سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۱ - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عزیزم و مریم دوسداشتنی و مایک عزیز و پرانرژی

استاد عزیزمن امروز داشتم قسمت اول فایل نحوه شکل گیری ارزوها را میدیدم اونجا شما از درخواست بچها برای نشان دادن زیباییهای بیشتر برای شکل گیری خواستها گفتیدو جوابی که شما دادیداین بود:واقعیتش یه ذره سخته وقتی یه جای میری مسافرتی یا یه جایی خرید میکنی یا یجایی کاری داری وقتی داریرمیری کارتو انجام بدی یه فرمته وقتی میخوای بری براش فیلم تهیه کنی کلا متفاوته ینی یه ملزومات مختلفی میخواداصلا یه جور دیگه ای حواست باید باشه به همه چی بخاطرراین یه ذره سخته که من جاهایی که میرمو فیلم برداری هم بکنم هم زمانبره هم دوربین میخواد هم امکانات میخوادکه اون تصویرو ازت بگیره که حالا عزیز دلم داره این کارو انجام میده وخیلی موقعها بالا خره این محدودیتها هست تمرکز ادم میره یه جای دیگه حالا بحث تدوینم هست

دوستان میخواستم بگم که چیزی که من فهمیدم این بود

اول اینکه همه خواستها شدنی هستن هرخواسته ای هیچ کس هیچ قدرتی نداره که مانع تحقق خواستهامون بشه پس فقط صبر کنیم وبدونیم که تو بهترین زمان و به بهترین شکل اجابت میشه مثل فایلهای سفربه دور آ

دوم اینکه وقتی خواسته ما توسط دست بنده ای داره اجابت میشه اون فردو بیش از اندازه تو ذهنمون بزرگ نکنیم به قول استاد کردیتشو به اون فرد ندیدم بدیم به خدا نشون به این نشون که مریم عزیز این فایلها رو داره با عشق اماده میکنه کاری که بینهایت لذت را داره خودش تجربه میکنه اینجا کار مریم عزیز فداکاری به اجبار یا باورهای محدود کننده یا جلب توجه نیست یک عشق دو طرفه بین ما وایشون برقراره کاری که خدا برای هردو گروه داره میکنه نه فقط برای یه نفر پس اینجا ینی ستایش ویژه خداست

سوم اینکه استاد عزیزم چقدرشما صادق هستید اینکه حتی تا الانم میگفتید که خیلی برای این فایلها سفر به دور مقاوت میکردین اینکه شما هم صادقین واینکه نمیخواید نظر کسی را با هر حرفی جلب کنید و واقعیت خودتونو میکید و چیزی رو نمیپوشونید

چهارم تبریک به مریم عزیز با این همه کنترل ذهن وتسلیم نشدن برای انجام کاری که نمیخواست واقعا جای تحسین داره که ادم بخواد کاری رو انجام بده و یه نفر مدام از محدودیتهای انجام اون کار بگه حالا خود اون یه نفر خودش استاد موفقیت باشه ولی اینجا مریم عزیز تسلیم نشدنگفت باوا این استاده داره میگه نمیشه و سخته پس انجامش ندم ولش کن میدونید یه جوری انگار حساب باز نکرد رو حرف استاد چون میدونست استادم یه ادمه مثل خودش مثل تموم ادمای دیگه ذهنش یه جاهایی محدود فکر میکنه پس من کارمو با توکل به خدا انجام میدم و نتیجه میگیرم که اینطورم شد و جهان تسلیم مریم بانو شد چون نتیجه ایمان به رب تنها قدرت همینه .

پنجم یه نکته جالب که من از استادو مریم عزیزتو فایل نحوه شکلگیری ارزوها قسمت 1 دیدم این بود که استاد و مریم عزیز بلافاصله اینکه بچها میان یه درخواستی میکنن از استاد که ایشون انجام بدن استادیا مریم جون نمیان بگن بلافاصله خب چشم الان انجام میدیم نمیگن اگه انجام ندیدم تعداد اعضا کم میشه اگه ندیم ممکنه فکرهای دیگه در موردمون کنن نه هیچ کدوم از اینا نیست یه جورایی استادو مریم جون الویت اول زندگیشون خودشونن ازادیشونو و دوسداشتناشونو انگار فدای خواستهای کسی نمیکنن مثلا اینجا استاد میگن سخته و دوست نداریم پس انجام نمیدیم و نکته دیگه اینکه خواستهاشون الویت بندی داره انگار میان انچه که مقدمتره رو زودتر انجام میدنن وبقیه رو هم میزارن تکامل طی بشه بعد مطمعنا مریم جون که الان دارن فایلها رو اماده میکنن اون موقع که استاد میکفتن الان نه این خواسته رو داشتن ولی خودشونو سپردن به هدایت خدا و از اون لحظشون لذت بردن یه جورایی بجای انتخاب بحث کردن که چرا نه و فلان با استادو لجبازی یا دیگر خواستهاشونو که اون زمان مقدمتدگر بود براشون قربانی خواسته دیگران کنن خودشون رها کردن سپردن به خدا تا در بهترین زمان انجام بدم و با دیدن نشانها موتور تحقق خواسته دوباره از طرف ایشون روشن شد و بقیه کارها که خدا خودش انجام داد برای هممون .

خدا روشکر میکنم که نگاهم ودرکم داره به قوانین بهتر میشه همتون در پناهدالله یکتا شادباشیدو سعادتمند دردنیا واخرت .