سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۹ - صفحه 5

259 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2320 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی و همه همراهان در این سفر

    سفرنامه برای این هست که عادت تمرکز کردن بر زیباییها و تحسین کردن زیباییها و از دل تضادها به خواسته‌هایمان رسیدن را در ما نهادینه می کنه.

    واقعیت اینه که افراد بسیار زیادی نگاه فانتزی به قوانین کیهانی دارن. اونا فقط به عنوان یک قرص مسکن به این قوانین نگاه می‌کنن. نمی‌خواهند از این قوانین به عنوان پایه و اساس زندگی خودشون استفاده کنن.

    موضوع اینجاست که افراد زیادی به صورت بنیادین باور نمی‌کنن که افکار و باورهای خودشون در حال خلق شرایط بیرونی زندگیشونه. و نمی‌تونن بپذیرن که تمام کنترل زندگی در دستان خودشونه.

    اون افراد این قانون ساده را باور نمی‌کنن که اگر بتونیم افکارمون را و کانون توجهمون را کنترل کنیم می‌تونیم زندگی خود را به شکلی که میخواهیم خلق کنیم.

    ثروت میخوای، بهت میده

    شهرت میخوای، بهت میده

    سلامتی میخوای، بهت میده

    عشق میخوای، بهت میده

    محبت میخوای، بهت میده

    دوست میخوای، بهت میده

    هرچیزی که فکرش رو بکنی بهت میده ولی به یه شرطی که بهش ایمان داشته باشی

    ایمان مهم‌ترین عامله. اگه ما ایمان داشته باشیم نه ترسی داریم و نه غمی. چرا که به قول قران لاخوف علیهم و لا هم یحزنون. مشکل اینجاست که ما ایمان نداریم به قدرت خداوند. اگر ایمان داشتیم خیلی راحت با مسائل روبرو می‌شدیم. خیلی راحت می‌رفتیم و کاری که دوست داشتیم را انجام می‌دادیم. اگه ایمان داشتیم نظر دیگران برای ما مهم نبود. اگه ایمان داشتیم مهم نبود بقیه میگن فلان کار پولسازه، ما میرفتیم کاری که دوست داشتیم رو انجام میدادیم چرا که ایمان داشتیم که باران نعمت خداوند همواره در حال باریدنه و تفاوت در دریافت میزان نعمت‌هاست که این تفاوت هم به خاطر تفاوت در فرکانس افراد هست. و یادت باشه ایمان در عمل نشون داده میشه و نه در حرف. ایمان تو وقتی نشون داده میشه که با وجود ندونستن راه و زمانی که ترس سراغت اومده با اطمینان در مسیر ناشناخته‌ها پا می‌گذاری و حرکت می‌کنی به عبارت دیگه ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    اگه می‌خواهی که نعمت‌های بیشتری وارد زندگیت بشه باید بلد باشی شکرگزاری کنی. باید بلد باشی به خاطر چیزهای خیلی ساده و اتفاقات به ظاهر ساده‌ی زندگیت سپاسگزار خداوند باشی. به خاطر اکسیژن موجود در هوا، به خاطر وجود نیروی اصتحکاک، به خاطر لبخند زدن رفیقت و کلی نعمت دیگه‌ای که خدا بهت داده.

    به قول استاد خداوند میگه لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ که یعنی اگر شکرگزاری کنید زیاد می‌کنم شما را. خداوند نمیگه من نعمت‌هایم را زیاد می‌کنم چون باران نعمت خداوند همواره در حال باریدنه و تفاوت در دریافت میزان نعمت‌هاست بلکه با شکرگزاری ظرف ما بزرگتر میشه و همینطور هست که نعمت‌های بیشتری را دریافت میکنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 68 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3027 روز

      با نام خدای عشق

      سلام علی جان ای لیموی خوش الهان

      عالی بود کامنتت عشقم خداروشکر مدارت رفته بالا عزیز م خیایییییییییییی دوستت دارم داداشی نازم .??

      آرزوی یه خواهر دیدن موفقیت و پیشرفت برادر شه منم از صمیم قلبم ای قسمتی از خودم بهترین ها رو از خداوند یکتا برات می‌خوام .

