سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶ - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند بخشنده و مهربان ، سلام به استاد عزیز و عزیزای دل همسفر

اولا عاشق اونجای صحبت استاد عزیز شدم که گفتن بریم کلیولند عشق و حال کنیم و چقدر قشنگ این خواسته ی خداوند از خلقت ما رو بیان کردن که هدف خداوند از آفرینش ما لذت بردن از زندگیه ما اومدیم به این دنیا که با خلق زندگیمون اون طوری که دوست داریم باشه از زندگیمون لذت ببریم و بعد از اون به صحبتای بسیار تاثیرگزار خانم شایسته عزیز رسیدم که می گفتن وقتی داستان سبک Reck&Roll رو می خونیم این جهان داره به ما میگه که با روی باز داره به همه ی انواع سلایق خوش آمد میگه و هر چیزی که ما بهش علاقه داریم می تونه این جهانمون رو رشد بده و چیزی که توی صحبتای ایشون بود که باعث شد من با شنیدنش متوجه باور محدود کننده ام بشم این جمله بود که : اصلا نیازی نیست ما بگردیم دنبال اینکه چه کاری خاص هست و اونو انجام بدیم بلکه فقط باید دنبال علائقمون بگردیم

من مدتها بود که تو این فکر بودم حالا که هوش مصنوعی داره دنیا رو می گیره برم هر طوری شده یادش بگیرم تا از دنیا عقب نیفتم البته با کار کردن لیزری روی خودم متوجه باگ این طرز فکر تا حدودی شده بودم ولی اینجا با صحبتهای خانم شایسته ی عزیز و بعدش هماهنگ شدن اون بچه ها برای اجرای یک آهنگ زیبا در این موزه بسیار بسیار این باور اشتباه برام روشن شد و وقتی که دیدم این پسرای هم سن بدون اینکه همدیگه رو بشناسن برای اجرای یک آهنگ زیبا این چنین با هم هماهنگ شدن و هر کس در جایگاه مورد علاقه ی خودش برای نواختن قرار گرفت و چون هر کس در جای درست و مورد علاقه ی خودش بود چه اجرای زیبایی خلق شد که اشک از چشمانم جاری کرد و قسم می خورم اگه خانم شایسته ی عزیز اگه نگفته بودن اینا تا چند لحظه پیش همدیگه رو نمی شناختن من با این اجرای زیبا فکر می کردم قبلا یک هماهنگی بینشون صورت گرفته وای چقدر برایم تازگی داشت و این قانون برایم به صورت کاملا عملی در اومد که اگه هر کس در شغل مورد علاقه اش قرار بگیره همه چیز با هم جور می شه و نیازی به زور زدن برای به دست آوردن ثروت نیست پول به صورت کاملا طبیعی مثل نفس کشیدن وارد زندگیش می شه البته وقتی در شغل مورد علاقه ی خودمون قرار می گیریم باید باورای درست هم داشته باشیم و باور درست جزو اصلی ترین قسمت هر خواسته می باشد

چقدر از ابتکاری که تو این موزه بود لذت بردم که این موزه فقط نمایش یک سری اشیا نبود بلکه با طراحی فضاهای ساده می تونی بدون نگرانی از قضاوت دیگران سازی که دوست داری رو بنوازی و یک تجربه از خودت توی موزه داشته باشی خدایا شکرت بابت تجربه ی موزه ی Reck &Roll

بعد از دیدن این قسمت زیبا هدایت شدم به خواندن کامنت بسیار زیبا و تاثیر گزار فائزه ی عزیز و دیدم چقدر قشنگ قانون فرکانس رو در اجرای اون آهنگ بیان کردند و اشاره کردن به اینکه افرادی که : همشون داشتن از قوانین ثابت نت ها و موسیقی استفاده میکردن و تونسته بودن با هم تا این حد هماهنگ بشن که آهنگی به اون زیبایی بنوازن و تلاشی برای هماهنگی بین خودشان هم نمی کردن اونا با عشق اجرا می کردن و اون موسیقی نواخته می شد و چه تمثیل زیبایی که ایشان آوردند اینکه ما که توی این سایت توحیدی هستیم و همگی از این قوانین ثابت جهان آگاهی داریم هر کس به اندازه ی ظرفیتش به اندازه ای که یاد گرفته همون قوانین رو به کار میگیره و اینکه خداوند چطور کمکمون می کنه که گوش نوازترین موسیقی رو برای زندگی بنوازیم

واقعا نگاه زیبای فائزه ی عزیز رو تحسین می کنم که قوانین موسیقی رو شبیه کردند به قوانین کیهانی و برای من واقعا خیلی لذتبخش بود

چقدر این جوانای هم سن و سال رو تحسین کردم که با هماهنگی و با عشق می نواختند و چقدر با خودشون در صلح بودند و فقط به فکر خلق یک اجرای زیبا بودند و این نشان دهنده ی در صلح بودنشان هست هم با خودشون و هم با دیگران

خدایا کمکم کن که بتوانم هم با خودم و هم با دیگران به صلح برسم و همیشه به فکر اجرای خوب موسیقی زندگی ام باشم و هر روز بهتر از دیروزم باشم از فائزه ی عزیز به خاطر متن زیبایش تشکر می کنم و از خانم شایسته و استاد عزیز بابت ضبط و پخش این زیبایی ها سپاسگزارم

خدایا بابت همه چیز بینهایت سپاسگزارم