سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۵ - صفحه 3

بنام فرمانروای تفاوتها

باسلام خدمت استاد خود شناس و مریم خانم مهربان و به همه ی اونایی که دوست دارن سبک خودشون رو برن

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم اگر بد تو برو خد را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

همه کس طالب یارند چه ،هشیار چه مست همه جا خانه ی عشق است چه مسچدچه کنشت

سر تسلیم من و خشت در میکدها مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت

نا امیدم مکن از سابقه ی لطف عزل تو پس پرده چه دانی که که خوبست و که زشت

نه من از پرده ی تقوا بدر افتام وبس پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

حافظا روز اجل گر بکف آری جامی یکسر از کوی خرابات برندت به بهشت

استاد ممنونم که هر چی داری از آموزهات به اخلاص وسط گذاشتی و من به نوبه خودم از شما ممنونم. چون خود فایل های رایگان و این سفر نامه بی نهایت درس داره که چقد زیبا همراه با عمل شده . دو ذره برف شبیه هم نیستند. به طور مشابه دو نفر هم شبیه به هم نیستند.دو فکر دو رابطه وخلاصه دو چیز کاملا شبیه به هم نیستند.همه چیز منحصر به فرد هستش واین یکتا بودن خدا رو ثابت میکنه

یه دو گانگی ربانی ، که ثابت میکنه بالا و پایین وروشن وتاریک نداره , همه چیز خودش فقط باید انتخاب کنی و قضاوت نکنی و اگه میخوای این کار رو بکنی سرت رو بیاری بیرون و کتاب سرت رو مطالعه کنی .همه چیز به همگان تعلق داره وکسی مالک اون نیست . در واقع مالک اصلی اونه ما اومدیم تصویرهای دیگه خدا رو ببینیم واز اونها لذت ببریم تصویرهایی که شاید به ظاهر زشت باشن اما باطن همشون ذات پاک الله یکتاست

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

فقط در آخر میخواستم بگم یاد اون صحنه ای افتادم که خانم بتی جین(در آغوش نور ) اون بچه رو دید وباهاش تلپاتی کرد ولذت برد از اون گذشته ای که با اون بچه بود که به ظاهر صورت وشکل عقب افتاده ای داشت که رسالت خودش رو توی اون ظاهر به ظاهر بدانجام میداد. که این درسی بود برای من که دیگران رو قضاوت نکنم وسپاسگزارم از این همه آگاهی که در شرف اتفاقه که چه تحولاتی رو ایجاد میکنه

در خدا شاد و پیروز باشید