سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۵ - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

408 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2743 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز در دانشگاه خودشناسی و عشق و همینطور به همراه همیشگی استاد ،مریم جان

    این فایل نشونه امروز من بود از مکان و زمانی که همه پرچم خودشون گرفتن بالا و میگن ما درست میگیم و بیا با ما باش و به اصطلاح دارن یار کشی میکنن

    کل فضای اینروزا شده دو دسته

    با حجاب و بی حجاب

    حکومتی و مردمی

    شیعه و سنی

    اصولگرا و اصلاح طلب

    سیاسی و غیر سیاسی

    مذهبی و غیر مذهبی

    هر کدوم میگن اونی که ما میگیم درسته و بقیه اشتباه میکنن

    من روزهای اولی که با سایت استاد آشنا شده بودم مصادف بود با فایلهای مصاحبه با استاد و در فایل شماره 5 استاد موضوعی رو مطرح کردن درباره خودشون و رابطشون به عنوان دوستی با خانم شایسته

    و اونجا خیلی انتقاد شد از دیدگاه ایشون

    ولی من نمیدونم چرا هیچ مخافت و مقاومتی نداشتم و اومدم کامنت نوشتم که بچه ها از دید دیگه به موضوع نگاه کنید بلخره هر کس یه سبک خاص رو برای خودش معیار قرار میده

    و یادمه استاد در فایل توضیحات اون جلسه قشنگ موضوع رو باز کردن و توضیح دادن که باید سبکا و سلائق مختلف رو بپذیریم و نخوایم کسی رو قضاوت کنیم

    و من از اون فایل درکم به این موضوع کلا عوض شد

    در همه زمینه ها سعی کردم برای خودم یه سبک شخصی و یه اصولی رو به عنوان معیارهای شخصی خودم در نظر بگیرم و از قضاوت آدما نترسم و به قول استاد خودم باشم و نخوام نقاب به چهره بزنم و اونجوری بشم که بقیه دوست دارن

    در مورد مسئله حجاب، ارتباط با خدا ،ارتباط با خانواده، سیاست، شغل و درآمد و ….

    اونکاری رو انجام میدم که خودم دوست دارم

    در ضمن بلندگو هم نشدم که به بقیه بگم من دارم چیکار مبکنم اتفاقا خیلی ساکت تر شدم

    ساکتی نه به معنای خجالتی و نداشتن اعتماد بنفس بلکه صلاح نمیدونم در جمع در خصوص موضوعاتی که مطرح میشه اظهار نظر کنم

    هر وقت نجوا میاد که تو هم یه چیزی بگو حرف تو درست تر و منطقی تره همونجا سریع میگم زهرا همین الان زیپ دهنت بکش و چیزی نگو وگرنه به ضرر خودت تموم میشه

    البته همیشه خوب نیستم و جاهایی هم بوده که سوتی دادم ولی به نسبت قبل بهتر شدم

    واین رو مدیون استاد هستم

    انگار یه چیزایی تو ذهنم هست ، ولی وقتی از زبون استاد میشنوم که راهنمایی میکه برام درستیش ثابت میشه و شک نمبکنم و همون کاری رو انجام میدم که استاد میگه

    در پناه تنها فرمانروای جهان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 1996 روز

    زیبایی های سفر 45 مون با عزیزانم

    میخوام اول اینکه بدونم چطور می تونم فرکانس بفرستم ک بتونم بازم همراهتون سفر کنم

    دوم اینکه ب چی توجه کنم ک بتونم سفرم ادامه دار باشه چون اگ ب زیبایی ها توجه کنم جهان منو لاجرم پیشتون نگه میداره و ……..

    میخوام با توجه ب زیبایی ها خودمو آسون کنم برای آسونیا

    سلام به استاد های قشنگ و مهربون و همیشه خنده روی من

    قلب زیاد دارین پیشم

    دوستان همسفر عزیز تر از جـــــونم چقدر عاشق شماها هستم با نظرات بسیار بسیار زیباتون ؟

    لایک و قلب زیاد

    استاد جان

    بزرگترین درسی ک از زندگی مردم آمریکا و فرهنگشون و داستان ” آمیش ها ” یاد گرفتم این بود ک همونطور ک متوجه شدیم یکی از زیبایی های امریکا اینه ک همه نوع فرهنگ و سلیقه و مذهب رو توی خودش جای داده و همه به عقاید هم احترام میزارن و با لذت کنار هم زندگی میکنن

    چقد جالب استاد جان ک من دارم یواش یواش یاد میگیرم ک همه آدما رو همونطور ک هستن بپذیرم و دست از تغییرشون برداشتم

    هنوز خیلی جای کار دارم ولی داستان امروزمون برمیگرده ب اینکه من چقدر سالهای سال آب توی هاون کوبیدم برای اینکه ب دیگران بگم اشتباه زندگی میکنن و من درست زندگی میکنم و نتونستم سر سوزنی تغییرشون بدم

    بلکه خودمم از مسیر درست منحرف شدم

    و توی امریکا , تفاوتش با ایران و محله و فرهنگ شهر خودم اینه ک قبلا مردم دنبال این میگشتن ک همه آدما بشدت مذهبی باشن ولی الان خیلی بهتر شده

    الان دیگه ب نداشتن روسری و پیرهن شلوار پوشیدن خانم ها گیر نمیدن

    خدا رو شکر ما هم داریم توی ایران یاد میگیریم ک همه حق دارن تا وقتی ضرری ب دیگران نمیزنن هر جور دوس دارن زندگی کنن

    خدا رو شکر

    اما این سفرمون

    توی امریکا این کشوری ک من عاشق مردم و فرهنگش شدم اینه ک برای تمام عقاید احترام قائلن و حتی برای آمیش ها توی پارکینگ لات ها سایه بون برا درشکه درست کردن ک اسب ها آفتاب نخورن

    عاشقشونم با اینهمه احترامشون

    تابلوهای استپ ک مخصوص درشکه هاست و با نوشته ووو WHOA مشخص هستن

    عاشقشونم با اینهمه احترامشون

    شما گفتین اگ میخوایم ب جاهای زیباتری هدایت بشیم اول باید خودمون در خودمون اون زیبایی ها رو درست کنیم

    عاشقتونم بابت این درس عالی

    میخوام بازم این قسمت رو ببینم و نکات زیادی رو گفتین ک مهمن و میخوام نکته برداری بیشتری کنم

    من یاد گرفتم

    من فقط ب وجه مثبت آدما توجه میکنم

    و همیشه همه آدما رو چ رودرو یا توی ذهنم تحسین کنم

    امیدوارم منم بتونم از داستان آمیش ها یاد بگیرم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    ساره خالقی گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    سلام استاد عزیزم

    من تو کامنتهای قبلی نوشتم ک چون دانشجوی دوره 12 قدم هستم نیاز داشتم درونا یک سری اگاهی هارو درک کنم، یا بهتر بگویم به چشم ببینم و اینک حس ام بمن میگفت حالا ک داری 12 قدم و کار میکنی برو سفربه دور امریکارو ببین. با خودم گفتم باشه بعدا، اما انقدرمشخص بود ک قبول کردم و حالا انچه در 12 قدم یاد میگیرم اینجا از زبان تصاویر و اتفاقات درک میکنم.

    من تازه قدم 5 رو تمام کردم دو فایل اول این قدم تماما درمورد تغییر ندادن دیگران هست، پذیرفتن ادم ها همونطور ک هستند، و حالا اینجا مثال عینی میبینم ک گروهی بنام امیش ها در امریکا زندگی میکنند به شیوه ی خودشان، بدون اینترنت، موبایل، ماشین، با پوشش خودشون

    و مهم تر اینک مردم امریکا به هر نوع تفکر، لایف استایلی احترام میزارن بدون اینک بخواهند تفکر قالبی رو به بقیه تحمیل کنند.

    درس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سایه سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم بانوی گل

    وای از تعصب

    من یادمه خیلی متعصب بود تا 3 سال قبل

    خیلی در مسائل دینی سخت گـــــــــــــــیر

    انقدر تلاش میکردم بگم من درست میگم، شما اشتباه میگید

    مخصوصا در مورد مسائل دینی (حالا فکر کن من هیچی هم نمیدونستم فقط ادعا، ولی الان اطلاعاتم خیلی زیاده، اما خیلی حرف نمیزنم. مگر اینکه نظرم رو بپرسند وگرنه خیلی دیگه بحث نمیکنم)

    وقتی قضیه مهسا امینی پیش اومد، مثل یک سیلی زدن به خودم اومدم

    خدا روشکر اون زمان با قرآن آشنا شدم

    قبل از اون خیر سرم مثلا چادری بودم، نماز میخوندم و … اما قرآن!!!!! هـــــــــــــــــــیچ