      در پناه خدای دوستی و عشق وثروت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3850 روز

      دقیقــــا

      همونی که بایستی دوباره میشنیدم .. مهم ترین و مهم ترین و بازم مهم ترینِ عامل موفقیت در کسب و کار و هر موفقیت و ثروتِ دیگه ای، اصلا خوشبختی و سعادتمندی در دنیا و آخرت اینه که تو به نیروی ایمان داشته باشی که میدونی هست و همراهته و داره هر لحظه به شکل های مختلف داره باهات صحبت میکنه و همیشه هست همیشه بوده اصلا و همیشه هم خواهد بود همیشه جاری همیشه آماده است که بهت خدمت کنه همیشه اماده است که تو را به سمت خواسته های معنوی و مقدست هدایت کنه چون اون اصلا بیشتر از تو میخواد که به سمت خواسته هات بری و بدست بیاری و تجربه اشون کنی چون با تجربه کردنشون تو ظرفت بزرگتر میشه تو فرکانست قوی تر میشه تو بیشتر پی میبری و ایمان میاری که خالق زندگیت هستی و این رب این خدای یکتا داره به افکار و باورهای غالب تو پاسخ میده .. همین.

      آفرین به خودم

      افرین به شما علی جان

      چرا نمی نویسی؟!!!! واقعا خیلی زیبا مینویسی خیلی درک و فهمت تحسین برانگیز

      نمیدونم کجای دنیایی و چه میکنی و برامم مهم نیست، اما این نگاهت خیلی تحسین برانگیز شاه پسر

      فکرش را کن بی نهایت آدم دیگه مثل من علاوه بر خودت با خواندن این نوشته ها چقدر براشون قانون مرور میشه چقدررررر به خداااا نزدیک تررر میشن

      چقدر ارزش ایجاددد میکنی و دنیاا را جای بهتر و شادتری برای زندگی میکنی

      دوست دارممممممم

      خوشحال و سپاس گزارم هستم که اون نوشته ی قبلیم واست در زمان و مکان مناسب به دستت رسیده خداروشکر .. یوهووو بزن قدش

      زندگیت هولو پرتقال زردآلوییی شاه پسر ))) چشمک ((((

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فرزاد گفته:
      مدت عضویت: 1848 روز

      درود بر شما رفیق همفرکانسی

      چقدر اگاهی داشت کامنتت

      لذت بردم عالی بود

      ی کم تو کامنت نوشتن و جمله بندی ضعیفم و البته ی مقدار زیادم تنبل ولی‌ کامنت شما انقدر حس خوبی بهم داد ک نتونستم چیزی نگم

      شروع کردم ب نوشتن چهار تا کلام در حد سپاسگذاری از خدا که استاد وشما دوستان رو سر راه من قرار داد و بعدم از شما دوست عزیز ک انقدر عالی دانسته هاتو در اختیار ما قرار دادی

      درود بر شما موفق باشی دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    رحیم پاک منش گفته:
    مدت عضویت: 2784 روز

    درودبر عزیزانم

    من در همون ابتدای فایل میخوام اقرار کنم که واقعا احساسم بد شد ویه جورایی دلم گرفت چون همیشه عادت کردیم به دیدن تصاویرلذت بخش وخوب وعالی وانرژی بخش

    اما یه لحظه به خودم اومدم وگفتم قطعا این تصاویر برای همه ما پیام داره

    درحقیقت این تصاویرکه یک جنگ رو حکایت میکنه ناخواسته ویا همون تضاد درزندگی ماست .پس یادگرفتم زیاد بهش بها ندم وروش متمرکزنشم وسریع خواسته خودم رو بااین ناخواسته شفاف تر کردم یعنی خواسته من در این دنیای پهناوروزیبا که پر است ازفراوانی باید صلح باشه وآرامش ومحبت ودوستی

    پس باید کانون توجه من روی این موارد باشه تا جهان هم طبق قانون فرکانس به این موارد من جواب بده تا هیچ وقت شاهد صحنه های جنگ ودعوا و…. نباشم

    سپاسگزارم ازشما خانم شایسته مهربان واستاد عزیز که با به تصویرکشیدن این تصاویر خواسته من رو شفاف تر کردید

    دوستون دارم وهرکجا که هستید روزگارتون پر باشه از نگاه خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3041 روز

    دلم خواست باتو حرف بزنم ای زیباترین دلم خواست لمست کنم و در آغوشت آرام بگیرم ای یادت آرام بخش دلها ازت ممنونم که منو هدایت کردی و به من گفتی صد بار اگر توبه شکستی باز آ هرآنچه هستی باز آ

    عزیز دلم خدای خوبم از تو سپاسگزارم که منو جزو انعمت علیهم قرار دادی خدای من چطور شکر تورو بجا بیارم برای لحظه های که من غافل بودمو تو عاشقانه به یادم بودی

    خدای من چطور سپاسگزاری کنم که منو هدایت کردی که به اصل خودم به تو برگردم چطور سپاسگزاری کنم منو هدایت کردی به مسیری که به یاد بیارم من توانایی خلق کردن دارم به یاد بیارم من با توانایی حل مسأله به دنیا اومدم من قادرم هرچه که بخام رو اراده کنم و داشته باشم یا رب چطور سالها با باور های محدودم آنقدر راحت خودمو ازاین همه نعمت و لذت محروم کردم یارب چطور سالها فراموش کردم که من تکه ای از توام و تو در منی و من به این جسم محدود نمیشم چطور فراموش کردم که تو منو هدایت می‌کنی و اگر شکرگزار باشم منو آسان می‌کنی برای آسانی چطور فراموش کرده بودم که تو گفتی راه حل تو دل میله است فراموش کردم که روزی دهنده به غیرالحساب تویی قدرت مطلق تویی وار هرکس و هر چیزی ترسیدم و عقب کشیدم چطور فراموش کردم تو زمین و آسمان را مسخر من کردی چطور فراموش کردم قانون ساده ای که تو گفتی شکرگزار باش و نمعت های منو یاد کن تا تو را بیافزایم گفتی ازروزی حلال خودت اتفاق کن تا جریان نعمت بیشتری به زندگیت وارد بشه و باور کنی این نمعت ها همیشگی هستند گفتی نترس و غمگین نباش که تنها تو قدرت داری زندگی خودتو تغییر بدی با کنترل نحوا های ذهنت که هروقت سکان به دست شیطان بیوفته به قعر جهنم که همون احساس بده سقوط می‌کنی چطور فراموش کردم که تو بینهایت دست داری و بیهناهیت راه داری برای هدایت من چطور لبخندتو ندیدم وقتی ترازو برداشتم و شکرگزاری هامو و عبادتمو دقیق وزن میکنم و ازتوگلایه دارم ببین چقدر شاکرم پس کو نتیجه و غافل از اینکه اینجایی که الان هستم حاصل باور های و فرکانس های که تا الان ارسال کردم و تو ازفضلت نه اندازه عمل من پاداش دادی و تو چه صبورانه باز هم و بازهم منو هدایت می‌کنی تاظرف وجودمو بزرگتر کنم برای دریافت آگاهی های بیشتر چشمامو باز می‌کنی به زیبایی های بیشتر گوشمو بازیکنی برای دریافت این هدایت خدای من تو نه ازعدلت که ازفضلت پاسخ منو دادی که اگر قرار بود شامل عدالت بشم کارم زار بود

    محبوب من ازت تو ممنونم که قانون جهانت به همین سادگیه احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و هرچه بیشتر لذت ببرم بیشتر ازاین لذت ها نسیبم میشه از تو ممنونم که کتابی روشن وهدایتگر که به آسانی برای کسانی که بخوان قابل فهمه و من سالها به عنوان کتابی که مقدسه روی تاقچه گذاشته بودم و چهارتا کاغذش احترام میزاشم حتی یک بار هم در خواندنش تعقل نکردم تا اینکه تو هدایتم کردی که گاهی با یک کلمه یک آیه من زیرو رو میشم و اشکم سرازیر میشه قلبم نرم میشه کتابی که الان برای من حکم راهنما و گنج رو داره نقشه گنج کلید گنج آسمان ها و زمین که خودت گفتی برای کسانی که تفکر میکنن

    خدای من اگر من امروز در این حایگاهم و با وجود آگاهی ها نتونستم از این فایل چیزیبفهمم مشکل ازباور های منه که دیگه به خودم خرده نمیگرم حتما زمانش که برسه تکاملم که طی بشه درکم بالاتر می‌ره چشمام بازتر میشه

    چقدر رها و آروم شدم از وقتی پذیرفتم هیچ کس و هیچ چیزی نقشی در زندگی من ندارن بجز باور هام و خیالم راحته راحت شده که من خالق زندگی خودمم چیزهایی که تا الان تجربه کردم به خاطر فرکانس های خالص نشده من بوده و حالا دنبال تغییر نه در بیرون بلکه در درون و افکار و باور های خودم میکردم دیگه یرجنگی با خانواده همسر دولت یا هرچیز دیگه ای ندارم که تو باعث بدبختی منی آروم آروم روی باورهام کار میکنم و به اندازه ای که کار میکنم نتایج ظاهر میشه اگر دلخواه من نیست با قدرت بیشتری ادامه میدم و ایمان دارم یه جایی از باور های خودم یه ترمزی هست که هنوز حلش نکردم وتا جایی که میتونم موفقیت هامو به خودم گوش زد میکنم که اعتماد به نفسم بالاتر بره نگرانی و ترس رو دور می‌کنم تا آرامش بیشتری داشته باشم که ذهن آرام راهکار ها بش الهام میشه خدا همیشه سر وقت هست فقط کافیه من رها کنم و اعتماد کنم تا خودش هدایتم کنه کافیه باور کنم منم به اندازه هرکس دیگه ای حتی پیامبران به این هدایت خداوند دست سی دارم و در پیشگاه خداوند هیچ کس برتری ندارد الا به تقوا و تقوا یعنی کار کردن مدام روی خودم یعنی باصبوری و به دور از کسالت و تنبلی به مسیر درستم ادامه بدم چقدر احساس لذت بخشیه وقتی حضور خداوند رو در قلبت احساس می‌کنی تو میگی و اون می‌شنوه اون میگه و تو می‌شنوی اون هدایت می‌کنه و تو با ایمان قدم برمیداری اون نمعت میده و تو با اشتیاق و ذوق و شوق لذت میبری و ایمان داری که این نعمت ها همیشگی هستند

    و باقلبی مطمعن و راضی از خداوند به سمت خودش میری تا خداهدایتت کنه به بینهایت فراوانی با ایمان به بینهایت بخشندگیش

    نمی‌دونم نوشتم پراکنده بود یا هرچی اما دلم میخواست این حرفارو بگم

    از استاد خوبم و مریم جان نازنین سپاسگزارم من شاید شاگردی باشم که هنوز خیلی نمره های خوبی نگرفتم اما قول میدم که با تمام وجودم این مسیر رو ادامه بدم و نمره های بیشتر و جایزه های که خداوند بم میده رو با شما اشتراک بزارم وبعدش برم به ترم های بالاتر که بازم خدا جایزه های بزرگترین رو برام در نظر گرفته

    در پناه الله یکتا شاد وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    به زودی در آمریکا میبینمتون ???????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    بهروز گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    سلام بر استاد army پوش ما.

    استاد تو هر لباسی که هستی برام عزیز و دوست داشتنی.

    این فایل منو یاد خدمت سربازی خودم انداخت.

    چون من سرباز نیروی دریایی ارتش در بوشهر بودم.هیچوقت فرصت نشد داخل زیردریایی را ببینم اما داخل ناوچه ها را زیاد دیدم که البته زیاد تفاوتی با هم ندارند،هر دوتاشون اتاقهای تنگ و نفسگیر داره و بسیار گرم ( البته بوشهر اینطور بود).

    نکته قابل تامل اون حسی هست که بعد از قرار گرفتن در این محیط ها به انسان دست میده.

    شاید وقتی خودت را جای پرسنل یا ناخدای کشتی جنگی میذاری احساس غرور و قدرت بهت دست میده،ولی وقتی کشتی حرکت کنه و خودت را در دل دریا ببینی،میفهمی که چقدر کوچک و ضعیفی در برابر جهان و خالقش.

    واما جنگ!!!!

    استاد وقتی داشتی از جنگ حرف میزدی یه حسی در سخنانتون بود که کمتر در شما دیده بودم،نمیدونم اسمش را چی بذارم،ولی میتونم بگم تأسف عمیقی در وجودتون حس کردم.

    باید بگم واقعا حق دارید چنین حسی داشته باشید.واقعا برای همه غم انگیز هست.

