سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۵ - صفحه 17

394 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رحيم مهمان روش گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    با سلام و خداقوت

    باور کردنی نیست این همه انرژی و این همه زیبایی و این همه حضور خدا در طبیعت و جهان و ما برای دیدنش حتما باید راهی خونه اش بشیم در صورتی که خودش گفته به مردم بگین من نزدیکم

    و واقعا هم نزدیکه و در حقیقت تو خود من و شما و درخت و آواز بلبل و گنجشک تو طبیعت و همه جا و چقدر غافل بودیم ما

    خدایا شکرت

    و تشکر از شما بخاطر روشن کردن دیدگاه ما و یاد دادن قوانین آفرینش🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    B گفته:
    مدت عضویت: 2018 روز

    😍😍😍خیلی خیلی عالی بود صدای پرنده ها

    هوا که کم کم روشن شد یاد این افتادم که این روشن شدن هوا یه نشونه ست تاریکی تموم شد و خورشید بی نظیر طلوع کرد یه طلوع جذاب که چشم ها رو خیره میکنه

    نشونه ست واسه من که بدونم دارم هدایت میشم دارم خدارو به طور واقعی میشناسم

    از تاریکی های گمراهی خارج میشم و زندگیم پر نور میشه همراه به یه طلوع خاص😍

    سپاسگزارم ازتون خانم شایسته عزیز که این زیبایی ها رو به اشتراک میذارید

    واقعا به وجد اومدم من به خصوص با اخر فیلم که اهنگ ملکا پخش شد

    ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

    نروم جز به همان ره که توام راهنمایی🌱

    ممنونم ازتون استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

    خدایاشکرت🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    پریسا تقیخانی گفته:
    مدت عضویت: 1966 روز

    الان که دارم اینو مینویسم ۳ صبحه و اشک ریختم و جز خدا هیچی ندیدم

    چشمام و بستم صدای اب و پرندگان. و حس کردم با لبخند شما لبخند زدم

    هزار بار گفتم فتبارک الله و احسن و الخالقین

    اخرش که داشتید به گوزن و اهو غذا میدادی مثل استاد یه صدا یه الهام شنیدم که گفت گریه نکن به تو هم نشان میدم از نزدیک

    باز هم گریه کردم و شکرش کردم اگر این توحید نیست پس چیه

    مریم عزیزم برایت خ‌شبختی و سعادت بیشتر ارزو میکنم که روحمون و از جسممون خارج کردی و فقط عشق بود و زیبایییییییییییی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیر غلامی گفته:
    مدت عضویت: 2077 روز

    مرسی به همتون

    مرسی که این مسیر رو رفتین

    مرسی که ما هم داریم تو این مسیر زندگی آغاز می‌کنیم

    فقط من طاقت دیدن اینقدر خوشی ها رو یک دفعه ، دیدن اینها حیوان ، نوازش کردن ندارم نه که با ذوق نخواهم نکه کار شما درست نیست منو یکدفعه سکه نکنید از بزرگی بی نیاز خداوند ما رو آنقدر تند تند شرمنده خداوند نکنید یزه آرم تر

    ببخشید

    بازم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    شراره گفته:
    مدت عضویت: 1996 روز

    سلام به شما بهترینها❤

    خیلی بی نظیییییییییر بود با تمام وجود خدارا حس کردم خدایا شکرت 🙏🙏

    شکرت برای این همه زیبایی و شکرت برای عظمت وزیبایی خودت 😭😭😭😭😭😭❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3290 روز

    خدارا سپاسگزارم که به من نعمت وجود بخشید و مرا بنده ی خود ساخت.

    امیدوارم بتوانم انطور که باید بندگی کنم.

    اگر ابراهیم توانسته پس من هم میتوانم.

    بزرگترین نکته ی مثبت زندگیم همیشه خداوند بوده و است و خواهد بود.

    بنابراین مهمترین کارم این است که با او هماهنگ شوم.

    الان الگو های خوبی پیدا کردم در چون میخوام که بیشتر پیشرفت کنم

    انگار خداوند با نشون دادن این الگو های موفق و خوب به من نشونه میده.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    به به چقدر زیباست این فایل.

    یکی از زیباترین فایل هاست.

    اول صبح صدای جیرجیرک ها رنگ اسمون اب و ساحل صدای پرندگان جنگل

    عطر دل انگیز هوا طلوع و غروب خورشید

    من باید این ارکست سمفونی را تجربه کنم و یکی از خواست ههای من است.

    چقدر این ساحل و ابر ها زیبا هستند خدایا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    اشکان حقیقتی گفته:
    مدت عضویت: 2067 روز

    سلام و درود بر استاد و خانوم شایسته ی دوست داشتنی

    واقعا داشتم اون قست حیوانات رو نگاه میردم فقط خندیدم و اشک ریختم 😂😘😍و از خداوند رو شکر کردم بابت تین همه زیبایییی که در این جهان خلق کرده و این حیوانات زیبا فقط قسمتی از این زیبایی ها بودند

    و از شما ها ممنونم بابت ویدیو هایی که به من حداقل امید و انگیزه دادند که برم موفق بشم و …..

    عاشقتم دوستتون دارم 😙❤🦁

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سمیرا شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1972 روز

    سلام به استاد بینظیر و عزیز دلشون 😍😍من واقعا از خدابرای نشانه به این بزرگی ممنونم من واقعا لذت میبرم وقتی زندگیمو اونطور که میخوام دارم پیش میبرم اونطور که میخوام دارم مثل خمیر شکل میدم خیلی عالی و خیلی باعث خوشحالیه من وقتی میگن کمال هم نشین بر من اثر کرد وقتی خودتو محدود کنی از ادم هایه اطراف اونوقت بشینی به صحبت هایه استاد عبای منش گوش کنی ذهنت و فکرت با استاد ساخته شه میشی فردی که خودت دوست داری و کلی اتفاقات خوب و ثروت نصیبت میشه واقعا من به بودن شما افتخار میکنم و از اشنایی باشما به خودم میبالم مرررررسی که هستین 😍😍❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم سالاری گفته:
    مدت عضویت: 2001 روز

    من یک تازه وارد یک گم شده یک سرگردان یک مشتاق در به در جست می کنم او را به امید ثروت قدم نهادم اینجا اما چیزی را دیدم که روح سرگشته ام سالیان سال جست می کرد ان را

    آری نیمه من در میان فایل های استاد پنهان است همان گونه اهوی پنهان میان شاخه و برگ ها و فریاد می زند درد خویش را همون گونه صب دم مرغان سر می دهند ملودی عشق را به اسم ثروت امدم اینجا سوی شما اما به کام عشق پیش می روم عشق عطش سوزان درونم که این روزها شعله می زنی در من و بی اختیار ابر می شوم و می بارم میان ملودی آهنگی که مریم خانوم گذاشتم اگر باران شدی به راستی زیبا بود کم کم از پول بیشتر و بیشتر خوشم می اید و مشتاق پول می شوم تا بجویم حقیقتی که سال ها پنهان بوده در من و هر بار طوفانی عجیب در من به پا می کرد هم چو پرنده ای در قفس خود را به در و دیوار این جسم می زد اما لحظه به لحظه بی قرار و بی قرار تر و افسرده و دلمرده تر می شد چند وقتی هست ارام گشته چون قایقی به ساحل رسیده کمتر تلاطم دارد من از روزی سایت استاد را به صورت جدید دنبال می کنم ارامش را به معنی حقیقی حس می کنم می خندم چون نیمه خویش را پیدا می کنم و بار ها تکرار می کنم خدا وند ثروت منده پس ثروت چیز خوبیه چون جز ذات خداست پس من باید ثروت مند شوم من باید هم فرکانس خالقم شوم این روز ها حین عبادت دیدم به خدا عجیب شده به آیاتش به پیرامونم استاد من عرفانی را طی می کنم که در هیچ کتابی ندیدم و حتی در عبادت های که می کردم و گاهی از سر سیری بودیک خط در میان ندیدم اما اکنون چرا حس می کنم روزنه های نور را امید را وگاهی چنان غرق رویا می شوم که از اشتیاق در پوست خودم نمی گنجم وقتی این فایل را می دیدم و اشک می ریختم حس عجیبی به خدا داشتم اگر بگویم از کودکی در اندیشه رسیدن به خدا بودم دروغ نگفتم اما هیچ وقت ارام نمی شدم و دلیل این مسله را نمی دانستم اما حالا فهمیدم چرا اونم از طریق فایل های شما که فهمید اون عادل بوده و من نمی دانستم اون عادل هست با قوانینش که برای همه ما یک سان است حتی وقتی درک کردم ما خودمان باعث و بانی هر رنجی کشیدیم هستیم بیشتر مشتاق او شدم مشتاق کسی که سالیان سال از حس نداشتنش نبودنش می سوختم و میان متن های می نوشتم غم ماتم می گرفت در فراق کسی از من می پرسیدن چرا از غم می گوی می گفتم نمی دانم اما یک سوز در من است که دلیلش را نمی دانم سوز الهی و تنها با نوشتن ارام می شدم من واقعا حرف شما را می فهمم وقتی می گوید نمی دانم این حرف ها را چطور می گویم من نیستم انها را می گویم چون بار ها در نوشته هایم دیدم که چیزی را نوشتم و همه خوششان امده و خودم ماندم این را من چجوری نوشته ام متشکرم خدا راه را بلاخره باز کردی برای درک کردن تو برای فهمیدنت حالا می فهمم چرا روح من مدتی ست در باغ امدم ارام گرفته میان درختان پروانه ها نحر اب صدای پرندگان روح من خدا را جستجو می کند عطر ان را می خواهد نه در نماز های اجباری و تحمیلی تجملی و تفریحی بلکه در لابلای صدای و وفای سگ اعتماد حیوانات به انسان ها و شعور طبیعت من تازه متوجه شدم میان من و حیوانات هیچ فرقی نیست انها غذا می خورند می خوابن حتی حرف می زنند تقلید می کنند گاهی بهتر از ما و گاهی خصلت های زیبای دارند که در تعجب می شوم از این همه بزرگی جز یک فرق من دارم با انهاان هم قدرت اختیار ما در رقم زدن تقدیر خویش حالا می فهمم بحث جبر و اختیار می شد معلم می گفت امیرالمومنین گفته ما مختاریم اما من قانع نمی شدم اما الان می فهمم چون قانون را فهمیدم درک کردم خوشحالم درک می کنم چیزی را که بهتر او را درک کنم کم کم متوجه معنی خودشناسی می شوم که هر کس خویش را بشناسد خدای خویش را شناخته من الان می فهمم اما تا حدودی گنگ است برایم انگار مثل شاگردیم که می خواهد نوشتن را شروع کند یا خوندن را یا مثل ادمی که کور بوده وچشم هایش را عمل کرده و کم کم چشم هایش را باز می کنه همه چیز تار هست یا انسانی که در غار هست در تاریکی روشنای بیرون را می بیندو سایه های را حس خوبی دارد می فهمم اما تشخیصش ضعیفه من این گونه ام باید از غار خویش بیرون بیایم باید چشم هایم را به روشنی عادت دهم و قدری صبر کنم اما اشتیاق درونم اجازه صبر کردن را از من می گیرد اما من باید صبورانه ادامه بدهم چرا که عجولی ذات شیطان است و صبور جز ذات اقدس خدا من از او هستم پس باید هم رنگ او شوم انگار اصل ماجرا را فراموش کردم ثروت و گرایشم مرا می کشاند به این سمت نمی دانم چرا دیگر اختیار این کشش را ندارم اما باید ثروت مند شوم تا منم ببینم زیبای ها را و درک کنم عظمت اورا ثروت زیباست ثروتمندی یک واحد خداشناسی است که باید طی شوم خدایا من چه در اشتباه به سر می بردم در این مدت عبادت را بندگی را با فقر هم سنگ و ثروت مخالف امشب فیلمی تلوزیون گذاشته بود من گوش نمی دهم اما اتفاقی گوشه ای از ان را دیدم متوجه شدم جریان یک جایزه بوده که پدر خانواده برده و تمام اعصا جم شدن و سر پول هم را فراموش کردن و باعث جدای انها شده دیدم واقعا چقدر پول را بد جلوه داده انسان های مومن را کسانی جلوه داده که فقیرن و به پول اهمیت نمی دهند و منم همین روش را داشتم چه به خورد ما شده

    امروز در دلم می گفتم کاش مدارس ما جای اموزش هر درس این درس ها را به ما می اموختن درس خداشناسی و خود شناسی متشکرم خدا متشکرم کائنات که مرا در مسیری قرار می دهید که درست ترین مسیر زندگیم بوده و هست خدایا مرا هدایت کن در این مسیر من طالب این مسیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: