https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-09 07:22:302024-08-26 14:34:41سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۵
394نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به بانو شایسته دوست داشتنی و استاد عزیزم و گل پسر مایک ،بانو جان اول از همه شعر زیبایت جانی تازه داد به من ممنونم ،هوای گرگ و میشی منم تجربه کردم که واقعا عالیه و اون صداهای زیبای پرندگان که همگی در حال گفتن سبوح و قدوس پروردگار هستن واقعا شنیدنی بود ،برای همینه که خداوند و امامان ما به نماز صبح اینقدر تاکید کرده اند عالی بودن مریم بانو و بعد از آن باغ وحش زیبا و اینهمه حیوانات دوست داشتنی که راحت از دستان شما با آرامش کامل غذا میگرفتن واقعا به وجد اومده بودم این قسمت هم مثل قسمت 28 عالی بود و لذت بردم از اینهمه زیبایی و نعمات خداوندی که رایگان در اختیارمون گذاشته خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
من با دیدن لحظات این قسمت از سفرنامه خیلی اشک ریختم… از همون اول فایل که خانوم شایسته شروع کرد به صحبت درمورد اواز پرندگانی که در شروع روز خداوند رو حمد و تسبیح میگن و شعر سهراب سپهری عزیز رو خوند اصن رفتم تو یه حال و هوایی که قابل وصف نیس… دیگه هرچی میدیم حس میکردم خداست… همه رو خدا میدیدم… هرانچه که تو قاب تصویر به چشم من میومد خدایی بود که متجلی شده بود…
خانوم شایسته مهربونی که با صدای قشنگش صحبت میکرد و تصاویرو ضبط میکرد خدا بود
اهوی زیبایی که ناگهان از پشت درخت ها هویدا شد خدا بود
درختان سرسبز و سر به فلک کشیده ای که در اون جاده رویایی وجود داشت خدا بود
اون زرافه ای که مایک بهش غذا میداد خدا بود
اسب های تیزپایی که در اون زمین سوارکاری مشغول دویدن و یورتمه رفتن بودن خدا بود
دریاچه خوشرنگ و صاف و زلالی که اسمون رو در خودش مثل اینه منعکس میکرد خدا بود
بارانی که خیلی نرم و لطیف به شیشه های ماشین قطره قطره میزد خدا بود
اهنگ های پر احساس و توحیدی که پخش میشد و یاد الله رو زنده میکرد خدا بود
اون غار پر رمز و راز و قشنگی که توسط انسانها در حال کشف شدن بود خدا بود
اون بچه خوشگل و بامزه ای که مشغول اب بازی و کیف کردن تو دنیای خودش بود خدا بود
سید حسین عباسمنش که روی کنده درخت دراز کشیده بود و عشق و علاقه ابراز میکرد خدا بود
همه چی خدا بود… همه کس خدا بود… فقط خدااااااااا
خدایی که همیشه هست خدایی که همه جا هست
خدایی که حیُّ القیوم هست… یعنی زنده پایدار، همواره هست همیشه هست هر لحظه هست هرکجا هست
یه نقطه رو نمیتونی پیدا کنی که خدا در اون حضور نداشته باشه. یه لحظه رو نمیتونی پیدا کنی که خدا در اون جاری نباشه
فقط باید چشم دلت روشن باشه که بتونی بودنش رو در هر نقطه ای و در هر لحظه ای حس کنی، کاملا نزدیک به خودت… درون خودت… درون هرانچه که میبینی
خدا از رگ قلب به تو نزدیک تر است… وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید (سوره ق – 16)
خدا بین تو و قلبت حائل میشه… إن الله یَحولُ بَیْنَ المَرءِ وَ قَلبِه (انفال- 24)
همین الان که این ایه رو سرچ کردم تا شماره سوره و ایه رو بنویسم، کلی مطلب قشنگ پیدا کردم. دوست دارم شما هم بخونید و لذت ببرید:
خدای تبارک و تعالی میخواهد مفهوم حاکمیت، سلطه و احاطه مطلق خودش رو بر انسانها به آنها متذکر شود…
همینطور که میدونید الله کلمه ایست که تمام صفات خداوند تبارک و تعالی رو در خودش داره.