    من که سرباز بودم و در اون مقطع به نوعی شغلم حساب میشد،دقیقا همچین حسی داشتم.

    باید بگم برای تمام جنگ هایی که در تاریخ بشر رخ داده،(((متأسفم)))

    باورها و دلایل زیادی درباره جنگها نقل میشه،بعضی ها کارشناسانه،بعضی ها عامیانه ….

    من امشب و بعد از دیدن این فایل بهش زیاد فکر کردم و شروع کردم این موضوع را با قانون هستی بررسی کنم.قوانینی که استاد خیلی درست و دقیق یادم داده.

    (((تکامل و فراوانی)))

    دو تا قانون که به نظرم درک نادرست و ناقص درباره اینها دلیل همه جنگ ها بوده.

    در جنگ هایی که برای کشورگشایی رخ داده،دلیل اون جنگ این بوده که متجاوز که اکثرا یک امپراتوری تأسیس کرده،بجای اینکه با قبول قانون تکامل امپراتوری خود را به صورت بنیادین قدرتمند کنه با ساختن ارتشی خونخوار تصمیم داشته میانبر بزنه.بلعکس این هم وجود داشته همونجور که خودتون میدونید و نیازی به مثال زدن نداره.

    در جنگ های زیادی هم دلیل جنگ تسلط بر منابع افراد دیگر بوده و هست که نشأت گرفته از باور

    عدم فراوانی و حرص و طمع.

    اما در آخر :

    جنگ میراث و باوری هست که نیاکان ما برای ما به ارث گذاشتند،پس این ما هستیم که باید باورهای جدید را بسازیم و تقویت کنیم تا باور نیاکانمون رنگ ببازه و ذهنمون عادت کنه که با صلح و پایبندی به قوانین کیهان و ایمان بر منبع هستی میشه امپراتوری ساخت جاودان بمونه.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    آرامش دریا گفته:
    مدت عضویت: 2735 روز

    سلام

    چقدر فایل جالب و متفاوتی بود

    خیلی ممنونم ازتون که اینقدر خالصانه زحمت میکشید

    هم از استاد هم ازشما خانم مریم

    داشتم فکر میکردم ذهن انسان چقدر نیروی شگفت انگیزی داشته در خلق این اثر در ان زمان جنگ جهانی دوم

    و چقدر شگفت انگیز تر اینکه تونسته با چه اراده ی قوی و نیروی برتری

    خودش را حدود دوماه در این زیر دریایی عادت بده

    که اینگونه زندگی کنه

    حتی فکراین قضیه هم مقاومت ذهنی داره

    چقدر انسان این مخلوق شگفت انگیز قدرت عالی داره

    خداروشکر

    ممنونم ازتون ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمد اسماعیل یزدان پناه گفته:
    مدت عضویت: 2304 روز

    سلام چیزی که در این قسمت بچشم میخورد وباعث در بالاتر بود زیر دریایی که در جنگ بوده وانسانها تفکرات جنگی خود را با ان پیاده میکردند اکنون در ارامش کانل در ساحل ارام گرفته چون انسانها در ارامش وصلح با خودشان قرار دارند ومشکلاتشان را با تعامل وصحبت وفکری که با ارامش بدنبال صلح باخودشان ودیگران قرار دارند خوشبختانه در جهانی زندگی میکنیم که هر روز خواسته هامان را در صلح وارامش یافته ایم وبااین روش جهان در راحتی اسانی وفراوانی با ارامش وصلح درونی قرار گرفته وتمام کشورها به این ایده توجه دارند این طور پیش میرود که اکنون انسانها به یکی از قوانین جهان هستی که ما همگی انسان ها عضوی کوچک از جهان هستی هستیم و همگی عضوهای یک خانواده بزرگیم باید بهم عشق بورزیم وهمدیگررا دوست بداریم بعداز این باید وسایلی بسازیم تا این ارتباط صمیمی وعاشقانه را گسترش دهیم وتمام وسایل جنگی قدیمی وپیر وبی مصرف بمانن وبه تاریخ بپیوندند .// بنی ادم اعضای یکدیگرند //که در افرینش ز یک گوهرند // چو عضوی بدرد اورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار // ارزوی من صلح ارامش و شادی وفراوانی وسلامتی برای خودم ودیگران .خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: