ک زندگی میکنن.
حالا ما همون نگاه های قبلی رو داریم، همون خاله زنک بازی های قبلی رو داریم( چیزی ک اصلا مهم نیست و افراد ب مهم ترین موضوع زندگی شون تبدیل شده ) بعد انتظار دارن موفق بشن.
تو آمریکا هرکسی یکجوری فکر میکنه و دارن در کنار هم در صلح و صفا زندگی میکن بدون اینکه بخوان بقیه رو مجبور کنن ک مثل ما فکر کنید
حالا کِی می تونیم پیشرفت کنیم ؟؟
موقعی ک اصلا برامون مهم نباشه بقیه چطور فکر میکنن درموردمون
اصلا انرژی نزاریم رو بقیه باباااا
دلیل اینکه خیلی از افراد کمتر نتیجه می گیرن اینه ک نشتی انرژی شون زیاده، کلییییی انرژی گذاشتن برای اینکه بقیه رو متقاعد کنن جور دیگه ای زندگی کنن.
من سالهای ساله ک دارم ب شیوه خودم زندگی میکنم، ب اون شیوه ای ک فکر میکنم درسته زندگی میکنم برای خودم دلیل موجه دارم. در کل خودم با خودم اوکیم.
دلیل اینکه میتونم تمرکز داشته باشم روی خودم، اینه ک تمرکز روی دیگران ندارم.
دنبال این نباشیم ک مردم رو قانع کنیم ک مثل ما فکر کنن. هروقت دیدید دارید مردم رو قانع می کنید یعنی دارید از مسیر درست خارج می شید.
باید ب خودتون بگید اقا من یک مسیری رو پیدا کردم یک سری نتایجم گرفتم از وقتی اینطوری فکر کردم، من این مسیرو ادامه میدم کاری هم ندارم ک بقیه چطوری فکر میکنن چطوری عمل میکنن چطوری زندگی میکنن.
من با دمپایی میرفتم دانشگاه، توی مسافرت ها با شاگردام میزدم می رقصیدم،اینطور نبود ک خودم رو مخفی کنم ماسک بزنم ادا دربیارم خودم بودم
و دلیل این پیشرفت ها هم اینه ک من تمرکز نمیزارم ک ماسک بزارم ک بقیه از من خوششون بیاد، اونجور ک بهش رسیدم دارم عمل میکنم، هرکسی دوست داره با هم می مونیم وگرنه از هم جدا میشیم.
این نوع نگاه من باعث شده این نتایج رو بگیرم، این نگاهی ک من اصلا در مورد آدما با افکار متفاوت مقاومتی ندارم( سنی شیعه خداناباور)
من همه این رفیقا رو دارم، ادم های خوبی بودن ولی دیدگاه شون حالا در مورد خدا یا هرچی متفاوت بوده، نیازی نبوده ک بخوام اونارو تغییر بدم، ما باهم صحبت میکنیم در مورد موضوعات دلخواه مون چرا بیاییم در مورد موضوعاتی ک اختلاف داریم صحبت کنیم یه عالمه موضوع مشترک موردعلاقه داریم تفریح فوتبال ورزش ک درموردش باهم صحبت کنیم. درمورد خدا یه جور دیگه فکر میکنی اشکال نداره تو یک جور دیگه فکر کن من یک جور دیگه، باهم ک میتونیم معاشرت کنیم.
درواقع این نوع نگاهه باعث شده من بیام ب کشوری ب موقعیتی ب آدمایی ک همه اینجوری فکر میکنن
اگر ک دوست داری هدایت بشی ب جاهایی ک باخودشون در صلح ان، تو باید اول اول اول با خودت درصلح باشی. وقتیکه این اتفاق میوفته هدایت میشی. ولی وقتی بقیه رو قضاوت میکنی( چرا این اینجوری فکر میکنه چرا اونجوری فکر میکنه) ب موفییت و خوشبختی نمیرسی.همه هم بخاطر تعصبات مون هست. مذهب و دین ب این دلیله ک تو اون منطقه یا کشور ب دنیا اومدی، اگر تو ژاپن ب دنیا میومدین یک جور دیگه فکر میکردین در مورد دین، ب دلیل شنیده ها دیده ها، ن تحقیقی ن بررسی دیدن بقیه دارن اینجوری فکر میکنن پس حتما درسته بقیه هم همون چهارنفر دورشونن خانواده شونه ینی هیچ دنیا رو ندیدن، ادیان رو ندیدن.
هر کسی هرچیزی بهت گفت فکر کن، ببین این اصلا میتونه درست باشه منطقی باشه؟ بگو خوب ب نظر خودت درسته هرکی گفته باشه خودت فکر داری عقل داری میتونی بری تحقیق کنی بررسی کنی چهارتا کتاب بخونی درموردش ببینی ک راه درستش چیه،در یک کلام گوسفند و دنباله رو نباش نباشه هرکسی هرچی گفت قبول کنی، فکر کن حرف درست رو از هرکسی بود بپذیر، حرف نادرست رو از هر کسی هرکسی بود نپذیر. خودت بهش برس
حتی من قران رو حتی یک ایه رو چشم و گوش بسته قبول نکردم،نگفتم چون خدا گفته پس همینه، من تحقیق کردم فکر کردم بررسی کردم و بعد بهش رسیدم.
خود خدا میگه تفکر کنید، خود ابراهیم فکر میکنه و دنبال یک نیرویی میگرده ک هدایتش کنه عبادتش کنه و بررسی میکنه. اون ک دیگه شخص اول و اسوه توحیدی کل جهان هست.
ب همین دلیله ک این جنس ایمان عه(ایمان ب باورها و روش زندگیم) انقدر قوی عه چون خودم بهش رسیدم و کل مردم جهان بیان بگن اشتباه عه ب اندازه یک خردل در قلب من و در باورهای من تاثیری نداره.
در مورد مسائل مختلف فکر کنید، فکر کنید و بهش برسید.
اگر میخوایید برید ب جای خوب اگر میخوایید ادمای خوب ب سراغ شما بیان باید خودتون خوب باشید، خوب بودن یعنی چی یعنی کار درست رو انجام بدید راهی ک با تفکر بهش رسیدین رو برید.
همون جوری ک دوست دارید کسی ب شما کاری نداشته باشه، کسی نخواد شمارو مجبور کنه ک یک جور دیگه فکر کنید، باید یاد بگیریم ماهم کاری ب بقیه نداشته باشیم ماهم نخواییم مجبور کنیم ک بقیه یک جور دیگه فکر کنن. تمام جنگ ها هیتلر ها کمونیست ها بدلیل همین تفکرات عه ک آقا من درست فکر میکنم توهم باید همونطوری ک من فکر میکنم فکر کنی وگرنه دشمن من هستی و تحقیرت میکنم.
خوب اینا ب کجا رسیدن؟؟الان کجای دنیان؟؟
اگر امریکا کشوری عه ک انقدر موفق عه و پیشرفت کرده ب این دلیل عه ک تو قانون اساسی اش گذاشته آزادی فکر آزادی عقیده آزادی دین هیچ چیزی نباید آزادی تفکر یک نفر رو ازش بگیره این رو ب عنوان اصل و اساس این کشور گذاشته.و بعد می بینیم این کشور هر روز شکوفاتر میشه هر روز پیشرفت میکنه ب چه دلیل ب دلیل اینکه تمام افراد با تمام تفکرات شون میان اینجا و کنارهم زندگی میکنن و به همدیگر احترام میزارن.
شاید موافق دیدگاه همدیگه نباشن ولی احترام میزارن به همدیگه، این باعث پیشرفت میشه.
چقدر مردم در صلح ان ک پشت گاری آمیش ها می ایستن و احترام میزارن ب سبک زندگی شون و درکنار هم زندگی میکنن.
اگر میخوایید پیشرفت کنید اگر میخوایید ب معنای واقعی کلمه احساس خوشبختی کنید باید آدمهای دیگه رو از ذهن تون بریزید بیرون. مردم نگاه مردم دیدگاه مردم در مورد شما رو بریزید بیرون، اینکه مردم در مورد ما چطوری فکر میکنن اصلا مهم نیست، اگر ما بخواییم با نگاه مردم زندگی کنیم ک دیگه هیچی میشیم مثل ملاصدرا و خرش.
99 درصد مردم امریکا اصن کاری ب بقیه ندارن.
اگر میخواییم نتایج متفاوت بگیریم باید درونا عوض بشیم نه ادا در بیاریم نه فیلم بازی کنیم، باید واقعا عوض بشیم باید دیدگاه مون در مورد مسائل عوض بشه.
مهم ترین ایراد ما ایرانی ها اینه ک میخواییم همش بقیه رو اصلاح کنیم، بگیم آقا من اینجوری فکر میکنم توهم باید اینجوری فکر کنی، همش دنبال بحث کردن ایم، چقدر ما بحث میکنیم واقعا ؟؟؟
همش بحث بحث بحث توی بحث سیاسی،دین، بحث ورزشی استقلال پرسپولیس ،بجای اینکه طرفداری تیم مون رو بکنیم میریم طرفدارای تیم مقابل رو تخریب می کنیم تمرکزمون رو طرفدارای تیم مقابله
این آدما تو زندگی شون به هیچ جا نرسیدن و نمیرسن
تو مسیر خودت رو برو چیکار داری ب مسیر بقیه بارها خدا تو قران گفته اون دنیا ما بخاطر اعمال اونا شمارو مواخذه نمیکنیم.
ماها تمرکزمون روی خودمون نیست روی دیگرانه
باید بقیه رو دوست داشته باشید باید ب بقیه احترام بزارید باید بپذیرید هرکسی آزاده یک جور دیگه ای فکر کنه و دلیلی نداره مثل شما فکر کنه دلیلی نداره افکارمون رو ب بقیه تحمیل کنیم.
انرژی ات رو بزار رو خودت و کاری ب هییییچ کسی ن به خانواده ات ن اطرافیان ن مردم شهرت ن دولت ن رئیس جمهور نداشته باش، تمرکزت رو بزار روی خودت روی شخص خودت.
تغییر کن و جهان پاداش هارو بهت میده، جهان تورو هدایت میکنه ب جاهایی ک آدم ها بهترن شرایط بهترن زندگی بهتری داری.
استاد سپاسگزارم خط ب خط این فایل رو نوشتم چون درس بود و درس یک فایل عزت نفس میشد گفت بهش، یاد گرفتم ک ما انسان هستیم با سلایق مختلف همه میتونن سلیقه متفاوتی از من داشته باشن چه در طرز لباس پوشیدن، چه در صحبت کردن، حتی غذایی ک دوست دارن، ورزش، سیاست، تیم فوتبال، وووو باهاشون نجنگم بحث نکنم اینا همه حاشیه است خاله زنک بازی نکنم، کلی بحث زیبا هست ک بشینیم باهم حرف بزنیم، هر وقت بحث داشت ب متقاعد کردن سلایق یکدیگر می رسید کات کنم و بگم اوکی شما درست می فرمایید ما انسان ها سلایق متفاوتی داریم و من قرار نیست سلیقه و طرز فکر خودم رو ب شما بقبولانم.واقعا پذیرفتن همین تفاوت انسان ها بنظرم ریشه خیلی از مشکلات در روابط رو حل میکنه، اینکه بزاریم طرف مقابلمون آزاد باشه،نخواییم افکارمون رو بهش گوشزد کنیم، نخوام بلندگو نصیحت و ادوایس بگیرم دستم، بیشتر سکوت کنم، باید تمرین سکوت کنم، باید ب قول دوست عزیزمون یاد بگیرم هرجا حرفی ک میخواستم بزنم از روی جلب نظر دیگران بود سکوت کنم و متوجه شدم من در بیشتر مواقع سکوت رو انتخاب کردم، یاد گرفتم هر وقت میخوام کسی رو قضاوت کنم توی ذهنم ب خودم بگم اولا تو توی شرایط مشابه اون نیستی و از چند درصد قضیه خبرداری، دوما اصلا زندگی بقیه ب من مربوط نیست،و بیام توی ذهنم ب خودم بگم خودت چه دستاوردی داری خودت چه کاری کردی تاحالا تو زندگیت، و ب خودم بگم روش و شیوه زندگی دیگران تصمیمات دیگران رفتارهای دیگران چ بسا از اعضای خانواده خودم باشن به من مربوط نیست، من باید زندگی خودم رو بسازم و کاری ب کسی نداشته باشم. ک میشه هموننشتی انرژی، همون وارد حاشیه شدن.من انرژی ام رو حتی روی خانواده هم نمیزارم و میگم هرطور مایلن زندگی و رفتار کنن بعد بیام در مورد دیگر افراد هم نظر بدم و بحث کنم !؟؟
نکته بعدی در داشتن سبک شخصی زندگی، اینکه فارغ از اینکه بقیه منو تایید کنن بقیه خوششون بیاد از عقاید من،از لباس های من، از رفتار من، من ب شیوه خودم زندگی کنم و دنبال اینم نیستم ک بقیه تاییدم کنن، من ب اون شیوه ای ک خودم رسیدم زندگی میکنم عمل میکنم چون قبلش نتیجه رو دیدم و بهش رسیدم، پس عمل میکنم و نگران حرف و نظر مردم هم نیستم، اون کسی ک با من همفکر و هم عقیده باشه میمونه وگرنه از هم جدا میشیم.
سلام به روی ماه استاد عزیز و خانواده ی صمیمی خودم
.
یه چند وقتیه که روی باورهایی دارم کار میکنم که در مورد ارتباط با مردم و دیدگاهم نسبت به مردمه میخوام بیشتر توضیح بدم(متن روبرو رو تقریبا ده روز پیش نوشتم و سعی کردم باورهای درست رو جایگزین کنم و توجهم رو بزارم روی خواسته هام در رابطه با مردم ) در مورد ترس ها و استرس هایی که روز به روز هم بیشتر میشود چیزی که از گذشته و خانواده یادم می آید این است که :
1- مردم خیلی بد هستند.
2- همه فقط به فکر منفعت خودشون هستند.
3- همه آدم هایی بی درکی هستند که قصد اذیت کردن و تمسخر من رو دارن.
4- مواظب باش دورو زمونه ی بدی شده.
5- هرکسی سر راهم قرار بگیره با من سر جنگ داره.
6- هیشکی دوست نداره پیشرفت من رو ببینه و جلوی پیشرفتم رو تا اونجا که بتونن میگیرن.
7- ببین سلام گرگ بی طمع نیست مواظب خوبی های دیگران به خودت باش چون پشتش یه طمعی هست.
8- چهارچشمی باید مواظب خودت باشی وگرنه کلاهت پس معرکه هست.
اینها بخشی از باورهای نادرست و دیدگاه های وحشتناک! نسبت به مردم جامعه ام بود نسبت به خودم و باعث شد بسیار تنها باشم بسیار بدی ببینم و قطعا جهنمی بوده ارزو میکنم کسی دچارش نشه(اگرچه خیلی ها همین تفکر رو دارن و فکر میکنن از زرنگیشونه اینها رو فهمیدن و مواظب هستند) و اما بگم وقتی شروع کردم به تفکر در مورد باورهای درست جایگزین وقتی سعی کردم فارغ از رفتار دیگران خودشون رو دوست داشته باشم بعضی رفتارهاشون برام منطقی شد (رفتارهای طبیعی شون که مخالف خواسته های من بود آزارم میداد) بطرز عجیبی رفتارهاشون عوض شدبه طرز عجیبی مردم در خیابان لبخند میزدند به من به طرز عجیبی شب ها با دوستا بیبرون میگیم میخندیم و لذت میبریم و یکی دو روز پیش که یه مسئله ای برای خواهرم پیش اومد و من دوباره حالم بد شد و دوباره اون افکار داشتن به سراغم میومدن امروز خداوند هدایتم کرد و این فایل رو که در ادامه سفرنامه داشتم میدیدم تلنگر بهم زد و جوابم رو و قدم بعدیم رو دریافت کردم و الان میدونم که من نمیتونم نتیجه زندگی بقیه رو تغییر بدم وقتی افکار بیمار زا دارن من نمیتونم با غصه خوردن کمکی به دیگران بکنم و وظیفه من تمرکز روی خودمه چون بالاخره خوب یا بد دیگران مسائلشون رو پشت سر میزارن در این بین اگر ما هر وقت مسئله ای واسه عزیزانمون پیش اومد بخوایم دوباره مثل قبل بشیم نتنها کمکی نمیکنیم بهشون بلکه یکی میشیم مثل اونها که زندگی کنیم در جهنم خودساخته خداروشکرم میکنم که در این مسیر چندروزه ام که با تمام وجودم تعهد دادم ادامه بدم و الحق نتیجه اش رو خیلی زود بهم نشون داد هرلحظه هدایت های بیشتری رو دریافت میکنم و از استاد عزیزم هم که دستی شدن از دستان خداوند مهربان نهایت سپاسگزاری رو دارم… همیشه شاد باشید و سلامت و در بهشت خودساخته خودتون لذت ببرید.
سلام به دوستای هم فرکانسیم و استاد گرامی و مریم شایسته عزیزم . باز هم از خداوند و بعد از شما تشکر میکنم ک دوباره بخشی از وجودمان را از تاریکی به روشنایی دعوت کردین . هم فرکانسی یعنی همین . میدونید چی شد ؟ یکی دو روزی بود مداوم ذهنم درگیر یک رنجشی شده بود که از یک عزیزی داشتم . حالم رو خراب کرده بود و از اونجایی ک دارم روی خودم کار میکنم که حتما باید حالم رو خوب نگه دارم و به زیاییها توجه کنم و به خواسته هام , امروز دقیقا رسیدم به دیدن این فایل استاد و فایل قبلی در مورد قضاوت بود . خیلی روم تاثیر گذاشت . من مدام در حال قضاوت اون عزیز بودم که چرا اون روزها چنان رفتارهایی با من داشت . حرفهای استاد راجع قضاوت چه در این فایل چه در فایلهای قبلی منو به فکر واداشت ک ایا من مگه کامل و بی نقصم.؟ مگه من هم در طول عمرم کاری نکردم ک دیگران رو خواسته یا ناخواسته برنجونم ؟ کامنت دوستان تلنگرهای زیادی به من زد ک ایا منی ک درونا توقع دارم دیگران درست مطابق میل من رفتار کنند این خودش قضاوت دیگران نیست ؟ جایی خوانده بودم که زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند . از همه مهمتر یاد گرفتم در شرایطی که به هر دلیلی دچار رنجش میشم و نا خوداگاه طرف رو قضاوت میکنم سریع به خودم ایست بدم . به جاش شروع کنم به شمردن نکات مثبتی که از اون رنجش و یا اون موقعیتی که بشدت میخوام تغییرش بدم . من چه چیزهای خوبی رو میتونم از زوایای مختلف در این رویداد ببینم ؟ چه درس هایی گرفتم ؟ بابت چیزهایی ک به خاطر همان مشکل میتوانم سپاس گزار باشم لیستی تهیه کنم . این بهم خیلی کمک کرد ک توجه کنم روی نکات مثبت در شرایطی ک ناخوشایند من است
خدارو شکر که در مسیر درست قرار دارم . استاد عزیزم فقط خدا میدونه چقدر سپاس گزارم ک با شما و دوستان هم فرکانسیم اشنا شدم و با شما هم قدم هستم . تمام حرفهای شما را باید با طلا نوشت . از خدا میخوام همواره روز به روز بیشتر و بیشتر اگاهی کسب کنم از شما و باورهای عالی بسازم و ذهنم رو عادت بدم فقط و فقط روی زیباییها بدون قضاوت نه خودم و نه دیگران
دوستتون دارم .
این فایل نشانه امروز من بود، مدتی هست که شروع کردم از اول فایلهای سفر به دور آمریکا رو دانلود کردن، الان تا قسمت ۵۸ دنلود کردم، الانم که این بسته ۱۰۰ گیگ اینترنت رو بخاطر کرونا دادن، دیگه عالیه، مشکل حجم اینترنتم ندارم😊
چند روز پیش بود که خیلی اتفاقی فایل همین قسمت رو میدیدم، الان هم نشانه امروزم هست، دوباره و دوباره نگاهش کردم، واقعا نکات ارزشمندی رو گفتید استاد،
من وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم من چقدر انرژیمونو برای قانع کردن دیگران هدر میدادم، چقدر بحث میکردم با این تصور که اونهارو هدایت کنم، یا مثلا بگم که اشتباه فکر میکنند. .. ولی خب نتیجه واضحه اونها که هیچ قبول نمیکردند که هیچ!(اصلا انگار حرفهای منو نمیشنیدند!) من چقدر خودمو اذیت میکردم که چرا بقیه متوجه نیستند…. یعنی کلا تمرکزم به بیرون بود، روی افراد، مخصوصا خانواده ام، همش میخواستم اونها رو رشد بدم!
بعد چیزی که در واقعیت اتفاق می افتاد این بود چون تمرکزم روی بیرون بود از درون خودم غافل میشدم، و ناخودآگاه خودمم به اون آگاهی ها و چیزهایی که بلد بودم هم عمل نمیکردم! خب مشخص بود که حرفم هم تاثیر نداشت….
،
چندتا جمله طلایی و نکته دار بود که برای خودم نوشتم اینجا هم میگذارم،
🌟 اگر میخواهیم به جاهایی هدایت بشیم که همه باهم در صلح اند، ما باید با خودمون در صلح باشیم، ما با دیگران در صلح باشیم.
🌟 قانون جهان اینه: اگر میخواهیم به سمت زیبایی ها هدایت بشیم، باید این زیبایی رو در خودمون پیدا کنیم.
🌟 ما نمیتونیم افکار پلیدی داشته باشیم و انتظار داشته باشیم به جایی بریم که همه افکار زیبایی داشته باشند.
🌟 هرجا که هستیم و در هر شرایطی که هستیم، نتیجه افکار و فرکانس های خود ماست…
🌟 خیلی از ما افکار و فرکانس های نامناسب داریم و تعجب میکنیم که چرا هدایت نمیشیم به جاهای بهتر!
🌟 ما باید روی خودمون کار کنیم، ما باید مردم رو دوست داشته باشیم، فارغ از هر رنگ و نژاد و… تو اگه تو ذهن خودت درست بشی به جایی هدایت میشی که اون آدم ها هم درست اند.
🌟 در واقع اگر که شما میخواهید هدایت بشید به جاهای خوب، باید که خودتون خوب باشید.
🌟 اگر که من دارم روی خودم کار میکنم، جهان لاجرم منو هدایت میکنه به سمت مکان هایی، شرایطی، افرادی، روابطی که اونها از شرایط قبلی من بهترن…
🌟🌟 اگر ما بصورت بنیادین تغییر کنیم بدون استثناء جهان ما رو هدایت میکنه به جایی که بهتره🌟🌟
،
🌟 کی میتونیم پیشرفت کنیم؟ موقعی که اصلا برامون مهم نباشه بقیه درباره ما چطور فکر میکنن، اصلا ما انرژی نذاریم روی بقیه.
🌟 دلیل اینکه بعضی ها نتیجه نمیگیرن اینه که نشتی انرژیشون زیاده، کلی انرژی گذاشتند تا بقیه رو متقاعد کنن…
🌟 دلیل اینکه میتونم تمرکز داشته باشم روی خودم بخاطر اینه که تمرکز روی دیگران ندارم، من چی کار دارم که بقیه چی کار میکنن.
🌟🌟 دنبال این نباشید که مردم رو قانع کنید که مثلا مثل ما فکر کنید، در واقع اگه میخواید مردم رو قانع کنید دارید از مسیر درست خارج میشید🌟🌟
،
این جملات در نگاه اول خیلی بدیهی و معمولی بنظر میان، ذهن آدم میگه خب اینها رو که من بلدم، ولی وقتی آدم تو خودش دقیق میشه میفهمه چقدر خلاف اینها حرکت کرده، ما ناخواسته خیلی از مواقع افکارمون و توجهمون روی دیگرانه! اینکه اونها چه میکنن! اینکه درباره فلان کار من چطور فکر میکنن! اگه فلان کار بکنم چی میگن! چه برداشتی میکنن! یه کاری انجام بدم بقیه بهم بگن آفرین! چرا فلان آدم فلان کار رو انجام داد! و هزارا تا از این فکرهای ریز که روزانه داریم …
یعنی در اصل رسیدن به نقطه ای که اصلا با دیگران کاری نداشته باشی و حواست و انرژیت رو روی خودت بگذاری، واقعا مهمترین کلید پیشرفته، خیلی هم آسون نیسن، ولی وقتی بهش برسی یه حس آزادی و سبک بالی داری که خیلی لذت بخشه، من خودم در مقاطعی تجربه اش کردم ولی خب چون قبلا قانونو نمیدونستم، دوباره از مسیر خارج شدم ، خداروند رو سپاسگزارم که به این مسیر هدایت شدم و خیلی از بخش های تاریک ذهنم روشن شدن، از خدا میخوام که کمکم کنه همیشه در مسیر درست و راه مستقیمش باشم.
سلام دوست عزیز خیلی لذت برم از تجربه هایی که بدست آوردید و مطلبی که نوشتید بسیار کلیدی بود من چندتاشو یادداشت کردم که استفاده کنم چون منم الان متوجه شدم که نشتی انرژی دارم و خیلی ازتون سپاسگزار هستم و خدارو هم سپاسگزار هستم که من رو به متن شما هدایت کرد .
منم از شما سپاسگزارم که باعث شدید دوباره به این صفحه بیام و متن خودمو بخونم و نکات رو یادآوری کنم،
واقعا تکرار معجزه میکنه، باید نکات و آگاهی ها رو بارها و بارها تکرار کرد
به قول استاد، تغذیه مناسب ذهن، مثل غذا خوردن فیزیکی میمونه، ما هر روز غذا میخوریم و هیچ وقت نمیگیم چون دیروز غذا خوردم پس دیگه نیاز نیست امروز غذا بخورم!
خداروشکر بخاطر اینکه بهترین هدایت کننده است.
سلام استاد نازنینم وسلام خانواده ی عزیزم وسلام گرم من به بانوی خوش سخن، خانم شایسته ی عزیز ودوست داشتنی
امروز وقتی تو کانال تلگرام دیدم یه فایل اومده که درباره نشانه ی امروز من هست، سریع دانلود کردم، فایل رو گوش کردم ودلم خواست بیام از نتایج هدایت شدنم به سمت نشانهی امروزم براتون بگم.
چندروزی بود که شبها با خدا تا صبح حرف میزدم، میگفتم خدایا دلم میخواد خوب بشناسم، دلم میخواد جهان رو خوب بشناسم، دلم میخواد خودمو بشناسم دلم میخواد بدونم قوانین چطور کار میکنه، خلاصه خیلی چیزها ازش خواستم، فقط برای اینکه به قول استاد، فکر خدارو بهتر بخونم، سازوکار قوانین رو بهتر درک کنم، خلاصه یه شب حال عجیبی داشتم، انگار یکی از درون بهم میگفت، به تمام سوالات پاسخ داده میشه، نزدیک صبح بود اومدم آروم نشستم یه گوشه وارد سایت شدم، باورکنید، باور کنید که بی اختیار دستم «نشانه ی امروزم را به من نشان بده» را لمس کرد، خدای بی نظیرم منو هدایت کرد به فایل «خدارا بهتر بشناسیم»، فایل در حال دانلود بود ومن در حال تماشا، قبل از دانلود، چقدرررررر روشن وواضح فهمیدم من کیم؟ خداچیه؟ قانون چطوری کار میکنه؟ الان نزدیک به دوسال هست کلی فایل رایگان گوش کردم، 9قدم از محصولات رو استفاده کردم، ولی هدایت خدا اینطوری بوده که با دیدن این فایل دانلودی، پرده ها از جلوی چشمام کنار زده بشه، حقایق رو جور دیگه ای درک کنم، وعمل کردن بهش برام راحتتر باشه، البته که حتما باید در این مدار قرار میگرفتم تا این آگاهیها به من میرسید، قانون تکامل اجرا شد. واما من چیزی نمیگم دوست دارم برید واگر این فایل رو که به تنهایی ارزش هزاران فایل رو داره،دانلود نکردین، دانلود کنید وبارها گوش کنید اگر در مدارش باشید واگر شما هم بدنبال خواندن فکر خداوند باشید قطعا این فایل پرده ها رو از چشماتون کنار میزنه، قلبتون رو با نور آگاهی روشن میکنه، وچقدر رسیدن به خواسته هاتون رو براتون در دسترس وبدیهی میکنه، امیدوارم خداوند تک تک افراد این خانواده حتی بیرون از این خانواده رو به فایل «خدارو بهتر بشناسیم» هدایت کنه، اونوقت میبینن که زندگی براشون میشه کون فیکون، سعادت وبهشت وآرامش وثروت…. واما اینکه امروز به این فایل وبه این صفحه هدایت شدمو بهتون بگم که چه پاسخهایی برای چه سوالاتم دراین صفحه برام آماده شده بود ومن به اینجا هدایت شدم ودریافت کردم رو مینویسم
چند روزی بود به دوتا تضاد برخوردم وواقعا نمیدونستم چطور باید حلش کنم، والبته که باور داشتم راه حل این تضادها بهم گفته میشه وشاخکهامو تیز کرده بودم، تا اینکه امروز بدون اینکه فایل رو گوش کنم یا مقاله رو بخونم فقط با خوندن کامنت بچه ها، به پاسخ های حیرت انگیزی رسیدم، البته حتما با دیدن فایل وخوندن مقاله ی خانم شایسته، پاسخ مسائل من برام واضحتر هم خواهد شد ولی انقده ذوق زده شدم که دلم خواست زودتر تا اینجا یی که بهم پاسخ داده شد رو براتون بگم… تضاد اول، دختر من چند وقتی میشه که از دست همسرش ناراحته که به مادر شوهرش که از پدر شوهرش بعداز ازدواج دخترم ودامادم ازهم جداشدن حمایت مالی میکنه، میگه زندگیه خودم مهمتره، میگه چرا فقط همسر من باید زندگیه مادرشو حمایت کنه در صورتی که برادر بزرگ دامادم خودشو کشیده کنار، میگه چرا همسر من خودشو قاطیه مشکلات مادرش کرده، میگه من اگه میدونستم میخواد مسؤلیت زندگیه مادر شوهرم بیافته گردن ما، هیچوقت با دامادم ازدواج نمیکرد، خلاصه دوستان دخترم چند وقتی میشه توی روابطش با همسرش دچار سردی شدن، حتی تصمیم گرفتن که دامادم بره با مادرش زندگی کنه ودخترم به تنهایی، هنوز یک سال ونیمه که ازدواج کردن، از خدا هدایت خواستم، چند وقتی بود که به دخترم درمورد فراونی خیروبرکت خداوند صحبت کردم ولی چون دخترم تواین فضای فرکانسی نیست، فقط یه مدت کوتاهی حرفهای من مثل مسکن بوده براش، وبه محض فراموش کردن این صحبتها با کوچکترین عکس العمل از همسرش، دوباره برمیگرده سر پله ی اول، من از خدا هدایت خواستم وتو کامنت یکی از بچه ها خوندم که به نقل قول از استاد نوشته بودن البته دقیقا این نبود ولی مفهموش رو من اینطوری درک کردم وتفسیر کردم که این دیدگاه داماد من هست که باید زندگیه مادرشو حمایت کنه، ما کاری به درست وغلط بودن دیدگاه وباور وعقیده ی دامادم نباید داشته باشیم یعنی دخترم به عنوان همسر دامادم باید همسرشو با دیدگاه و نظرش حتی اگه مخالف نظر ودیدگاه اونه باید بپذیره وباید بگرده ببینه توی زندگیشون چه چیزهایی هست که هردودر اونها هم نظر وهم سلیقه وهم دل وهم باور هستن وبا توجه کردن به نقاط مشترک همسرش، خودشو به آرامش برسونه وقانون جهان اینه که نیروی درون دخترم وقتی به آرامش میرسه میتونه انرژی اطراف دخترمو مطابق با خواسته هاش تغییر بده، مثلا مادر همسرش ممکنه ازدواج موفقی کنه یا برادر همسرش توی حمایت مالی از مادرشون با دامادم مشارکت کنه، ویا وفور نعمت وثروت زیادی رو دریافت کنند که هزینه های زندگیه ی مادر شوهر دخترم اصلا تو زندگیشون به حساب نیاد، انقده ثروت وپول سرازیر بشه تو زندگیه دخترم که اصلاً به چشمش نیاد که شوهرش چقدداره به مادرش پول میده ولی من که از قانون خبر دارم میدونم که اول باید باورکنه که پول وثروت خیلی خیلی زیاده واگه شوهرش به مادرش کمک کنه خداوند هزاران برابرش رو وارد زندگیشون میکنه وبعد با این باور نیروی درونش واحساس درونش آروم بگیره واونوقته که این نیروی درون، این خداوند قدرتمند میتونه دخترمو در مسیر دریافت ثروت بیشمار قرار بده که سه چهار ملیون تومن پولی که داره برای مادرشوهرش از زندگیش خارج میشه اصلا به حساب نیاد، فقط همه چیز از پذیرش نظر ودیدگاه دامادم توسط دخترم وتمرکز وتوجه اون به دیدگاه ونظرات مشترکشون ونقاط تفاهمشون، شروع میشه.
تضاد دوم درمورد دخالت من بین روابط خواهرم وپدرومادرم بود که بازهم به روشنی هدایت شدم به این نکات که من باید توجهمو بزارم فقط برای زندگیه خودم، اونها حتماً دراون فضا وفرکانس بودند که از همدیگه چنین واکنشهایی رو دریافت کردند، هیچ کس نمیتونه به کس دیگه ظلم کنه، هیچ کس نمیتونه زندگیه کسی رو تغییر بده، هیچ کس نمیتونه احساس کسی رو خراب کنه، هیچ کس نمیتونه به کسی آرامش بده، هیچ کس نمیتونه… چون همه چیز در درون آدمها ست.
آرامش وعزت نفس، ارزشمندی، قدرت، احساس لیاقت، صلح، ثروت، همه چیز در درون ماست وهیچ چیز بیرون از مانیست، واون چیزی که در درون ماست، اون نیروی درون خداست واون برای ماکافیه، الله بکاف
استاد بی نهایت سپاسگزارم از خدا واز شما بخاطر هدایتم که خداوند از طریق شما وسایت واین قسمت «نشانه ی امروز» بهم نشون میده، عاشقتونم.
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان شایسته خلاق و هنرمند، و درود به هم فرکانسی های عزیزم.
امروز که تو جلسه دوم قدمدومهستم از دوازده قدم از طریق مرا به نشانه ام ببر به این فایل هدایت شدم و چه نکات ارزشمندی دریافت کردم،
اولا همه انسانها مخلوق خدا احد و واحد هستند و برای خدا ارزشمند هستند مثل بچه هامون که چه زشت چه عاقل چه کوتاه چه بلند… هرچی که باشند برا ی پدر و مادر عزیز هستند پس نگاه ملیتی و قومی نباید به انسانها داشته باشیم.
وقتی مریم جان میخواد وارد فروشگاه بشه زوم میکنه روی اون گلهای قشنگ پس همیشه باید نگاهمون به زیبایی ها باشه حتی اگر نازیبایی هم تو مسیر باشه تمرکز ما به زیبایی ها باشه.
من خودم هنوز نمیتونم با یه افغانی کنار بیام چون همیشه تمرکز م به نازیبایی هایی بوده که دیگران گفتن و بدون تحقیق پذیرفتم و الان با گفته های استاد به این درک رسیدم که تو هر کس یا هر چیزی میتونه نازیبایی و یا چیزی باشه که برای من قابل قبول نیست فقط لازمه من تو اون فقط زیبایی ها رو ببینم و تمرکز کنم .
فارق از دین ،مذهب، فرقه، باور و هر چیز دیگری به انسانهای پیرامونم نگاه کنم.
از همه مهمتر هیچکس و هیچ چیز را قضاوت نکنم.
و خود واقعیم باشم بدون فیلم و سانسور.
من همیشه قبلا از رقصیدن تو جمع به خاطر قضاوت دیگران خجالت میکشیدم ولی الان فارق از اینکه دیگران چی میگن خود خود خودم سعی میکنم باشم.
خدا رو شکر میکنم که امروز هدایتی به این فایل هدایت شدم میرم که امروزه رو بسازم خدارو هزار مرتبه شکر .
سلام واقعا عالی بود من داشتم در مورد مهاجرت به آمریکا فکر میکردم اومدم تو سایت و مرا به سوی نشانه ام هدایت کن را زدم دقیقا این قسمت برام باز شد و خیلی برام جالب بود که این صفحه اومد ممنونم منم کاملا به این موضوع ایمان دارم که اگر میخوایی به جاهای خوب هدایت بشی اول باید خودت خوب باشی
سلام خانم شایسته مهربون سلام استاد فایل شما که بینظیر بود ولی دو تا اتفاق جالب تو این هفته برام افتاده ،برای کاری سمت میدان فردوسی رفتم دنبال آدرس میگشتم از هر کی پرسیدم دقیق نمیدونست پیش خودم گفتم بزار خودم رو بسپارم به الهاماتم وشدیدا مغزم مخالفت میکرد واز روش استاد استفاده کردم قدم اول رو گذاشتم اول یه خیابان مثل رد شدن استاد از رودخانه که قدم اول رو گذاشت روی سنگ وبعد دومین وبعد سومین باورم نمیشد راننده ی ماشینی ازم آدرس پرسید برگشتم به اون جواب بدم که مال ابن محل نیستم چشمم افتاد دقیقا به همون جا با تابلوی نسبتا کوچک یعنی لحظه ی هیولایی بود وامروز که فایل ۴۵ رو نگاه کردم از همون اول این inGodwe trust جلوی چشمم بود هی نگاه میکردم یعنی چی نه قاب داره نه …تا اینکه متن علی عزیز رو خوندم وفهمیدم شعار آمریکاست وروی دلارها نوشته شده ،خیلی وقتها ذهنم میگه راه درست نیست استاد منظورش یه چی دیگست ولی الهامات داره کمک میکنه مرسی از خدا که هستیدودستان خدا روی زمینید از تمام زحمات مریم عزیز که میکشند برای درست کردن این فیلمها هم سپاس فراوان دارم دوستون دارم در پناه خداوند باشید.
سلام وقت بخیر
بسیار سپاسگدارم که مدت زمان فایل رو بیشتر کردید . میدونید ده دقیقه واقعا خیلی کمه تا میای گرم شی تموم شده چند روز بود می خواستم بهتون بگم اگه امکان داره مدت زمان هر قسمت رو بیشتر کنید فکر کنم خواستم اجابت شد . خیلییی خیلییی ممنون از تمام زحماتتون و عشق و حالی که میکنید چون ماهم با دیدن انرژی شما کلی انرژی میگیریم
عزیز دل من، عزیز دل همه ی اعضای خانواده عباسمنش من الان تا دقیقه سیزده این فایل زیبا رو دیدم و گفتم بیام چیزی بنویسم. خواستم بگم شما لباس بپوشید یا نپوشید عشق مایید دستی هستید از جانب خدا، شما زندگی خیلی از ما رو واقعا تغییر دادید، شما ما رو با خدا اشنا کردید،زندگی ما رو وارد مرحله جدیدی کردید که در ان شادی و خوشی حرف اول رو میزند، هر جلسه زنجیری رو از دست و پای ما باز کردید و ما رو از زنجیر ترس، نا امیدی، ناراحتی،نفرت و کمبود اعتماد به نفس و نیاز به تایید دیگران داشتن رهانیدیند و یکی یکی زنجیرهای ما رو باز کردید و ما روسبک و ازاد و خوشحال گردانیدید و توشه امید و خوشی و شکرگزاری و افکار خوب و توکل و اعتماد به خدا و ….دادید تا با انها به مسیر لذت بخش زندگی ادامه دهیم، شما تنها کسی بودید که کلیدی ترین نکته زندگی را به ما اموزش دادید (تو با افکارت زندگیت رو خلق میکنی و نه هیچ چیز دیگر) قدرت را به ما و خدای ما دادی و از هر کس دیگر پس گرفتی. گفتی همه چیز در کنترل ماست اگر کنترل ذهنمون در دست ما باشه، و چه چیزی مهمتر از این ها برای ادامه زندگی با قدرت و شادی. امدم اینجا از شما صمیمانه از ته قلبم تشکر کنم و بگم من عاشق شما هستم و همیشه خدارو بابت داشتن چنین استادی شکرگزار هستم. ممنون مردی که رنگ و بوی خدایی دارد.