پس الله حائل است، یعنی آی بنده من!
نفس کشیدنت به امر منه، راه رفتنت، غذا خوردنت!
حرف زدنت، خندیدنت، خلاصه تمام اعمال ریز و درشتی که انجام میدی، چه خوب و چه بد همه و همه با اجازه من انجام میشه!
یعنی بنده من! اصل وجودت، نفست، روحت، قلبت! جانت! خلاصه همه همه رو من خلق کردم
از تمام افکارت هم با خبرم! از نیتهای قلبیت و تمام ذهنیتهایی که داری!
پس بدون من عالمم، من شاهدم، من ناظرم!
حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش، یعنی احاطه و سلطه تمام کمال او نسبت به انسان
قبلا که این جور مطلب هارو میخوندم طرز فکرم این بود که خدا یه پادشاهی است بیرون از من که اون بالا بالاها وایساده و داره همه رو چک میکنه و دونه دونه همه ادمارو نگاه میکنه و تک تک کارهایی که میکنن مینویسه که بعدا بهشون نشون بده و براساس اون کارها افراد رو بفرسته تو جهنم یا بهشت.
اما الان خیلی متفاوت فکر میکنم…
الان فهمیدم اگر خدا شاهد و عالم بر منه دلیلش اینه که خدا در وجود من جاریه و به همین خاطر کاملا بر من اگاهه. این خدا از من جدا نیست من خدا یکی هستیم و این نیروی برتر همواره درون من حضور داره و کاملا از همه چیز من خبر داره. و علاوه بر من، در ذره ذره این جهان هم هست.
به قول همون اهنگ قشنگی که در این فایل بود «عاقل و دیوانه یکی است، حمد و فلق و نعره مستانه یکی است» چون همه انها از یک منبع واحد سرچشمه گرفته و هیچ تفاوتی نیست در ذات همه مخلوقات، چه انسان چه حیوان چه گیاه چه کهکشان… همگی از خداست
واااااای که چقدر حال میکنم با این دیدگاه قشنگی که به خدا دارم… چقدر برام ارامش بخشه چقدر بهم حس خوب میده چقدر برام امنیت خاطر میاره. چون همه چی رو خدا میبینم و این باعث میشه ترسی نداشته باشی از ادما، اتفاقات، شرایط، حیوانات، جاهای غریب، کار جدید و … چون همشون خداست. مگه خدا ترس داره؟ مگه چیزی که از خداست میتونه شر و بد باشه؟ مگه خدا چیزی جز خبر و خوبیه؟
وقتی این فایل را دیدم اشک شوق از چشمام جاری شد .دیدن این همه زیبایی ها دیدن کسی که به قانون عمل کرده وداره نتیجه اش را میگیره ..دیدن آهویی زیبا دیدن دختر بچه ای که داره اب بازی میکنه .دیدن اون صبح زیبا با صدای زیبایی پرنده ها واقعا عالی بود حس میکردم من الان اونجام این منم که دارم اون همه زیبایی ها را میبینم و میشنوم با اینکه سرکار بودم کلا روح وروانم اونجا بود.واقعا خداراشکر که خانم شایسته عزیز دستی از دستان خداوند هستین به ماهای که داریم روی کنترل افکار و تمرکزوتوجه همون کار میکنیم جایزه دیدن این همه زیبایی را نشون میدین..سالها بود دنبال یک الگویی مناسب از روش زندگی از چگونه دیدن خداوند و..میگشم چون چیزهای که تا حالا از سمت جامعه و قدیم شنیدم رو عقلم نمیشست اما وقتی به صورت هدایتی با استاد اشنا شدم گفتم همینه آره راست میگه چی باحال چه دنیای با حالی چه خدای باحالی آره راست میگه من نیامدم تو این دنیا که همش قسط و قرض بدم همش حسرت بخورم ناراحت باشم غمگین از دیگران از خدا از خودم نه یه جای کار ایراد داره تا اینکه با استاد اشنا شدم و هرروز دارم اگاه تر میشم و نتایج هم میرسن همانطور که نتایج کوچک رسیدن خداراشکر .توفایل ثانیه به ثانیه انقدر زیبایی هست که نمیتونم همشو بگم فقط باید دید ولذت برد اونموقعه ای که گور خرها دهنشونو باز میکردن مثل آواز خوندن و دادزدن بود که میگفتن من من به من بده
خدایا شکرت بخاطر این همه زیبای بخاطر وجود بنده خوبت استاد حسین عباس منش
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم که خیلی خیلی ازشون ممنونم برای این فایل…
واقعا نمیدونید چه حالی دارم الان بعد از دیدن این فایل که اشک امونم نمیده…البته از اون اشک هایی که از ته دله از ته ته دلم….
یک هفته ای بود که سفرنامه رو دنبال نکرده بودم و باز عقب افتادم و امشب دو سه تا فایل قبل و دیدم و لذت بردم تا رسیدم به این فایل از اون اول عالی بود از اون حس فوق العاده صبح زود و آواز خوندن پرنده ها که همون موقع گفتم دارن تسبیح تو رو میگن خدای جااان دلم …اره ذره ذره موجودات جهان هر لحظه دارن تسبیح تو رو میگن…
دو تا موزیک فوق العاده گزاشتین رو این فایل لذتتتت بردم…موزیک ملکا رو کا من چند وقت پیش تازه هدایت شدم بهش و شعرش و خوندم و درک کردم و حالم فوق العاده شد خیلییی …و باز امشب تا شروع شد این اشک های منم شروع کردن…با دیدن زیبایی های این فایل اشک های من جاری شد و حسی بهم میگن شکرت خدای من که منم قراره این زیبایی ها رو تجربه کنم ….
با دیدن طاووس و زرافه و بقیه حیوون ها یاد جااان دلم افتادم این دفعه فرق داشت با دفعه های قبل …. واقعا عبادته دیدن این زیبایی ها …حالم عالی شد
مریم جان شایسته خیلیییی ازت ممنونم به خاطر این فایل …
نمیدونم این اشک ها تموم نمیشن …تازه من خیلی خوب نمیتونم احساسم و با نوشتن بیان کنم ولی این ویژگی منم دقیقا مثل شما و استاده تو دیدن زیبایی ها که انقد ذوق میکنم و دقیقا اینم میاد رو زبونم که واااای خدااای من از دیدن یه پروانه که میاد جلوی راهم …از دیدن ماه تو اسمون که نمیدونید از دیدنش چقدر کیف میکنم که وقتی مثلا خواهرم این ذوق و می بینه تعجب میکنه ...از دیدن برگ ای پاییزی که دقیقا امروز اول مهر با شروع پاییز رفتن زیر قدم هام و صدای خش خش شون اومد و لذت بردم و زیبایی های خیلی زیاد دیگه…
خدای جااان دلم رو شاکرم خیلیییی که این چشم بینا رو به من داده تا نعمت هاش رو ببینم و لذت ببرم و یادش بیافتم و حالم عالی بشه …خیلیییی عالی بود این فایل
ممنووونم از استاد عزیزم و خیلی بیشتررر از خانم شایسته عزیزم که انقد عالی این زیبایی ها رو برامون به تصویر کشیدی
وای خدای من عاشق این لحظه از صبحم. صدای آب و اون همه عظمتی که در لحظه‌های صبحگاهی نهفته‌س. گاهی وقت‌ها حس میکنم تمام راز هستی تو سحرگاهان خلاصه میشه. منم تو سفرهایی که میرم سعی میکنم این لحظه از صبح رو از دست ندم. یه بار که رفته بودم شمال همین موقع از خواب بیدار شدم و رفتم تا زیبایی‌های هستی رو تماشاگر باشم.
صدای پرنده‌ها، نسیم صبحگاهی، صدای برخورد برگ درختان، آسمان گرگ و میش. من واقعا اون لحظه‌ها غرق در طبیعت و خالق اون میشم.
چه کشتی هیولایی روی آب حرکت میکرد، این کشور که چه ابرای قشنگی داره آخههههههه من که عاشقشوووووووونم.
الان فهمیدم که من عاشق همه چیزای خوب و زیبا هستم.
وای جاده بارون زده تو ماشین حرکت کنی و دستات رو بگیری بیرون، نفس عمیق بکشی و آهنگ مورد علاقه‌ت رو گوش کنی. خوشبختی یعنی همین.
سلام بسیار زیبا
سلام به بانو شایسته دوست داشتنی و استاد عزیزم و گل پسر مایک ،بانو جان اول از همه شعر زیبایت جانی تازه داد به من ممنونم ،هوای گرگ و میشی منم تجربه کردم که واقعا عالیه و اون صداهای زیبای پرندگان که همگی در حال گفتن سبوح و قدوس پروردگار هستن واقعا شنیدنی بود ،برای همینه که خداوند و امامان ما به نماز صبح اینقدر تاکید کرده اند عالی بودن مریم بانو و بعد از آن باغ وحش زیبا و اینهمه حیوانات دوست داشتنی که راحت از دستان شما با آرامش کامل غذا میگرفتن واقعا به وجد اومده بودم این قسمت هم مثل قسمت 28 عالی بود و لذت بردم از اینهمه زیبایی و نعمات خداوندی که رایگان در اختیارمون گذاشته خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان
من با دیدن لحظات این قسمت از سفرنامه خیلی اشک ریختم… از همون اول فایل که خانوم شایسته شروع کرد به صحبت درمورد اواز پرندگانی که در شروع روز خداوند رو حمد و تسبیح میگن و شعر سهراب سپهری عزیز رو خوند اصن رفتم تو یه حال و هوایی که قابل وصف نیس… دیگه هرچی میدیم حس میکردم خداست… همه رو خدا میدیدم… هرانچه که تو قاب تصویر به چشم من میومد خدایی بود که متجلی شده بود…
خانوم شایسته مهربونی که با صدای قشنگش صحبت میکرد و تصاویرو ضبط میکرد خدا بود
اهوی زیبایی که ناگهان از پشت درخت ها هویدا شد خدا بود
درختان سرسبز و سر به فلک کشیده ای که در اون جاده رویایی وجود داشت خدا بود
اون زرافه ای که مایک بهش غذا میداد خدا بود
اسب های تیزپایی که در اون زمین سوارکاری مشغول دویدن و یورتمه رفتن بودن خدا بود
دریاچه خوشرنگ و صاف و زلالی که اسمون رو در خودش مثل اینه منعکس میکرد خدا بود
بارانی که خیلی نرم و لطیف به شیشه های ماشین قطره قطره میزد خدا بود
اهنگ های پر احساس و توحیدی که پخش میشد و یاد الله رو زنده میکرد خدا بود
اون غار پر رمز و راز و قشنگی که توسط انسانها در حال کشف شدن بود خدا بود
اون بچه خوشگل و بامزه ای که مشغول اب بازی و کیف کردن تو دنیای خودش بود خدا بود
سید حسین عباسمنش که روی کنده درخت دراز کشیده بود و عشق و علاقه ابراز میکرد خدا بود
همه چی خدا بود… همه کس خدا بود… فقط خدااااااااا
خدایی که همیشه هست خدایی که همه جا هست
خدایی که حیُّ القیوم هست… یعنی زنده پایدار، همواره هست همیشه هست هر لحظه هست هرکجا هست
یه نقطه رو نمیتونی پیدا کنی که خدا در اون حضور نداشته باشه. یه لحظه رو نمیتونی پیدا کنی که خدا در اون جاری نباشه
فقط باید چشم دلت روشن باشه که بتونی بودنش رو در هر نقطه ای و در هر لحظه ای حس کنی، کاملا نزدیک به خودت… درون خودت… درون هرانچه که میبینی
خدا از رگ قلب به تو نزدیک تر است… وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید (سوره ق – 16)
خدا بین تو و قلبت حائل میشه… إن الله یَحولُ بَیْنَ المَرءِ وَ قَلبِه (انفال- 24)
همین الان که این ایه رو سرچ کردم تا شماره سوره و ایه رو بنویسم، کلی مطلب قشنگ پیدا کردم. دوست دارم شما هم بخونید و لذت ببرید:
خدای تبارک و تعالی میخواهد مفهوم حاکمیت، سلطه و احاطه مطلق خودش رو بر انسانها به آنها متذکر شود…
همینطور که میدونید الله کلمه ایست که تمام صفات خداوند تبارک و تعالی رو در خودش داره.
پس الله حائل است، یعنی آی بنده من!
نفس کشیدنت به امر منه، راه رفتنت، غذا خوردنت!
حرف زدنت، خندیدنت، خلاصه تمام اعمال ریز و درشتی که انجام میدی، چه خوب و چه بد همه و همه با اجازه من انجام میشه!
یعنی بنده من! اصل وجودت، نفست، روحت، قلبت! جانت! خلاصه همه همه رو من خلق کردم
از تمام افکارت هم با خبرم! از نیتهای قلبیت و تمام ذهنیتهایی که داری!
پس بدون من عالمم، من شاهدم، من ناظرم!
حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش، یعنی احاطه و سلطه تمام کمال او نسبت به انسان
قبلا که این جور مطلب هارو میخوندم طرز فکرم این بود که خدا یه پادشاهی است بیرون از من که اون بالا بالاها وایساده و داره همه رو چک میکنه و دونه دونه همه ادمارو نگاه میکنه و تک تک کارهایی که میکنن مینویسه که بعدا بهشون نشون بده و براساس اون کارها افراد رو بفرسته تو جهنم یا بهشت.
اما الان خیلی متفاوت فکر میکنم…
الان فهمیدم اگر خدا شاهد و عالم بر منه دلیلش اینه که خدا در وجود من جاریه و به همین خاطر کاملا بر من اگاهه. این خدا از من جدا نیست من خدا یکی هستیم و این نیروی برتر همواره درون من حضور داره و کاملا از همه چیز من خبر داره. و علاوه بر من، در ذره ذره این جهان هم هست.
به قول همون اهنگ قشنگی که در این فایل بود «عاقل و دیوانه یکی است، حمد و فلق و نعره مستانه یکی است» چون همه انها از یک منبع واحد سرچشمه گرفته و هیچ تفاوتی نیست در ذات همه مخلوقات، چه انسان چه حیوان چه گیاه چه کهکشان… همگی از خداست
واااااای که چقدر حال میکنم با این دیدگاه قشنگی که به خدا دارم… چقدر برام ارامش بخشه چقدر بهم حس خوب میده چقدر برام امنیت خاطر میاره. چون همه چی رو خدا میبینم و این باعث میشه ترسی نداشته باشی از ادما، اتفاقات، شرایط، حیوانات، جاهای غریب، کار جدید و … چون همشون خداست. مگه خدا ترس داره؟ مگه چیزی که از خداست میتونه شر و بد باشه؟ مگه خدا چیزی جز خبر و خوبیه؟
خدایاااااااااااا عاشقتممممممممممممم
خدایا همه جا میبینمت
خدا همیشه حست میکنم
خدایا بهت ایمان دارم
من روانی این قسمت شدم. بلند بلند با اشک میخندیدم
حسم گفت که بیام و دوباره و این فایل رو مشاهده کنم.
به نظرم زیبایی های بی شماری دارد که به دیدن و تحسین آن ها نیاز دارم.
به پیدا کردن خداوند نیاز دارم که به شکل های مختلف در می آید.
به شدت باید ورودی های ذهنم را کنترل کنم و حتی با دیدن نتایج سست نشوم.
و بیشتر دوباره فیلتر گذاری کنم.
می خواهم دوباره عشق خداوند در قلبم زبانه بکشد.
واقعا خوشا آنان که دائم در نمازند.
این جریان آب را ببینید این صدای جیر جیرک های دم صبح این هوای سپیده دم
این درختان که مشکی شده اند. چه ساحل خوبی.
چه شعر زیبایی می خوانید چه تکه چوب زیبایی کنار ساحل.
چه ساحل زیبایی چه صدای آبی با شنیدن این صدا روحم به پرواز در می آید.
من عاشقم این موقع های شب هستم چقدر صداهای زیبایی.
چه نعمت هایی خداوند به ما بخشیده صد هزار مرتبه هزاران هزاران مرتبه شکرت.
چه آهنگ و رقص آکروباتیک زیبایی چه انرژی دارند این گروه.
وقتی با خداوند در هماهنگی قرار میگیریم واقعا در بهشت زندگی می کنیم.
چه آهویی که این چیزی نیست جز فرستاده خداوند.
چه دوربین با کیفیتی دارید استاد.
و چه زرافه ی باحالی.
چه کودک زیبایی در حال بازی است.
چقدر نترس که درون آبی که عمقش معلوم نیست می پرد. چون برای من ناشناخته است هنوز از این موضوع می ترسم.
از خدا می خواهم فرصتی دست دهد تا بر تمام ترس های غلبه کنم.
چه ابر هایی و چه نقش هایی. چه غروبی بی نهایت زیبایی نور طلایی خورشید بسیاز زیبا است.
چه طاووس زیبایی که دارد خدارا نمایان می کند این خداست زیبایی خدا چقدر خدا زیباست!!
خداراشکر خداراشکر خداراشکر
وقتی این فایل را دیدم اشک شوق از چشمام جاری شد .دیدن این همه زیبایی ها دیدن کسی که به قانون عمل کرده وداره نتیجه اش را میگیره ..دیدن آهویی زیبا دیدن دختر بچه ای که داره اب بازی میکنه .دیدن اون صبح زیبا با صدای زیبایی پرنده ها واقعا عالی بود حس میکردم من الان اونجام این منم که دارم اون همه زیبایی ها را میبینم و میشنوم با اینکه سرکار بودم کلا روح وروانم اونجا بود.واقعا خداراشکر که خانم شایسته عزیز دستی از دستان خداوند هستین به ماهای که داریم روی کنترل افکار و تمرکزوتوجه همون کار میکنیم جایزه دیدن این همه زیبایی را نشون میدین..سالها بود دنبال یک الگویی مناسب از روش زندگی از چگونه دیدن خداوند و..میگشم چون چیزهای که تا حالا از سمت جامعه و قدیم شنیدم رو عقلم نمیشست اما وقتی به صورت هدایتی با استاد اشنا شدم گفتم همینه آره راست میگه چی باحال چه دنیای با حالی چه خدای باحالی آره راست میگه من نیامدم تو این دنیا که همش قسط و قرض بدم همش حسرت بخورم ناراحت باشم غمگین از دیگران از خدا از خودم نه یه جای کار ایراد داره تا اینکه با استاد اشنا شدم و هرروز دارم اگاه تر میشم و نتایج هم میرسن همانطور که نتایج کوچک رسیدن خداراشکر .توفایل ثانیه به ثانیه انقدر زیبایی هست که نمیتونم همشو بگم فقط باید دید ولذت برد اونموقعه ای که گور خرها دهنشونو باز میکردن مثل آواز خوندن و دادزدن بود که میگفتن من من به من بده
خدایا شکرت بخاطر این همه زیبای بخاطر وجود بنده خوبت استاد حسین عباس منش
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم که خیلی خیلی ازشون ممنونم برای این فایل…
واقعا نمیدونید چه حالی دارم الان بعد از دیدن این فایل که اشک امونم نمیده…البته از اون اشک هایی که از ته دله از ته ته دلم….
یک هفته ای بود که سفرنامه رو دنبال نکرده بودم و باز عقب افتادم و امشب دو سه تا فایل قبل و دیدم و لذت بردم تا رسیدم به این فایل از اون اول عالی بود از اون حس فوق العاده صبح زود و آواز خوندن پرنده ها که همون موقع گفتم دارن تسبیح تو رو میگن خدای جااان دلم …اره ذره ذره موجودات جهان هر لحظه دارن تسبیح تو رو میگن…
دو تا موزیک فوق العاده گزاشتین رو این فایل لذتتتت بردم…موزیک ملکا رو کا من چند وقت پیش تازه هدایت شدم بهش و شعرش و خوندم و درک کردم و حالم فوق العاده شد خیلییی …و باز امشب تا شروع شد این اشک های منم شروع کردن…با دیدن زیبایی های این فایل اشک های من جاری شد و حسی بهم میگن شکرت خدای من که منم قراره این زیبایی ها رو تجربه کنم ….
با دیدن طاووس و زرافه و بقیه حیوون ها یاد جااان دلم افتادم این دفعه فرق داشت با دفعه های قبل …. واقعا عبادته دیدن این زیبایی ها …حالم عالی شد
مریم جان شایسته خیلیییی ازت ممنونم به خاطر این فایل …
نمیدونم این اشک ها تموم نمیشن …تازه من خیلی خوب نمیتونم احساسم و با نوشتن بیان کنم ولی این ویژگی منم دقیقا مثل شما و استاده تو دیدن زیبایی ها که انقد ذوق میکنم و دقیقا اینم میاد رو زبونم که واااای خدااای من از دیدن یه پروانه که میاد جلوی راهم …از دیدن ماه تو اسمون که نمیدونید از دیدنش چقدر کیف میکنم که وقتی مثلا خواهرم این ذوق و می بینه تعجب میکنه ...از دیدن برگ ای پاییزی که دقیقا امروز اول مهر با شروع پاییز رفتن زیر قدم هام و صدای خش خش شون اومد و لذت بردم و زیبایی های خیلی زیاد دیگه…
خدای جااان دلم رو شاکرم خیلیییی که این چشم بینا رو به من داده تا نعمت هاش رو ببینم و لذت ببرم و یادش بیافتم و حالم عالی بشه …خیلیییی عالی بود این فایل
ممنووونم از استاد عزیزم و خیلی بیشتررر از خانم شایسته عزیزم که انقد عالی این زیبایی ها رو برامون به تصویر کشیدی
بنام خدای مهربان و قدرتمندم ک همه چیز و همه کس در ید قدرت اوست
سلام عرض میکنم به همگی شما عزیزانم. . .
الان ک دارم واستون تایپ میکنم چشمام پر از اشکن ،اشک های طلایی اشک های ک بخاطر اینن ک دارم خداوندم رو باتمام وجودم ،با بند بند وجودم حس میکنم و حس عظمتش وجودش ،قوانینش ،بزرگیش ،مهربانیش ،هدایتگریش ،زیبایش ،لبخندای قشنگش و . . .دارن بند بند وجودمو ب لرزه درمیارن
خانم شایسته مهربان ،هیچ میدونید دارید چ کار بس بزرگی انجام میدید؟
من تو این فایل های شما خدارو باچشم قلبم ب وضوح میبینم و احساس میکنم
ابتدای فایل مناجات پرندگان اشک های من وروان کردن
من نزدیک یک سال هست ک دیگه نماز نخوندم ،بخودم قول دادم تا زمانیکه عشق به خدادروجودم قرارنکرفته نماز نخونم ،تازمانی ک مناجاتم عاشقانع نشده نمازی نخونم
دوس نداشتم نمازم فقط رفع تکلیف باشه دوس نداشتم تا بدرستی نشناختمش نماز از سرعادت بخونم
اما با این فایلهای شما احساسم دگرکون شده ،همین حالا باتمام وجودم حس کردم خدای مهربانم گف زهر ا دیگ وقتشه بنده من
واسه خودش نگفتا ،برا خودم میگه چون میدونع چقد بهش نیازمندم ،چون بیشتر از خودم مشتاق رسیدنم ب ارزو هامه
چون میخواد آرزو هام رو برام بااحساس خوبم تصویر بکشه
نمیدونم اسمشو بزارم جی !تحول ! نع تحول نیست یچیز بالا تراز تحول ،وجودم زیر و روشده
اصلا دوس ندارم حرف قشنگ بزنم دوس دارم احساسم و بگم ک دارید چ میکنید بامن بافایلاتون مهربان خانم
ثانیه ب ثانیه اش ،خدا بود و حسش کردم و میکنم
آنجا ک موزیکی ک گذاشتین گفت ملکا ذکرتو گویم دیگه اشگام دست خودم نبودن
خدای من چقد من تو تلوزیون و . . ازین حیوانات دیدم
اما اینباردیدنشون همش داشت تورو برام یادآوری میکرد
ملکا ذکر گویم ک تو پاکی و خدایی،
یچیزی تو وجودم میگف زهرا مکه زرافه ندیدی؟ مگه طاووس ندیدی؟
مگه گور خر ندیدی ؟
دیدم دیدم اما چشمان قلبم نابینا بودن
نمیدیدن ک خدای من چقد بزرگ است
یاد آیه ای از قران افتادم ک خداوندمیگه تمام موجودات من ذکر و تسبیح من میگن
حتی آسمان حتی زمین حتی درختان حتی حیوانات . .
الان میفهمم ،این ها ذگر تو میگند و من دارم باچشم قلبم ذکر و ستایش شون رومیبینم
. . .آیا نمی اندیشی بنده ی من ؟
اری خدا دارم می اندیشم دارم میفهممت مهربان خدا
درختان، دریا ، سپیده صبح ،آواز پرندکان ،سکوت شب ، آسمان
، . . ذکرشان رادراین فایل دیدم و شنیدم ک همه از تو میگویند
میگویند سپاس خداوندی را ک جهان را افرید
سپاس خداوندی را ک مارا وسیله اندرز خلق قرار داده
سپاس خداوندی را ک فرمانروای هستی است
خدا خداخدا ی من چقدد د د د دتو راهنمایی برای بنده ات
بقول سهراب چشمهارا باید شست جور دیگر باید دید
یک عمر خدا خدا کردیم ،ذکرلب تو بودی و قلبمان آلوده ب غیر تو
خدایا شکرت ،راه راستت رو دیدم ،دارم توش قدم برمیدارم
قدم ب قدم میام ، خدای من براستی اغوش تو آرام بخش ترین جای دنیاست
مهم نیست کجاهسی ،مهم این است
در صراط مستقیم باشی
آنجا همه چیز زیبا و آرامش بخش است
بخدا این فایل خیلی گران بهاست
من قبلا کششی ب دیدن این فایلها نداشتم
حس بد وجودم را میگرفت باخودم میگفتم زهرا فعلا درکش نمیکنی ،اجازه بده زمان بگذزه
کنترل کردم ذهن نجواگرم رو
و حالا این فایل ها شدن عشق من
دوستون دارم
تقدیم ب خدای هدایتگرم
تقدیم ب خانم شایسته مهربان
و استاد خداجویم
و دوستان نازنینم
سلام
مررررررررسییییییی?????
عاااااالی بود
واقعا لذت بردم?
تصاویر زیبایی هایی که جلوه عظمت خداوند هستند با اون میکس زیبا حس فوق العاده ای بهم داد….
ممنووووونم??
دمتون گرم??
خدایا شکرت?
وای خدای من عاشق این لحظه از صبحم. صدای آب و اون همه عظمتی که در لحظه‌های صبحگاهی نهفته‌س. گاهی وقت‌ها حس میکنم تمام راز هستی تو سحرگاهان خلاصه میشه. منم تو سفرهایی که میرم سعی میکنم این لحظه از صبح رو از دست ندم. یه بار که رفته بودم شمال همین موقع از خواب بیدار شدم و رفتم تا زیبایی‌های هستی رو تماشاگر باشم.
صدای پرنده‌ها، نسیم صبحگاهی، صدای برخورد برگ درختان، آسمان گرگ و میش. من واقعا اون لحظه‌ها غرق در طبیعت و خالق اون میشم.
چه کشتی هیولایی روی آب حرکت میکرد، این کشور که چه ابرای قشنگی داره آخههههههه من که عاشقشوووووووونم.
الان فهمیدم که من عاشق همه چیزای خوب و زیبا هستم.
وای جاده بارون زده تو ماشین حرکت کنی و دستات رو بگیری بیرون، نفس عمیق بکشی و آهنگ مورد علاقه‌ت رو گوش کنی. خوشبختی یعنی همین.