سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۵ - صفحه 23

سلام استاد عزیزم سلام

سلام مریم جانم سلام عزیزدلم

من چندین ساله با شما هستم

از سال 94 با آیدی دیگری که اصلا نمی دونم چطوری گمش کردم و اصلا چرا آیدیمو عوض کردم!

از اون روزها خیلی چیزها در من عوض شد اما عمیق نه!

این همه سال شاید نوشته هام تو سایت قدر این یکی دوماه اخیرم نباشه که می دونم نیست!

خیلی وقت ها دور بود از اینجا اما همیشه دلم اینجا بود. همیشه حسی تو وجودم می گفت راه اینه. تعهد داشته باشی ایمان بیاری حله.

تا دوماه پیش. با نشانه ای اومدم اینجا و شروع به دیدن فایل ها کردم. و بعد با نشانه ای سفر به دور آمریکا رو شروع کردم. تصمیم گرفتم کامنت بذارم. الان می فهمم اون خدای من بود که بهم گفته بود. حالا که می نویسم به پهنای صورت اشک می ریزم. وقتی شروع به نوشتن کردم سعی کردم به زیبایی ها توجه کنم. قدر ظرف و درکم آگاهی برمی داشتم. خدای من چطور سپاسگزار تو باشم؟ که این بار واقعا متعهد بودم؟ متعهد ماندم. یادمه اون اوایل تو آبان ماه بود از طریق مرا به نشانه ام هدایت کن به فایل تولد سال فکر کنم 98 استاد هدایت شدم. اون فایل شکوفه ای در من زد که تعهد بدم برای یک سال آیندم. گفتم اونجا کامنت گذاشتم که می خوام یکتاپرست واقعی بشم می خوام خدامو بشناسم. می خوام ابراهیم بشم. و ادامه دادم . اون موقع درک نمی تونستم بکنم و در خیالم نمی گنجید چطور فقط تماشای سریال سفر به دور آمریکا و خوندن نظرات و متن هر فایل و تعهدم به گذاشتن کامنت و از ی جایی دیدن چندباره هرفایل و دقت در هرکدوم این طور ظرفمو بزرگتر می کنه و منو به سمت خواستم هول میده.

من آدمی بودم که سالیان سال مذهب رو مقید بودن به یک سری ظواهر می دونستم و حقیقتا درکی از توحید نداشتم. حالا که به گذشتم نگاه می کنم مشرکترین بودم ولی فکر می کردم مومنم. جایی که فهمیدم همه این ظواهر رو باید کنار بگذارم و فکر می کردم یکتاپرست شدم جایی بود که هیچ دینی را قبول نداشتم. قرآن رو بارها خونده بودم اما همیشه برایم جملاتی معمولی بود در عین حال که خواندنش آرامم می کرد اما بعد تغییرم دیگر قرآن را ذره ای باور نداشتم و همه از دیدگاه من زاده تخیل بشر بودن.

چه شد که دوباره به سمت قرآن ذهنم کشیده شد؟!! نمی دونم

چی شد که رفتم صفحه خوشامدگویی و تصمیم گرفتم همراه با فایل های سفر به دور آمریکا ،‌ مصاحبه های استاد رو هم ببینم ! نمی دونم!

چی شد که به این فایل رسیدم که استاد گفت اگه قرآن رو به عنوان تنها کتاب خدا قبول دارید پس چرا نمیرید نمی خونیدش و وقتی براش نمی ذارید تا جواب سوالاتتون رو با تفکر توش پیدا کنید؟ نمی دونم!

و همین طور هدایت پشت هدایت تا بشینم قرآن بخونم تا به سایتی برسم که هر لغت قرآن رو بخوام توش سرچ کنم و آیه های با اون کلمه رو برام بیاره تا با سایت محمدحسین لطیفی از اعضای خانوادمون آشنا بشم و و و

و حالا بعد این همه حرف زدن های خدای من با من …. این قسمت از سفر ،‌ این مناجات سحرآمیز صبح و شعر سهراب که مریم جان خوند و بعد اون همه عظمت و زیبایی با آهنگ هایی که دیوانم کرد و متن انتخابی که براش گذاشته شده ……

اگر معجزه من نیست پس چیه؟

اگر خدای من داره به من نمیگه عزیز دلم ادامه بده من اینجام ،‌ پس چیه؟

چقدر از گذاشتن این فایل رو سایت میگذره ؟؟؟ حداقل دو سال نه؟

معجزه من دوساله پیش اینجا قرار گرفت

در زمان و مکان درست به من داده شد

خدای من چطور شکرگزار تو باشم؟ تا به حال اینقدر اشک هام رو دوست نداشتم ،‌ اینقدر از جاری بودنشون عشق نکردم ،‌خدای من

خدای زیبای من

من رو از این زیبایی ها به زیبایی های بیشتر راهنمایی کن

من این فرکانس رو عاشقانه دوست دارم این فرکانس والاتر هم داره اون رو می خوام

استاد من یا بهتره بگم استادان من چطور سپاسگزار شما باشم که رسالتتون در زمین رو اینقدر مخلصانه انجام دادید و می دید؟ از خدای زیبایم سعادت بیشتر ،‌سلامتی بیشتر و ثروت بیشتر رو براتون آرزو دارم

دوستتون دارم