    خلاصه شکسته بسته قرآن رو باز کردم و با تفسیر آشنا شدم و فهمیدم تعصب در اسلام، یک کار حرامه

    و ما اصلا تعصب مثبت یا منفی نداریم

    کلا حرامه

    خیلی از بحث هام با اطرافیان کم شد

    و طی این سه سال گذشته به لطف قرآن و آموزه های استاد عباسمنش، حجم بحث کردنم 80 درصد کمتر از قبل شده

    تمرکزم روی خودم خیــــــلی بیشتر از قبل شده

    دیگه کاری به بقیه ندارم و در کنار دیگران آرامش دارم و اذیت نیستم

    و بیشتر فکر میکنم تا از روی هوس انتخاب

    این دوتا فایل تصویری از آمیش ها هم خیلی دیدگاهم رو وسیع تر کرد نسبت به جهان اطرافم

    خداروشکر

    و خیلی سپاسگزارم از مریم شایسته عزیزم بابت این تصاویر عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1131 روز

    بنام خدای هدایتگر.. هدایتم کن به زیبایی های بیشتر.

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین ودوستان عزیزم

    خدایا شکرت استاد این فایل آمیش ها وصحبت هایی که شما تو این فایل کردیدخیلی برام جالب بود وخیلی درس داشت که اگر من میخام دنیای اطرافم تغییر کنه وخوب بشه من خودم باید درست بشم درسته که من دارم روی خودم کار میکنم اما هنوز تک وتوک افرادی دور وبر من پیدا میشن که به نظر من درست نیستن ومن میخام به زور اونارو مثل خودم کنم واونارو امرو نهی میکنم که شما راهتون درست نیس. افکارتون درست نیس شما باید اِل کنی وبِل کنی وهیچوقت به این فکر نکردم که هنوز ایراداتی تو خودم هست که همچین افرادی اطراف من هستند اما امروز فهمیدم که من هرچقدر هم که روی خودم کار کنم بازهم باگ هایی دارم ومن باید اینو از تغییراتی که دراطرافم رخ میده بفهمم نه اینکه بخام از دیگران ایراد بگیرم.. خداروصد هزار مرتبه شکر که این سایت مثل ستاره ی قطبی که تمرین فوق‌العاده ش هم توی دوره 12 قدم هست راه و بما نشون میده وما تازمانی که تواین مسیر باشیم وروی خودمون کار کنیم وخودمونو درست کنیم هرروز زندگی قشنگتر وقشنگتر میشه وهمون تک وتوک افراد وشرایط نازیبا هم از زندگی ما حذف میشن.. درواقع این نازیبایی ها وشرایطی که هرزگاهی بهش برمیخوریم برای ما خوب هست چون اینا آلارم هایی هستن که بما میگم مسیرت اشتباهه یا اینکه داری از مسیر خارج میشی که این شرایطو واین افرادو داری تجربه میکنی.. خدایا صدهزار مرتبه شکرت.. بخاطر این کشور زیبا وتوحیدی.. که توحید درجای جای زندگیشون موج میزنه از پشت پولهاشون گرفته تا تابلوی مغازه هاشون.. مثل همین صندلی زیبایی که تواین مغازه بود که روش نوشته شده بود خدا به خونمون برکت بده.. این یعنی ما حسابمون فقط رو خداهست وچشممون به دستای خداونده نه عوامل بیرونی.. خدایا صد هزار مرتبه شکرت واسه کشوری که پوشش درستی ندارن نسبت به ایران.. خیلی اعتقادات مذهبی ندارن مثل اینجا اما توحید وباورهای توحیدی موج میزنه توی جای جای زندگیشون.. از عید سپاسگزاری شون گرفته تا رفتار خداپسندانه شون با مردم.. وتمیزیشون.. ومهربونیشون وانسانیتشون.. چقدر این کشور فوق‌العاده س وچه دیدگاه های فوق‌العاده ای دارند. خدایا صدهزارمرتبه شکرت..

    استاد جان یه چیز جالب دیگه که برای منم حالب بود همین پنیرهای سوراخ دار بود منم فکر میکردم این پنیرها فقط توی کارتون های تلوزیون هست اما ما تواین فایل سفرنامه همه چی داریم میبینیم تمام چیزهایی که قبلا حتی فکرش هم نمیکردیم که تو واقعیت باشه.. خدایا شکرت بینهایت خدارو سپاسگزارم بخاطر شما که دستی از دستان خداوند شدید برای هدایت وراهنمایی ما.. خدایا سپاس سپاس سپاس..

    یه نکته ی جالب دیگه اون نقاشی که روی دیوار کشیده بودن چه حس خوبی به آدم میداد انگار که عده آدم واقعی بودن که اونجا داشتن زندگی میکردن اینقدر حسش عالی بود که اصلا فکر نمیکردی نقاشی باشه قشنگ میبردتت همونجا تو اون کوچه خیابون هاش خدایا شکرت شکرت شکرت..

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهلا گلی گفته:
    مدت عضویت: 360 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جانم

    بازهم سپاس گذارم از خداوند منان که بهم فرصت داد تا یک قسمت دیگه از این سریال الهی رو ببینم و درس هایی رو که باید، یاد بگیرم

    دقیقا نکته ای که از اول این سریال برای من جذاب بود تنوع ها بود چه مکان ها چه ادم ها چه طرز تفکر ها و یه جوری منو جذب خودش کرد این موضوع که داشتم با خودم میگفتم خددددایا این ادما دارن متفاوت فکر میکنن و کنار هم دارن لذت میبرن و از همه مهمتر بهم احترام میزارن

    این به نظر من نهایتش بود نهای انسانیت یعنی ببین به چه رشدی رسیدن مردم شون به چه باور فوق العاده ای رسیدن که اقا هر کسی حق انتخاب داره که چطوری فک کنه چطوری عمل کنه چطوری بپوشه و دیگاهش تا جایی که صدمه نزنه به بقیه مردم اوکیی

    یعنی دقیقا از نظر من بخاطر همین پذیرش تفاوت هاست که امریکا و بقیه کشورا انقدر رشد داشتن دقیقا برای من مثال یه باغچه خیلی خوشگله این کشورها ک از گل های متنوع و رنگارنگ با بوی های مختلف که ادم لذت میبره، استفاده کردن و پذیرای هر نوع عقیده ای شدن(مثل باغچه خانم بورلی عزیز)

    و دقیقا استاد،، بحث قضاوت خیلی بحث مهمیه تو جامعه ی ما خیلی قضاوت میشه

    مثلا یک خانمی که حجاب داره تا نگاه یک اقا رو روی خودش ببینه، شروع میکنه به قضاوت که اره نگاهش معنا داره، نادرسته، میدونین این رو من تو سفرنامه خیلی دیدم که حالا تو بحث پوشش طرف چون از اول اینجوری لباس پوشیده اصلا نگاه دیگران براش مهم نیست یعنی فکرشون نسبت به ما خیلی از قضاوت خالیه یعنی من دقیقا این رو از زبان تصاویر دیدم و واقعا لذت بردم برای فکر پاکی که دارن

    ادم باید توجه کنه به طرز فکر کردنشون دقیقا بخاطر این قضاوت ها مغز ما کلا تمرکزش رو قسمت منفیه ادم هاس

    یادمه راهنمایی بودم رو دیوار مدرسه یه دختر چادریی رو نقاشی کرده بودن ک چتر گرفته بود رو سرش و چشم ها رو هم عین بارون بالای چتر کشیده بودن، یعنی با چادر از نگاه نا محرم مثلا در امانیم، و من دقیقا این بخش قضاوت ها رو که یک مثال براش زدم تو زندگیه خودم تو اطرافیانم تو فامیلیمون میبینم که خیلیی راحت با هر سنی ام که باشن قضاوت میکنن و دم از دین خدا و پیغمبری میزنن

    و چقدر خوبه میشه ما بیایم برا خودمون قانون بزاریم من یه قانون دارم برا خودم به من چه، به توچه، دقیقا هر وقت ذهنم میره به سمت قضاوت با همین قانون برمیگردونمش به مسیر درست یه شعری یادم افتادم دوست داشتم باهاتون به اشتراک بزارمش

    من اگر کافر و بی دین و خرابم؛ به تو چه؟

    من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به توچه؟

    تو اگر مستعد نوحه و آهی، چه به من؟

    من اگر عاشق سنتور و ربابم؛ به تو چه؟

    تو اگر غرق نمازی، چه کسی گفت چرا؟

    من اگر وقت اذان غرقه به خوابم، به تو چه؟

    و به نظرم اگر که سعی کنیم کمتر قضاوت کنیم خودمون آزاد تر میشم، روانمون سالم تره، حواسمون به خودمونه، ما چیکار داریم به دیگران واقعا، واقعا اگر این موضوعات رو که یه نمونه اش همین قضاوته رعایت کنیم خیلی اروم میشم و به قول استاد عزیز واقعا به صلح میرسیم کمتر مقایسه میکنیم کمتر قضاوت میکنیم و هرررر چقد بیشتر روی خودمون کار کنیم نتایجش رو تو زندگیمون میبینم یه الگوی بی نظیرم که استاد باشن هم داریم تو زندگیمون

    دقیقا استاد، کسی که زشتی میبینه انتظار دیدن خوبی نباید داشته باشه از قدیم گفتن از ماست که بر ماست شما زیبایی ببین شما تمرکز کن رو خوبی ها، خداوند هدایت میکنه شما رو به زیبایی های بیشتر

    و باز از خداوند ممنونم خدایاشکرت که منم ذهنیتم دقیقا عین شماست استاد و تو شهر مام افغانستانی زیاد هستن بخاطر اینکه هم مرز هستیم باهاشون یعنی استان ما و من اصلا به این موضوعات فکر نکردم اتفاقا عاشق لباساشونم و رقصشون و اهنگاشون خیلییی هم سعی میکنم باهاشون ارتباط برقرار کنم و ازشون در مورد لباساشون بپرسم در مورد اداب و رسومشون

    و در مورد امریکا هم همینطور خداروشکر میکنم که تو این زمینه مثبت بودم و هستم

    و درمورد خودتون استاد دقیقا چیزی که من تو وجود شما به شدتت دوسش داشتم همین خودتون بودن بودش من خودمم ادم راحتیم از همه نظر و این ویژگی شما دقیقا به روح من نشستم و کلی ذوق کردم و لذت بردم واقعا از این ساده گرفتن، ساده بودن، راحت بودن تون

    این اوکی بودن با خودتون استاد برای من خیلیییی دوست داشتنیه، انشالله خداوند من رو هدایت کنه تا بتونم مثل شما عمل کنم و نتیجه بگیرم و انرژیم رو همینطور ک الان دارم رو خودم کار میکنم از خودم بگیرم و از جهان بیرون بکشم بیرون و تمرکز صددرصد ی، بزارم رو خودم

    چقد من لذت بردم از این فایل از این حرفا خدایا هزاران مرتبه شکرت که منو تو مدار دیدنِ این آگاهی ها بودم و واقعا یاد گرفتم ازتون استاد

    دقیقا این قسمت که گفتین دیگران رو مجبور نکنیم همونطور که خودمون دوست نداریم دیگران نظرشون رو به ما تلقین کنن و اجبارمون کنن که مثل اونا فک کنیم

    در واقع می رسیم به این حرف که آقا هر چه بر خود می پسندی بر دیگرانم بِپسند

    و بازم خدایا صد هزار مرتبه شکرت که منو هدایت کردی به سمت بهترین بنده ات و من الان اینجام و دارم این همه درس یادم میگیرم و به قول استاد جز اون گروه کمی هستم که دوست دارن یه جور دیگه فکر کنن

    و گاها به مسیر هدایت شدنم به سمت شما نگاه میکنم میبینم دقیقا دلیل بودنم تو این سایت بخاطر نوع نگاهیی که داشتم بود و همیشه هم اذیت میشدم چون بقیه نوع نگاهشون متفاوت بود و این تفاوته باعث میشد که اذیت کنن و دیدگاه خودشونو به من به زور تحمیل کنن

    انشالله خداوند هدایتمون کنه که مسیر خودمون رو بریم و کاری به بقیه نداشته باشیم

    خدا رحمت کنه مادربزرگم همیشه میگفت هرکسی تو قبر خودش میخوابه

    منظورش این بود ک ما چیکار داریم به دیگران

    خیلی عاشقتونم استاد خیلی حرفاتون عالی بود خیلی

    و باز خداروشکر ک تونستم ببینم و یاد بگیرم

    و بازم از مریم جون تشکر میکنم واقعا دیدم به جهان اطرافم باز تر شده و لذت میبرم از این تغییرات کوچیکی که تو ذهنم اتفاق افتاده انگار یه عالمه بذر تو ذهنم ریختم که هرچی رو خودم کار میکنم اونا ابیاری میشن و رشد میکن خدا رو صد هزار مرتبه شکرت

    وایی این پنیرا واقعی بودن من فکر میکردم کارتونی بودن خخخ

    و اون جا خلال دندونی خیلییی باحال بود واقعا

    خدایا شکرت چقد تکنولوژی کار رو راحت کرده و ادم لذت میبره

    و در اخر خدا به خانه ی ما برکت بدهد

    الهی آمین

    بازم دمتون گرم استاد

    دوستدارتون مهلا گلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سعیده شمسی گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام خدمت استاد عزیزم

    چقدر فایل زیبایی با آگاهی های فراوان

    اینکه افکار و باورها و دین افراد تاثیری روی رفتار ما نداشته باشد

    همیشه اصل را مدنظر داشته داشته باشیم و به حاشیه نپردازیم

    هر روز سعی کنیم خودمان را بهتر و بیشتر بشناسیم

    اینقدر خودمان را بشناسیم که برای هر کارمون منطق خود را داشته باشیم

    هر حرفی را راحت نپذیریم و خودمان تحقیق کنیم و فکر کنیم راجع به آن

    هر کس میتونه نظر خودش را داشته باشد و نخواهیم افکار خود را به افراد تحمیل کنیم

    ما میتوانیم باتمرکز روی خود و ساخت باورهای سازنده افراد مناسب و خوب را جذب کنیم

    in God we trust

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2443 روز

    سلام استاد.این فایل پر از آگاهیه..پر از نکته های نابِ?

    من جواب یکی از سوال هامو گرفتم..یعنی راه حلی که خدا از طریق شما بهم داد…

    من چادری هستم و یه چیزی که دوست نداشتم آدما با نگاه اول از من برداشت کنن این بود که آدمِ جدی ای هستم،نمیخندم،یا یه سری عقاید خاص دارم که فقط اعتقاد من درسته!

    چون هرکسی که یکم باهام هم صحبت میشه میگه چقد راجع بهت اشتباه فکر میکردم…

    تو اصلا اینطوری نیستی و چقد خوشحالم که باهات آشنا شدم..

    استاد وقتی شما میگفتین اگه نمیخوای باهات یه طور خاص رفتار شه،خودت اونطوری رفتار نکن

    دقیقا یاد این مسئله افتادم،فهمیدم منم وقتی یه آدمی میبینم که ظاهر مذهبی داره ناخودآگاه انگار تو ذهنم میاد که لابد اینم شبیه اون افرادیه که قبلا دیدم و با بعضی باورهاشون موافق نیستم!!

    پسسس وقتی من یه همچین ذهنیتی راجع به دیگران دارممم،عجیب نیست که بقیه هم راجع به من داشته باشن…!!آرهه همینه..

    فهمیدم که خودم باید از درون تغییر کنم،باید ادما رو با هر اعتقادی بپذیرم،اینطوری منم پذیرفته میشم..

    استاااد ممنونم ازتون بابت این آگاهی های فوق العاده..شما لایق بهترین هایید..

    چقد کامنتای بچه ها عاالیه ..ممنون دوستان⁦⁩??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    Amin Iloon گفته:
    مدت عضویت: 927 روز

    به نام خدا

    چه اگاهی های بی نظیری بود

    چقدر لذت بردم

    اینکه باید همه رو دوست بداریم و از اگاهی شون لذت ببریم

    خدا را شکر به خاطر این هم فرکانسی با این مطالب ارزنده

    اینکه نباید دنبال تغییر دیگران باشیم.

    اینکه باید به عقاید دیگران احترام بگزاریم.

    اصلا نباید حرف دیگران برامون اهمیت داشته باشه – چرا که قضیه ملا نصرالدین میشه با خرش

    من باید به این اگاهی ها عمل کنم

    من باید ادامه بدم

    من باید این آگاهی ها رو با جون و دل بشنوم و عمل کنم‌.

    من باید تغییر کنم – باید لذت ببرم – باید تمرکزم رو خودم باشه

    من باید تغییر کنم.

    شکر خدا بابت این فایل ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فرشته جمیلی گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    سلام به دوستان عباسمنشی?

    اگر عقیده ای

    مخالف با عقاید تان،

    شما را عصبانی میکند و میرنجاند،

    نشانه این است که

    شما در درونتان متوجه شده اید که

    دلیل مناسبی برای آنچه به آن

    عقیده دارید ، ندارید.

    برتراند راسل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: